live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیده فاطمه حسینی فر گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    سلام‌ استاد محترم و دوستان همراه

    الهی الهامات را سپاس، هدایتم را سپاس، آرامشم را سپاس

    هر زمان در جهان و کشورمون اتفاقاتی می افته که افراد زیادی با اون جریانات همسو میشن و با اون جریان حرکت میکنن و در موردش صحبت میکنن و چون افراد زیادی به اون مسائل ناخوشایند توجه میکنن از همون جنس اتفاقات مجدد پیش میاد.

    هر کسی در هر شرایطی یه سری اشتباهات داشته که اصلا نمیخواد در موردشون صحبت کنه، اگه خودمون رو جای اون افراد قرار بدیم، و سوال کنیم که اگه من جای اون فرد بودم، آیا امکان نداشت که منم اون اشتباه رو بکنم؟ این جواب ما رو آرومتر میکنه.

    با هر منطق و دلیلی اگر به چیزی توجه کنیم، از همون جنس وارد زندگیمون میشه مثل دست زدن به آتیش، با هر منطقی که باشه دستمون میسوزه.

    اگه باورهامون و فرکانس هامون تغییر کنه، یعنی از لحاظ فرکانسی متفاوت فکر کنیم و عمل کنیم، شرایط فیزیکی مون هم تغییر میکنه و این قانونه. مهم نیست که شرایط الانمون چیه، اگر فرکانس مون تغییر کنه، شرایط فیزیکی هم تغییر میکنه. هر کسی به هر موفقیتی که رسیده، تونسته ذهنش رو کنترل کنه.

    تصمیم بگیریم که زندگیمون رو خودمون خلق کنیم نه جریانات و باد و طوفان هایی که میوزه، ما رو به هر سمت که دلش میخواد ببره.

    اگر چیزی رو دوست نداریم، آگاهانه توجه مون رو از چیزهای ناجالب برداریم و روی چیزهای جالب بذاریم و تمرین و تکرار کنیم تا برامون عادت بشه.

    سپاس بابت آگاهی های دوره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 984 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم خدایا من لایق تمام اتفاقات خوب و فراوانی و آرامش و خوشبختی و شادی و سلامتی هستم چون من آگاهانه و با کنترل ذهن قدم برمیدارم پس راهنمایم باش

    وقتی ذهنتو بتونی کنترل کنی یعنی ذهنیت خالق داری و ذهنیت خالق یعنی رشد و پیشرفت

    اگر ذهن شما واکنش نشان بده به هر چیزی چون پیش فرضهای منفی داره باعث میشه قضاوت هم بکنه

    و این مسیر اشتباه ست تا میخوایم شروع کنیم به قضاوت کردن کسی سریع به خودمون بگیم آیا من تا به حالا همچین اشتباهی کردم و بعد دست از قضاوت کردن میکشی و سکوت میکنی

    بیشتر بیشتر مردم خیلی خیلی افکار و باورهاشون داغونه تو جهل تمام هستن الان من میفهمم

    امروز خرید کرده بودم تاکسی گرفتم تا خونه برم به راننده گفتم شماره کارت بدین مبلغ رو براتون واریز کنم

    چقدر میشه؟ بنده خدا شروع کردن به حرف زدن گفت همه چیز پول نمیشه گفتن اگه پول زیاد داشته باشی یعنی آتیش تو زندگیت میبری

    پول کم یعنی راحتی

    من فقط گفتم پول خیلی خوبه و دیگه سکوت کردم و همش شکر گزاری کردم بابت آگاهی که دارم از این خدا و این قوانین قشنگش

    شکر گزاری کردم و یاد حرفهای استاد افتادم که بیشتر مردم معلول ذهنی هستن

    خدایا شکرت می‌گویم که هدایتم کردی و از بدنه جامعه جدا شدم دنبال تغییر افکار و باور درست در هر روز هستم آرامش دارم سلامتم

    و تو این سایت کنار دوستان و اساتید زندگی میکنم

    از همه شما عزیزان متشکرم

    در پناه خداوند باشین یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3513 روز

    به نام خالق زیبایی:

    سلام به همه ی همسفران عزیزم💕

    #روزشمار۵۶:

    #شرایط حساس کنونی_کنترل ذهن

    ♦نکات مهم:

    ۱-‌ اگر مثل بقیه مردم فکر می کنی، اگر داری مثل کلیت جامعه فکر می کنی و عمل می کنی مطمئنا مثل انها نتیجه می گیری.

    ۲- باید روی ذهنمون کار کنیم برای این که جور دیگه ای به قضایا نگاه کنیم، اگر که می خوایم جوری دیگه نتیجه بگیریم.

    ۳-افکار، کانون توجه زندگی ما رو رقم می زنه، پس مثل بقیه نباید فکر کنیم، باید ذهنمون کنترل کنیم و افکارمون به سمتی ببریم… که احساس آرامش به ما بده…..

    ۴-کلیت جامعه ، منتظرن یک اتفاقی بیافته که بیان در موردش حرف بزنند….آدم ها به صورت ناخودآگاه منتظرن اتفاقی بیافته که در موردش حرف بزنند….

    ۵-یک جریانی میاد، همه آدم ها رو با خودش می بره، ولی من انتخاب کردم خودم‌افکارم کنترل کنم….

    ۶-آگاهانه تلاش کنیم مثل بقیه نباشیم، آگاهانه باید تلاش کنیم افکارمون کنترل کنیم، یک جریانی نیاد ما رو ببره، من باید جریان زندگیمو بسازم نه این که جریانات ، داستان زندگی من رو خلق کنه….

    ۷-کل حرف من اینه که هیچ طوفان و‌جریانی در کار نیست، ما جریان رو خلق می کنیم…..

    ۸-همیشه در این شرایط نامناسب‌یک افرادی هستن ،که نتایج متفاوت میگیرن اما چون تعدادشون کمه،صداشون شنیده نمیشه، اهل داد زدن هم نیستن……

    ۹-ما باید تصمیم بگیرم که زندگیمون می خوایم خودمون بسازیم یادیگران برامون بسازن…….تفکر اشتباه از جایی شروع میشه که من قدرتی در مورد خلق زندگیم ندارم…..من توانایی در مورد خلق زندگیم‌ندارم….

    ۱۰- کاری که باید انجام بدیم اینه که من کانون توجه ام‌رو‌کنترل کنم، کار راحتی نیست اما با تمرین بهتر میشه…….

    ۱۱-اگر من هم‌مثل بقیه مردم عمل می کنم، واکنش نشان میدم‌، من هم چیزی بیشتر از آنها در زندگیم خلق نمی کنم…..این شرایط حساس کنونی برای یک عده همیشه شرایط حساس بوده اما برای یک عده ای هم‌ جوری بوده که به نفعشون پیش می رفته….

    ۱۲-این که چطوری ذهنمون کنترل کنیم راههای مختلفی داره ، هر کسی باید یک راهی براش پیدا کنه…….

    ۱۳- دلیل اتفاقات بد در یک جامعه اینه که فضای فکری جمع به سمتی که همش بلا سرشون میاد ، یک عده ی زیادی ۹۵℅جامعه با همه‌و‌با خودشون‌درگیرن…..ارامش ندارن…..و این نتیجه این نگاهه…

    ۱۴- هر کسی می خواد قضاوت کنه، اول به خودش بگه، مگه من انقدر اشتباه توی زندگیم نکردم….پس حق قضاوت ندارم، چون معلوم‌نیست اگر من در آن شرایط باشم آن اشتباه رو انجام ندم…..

    ۱۵-هر کسی توی هر جایی به هر موفقیتی رسیده، اصلا مهم نیست ان‌موفقیت چیه، کسی بوده که‌توانسته ذهنش کنترل کنه….

    ۱۶-با هر منطقی و با هر دلیلی ، مهم نیست چقدر منطق قوی باشه ، اگر به چیزی توجه می کنی که نمی خوای توی زندگیت اتفاق بیافته ، داری با دست خودت آن شرایط وارد زندگیت می کنی، اصلا مهم نیست چقدر دلیل قانع کننده ای داری که باید بهش توجه کنی…. مثل این که دستت بذاری توی آتیش….مهم نیست به چه دلیلی میذاری با هر دلیلی بذاری دستت می سوزه…..

    ۱۷-کشورت دوست نداری؟؟ جایی که هستی دوست نداری؟؟؟ تمرکزت بذار روی زیبایی های اطرافتتتت هدایت میشی به جاییی که زیبا تره…… فکر نکن با مقاومت و با فحش ، داد بیداد، زندگیت عوض میشه، اگر قرار بود بشه تا حالا شده بود…

    فکر نکن با مقاومت کردن و درگیری…..می توانی شرایط تغییر بدی…

    ۱۸-این کار خداونده بدون هیچ تردیدی،جهان جای شما رو از لحاظ فیزیکی وقتی از لحاظ فرکانسی جات عوض میشه ، وقتی از لحاظ فرکانسی مثل بقیه فکر نمی کنی از لحاظ فیزیکی هم جاییی که بقیه مردم هستن نخواهی بود….

    ۱۹- تمام پیشرفت های بشر به خاطر همون اشتباهات بوده…..

    ۲۰-وقتی مثل بقیه فکر نمی کنی، شرایط، نتایجت، سلامتیت از بقیه جدا میشه…همه چی تغییر می کنه چون تو تغییر کردی….

    ۲۱- اگر اصل کاردکرد جهان بدونی خیلی راحت تر می‌توانی خودت تطبیق بدی با قوانین جهان ، ولی وقتی دوست داری اونجوری که‌خودت فکر می‌کردی فکر کنی، راهی نیست برای تغییر….

    ۳۲-وقتی تغییر می‌کنی آدم های دری وری دیگه‌وارد زندگی‌تون‌نمیشن، اول هی کم تر کم تر میشن، بعد دیگه کامل بیرون میرن از زندگی تون…..

    ۳۳-هر وقت بخوایم به کسی ضربه بزنیم به خودمون ضربه زدیم این قانونشه…..

    ۳۴-یک جوری تمرکز کنیم که خبرهای خوب تموم نشدنی باشه توی زندگیمون…..

    ۳۵-اگر ما توی ذهنمون مقاومت نداشته باشیم ، هیچ‌کسی به ما کاری نداره، همه با ما دوستن ،هم آدم ها ، هم حیوانها…هم طبیعت ، هم خدا…همه چی…..

    ۳۶-وقتی شما تغییر می کنی، چیزی به اسم بهترین وجود نداره،وقتی در مسیر درستی‌، هر زمانی که نیاز داری به هر اگاهی داری که شما رو به مرحله بالاتری ببره خدا وارد زندگی تون می کنه…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    به نام خدا

    56امین روز تحول زندگی من

    توانایی کنترل ذهن

    کنترل کردن ذهن کار ساده ای نسیت نمیتوان گفت همه میتوانند ذهن خودشان راکنترل کنند زیرا این نتیجه هستش که نشان میدهد اکثرا نتایج عالی و دلخواه را ندارند.

    وقتی نتیجه افکار من به خود من برمیگردد چرا باید به نکات نا جالب توجه کنم؟

    افرادی که توانسته اند تاثیرات مثبت روی زندگی بشریت بگزارند کسانی هستند که توانسته اند ذهنشان را کنترل کنند.

    افرادی مانند ادیسون/زکریا/انیشتین/آبراهام لینکن/ماندلا/گاندی و …

    اینها همان هایی هستند از دل فاجعه و مشکلات توانسته اند چنین موفقیت های بزرگی به دست آورند.

    عاشق اون تیکه ای شدم که استاد گفتند:درهر شرایطی که هستید میتوانید زندگی تان را تغییر دهید.

    پس کنترل ذهن راهش هست.پس در آرامش و صلح بودن در خودم راهش هست.چون قوانینی در جهان حاکم است که طبق اون کار میکند و من میتوانم زندگی ام را خلق کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1555 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان عزیزم

    ردپای من درفایل56سفرنامه

    این جمله شرایط حساس کنونی اززمانی که به دنیااومدم تاالان هست وخواهدبودهرسال یک اتفاقی میافته امااین ماهستیم که بایداعراض کنیم ازناخواسته هاوبه خواسته هامون توجه کنیم وذهنمون روکنترل کنیم

    من دارم نتیجه این کنترل ذهنم روتواین روزهامیبینم مهمترین موضوع درزندگی ماست

    رسیدن به احساس خوب وایجادباورهای مناسب باکنترل کانون توجه وورودی های ذهن ما

    واقعافکرمیکنم باخودم اگربااستادعزیزم اشنانمیشدم وهدایت نمیشدم به این سایت برگی دربادبودم که بدون هدف وانگیزه وبااحساس بدزندگی میکردم وهیچ دستاوردی درزندگیم نداشتم

    خداخیلی منودوست داره وعاشقه منه که منوبه سمت این سایت بهشتی هدایت کرده

    وهرکسی ازطریق راه های عجیبی به این سایت هدایت شده

    خداونداستادبرنامه ریزی هاست وتواین چندروزدارم میبینم که خداچطورداره من روهدایت میکنه ودرزمان ومکان مناسب قرارمیگیرم

    کنترل ذهن اولش سخته ولی باتمرین زیاداسون میشه وناخوداگاه میبینی که داری به خواسته هات توجه میکنی

    الان چندوقته که هرادم خوش هیکل وخوشتیپی که میبینم ناخوداگاه تحسینش میکنم ولذت میبرم

    بایدذهن خودمون روبه دیدن زیبایی هاعادت بدیم باتکراروتکراروتکرارفراوان اون وقت ناخوداگاه زیبایی هاروذهن تحسین میکنه چون عادت کرده

    ماتوانایی خلق زندگی خودموم روداریم باکنترل کانون توجه خودمون ورسیدن به احساس خوب وباورهای درست

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سهیل شیبانی گفته:
    مدت عضویت: 676 روز

    سلامی از صمیم قلبم به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و سلامی از مهر محبتی صادقانه خدمت استاد خانم شایسته و به تمامی هم فرکانسی های عزیزم

    استاد سید حسین عباس منش نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم بابت این محصول بی نظیر و دیدگاه های ناب و زندگی ساز ، واقعاً صحبت هاتون مثل معدن بی انتها و نامحدود الماس هست

    میخواهم یه مثالی از خودم بزنم در مورد اینکه در چه شرایطی کانون توجه خودمو تغییر دادم و از لحاظ فرکانسی جام عوض شد و از لحاظ فیزیکی هم یه سری اتفاقات خوب برام افتاد و به خودم هم یاد آوری کنم قوانین بدون تغییر خداوند رو که دوباره و دوباره بهشون عمل کنم

    مثال

    یادم میاد زمانی که لاهیجان بودم تو یه شیرینی فروشی بزرگی کار میکردم و برای استراحت شبانه و حالا ساعات دیگر خوابگاه استراحت میکردم شرایط خوابگاه با تفکرات من رفتار های من اخلاقیات من سبک زندگی کردن من زیاد همخوانی نداشت مثلاً من از دود خیلی بدم میاد مثل دود سیگار دود قلیون و … و حالا یه سری رفتار های همکاران با من همخوانی نداشت و خیلی از شرایط دیگه من توی اون شرایط 2 تا انتخاب داشتم با اون ناخواسته هایم دعوا کنم و بجنگم یا اینکه توجه و تمرکزم رو بزارم روی مواردی که دلخواه های منه ، درست یادم نیست که اولین تمرین ستاره قطبی من بود یا چندمین بود فقط یادمه یه روز صبح تمرین ستاره قطبی انجام دادم و به وضوح دیدم اون دو نفری هم اهل سیگار کشیدن بودن رفتن تو اتاق بغلی که بقیه هم شبیه خودشون بودن و یک نفر تو اتاق موند که اونم اصلا اهل دود نبود ، حالا چرا این اتفاق افتاد؟؟ چون من با ناخواسته هایم دعوا نکردم نجنگیدم فقط کانون توجهم و کانون تمرکزم رو به خواسته هایم به زیبایی ها به خوبی ها به لذت ها سوق دادم و قانون توجه و قانون فرکانس اینجا خودش رو در عمل بهم ثابت کرد که وقتی من وقتی مغز من از لحاظ فرکانسی تغییر کنه جهان اطراف من هم از لحاظ فیزیکی تغییر میکنه و این عین عدالت خداونده که بی نظیره و بعد اون اتفاقات ایمانم بهتر و بیشتر شد اومدم آگاهانه توجه و تمرکزم رو گذاشتم روی نکات مثبت خودم روی نکات مثبت اتاقی که داخلش بودم روی نکات مثبت همکارانم حتی کسانی که به ظاهر هیچ نکات مثبتی داخلشون نبود توی همون افراد هم من نکات مثبت پیدا میکردم و توی دفترچه یادداشت گوشیم ثبت میکردم و تمرینات دیگری و خداوند ایده دست فروشی جوراب رو بهم داد که با ایمان و جسارت انجامش دادم و طی مدتی بعد ایده خونه اجاره کردن بهم الهام شد که رفتم دنبالش و توجه و تمرکز روی زیبایی های اطرافم بود و اقدامات لازم رو برای ایده هایم انجام میدادم و خیلی طبیعی کلا از لحاظ فیزیکی مکان من تغییر کرد و من خونه اجاره کردم و تنها شدم و خودم بودم خدای خودم و سایت الهی استاد سید حسین عباس منش و خیلی برام لذت بخش بود

    استاد یه نکته که خیلی دوست دارم اینجا بگم که فکر میکنم خیلی مهمه

    قوانین خداوند مشیت الهی برای همه بدون تردید همسان هست یکسان هست و یک جور کار میکنه و اصلا هم مهم نیست کی هستی؟ بچه کی هستی؟ بچه کجایی؟ مال کدوم روستا ، شهر ، استاد و کشور هستی؟ از چه فامیلی از کدوم طایفه و قبیله هستی؟ از چه نژادی هستی؟ چه قیافه ای داری؟ تپلی؟ لاغری؟ معلولی؟ هررررررررررررررررر نقاط به ظاهر ضعف داری یا نقاط قوت داری بهتره بگم هرررررررر عوامل بیرونی و درونی داری قوانین خداوند مشیت الهی برای همه همسان و یکسان کار میکنه

    اما مسیر ها هدایت ها اصلاً و هرگز نمی‌تواند شبیه هم باشند هرکسی طبق ورودی هایی که مغزش داره هرکسی طبق مقاومت های ذهنی که داره هرکسی طبق منطق و الگو های ذهنی که داره هرکسی طبق افکار ، توجه و تمرکز ذهنی که داره هرکسی طبق باور های ذهنی باور های بنیادینی که داره حالا چه جهت مثبت چه منفی

    مسیرش و هدایت هایش میتواند متفاوت باشد

    استاد سید حسین عباس منش زمانی که به من الهام شد که ابوالفضل برو دست فروشی جوراب رو انجام بده ( البته اینم بگم که ، ایده ای به من الهام شد که با شرایط کنونی ام یک قدم فاصله داشت و از لحاظ فرکانسی فاصله ای خیلی کمی با من داشت و برام قابل اجرا بود و به قول استاد فقط میخواد بند کفشت رو سفت کنی و ایمان به انجام دادنش داشته باشی) استاد من فروش انجام داده بودم تا حدودی تجربه فروش و فروشندگی رو داشتم اما اینکه برم کنار پیاده رو یا کنار خیابان پلاستیک پهن کنم بعد جوراب بزارم روش بعد جلو مردم جوراب بفروشم اصلا این ایده با مغز من همخوانی نداشت ، استاد جان خدا شاهده یه بار رفتم برای خرید جوراب طرف مغازه دار به من گفت مغازه داری؟ گفتم نه دست فروشی انجام میدم! گفتم اصلا بهت نمیخوره

    خلاصه استاد تو حین دست فروشی جوراب یه سری مسائل برام پیش اومد و بهم الهام شد برو میدان شهدا ( شهرستان لاهیجان یه میدان شهدا داره که وسط شهره خیلی هم شلوغه) اونجا دست فروشی کن ، وای حالا من موندم با راضی کردن خودم که الهام خداوند رو انجام بدم ، بالاخره خودمو راضی کردم و رفتم وسط شلوغی پلاستیک پهن کردم و جوراب هام چیدم و یه سری اتفاقات افتاد که چقدر به نفع من شد چقدر خیر برکت برام داشت و خداروشکر که به الهام خداوند گوش کردم و عمل کردم و عمل کردم و عمل کردم

    استاد شما یه جمله رو میگین که خیلی رو من تاثیر میزاره و جمله اینه ( خدا تو بغل منه و منم تو بغل خدا ) با توهم نمیشه هیچ کاری کرد به جز اینکه توی باتلاق توهماتت هی فروکش میشوی

    (ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است) استاد من عاشق این صحبت شما هستم

    استاد جانم خیلی صحبت ها دارم و هر روز دارم پیشرفت میکنم به صورت تکاملی و اینم بگم که من فقط با عملکردم و نتیجه هایم میام سرکلاس استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1125 روز

    گام هشتم

    نکات مهم

    زندگی ام را با کانون توجه ام بسازم نه اینکه با موجی پیش بروم که حاصل باورهای محدود کننده اکثریت جامعه است؛

    ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛

    اکثریت جامعه، از صلح درونی با خود خارج شده اند؛

    هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛

    کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛

    وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛

    خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛

    به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1665 روز

    به نام خدای مهربون و هدایتگرم

    گام هشتم خونه تکونی ذهن پرسشگر و رویاییم

    الهی صدها هزاران بارشکرت از وقتی بخودم قول دادم هرروز متعهد باشم ب این مسیر حتی نوشتن کامنت خودم میبینم ک چقد فرق کردم تو این 3 سال و نیمی ک خدا منو ب این بهشت هدایت کرده میبینم ک چقد تغییر کردم انزوا و گوشه گیریم تبدیل ب ی دختر شاد و پرانرژی شده بی برنامگیش تبدیل ب هدفمندی و انگیزه های زیاد شده توجهش فقط و فقط رو چیزهایی ک میخاد باشه هس ب قول استاد اولش خیلی سخت بود سخت ک چ عرض کنم واقعاااااااا از کار معدنم سخت بود ولی کم کم داره تربیت میشه آروم شده از اون ذهن پرخاشگری که هی از این شاخه ب اون شاخه میپرید و دائم انرژیمو سر چیزهای پوچ هدر میداد و کسلم می‌کرد ب یه ذهن خلاق و مودب تبدیل شده که حتی اگ بخاد در مورد چیزیم فک کنه اول از قلب بزرگ اجازه میگیره بعد با هم همکاری میکنن و ی کار فوق العاده تحویلم میدن همگی باهم تبدیل به ی تیم قوی شدیم ک تو راس قلب بزرگ حاکمه عمل من و ذهن قوی هم توقسمت کادر اداری مشغول ب کاریم و هرلحظه در حال هرس و پاکسازی حاشیه های اطراف و حرف ها و جمع های بیهوده ایم و هرجا فقط زیبایی باشه قلب رو ب اونجا میبریم تا بیشتر الهامات رو دریافت کنه و دستورش و بده و ما هم اجراش کنیم استاد یه هماهنگی فوق‌العاده درونم در حال تکاپوعه ک بزرگترین نتیجه ای ک برام آورده ارااااااااااامش و حال خوبه فقط زیباییه شادی و خوشحالیه هیچ چیز نگران کننده و استرس زایی وجود نداره بجای واکنش ب اتفاقات نادلخواه و ناجالب توجه فقط روی خواسته ها و اتفاقات دلخواه تنظیم شده و اصن نمیتونه جور دیگه ای ببینه چون من درک کردم فهمیدمممممم که خودمم ک زندگیمو دارم رقم میزنم خودم بودم ک با پیدا کردن الگوهای مناسب عین همون اتفاق رو تو زندگیم جذب کردم هرموقع چیزی هس ک ذهنم میخاد در موردش قضاوت کنه همون لحظه ساکتش میکنم چون خودمو درجا میذارم بجای اون کسی ک هس و میبینم من در جایگاهی نیستم ک حتی در مورد دیگران فک کنم چ برسه قضاوت کنم انگار ‌ک تو این دنیا فقط خودم باشم ی سری چیزارو فیلتر کردم درونم حرف و نظر در مورد دیگران ممنوعه فقط بهبود خودمه ک ازاده ایده های جدید و عملگراییه ‌ک آزاده حس و حال خوبه ک آزاده و از وقتی ک این قوانین رو اجرا میکنم ک زندگیم از هرنظر از این رو ب اون رو شده و هیچ ربطی ب گذشتم نداره چون من تصمیم گرفتممممم ک مثل کلیت جامعه فک نکنم پس کنترل میکنم تا اون جریانی ک همهههه ادما درش هستن من واردش نشم آگاهانه تلاش میکنم و خدا پاداش این تلاشم رو ب صورت اتفاقات و آدمهای خوب تو زندگیم قرار داده ب قول استاد همههههههه چی خیلی سادس هیچ سختی وجود نداره فقط خودتو از اون گردآبی ک همه رو داره میکشه بکش بیرون و اراده تغییر داشته باش ببین ک خدااااااا چه ها ک برات نمیکنه

    اگر اصل کارکرد جهان رو بدونم خیلی راحت تر میتونم تطبیق بدم با قوانین جهان ولی ن تا زمانی ک اونجوری ک خودم دوس دارم و از قبل بهش فک میکردم فک کنم

    مهم نیست شرایط الان چطوره اگر افکار و باورهام تغییر کنه ب جاهای خوب هدایت میشم باید هدایت شم چون قانونه تو هرزمانی ک من ب هر آگاهی ک نیاز داشتم هدایت شدم ب اون آگاهی و تو مسیر درست حرکت کردم و مرحله ب مرحله پیش رفتم و هربار بهتر از قبل نتیجه شو گرفتم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت ک تو مدار خودتم و هرروز ذهنم رو باز تر قلبم رو بزرگتر و عملم رو کارآتر میکنی بی نهایت سپاسگزارم استادم عاشقتونم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای مهربون و قدرتمندم هزاران بار عاشقتم

    در پناه تنها فرمانروای عالم شاد و خوشحال و پرانرژی و آروم و و پرروزی باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    محمد علی غیاثی گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    سلام:

    فقط میشه یک جمله گفت

    با هر منطقی به چیزی که نمیخواهی در زندگی‌ات اتفاق بی‌افتد توجه کنی همون موضوع بطور کامل وارد زندگی ات‌خواهد شد .،

    انشالا که سرتاسر زندگیمون پر از زیبایی ها و قشنگی ها تا بطور آگاهانه از جنس همون ها و وارد زندگیمون کنیم و به ناخواسته ها هم بی توجه باشیم

    1403/07/18

    منزل

    2:57

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    کوثر صرام گفته:
    مدت عضویت: 1292 روز

    به نام خدای زیبایی آفرین

    خدایا شکرت، شکرت که من توی این مسیرم و هر روز میخوام بیشترو بیشتر ذهنم پر بشه از این آگاهی ها و باورهای قشنگ

    سلام استاد عزیزم استادی که خالق باورهای قشنگی و ایمانمون رو به خدا هر روز بیشتر میکنید با صحبت های قشنگتون‌‌…

    استاد چقدر قشنگ و چقدر هدایت زیبایی،امروز صبحم رو با این لایو و با شنیدن این صحبت‌ها شروع کردم، خداروشکر خدارو صد هزار مرتبه شکر، دقیقا چیزی که نیاز بود و به قول شما همیشه در شرایط حساس کنونی هستیم :) البته که من حتی تلویزیونم نگا نمیکنم چه برسه به اخبار اما آخرش از یه جاهایی یه خبرای ریزی میشنوم و میبینم اووو خداروشکر اصلا در جریانش نبودم، این هدایت خداست و این معجزه گوش دادن به فایلهای شما و همراه بودن با شما و هدایت شدن به جاهای بهتر به خبرای قشنگ تر و زیباتر

    میگم الان باز یکم مردم در مورد یه چیزایی صحبت میکنن که من خیلی متوجهشون نمیشم چون خبر دنبال نمیکنم و با همین توجه نکردن که کاملا هم خواسته ی خودمه هدایت میشم به حال خوبتر و جای بهتر

    همین دیشب با خواهرم نمایشگاه قهوه و تجهیزات کافی شاپ اصفهان بودیم، چون ماشین نداریم اولش خواستیم صبر کنیم با کسی بریم و خب نشد و دیدیم این کار فایده نداره و خودمون رفتیم و انقدر که راحت خدا با اتوبوس و تاکسی هدایتمون کرد و چقدر خداروشکر لذت بردیم، از دیدن این همه فراوانی از تکنولوژی های جدید از آدم ها و خرید کردنشون از دیزاین های زیبایی که هر غرفه ای سعی کرده بود منحصر به فرد باشه، از قهوه ها و دستگاه های خفن از تولیدات محصولات جدید و ذوقی که داشتن واسمون توضیحشون بدن، خیلی خیلی لذت بردیم، عکس گرفتیم قهوه خوردیم بامردم و غرفه دارا ارتباط گرفتیم، فراوانی هارو دیدیم، با هم توی مسیر کلی حرفای خوب زدیم و یک روزو شب لذت بخش رو برای خودمون ساختیم و خلق کردیم

    به همین سادگی با فاصله گرفتن از اخبار و آگاهی هایی که هیچ سودی واسمون نداره، البته که خیلی هم ساده نیست اما وقتی واقعا بخوایم خدا خودش به زیبایی هدایتمون میکنه، به حال خوب به جای خوب به آدم های خوبو خوش اخلاق

    وای یه نکته جالبش من داشتم میگفتم خدایا یکیو توی مسیر قرار بده ما باهاش راحتتر برگردیم خونه یه آشنا، وقتی تاکسی گرفتیم تا یه جایی بیارتمون، راننده از آشناهای عموهام بود و خیلی رانندگی خوبو داشت با اخلاق عالی و باز هم خدارو صد هزار مرتبه شکر که تماما حواسش بهمون هست و به زیباترین ترین ترین حالت هدایتمون میکنه،

    خداروشکر خداروشکر

    ممنونم استاد بابت این فایل، ممنونم خانم شایسته عزیز بابت این نظم و ترتیب دوباره این فایل ها که پر از نکته های ناب هست

    خداروشکر میکنم

    در پناه خدا سالم و شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: