live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ایمان گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    سلام به همه دوستان

    ردپای من از این فایل:

    کل داستان اینه که شما خالق هستید یعنی هر اتفاقی رو که تجربه میکنید هر شرایطی برای ما به وجود میاد برمیگیرده به کانون توجه ما که یعنی چه اینو قبول کنیم چه نکنیم این حقیقته این اصله این هسته اصلی به وجود اومدن اتفاقاته که واقعا پذیرفتنش برای من‌نوعی کار اسونی نیست حالا منی که با کانون توجهم دارم خلق میکنم نیم ساعت اینده و تا وقتی زنده هستم دیگه باید یاد بگیرم اول آگاهانه کانون توجهمو کنترل‌کنم بعد آگاهانه بزارم روی خواسته هام کل این کار‌باید اگاهانه‌رخ بده وقتی اتفاق بدی میفته به ظاهر‌معمولا اتفاقاتی که‌ کل جامعه بهش واکنش نشون‌میدن بده وگرنه اکثر جامعه اتفاقای خوبو اصلا نمی بینن یا اگر میبینن عادی میدونن مثلا امروز یک سد افتتاح میشه بجای اینکه خوشحال بشن که حالا با این سد میشه اینقدر اب جمع کرد به کشاورزی یا حالا به مسئلا کمبود اب شرب یا تولید برق یا هرچیز مثبتی که ازش به عمل میاد میگن خب حالا یک سدیم بزور تونستن درست کنن مگه چکار کردن بازم گیر میدن به مسئولین و بعدش بجای اینکه من مثل بقیه بیام منم واکنش نشون بدم بیام اگر نکته مثبتی توش بود به خودم یاداوری کنم اگرم پیدا نکردم اصلا اعراض کنم بگم بمن چ من کاری ندارم قراره چی بشه من مسیر خودمو میرم من خالق زندگی خودم هستم خیلی وقتا من چون پدرمم ادم واکنشیه من ناخوداگاه مثل پدرم عمل میکنم چون کنار اون بزرگ شدم البته تا قبل اگاه شدن از قوانین میگم به هر اتفاقی واکنش نشون میدادم چون پدرم خیلی عاشق اخباره میومد میگفت ای اسرائیل فلان شده باز چکار کرده بعد من یه حرفاش توجه میکردم منم چهار کلام اضافه میکردم بعد نمیگفتم حالا اسرائیل هر مشکلی داره باهرکس بمن چ من بیام اعتراض کنم یا دلسوزی کنم چی بمن میرسه ایا من اصلا این احساس ارامش رو میخوام تجربه کنم یا ترحم ودلسوزی بیچاره شدن بقیه رو واقعا ک کار اسونی نیست انقدر باید تمرین کنی تا اروم اروم اولا واکنش نشون ندی دوما از مدار همچین افرادی خارج بشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سعید سادات گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    گام هشتم:

    ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

    اقلیت خالق یا اکثریت واکنش دهنده

    إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

    درین نشانه هایی است اما اکثریت مؤمن نیستند

    الشعرا 8

    أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا

    آیا گمان میکنی اکثر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند آنان همچو چهارپایان اند بلکه گمراه‌تر اند

    بیشتر آنان ایمان نمی آورند

    بیشتر آنان فاسقان

    بیشتر آنان نمیفهمند

    بیشتر آنان نمی‌دانند

    بیشتر آنان ناسپاس اند

    بیشتر آنان از گمان پیروی می‌کنند

    بیشتر آنان مشرک اند

    بیشتر آنان کافر اند (می‌پوشانند نعمت‌ها را)

    بیشتر آنان از حق کراهت دارند

    بیشتر آنان دروغگو هستند

    بیشتر آنان روی گردان شده اند پس چیزی نمی‌شنوند

    و اما

    وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ

    و عده کمی از بندگانم سپاسگذارند. سبا 13

    الهی شکرت

    سپاسگذارم استاد توحیدی من که از قلبتون پیروی کردید و این فایل رو آماده کردید

    سپاسگذارم مریم عزیز که برامون تدوین کردید

    بچه ها بچه ها بچه های دوست داشتنی این خانواده بهشتی یک دنیا سپاس برای کامنت های عالی تون چون از کامنت خوندن واقعا خیر دیدم چون حالم رو خوب میکنه چون آگاهی ها رو برام شفاف تر میکنه و تو ذهنم میشینه چون لذت میبرم و عشق می‌کنم

    اگر دیگران انتقاد می‌کنند که چرا نسبت به وقایع بی احساس هستی منظورشون اینه که چرا مثل ما نیستی

    همگی مون از تولد تا کنون با جملاتی همچون شرایط خراب، اوضاع بد، مشکلات مملکت، (و جملات زیاد دیگه ایکه مناسب نمیبینم بنویسم) آشنا هستیم چون سراسر تاریخ این در میان عموم جامعه بوده

    اما آنچه مهم هست اینه که

    شرایط خراب و شرایط خوب باهم و در کنار هم هستند

    ما کدوم رو میبینم؟

    همونی رو که کانون توجه ما روش هست

    پس همون را در زندگی تجربه میکنیم

    قاعده کلی: اگر مثل دیگران (عموم جامعه) فکر و عمل می‌کنیم مثل آنها هم نتیجه میگیریم

    من نمی‌خواهم جزئی از جریان اکثریت باشم

    پس زمانیکه درک کردم که من با افکار و کانون توجهم زندگی ام را خلق میکنم دیگه نباید مثل اکثریت جامعه فکر و عمل کنم

    حالا چیکار کنم؟

    ذهنم را کنترل کنم و بسمت افکاری ببرم که به من احساس خوب می‌دهد احساس آرامش می‌دهد احساس صلح می‌دهد

    تفاوت در همین است

    اکثریت جامعه منتظراند تا اتفاق ناگواری بیوفتد تا درموردش صحبت کنند

    هر واقعه ناگواری اتفاق بیافتد کانون توجه اکثریت جامعه اونجاست

    بنابر قانون ثابت خداوند اکثریت مردم هم اتفاقات ناگوار و ناخواسته را در زندگی شان تجربه می‌کنند

    چون افسار زندگی شان در دست ذهن شان است و اختیاری از خود ندارند و خود را ناتوان و برگی در باد می‌بینند

    و کار ذهن هم هدایت آنان بسوی بدبختی است

    کار من اینست تا تلاش کنم که افسار ذهنم را به دستم بگیرم و این اسب سرکش را رام کنم و در حیطه کنترل من باشد و برده من باشد چون من اربابش هستم چون من خالق هستم چون من مسئول 100٪ زندگی ام هستم

    اشتباهات فکری بشر از جایی شروع می‌شود که خود را بی تاثیر و ناتوان نسبت به جریان زندگی می‌بینند و به همین خاطر بی‌جهت زندگی می‌کنند

    در کشورهایی که اکثریت فضای فکری جامعه به سمت مشکلات مملکت است همش بلا سرشون میاد چون ملت همواره در حال توجه و صحبت کردن راجع به مشکلات هستن و این باعث می‌شود تا اکثریت در صلح نباشن و استرس و ناراحتی و غم جزئی از زندگی شان باشد بنابرین  نتیجه چنین نگاه و طرز فکر مشکلات بیشتر هست

    در مواجهه با قضاوت کردن دیگران باید این منطق را به ذهنم بدهم که آیا من هم تا به حال گناه نکردم یا اشتباه نداشتم؟

    آیا من هم اگر در همان شرایط بودم یا همان مسیر را طی میکردم احتمالا مرتکب میشدم یا نه؟

    هرکس هرجایی به هر موفقیتی رسیده نتیجه کنترل ذهنش بوده حتی اگر خودش خبر ندارد

    داستان های و اتفاقات ناگوار همیشه و در تمام جریان سال وجود دارند و اکثریت جامعه هم موجی پس از موج دیگر به دنبالش روانه هستن

    یک تعداد هم توهم روشن فکر زدن و در شبکات اجتماعی بیشتر دامن میزنن و موجی از اکثرهم لایعقلون به دنبالش هستن

    اعراض کنیم

    اعراض کنیم از ناخواسته ها

    اعراض کنیم از نکات منفی دیگران

    اعراض کنیم از اخبار منفی

    اعراض کنیم از جریانات گمراه کننده سیاسی

    با هر منطقی دستم را در آتش فرو ببرم دستم می‌سوزد چون قانونش همین است

    قانون اتفاقات ناگوار هم همین است که هرچقدر من به آنها توجه کنم از جنس آنها بیشتر وارد زندگی ام می‌شود

    قانون با کسی شوخی ندارد

    مقاومت کردن در برابر اتفاقات از اسکیل کوچکتر خانوادگی تا اسکیل بزرگتر کشوری ما را وارد درگیری های بیشتری می‌کند

    پس راه حل اعراض از آنها و توجه آگاهانه روی نعمت‌ها و زیبایی ها و موضوعات مثبت است

    درین صورت وارد سیکل خوشبختی می‌شویم

    و وقتی از لحاظ فرکانسی با افراد ماحول مان تغییر کنیم جهان هم از لحاظ فیزیکی جای مان را تغییر می‌دهد

    خیلی ها با تغییر های منفی فرکانس هایشان به جاهای بدتر هدایت می‌شوند مانند زندان یا شغل‌های سخت یا مکان های بدتر برای زندگی

    خیلی ها هم با تغییرات مثبت فرکانسی شان به جاهای بهتر هدایت می‌شوند مثل شهرها یا کشورهای زیبا برای زندگی ویا شغل های راحت تر با درآمد بیشتر یا تفریحات باکیفیت‌تر

    تقوا کلید خوشبختی است

    در صورت استمرار تقوا و کنترل ذهن همه چیز مان تغییر می‌کند و نسبت به دیگران شرایط مالی و سلامتی و آرامش بیشتری را تجربه خواهیم کرد

    وقتی درین مسیر روانه باشیم آگاهی هایی که نیاز داریم پشت سر هم می‌آیند

    هر آگاهی که دریافت میکنیم سپس خداوند مارا بسوی آگاهی مورد نیاز بعدی هدایت می‌کند و پله های رشد را تکاملی طی میکنیم

    خداوند را بینهایت سپاسگذارم برای این جریان عظیم آگاهی که پشت سر هم دریافت میکنیم تا خوشبختی دنیا و آخرت را تجربه کنیم

    خداوند را سپاسگذارم که استاد عباسمنش را یاری کرد تا دستی از طرف او برای هدایت بندگانش باشد

    خداوند را سپاسگذارم که مریم شایسته را هدایت کرد تا قلم او وسیله ای برای هدایت بندگانش باشد

    خداوند را سپاسگذارم برای تک تک کامنت های بی‌نظیر و فوق العاده ارزشمند این خانواده بهشتی

    خدایا هرچه دارم ازتو دارم و از تو به من رسیده است

    خدایا یاری مان کن تا پله پله بسوی تو عروج کنیم

    خدایا مارا آسان کن برای آسانی ها

    خدایا شکرت

    بریم سراغ گام بعدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهدی شایانی گفته:
    مدت عضویت: 634 روز

    با سلام خدمت شما استاد و راهنمای عزیز و گرانقدر و مهربان اول از همه شکر خداوند شکر پروردگار شکر ایزد از اینهمه نظم و دقیقی در جهان دوستت دارم استاد عباسمنش عزیزم عشق به وجودت

    زبو قاصره از گفتن فقط میتونم یه جمله بگم از طرف خودم و تجربه خودم از بهشت و جهنم در این جهان و ارتباطش با کنترل ذهنمون

    تا حالت بد نشه تا پایین نیای نمیفهمی که چقدر چقدر چقدر موقعی که داری ورودی هاتو کنترل میکنی فایل های استاد رو گوش میکنی روی خودت ورودی هات و کانون توجهت کارمیکنی در بهشتی، در بهشت به سر میبری، آیا بهش این نمیشه که آدم احساسش عالی باشه حالش عالی باشه و جهنم وقتیه که روی خودت کار نمیکنی ورودی هاتو کنترل نمیکنی میشی برگی در جهت باد به هرسمت که جریان دلش میخواد میکشونتت آدم تا موقعی که حالش بد نشه نمی‌فهمه قدر نمیدونه که چقد اون حال خوبه این که تمرکزت روی نعمت هاته روی ورودی های مثبتی هست که تو زندگیت جریان داره چقدر لذت بخشه، فقط باید روی خودمون کار کنیم من به این تجربه رسیدم که وقتی توی احساس بهشتی داری زندگی میکنی همون کار همون عملی که داری انجام میدی رو یه جور دیگه انجام میدی با لذت با عشق و شور و شوق و اینجاست که نتیجه هم متفاوت میشه به قول استاد عزیزم ️، ️ ️

    بیاین دائم روی خودمون کار کنیم چند وقت کار کردیم برامون عادی نشه نگیم دیگه اوکیه همچی دیگه من بلدم دیگه قانون روبلدم نیاز نیست که هر دقیقه بخوام کار کنم روی خودم که همین میشه پله سقوط آروم اروم

    خدایا بینهایت شکرت بخاطر آگاهی بخاطر جهان که بر اساس خیر آفریدی بینهایت شکرت خداوندا بخاطر راهنما عزیز و دوست داشتنی و فرکانس بالا همچون استاد عباسمنش که در مسیر زندگیم قرار دادی دوستت دارم ️جناب عباسمنش عزیزم️

    در پناه پروردگار مطلق شاد و پیروز و موفق باشین ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2116 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود به همسفرای این دوره تحول زندگی

    بعد از دیدن نشونه ها و فهمیدن این که این فایلا چه تعهد چه چنگاری زده به باور و وجود خداوند

    از لحاظ فرکانسی با خدا صحبت میکردم

    یه چنتا مقاومت ها یی رو از ادم ها دیدم از باورهاشون

    از لحاظ مذهبیت شدیدی که از حجاب بود بگیر تا بودن قران تو مغازم و گفتن این که اینو برداری همه چی درست میشه

    و این حرفو که شنیدم شاخکام سیخ شد که از بودن تضاد و رنج داشتن ادما

    مقاومت های مذهبی و ضد مذهبی

    و من بین این دو به نکات مثبت و ساختن باور، احساس خوب بودم

    و تمام مقاومت های ذهنیمو رها کردم و ذهنمو کنترل کردم

    من به این جمله اعتقاد دارم که به دلیل کنترل ذهنم دارم نتایج رو خلق میکنم

    من توی جریان زندگی خلق نشدم

    من کنترل دارم شرایط رو

    وای که چقدر قلبم باز شد که این موقعیت و خدا بهم داده روی سیاره زمین

    یا رحمن

    کمکم کن ذهنمو عالی کنترل کنم و خلق کنم اونچه که در راه مستقیمه

    در این ماه خدا تنها تورا میپرستم و از تو یاری میجویم

    آنانی که در همه‌حال از خدا و پیامبر اطاعت کنند، هم‌مسیر با افرادی‌اند که خدا به آنان نعمت ویژه داده است؛ یعنی با پیامبران و آدم‌های باصداقت و شاهدان اعمال و شایستگان. آنان خوب رفقایی در مسیر رشدند!69 نسا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 980 روز

    پروردگارا….

    مرا به راه های نیک هدایت کن،

    به هر چیزی که حال مرا خوب می کند

    از آنچه که فکر می کنم و بهتر از آنچه آرزو دارم،

    عزم و اراده ام را قوی کن ..

    دلی به من عطا کن که لبریز از محبتت باشد

    و در جستجوی رضایت تو باشد. .!

    سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم

    و همه دوستانم در ادامه این‌مسیر بهشتی

    خدایاشکرت بابت هدیه یک روز زیبا و بی نظیر دیگر که با یک مدیتیشن جانانه آغاز شد و چقدر تمرین فوق‌العاده ای شده برایم که توجه ام را متمرکز کرده روی زندگی در لحظه حال و عالی ترین مهارت تا

    هر لحظه یاد بگیرم توجه ام را به سمت زیبایی ها ،نعمت ها ،خواسته ها و بی نهایت موارد دیگربگذارم که خداوند در دسترسم قرار داده تا بشوند عاملی برای رشدوپیشرفتم و وقتی یاد بگیرم که روی لحظه حال تمرکز کنم، روی کاری که می خواهم انجام دهم

    مثلا گوش کردن به فایل، باید تمام حواسم جمع اون شنیدن ها شود و می آموزم توجه ام را در لحظه هدایت کنم و باعث شده در اکثر اوقات احساسم عالی باشد و ذهنم بازوپاک بنابراین برای داشتن یک ذهن آرام، توجه نکردن به فکرهای زیاد است که موجب آرامش من شده است .

    من هر روز سعی می کنم با تمرین وممارست ، تمام تمرکزم توی لحظه باشه چون تعیین کننده کیفیت زندگیم می باشد همانطور که با تمرین کردن زبان انگلیسی که کلی هم از یادگیری آن لذّت

    می برم به لطف خداوند توانسته ام پیشرفت داشته باشم پس با تمرین کردن هر چیزی امکان پذیر است به ویژه کنترل ذهنِ زیبایمان .

    وقتی بهبود شخصیتم برایم مهم است

    وقتی رابطه ام با عزیزدلم برایم مهم است

    وقتی رسیدن به آرزوهایم برایم مهم است

    وقتی حال و احساس عالی برایم مهم است

    وقتی سلامتی برایم مهم است و…….

    خب تمام سعی خودم را می کنم که توجه ام رو مدیریت کنم ،چون توجه من، همه قدرت من محسوب می شود و باید انرژی لازمه را داشته باشم

    و باید قدروارزش آن را مثل طلا بدانم پس

    باید یادبگیرم در لحظه حال زندگی کنم تا به هرجه که می خواهم برسم و چقدر استاد این موضوع مهم را به زیبایی و شیوایی در مثال هایشان عنوان کردند .

    بنابراین مراقب افکارم باشم و اجازه ندهم هر جایی پارک شوند چون من به هر چیزی توجه کنم اون توی زندگیم رشد میکنه، پس نه در گذشته زندگی می کنم و نه در آینده، کلی عمرمان در گذشته و آینده سپری شد اما خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم بابت بودن در این مسیر لبریز از آگاهی که از این مرداب نجات پیدا کرده و با ایمان به خداوند و توکل و صبر از احساس حسرت و سرخوردگی ،ترس و نگرانی رهایی پیدا کردیم و

    واقعا خوبیه بودن در لحظه این هست که

    توجه ات در لحظه حال است و متوجه می شوی چیزی برای ترسیدن وجود ندارد و اگر خوب دقت کنیم می بینیم که اگر بخواهیم از مشکلات و مسائل صحبت کنیم یا باید بریم توی گذشته و یا در آینده

    پس فقط در لحظه حال است که مسئله ای وجود ندارد و هرچی من بتونم توجه ام رو روی لحظه حال بگذارم می توانم زندگی زیبایی برای خود خلق کنم و نتایج امروز من گواه همین نکات ارزشمند هست که تا حدود زیادی توانسته ام خالق لحظات بی نظیر و بهشتی در زندگیم باشم و

    هر لحظه سعی کرده ام توجه ام روی زیبایی ها،روی عشق و دوست داشتن ها

    روی شکرگزاری ها و سپاس از داشته هایم

    روی آسمان و زیبایی های منحصر به فردش

    و در کل روی آنچه که به من آرامش قلبی و ذهنی می دهد معطوف کنم تا عششششق در زندگیم رشد کند ،فراوانی در زندگیم رشد کندو قدردانی در هر نفسی که می آید و من ذره ای کنترل روی آن ندارم ،

    خدایا از کدامین قدرتت در وجود و زندگیم نام ببرم که وجودت شده آرامشِ تمام لحظه های ناب بودنم و من را در این‌مسیر نورانی قرار دادی تا به وضوح شاهد معجزاتت باشم …..

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند باشید و در نور الهی بدرخشید

    دوستتون دارم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 950 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاه و ششم

    استاد جانم لذت بردم از لایو ارزشمند تون

    من یادمه قبلا ها که با قانون آشنا نبودم، اخبار رو مرتب رصد میکردم.

    جوین شده یودم تو کانال خبری تلگرام، مرتب حوادث رو بررسی میکردم

    بشدت برای کشته شدگان گریه های بلند میکردم

    مرتب خشمگین میشدم و عده ای رو ناسزا میگفتم

    و معتقد بودم همه جا حق رو ناحق میکنند.

    جالبه همیشه بیمار بودم، اتفاقات ناجور جذب میکردم، و شب ها خواب آرومی نداشتم.

    از این دکتر به اون دکتر میرفتم تا بلکه درونم رو التیام بدم و موفق نمیشدم.

    سالها گذشت و من با قانون آشنا شدم.

    از زمانی که اخبار کنار گذاشتم، و گریه هام رو متوقف کردم و سرگرم زندگی خودم ‌شدم، حوادث غیر مترقبه زندگی ام متوقف و بیماری ام شفا پیدا کرد.

    چون با دنبال نکردن اتفافات، احساس من شکل بهتری به خودش گرفته بود.

    حالا براتون بگم که با چه دیدگاهی تونستم، دست بکشم از اخبار، tv، رسانه ها.

    پذیرفتم که همه ما خالق زندگی خودمون هستیم.

    همه اون کشته شدگان، در مدار رفتن بودند.

    اون ها زمان مرگ شون فرا رسیده بود.

    حتی اگر فلانی ها در فلان حادثه هواپیمایی، از دنیا نمیرفتند، توسط حادثه ای دیگر دار فانی وداع میگفتند.

    چرا ؟ چون تمام کارهای جهان روی حساب و کتاب هست.

    چون اون اشخاص فرکانس شون، فرکانس رفتن بوده.

    نمیشه کسی مقصر کرد

    نمیشه کسی قضاوت کرد

    وقتی منِ عاطفه قضاوت میکنم به این معنی هستش که :

    جهان عادل نیست و ما برگی میان باد هستیم.

    بعلاوه کانون مقدس توجه ام بروی ناخواسته ها هست.

    مهم نیست که چقدر دلیل منِ عاطفه برای حرص خوردن و تمرکز بر نازیبایی ها منطقی باشه، در هر صورت قانون میگه :

    احساس بد = اتفاق بد

    ما در قوانین انرژی، کتگوری و تبصره نداریم.

    حتی خداوند برای پیامبر هم قوانین اش رو نقض نکرد.

    نمیشه منِ عاطفه همزمان هم کنترل ذهن کنم و هم اخبار رصد کنم.

    ما در جهانی زندگی میکنیم که هروز هم اتفاقات عالی و هم اتفاقات ناگوار میفته. منتها خودمون انتخاب میکنیم که کدوم رو بیشتر ببینیم و بشنویم و تجربه کنیم.

    ما لایق شنیدن خبرهای مسرت بخش هستیم.

    چشم و گوش های ما لایق ورودی های مناسب اند

    ذهن ما لایق پرور‌ش افکار زیباست.

    اگر من درک کنم که این جهان عادل هست و هر کسی سر جای درست خودش هست و بپذیرم که همه ما به یک اندازه به الله دسترسی داریم،

    دیگه دست از قضاوت کردن، ناجی بودن، هادی بودن، خشمگین شدن و… برمیدارم.

    وقتی انسان تصویر بزرگ بررسی میکنه، واقعا با تمام وجود درک اش میکنه متوجه میشه اشتباهی در کار نیست.

    بی نظمی در جهان نیست و همه چیز سر جای درست خودش هست

    پنهان کاردار تیزهوش اشتباه نمیکنه.

    استاد الان که این کامنت داره نوشته میشه، سالها از اون ماجرا میگذره اما میخوام اینو بگم که :

    شخصی که اشتباهی اون شلیک رو انجام داد، دست جهان هستی بود.

    اگر اون عده در فرکانس رفتن نبودند، یا اون شخص اشتباه نمی‌کرد یا تیرش به خطا میرفت و افراد کشته نمیشدند

    و چنانچه اشخاص در فرکانس مرگ باشند، اگرم دکمه نمیزد، توسط عامل دیگه ای اون اشخاص از دنیا میرفتند. حالا هر کدوم به یک حادثه ای.

    این اراده جهان هست، این قانون جهان هست. جلو این نظم رو نمیشه گرفت.

    یادمه والدین ام رفته بودند شهرستان، عروسی یکی از فامیل ها

    اونجا سر ارث و میراث یک دعوای بشدت تلخ میشه و پدر من از شدت شوکه شدن از خواب پرید

    ایشون شبش با ناراحتی خوابید و فردا صبح سکته کردند.

    اولش بشدت شاکی بودم که اون ها باعث شدند پدرم این اتفاق واسش بیفته، مرتب تو دلم قضاوت شون میکردم.

    اما مدتی بعد وقتی تصویر بزرگ رو بررسی کردم، متوجه شدم سکته پدرم، بابت فرکانس هاش بوده نه دعوای اون اشخاص

    اون اشخاص فقط وسیله شدند تا اون اتفاق رو پدرم جذب کنه

    وقتی از پدرم سوال کردم ایشون گفتند من از چند روز قبل کلا حالم بد بودش.

    قانون میگه :

    احساس بد = اتفاق بد

    در مورد حادثه هواپیمایی هم، اون شخصی که اشتباه کرد، وسیله ای شد که جهان، مرگ اون اشخاص رو رقم بزنه

    پس منِ عاطفه باید درک کنم که عامل هر اتفاق فرکانس ها هست، فارغ از اینکه جهان چه وسیله ای انتخاب میکنه برای جذب اتفاقات من.

    اگر من وسیله رو عامل کنم، بنده مشرک ام

    اگر بندازم گردن فرکانس ها، توحیدی رفتار کردم.

    خیلی فایل با ارزشی بود، برام درس داشت و باعث شد قانون رو از زاویه ای دیگه ای برای خودم دوباره مرور کنم.

    دوست نداشتم مثال ناگوار بزنم اما قانون باید برامون مرور بشه و ذهن هامون شرطی بشه که تو فرکانس های پایین گیر نکنیم.

    همه ما لایق جذب بهترین ها هستیم به همین دلیل ساده و منطقی که فرود اومدیم روی سیاره زمین.

    استاد عزیزم، مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین، و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.

    از خداوند مهربونم هم متشکرم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.

    از عزیزانی هم که کامنت بنده مطالعه کردند، سپاسگزارم

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم.

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    رویا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    سلام

    وقتی چیزی رو ناخوشایند میبینیم ، خیلی بهتره که ازش رو برگردونیم ، نبینیمش ، بهش دقت نکنیم ممکنه لحظات اول ناخوداگاه بریم توهمون سمت ولی باید سعی کنیم توجهمون رو ازش برداریم و روی زیبایی ها تمرکز کنیم

    با توجه و تمرکز بر روی زیباییها ما هدایت میشیم به جایی که زندگیه دلخواهمون هست

    نمیتونیم دیگران رو قضاوت کنیم ، شاید اگه ما در موقعیت اونها باشیم همین تصمیمات یا بدتر از اون رو بگیریم

    مهم نیست الان تو چه شرایطی هستیم، در همین موقعیت اگه ذهن و توجهمون رو تغییر بدیم زندگیمون تغییر میکنه و به هر آنچه میخوایم میرسیم

    اینها درک من از این فایل بسیار زیبا بود

    ممنونم خانم شایسه عزیز

    ممنونم استاد

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    بنام خدا

    گام هشتم

    من خالق زندگیم هستم

    وقتی استاد درمورد اون سانحه صحبت کرد با خودم فکر کردم که این اتفاق برای کی بود؟؟؟

    احساس کردم دو س سال پیش

    رفتم چک کردم دیدم برای دی ٩٨

    اون زمان ب فاصله دو سه روز قبلش منم تهران بودم

    ممکن بود این اتفاق برای هر هواپیمایی بیوفته

    و خداروشکر میکنم که من در مدار درست بودم و ب سلامت برگشتم بوشهر

    تا یادمه این چندین سالی که اینقدر اینترنت و فضای مجازی رشد کرده

    ب لطف دوربین دار شدن موبایلها و اتصال ب اینترنت

    آنی اخبار پخش میشه

    و احساس میکنم از اون زمان که مردم از هر چیزی فیلم گرفتن و دست ب دست چرخید

    مرتب شرایط حساس کنونی پیش میاد

    چون توجه ها روی اون شرایطه

    درموردش صحبت میشه

    یادمه ی مدت فیلم دعوای دخترای نوجوون پخش شد

    یا قمه کشیدن ی دختر که ی قمه بزرگ رو توی شلوار لیش قایم کرده بود

    از ریزش معدن و چپ شدن سرویس دانشجویی ( ک خداروشکر اون روز برادر من سوار اون سرویس نشده بود)

    سقوط هواپیما و ساختمان متروپل و …

    تا درگیری های سال ۴٠١

    ی لیست بلند بالای تمام نشدنی

    که ب قول استاد ی موجی راه میوفته و همه میریم توش

    از سر دلسوزی

    عِرق ملی

    جمع کردن فالور. یا هرچی

    منم رفتماااا

    تو خونه شبکه های خبزی رو دنبال میکردم

    حرص میخوردم

    گریه میکردم

    ولی الان میفهمم که هرکس در جای درستش بوده

    یادمه اون زمان که درگیری ۴٠١ شروع شده بود

    توی اینستا مورد اصابت بعضیا قرار میگرفتم

    که چرا بیخیالی

    و مردم دارن کشته میشن

    ی استوری

    ی همراهی

    و بلاکم میکردن

    اون زمان جسارت اینکه مثل استاد بیام علنا اعلام کنم

    عاقااا این پیج شخصی منه

    من دنبال حواشی نیستم

    من دنبال بهتر کردن حالم هستم رو نداشتم

    فعالیتم رو خیلییییی محدود کردم

    تا اوضاع اروم شد

    اره منم دوست دارم ازادی پوشش داشته باشم

    ولی قانون این کشور اینه

    ناراضی هستم باید روی خودم کار کنم تا ب جای بهتر هدایت بشم

    ی منتور موفقیت میگفت : اگه از جات راضی نیستی حرکت کن تو درخت نیستی

    خداروشکر حالم خیلی بهتر

    و ب این درک رسیدم که هرکس هرجا هست

    هر شرایطی داره خودش ساخته

    و چ خوب استاد درمورد قضاوت گفت

    امیدوارم همیشه ب یادم بمونه

    ک کسی رو قضاوت نکنم

    من جای اون شخص نیستم و ی میلیونتا اشتباه خودم انجام دادم

    اشتباهات بچه گانه، مسخره و …

    دوست دارم این دو فصل اخر سال ۴٠٣ برام اتفاقات عالی رخ بده

    پس توجهم رو میذارم روی داشته هام

    توجه ب زیبایی ها، فراوانی

    سپاسگزاری

    و لاجرم شرایطم تغییر میکنه

    الهی هزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    نکته عالی که از این فایل یاد گرفتم این بود که توجه خودم را به خوبی ها و زیبایی ها و حال خوبی ها معطوف کنم

    من به هر چیزی که توجه کنم از همان جنس بیشتر و بیشتر در زندگی من نمودار می شود

    وقتی که من در مورد بدی های صاحبکارم زیاد صحبت می کنم

    وقتی که من در مورد مشکلات کار و همکاران خودم زیاد صحبت می کنم

    وقتی که من زیاد در مورد اتفاقات بد کار خودم صحبت می کنم

    خوب معلوم است که از همان حال بدی ها و همان اتفاقات بد بیشتر و بیشتر برای من رخ می دهد

    اما زیبا این است که من همانند دیگران رفتار نکنم

    من همان راهی را نروم که دیگران می روند

    هیچ نیازی نیست که مانند دیگران رفتار کنم و این من هستم که می توانم جریان و مسیر زندگی خودم را تعیین کنم

    این من هستم که می توانم یا همان راهی را بروم که دیگران رفته اند و یا اینکه نه خودم مسیر زندگی خودم را بسازم

    خودم به مسیر زندگی خودم جهت بدهم

    حال نکته در این است که من خودم قدرت انتخاب دارم یا همانند دیگران رفتار کنم و یا اینکه نه

    خیلی اوقات می شد که در زمان هایی که اوغات فراغت داشتم با دوستان و همکاران خودم در مورد سختی ها و مشکلات کار خودم حرف می زدم و بحث می کردم و در نهایت این سبب می شد که واقعا مشکلات و گرفتاری های کار من برای من پررنگتر می شد

    اکنون به این درک رسیده ام که خودم خالق زندگی خودم هستم

    ذهن خودم را کنترل کنم

    از افکار بد دوری کنم

    از اتفاقات بدی که در زندگی من رخ می دهد نتیجه و چالش آنرا در جهت خیر و خوبی برای خودم درک کنم

    الان که فکر می کنم می بینم خیلی اتفاقات هر روز در زندگی من در حال رخ دادن است و من می توانم در مورد آنها صحبت کنم و اعصاب خودم را خرد کنم

    اما برعکس آن می توانم هرگز به این موضوع توجه نداشته باشم

    می توانم ذهن خودم را کنترل کنم

    می توانم روی خوبی و حال خوب و زیبایی های اطراف خودم توجه کنم

    می توانم از آنچه که دارم لذت ببرم و حال خودم را خوب کنم

    خوب همه اینها برای من زمانی رخ می دهد که من بتوانم هم ذهن خودم را کنترل کنم و هم اینکه بتوانم از آنچه که دارم لذت ببرم

    این صحبت ها برای خودش یک درس و یک دانشگاه است

    من هم می توانم مانند دیگران رفتار کنم و هم اینکه می توانم برعکس همه همان راهی را بروم که در آن برای من خیر و برکت و حال خوبی دارد

    قضاوت نکردن

    داشتن آرامش

    حال خوب داشتن

    دنبال دیگران و حرف و رفتار دیگران نبودن

    تغییر را در همه جنبه های زندگی خودم داشته باشم

    این روند را در زندگی خودم بکار بگیرم آنوقت من بی شک موفق ترین و شادترین و پیروزترین فردی هستم که همیشه و همیشه در زندگی خودم می توانم داشته باشم

    پس شدنی است و این را من باید همیشه مد نظر خودم داشته باشم

    ممنونم استاد عزیز که این راه و این موضوعات مهم و اساسی را برای ما اینگونه باز و تشریح می کنید

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه دوستان

    تمرکز برروی اخبار و اتفاقات بد پایان ناپذیر همون طور که خبرهای خوب پایان ناپذیر هستند تمرکز و کانون توجه من روی چیه من میخام کدوم مسیر برم که از این فرصت زندگی که دارم نهایت لذت ببرم من قراره که خوب زندگی کنیم من قراره خودم رو تجربه کنم این قدرت خلق کنندگی قرار بوده تجربه کنم .

    من قرار نیست برگی در طوفان باشم که منو هر سمتی خاست ببره من قراره روی خودم کار کنم که اصلا در مدار برخورد در اون طوفان نباشم یا اگر هم باشم به سلامتی گذر کنم

    متاسفانه هر اتفاقی که میافته همه جا راجبش حرف میرنن تو مسجد تو تلویزیون تو مهمانی ها و. ….خداروشکر از وقتی با استاد اشنا شدم تلویزیون حذف کردم ادمهای نامناسب که کلا به دنبال بحث کردن و ادای ادم های روشن فکر بودن در میاورند و احساس من به سمت نامیدی تخریب و اینکه تو که هیچی نیستی و بولد کردن تمام مشکلات و نازیبای اطرافم بودن به طور کلی حذف شدن و دیگه حتی اتفاقی هم ندیدمشون خدایا شکرت

    من تجربه اینو دارم که ترس هام چجوری اتفاقات برام رخ دادن اصلا توی عقل نمیگنجید اون اتفاق اما من اینقدر توجه کردم حرف زدن تجسم کردم و دراخر باور کردم که به سمت اون حرکت کردم و تجربش کردم ولی الان اگاهانه دارم روی کانون توجه ام کار میکنم خدایا شکرت

    من یاد گرفتم در شرایطی که همه میخان راجب اون اتفاق حرف بزنن بحث کنن یا اصلا توی اون جمع نباشم یا اگر اتفاقی بودم نظری ندم و حواسمو پرت کنم ویا موضوع عوض کنم

    وقتی تغییر کنیم خداوند در هر مرحله با توجه به نیاز ما پاسخ میده من نیاز داشتم مستقل شم وابسته نشم مسعولیت هامو قبول کنم خداوند چینش ادم های اطرافمو برام عوض کردی ادم های نامناسب با ادمهای بهتری برام جایگزین شدن

    حرف های جدید نعمت های جدید و یک زندگی جدید رو دارم زندگی میکنم واین در تکامل برام خلق شده

    هر وقت خواستم کسی رو قضاوت کنم یاد گرفتم به خودم یاداوری کنم من در مدارو شرایط و زندگی اون فرد نبودم پس تصمیم خودش بوده شاید منم همین کار میکردم شاید این تصمیم تنها تصمیم بوده که براش بهتر هم بوده

    (یاد یک شاعر یا نویسنده ایرانی افتادم که بلیط هواپیماشو بایک فرد دیگری عوض میکنه وهواپیما به مقصد نمیرسه و این فرد تا یک قدمی میره ولی چون هم مدار نبوده سوارش نمیشه )

    اگر من با خودم در صلح باشم به جایی هدایت میشم که اکثر افراد اونجا هم با خودشان در صلح هستن

    قانون همیشه جواب میده

    هنوزم باید بهتر شم کلی نعمت و مسیر بهتر از این هست که باید تجربه کنم

    خدایا شکرت. با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: