فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 62 (به ترتیب امتیاز)

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا بذرافشان گفته:
    مدت عضویت: 915 روز

    یا رب

    به نام خداوند نعمت دهنده

    به نام خداوند برکت دهنده

    سلام خدمت استاد عباس منش و بانوشایسته عزیز

    الهی شکر که خداوند این توانایی را به من داده تا بتوانم هر روز در این مسیر از احساساتم بنویسم

    الحمدالله رب العالمین

    خداوندا از جان و قلبم از خودت یاری می خواهم تا در بهترین مسیر قرار گیرم و دچار شرک نشوم .

    خداجونم کمکم کن تا بتوانم فردی مفید باشم تا از درون آرام گیرم چون خودت بهتر از خودم می دانی از زندگی یکنواخت و بدون هدف فراری هستم و همیشه و هر لحظه از خودت ای خدای خوبی ها کمک می خواهم تا بتوانم فردی با انگیزه و با نشاط باشم تا امید در دلم زنده بماند تا هر روز و هر لحظه به نور الهی که در روح و نفسم دمیده شده نزدیک تر شوم تا به خدای خوبم که از رگ گردن نزدیک تر است بیشتر و بیشتر متصل شوم

    خدایا مرا از شرک دور بفرما ، الهی آمین یا رب العالمین

    خداوندا مرا از لغزش های پنهان و آشکار که در مسیر رسیدن به خودت هست دور بفرما الهی آمین یا رب العالمین

    ای خدای مهربانی ها مرا از غرور و تکبر دور بفرما تا بتوانم به خودت نزدیکتر شوم الهی آمین یا رب العالمین

    الهی شکر خدا جونم ، آرامبخش روح و جانم

    آرام دل و جانم عاشقانه دوستت دارم

    ردپای من در روز هفدهم از روز شمار تحول زندگی من

    خدایا شکرت

    الحمدالله رب العالمین

    اللهم عجل الولیک الفرج

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    آمیتیس گفته:
    مدت عضویت: 4081 روز

    قسمت دوم

    وقتی که کسی تهدیدت میکنه وقتی که در شرایطی قرار می گیری که مثلا از کار اخراجت میکنن فکر نکن که اونجا تنها منبع رزق و روزی تو بوده، بی نهایت جا هست، بی نهایت امکان هست اگر باور کنی خداوند رو اگر دستان خداوند رو باور کنی، اگر باور کنی که برگی بدون اذن خداوند از روی درخت بر روی زمین نمیفته، اگر باور کنی که وقتی خداوند اراده کند کیست که جلوی اراده ی خداوند رو بگیره؟ به قول قرآن کیست که وقتی خدا اراده کنه کسی رو ببره بالا بتونه بکشتش پایین؟ و کیست که وقتی خداوند اراده کنه کسی رو بکشه پایین بتونه بکشتش بالا؟ کی میتونه این کار رو انجام بده؟ هیچ کس. مشکل فعلی ما، مشکل فعلی اسلام اینه که ما به ربوبیت اعتقاد نداریم ما خدا رو باور نداریم، ما همه رو باور داریم الا خدا رو. اگر کسی به ما قول بده، اگر یه آدم ثروتمندی به ما قول بده که به ما پول میده ما حرف اونو بیشتر باور می کنیم، ما بیشتر بهش اعتماد میکنیم تا به خداوند. خداوند وعده ی پیروزی به ما داده، خداوند وعده ی ثروت و فزونی به ما داده اما ما خدا رو باور نمی کنیم، چرا باور نمی کنیم؟ چون ایمان نداریم چون قدرت رو در دستان کس دیگه ای می بینیم.

    دوستان من در مورد مفهوم Force (قدرت) دارم صحبت میکنم، من در مورد مفهومی صحبت میکنم که میتونه زندگی شما رو متحول کنه، من دارم در مورد توحید و یگانگی صحبت میکنم. قدرت یعنی آنچه که تو انتظار داری بقیه برات انجام بدن، از هیچ کس انتظاری نداشته باش، یک مومن واقعی از هیچ کس انتظاری نداره، هیچ کس به تو نمیتونه کمک کنه هیچ کس، دوستان تاکید میکنم هیچ کس. هرچقدر انتظارت از بقیه، از بنده های خداوند کمتر باشه و انتظارت از خداوند بیشتر باشه تو ثروت بیشتری به دست میاری به خدا زندگی من همینه. روزهایی بوده که من همیشه فکر میکردم که آدما باید به من کمک کنن، همیشه دولا راست میشدم، همیشه تعظیم میکردم به آدما، اون روزا بدبخت ترین روزای زندگی من بود، توی ذهن خودم قدرت میدادم به بقیه ی آدما و الان توی ذهن خودم ساختم که هیچ کسی نمی تونه به من کمک کنه الا الله و هرچی رو که میخوام به خودش میگم و دیگه میدونم خودش از یه جایی جور میکنه، از کجا نمیدونم.

    دوستان باورتون این باشه که خداوند توانایی اینو داره از جایی که به عقل تو نمیرسه بهت بده، فکر نکن که تنها ابزارهایی که خداوند داره همون چیزیه که تو داری می بینی، همون آدمایی که تو داری می بینیشون، از جایی بهت میرسونه که باورت نمیشه. به خداوندی خدا از جاهایی به من رسونده که خودم باور نمی کردم، یعنی به هیچ وجه به یه همچین فضایی برای کسب ثروت و موفقیت فکر نمی کردم ولی به من داده شد از اون جایی که فکرشو نمی کردم. کی بهت داده میشه؟ وقتی که باورش کنی. همه چیز برمیگرده به باور، همه چیز برمیگرده به ایمان، همه چیز برمیگرده به یقین شما. توی ذهن خودت آدما رو کوچیک کن، تاکید میکنم کوچیک کردن آدما به معنای بی احترامی بهشون نیست، کوچیک کن از لحاظ قدرتی که دارن. قدرتمندترین فرد ایران و جهان هم اومد پیش تو، تو باهاش جوری صحبت کن که انگار تو هم از اون قدرتمندتری. من لذت میبرم از جوونایی که در حال حاضر شاید از لحاظ مالی خیلی موفق نباشن اما وقتی که جلوی یک فرد بسیار ثروتمند می ایستند محکم صحبت میکنن با ایمان صحبت میکنن سرشون پایین نیست قدرتمند و محکم حرف میزنن چون باور دارن که من چیزی از اون کمتر ندارم شاید الان از لحاظ مالی ازش پایین تر باشم اما خداوند به من پاداششو خواهد داد من نگران نیستم، اون کسی نیست که بتونه دست منو بگیره که من بخوام بهش التماس کنم که بخوام به دست و پاش بیفتم حتی توی ذهنم.

    وقتی که ما خداوند رو باور میکنیم، وقتی که ما یگانگی الله رو باور میکنیم، وقتی که ما رب رو باور میکنیم اون وقت سرمون جلوی همه بالاس. من یه مثالی براتون میزنم از آلبرت انیشتین که یکی از الگوهای توحیدی منه. خیلی خیلی این آدم موحد بوده با اینکه یک انسان یهودی بوده. یه روزی رئیس جمهور آمریکا با افراد مجلس سنا میخواستن بیان خونه ش، خانمش بهش میگه که مستر پرزیدنت میخواد بیاد یه لباس درست بپوش! انیشتین کلا عادت نداشته که لباس رسمی بپوشه، کلا سختش بوده لباس رسمی بپوشه، با پیرژامه بوده توی دفتر کارش داشته کار میکرده به همسرش میگه عزیزم اگر مستر پرزیدنت میخواد لباس های منو ببینه راهنماییش کن به اتاق مجاور کمد لباس ها رو بهش نشون بده لباس های منو ببینه، اگر میخواد منو ببینه من همینجوری که هستم خیلی راحتم، همینجوری بیاد منو ببینه! من نمیخوام بگم که این روش تنها روششه اما میخوام بگم که انیشتین نگران ابهت رئیس جمهور آمریکا نبود، همونجوری که خودش بود همونجوری که با همه بود با اونم بود. این به معنای بی احترامی نیست این به معنای اینه که آقا من فکر نمیکنم که اون خیلی قدرتمنه خیلی آدم عجیبیه خیلی توانایی های عجیب و غریبی داره زورش زیاده و … هیچ کس قدرتی نداره در مقابل الله و اگر تو با خداوند خودت باشی هیچ کس در مقابل تو قدرتی نداره، هیچ کس نمیتونه به اندازه ی پشه ای به تو آسیب برسونه، اینو باور کن، اینو باور کن.

    شاید باورتون نشه این مهم ترین موضوع ذهن منه، هرروز دارم به خودم میگم تنها قدرت جهان ربه، تنها قدرت جهان الله هست و هرروز دارم اینو با خودم مرور میکنم. به نظر خودم این مهم ترین عامل پیشرفت و موفقیت منه و هیچ چیزی از این مهم تر نیست. ازت میخوام تو هم اینو باورش کنی و ازت میخوام تو هم باهاش باشی، باهاش حرکت کنی. توی زندگیت نگاه کن به باورت، نگاه کن به رفتارات، رفتارات دارن پیام بهت میدن، دارن باهات حرف میزنن، چجوری تعظیم میکنی؟ چجوری نگران میشی وقتی کسی بهت قول پول داده بود ولی بهت پول نمیده؟ چجوری روی بقیه حساب باز میکنی؟ کسی که روی افراد دیگه حساب باز میکنه ایمان به خداوند نداره. روی هیچ کس حساب باز نکن.

    تو زندگیم یاد گرفتم انقدر بلا سرم اومده انقدر پشتم خالی شده توسط آدما که یاد گرفتم که روی هیچ انسانی حساب باز نکنم. خدا از بچگی این چیزا رو به من یاد داد، خدا با محکم کوبیدن توی گوش من خیلی درس ها رو به من آموزش داد، خیلی خیلی درس های مهم زندگیمو که ازش سپاسگزارم به خاطر اون تو گوشی هایی که به من زد، به خاطر روزهایی که افراد پشتم رو خالی کردن، به خاطر افرادی که روشون حساب باز میکردم بهم گفته بودن این کارو برات انجام میدیم اون کارو برات انجام میدیم اینجوری متحولت میکنیم اینجوری برات فعالیت انجام میدیم، پشت منو خالی کردن و من رو دست تنها گذاشتن. خدا اون روزها منو دوست داشت که این بلا رو سرم آورد که خودشو فقط باور کنم و خدا دوست داره اگر این بلا رو سرت میاره که افرادی که بهت وعده میدن میگن تو بیا من برات درستش میکنم، من اینجا همه کاره ام، من اینجا همه قدرتی دارم، تو رو من حساب کن، تو رو حرف من حساب کن، تو بیا اینجا من اینجا رئیسم، من اینجا فرمانروا هستم، من اینجا حاکمم، رو هیچ کسی حساب نکن. اگر کسی هم بهت گفت بگو ازت ممنونم متشکر شما زحمت خودتو بکش، ولی همون موقع به خدا بگو خدایا میدونم که تو هستی قدرتمند، این کاره ای نیست، شاید از دست این به من بدی شاید از دست کس دیگه ای به من بدی، من اینو میدونم. بعد اون وقت اون فرد اگر برات کاری نکرد اصلا نگران نیستی میگی از دستای دیگه ش میخواد به من بده، روش حساب باز نکردی، پشتت خالی نمیشه، با صورت نمیخوری زمین حالت خوبه و جالب اینجاست که وقتی تو به این شرایط میرسی همه برات همه کاری انجام میدن. وقتی به توحید میرسی همه ی آدما با هم جمع شدن که به تو کمک کنن. به خدا قسم وقتی به این حالت میرسی انگار که تمام مردم جهان فرشته هایی از طرف خداوند هستن که فقط میخوان بهت خدمت کنن، تو متحیر میشی از میزان خدمت اونا.

    و مواظب باش. وقتی که به این شرایط رسیدی باز مواظب باش که روشون حساب نکنی که اگر حساب کردی همه ی این نعمت ها قطع میشه. مواظب باش. وقتی که ما درس هامون رو یاد میگیریم باید به این درس ها ادامه بدیم، باید خداوند رو تو وجودمون باور کنیم، خداوندی که ما رو از هیچ خلق کرده، خداوندی که داره این سیاره ها و این ستاره ها و این کهکشان ها رو رهبری میکنه، خداوندی که مغز ما رو با تمام پیچیدگیش خلق کرده، خداوندی که در هر لحظه تمام وجود ما رو داره کنترل میکنه، قلب ما حرکت میکنه، خون تو رگهای ما جاریه، تمام سلول های ما دارن کارشونو درست انجام میدن، این همون خداییه که میتونه به تو کمک کنه، این همون خداییه که یک مورچه رو در دل خاک بهش رزق و روزی میرسونه، یک پرنده در آسمان رو بهش رزق و روزی میرسونه، این همون خداییه که هرگز نمیخوابه، این همون خداییه که هرگز چیزی رو فراموش نمیکنه و هرگز بنده ی خودشو فراموش نمیکنه اما اگر بندگیشو بکنی. اگر بندگی غیر خدا رو کردی همه چیز تموم میشه. خدا میگه اوکی فکر میکنی کس دیگه ای بهت کمک میکنه؟ برو دنبال اونا بهت کمک کنن بعد می بینی که چه بلایی سرت میارن می بینی که چقدر نابودت میکنن.

    من به دوستم همین حرفا رو زدم بهش گفتم که انقدر رو آدمای دیگه حساب نکن، این دوست من انسان مسلمان و با اعتقادیه، این دوست من نماز صبحش رو با شدت و حدت هرچه تمام تر میخونه، ساعت ها مراقبه میکنه، ساعت ها راز و نیاز میکنه با خدای خودش، این دوست من بسیار انسان مذهبی هست اما این شرکی که من گفتم در دل خیلی از افراد مذهبی هم هست فکر نکن که اون کسی که داره زیاد نماز میخونه شرکشو داره کنترل میکنه، نه باید خیلی دقت کنی که رو کیا داری حساب میکنی؟ و من بهش گفتم که تو فقط باورتو نسبت به خداوند به عنوان رب، به عنوان قدرتمندترین فرمانروای جهان تقویت کن ببین چه اتفاقی برات میفته؟ دیگه رو اینا حساب نکن، کار خودتو بکن، توکلت به خداوند باشه.

    وقتی زندگی خودمو نگاه میکنم می بینم به لطف خدای مهربان منی که در هیچ رسانه ی خاصی نبودم، منی که نه در رادیو برنامه ی خاصی داشتم نه در تلویزیون برنامه ی خاصی داشتم (یه چندتا برنامه ی کوچیک) نه کسی دست منو گرفت، نه کسی به من اعتبار داد، اینقدر خداوند به من دوستای خوب داده اینقدر به من شهرت داده اینقدر افراد زیادی در دنیا منو میشناسن برنامه های منو پیگیری میکنن و هرروز داره به من ثابت میکنه برای اینکه به جایی برسی نیاز نیست که بری پیش کسی سر خم کنی که دستتو بگیره که ببردت تو رسانه ی ملی برنامه پخش کنه که تو معروف بشی، به خدا نیاز نیست رسانه ی ملی نیاز نیست، افراد ثروتمند کشور نیاز نیستن برای اینکه تو موفق و ثروتمند بشی، فقط خداوند نیازه فقط ایمان نیازه فقط باور نیازه بقیه شو خودش درست میکنه.

    از خدا میخوام که کمکمون کنه از خدا میخوام که توحید رو در دل ما جاری کنه، در وجود ما جاری کنه، از خدا میخوام که کمکمون کنه که فقط خودشو بپرستیم فقط از خودش یاری بجوییم. “ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم” خدایا ما رو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان هدایت کن. خدایا شکرت.

    پایان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1274 روز

    سلام استاد عزیزم

    واقعا ایمان به حرف نیست ایمان به عمله

    دیروز سرکارم بودم یکی از همسایگان داشت مغازشو جمع میکرد که بره جایی دیگه بهش گفتم چی شده مگه گفت اجاره زیادی بالاست دیگه نمیتونم راستش منم ترسیدم و خلاصه احساس ام بد شد که آره تو این بازار دیگه خیلی نامردیه و این حرفا

    خب اینا از چی میاد از باور کمبود

    از بی ایمانی،از قدرت دادن به غیر از خدا

    از ترس و همراه شیطان شدن

    اما خیلی زود بخودم گفتم فقط روی خدا حساب باز کن میلاد که اون تنها قدرت جهان هست

    خدایا شکرت

    تنها قدرت جهان خداوند هست

    خداوند از جایی که گمان نمیبرم به من روزی می دهد

    تنها منبع رزق و ثروت و سلامتی و تمام نعمت های عالی خداوند هست

    یاد خدا آرام بخش دلها است

    خداوند عاشق منه وعاشقانه میخاد که من ثروتمند باشم

    من تحت حمایت و هدایت خداوند هستم

    خدایا تنها تو را می پرستیم واز تو یاری می جوییم ما را به راه راست هدایت کن به راه کسانیکه به آنها نعمت داده ای

    یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حسن گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام وخدا قوت به شما استاد بزرگوار و خانوم شایسته

    سلام به همه دوستان سایت

    روز شمار تحول زندگی من روز شانزدهم

    وقتی به گذشته خودم نگاه می کنم میبینم که چقدر من شرک داشتم ، وسالها به انسانها قدرت دادم ، و نتیجه اش شده گمراهی وبدبختی وباز این خدای مهربان بوده که باوجود این همه شرکی که داشتم من و هدایت کرد وآورد تواین سایت الهی وبه لطف خدا این مدت که فایل های توحیدی وگوش میدم ، دیگه به هیچ کس قدرتی نمی‌دم ووهمه انسان ها چه افراد قدرتمند چه مردم عادی همه روتوذهنم کوچک کردم و همیشه تودعاهام از خدا میخواهم که توحید و یکتاپرستی و درقلب من جاریکنه ، وتمام شرکها رواز قلبم پاک کنه ، خدایا تنها تورا می پرستم وتنها از تو یاری می‌جویم ،مارابه راه راست هدایت کن راه آن‌هایی که به آنها نعمت داده ای ونه راه گمراهان،ممنون و متشکرم و سپاسگزارم از فایل های ارزشمندتون

    در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1352 روز

    بنام خداوند هدایتگرم

    سلام به استاد و مریم عزیز و بقیه بچه های سایت

    خداروشکر میکنم یک روز دیگه بهم فرصت داد تا روزشمار تحول زندگی خودم را ببینم

    روز هفدهم

    چقدر این داستان تکراری همه ادم هاست علی الخصوص خودم هست که به طرق مختلف. اومدن و روی یک نفر حساب کردم، تو ذهنم ازش بت ساختم، که فقط اونه که میتونه دستم بگیره و منو از این وضع نجات بده و هربار روزگار و جهان به من فهموند که تو کارهام اگر از درون روی یک نفر حساب باز کردم دقیقا کارم همونجا گره خورده، هزاران مرتبه

    خیلی مرز باریکی این موضوع داره با کج فهمی، چون ی حس درونی هست که موقع تصمیم گیری باید ببینم که دارم روی حرف و قول کی حساب با میکنم

    هرجا اومدم خودم دست پایین گرفتم بخاطر عدم اعتماد به نفسم و قدرت تو ذهنم دادم به اون طرف، بد چک و لگد خوردم

    تا جایی که ی روز واقعا خسته شدم از روی ادم ها حساب کردن و چیزی دستمو نمیگرفت، رو کردم به خدا گفتم من تسلیمم، من عقلم دیگه نمیرسه، خدیا خودت حلش کن

    و وقتی وایسادم کنار، خدا اومد وسط میدون و حل کرد برام

    خیلی باید روی این ترمز و احساس لیاقت خودم کار کنم که تو ذهنم قدرت ندم به افراد معروف، ثروتمند و… و اونها مثل خودم بدونم، اونها اگر نعمت هایی دارن که من خواهانشونم، فقط بخاطر اینه که باورهای مناسب تری نسبت به من داشتند.

    ی امتحان زبان داشتم، قبل از ازمون رو کردم به خدا گفتم خدایا خودت کمکم کن

    موقع نشستن دنبال جای خوب برای سرامتحان میگذشتم تا تقلب کنم.، ی لحظه به خودم گفتم، تو از کی کمک خواستی.، اما چطور داری رفتار میکنی، ی دل شدم و با ایمان نشستم، خلاصه کنم که من فقط با هدایت های خودش ازمون جواب دادم و تنها من از بین تمام همکارام قبول شدم

    یا موقعی که چک داشتم تو بازار و برای پاس کزدنش، روی قول دیگری حساب میکردم، هیچ کدوم پاس نشد اما وقتی که یک ریال هم نداشتم، دقیقا قبل از عید1403، گفتم خدایا تنها امیدم تویی، خودت عابرومو حفظ کن، به راحت ترین شکل خودش حلش کرد

    همه شما به دستان هدایتگرم خداوند میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Reza 757 گفته:
      مدت عضویت: 1287 روز

      محمد جان سلام داداشم از اینکه وقت گذاشتی ک تجربه تو نوشتی تا هر کسی در زمان مناسب هدایت بشه و ازت الگو بگیره ازت ممنونم. ازت سپاسگزارم

      محمد جان چیزی ک تو کامنت تو خیلیییی منو جذب کرد این جمله بود ک :

      هرجا اومدم خودم دست پایین گرفتم بخاطر عدم اعتماد به نفسم و قدرت تو ذهنم دادم به اون طرف، بد چک و لگد خوردم، تا جایی که ی روز واقعا خسته شدم از روی ادم ها حساب کردن و چیزی دستمو نمیگرفت، رو کردم به خدا گفتم من تسلیمم، من عقلم دیگه نمیرسه، خدیا خودت حلش کن

      این متن و این قسمت از کامنتت دقیقا منم. دقققیقا و دقیقا خود خود منم

      من مثلا مشتری قیمت میخواد کار منم به نحوی هست ک مشتری ازم قیمت میگیره از جاهای دیگه هم قیمت گرفته هرکی ارزون تر از اون خرید میکنن، البته بگم این ک هرکی ارزون میده نیست، هر کی در مدارش باشه، حتی گرون تر مشتری از همون خرید میکنه

      ولی چیزی ک من خیلی اذیت میشم اینه ک خیلی وقتا پروزه هامو با سود 20 30 درصد میدادم و میبستم ،همون مواقع پروژه ای با 5 درصد میدادم بسته نمیشد، پروزه های بالای 600 700 تومن و میلیاردی ااااصلا نمیتونم با سود 10 20 درصد ببندم چون میگم پروزه بزرگ هست کسای دیگه زیر قیمت میزنن و من برنده نمیشم،اونا رو خیلی وقتا با سود دو سه درصد میزنم باااااازم برنده نمیشم

      الان مدتیه تمام قیمت ها رو اوردم پایین ولی الان دو سه ماهه عملا فروش خاصی ندارم و این ک بقبه دارن میفروشن دارن کار میکنن دارن قرارداد میبندن دارن گردش مالی ایجاد میکنن اینکه دارن پول میسازن ولی من کارم روال نمیشه داره اذیتم میکنه و هزینه های جانبی داره خییییلی روم فشار میاره

      خیلی دارم مدتیه تلاش میکنم ک بفهمم ک اقا من بالاخره باید چجوری قیمت بدم چجوری استعلام ببندم ک بتونم پروژه بگیرم ،پروزه های مثلا تا 100 200 میلیونی رو با چند درصد فاکتور ببندم پروزه های بزرگ تر رو با چ درصدی ببندم، چجوری میتونم جاذب ادم ها و شرایطیی باشم ک نقدی میخرن، چ باورهایی باید بسازم، میدونی، خیلی وقته اسیرم این موضوع شدم

      به قول استاد تنها راه اموزش مثال زدن هست، به اشتراک گداشتن تجربیات هست

      ممنون میشم ازت اگر در مورد این که گفتی خیلی جاها دست پایین گرفت و چک و لگد خوردم، در مورد این موصوع بیشتر توصیح بدی واقعا ممنون میشم

      ارزوی بهترین ها برای تو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        محمدرضا احمدی گفته:
        مدت عضویت: 1352 روز

        رضا جان سلام

        آرزوی بهترین ها برای خودم، خودت و بقیه دوستان و استاد گلم دارم

        موضوع درصد سود کم یا زیادی من و تو مشخص میکنیم نیست، موضوع ی چیز دیگه هست

        موضوع اصلی با این سوال میخوام از خودم بپرسم چون منم سوال تو رو دارم از ی زاویه دیگه، اونم این سوال اینکه

        80 میلیون ایرانی دارن نیازهاشون تهیه می‌کنند، من تو این چرخه کجا قرار گرفتم؟؟

        من در مورد خودم میتونم صحبت کنم و اشکال کار من تو چندتا مورده :

        *توحید و اینکه خدای من چقدر توان داره تا خواسته هام اجابت کنه

        *باور فراوانی

        *احساس لیاقتم

        * باور و اینکه ذهنم قبول کنه ک میتونه اتفاق بیفته، یکی از راهاش دیدن مداوم الگوهاست و مراوده و دیدار با افراد ثروتمند

        * ترمزها و پاشنه آشیل های دیگه ک مهم ترین هاش ک بنظرم مشترک هست گفتم

        مدام باید روی این ها کار کنیم

        من خودم تا قدم پنجم دوازده قدم اومدم و متوقف شدم، و میدونم ک باید از درون مسائل حل کنم تا دنیای بیرونم حل بشه چرا؟؟

        چون وقتی من تمام زورم زدم تا پرونده ی زمین چند میلیارد ک داشتم مشکلش حل بشه، هرچه کردم نشد، و بیخیال شدم

        وقتی آروم گرفتم و خودش از طریق دیگه ای خیلی راحت حل شد

        خیلی جاها تو زندگیم بحث انجام تغییر بوده، بحث نشون دادن ایمانم برای انجام دادن کاری ک تو این لحظه از دستم برمیاد، خیلی وقت ها دوست داشتم از لحاظ مالی پولی بهم برسه تا مسائلم حل بشه اما نمیشد، ولی یک زنگ ب دوستی، یا حتی گفتن اینکه به طرف مقابلم ک نمیتونم الان پرداخت کنم یا الان شرایطش ندارم بهم مهلت بده واقعا ایمان میخاست مخصوصا موقعی ک ذهنم میگفت این دیگه چک هست و برگشت میخوره حرف تو ک پول نمیشه، اما خداشاهده وقتی ک با ذهنم همراهی کردم تا آخرین لحظات فقط زجر میکشم و بدترین اتفاق افتاده، اما وقتی ک توکل کردم و همون اول حرف زدم قبل از دقیقه نود، خود طرف قبل از اینکه کار از کار بگذره تونست کاری بکنه و مسئله حل شد

        رضا جان، دوست خوبم همه ما بدون هدایت های خداوند هیچی نیستیم، عقل ما نمیرسه، فقط باید تو شرایط بتونیم ذهن جوری کنترل کنیم ک بتونیم الهامات و هدایت های خداوند دریافت کنیم و بهش عمل کنیم تا الهامات بیشتری دریافت کنیم

        الان خودم باید ی تماسی بگیرم و حرفی بزنم اما ب تاخیر انداختم اونم میدونم از سر بی ایمانی خودمه، چون تمام مسائل راه حل دارن، آسون و در دل خودشون

        این روزها زیاد سوره شرح میخونم و به معنی و مفهومش توجه میکنم

        دوست دارم ی اتفاق بزرگ و ی دفعه ای بیفته و تمام شرایط عوض بشه اما از ی طرف ذهن خودم نمیتونه باور کنه دوم اینکه تکامل هم لازم داره، البته آروم آروم وقتی به الهامات عمل کردم و منتظر کسی نموندم و ایمان نشون دادم و اقدام کردم، نتیجه ها کم کم اومدن، درآمدم شغل دومم بعد از ماه ها از صفر به 5میلیون رسید، اونم وقتی ک با تمرکز بیشتری و هر روزه سعی کردم فایل های استاد با تمرکز گوش بدم و اجرا کنم

        حرف ها میومد و من می‌نوشتم، و ردپایی باشه برای اثبات به ذهن نجوا گرم در آینده، همانطور ک مثل گذشته خدا حلش کرد این بار هم میتونه، خدا رب العالمینه، بهش ایمان داشته باشم قدم به قدم هدایتم میکنه

        آرزوی بهترین ها برای خودم، رضای عزیز و همه بنده های خوب خدا دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    علیرضا پورهادی گفته:
    مدت عضویت: 3815 روز

    فقط روی خدا حساب کن.

    الان فهمیدم که علت اصلی ناراحتی‌ها و اعصاب خوردی من، حساب کردن روی دیگرانه. از دیگران انتظار داشتنه. فکر می‌کنم که دیگران باید خوب باشند و تغییر کنند و طبق دیدگاه‌ها و افکار و ایده‌های من باید رفتار کنند تا من حالم خوب باشه. در صورتی که دیگران نمی‌تونند کاری کنند که من حالم خوب باشه، اینکه من به خواسته‌هام برسم.

    همون خدایی که این کهکشان‌ها و ستاره‌ها رو با اون عظمت متحیرالعقولشون داره مدیریت و رهبری می‌کنه، همون خدایی که داره مغز ما رو با تمام پیچیدگیهاش رهبری می‌کنه، همون خدایی که در هر لحظه باعث میشه که در رگ‌های بدن من خون جاری باشه و تمام اتفاقات ریز و درشت رو در درون من و جهان بیکران اطرافم و همچنین جهان‌های نادیدنی رو مدیریت می‌کنه، می‌تونه و قادره به من کمک کنه اگه فقط به او توکل کنم و او رو مایه و سرچشمه همه نعمت‌ها، زیبایی‌ها و ثروت‌ها بدونم.

    کلید تمام خزاین الهی به دست خداونده، اصلا خود خداوند نعمته، خداوند خود ثروته و همین خداوند به من نزدیکه (فانی قریب) و از رگ گردن به من نزدیک‌تره. اگه با او باشم، تمام این‌ها هم مال منه، پیش منه و من نه غمی دارم و نه ترسی.

    اگه من به قول و قرار کسی که به من وعده پول و قدرت و … داده بیشتر اعتماد کنم و نگران نباشم، ولی به قول و قرار خداوند که به من وعده نعمت و ثروت داده اعتماد نمی‌تونم بکنم و همچنان ناراحت و نگران باشم و از اتفاقات واهی که فقط ساخته ذهن منه ترسان، پس من به او ایمان و اعتماد و توکل و امید ندارم. چگونه من به فردی که تماما به همین خدای زیبا و قدرتمند وابسته است، اعتماد می‌کنم ولی به خود خدا که تمام خیر و نعمته، اعتماد نمی‌کنم؟؟؟؟

    خدایا خودت کمکم کن که فقط به تو توکل کنم، فقط امیدم به تو باشه، و فقط با یاد تو آرامش بگیرم. خدایا هدف اصلی زندگی من رو، بندگی خودت قرار بده که نتیجه بندگی کردن تو حال و احساس خوب و آرامشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    به نام خدای مهربان

    مروری کنیم آگاهی های ناب این فایل بی نظیر رو

    فایلی که من هر چند روز یکبار، چندین و چند بار بهش گوش میدم و هیچ وقت برام تکراری نمیشه!

    فاطمه اگر با آدم ها بخاطر این ارتباط برقرار میکنی که اونا یه روزی یه جایی دستت رو بگیرن، داری با سرعت از خوشبختی دور میشی

    تنها منبع قدرت، تنها منبع ثروت، تنها منبع خوشبختی، فقط خداست!

    هیچ وقت با خودت این فکر رو نکن که کسی بتونه کاری برای تو انجام بده یا کمکت کنه؛ چون اونی که میتونه بهت کمک کنه فقط خداونده!

    وقتی تو میگی فلانی به من کمک میکنه، تو داری دستان خداوند رو میبندی؛ چون خداوند بی نهایت دست داره و از بی نهایت طریق میتونه به تو کمک کنه!

    اگر ما توحید رو باور کنیم و با خداوند یکی بشیم، اگر تمام مردم جهان بخواهند مارو بکشن پایین، نمیتونن این کار رو انجام بدن!!!

    از هیچکس انتظاری نداشته باش! از هیچکس؛ تاکید میکنم از هیچ کس….

    تو ذهن خودت این رو بساز که اونی که میتونه به تو کمک کنه، فقط خداونده!

    خیلی حواستو جمع کن که از کی حساب میبری؟ جلوی کی دستپاچه میشی؟ قدرتو داری به کی میدی؟؟

    خداوند همیشه از جایی به تو میرسونه که فکرشو نمیکنی!! ولی کِی؟

    وقتی که باورش کنی! وقتی که باهاش باشی!

    قدرتمند ترین فرد جهان هم اومد جلوت، جوری رفتار کن که انگار توهم از اون قدرتمند تری، چون اون کسی نیست که بتونه کاری برای تو انجام بده که تو بخوای ازش حساب ببری یا التماسش کنی یا به پاش بیفتی، حتی توی ذهنت.

    اگر کسی لطفی محبتی بهت کرد، ازش تشکر کن بگو ممنونم تو تلاشت رو بکن، ولی همون لحظه توی ذهنت به خدا بگو خدایا میدونم تو هستی قدرتمند، میدونم تویی که داری به من کمک میکنی این کاره ای نیست.

    اون وقت اگر طرف زد زیر قولش اصلا ناراحت نمیشی چون میگی خدا میخواد از جای دیگه به من برسونه!

    برای موفق و خوشبخت شدن، افراد قدرتمند و ثروتمند نیاز نیستن؛ خداوند نیازه… همین و بس!

    خدایا مرسی که اینقدر بزرگی

    مرسی که اینقدر مهربونی

    مرسی که منو هدایت کردی به این مسیر

    مرسی که دستمو گرفتی

    مرسی که اینقدر بخشنده و آمرزنده ای

    مرسی بخاطر هر چی که دارم و ندارم!

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    سلام به عزیزان سایت

    این فایل نشونه ی امروزم بود

    دیشب داشتم پیش یکی از دوستان سایت دقیقا گله میکردم که خدا چرا بیشتر از یه حدی به من ثروت نمیده من که دارم تمام سعی و تلاشم رو میکنم

    و امروز این فایل نشونه اومد و دوباره این مباحث رو یادم اومد

    اولش ناراحت بودم میگفتم سارا تو چه طور موصوع به این مهمی رو فراموش کردی آخه قبلنا که خیلی خوب داشتی روش کار میکردی ولی یادم اومد تو یک فایلی استاد میگفت خیلی از مباحث قانون رو ما ممکنه یادمون بره یا برامون کمرنگ بشه بعد هدایت میشیم به سمتش دوباره یادمون میاد عمل میکنیم بهش و این چرخه ادامه داره و هر روز بزرگتر از قبل میشیم

    شرکهایی که من شناختم تو وجودم هست وقتی این فایل رو گوش دادم

    من ایده برام اومده بود برم کارت ویزیت هام رو یه تعدادیش رو پخش کنم پخشم کرده بودم حدود 25 تا ولی 5 تای دیگه مونده بود ، من شرک داشتم و میگفتم اگر الکی برم خودمو معرفی نکنم و اتفاقی نیافته چی؟

    انگار روزی من فقط دست اون کساییه که کارت ویزیتم رو دارن

    یا ایده اومده بود که برم و چهره های دوستام رو براشون بکشم و خوب یادمه چون قبلن این اتفاق برام افتاده بود از اون دوستم انتظار داشتم یه مبلغی بالاخره بهم پرداخت کنه در صورتی که خودم گفته بودم این صرفا یه بازیه و رایگانه

    چه قدر من به پدر مادرم قدرت دادم یه جاهایی ، چه قدر ترسیدم به خاطر اینکه چون دارم فلان رفتارها رو میکنم که از نظر خودم کاملا درست و منطقیه ولی اونها مخالفشن منو از خونه میندازن بیرون و من دیگه جایی برای زندگی کردن ندارم

    انگار کسی که این خانواده رو به من داده قبل از تولم دیگه کلن قدرتشو از دست داده و اون نمیتونه بهم کمکی بکنه

    و فقط خانوادمن که میتونن برای من خونه و عذا و امکانات فراهم کنن

    چه قدر میرفتم الکی پیج اینستامو چک میکردم که ببینم آمار آخرین پستی که گزاشتم چه قدر رفته بالاتر ، مثل اینه یه کاری به خدا بسپری بعد بهش اعتماد نداری کارشو میتونه درست انجام بده هی بری بهش سر بزنی ببینی تو چه وضعیتی هست اون کاره

    چه قدر من به اون دوست عباسمنشی عزیزم همیشه امید داشتم که این آدمه بهتر از هر کسی جواب مشکلات منو میدونه بارها شده بود اول از خدا خواسته بودما ولی در کنارش بارها شده که من رفتم سراغ این دوستمون

    چه قدر ترسیدم وقتی دیدم گروه طراحی ای که دو سال باهاشون بودم و دوستام شده بودن و آدمای پایه ای بودن رو دارم از دست میدم و ممکنه دیگه برنامه ای نباشه باهاشون چون خیلی خوش میگذشت باهاشون

    غافل از اینکه 3 ، 4 سال پیشش من اصلا روحمم خبر نداشت میشه همچین گروه هایی تشکیل داد و اینقدر تفریح کرد و هدایت شدم هر بار به سمتش

    انگار یادم رفته بود خدا این گروه ها رو این ادمها رو اورده

    اقداماتی که به ذهنم میرسه که بر خلاف این شرک هام انجام بدم

    کارمو که برای پیجم کردم سر زدن الکی به پیجم برای چک کردن آمار رو میزارم کنار

    فقط اگر الگویی فرستاده باشن میتونم برم چک کنم

    اقدام بعدیم این بود که این ایده به ذهنم رسید که اینقدر ادمهایی موفقی که ممکنه به کار من نیاز داشته باشن رو بزرگ ندونم اونها هم مثل من انسان هستن و تفاوتی از این لحاط با من ندارن و برم در روز به دو نفر که هدایت میشم به سمتشون توی پیج هاشون خودم رو معرفی کنم به جای اینکه برم بیرون تو گرما کارت ویزیتهامو پخش کنم

    البته این قدم رو امروز یکمش رو برداشتم و 3 کارت ویزیت از 5 تای باقی مونده رو دادم و به یک مدیر شرکت معروف چرم ایرانی ایمیل زدم

    اقدام بعدیم تاثیر حرف خانوادم علل خصوص مادرم رو باز هم کمترش کنم ، من قبلن ترسهام خیلی زیاد بود، خیلی زیاد یعنی فک کنین یه کار ساده مثلن مرتب کردن تختم رو همیشه میترسیدم اشتباه انجام بدم و سرزنش بشم و وقتی سرزنش میشدم کلی خودم به خودم سرکوفت میزدم

    هر چی گذشت فهمیدم این رفتارها اشتباههه ذره ذره کارها رو به شیوه ای که فکر میکردم بازم بهتره دارم انجام میدم و الان میتونم بگم در مقابل 90 درصد صحبتهای مادرم ضد ضربه شدم یعنی یه چیزایی بهم میگه واقعا انگار نه انگار در نود درصد مواقعم که سعی میکنم کلن نشنوم

    ولی الن بازم میخوام اون ده درصد باقی مونده رو به صفر برسونم و کارهایی که فکر میکنم برای من درسته و سبک شخصی من هست رو آروم آروم انجامش بدم نهایتش اینه از خونه واقعا میندازنم بیرون که خب خبر خوبیه چون قراره یه خونه ی بهتر برم چون این جهان همیشه داره بهبود میده همه چیزو

    اقدام بعدیم اگر دیدم سرگروه گروهمون با من رفتار ناشایستی رو دوباره تکرار کرد بهش تذکر بدم و نترسم از اینکه اگر این گروه خوبو از دست بدم بعدش چی میشه

    بعدش هیچی بازم بزرگتر میشم و انسان شجاعتری میشم پا رو دل کلی از ترسام میزارم

    این اقداماتو اینجا نوشتم چون میدونم چند ماه یا چند سال دیگه بهش هدایت میشم و یادم میاد چه اتفاقاتی برام افتاده این روزها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1668 روز

    به نام خدای مهربون و بخشندم

    الهی تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم من و ب راه راست به راه کسانی که ب آنها نعمت دادی هدایت کن الهی کمکم کن ک این جمله ای که هی تکرارش میکنم باور قدرتمندی بشه برام و فقط در حد حرف نباشه الهی کمکم کن ک هر لحظه در مسیر زیبای خودت باشم و از حاشیه ها دور باشم الهی کمکم کن تا دو سه روزی که احساس آرامش و خوشبختی کردم همه چی و ول نکنم اتفاقا بیشتررررررتر مشتاقت باشم توووووو باش دگ هیچ کس نباشه تووووووو هدایتم کن همه اعتبارات ب دست توعه هیچ کس و هیچ چیز قدرتی ندارن ک زندگی منو تغییر بدن اراده من(ک اینم توووو خودت باید اجازه شو بدی ک حتی اراده کنم برای تغییر)و هدایت توعههه که من و ب اون جایگاهی که تو ذهنم ایجاد شده میرسونه الهی اسونم کن برای آسونی ها کمکم کن اگر شرکی هم داشتم زود از بین ببرمش و فقططط با تو پیوند بخورم استاد این حدیثی ک از پیامبر گفتین ک :

    (در امت من نیت شرک راه رفتن مورچه سیاه بر روی سنگ صاف و سیاه در دل تاریکی شب مخفیه )چقد حرف داره بر گفتن چقد من نمیدونم و نمی‌فهمم خدایا منو ببخش

    الله و اکبر خدایااااا منو ببخش برای روزهایی ک ب بنده هات قدرت می‌دادم من و ببخش ک حرفای اونارو بیشتر از وعده های تو قبول میکردم الهی از وقتی ک شروع کردم همین ریشه های شرک و قطع کردن حالم بهتر شد زندگیم از هر جهت عالی شد آرامشم بیشتر شد واز همه مهم تررررر تووووووو تو زندگیم پررنگ تر شدی و چقد حس نابی هست با تو بودن حرفهای تورو گوش کردن مسیرهایی ک تو نشونم میدی و رفتن

    تنها منبع رزق و سلامتی و ثروت و خوشبختی رو فقط تووووو میدونم رب من

    ثروت هایی ب من بده ک بغیر الحساب ب اون جایگاهی برسونم ک تمام جهان برای من خدمت کنن و برای من پول بسازن برای رسیدن ب همه اینا فقط تو رو میبینم و فقط از خودت میخام فقط تویی ک به من نعمت و عزت و شهرت و ثروت میدی هیچ کس دیگه ای در جهان نیس ک قدرت داشته باشه تمام چیزی ک در جهان هست قدرتش ب دست رب من صاحب اختیار و فرمانروای کل هستی و کیهانه

    توحید ینی یگانگی الله من توحید ینی ربوبیت و تنها توووویی ک رب العالمینی الهی فقط تویی ک توانایی این رو داری ک از جایی ک ب عقل ناچیز من نمیرسه بهم بدی باورم نمیشه چطور وقتی باورت کنم و تو ذهنم همه ادمهارو از لحاظ قدرت کوچیک کنم تو میمونی و منی ک ب دونه دونه خاسته های ریز و درشتم میرسونیم الهی کمکم کن وقتی ب این جایگاه وشرایط رسیدم دوباره نیام روی کسی حساب کنم ک ب قول استاد همه اون نعمت هام قطع میشن

    از خدا میخام کمکم کنه توحید رو در وجودم جاری کنم فقط خودش رو بپرستم و از خودش در هر لحظه یاری بجویم خدای بی‌نظیرم ازت میخامممم هیچ وقت دستمو ول نکنی من با تو بود ک معنی همه چیز رو فهمیدم وقتی تو نبودی دنیا برام تیره و تار بود هیچی نبود شور و انگیزه ای نبود هدفی نبود آدمای مناسب نبودن ظلمات و ی بیراهه ک انتهایی نداشت و مثل باتلاقی ک هی منو تو خودش می‌کشید بود این تو بودی ک ازاون جا نجاتم دادی کمکم کردی عاشق خودم باشم و ب همه عشق بورزم این تو بودی ک چشمم رو ب کل جهان باز کردی و دیدم رو تغییر دادی الهی چقد خوبه ک کل زندگیم رو خودت داری رهبری میکنی و لذتش رو ب من دادی خدایا عاشقتممممم کمکم کن تا روزی ک در این جهان فرصت زندگی بهم میدی همین عشق رو حفظ کنم و قله های موفقیتی ک انتظارم رو میکشن و فتح کنم الهی صدهزار مرتبه شکرت

    استاد بی نظیرم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    رب من تنها فرمانروای من صاحب اختیارم بی نهایت عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سحر زیبا گفته:
    مدت عضویت: 954 روز

    فکرمیکردم رسیدم ب ته خط..تنهاوبی پناه ب هرکسی میخاستم پناه ببرم تاشرایطم ازاینی ک هست بهتربشه دقیقااا اون دقیقه ی نود دنباال یک فایلی بودم تا یکذره ب احساس بهتربرسم وبتونم مغلوب بشم ب ذهم چموشم.‌‌اومدم توی سایت واین فایل روبازکردم تمام وجودم شدگوووش وفهمیدم ک چ کردم چقدرمشرک بودم..تمام سیاهیاروپس زدم تمام صداهاروقطع کردم وفقط چشمم دنبال روزنه ی امیدبود تواون بین وسط اون همه نجوا ی صدایی اومدک اروم باش همه چیوبسپربمن ودقیقاا خداوندمنواروم کردباتمام وجوووودم توکل کردم ب خداوگفتم ک اون درست میکنه بالاخره اگرم ازاین بدترشد بازم خاست اونه من تسلیمم من قبول میکنم هرررچی ک شد میمونم پای حرف تمام کساییک قراره بادرست نشدن بمن حرفی بزنن امااخداوند بمن عزت بخشیدمنوبردبالا ودقیقاااصبح بابیدارشدنم نویدخبرای خوب روبمن دادودیدم باچشم خودم ک خدابرام درستش کرد واقعن میخکوب شدم متحیییییرازاین خدای رحمان ک وقتی مافقط ازاون بخایم برامون میشه همه کس همه چیییز…

    نمیدونم احساسم روچجوری بیان کنم هنوزم وقتی فکرمیکنم ب این اتفاق انگارک دوباره بااازاین خبرخوش بهم داده شد چوون یکجورایی برام عین معجزه بود وچقدرمن امروزبااین اتفاق این باورک خدابرام همه چیزمیشه فقط اراون بخام،،این باورقویتررشدومن دررررک کردم فهمیدم ک یک پله رفتم بالاترر

    وباورتوحیدی قویترازتمام باورهاست وقتی ک توکل کنی نتیجه ش قطعاشیرینه نتیجه ش لذت بخشه وای کاااش فراموش نکنیم ک توهرمسیری قدم برمیداریم هرکاریوشروع میکنیم خداردکنارمون حس کنیم اونوبُلدکنیم واعتبارهمه چیوبدیم ب اون چوون فرمون کائنات دست اونه وخداوند ازما ایمان مانسبت ب خودش رومیخاد

    خییلی ممنونم ازشماااستادعزیزم ک باصدای الهییتون این درس بزرگ رودادین شمادستی ازدستان خداوندشدید، امیدوارم ک کامنت منوبخونین حسم واقعن فوق العاده ست وهنوزم یجورایی انگارک باورم نمیشه ازاین اتفاق عالی

    درپناه خداوندشادوپیروزباشید

    دوستون دارم استادعزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: