live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 33 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسر آزادی خواه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2868 روز

    به نام الله یکتا به نام اون خدایی که وقتی باورش کردم درهایی از نعمت داره وارد زندگیم میشه

    سلام به استاد عزیز که واقعا شنیدنه هر حرفی به غیر از آگاهی های شما حرام است😄

    دقیقا وقتی به این فایل رسیدم که اوضاع تو ایران یه همچین شرایطی داره و درگیری زیاده و واقعا نیاز به این فایل داشتم تا احساسمو عالی کنم

    چقدر این آگاهی ها به ذهنم کمک کرد تا تمرکزمو از رو ناخواسته ها بردارم

    استاد واقعا هربار که وارد سایت میشم یه چیزه جدیدی بهم اضافه میشه بعد با رعایت کردن اون کلی تغییرات میکنم که برای خودمم عجیبه

    انسان میتونه از هرجا و مکانو و شرایطی که ناراضیه با تغییر باورهاش به جاهایی هدایت بشه که اون ناخواسته ها وجود نداشته باشه

    خیلی ها که الان بیرون هستند و مشغوله اعتراض کردنن یا برای شرایط اقتصادیشون وضعیت مالیشون اومدن بیرون یا برای حجاب یا برای خالی کردنه خشمشون بعد از دیدن کلیپ های وحشت ناک یا حتی مامورایی که برای سرکوب کردن بیرون هستند همه تمرکزشون رو ناخواسته هاست، یعنی اگه کسی حجاب اجباری نمیخواد میتونه به جایی هدایت بشه با تغییر باورهاش که اونجا حجاب اجباری نباشه، یا اگه وضع مالیش بده میتونه با برداشتن ترمزهاش درهایی از ثروت و نعمتو به زندگیش باز کنه و…

    طبق قانون جهانه هستی هرچقدر تمرکز روی ناخواسته ها باشه از اون جنس بیشتر وارد زندگی میشه

    و واقعا درسته، تو رونده فایل های سایت میشه این رو فهمید که انسان همیشه در حال پیشرفته واگرنه اتفاقات بد که همیشه وجود داره، از زمانیکه سنم میرسه تا الان واقعا استاد راست میگه همیشه اتفاقات بد بوده از اتفاقاتی که تو بم افتاد بعد همین طور پشت هم اعتراضات88 بعد 98 بعد الان، آتشنشانها هواپیما اوکراین و… خیلی اتفاقات دیگه، تنها چیزی که میتونه مارو از قرار گرفتن و دیدنه این اتفاقات دور کنه تمرکز به نکات مثبت و توجه به خواسته هاست و استفاده از قدرت کلام و فیلتر ورودی های ذهنه

    هرچقدر بیشتر تمرکز میکنم رو خدایه خودم و اون قدرته بینهایت بیشتر متوجه میشم که همه چیز رو خودم خلق میکنم حتی کوچکترین اتفاقات به ظاهر عادی و ساده

    خدایاا بینهایت سپاسگذارم که به این سایت هدایت شدم چه به موقع هدایت شدم و چه به موقع نتیجه گرفتم

    حتما تو رد پاهای بعدیم از نتایجم براتون مینویسم عاشقتم استاد🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام به استاد مهربان

    سلام به دوستان خوبم

    هر زمان فایل های مصاحبه با استاد را گوش می دهم نکات تازه ای را یاد می گیرم

    دوستان سوالات خوبی می پرسند و جواب های استاد به این سوالات واقعا برای من عالی است و به من کمک بسیار خوبی می کند

    این موضوع که کلیت جامعه منتظر آن هستند که اتفاقی بیفتد تا همه مردم آن جامعه در مورد آن صحبت کنند بسیار کلیدی است

    پس من می بایست کاری کنم که دل به این جریان های جامعه نسپارم و خودم برای خودم فکر کنم و راه خودم بروم و دنبال کار خودم باشم

    نباید اجازه بدهم که این طوفان جریان جامعه من را به اینطرف و آنطرف ببرد و من که خودم خالق جریان زندگی خودم هستم پس باید برای خودم تصمیم بگیرم که خودم می خواهم زندگی خودم را بسازم

    این را باید همیشه در ذهن خودم داشته باشم که خودم خالق زندگی خودم هستم و خودم هستم که می توانم زندگی خودم را رقم بزنم

    اما باید این را هم بدانم که وقتی مثل باقی مردم فکر می کنم همان نتایج را خواهم گرفت و بی شک مثل باقی زندگی خواهم کرد ولی زمانیکه من فکر و ذهنیت خودم را از اکثریت این مردم جدا کنم و خودم برای خودم بهترین باورها را بسازم بدون هیچ شکی من بهترین نتایج را خواهم گرفت و جز پنج درصد اقلیت مردم جامعه خواهم بود

    و باز یک نکته عالی دیگر

    کنترل کردن ذهن

    ذهن خودم را در شرایط و مواقع بحرانی و حساس و مهم بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم و خودم را به بهترین شکل ممکن آرام نگه دارم

    با داد و بیداد کردن و با فریاد و بحث و جدل کردن هرگز من به جایی نخواهم رسید

    مهمترین نکته این است که باید آرام باشم و براحتی و آرامی بتوانم خودم را کنترل کنم و افکار خودم را در دست بگیرم این کنترل کردن افکار یکی از مهمترین کارهایی است که من می توانم در زندگی خودم رعایت کنم و با رعایت کردن این قانون من می توانم خودم را به بهترین موقعیت ها هدایت کنم و از زندگی آرام خودم لذت ببرم

    در ضمن هر کسی اشتباه می کند و من هم اشتباه می کنم

    نکته اینجا است که من اشتباه خودم را بپذیرم و بتوانم و از آن درس بگیرم

    وقتی متفاوت فکر کنم نتیجه های متفاوت هم خواهم گرفت و بی شک از بدنه جامعه جدا خواهم شد و موفقیت از آن من خواهد بود

    چقدر عالی بود این صحبت ها و چقدر نکات تازه و خوبی در این فایل مصاحبه یاد گرفتم

    ممنونم استاد مهربان

    ناز این لحظه به خودم قول می دهم که فقط روی زیبایی ها تمرکز کنم و حال خودم را خوب نگه دارم و با دیدن زیبایی ها و تمرکز کردن روی آنها بیشتر از این نمونه در زندگی خودم جریان خواهد داشت

    به امید روزهای بهتر از هر روز

    سپاس از خدای مهربان

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام خداوندی که من را انسان آفرید

    سلام به خانواده ی ناب خودم چطورین؟

    امیدوارم که حالتون عالییی باشه

    استاد جانم میخواستم فقط فایل رو نگاه کنم و کامنت نزارم و نتونستم درمورد هرچی که حرف میزدین من مثال های گران بهایی داشتم که حیفم میومد نگم باید میگفتم که هم به خودم یادآوری بشه هم دوستان هم فرکانسیم ازش استفاده کنند

    خداوندم رو بی نهایت شکرگزارم که منو هدایت کرد تا در جمع این افراد فوق‌العاده باشم و با انسان فوق‌العاده تری به اسم عباس منش عزیزم برخورد کنم

    استاد جانم واقعا فکر غالب مردم جامعه اینکه خودشون روی زندگیشون هیچ تسلطی ندارن ولی دولت داره ، گرونی داره ، چشم زخم داره ، یه اتفاق نادلخواه داره چیز هایی که حتی یک درصدم توی زندگی ما تاثیری ندارن چرا؟ چون عامل بیرونی هستن و عامل بیرونی روی زندگی ما هیچ تاثیری نداره هراتفاقی که در زندگی ما رخ میده تنها بستگی به عامل درونی به اسم باور داره که اون باورها فرکانس هایی میفرستن و جهان با توجه به اون فرکانس ها مارو در اون موقعیت قرار میده

    خداوندم رو بییییییییییییییییییییییییی نهایت شکرگزارم که کاملا از بدنه این جامعه پوچ جدا هستم و مثل این آدم های احمق فکر نمی‌کنم چون ابدا دوست ندارم که مثل اون ها نتیجه بگیرم

    خداوندم رو شکرگزارم که میدونم مسئولیت صددرصد زندگیم با منه استاد جانم من یه زمانی مریض شده بودم دراون زمان هم میگفتم که من چه فرکانسی فرستادم که اینو جذب کردم چون میدونم هرچیزی که در زندگی من رخ میده به واسطه باور ، فرکانس و افکار منه

    استاد جانم وقتی که اعتراضات شده بود من انقدر که روی خودم کار کرده بودم و مدارم بالا بود میرفتیم بیرون اصلا جمعیتی رو نمیدیدم که دارن اعتراض میکنن میدونین چرا؟ چون مدارم بالا بود چون متفاوت فکر می کنم و متفاوت نتیجه میگیرم

    استاد جانم من فقط تمرکز و توجه مو میزارم روی زیبایی ها و فقط و فقط درمورد زیبایی ها حرف میزنم و از ناخواسته هام اعراض میکنم

    وقتی درمورد زیبایی ها حرف میزنم به زیبایی های بیشترو بیشتری هدایت میشم

    استاد جانم کنترل ذهن برای من فوق‌العاده مهمه چون

    کنترل ذهن=کنترل زندگی هر سری هم دارم روش حساس و حساس تر میشم

    در راستای کنترل ذهنم خیلی چیزارو حذف کردم سلیقم کلییییییییییی تغییر کرده و افکارم رو به سمتی هدایت میکنم که حالمو خوب میکنه آرامش بهم میده لذت میبرم

    تازه استاد جانم مردم جامعه علاوه بر اون عامل های بیرونی به عامل های بیرونی دیگری مثل تقدیر ، سرنوشت ، شانس ، قسمت باور دارن استاد جانم بنظر من این کلمات ساخته ی ذهن کسانی هستند که باور ندارن مسئولیت زندگیشون به عهده خودشونه چون ما هیچ چیزی از قبل تعیین شده نداریم اتفاقات زندگی ما به واسطه فرکانس هایی که در لحظه ارسال میکنیم اتفاق میوفته چه خوب چه بد

    اتفاقا استاد من خیلیم با احساسه خیلیم آدم فوق‌العاده ای فقط ترجیح میده که کانون توجه شو که خیلیممممممم مهمه رو فقط روی خواسته هاش بزاره و فقط روی زیبایی ها تمرکز کنه چون میخواد نتیجه متفاوت بگیره

    استاد جانم من هم چون غرق در زیبایی های خداوند و نعمت های بیشمارش هستم وقتی یه اتفاقی میوفته من اصلا خبر ندارم تا وقتی داداشم توی خونه میگه تازه وقتی بعدشم میگه من نمیرم ببینم جزئیاتش چی بوده تمرکزم رو میزارم روی زیبایی ها و میگم اون ها به واسطه فرکانسشون یه همچین چیزی رو جذب کردن

    مثلا یسری ها میگن بابا اصلا نمیشه توی ایران به جایی رسید میدونین چرا اینجوری میگن چون قوانین بی عیب و نقص خداوندم رو درک نکردن وقتی قوانین رو بدونی میدونی که این قوانین درسراسر جهان هست وقتی تو با توجه به قوانین توی ایران نتونستی چیزی به دست بیاری با همون باورهای پوچت داری میری یه کشور دیگه و انتظار داری که دراونجا چیزی به دست بیاری؟؟ خوب انتظار بیجایی داری و قطعا چیزی به دست نمیاری چون باور هات تغییر نکرده

    استاد جانم تک تک باور های شما بر اساس قرآن در قرآن هم میگه لااکراه فی دین در دین هیچ اجباری نیست اون هایی که بخوان هدایت بشن میشن و اون هایی که نخوان هدایت بشن نمیشن

    بییییییییییییییییییییییییی نهایت خوشحالم که من در مدار و فرکانس این آگاهی های خالص هستم و متفاوتم از یه جامعه احمق و پوچ خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    استاد عزیزممم من یکسال و خورده که با شما هستم و میخوام بگم که دلیل اینکه به سمت شما هدایت شدم اینکه شما واقعا قرآن ، خدا و دین رو درست درک کردین یعنی توهم نزدین به قول خودتون واقعا تغییر کردین واقعا افکار و باور هاتون رو تغییر دادین آخه استاد جانم بعضی ها توهم میزنن که تغییر کردن یعنی چی؟؟ ما یه دونه معلم داریم که میگه توی دانشگاه رشته قرآن رو درس میده و میگه رفته قشنگ زبان قرآن رو یاد گرفته و قرآن رو درک کرده ولی توهم زده میدونین چرا؟؟ چون به چیزی که از نظر قرآن خرافس باور داره حالا اون چیه ((چشم زخم)) داشت میگفت که اره یه نیروی شری هست که ال میشه بل میشه درصورتی که این جهان بر اساس خیر و خوبیه و نیروی شر وقتی به وجود میاد که نیروی خیر وجود نداشته باشه یا میگفت که ابلیس خیلی قدرت داره درصورتی که شیطان قدرتی نداره که این ذهن انسان هاس که بهش قدرت میده میخوام بگم که استاد من واقعا تغییر کرده و توهم نزده به آگاهی ها عمل میکنه واقعا خود من هم عمل میکنم چون در مدار خواسته هستم چون دیدم الهامات ، هدایت ها و نشانه های خداوند رو چون تک تک قوانینش برام ثابت شده چه در زندگی خودم چه در زندگی افراد ردپای تک تک قوانین رو دیدم

    و ، وقتی تصمیم به عوض کردن باور هام گرفتم از اون تاریخ تا الان کلییییییییییی تغییر کردم پارسال هم یعنی سال 1401 به یه تضاد فوق‌العاده بر خوردم که باعث بفهمم که توی این یکسال خورده چه تغییراتی کردم و دیدم که اصلا یه زهرای دیگه متولد شده ریختم و از نو ساختم و هرروز دارم نسبت به دیروز بهتر و بهتر میشم چون من موجودی هستم بهبود گرا

    با باور و یقین صددرصد میدونم که من خالق شرایط زندگیم هستم و هر عاملی که بیرون از من باشه روی زندگی من هیچ تاثیری نداره و هرچیزی که در زندگی من رخ میده تنها بستگی به عامل درونی به اسم باور داره تمامم

    برای من همیشه شرایط به بهترین شکل ممکن پیش میره چون من توی هرشرایطی تمرکز و توجه همو آگاهانه میزارم روی زیبایی و درمورد زیبایی ها حرف میزنم

    دقیقا استاد جانم مردم وقتی چیزی میشه شدیدا اون طرف رو قضاوت میکنن بدون اینکه با کفش طرف راه برن بدون اینکه خودشون رو توی اون موقعیت تصور کنن و با خودشون بگن که اگه من توی این موقعیت بودم چیکار میکردم؟ من هم همیم کار رو میکردم؟ و ماهایی که توی مسیر هستیم باید این باور رو داشته باشیم که :

    حرف مردم زره ای برامون اهمیت نداشته باشه زره ای

    من همیشه سعی میکنم که قضاوت نکنم و موفق هم بودم

    ولی مثلا خیلی راحت میشه فهمید که بعضی ها باور هاشون پوچه مثلا خود من وقتی یه نفر رو میبینم نمیتونم بگم آقا این فرد صددرصد باورهاش پوچه چون باهاش حرف نزدم وقتی دو کلمه باهاش حرف بزنم اون باور هاشو رو کنه خیلیییی راحت میفهمم که باورهاش پوچه یا نه

    واقعا خیلی مهمه که کسی رو قضاوت نکنیم چون جای اون طرف نبودیم

    تازه وقتی ما اشتباه می کنیم میتونیم از اون اشتباه درس بگیریم تا دیگه اون اشتباه رو تکرار نکنیم یعنی اینجوری نیست که اشتباهات بد باشن ما تجربه کسب میکنیم درس میگیریم و دیگه اون اشتباه رو تکرارنمیکنیم

    دقیقا استاد جانم کسی که به هرموفقیتی رسیده تونسته ذهنش رو کنترل کنه

    من وقتی یه نفر میگه که فلانی خیلییی موفقه ها توی دل خودم میگم اون باور های درستی داشته فرکانس های درستی فرستاده و در نهایت موفق شده و این بارها و بارها برام ثابت شده

    استاد جانم ما باید بتونیم توی همچین شرایطی ذهن مون رو کنترل کنیم وگرنه توی شرایط خوب که همه خوبن توی شرایطی مثل همین اعتراضات چند ماه پیش ما باید بتونیم توی همچین شرایطی ذهنمون رو کنترل کنیم تا پیشرفت کنیم تا بیایم بالا

    یعنی استاد جانم من این رو با پوست و گوشت و خون و همه چیمممممم میفهمم که توجه و تمرکزمونو روی هرچی که بزاریم و درمورد اون حرف بزنیم همون رو جذب میکنیم جون وقتی حرف می‌زنیم بهش توجه میکنیم به هرچی هم توجه کنیم همون رو جذب میکنیم

    مثالش همین موضوع حجاب خاله های من توجه هشونو گذاشته بودن که اره پلیس های به حجاب من گیر میدن و هی درموردش حرف میزدن و جالب اینکه هرسری که میرفتن بیرون براشون جریمه میومد به دلیل بی حجابی چرا؟؟ چون همش روی این موضوع تمرکز کرده بودن و همشن درمورد ناخواسته هاشون حرف می‌زدن و منی که یبار درمورد این حرف نزدم و تاحالا یه بارم بهم بخاطر حجابم گیر ندادن چرا؟؟ چون توجهمو نمیزارم روش و درموردش حرفنمیزنم و فقط و فقط درمورد زیبایی ها و خواسته هام حرف میزنم فقط

    استاد جانم در اونجایی که گفتین و قتی ما از لحاظ فرکانسی تغییر کنیم از نظر فیزیکی هم تغییر خواهد کرد موقعیتمون من خودم وقتی شروع کردم به تغییر باورهام از همون جایی که بودم با هرچی که داشتم شروع کردم و قدم برداشتم الان در حال حاضری از اون مکان به مکان دیگری اومدم که استاد جانم هرچقدررررررررر از زیبایی اینجا بگم کم گفتم یعنی فوق‌العاده زیباسسسسس اصلا یه چیز توصیف نشدنیه

    استاد جانم واقعا وقتی مثل بقیه فکر نکنی مثل بقیه هم نتیجه نمیگیری استاد جانم من در سال 1401 با باور های خالصم بییییییییییییییییییییییییی نهایت ثروت ساختم از اون وقتی که شروع به تغییر کردم اصلا مریضم نشدم اونم فقط یه دفعه که بخاطر فرکانس خودم بود

    درمدار خواسته هام هستم و هرروز ماشین هایی رو میبینم که قبلا نمیدیدم چون در مدارشون نبودم آدم های فوق‌العاده ای توی مدارم هستن چون من مدارم بالاست خلاصه استاد جانم من هرروز خداوندم رو شکرگزارم که منو هدایت کرد اصلا استاد جانم این جمله برام مثل یه ذکر شده و دائما تکرار میکنم واقعا نمیتونم اون حسم رو که خداوند من رو هدایت کرده انقدررررر آدم خاص و مقدسی بودم که من رو هدایت کرده نمیتونم این حس رو توی کلمه توصیف کنم کلمات دربرابر حسم کم میارن

    استاد جانم نه تنها مردم ایران بلکه هر انسان دیگری وقتی زندگیش تغییر میکنه که خودش تغییر کنه جهان ما همانند آینه س تا چیزی درون ما تغییر نکنه جهان بیرون ماهم تغییر نخواهد کرد

    و همچنین برای تغییر باید این باور اساسی رو باور کنن که :

    خودشون با باورهاشون ، فرکانس هاشون ، افکارشون خالق ثانیه به ثانیه شرایط زندگی شون هستن خودشون

    واقعا استاد جانم بازی خیلییییییی لذت بخشه ذهن خیلییی فوق‌العاده داره کار میکنه اولش شاید تغییر باورها و فرکانس ها و نوع دیگاهمون سخت باشه ولی ممکنه ما با تغییر اینا زندگی رو زندگی میکنیم و فقط لذت خالص می‌بریم از زندگی

    واقعا استاد جانم وقتی در مسیر حرکت کنیم یه سری حرف هارو نمی‌شنویم اتفاقات ناجالب برامون نمیوفته خیلی همههههه چیز تغییر می‌ کنه

    استاد جانم وقتی تغییر کنیم برای این آدم های دری وری نمیان چون ما تغییر کردیم مدارمون تغییر کرده و وقتی مدار ما بیاد بالا با آدم های فوق‌العاده ای که توی اون مدار هستن برخورد می‌کنیم

    استاد جانم انتقام گرفتن کاملا کار اشتباهیه چرا؟؟ چون بقول خودتون وقتی ما بخواییم به کسی ضربه بزنیم اول به خودمون ضربه می‌زنیم اگه از فیلتر قوانین نگاه کنیم می‌بینیم اونهایی که می‌خواستن انتقام بگیرن اول دل خودشون رو سیاه کردن وقت خودشون رو تلف کردن آخرش چی؟ به اون چیزی که میخواستن نرسیدن

    ما باید تا آخر عمرمون روی باورهامون کار کنیم تا ریشه هاش محکمو محکم تر بشه تا هی بهترو بهتر بشه چون ما انسان هستیم موجوداتی بهبودگرا

    استاد جانم خود شما هم هرروز دارین بهتر و بهتر میشین

    استاد من سایت شما بجز سادگی خاص هم هست اون قسمت نشانه امروز من یعنی کاملا با هدایت خداس یعنی بییییییییییییییییییییییییی نهایت خوشحالم که توی خاص ترین سایت دنیا عضوم یعنی هرچقدر بگم خدایا شکرت کم گفتم یعنی سایتتون بییییییییییییییییییییییییی نظیره یادمه اون شبی که عضو سایت شدم خیلیییییییییییییییییی خوشحال بودم انگار دنیا رو به من داده بودن خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    واییی دقیقا استاد جانم من قبلا از حیوانات از دریا توی شب به شدت میترسیدم البته اون زهرای قبلی منظورم از زهرای قبلی زهرایی که مثل این آدم های پوچ فکر می‌کرد ولی الان دیگه مرده و این زهرای جدید به دنیا اومده خلاصه استاد جانم وقتی مقاومت ها برداشته الان اصلا از هیچ حیوانی نمی‌ترسم از دریا توی شب نمی‌ترسم و خلاصه همه چیز فوق‌العادس

    و استاد جانم وقتی ما تغییر کنیم و باور ها و افکار و دیدگاه ها و فرکانس هامونو تغییر بدیم دیگه نیازی که به دنبال خوشبختی ، ثروت و… بریم اونها به سمت ما میان

    وایییی چه ویوییییی به به چه ابر های جیگرییییییی خدای من شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت برای این همهههههههه زیباییییییییی استاد جانم من هرروز هم این ابرهای زیبا رو ببینم برام تکراری نمیشههههههه خدایاااااااااا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    وایییی استاد جانم چه میزو صندلی چوبی خوشگلییییی گذاشتین توی تراس تون خدایاااااااااا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    درنهایت استاد جانم شما قشنگترین حادثه ی زندگیم بودین

    و خداوندم رو بییییییییییییییییییییییییی نهایت شکرگزارم که انسان واقعی هستم انسان واقعی به نظر من کسی هست که قوانین خداوند رو درک کرده و بهش عمل میکنه خدای من هرچقدررررررررر بگم شکرت کم گفتم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 912 روز

      و خدایاااااااااااااااااااااا شکرررررررررت که زهرایی توحیدی عزیز مان چینین کمنت زیبا و عالی نوشت

      سلام زهرایی عزیزم الهی که حال دلت عالی باشد

      چقدر فوق العاده قانون بیان کردی عزیزم واقعا عالی عمل کردی و عالی نوشتی فتح قله های موفقیت شایسته شما هست عزیزم

      تحسین تان میکنم چقدر عالی بیان کردین قوانین جهان

      تشکرررر که این قدر عالی بیان کردین زهرایی عزیز

      الهی که در آغوش خدایی مهربانم غرق خوشبختی ثروت سلامتی و عشق باشی زهرایی زیبا

      دوستتت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    پونه زرگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    استاد جاااااانم سلام

    استاد اولین بار که این فایل رو گوش دادم،چون ایمان دارم به شما،پذیرفتمش

    ولی ذهنه دیگه

    میخواد چموش بازی دربیاره

    پذیرفتم ولی از اونجایی که واقعا کنترل ذهن کار سختیه ولی بالاخره به اندازه امروز وارد نبودم و بالاخره اخبار میرسید …

    ولی این روزها تو مدار بالاتری هستم

    واقعا تمام تلاشم کنترل ذهنه

    نشنیدن اخبار

    پای صحبت بقیه نشیتن

    اصلا وقت این چیزها رو ندارم

    یا مشغول کار و فعالیتم

    یا مشغول کار کردن روی اموزش های استاد عباس منش عزیزم

    الان ساعت 12:50 نیمه شبه و من منتظر یکی از همکاران که هم مسیر هستیم با هم

    چون شلوغ بودم و نرسیدم به کامنت امروزم،دیدم زمان مناسبیه بیام توی سایت و تکلیف امروزم رو به اتمام برسونم

    میخوام بگم اینقدر حالم با شما و دوستان و بودن تو فضای این سایتی که مثل گنج ارزشمندی میمونه که وقتم پره و توی مداری ام که انکار فاصله گرفتم از خیلی از ادما ,درحالیکه تو محیط کاری بسیار شلوغی ام ولی واقعا صحبتی نمیشه چون من دیگه نمیخوام و اون قدر حالم خوبه که ادما برای ناله کردن من و انتخاب نمیکنن چون نمیخوام

    خدایا شکرت

    واقعا استاد این که میگید جهان پاسخ میده به حال خوب ادما دفیقا اینطوریه

    الان تو شرایط کاری هستم که همه جوره دوسش دارم

    پیشنهاد کاری بهم شده و با عشق دارم انجامش میدم ،منی که یکی از باورهای محدود کننده ام این بود که باید برای شروع کار سرمایه داشت با درست شدن این باور درهایی به روی من باز شده که مدام در حال شکرگزاری از خداوندم

    اگه میخوای نتیجه های بزرگ بکیری باید مثل عموم جامعه فکر نکنی

    وای استاد دارم لمس میکنم این جمله شما رو

    استاد دارم میبینم که جهان واقعا پاسخ میده به فرکانس های ما

    استاد ممنونم ازتون

    استاد دوستتتتتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    سپیده رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    روز پنجاه و ششم از سفرنامه من؛

    درک قوانین جهان هستی…اصل و اساس تمام صحبتهای استاد عزیز دل…ما خالق زندگی خودمون هستیم….

    مشکل 99٪ مردم جهان همینه که هنوز این قانون رو درک نکردن و نپذیرفتن، خیلی ها تو حرف میگن که قانون جذب وجود داره یا ما به کائنات اعتقاد داریم ولی هیچ کس مفهوم واضح و اصلیشو نمیدونه و درک نمیکنه و متاسفانه تو زندگی هم پیاده نمیکنن، حتی اگه ازشون بپرسیم هم جوابی برای گفتن ندارن…

    مثل خود من تا قبل از آشنایی با استاد عباس منش و این سایت الهی، که قانون جذب رو بارها و بارها شنیده بودم ولی درکش نمیکردم که چجوری باید چیزایی که میخوام رو جذب کنم و چجوری میتونم این قانونو تو زندگیم اجرا کنم …؟!؟

    غافل از اینکه باباااااا من خالق زندگی خودم هستم و نیازی نیست بخوام تقلا کنم تا به چیزی برسم، تنها کافیه که ورودی های مغزمو کنترل کنم و به ناخواسته ها و نا زیبایی ها توجه نکنم و به جاش آگاهانه توجهمو بذارم روی چیزایی که دوست دارم و میخوام که تو زندگیم بیشتر اتفاق بیفته ،اون وقت تمام اتفاقات زیبا و مثبت به صورت کاملا طبیعی و طبق قانون بدون تغییر خدا تو زندگیم رقم میخوره چون من تونستم بهشون توجه کنم و خلقشون کنم…

    اگر نتایج متفاوت میخوایم، باید اعمال و رفتار و کردار و توجهاتمون رو تغییر بدیم تا نتایجات جدید از جنس فرکانسهای جدید ما به وجود بیاد و زندگیمون هر روز عالی و عالی و عالیتر بشه…

    توجه و فکر کردن به اخبار منفی و نادلخواه فقط و فقط حالمون رو بد میکنه و آرامش درونیمون رو بهم میزنه…

    امید که هممون به بهترین شکل ممکن بتونیم ورودی های ذهنمون رو‌کنترل کنیم و زندگیمون رو اونجور که دوست داریم و لایقشیم زیبا و رویایی بسازیم…

    در پناه الله یکتا و بی همتام شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم…

    یا حق…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    بادرود به استاد عزیز وخانوم شایسته مهربان .

    این فایل پراز آگاهی امروز نشانه من بود .من تشکر میکنم از استاد عباس منش عزیز که با آموزشهای عالی خود مارو در هر چه بهتر فهمیدن. قوانین عالم یاری میکنند تا بهتر زندگی بکنیم وله خواسته هامون برسیم.همانطور که استاد در فایل هم میگن خیلی از ماها نمی توانیم قبول بکنیم که مسول تمام اتفاقات زندگی مان خودمان هستیم نه کس دیگه ولی در این جامعه بیشتر مردم همیشه دنبال یک مقصر میکردن تا اشتباهات خود را گردن اون باندازن ولی غافل از اینکه قانون اینطور نیست وما باید تمام تمام اتفاقات را قبول بکنیم که خودمون با افکارمون به زندگی خود دعوت و،وارد کردیم بیشتر مردم از صبح تا شب بخاطره یک لقمه نان کار میکنند ولی متاسفانه حاظر نیستند که یک ساعت روی باورهایشان کار بکنند تا به هرچه که میخواهند دست پیدا کنند قوانینی که الله یکتا در این جهان پیاده کرده واقعاً عالی ولی نقص هستند اگر ما بهتر دقت بکنیم میبینیم که خداوند ضره ای اشتباه نکرده ولی نمی‌خواهیم بپذیریم و بخاطر این همیشه مسایل وگرفتاریهای بسیار وارد زندگیمون میشن نمیخواهند به الله یکتا اطمینان بکنند تا هدایت بشن و بهتر زندگی بکنند .باتشکر از دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    امیر شرفی گفته:
    مدت عضویت: 984 روز

    سلام روز 56 از سفرنامه خداروشاکرم که الان در این لحظه در اینجا هستم .خیلی از افراد تو جامعه امروز واکنش گرا هستند و دائما روی چیزایی توجه میکنند که اصلا دوست ندارند براشون رخ بده درباره چیزهایی بحث میکنند که جز احساس بد چیزی براشون نداره افرادی که دائم غر میزنند و همه رو مقصر میدونند و خودشونو قربانی شرایط میدونند ولی تو این بین هستند کسایی که روی اتفاقات نادلخواه توجهی نمیکنند و به جاش روی اتفاقاتی توجه میکنند که به اونا احساس بهتری میده اونارو امیدوار تر میکنه و این حس و میده که خالق شرایط زندگیشون هستند با تمام جزئیات … اکثر آدم های خیلی راحت تو جریان فکری جامعه میفتند و توی اون غرق میشند و اون جریان فکری هم اونارو نابود میکنه ولی عده کمی هستند که توی جریان فکری خودشون غرق میشند،جریانی که زندگی اونارو اونطوری که میخوان خلق میکنه.به هرچیزی توجه کنی درباره هرچی بحث کنی به هر چیزی با دقت و توجه گوش بدی و هر چی و که آگاهانه خودت ببینی از اصل و اساس اونو وارد زندگیت میکنی این قانون خیلی سادست ولی خیلی زود فراموش میشه و باید خیلی تکرارش کرد .به هرچی توجه کنی فرکانس اون موضوع و به جهان ارسال میکنی و جهان هم اتفاقات ،شرایط و آدم هارو وارد زندگیت میکنه .باید زیبایی هارو ببینیم و روی اونا تمرکز کنیم تا به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    طاهره گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    سلام بر استاد نازنینم، مریم خانم گل وهمه ی عزیزان حاضر دراینجا

    نشانه امروزم این فایل لایو استاد بود، از خداوند می خوام هدایتم کنه به درک آگاهی های نابی که گفته میشه وهدایت کنه برای نوشتنم وعملکرد به اون ها.

    اگه دارم مثل اکثر مردم فکر می کنم ورفتار می کنم

    مطمئنا مثل اون ها نتیجه می گیرم

    اینکه افکار من، باورها وفرکانس منه که داره زندگی من رو خلق منه، اینکه اگه می خوام نتیجه بهتری بگیرم باید مواظب ورودی هام باشم، باید کنترل ذهن کنم وتمرکزم رو بزارم بر روی زیبایی ها، این قانون را استاد بارها وبارها تو فایل ها تون توی این مدتی که تو سایت عضو بودم شنیدم والان تازه با کارکرد قدم ها، به خصوص جلسه اول قدم سه که الان دارم کار می کنم برام خیلی قابل درک تر شده، شاید الان بهتر تو مدار شنیدنش قرار گرفتم.

    وروزانه خدارو شکر سعی می کنم آگاهانه بر روی زیبایی های زندگیم تمرکز کنم ولی به قول خودتون استاد بعضی موقع به خاطر اینکه من هم در این جریان نارضایتی قرار دارم، به خاطر باورهای اشتباهی که سال ها با من بوده و اینکه ذهنم سال ها درگیر نداشته ها ونمیشه ها بوده کنترل ذهن سخت تر میشه ، ولی از روزی که شبکه های اجتماعی ودیدن فیلم ها وسریال ها رو تعطیل کردم و دارم سعیم رو می کنم که ذهنم رو کنترل کنم ومواظب ورودی هام باشم، اینکه تمرکزم بر روی داشته ها وزیبایی های زندگیم باشه، اینکه بتونم حال واحساسم رو خوب نگه دارم.

    وبه اندازه ای که توش خوب بودم، خداروشکر خداروشکر آرامشم بیشتر شده، نمیگم عالی شدم ولی ازقبل بهتر شدم، ترسم نسبت به آینده کمترشده، چون رابطه ام با خداوند بهترشده، وبه قول خودتون احساس می کنم چرخ زندگیم روون تر شده خداروشکر، اعتمادم به خدا وهدایتم بهتر شده، هرچه بیشتر نتیجه ها رو تو زندگیم می بینم، احساس می کنم باورم وایمانم به این قانون وخداوندداره بیشتر میشه ودارم خیلی ارام وآهسته تکاملم رو طی میکنم وخداروشکر از این مسیر تکاملی راضی هستم، الان خداروشکر سعی می کنم عجله ای نداشته باشم برای اینکه خیلی سریع برسم به نتایج خیلی عالی، سعی می کنم هر لحظه به هدایتم گوش بدم واز مسیر تکاملم لذت ببرم.

    از خداوند می خوام تو این مسیر همیشه کنارم باشه ونا امید نشم وادامه بدم وهمیشه هماهنگ باشم با خودم وخدای خودم ودرصلح باشم با خودم.

    من باید بتونم همیشه با هر روشی که می تونم احساسم رو خوب نگه دارم، از یه دیدگاه دیگه به اون مساله نگاه کنم، مثل شما استاد که تو این اتفاق با قضاوت نکردن وخودتون رو گذاشتن جای اون شخص ذهنتون رو کنترل کردید وبه احساس بهتری رسیدید.

    امروزم جایی بودم یه بحثی بین دونفر از نزدیکانم پیش اومد که هرچند اخرش به خوبی تموم شد ولی چیزهایی که گفته شد ذهنم رو درگیر کرد ویک احساس نگرانی ودلسوزی داشتم به خاطر وابستگی که به یکیشون دارم، ولی سعی کردم خودم رو با این فکر که من هیچ قدرتی ندارم ونمی تونم کاری برای اون ها بکنم و شرایط اون ها روتغییر بدم دلسوزی من نفعی برای اون ها نداره ولی با بد کردن احساسم برای من ضرر داره واینکه قادر مطلق خداونده واز اون جایی که اون دوفرد انسان های خیلی خوب ودرستکاری هستند حتما خداوند خودش اون ها روبه مسیر درست هدایت می کنه، ذهنم رو آروم کنم.

    تمام پیشرفت بشر درتمامی حوزه ها، به خاطر همین اشتباه هاست، یه اشتباهی رخ داده، برای اینکه حلش کنند روش کار کردن وبهترش کردن،

    بیام در مورد دیگران قضاوت نکنم، بگم من که جای اون ها نیستم، تو شرایط اون ها نیستم، بیام به جای این تمرکزم رو بزارم رو زیباییها وقشنگی ها، حالا هرجوری که می تونم وهرجوری که هست، وقتی که این کار رو می کنم اتفاق جالبی میوفته، وقتی که مثل بقیه فکر نمیکنم، مسیرم از بقیه جدا میشه، نتایجم، شرایط عاطفیم، سلامتیم، ثروتم، همه چی تغییر می کنه، چرا به یه دلیل ساده

    چون من تغییر کردم، من مثل بقیه فکر نکردم.

    خدا رابرای هممون آرزو می کنم.

    شبتون خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 949 روز

    به نام خداوند مهربان

    گام هشتم: ذهنیت خلاق یا ذهنیت واکنش دهنده

    سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار

    سلام به خانم شایسته عزیز

    سلام به دوستان هم فرکانسی

    اگه ما مثل اکثریت جامعه فکر کنیم و مثل اونا عمل کنیم، صد در صد مثل اونا نتیجه می‌گیریم

    هر چند وقت یکبار اتفاق نا دلخواهی در کشور مون میوفته و مردم به جای اینکه اعراض کنن و توجه نکنند از صبح تا شب در موردش صحبت میکنند و کمپین تشکیل میدن و کامنت مینویسند یعنی کلا توجه و تمرکزشون روی اون اتفاقه. اتفاقی که میوفته اینه که نا خواسته های بیشتری وارد زندگیشون میشه

    ما اگه بخوایم بر عکس اکثریت جامعه نتیجه بگیریم باید بر خلاف جهت اونها حرکت کنیم

    ما باید آگاهانه تلاش کنیم برای کنترل افکار

    هر کسی که میخواد قضاوت کنه، اول به خودش بگه من خودم این همه اشتباه تو زندگی خودم نکردم؟

    اگه ما به چیزهای ناجااب توجه کنیم ، چیزهای ناجالب بیشتری وارد زندگیمون میشه

    با هر منطقی، با هر دلیلی اگر به چیزی توجه می‌کنی که نمی‌خوای توی زندگیت اتفاق بیوفته ، داری با دست خودت همون شرایط رو وارد زندگیت می‌کنی.

    افرادی که به هر دلیلی به موفقیتی دست پیدا کردند، تونستن افکارشون رو کنترل کنند.

    تمرکزمون رو از روی اشتباهات برداریم و تمرکز رو بزاریم روی زیبایی ها. وقتی مثل بقیه فکر نمی‌کنیم، مسیرمون از بقیه جدا میشه.

    نتایج وارد زندگی مون میشه به دلیل این که ما تغییر کردیم و مثل بقیه فکر نکردیم

    خدا رو شکر واسه این همه آگاهی

    خدا رو شکر واسه این جمع دوست داشتنی

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1826 روز

    به نام الله مهربانم آغاز میکنم

    سلامودرود به عزیران لیاقتمندم درمسیررشدوپیشرفت الهی

    گام هشتم=ذهنیت خالق یا واکنش گرا

    شرایط حساس کنونی همیشه در کشورها مخصوصا در کشور ایران بوده هست و خواهد بود

    طبق قانونی که از جهان هستی درک کرده ایم باید بتوانیم جوره دیگه ای به این شرایط نگاه کنیم و بااستفاده از مهارت کنترل ذهن نتایجی متفاوت از بقیه ی جامعه بگیریم

    تودنیایی که همه جور موضوعات هست،پس من باید به موضوعاتی توجه کنم که دوست دارم تو زندگیم تجربه کنم

    اگربخوام مثل اکثریت جامعه خودمو تو مداری بندازم که منتظرند یک اتفاقی تو کشور‌رخ بده و بشینند ساعتها درمورد اون موضوع صحبت کنند،من هم بلا استثنا بدون هیچ رودروایسی ازقانون،نتایجی هم سنگ همون اتفاقات رو تجربه خواهم کرد

    درسته که کارراحتی نیست ولی اگر آگاهانه شروع کنم به بستن گوشو چشمم ازروی اتفاقات ناجالب اطرافم،خداوند پاداش خوبی رو برام درنظر خواهد گرفت،به شرط اینکه تواین کارم استمرار بورزم و به یک ثبات فرکانسی برسم

    این نباشه که یک جریانی منو ببره مثل یک برگی درباد و باهراتفاقی یک واکنش جدید و حال خراب کن به اون نشون بدم

    وقتی یکسری افرادهستند در جامعه ی کنونی که دارن طعم واقعی آرامش و تحربه ی نعمتهای خوب رو می چشند،پس بنابراین من هم میتونم مثل اونها طرز فکرم رو عوض کنم و در جهت اون خواسته ای حرکت کنم که واقعا دوست دارم تجربش کنم

    استاد اتفاقی که اون سال برای سقوط هواپیما افتاد،شاید باورتون نشه ولی اونقدر مردم فقط شهر ما سفسته ها بافتند که آدم تعجب میکرد چقدر مردم دارن راحت دیگرانو قضاوت میکنند،هرکسی روی نظر و عقیده ی خودش به دولت یک قضاوتی میکرد و خداروشکر کردم که نخواستم هیچوقت اون قضاوتهارو تأییدکنم،فقط چیزی که ازینجور حرفها درک میکردم،درستیِ اجرای قانون از نتایج افکار اکثریت مردم بود

    واقعا که اون اندیشه تبارها واون فصای فکری جمع،باعث شده یهمچین اتفاقاتی رو در جامعه خلق کنند و تعجب میکنند که چرا هیچوقت آرامش ندارند و چرا نمیتونند به درستی باخدای واقعیشون هماهنگ بشن،چون هیچوقت نخواستند جوره دیگه ای فکر کنند،جوره دیگه ای حتی باخودشون در صلح قراربگیرند،بخاطرهمین هیچوقت هم نتونستند زندگی سرشارازآرامش و رفاه رو درتمامی جنبه ها تجربه کنند

    ماباید وقتی میخوایم کسی رو قضاوت کنیم،اول به این فکر کنیم که ماهم تو زندگیمون خیلی اشتباه کردیم،و بارهاشده تو مسائل مختلف زندگیمون درست عمل نکردیم،پس بنابراین حق این رو‌نداریم که بخواییم بی پروا کسی رو مورد قضاوت قراربدیم،چون هرانسانی جایزالخطاست و هیچ کس از هیچ گناهی مبرا نیست

    همین قضاوت نکردن و اینکه خودمونو بذاریم جای طرف بگیم اگه من هم توی اون شرایط بودم آیا اون کاررو انجام میدادم یانه،این خودش میشه یک کنترل ذهن که اگه بتونیم تواین مورد خوب عمل کنیم،مطمئنا قضاوتهای دیگران هم درمورد خودمون کمتر خواهد شد

    یک‌نفری هست توی فامیل ما که به شدت دیگران رو ازهمه لحاظ قضاوت میکنه،اونقدر همه ازدستش شاکی شدن که دیگه یجورایی رو دلی همه باهاش برخورد میکنن،من ازون فرد فاصله ی نسبتاً خوبی گرفتم ولی وقتی از دور اون فرد رو میبینم،نتیجه ی قضاوتهااش رو کاملا دارم تو زندگیش میفهمم که به چه علت داره زندگی ایش شکلی رو تجربه میکنه،هرچند که بازهم من نمیتونم اون رو قضاوت کنم،ولی به نسبت خوبی فهمیدم که اون شخص بخاطر قضاوتهای بیش ازحدی که ازدیگران میکنه،کاملا افتاده در یک مداری که خودش هرلخظه داره توسط یک فرد غریبه ای قضاوت میشه،و به نسبت زیادی درگیر همون مسائلی شده که خودش قبلا قضاوت میکرده

    اون شخص رو من همیشه ازشدرس خوبی گرفتم و هروقت خواستم کسی رو قضاوت کنم،یادم به ایشون میوفته که یک مثال کاملا واضحی هست از تجربه ی نتیجه ی اجرای قانون درزندگیش،و زیپ دهنمو میبندم و فقط این رو میگم که من نمیدونم اون چه شرایطی رو تجربه کرده که دچار این رفتاروگفتار شده،و خیلی آرامش میگیرم وقتی که به این شکل اجازه نمیدم ذهنم کسی رو مورد قضاوت قراربده

    همینکه این رو با قلبم بپذیرم که خودم باتوجهاتم زندگیمو خلق میکنم،دیگه تو یک جریانی میوفتم که یادمیگیرم چطور از پس ذهن بربیام و چطور به سمتی اون رو جهت بدم که نخواد ازبقیه انتظارداشته باشه..

    خیلی ها بابرچسب روشنفکری به خودشون،یجوری رفتار میکنند که انگار در قبال خدمت کردن به دیگران مسئولند،و در حقشون دلسوزی میکنند جوری که طرف آدم خوبه ی داستان بشه

    توی فامیل ما ماشالله ازین دست آدما زیاده،درحدیکه اگه کسی یک اتفاق ناجالبی رو تو زندگیش تجربه کرد یک فرددیگه ای تو فامیل باید جلوی اون شخص خودشو کاملا ناراحت بگیره ویجوری خودشو بگیره که طرف بفهمه چقدر براش مهمه…

    باهرررر منطقی اگربه چیزی توجه کنیم که نمیخوایم تو زندگیمون تجربه کنیم،داریم با دستای خودمون اون رو‌وارد زندگیمون میکنیم،مثل اینکه باهر منطقی دستمونو تو آتیش کنیم دستمون میسوزه

    اگر خودمو درگیر کنم،مقاومت کنم،بحث کنم،بدون هیچ تردیدی دارم اساس اون رو از جهت های دیگه وارد زندگیم میکنم

    من خودم اگه تغییرکنم آدمای نامناسب و سمی اززندگیم بیرون میرن،و این رو به نسبت خیلی خوبی دارم تجربه میکنم،هرچند هنوز جای کاردارم که به جایی برسم که دیگه آدمای دربوداغون کامل اززندگیم بیرون برن،اما به اندازه ی اجرای قانون درعمل و نتیجه ای که واردزندگیم شده کاملا راضی هستم و این رو‌میدونم که بازهم باید خودمو به صورت بنیادین تر تغییربدم،نه هیچ یک از عوامل بیرونی رو…

    خبرهای بدهمیشه هست و این رو دیگه باگوشتوپوستو استخونم قبول دارم،اما باید خودمون جوری به زندگی نگاه کنیم که خبرهای خوب همیشگی باشه

    من تازگیا این رو فهمیدم که وقتی خبرخوبی ندارم برای خودم یا کسی تعریف کنم،میام از یک گلی که مثلا توی باغچه ی حیاطمون دراومده چنان اززیباییش و ظرافتش باآبوتاب تعریف میکنم،جوری که طرف مقابلم مشتاق میشه اون گل رو ببینه و وقتی میبینه انگار که ذهنیت اون هم نسبت به زیبایی های اطرافش تغییرمیکنه و اون وقتی میبینه من چقدر مشتاق دیدن این زیباییهام،تلاش میکنه از گلهایی برام عکس بگیره و نشونم بده که قبلا ازون مدل گلها تو عمرم ندیده بودم

    یعنی قشنگ میفهمم جنس حرفم باطرف مقابلم روش اثرمیذاره و هربار منو میبینه دوست داره از همون جنس حرفای خودم باهام حرف بزنه

    یامثلا درمورد زیبایی های غروب خورشید همین تعریفهارو میکنم جوری که طرف مشتاق میشه رنگ غروب خورشید ازین به بعد ببینه…

    خلاصه که خودمون هستیم که حتی به طرف مقابلمون این اجازه رو میدیم که تو چه زمینه هایی باما صحبت کنه و توجهمون روی چه موضوعاتی باشه

    خدایاشکرت ازین همه درسو آگاهیی که تواین فایل گرفتم و فهمیدم که به جای واکنش نشون دادن به هرراتفاقی کوچیکی،جوره دیگه ای به اون اتفاق نگاه کنم که به من احساس خوبی بده،نه اینکه مثل برگی درباد ازین جهات به اون‌جهت خودم رو باجریان باد نابود کنم

    یک ذهن خالق میتونه یک زندگی فوق العاده رو تجربه کنه نه یک ذهن واکنشگر

    هرکجاهستید شادوپیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: