تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 79 (به ترتیب امتیاز)

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم صابری گفته:
    مدت عضویت: 1382 روز

    سلام ودرود فراوان به شما دوست عزیزم

    خوشحالم ازاینکه دراین سفر باشما ومطالب زیباتون آشنا شدم

    خداوند رو شاکرم که مرا به این سفر اعجاز انگیز هدایت کرد

    وهمچنین استاد عزیزم که هادی مادراین سفراست چراکه سخن تاثیر گذارشون مارووارد راهی کرده که هرلحظه چیزی جز سعادتمندی وکمال نمیبینیم

    نوشتتون خیلی عالی بود ومن لذت بردم

    واین خواست خداوند مهربانم بود که درپنجمین روزازاین سفر انقدر ازخواندن مطالب دوستانم شگفت زده بشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مریم صابری گفته:
    مدت عضویت: 1382 روز

    بنام خداوندبخشنده مهربان

    ازظلمت خود رهاییم ده بانورخودآشناییم ده

    سلام ودرود فراوان به استادعزیزم هادی وراهنمای ارزشمندم که لطف خدا بود که باشمااشناشدم وازسخنان بی نظیرتون شگفت زده شدم

    هیچوقت انقدر ارامش نداشتم که باحرفا ومطالب شما حالم دگرگون شده

    سپاسگزارخداوندی هستم که لطف وعنایتش شامل حالم شد وشمارادرمسیر درست برای هدایت ما فرستاد

    باشد که شاگردان خوب وشایسته ای باشیم

    این پنجمین رورازسفر اعجازانگیزمن دراین مسیره

    وخداوند روشاکرم که به من فرصت تغییر داد

    ولوح قلبم رواز آلودگیها پاک کرد

    از هرآنچه به عنوان دین درما خورانده بودن

    تصورات وباورهای غلط وتصویر نادرست از دین

    همین ها باعث فاصله گرفتن ماازنقطه نورانی میشه

    درحالی که ما غرق در نادانی بودیم

    سپاسگزار خداوندی هستم که با راهنماییها وحرکت درمسیر درستی که شما استادعزیزم راه زیبا وبی انتهای خوشبختی وسعادت رو برایمان هموارکردید

    وباکلام نافذتون تاثیر گذاربودید

    که مارودر مدار درست قرار بده

    وازتاریکیهای جهل به روشنایی سوق بده

    این پنجمین روازسفر بینهایت عشق دوستی وکماله که من همراه شما ودوستان عزیزم هستم که به سمت نقطه نورانی حرکت میکنم وایمان وباور دارم که

    تغییر خواهم کرد وبه بهترینها میرسم واین قدرت رودارم که هرروز جایگاه بهتری داشته باشم

    خدایا شکرت ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1599 روز

    به نام خداوند خالق شادی

    ردپایی از پنجمین روز از روز شمار تحول زندگی‌ام.

    با سلامی پر عشق و شوق و ذوق به استاد عزیز، مریم خانوم و همسفران گرامی

    در ابتدا از خداوند جهت همسفر شدن با شما عزیزان و شروع روند تغییر باورهای گذشته و ساخت باورهای قدرتمند تشکر می‌کنم. (شکرت عشق‌ترین)

    همینطور از شما استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته مهربون بابت اماده کردن این فایل‌های معرکه و در اختیار قرار دادن تجربیات نابتون واقعا ممنونم.

    از نظر من تغییر در جهت بهبود شرایط است، خواه این شرایط خوب (برای عالی شدن) یا به ظاهر بد (برای خوب شدن) باشند و با توجه به این تعریف من خواهان تغییر در تمام جنبه‌های زندگیم هستم.

    انسان ذاتا کمال‌گراست و همیشه بالاترین حد از سعادت رو در تمام جنبه های زندگی می‌خواد.

    و من از اعماق وجودم می‌خوام که هر روز از زندگیم چندین درجه عالی تر از روز پیش باشه و لازمه این خواسته تغییرات مثبت از طریق باورهای قدرتمند است.

    خدای مهربونم بهم قدرت اینو بده تا هر روز بخش جدیدی از وجودم رو بشناسم و بخش‌های شناخته شده رو بهتر و بهتر کنم.

    چون به اعجاز نوشتن اگاهم، دوست دارم که اینجا سوالاتی رو مطرح کنم

    – چه جنبه‌هایی از زندگیم نیاز به تغییر داره؟

    – چگونه میتونم هر روز پیشرفت کنم؟

    – چه باورهای بازدارنده‌ای دارم؟

    – چه باورهای قدرتمندی رو بهتره برای رسیدن به خواسته‌هام بسازم؟

    – چطور میتونم هر روز بُعد جدیدی از استعدادهام رو شکوفا کنم؟

    – چطور میتونم زبان نشانه‌ها رو بهتر بفهمم؟

    خدای عزیزم بهم کمک کن تا بهترین خودم در تمام جنبه های زندگی (سلامتی، شادی، آرامش، رفاه، ثروت، سعادت، روابط، عشق و…) باشم.

    زندگیتون پر از شادی، سلامتی، عشق، رفاه و حس خوب 💃🏻❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سارا مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1619 روز

    به نام خدای خالق زیبایی ها

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سلام

    جهان همیشه در حال تغیر و تحوله و لازمه ی زندگی ماهم ایجاد تغیر و تحول هست.این تغیر تو تحویل میتونه در هر زمینه ای باشه.استاد عزیزم کاملا حق باشماست خدا از طریق قلبمون با ما حرف میزنه به ما الهام میکنه،در هر موردی با ما حرف میزنه و نشونه ها رو برای ما میفرسته ‌.گوش کردن به همین فایل یه نشونه از طرف خداست که فکر کنیم ،در مورد اینکه چه جنبه هایی از زندگیمون نیاز به تغیر داره.

    تغیر کردن معمولا سخته و ذهن همیشه مقاومت میکنه و مدام بهمون گوشزد میکنه که خونه امن خودتو تغیر نده،مخصوصا در زمان تغیر و تحول کار و شرایط مالی،چیزی که من در حال حاضر باهاش رو به رو هستم.

    استاد عزیزم شما درست گفتید،باید ده سال آینده خودمون رو ببینیم،آیا ده سال آینده همون چیزی که میخواییم هستیم،چیزی به داشته هامون و ظرفیت هامون اضافه شده یا نه.

    همه ی ما هر روز نیاز داریم که تغیر کنیم،تغیر در افکار،باورهامون، رفتارمون و خیلی موارد دیگه.

    با گوش کردن به این فایل یادم افتاد که چقدر ویژگی های اخلاقی دارم که باید تغیر کنن،مثل ترک کردن غر زدن،شکرگذار بودن بابت داشته ها،لذت بردن از داشته ها،انرژی منفی ندادن به اطرافیانم و…….

    تغیر کردن سخته خیلی هم سخته اما قطعا شدنیه و تمام تلاشم رو میکنم تا تغیر کنم تا ویژگی های خوب رو تو خودم بیشتر کنم و بیشتر لذت ببرم مثل تغییراتی که قبلا هم انجام دادم و الان از بابت اون تغییرات واقعا خوشحالم.

    خداروشکر میکنم که خدا من رو به مسیر درست هدایت کرد.

    دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    میثم شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    سلام سلام

    به دوستان هم فرکانسیم و استاد عزیز

    خداروشکر میکنم که تا این جلسه تونستم پیش برم و هدایت بشم به این فایل روز پنجم که خیلی از جواب هامو بهم داد .

    من چند تا سوال اول از خودم بپرسم و جواب بدم .

    سوال اول_

    میثم تو باید چکار کنی که از سیستم فروش سنتی و مشتری بیشتری جمع کنی خارج بشی ؟

    خب من اول قبل اینکه مغازه برنج فروشی مو راه بندازم پیج اینیستا مو راه انداختم و شروع کردم فعالیت اما اصلا وارد نبودم و قوانین فرو ش اینترنتی رو بلد نبودم و نیستم فقط میتونم حضوری مشتری رو پرزنت کنم . و تصمیم گرفتم یه دفتر فروش بزنم و خداروشکر راه انداختم و یکی از اهدافم بود ولی الان باید زمان بزارم و آموزش ببینم تا سیستم فروشم رو اینترتی کنم و هدفم این هست که سایت فروش رو راه بندازم

    سوال دوم _

    میثم هدفی داری برای پیشرفت و حالا اومدی فروش اینترنتی رو راه اندازی کردی هدف بعدیت چیه؟

    هدف زیاد دارم و مطمعن هستم آینده خوبی در انتظارمه اینکه تصمیم دارم سرمایه مغازه و تجربه من وقتی به اندازه کافی رسید دفتر فروش رو بزرگ تر کنم .آخه الا یه مغازه کوچیک اجاره کردم کلا ۲۰ متر هست و برای شروع خوب بود خدارو شکر . برنامه های بلند مدت افتتاح شعبه های فروش از استان تهران شعبه دو رو راه میندازم. تا یکی یکی استان های کشور رو فتح کنم . برند سازی و در آینده تصمیم دارم به لطف خدا صادرات رو شروع کنم و برند خودمو به زبون ها بندازم.

    الهی آمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    میثم شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    سلام سلام خدمت استاد عزیز و خانواده صمیمی و دوست داشتی خودم

    استاد من همین تجربه که شما فرمودید رو من هم تجربه کردم و خیلی خوشحالم که این تجربه من مثل شما بود و دیدن این فالتون رو یه نشونه و هدایت میبینم و خلی قوی تر پیش میرم .

    من از سن ده سالگی تابستون ها مادرم منو میفرستاد با پسر خالم برم گچ کاری و کار خیلی سخت و خسته کننده ایی بود و علاقه ایی نداشتم که تو اون حرفه فعالیتی داشته باشم و آینده خودمو توش نمیدیدم از همون بچه گی تا سن ۱۵ سالگی ادامه دادم حتی یک سال تابستان ما رفتیم عسلویه فصل خرما پزون تجربه خیلی خوبی بود برام تو اون سن کم خلاصه من بعد اون کار دیگه نرفتم سر کار با پسر خالم و تصمیم گرفتم کلا کار نکنم به درس خوندنم ادامه دادم .و درس خوندنم هم فایده ایی نداشت پسر درس خونی هم نبودم به زور دیپلم گرفتم و رفتم خدمت نه ببخشید بعد خدمت دیپلم گرفتم خلاصه من تو خدمت سربازی چون روز برگ بودم شب کاری یا کار می‌کردم و تا پایان خدمتم یه پولی جمع کردم بعد خدمت یه پراید مدل ۸۴

    خریدم . هنوز هیچ کاری نداشتم که هدف مشخصی داشته باشم و اصلا هیچ هدفی نداشتم . تا یک روز یه رفیق صمیمی داشتم که راننده نیسان بود و تو باربری کار می‌کرد.

    به من پیشنهاد داد تو عالم دوستی که بیا ماشین تو بفروش یه وانت بخر بیا بار بری پیش خودم پول خوبی در میاری اون موقع وعده روزی هیچی کار نکنی ۱۰۰ هزار تومن کاسبی آقا من خوشحال شدم و تصمیم گرفتم این کارو انجام بدم یه وانت خریدم و رفتم باربری شهرک صنعتی شمس آباد

    تو باربری مشغول به کار شدم و یواش یواش متوجه شدم اونجوری که رفیقم گفته بود نیست و آنقدر وانت زیاده بار به من کم میرسه رفیقمم وعده هایی که داده بود رو عملی نکرد چون اون قدیمی بود و مشتری ثابت داشت و اینکه اصلا اون نیسان داشت و من وانت نمی شد و برای بخصوص خودش و داشت .

    یک روز گرم تابستون بود که یه بار سنگین زده بودم گردنه شورآباد و با دنده دو میرفتم بالا خیلی هم اعصابم از صاحب بار خورد بود یک دفه به خودم گفتم یعنی تو تا آخر عمرت می خوای پشت فرمون بار کشی کنی یعنی از این راه به همه آرزو هات می خدای برسی این ماشین که آب و آتیش و اگه خراب بشه یا مشکلی براش پیش بیاد دیگه درآمدی نداری لنگ ماشین یه انرژی به من وارد شد یه اعتماد به نفسی خوبی گرفتم گفتم من سال جدید دیگه پشت فرمون کار نمی کنم . هیچ هدفی هم نداشتم که سال جدید چکار می خوام بکنم .

    خدایا شکرت واقعا نمی دونم چجوری بگم

    سال جدید شد و من فراموش کرده بودم هدفم رو و مشغول بودم باز با ماشین کار می‌کردم. تا اون روز که من به همکارام گفتم ما دفتر املاک داریم برادرم مدیر اونجاس گفتن دیوانه ایی با ماشین کار می کنی ما جای تو بودیم میرفتیم . آقا این شد که خدا من و هدایت کرد که به این ایده فکر کنم دلم روشن بود .

    ولی جدی نگرفتم تا روزی که با وانت چپ کردم دیگه اونجا خدا گفت پسر میگم برو دفتر داداشت .

    آقا سرتون رو درد آوردم خلاصه وانت داغون رو بردم پارکینگ خوابوندم رفتم پیش داداشم مشغول شدم بعد چند ماه تو یک معامله دو میلیون کاسب شدم که خیلی شیرین بود برام و خوشحال این نتیجه هجرت بودم با اون پول ماشین کلا درست کردم و فروختم و چسبیدم به کاسبی .

    و خدارو شکر خدارو شکر که اون تصمیم رو گرفتم

    از اونجا بود که من مسیر برام باز شد و حرکت کردم به سمت خاسته هام .

    الان تقریبا ۹ سال میگذره دیگه با داداشم شریک نیستم و ازدواج کردم خدا بهم یه فرشته هدیه داد ه که هر روز شکر گذارم . و یه کار دولتی دارم که شیفتی هستم ۲۴ ساعت سر کارم ۴۸ ساعت خدا من و هدایت کرد به یه مسیری که همیشه آرزوش و داشتم یه مغازه برای خودم راه انداختم برنج فروشی و چون عاشق کاسبی هستم خانمم گیلانی هستن و از اون طریق با برنج آشنا شدم و حرف دلم و گوش دادم و رفتم تو مسیر خاسته هام . و الان جوری شده اوایل تو کار دولتی که رفتم همه همکارام در تلاش این بودن و هستن که تا سی سال می خوان کار کنن برای بازنشستگی برنامه ریزی میکنن بعضی هاشون پیر شدن و موقع بازنشستگی شونه که هیچ کاری بلد نیستن و جز اینکه با یه حقوق ناچیز باید برن خونه نشین بشن مت از همون روز اول گفتم من تو این کار موندنی نیستم من نمی تونم سی سال تو این کار باشم . و خدا رو شکر که الان هدفی دارم بزرگ که جوری شده کسل و کارم قبلا شغل دومم بود الان شده شغل اولم و در تلاشم که یواش یواش از کار دولتی که الان مشغول هستم بیرون بیام . الهی آمین

    خدایا شکرت تونستم این مطالب و از خودم بیرون بکشم و واقعا خداروشکر میکنم که با این خانواده گرم و پر انرژی آشنا شدم که باعث شده من تو زندگیم اینهمه اتفاقات رو که قبلا درکشون نمی کردم و الان برای خودم تجربه بگیرم و خوشحال باشم که من کسی بودم که حرکت کردم و به قول استاد هجرت کردم و این هجرت ادامه داره ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    عرفان بادپا گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    به نام الله یکتا

    فایل این جلسه به شدت تکان دهنده و ترسناک و در عین حال آموزنده بود

    امروز راجع به تغییر صحبت کردیم

    و این که اگر میخواهی به جایی برسی که تا به حال نرسیدی باید تبدیل به فردی شوی که تا که تا به حال نبودی

    باید تغییر کنی قبل از این که جهان تو را مجبور به تغییر کند

    نکاتی که از این جلسه آموختم:

    وقتی در حال انجام کاری هستیم باید به دقت وضعیت را بررسی کنیم و اینده را ببینیم که در صورت تداوم این وضعیت مثلا در 10 سال اینده وضعیت بهتر میشود یا بدتر

    باید به نشانه ها توجه کرد و به موقع عمل کرد..چرا که جهان و خداوند از طریق نشانه هاست که با ما صحبت میکنند

    خیلی از افراد به خاطر ترس از اینده و نگرانی های مختلف(که همه این ها ناشی از بی ایمانی است)جرئت و جسارت و شهامت تغییر را ندارند و حرکت نمیکنند

    حتی اگر استعداد و توانایی زیادی داشته باشیم ولی شهامت حرکت کردن و تغییر کردن نداشته باشیم به جایی نمیرسیم

    اگر به هر دلیلی از وضعیت کنونی راضی نیستیم باید حرکت کنیم

    آینده را ببینیم و بترسیم از فشاری که هرروز بیشتر خواهد شد..فشاری که در اینده قرار است به ما تحمیل شود را الان حس کنیم تا انگیزه و انرژی بگیریم برای تغییر سریعتر

    در تمام لحظه های زندگی و در تمام جنبه ها باید امادگی تغییر کردن را داشته باشیم قبل از این که مجبور شویم به تغییر..گر چه که همیشه و در هر حال کسی که بخواهد میتواند تغییر کند ولی نباید بگذاریم وضعیت انقدر بد شود

    جهان در حال تغییر است پس ما هم باید تغییر کنیم

    هرروز باید دنبال تغییر باشیم تا از دیروزمان بهتر شویم

    نباید برای افول کسب و کارمان بهانه بیاوریم مثل رکود اقتصادی یا وضعیت تحریم…چرا که خیلی ها در همین وضعیت به موفقیت های چشم گیری رسیدند..همان هایی که زودتر تغییر کردند

    در هر شرایطی که هستیم حتی اگر فوق العاده باشد باز هم میتواند ان را بهتر و بهتر کرد

    همیشه نقطه ای در زندگی هست که نیاز به تغییر دارد

    و در پایان:تغییر کن قبل از این که دنیا تو را مجبور کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهربان گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    سلام دوستان عزیزم این فایل یکی از فایلایهایی بود که خیلی زیاد گوش کردم فکر میکردم کلا به منه چون من شاغلم کارم خوبه ولی فرصت ندارم خیلی به خونه و زندگیم برسم گفتم این نشانست

    کارم رو کمتر کردم دارم برنامه ریزی میکنم زمان کار کردنم رو تغییر بدم بتونم بالانس کنم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مصطفی حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 2192 روز

    به نام خداوند بزرگ و مهربان

    سفر نامه روز پنجم

    سلام به تمام دوستان و استاد نازنینم🌹

    چقدر فایل پر معنایی بود

    شما جزئ کدام دسته از انسان ها هستید؟

    افرادی که وقتی اوضاع سخت شد تغییر میکنند؟

    افرادی که وقتی هنوز اوضاع خیلی سخت نشده تغییر میکنند؟

    افرادی که با اینکه اوضاع سخت و بد شده هنوز تغییر نکرده اند؟؟

    خود من احساس میکنم جزو آدم های هستم که وقتی اوضاع سخت بشه تغییر میکنن هستم،،

    چقدر خوبه که جز افرادی باشیم که همیشه در حال بهبود هستن مثل استاد عباس منش،،

    مثلا توی سایت هر روزی که میام سایت را باز کنم یه خبری هست ، یه فایل جدید، بر روز رسانی جدید و… واقعا احسنت دارین شما استاد👌👏👏

    چقدر این فایل با دوره روانشناسی ۲ در یک راستا ست ،، کامنت های که توی کانال تلگرام خوندم که حاکی از این بود تمرین ای هست بنام فانوس دریایی که هر روز میایی به دنبال تمرکزی روی تغییر و کوچلو کوچلو تغییر میدهی خودتو و بعد یک مدت میبینی که اصلا هیچ شباهتی با گذشته نداری ،،،

    ما باید همیشع آینده نگر باشیم و مثلا ۱۰ سال آینده امون را ببینیم ،، ما باید روند را ببینیم که در حال رشد هستیم یا در حال در جا زدن و پسرفت ، ؟ اگر در حال رشد هستیم تغییر برای رشد بیشتر ،،اگر در حال پسرفت واقعا باید بشینیم فکر کنیم که تو کدوم از جنبه از زندگیمون باید تغییر کنیم قبل از اینکه اوضاع خیلی سخت بشه ، قبل از اینکه جهان با پوتک بکوبه تو کله مون !!!

    تو همه ی جنبه ها من باید هر روز به دنبال تغییر و بهبود باشم ،،رکود و .. را باور نکنم ،اگه اوضاع داره سخت پیش میره باید یه چیزی در درون من در باورها و افکار من تغییر کنه نه بیرون من ،،،

    بعد از دیدن این فایل من این تصمیم گرفتم

    ۱) توی بیزنس ام هر روز یک نکته جدید یاد بگیرم هرچند کوچک هر روز

    ۲)هر روز یه وقتی بزارم برای ورزش هرچند کمتر باشه پیاده رویی بیشتر و ..

    ۳) هر روز روی باورهام کار کنم یعنی الگوها را ببینم و تکرار کنم

    ۴) هر روز سعی کنم که توی رفتارم و گفتارم سپاس گذار تر و کنترل توجه ام را آگاهانه به زیبایی ها ببرم

    ۵) هر روز ورودی مناسب بدم به ذهنم و بیشتر توی سایت باشم از خوندن کامنت ها و دیدن زیبایی ها و..

    # خدایا شکرت ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهرا کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1531 روز

    به نام خداوند رزاق و هدایتگر

    آموزه ی رو پنجم من: تغییر

    ما باید بتونیم در هر شرایطی که هستیم چه خوب چه بد تغییر کردن رو یاد بگیریم باید بتونیم آیندمونو ببینیم اگر شرایط فعلی ما چیزی به رشد و پیشرفتمون در آینده کمکی نمیکنه باید به راحتی و بدون ترس و با ایمان به خدا مسیرمونو تغییر بدیم

    باید به تمام جنبه های زندگیمون دقت کنیم و اگر چیزی یا رفتاری برامون خوشایند نیست سریع خودمونو اصلاح کنیم قبل از اینکه شرایط برامون خیلی سخت و غیر قابل تحمل بشه

    جهان هر روز در حال تغییره و ماهم به نسبت اون باید تغییر کنیم و اگر مقاومت نشون بدیم از پیشرفت خودمون عقب میوفتیم

    هروز به دنبال تغییر باشیم به خودمون بگیم چی رو تغییر بدم باعث میشه امروز بهتر از دیروز بشم

    حتی تغییرات کوچک که نتیجه های بزرگی به همراه داره

    همیشه برد با کسانیه که قبل از اینکه دیر بشه و به موقع و یا حتی زودتر تغییر میکنند و الگویی میشوند برای دیگران

    از تغیر نترسیم به موقع حرکت کنیم و به خداوند ایمان و باور قلبی داشته باشیم که او هر لحظه در حال هدایت ماست

    شاد, ثروتمند و سعادتمند باشید

    دوست دارم…🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: