سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

666 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2218 روز

    دیروز ب دلم افتاد که امروز حتما استاد فایل جدید گذاشتن

    برا همین قبل از اینکه نشانه روزم بزنم صفحه رو رفرش کردم ( وی بیش از ٨ صفحه باز از پیج عباسمنش دات کام روی گوشی دارد)

    و دیدم بعلههههه

    چ عکس زیبای دونفره ای

    و خیره موندم ب منظره پشت سر

    خدایاااا

    نقاشی؟؟؟

    فتبارک الله احسن الخالقین

    چ جایی

    چقدر زیبا بود

    اولین نکته که برام قابل توجه بود:

    خیلی عالی بود که دیدم استاد وقتی از ماشین پیاده شدن و اون اقا رو دیدن

    خودشون سر حرف باز کردن

    اگه من بودم روم میکردم ی ور دیگه که الکی من دارم ی کاری انجام میدم

    واقعا این جسارت توی خودم نمیدیدم

    نکته دوم

    اون مسیر باریک زیبا بود

    من زمان نوجوانیم ب روستای مادربزرکم رفته بودم که ی چیزی تو این مایه ها بود

    با اب روون و خنک ( روستای کاوه ده در کوه های فیروزکوه)

    نکته بعد

    دیدم که اون اقا چقد دل دل میکرد که بپره

    یاد وقتایی افتادم که برای ی کارایی، یا زدن ی حرفی

    چقدرر تعلل میکردم

    بقیه چی میگن

    مسخره ام میکنن

    یا اگه بگم طرف پرو رو میشه

    و ….

    مورد بعدی

    جسارت اون خانم بود

    چطوری اون سنگها رو بالا میرفت

    دقیقا خرف استاد که تو قدم برمیداری

    راه بهت نشون داده میشه

    اون خانم حرکت میکرد و هی مسیر جلو و جای پا پیدا میکرد

    ( ب شخصه خیلیییی از ارتفاع میترسم و ایشون فوق العاده خانم شجاعی هستن احسنت بهشون)

    نکته بعدی خانمانه

    اون خانم با سن بالاشون چ مسیری رو اومده بود

    تازه چقدر هم تمیز و مرتب بود

    ب وضوح دیدم خانمایی رو که سنشون از ۴٠ رد میشه سوتین نمی بندن

    لباسهای تیره میپوشن که مثلا سنکین تر باشن، چون پسر بزرگ دارن و پوشیدن شال رنگی و مانتو روشن قرتی بازی و برای این خانمی در این سن و داشتن بچه های بزرگ این لباسا مناسب نیس،

    این تو شهری که هستم دیدم مردم سنتی ترن

    ولی در تهران ب وضوح دیدم خانمای سن بالااااا

    یکیشون اومده بود سالن ناخناش رنگ پاییزی بزنه

    ب جرات میتونم بگم ٧٠ سال داشت

    ناخنهای بلند و زیبا روی دستهای چروکیده

    ی ارایش ملایم

    ی مانتو و شال رنگی خوشگل و صندل روشن تازه ناخن های پاش هم درست کرده بود

    اینقدر خوش رو و بشاش بود که نگو

    نکته یکی مونده ب اخر

    لذت بردن از لحظه اس، اون خانم چندین بار. از اون صخره ها بالا میرفت ( با اینکه دشوار بود) و لذت میبرد و بازم تکرار میکرد

    مسیری که در ظاهر سخته ولی درپایان ب لذت و ارامش ختم میشه

    و نکته اخر

    قانع نبودن انسان

    ذات کاوشگر

    اینکه راضی ب همینی که هست نیست

    اومده تو دل زمین اون راه صعب العبور باز کرده

    ی تریل باریک درست کرده

    که از اون نعمت خدا دادی استفاده کنه

    ( نگفته بابا راه نیس

    شیبش خیلیه

    خطرناک

    کسی تا حالا نرفته)

    پیدا شدن ی همچین جاهایی کار ادمهایی که جسارت داشتن،

    کسایی که ب هدایت ایمان داشتن

    ب توانایی که خدا بهشون عطا کرده

    ممنون که تا اینجا اومدین

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مژده طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد عزیزم و مریم جانم

    الحق که شایسته و سزاوار اینهمه زیبایی و فراوانی هستید و الحق که دم خودم گرم که با وجود اینهمه تنوع فضای مجازی،خودم رو در فرکانس دیدن شما و دیدن اینهمه زیبایی و شنیدن قانون و فکر بهش و ایشالا عمل کامل بهش قرار دادم.

    یکی از موانع بزرگ من در زندگیم همیشه حرف زدن از خودم بوده و هست که به لطف شما و دوستان عزیزم دارم در خودم درستش میکنم.

    همیشه با خودم میگم نه هنوز تو دستاوردهات بزرگ نشده که ازش حرف بزنی،هنوز کافی نیست و کلی زمزمه های دیگه،،،

    ولی من حرف میزنم و مینویسم با اینکه کمی برام سخته.

    آخه با دیدن اینهمه زیبایی و قشنگی و نعمت و فراوانی و لطف خداوند و آدمای قشنگ مگه میگه خاموش موند؟؟

    نه واقعا

    استاد گلم میخوام بدونید طی حدودا یک سال و نیم گذشته چنان زندگیمو زیر و رو کردین و چنان تحولی در من بوجود آوردین که باورم نمیشه من همون آدمم با اونهمه باورهای غلط و افکار داغون!!!

    خدایا ممنونم ازت که لایق بودن در این جمع زیبا هستم و از صمیم قلبم میخوام که هر روز قدم هام رو استوار تر بردارم و لایق باشم برای حضور در این سایت مقدس.

    تحسین میکنم شما رو استادم تخسین میکنم جسارت و تواناییتون رو در انتخاب این مسیر زیبا.

    تحسین میکنم مریم حانم رو مه همیشه اینقدر در اوج سادگی زیبا هستند پایه هستند همراه هستند و همیشه ازشون یاد میگیرم.

    تحسین میکنم این طبیعت بینظیر و آسمان پاک رو که با دیدنش قلبم تندتر میزد از شوق و سپاس.

    تحسین میکنم خودروی زیبا و قدرتمندتون رو که باهاش عشق میکنید.

    تحسین میکنم جسارتتون رو در مسیر های ناشناخته که همونطور که خودتون به اون آقا گفتید، فکر میکردید فقط خودتون تنها هستید در اون جنگل زیبا ولی رفتید و تجربه کردید.

    تحسین میکنم اون خانم زیبا رو با جسارت از پس ترس هاش براومده بود و از صخره هایی آنچنان بالا میرفت و در آب سرد پرید و تازه دوستش رو هم ترغیب میکرد،،،

    خدایا چقدر زیباست روبرو شدن و از پس ترس ها بر اومدن و چقدر این جسارت رو ازت میخوام.

    البته که من الان هیچ ربطی به من دو سال پیشم نداره و گاهی تغییراتم در روبرو شدن با مسایل حتی خودمو هم متعجب میکنه ولی من بیش از اینها میخوام چون من الگو دارم به قول استاد.

    چون من دیدم که تغییر باور چه ها کرده در زندگی استادم.

    چون من دارم نتایج رو میبینم.

    پس منم میتونم و منم تحولات مثبت و دستان خداوند و حتی الگو شدن برای دیگری رو میخوام از خالقم.

    منم میخوام که با کنترل کانون توجهم و تمرکزم و کنترل ورودی هام اونقدر قوی باشم که جز زیبایی نبینم، که از پس حباب ترس‌هام بربیام و در مسیر زیبای سرسبز دنیا بر دوش خدایم لذت ببرم مثل استادم،،،

    استادم هر روزم با فایل های زیبای شما شروع میشه و تمام روز دارم با عشق آموزه های نابتون رو یا گوش میکنم یا نت برداری میکنم با فکر میکنم من کجاها دارم چیکار میکنم؟؟

    تا همینجای کار مسیر زندگیم اونقدر تغییر کرده و زیباتر شده، آدمای اطرافم اونقدر بهتر شدن و البته کمتر شدن، خودم بسیار کم حرف تر شدم که البته ازش بسیار راضیم چون قبل هر حرفی فکر میکنم که الان چرا اینو بگم و اصلا آیا لازمه این حرف یا سکوتم بهتره،چون قدرت کلام ام رو دارم درک میکنم، و خلاصه همه چیز رنگ دیگه ای برام گرفته،،،

    ولی همینجا بهتون قول میدم که بزودی اونقدر از دستاوردهای بررگترم براتون بگم که خسته بشید

    خدایا ممنونم

    استادم ممنونم

    دوستای گلم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    sana گفته:
    مدت عضویت: 1527 روز

    به نام خداوند همیشه مهربان و بی انتها بخشنده

    سلام به استاد متعهد و همه عزیزان که دوست دارن زندگی شون رنگ خدایی بگیره

    مسیر زیبای که استاد رفتید منو یاد خاطره ای سفر گیلان انداخت

    دو هفته پیش رفتیم قلعه رود خان”گیلان”در ابتدای مسیر نمیدونستیم چقدر سربالایی هست و چند تا پله داره شروع به حرکت کردیم در ادامه راه مردم چوب دستی میخریدن که راحتتر بالا بیان اما ما بدون هیچ اطلاعی از تعداد پله ها همچنان به راه خود ادامه میدادیم تا یکساعت وخورده ای بعد رسیدیم به قلعه کلی لذت بردیم و اونجا از مردم متوجه شدیم1600پله بوده:>

    جالب بود اگر پسر 8 ساله و دختر12ساله ما میدونستن این همه پله داره هرگز تا بالا نمیرسیدن و براشون مسیر با لذت طی نمیشد در صورتی که خیلی از خانم ها وبچه ها نیمه راه دیگه ادامه ندادن با اینکه عصای چوبی کمک دستشون بود و ما ندانسته به دشواری مسیر شروع به حرکت کردیم و نتیجه لذت ازمسیر بدون تحمل کردن مسیر و دیدن زیبایی های اونجا بود و ساعت بستن در قلعه 5/30بود که مردم نمیدونستن و در راه برگشت ساعت4/30پسرم به هرکسی که داشت میرفت طرف قلعه میگفت نمیرسید دیگه ادامه ندید ساعت5/30 میبندن و تعداد زیادی همون لحظه ناامید میشدن بدو بیراه میگفتن و ادامه نمیدادن و مسیر برگشت رو در پیش میگرفتن و چند نفری در جواب پسرم خدا رو شکر گفتن و همچنان رو به قلعه ادامه دادن عکس العمل مردم که چه زود حرف یک کودک رو باور میکردن و بالافاصله ناامید میشدن هر چند پسرم درس میگفت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    نفیسه m گفته:
    مدت عضویت: 817 روز

    به نام اللهِ رب العالمین

    سلام خدمت استادعباسمنش عزیز و مریم جان جسور،

    من از لحظه ای که فایل دانلود شد و پلی کردم،مبهوت این همه زیبایی شدم،هنوز که هنوزه قلبم ریتمش عاااادی نشده،الله اکبر،خدااایا این همه زیباییییییییی واینکه خداوندم چشمان من رو لایق دیدنشون کرده،جز سپاس حرفی برای زدن ندارم،من جز زیبایی وزیبایی وزیبایی هیچی ندیدم،کماااال زیباییییییییی بود این فایل هم با چشم سر زیبا دیدمش هم با چشم دل،خدایا شکرت

    استاد عزیزم و مریم جااان هزار بار سپاس و ممنون که نسبت به نعمات بینظیر خداوند هیچ بُخلی در وجودتون نیست واز صمیم قلب اونا رو با ماها سهیم میشید،ممنونم و سپاس مهربانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مهدی کاتبی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    بنام خداوند یکتا

    سلام استاد عزیزم و بانو شایسته زیبا

    سلام به خانواده دوست داشتنی

    عجب طبیعت بکری، واقعا دلم تنگ شد واسه کوه و زیبایی هاش، این منطقه که شما رفتید که اصلا فوق العادست، بکر و دست نخورده هر طرف که دوربین میچرخید من مات و مبهوت بودم که چه جاهایی تو دنیا وجود داره، ممنون از شما و مریم بانو که این تصاویر رو ثبت میکنید.

    ماشالله به اون خانم که برای دیدن زیبایی و لذت بردن از طبیعت به نجواهای ذهنش توجه نکرده بود و اون مسیر سراشیبی رو اومده بود خداروشکر آموزش های شما این بینش رو در ما ایجاد کرد که نشانه ها و الگوهای خداوند رو در همه چیز ببینیم و تحسین کنیم.

    مدتیه که روی لذت بردن از کارام تمرکز کردم و خداوند یکی از ترمز های اساسی رو بهم نشون داد به نام قضاوت. چقدر من در قالب اینکه زندگی درست رو فهمیدم و من خوبم بقیه بدن جلوی عملگراییه خودم رو گرفتم، هیچوقت قضاوت فرصت نداد من ذهنم خالی باشه از غر زدن و بجاش بدون اینکه بپرسم چجوری و چرا، تحسین کنم. همین الان که این آقا پسر میترسید بپره تو آب ذهن من داشت شروع میکرد : که بابا بپر دیگه لذت بالاتر از این؟ در صورتی که من مگه جای اون بودم که بدونم از چی میترسه؟ دقیقا تو بعضی مسائل زندگیم مثل اون نقطه ای هستم که آقا پسره این ویدئو رفته بود روی صخره ولی تردید داشت برای پریدن، توی بعضی نقاط با اینکه جلوی چشمم دیدم که میپرن و منم علاقه مندم بپرم ولی میترسم، چند وقت پیش توی شغلم این کارو کردم میترسیدم بپرم تو رودخونه علاقم ولی پریدم خداروشکر همین دیروز اولین ورودی مالیم هم دریافت کردم از خداوند، چند وقتیه سعی دارم از خداوند راه هایی رو بخوام که شبیه دختر خانمه تو ویدئو باشم، یک الگو نه یک قاضی بدون عمل، حرفی که شما همیشه میزنید: اگر میخواید به کسی راه درست رو نشون بدید خودتون راه درست رو برین تا نتیجه شمارو ببینن و شیفته این راه بشن، دقیقا مثل این دختر خانم که اول رفته از بالای صخره پریده تو آب تا دوستش ببینه نه تنها اتفاق بدی نمیفته بلکه چقدر میتونه کیف داشته باشه و بعد اونم اقدام میکنه، این خانم تسلیم خداونده تو این ویدئو، دنبال لذته و رهای رها توی طبیعت قدم به قدم میره بالای صخره تا از پریدن لذت ببره مثل شما که دارید الگویی میشید که ما ببینیم از زندگی باید لذت برد تا فرکانس لذت به خداوند ارسال بشه و خداوند مارو به لذت بیشتر هدایت کنه، خدارو هزاران مرتبه شکر واسه ی این مسیر زیبا و خداروشکر بابت این سایت الهی

    استاد عزیزم خیلی از حرفاتون رو جدیدا بهتر میفهمم چون تجربه به تجربه داره قانون رو بهم نشون میده و خوشحالم که این قانون ته نداره و از خدا میخوام همیشه لایق شاگردی این مکتب باشم

    دوستان عزیزم ممنون از کامنتاتون که گنجینه ای از باورهاست و یاد میگیرم ازتون

    آرزوی بهترینا در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1378 روز

    سلام یه مریم و استاد دوست داشتنی و بچه های فوق العاده خانوادمم

    چشامو باز کردم و اومدم روزمو طبق عادت با یکی از سریال های فوق العاده شروع کنم که خدای عزیزم برای امروز سفر به دور آمریکا جدید رو انتخاب کرد ؛)

    وقتی که فایلو باز کردم ، من دیوانه ویو شدم

    دیوونه اون درختایه بلند سبز شدم که همشون منو یاد کارتونایه بچگیم مینداخت

    خدای مننن استاد عزیزم این خداوند بزرگ به کجا هدایتتون کرده

    چقدر بامزه ماشین موقع حرکت تکون میخوره

    وقتی که رسیدیم به مقصد و گفتین من تصویر یه همچین چیزیو میدیدم گفتم خدایا نگاه کن ،تو چقدر توانمندی خدایا شکرت

    نمیدونم شما میدونستی از کجا باید برید که برسید به ابشار یا نه اما همین که با اون شیب شروع به حرکت کردیم برای تجربه های بیشتر و نترسیدین برای من خیلی جالبه درس داشت

    واییی استاد وقتی گفتین بزکوهیم نمی تونه تا اونجا بره این چطوری رفته اونجا غششش کردم از خنده

    چقدرررر درس داشت برای من شجاعت اون خانم

    یعنی زمانی که می‌دیدم اون خانومه داره می‌ره جلو و اون پسر داره پشت سرش می‌ره به خودم گفتم ببین صبا،ببین چه قدرتی داری،ببین میتونی با یه آقایی باشی و کسی که نترس تره تو باشی !

    هی به خودم یا آوری کردم که ببین بعضی جاها از قصد میخوای ضعیف دیده شی که ترحم بگیری اما تو یه همچین قدرتی درون قدرت داری،یه همچین جسارتی تو وجودت داری،

    یا قوی باش یا بمیر

    واقعا از همین امروز تعهد میدم که با رعایت قانون تکامل هرروز قوی تر از روز قیامت باشم

    خدایا شکرت ، چقدر خانومه به دوربین لبخند میزد و دست تکون میداد

    واقعا چه درس های بزرگی من از این فایل گرفتم

    و صحنه آخر موقع برگشت و روابط فوق العاده استاد و مریم عزیز

    مریم عزیزم قشنگ معلومه حسابی خسته شده و دیگه تا نداره و استادم خیلی قشنگ بهش انرژی میده و میگه این راهیه که بدنتو میسازه پس ادامه بده

    اینک الان جفتتون در سلامت کامل هستید حق طبیعی شماست چون بهاش رو پرداخت کردین

    الهییی شکرت چقدر لذت بردم از این فایل

    چقدر درس ها و نکته های جدید یاد گرفتم

    چقدر خواسته درونم ایجاد شد

    بابت تمامشون از استادم و مریم دوست داشتنی و خداوند سپاسگزارم

    به خدا میسپارمتون :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    علیرضا فول‌انرژی گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    به نام پرانرژی ترین خالص ترین با عشق ترین کاملترین خدای خوبم

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربون

    سلام به بچهای نازنین سایت

    خداروشکر نفس میکشم و درحاله لذت بردن از این زندگی زیبا هستم بازم انرژی فوله فوله خداروشکر

    به به واقعا لذت میبرم از این سفر واقعا حس میکنم منم همونجام‌ خیلی حال میده

    از همون اول که شروع شد فایل پرااز اگاهیی و‌نکته و نکات مثبت و بمباران انرژی شدم

    استاد دمت گرم از این همه عشق که واقعا مثه خدا بهمون میدی این همه فایل رایگان میذاری تا ما لذت ببریم و الگو بگیریم برای لذت بردن در لحظه از زندگی خداروشکر که من عضو این سایت خدایی هستم

    وقتی با ارامش و صبوری و در نهایت ایمان به خدا داشتین این نییرو میرفتیت با این همه چاله چوله ولی بازم تمرکز روی زیباییها داشتین بازم براحتی مسیر وشکرگزاری از خدا برای وجود همچین ماشینی که دارین و خانوم شایسته هم مثه همیشه یه همراهه عالی و پرقدرت با سکوتش مثه کوه پشتتونه مرسی که هستین

    وقتی که انقد با خودتون در صلح هستین و انرژی و با اعتماد به نفس بالا با اون خوشکل پسر ارتباط گرفتین یاده خودم افتادم که سریع با مردم رابطه میگیرم و وقتی که هدایت شدین به مسیره زیبا برای پیاده روی به سمته چشمه چقد زیبایی چقد تحسین چقد شکرگزاری کردی و با خنده روی شادی با لذت بردن از مسیر و با این قدرت از خدا نیرو میخاستین برای ادمه مسیر .من لذت بردم

    وقتی دیدم پسره اونجا وایستاه و میترسید خودشو بندازه پایین یاده حرفهای شما افتادم که باید برای تغییر کردن بزنی تو دله ترسها اصن ترس که زایبده ذهن هست و معنی نداره و نکته مثبتش اینه که مقابلش شجاعت هست این تظادها هستن که باعث رشد میشن چون منی که دارم تغییر میکنم زاویه دیدمو تغییر دادم و دارم لذت میبرم از این تظاده ها و مطمعن شدم که تظادها باعث رشد میشن و اومدن که منو به خدا بیشتر نزدیک کنن

    وقتی با این لذت خانوم شایسته تو اب با سنگها صحبت میکرد و قتیکه شما با اون چهار تا جون صحبت کردین من خداروشکر که دیدم چه دختره شجاعی هست که انقد انرژی داره و‌باعث میشه که رفیقش دلش قرص بشه برای پریدن واقعا خداروشکر از این همه ازادی که تو این کسور هست

    واقعا ترس باید ازش گذر کرد من که اومدم برای خلق رابطه عاشاقانه عباس منشی (خداپرست توحیدی) واقعا زدم تو‌دله ترس هام ودارم هر روز با خودم ذهنم ترمزام مقابله میکنم ولذت میبرم و واقعا هیچی ازبیرون نیست همه جی از منه

    خداروشکر خدا بهم قدرت میده ارامش میده خداروشکر که هر لحظه تسلیم خدا هستم

    راستی چرا تو ایران اینجوریه که وقتی یه دختر از یه پسر خوشش میاد نمیره نمیگه چرا باوره غلط ایجاد شده که زشته بده عیبه درصورتیکه ما همه یکسانیم تو قران هم که گفته بین زنو مرد هیچ تفاوتی نیست و مهم اینه که تفاهم باشه و همفرکانسه هم

    امروز داشتم به این فکر میکردم که همش ما خاسته داریم وارده رابط بشیم ولی میترسیم یا مثلا دخترا دوس دارن پیشنهاد بدن ولی رد میشن ازش اینم خودس ترسه من که تصمیم گرفتم خدایی زندگی کنم و برم تو ترسام و صد در صد که خدا بامنه امروز جلسه دوم کشف قوانین کار کردم عالی بوده و صد درصد براحتی میرسم به رابطه عاشقانه چون خدا کارش درسته و من در رو بروی خدا باز گذاشتم و مطمعنم که در زمان مناسب مکان مناسب هدایت میشم به بهترین شخصیتی که خدا برام تو مداره مناسب بهم میده

    این فایل واقعا فهموند که علیرضا جون نترس تجربه کن لذت ببر زندگی کوتاه مثه دوره موهات فقط باید لذت ببری شاد باشی و شکر گزار

    استاد دمت گرم

    خانوم شایسته خیلی دوستت دارم واقعا شما باعث شدی که من عاشق رابطه خدایی باشم واقعا بهترین الگو هستین

    بچهای مهربون سایت دمتون گرم انشاله به همه خاسته هاتون برسین

    فقط فقط فقط لذت لذت لذت لذت

    فقط شادی شادی شادی شادی

    فقط ارامش ارامش ارامش ارامش ارامش

    در لحظه زندگی کنین

    من برم که تجسم بزنم

    فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    الهام و نگین گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    خدایا هزاران مرتبه شکر بخاطر یه روز دیگه که بهم فرصت خلق کردن دادی

    سلام به نو و عشق الهی

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و تک تک دوستان عزیزم

    خدای من چه صحنه ای رویایی

    باورتون نمیشه من همیشه تصویر سازی همین صحنه را میکنم اخه من عااااشق طبیعتم،اصلا از طبیعت جون میگیرم ،انرژی فوق العاده بالایی میگیرم،فرکانسم فوق العاده بالا میره

    مخصوصا اگه برم آبشار و سخره و درخت که دیگه هیچ از خود بیخود میشم

    اتفاقا یک ماه پیش هدایت شدم و رفتم به یه آبشار زیبا کفشهام و‌در آوردم و رفتم رو سنگها که تو اب بود راه رفتم نمیدونید چه انرژی گرفته بودم و فقط میگفتم خدای من عاشقتم من ،که من و به این جای رویایی هدایت کردی ،نزدیک آبشار که بودم این عظمت و قدرت خدا را که میدیدم میگفتم خدای من تو چقدر قادری،چه عظمتی

    اصلا حیرت زده شده بودم از این ابهت این در صورتی بود که بقیه ایستاده بودند و بهم میگفتند بیا بیرون از اب حالا سر میخوری حالا میفتی و من بهشون میگفتم نمیدونید چه حسی داره ،چه انرژی داره فقط باید بیایند و خودتون امتحانش کنید ولی اونا نیمدند گفتند ما از نگاه کردنش لذت میبرم خب ،این دیدگاهه دیگه من از رفتن تو اب و نزدیک شدن به آبشار انرژی میگرفتم واونا از دیدن آبشار انرژی میگرفتم مهم اینه که لذت ببریم و شاد باشیم و از تک تک لحظه هامون لذت ببریم و احساسمون خوب باشه

    امروز که این دختر و دیدم یادم به خودم افتاد که من رفتم کنار آبشار از موقعی که رفتم به خودم گفتم یعنی من می‌توانم از این سخره ها برم بالا و برم کنار آبشار ،اولش مقاومت داشتم ،نشسته بودم و نگاهش میکردم و به خودم میگفتم دوست دارم از این سخره ها برم بالا ،بعد به خودم میگفتم ول کن کفش مناسب نپوشیدی بیخیال ، تو ذهنم داشتم همین و میگفتم و بعد کم کم بلند شدم اول رفتم بالای آبشار که کنارم بود فقط نگاهش کردم و عکس گرفتم دادشم هم کم کم آمد و بعد گفت وای پایین چقدر زیبایت یه راهی را رفتم و برگشت گفت نه راه نداره بریم پایین ،بعد من به خودم گفتم بزار از این سخره برم ببینم میشه همین طور که داشتم میرفتم بالا داداشم هم از یه مسیر دیگه اومد و از یه جایی به بعد به هم‌رسیدیم و رفتیم تا رسیدیم به پایین آبشار خدای من چه لذتی چقدر زیبا بود خوشحال بودم که این مسیر رو‌ رفتم و تجربه کردم و لذت بردم ،خوشحال بودم که به ذهنم غلبه کردم،تو مسیر فقط سپاس گزاری میکردم از خالق مهربونیها که من و هدایت میکنه و فقط میگفتم خدایا آنها تو را میپرستم و تنها از تو هدایت میخوام

    تو من و هدایت کردی تو این مسیر که من لذت ببرم و حس و حال بهتری داشته باشم

    کاش می‌شد عکسها و فیلماش و بزارم ببینید که چقدر زیبا و دوست داشتنی بود

    درسته به قول استاد عزیزم می‌شود

    و با با دیدن الگوها باورمون قوی تر میشه و قدمهامون و محکمتر برمیداریم وبا ایمان به خدای مهربان قویتر و محکم تر میریم جلو

    استاد شما بینظیر هستیند بینظیر من با دیدن فایلهای شما انگیزه میگیرم و الگو برداری میکنم که اگه استاد تونسته این کار راانجامبده من هم میتونم،اگه مریم جون تونسته اینطوری با خودش در صلح باشه من هم میتونه

    انشا.عملگرا باشم

    استاد جان ،مریم جان عاشقانه دوستون دارم و میبوسمتون

    که به این خوبی آگاهی‌هاتون و در اختیار ما قرار میدیدم

    عاشق بچه های سایتم که به این خوبی آگاهی‌هاشون در اختیارم قرار می‌دهد

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فرهاد نجاتی گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام

    همون اول که عکس فایل رو دیدم گفتم این از همون فایلهاست که آدم رو مدهوش میکنه . این همه زیبایی. کوهای انبوه از درختان بلند و سرسبز .زمین پوشیده شده از چمن .جاده کوهستانی و هیجان انگیز .آسمان زیبا با ابرهای پفکی .آبشار زیبا با آب زلال خدایا شکرت هزاران بار شکرت.

    دم اون آقا پسر گرم که به ترسش غلبه کرد . فک کنم دیگه تا شب هی بره بالا و هی بپره تو آب. خخخ

    و تحسین میکنم آزادی زمانی و مکانی و همچنین آزادی مالی استاد رو که گفتن شاید چند روز همینجا موندیم . بدون هیچ دغدغه ای و نگرانی که خیلی ها یک شب هم نمیتونن جای بمونن اگه آزادی مالیش رو هم داشته باشن آزادی زمانیش رو ندارن .

    و در پایان هم صحبتهای استاد در مورد ترس و اینکه اگه ما این ترسی که در وجودمون هست رو مهار کنیم و قدم اول رو برداریم میتونیم توانایی های خودمون رو بشناسیم حرکت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    سلام استادجانم

    سلام مریم جانم سپاسگزارم بابت ضبط و بارگذاری این ویدیو ها واسه ما و بازگو کردن درس های اون از زبان استاد عزیزم

    ازخداوند میخوام ک منو هدایت کنه ب سمت ی همچین زیباییهایی

    راستش ما تو ی منطقه خشک و کویری زندگی میکنیم درکرمان

    و من الان چندین ماهه ک این فایل های طبیعت رو میبینم و تحسین میکنم اما هنوز ب زیبایی های طبیعی ازین جنس هدایت نشدم و یکی از ترمزهایی ک دارم نسبت ب طبیعت اینه ک بشدت از حشرات و سوسک و هر حیوون دیگه ترس دارم و خب توی طبیعت این چیزها هستش

    بخاطر همین این ترس ها منو از تجربع این موهبت های الهی باز داشته

    اما واقعا سخته غلبه بر این ترسها برام

    ولی سخت تر ازون اینه ک نتونم این قشنگیا و انرژی زیبارو دریافت و تجربع کنم

    پس باید این ترس هارو با تو دلشون رفتن محو کنم تا خداوندم هدایتم کنه

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: