تغییر شخصیت، جسارت می خواهد - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)

1732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیزومریم جان ودوستانم.

    کلید :شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی.

    فایل:تغییر شخصیت جسارت می خواهد.

    توی کلید قبلی یاد گرفتم اصل اساسی توکل هست توکل به رب خدایی که صاحب اختیار وفرمانرواست وقدرت فقط از آن اوست وقادر هست ما رو به تمام خواسته هامون برسونه وقدم بعد وکلید بعد گرفتن تصمیم برای تغییر هست باید حالا که فهمیدم خدایی دارم که به هرکس که دنبال گسترش در جهان هست کمک می کنه واو را به سمت ثروت وخوشبختی هدایت می کنه پس باید قدم بردارم حرکت کنم تصمیم بگیرم وعمل کنم تا هدایت بشم.

    اگر به دنبال موفقیتم باید تصمیم بگیرم جز گروهی باشم که لازم نباشه جهان فشار روم بیاره له بشم بعد تغییر کنم همین که نشانه ها رو دیدم شجاعت به خرج بدم نترسم من خدایی دارم که همه قدرتها از اوست برم به سمت انچه بهم گفته می شه ودر این مسیر اگر به تضاد هم خوردم بدونم نهایتش برام خیر هست .

    وقتی نشونه می یاد درامدت داره کم می شه رابطتت داره بد می شه از همین جا که خیلی هم اوضاع بد نیست تصمیم بگیر حرکت کن کارت رو تغییر بده به روزش کن فکری برای رابطتت کن نزار بدتر بشه.

    مثل استاد که تحسینتون می کنم زمانی که تصمیم به رفتن به بندرعباس گرفتید هنوز قانون رو نمی دونستید هنوز به اون آگاهیها نرسیده بودید ولی شما شجاعت رو داشتید دیدید درامد داره می یاد پایین تصمیم گرفتید تغییر کنید توی اون سن پایین واقعا قابل تحسینه وخداوند هم شما رو هدایت کرد وهر روز بهتر وبهتر اسونتر واسونتر شدید.

    پس فهمیدم که فقط توکل داشتن وایمان داشتن کافی نیست ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است بعداز توکل وایمان باید تصمیم بگیری حرکت کنی تا نتیجه ببینی.

    خدایا شکرت امروز هم صبحم رو با این سایت توحیدی واین مرد خدایی شروع کردم .

    خدایا شکرت هر روز سعی می کنم به آنچه می شنوم عمل کنم ودرک کنم وپیشرفت کنم.

    خدایا شکرت زندگی من هر روز بهتر وآرام تر می شه.

    خدایا شکرت دیگه اون احساس عدم لیاقت رودارم کم کم از بین می برم خودم رو لایق زندگی خدایی که سرشار از شادی وخوشبختی وثروت هست می دونم.

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    استاد ازتون سپاسگزارم وعاشقانه دوستتون دارم.

    درپناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فررانه فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    به نام رب العامین

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان و دوستان خوبم درسایت استاد عزیزم.

    ردپای پنجم

    استاد جان واقعا تعقیر شخصیت جهاد اکبر میخواد و این فرق بین شما و ماست…من کارمند بیمارستانم یه زمانی به شغلم خیلی علاقه داشتم و حس میکردم که همه چی فقط در همین شغل من خلاصه میشه و‌من خوشحال و خستگی ناپذیر به کارم ادامه میدادم..اماااا…..چند سالی هست دیگه اون شور و اشتیاق سابقو ندارم..و درامد بخور و نمیری درمیارم .‌سنگینی کارم هم جسمم و روحم رو خسته کرده..دوست دارم برای خودم کار کنم..و باتوجه به اینکه مسئول خانواده هستم و‌دوفرزند دارم ترس از دست دادن شغلم رو دارم تا الان نتونستم برترسم غلبه کنم.‌میدونم که باورهام و ایمانم به رب کم هست..همیشه از الله هدایت خواستم.‌وحس میکنم تا زمانی که نتونم برترسم غلبه کنم نمیتونم هدایت خداوند رو دریافت کنم.‌من علاقه زیادی به فروشندگی دارم..وبه امید خدا که روزی بتونم مغازه خودم رو راه اندازی کنم.‌

    استاد من اگه تنها بودم حتما تا الان ترسهامو کنار میگذاشتم وجود این دوتا بچه باعث شده نتونم سمت شغل مورد علاقم برم.‌ چون حس میکنم اگه نتونم موفق بشم چطور خرج و مخارج زندگیمو تامین کنم…..میدونم از کمبود عزت نفس و احساس لیاقته .دقیق میدونم کجای کارم اشتباس و‌چه باورهای محدود کننده ای دارم از خدا میخوام جسارت تعقیر رو به من بده .‌و به من کمک کنه..آمین

    خدایا شکرت بابت وجود استاد عزیزم ..خدایا شکرت بابت دوستان خوبم در سایت..

    همگی درپناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 732 روز

    بنام خدای که فرمانروا کل جهان هست!

    سلام به استاد ارزشمندم و خانم شایسته عزیزم.

    وهمه ی عزیزانم درین سایت الهی.

    روز پنجم روز شمار تحول زندگی من.

    خدارا هزاران سپاس که من را حمایت و هدایت کرد به راه صراط المستقیم.

    سپاس استاد عزیز که اینقدر زیبا توضیح دادید.

    خدارا سپاس که شما استاد عزیزم در همان سن سال کمی که داشتید پا به عرصه ی تغیر گذاشتین و امروز شدین الگوی میلیون ها نفر خدارا سپاس..

    خدارا شاکرم که درقسمت های مختلف زندگیم درقسمت تغیر میتونم بگم خوب عمل کردم خدارا شکر.

    خدارا شکررر میکنم که جرات و جسارت تغیر کردن را در بعضی قسمت های زندگیم داشتم ودر بعضی دیگه مسائل زندگیم رو خودم کار میکنم تا بهتر عمل کنم.

    من از بچه گی شغل های زیادی تجربه کردم و با هر بار تجربه کردن احساس بزرگتر شدن کردم.

    من تقربیا دو ماه قبل شغلم رو تغیر دادم. دقیقا زمانیکه با سایت استاد عزیزم اَشنا شدم و دانستم که من باید در تمام عرصه های زندگیم موفق بشم نه تنها بحث مالی.

    وقتی فهمیدم که راه های ساده تر و آسان تر هم وجود داره برای رسیدن به خواسته ها من سریع تصمیم گرفتم که مسیر موفقیتم رو درست انتخواب کنم و فقط وفقط رو خودم وخدای خودم حساب کنم نه رو بقیه.

    خدارا صدهزار مرتبه شکرررر بخاطر تصمیم درستی که گرفتم و خدارا شکرر که خود خداوند به قلبم الهام کرد که مسیرم رو عوض کنم خدارا شکررر

    سپاس از استاد عزیز مریم جان و همه ای عزیزانم که با کامنت های زیبای و پر مفهوم شان قلب مارا روشن می‌کنند و مسیر را برای موفقیت مان ساده تر و هموار تر می‌کنند.

    خدایا سپاس بخاطر وجودم درین خانواده صمیمی و خدایی عباس منش.

    درپناه حق باشید عزیزانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    شیدا میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    سلام خدمت استادهای عزیزم

    سلام خدمت تمام دوستان مهربانم

    در جواب به سئوال خانم شایسته عزیزم من دوست دارم که در شغلم تغییر ایجاد بشه و براساس فایلهای آقای رضا عطار روشن که گفتن که گفتم از اون جایی که هستم و اون چیزی که دارم شروع کنم منم تغییراتی رو از خودم و همین شغلم شروع کردم و گاهی اوقات به احساسات و شرایط بسیار زیبایی می رسیدم

    تا اینکه امروز این فایل رو دیدم یه جورایی شک و تردید به سراغم اومد که باید کلا شغلمو عوض کنم یا اینکه بتونم با این شغل و این شرایط به صلح برسم و بعدش به مدار بالاتر میرسم واقعا نمیدونم چکارکنم…از دوستان عزیزم میخوام راهنماییم کنم ازتون خیلی خیلی ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مرضیه حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1043 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    سلام خدمت استاد جان و مریم جان و دوستان

    روز پنجم تحول روز شما زندگی من

    خداروشکرمیکنم بابت این همه آگاهی که از شما دارم یاد میگیرم

    خیلی ماها توانایی و استعداد داریم واقعا شهامت حرکت نداریم از جمله خودم که اگه شروع کنم جواب نده چی وهزاران اگه های دیگه همه اینه باعث میشه که درجا بزنم پا نزارم رو ترسا امیدوارم بتونم مقابله کنم و تغییر بدم زندگیمو درتمام جوانب مخصوص در حوزه مالی

    سپاسگزارم ازسایت بزرگ استاد و همراهان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2099 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و همه دوستان عاشق حرکت

    من تین فایل روز پنجم سفرنامه ام هست .

    و خیلی دوست دارم این ردپا رو برای خودم بگذارم که چی شد که هدایت شدم و ندای قلبم گفت سفر نامه رو هر روز دنبال کنم.

    چند روز پیش وقتی به یکی از اقوامم نماس گرفتم و می خواستم برم به دیدنش ولی اون آنقدر مشغول برنامه های کاریش بود که یه خواسته ای آگاهانه از دورنم اومد که خدایا دوست دارم من هم هر روز مشغول باشم و خودم رو در رشد و حرکت ووپیشرفت ببینم.

    که ندایی درونم گفت فاطمه جان حرکت فقط به خاطر این که احساس کنی داری رشد می کنی به درد نمی خوره یا بهتر بگم حرکت برای انجام کارهایی که شاید به ظاهر متنوع است ولی درواقع اگر از نظر متافیزیکی رشد نداشته باشی و در همون مدار باشی ، مثل روی تردمیل دویدن هست و هیچ رشدی ندارد .

    پس تو اگر می خواهی زندگی متفاوت و هر روز باکیفیت تر از هر نظر ، سلامتی ، ثروت ، آرامش ، آدمهای با کیفیت تر و .. رو تجربه کنی بیا و فایلهای سفرنامه ، سفر متافیزیکی خودت رو بهبود و برنامه بده و در کنار فایلهای دیگر که در برنامه داری و انجام می دی ( در حال حاضر کشف قوانین و ثروت 2 ) هر روز یک فایل سفرنامه رو هم گوش بده و ادامه بده و بدون که داری به جای اینکه مثل برخی آدمها که روی متافیزیک و باورهاشون کارنمی کنن افقی حرکت نمی کنی و حرکت تو عمودی و تغییر مدار است به لطف و یاری حق.

    من این متن رو می خواستم روز اول سفر نامه ام بنویسم ولی وقت نمی کردم و الان هم که نوشتم با متن این روز هم خوانی دارد و تمرین عملی من در این راستاست.

    خدایا شکر و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ناصر لطفی گفته:
    مدت عضویت: 1284 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام و درود خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم

    روز پنجم از سفرنامه زندگی من

    عنوان فایل اینکه تغییر شخصیت جسارت میخواهد شجاعت میخواهد

    من خودم وقتی با این مباحث آشنا شدم فهمیدم که زمان عالی برای تغییر شغلم 8 سال پیش بود نه الان و انقدر تحمل کردم تا اوضاع و شرایط سخت و سخت تر شد برام یه سری از مسائل هم بود که باید تکاملم رو طی میکردم تا به اینجایی که الان هستم میرسیدم؛ خدارو شکر میکنم از این به بعد زندگیم رو میتونم بسازم و با این آگاهی ها و تغییر باورهام میتونم بهتر فکر کنم و بهتر تصمیم بگیرم و عمل کنم تا زندگیم هرروز بهتر از دیروز باشه؛من به توانایی های خودم ایمان دارم و میدونم که با عمل کردن به الهاماتم که بر گرفته از احساس خوبه میتونم تجربه های عالی کسب کنم و همینطور رو به رشد باشم و بقول استاد لحظه ای که هدفم داره محقق میشه هدف بعدی رو تعیین و به سمتش حرکت کنم و همینجور ادامه بدم تا مدارم بالا و بالاتر بره به امید الله مهربان

    خدارو شکر بخاطر این فایل فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زکیه گفته:
    مدت عضویت: 953 روز

    به نام تنها قدرت جهان هستی

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی گرامی

    و سلام خدمت همه ی شما دوستای عزیز و همفرنکانسی در این مسیر زیبا

    روز پنجم تعهد

    من توی این مرحله یعنی روز پنجم خیلی باور های اشتباه و بزرگی دارم که میخام مدتی رو روی این باورها و این مرحله کار کنم .

    امروز اومدم تا در مورد اتفاق جالبی که برام افتاد صحبت کنم .

    من توی خونه کارهای هنری نمددوزی و بافتنی انجام میدم و عاشق بافتنی ام .

    چند روزی بود که درگیر بودم و میخاستم بین این دوتا یکی رو انتخاب کنم که به کامنت ساراخانوم بذرافشان رسیدم که گفته بود پل های پشت سرم رو شکستم و این درحالی بود که من اونروز صبح تصمیم نیمه قطعی گرفتم که تمام تمرکزم رو بزارم روی بافتنی که واقعا عاشقشم .و وقتی کامنت ساراجون رو خوندم مصمم شدم که کارم درست بوده .

    بعد یکی دوروز با هودم گفتم خب پس هزینه های اولیه رو چطور جور کنم .و یه فکری به ذهنم اومد که وارد نتورک مارکتینگ بشم و هزینه های شغل مورد علاقم رو ازونجا تامین کنم .البته قبلا از استاد شنیده بودم که باید سعی کنیم از همون علاقمون پول بسازیم برای گسترش کارمون ولی دو دل بودم .خلاصه شروع کردم به انجام دادن کارهام و ثبت نام کردم ولی کد ملیم که تقریبا یک سال پیش برای یک شرکت دیگه ثبت نام کرده بودم ولی ادامه نداده بودم گیر بود و هررررکاری کردم نتونستم امروز ازادش کنم چندین بار امتحان کردم ولی نشد همون لحظه به خودم گفتم شاید حکمتی داره شاید خدا میخاد یه چیزی بهم بگه به هرحال از سایت اومدم بیرون و به اون خانوم معرف گفتم که امروز نشد کدرو ازاد کنم انشالا فردا دوباره امتحان میکنم .اون خانوم هم گفت باشه فعلا کارهای دیگه رو انجام بدین تا فردا .

    همینطور که مشغول انجام کارای خونه بودم داشتم یکی از فایل های استاد رو گوش میدادم که در مورد سرمایه ی اولیه و اصلی هر کسب و کاری داشتن صحبت میکردن و اونجا گفتن سرمایه ی اصلی برای شروع هر کاری صداقت ،درستکاری و مهارت توی اون کاره و اتفاقا درمورد بازاریابی شبکه ای هم کمی حرف زدن و گفتن که خودم وقتی اوضاع خیلی بدی داشتم حاضر نشدم این کار هارو انجام بدم و فقط روی درستکاری خودم حساب کردم و توکل کردم به خداوند .

    همین که اینو شنیدم انگار پرده های ابهام از جلوی چشمام کنار رفت و مبهوت شدم از هدایت پروردگار الله اکبر …

    بعد از اینکه این حرف هارو شنیدم سریع درمورد نتورک توی عقل کل سرچ کردم و نظرات دوستان رو خوندم اونجا دوستان گفته بودن که درسته ادم مهارت بازاریابی رو یاد میگیره ولی یه شغل دائمی نیس و هیچ مهارت خاصی و هیچ تخصصی رو اموزش نمیده.و دیدم واقعا درسته اگه این زمانی رو که صرف میکنم برای اینکار بزارم و مهارتم رو در کار مورد علاقم بیشتر کنم قطعا نتیجه ی خیلی بهتری میگیرم .و از همونجا من فهمیدم که این دودل بودن من درست بوده و خداوند اینطور به بهترین شکل ممکن جواب سوالم رو داد .

    و من خیلی قاطع انصراف دادم و گفتم باید تمام تمرکزم رو بزارم روی کار مورد علاقم وازونجایی که میدونم هرکاری پتانسیل ثروت ساختن رو داره پس قطعا خیلی خیلی پیشرفت میکنم تو کارم .

    این یه تصمیم اساسی بود که برای کسب و کارم گرفتم و بدون اینکه ذره ای تردید کنم علاقم رو انتخاب کردم .

    نمیدونم با چه زبونی از این خدای بسیار دانا و توانا و بزرگ تشکر کنم که به سادگی جواب تمام سوال هامون رو میده اگه از خودش هدایت بخایم و اگه کارهامون رو به خودش بسپاریم .

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم .

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم ازتون که اینقدر خوب هدایت های خداوند رو برامون روشن میکنید جوری که خودمون میتونیم با فکر کردن بهترین تصمیم رو با توجه به هدایت الله بگیریم .

    و سپاسگزارم از شما دوستان عزیز که تا اینجا همراه من بودید .

    خواستم این هدایت اشکار خدای مهربون رو با شما درمیون بزارم تا درک کنید که خداوند چقدر ساده و اسون مارو هدایت میکنه کافیه بهش اعتماد کنیم .و ازکجا بفهمیم که تصمیم درست گرفتیم از احساسمون اگه احساسمون خوبه بدونیم که به هدایت خداوند درست عمل کردیم .

    ومن الان حس خیلی خوبی نسبت به این تصمیمم دارم و میدونم که خیلی زود موفق میشم با توکل به خداوند .

    شب همگی بخیر در پناه الله یکتا باشیم هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه حبیبی گفته:
      مدت عضویت: 732 روز

      سلام زکیه عزیز

      کامنت زیبایت را خواندم چقدر کار خوبی کردی که به احساست عمل کردی و از خداوند هدایت خواستی.

      خودم تقریبا یک سال و 3 ماه داخل نتورک مارکتینگ فعالیت داشتم.

      تقریبا بیشتر از 50 نفر مجموعه ساخته بودم و تیمم در خارج کشور رشد عالی کرده بود.

      خودم افغان هستم وحدودا بیشتر از دوسال میشه ایران اومدم و تونستم آنلاین به کشور خودم تیم بسازم و خلاصه کلی زحمت کشیدم

      شب و روزم رو بهم دوختم کلی دویدم کلی سختی کشیدم زحمت زیاد کشیدم

      ذهنم همیشه درگیر بود.

      طول این یک سال و خورده ای کلا رابطه ام را با دوستان و عزیزانم قطع کرده بودم تفریحاتم رو کنار گذاشته بودم و از همه چی زدم تا در نتورک موفق بشم و به درآمد برسم.

      ولی طبق تجربه ای که دارم سخت‌ترین کار دنیا و بی اساس ترین کار هست نتورک

      چون بر خلاف قانون عمل میکنه

      قانون خدا میگه توانایی تغیر هیچ کسی را نداری ولی در نتورک میگن آدم بیارید ثبت نام کنید و از موفقیت اون ها موفق بشید.

      نتورک میگه از کل زندگیت بزن بیا کار کن. نتورک میگه شب و روزت رو بهم بدوز و از تمام لذت های دنیا دست بکش تا موفق بشی.

      که این ها همه خلاف قانون هست.

      مطمعن باش که مدارت خیلی بالا تر از نتورک هست که حست برات گفت نرو.

      من از ورودم داخل سایت حدودا 3 ماه میشه.

      دقیقاا زمانیکه از فشار کار زیاد نتورک دچار افسرده گی شده بودم چون ذهنم به شدت درگیر بود

      اصلا آرامش نداشتم. شب و روزم رو گم کرده بودم.

      خیلی تحت فشار بودم

      یک شب با خدا صحبت کردم که من چیکار باید بکنم خودت راهی نشانم بده

      من واقعیتش با خداوند رابطه ای خوبی نداشتم و همیشه بیشتر ازینکه رو خدا حساب کنم رو آدم ها حساب میکردم.

      تا اینکه پیش خدا عاجز شدم و گفتم خودت راهی برایم نشان بده.

      تقریبا 15 روز طول کشید راز و نیازم با خدایم و خداوند هدایتم کرد به این سایت الهی و از اون روز به بعد ورق زندگیم برگشت و خدایا هزاران مرتبه شکر گذارم بخاطر لحظه به لحظه آرامش قلبی که دارم.

      من 15 شهریور ماه به قلبم الهام شد که دیگه نتورک کار نکنم.

      ولی دوچار دو دلگی شدید بودم

      بخاطر اینکه نجوا ها می‌آمد سمت من. می‌گفت تو خیلی زحمت کشیدی بیشتر از یک سال زمان گذاشتی کلی مجموعه ساختی ربته باز کردی حیف هست که ویل کنی و از طرفی هم از بس خسته شده بودم توان رفتن به دفتر رو نداشتم خیلی از خدایم هدایتم خواستم تا اینکه دوم مهر ماه هدایت شدم به این سایت و قسمت نشانه هدایتم کلید کردم و خداوند دقیقا در پاسخ برایم گفت که تو بهترین کار کردی که نتورک ویل کردی و اون زمان بود که قلبم به طور واقعی آرام شد

      واز اون روز به بعد اتفاقات خوب آرام آرام به زندگیم شروع شد.و خدارا هزار بار سپاس گذارم.

      البته اینم بگم که در جریان این این یک سال تجربه های زیادی گرفتم و درس های زیادی داد برایم نتورک

      من کلی درس گرفتم من با خیلی آدم های متفاوت آشنا شدم

      من صادرات به افعانستان یاد گرفتم و کلی درس دیگه

      نتورک مارکتینگ جای هست که تو جلساتش حرف مثبت زیاد گفته میشه و به آدم حال خوب میده ولی واقعا کاری هست که نمیشه سرش حساب کرد که میتونه آدم آینده موفقی داشته باشه چون همش سر آدم ها حساب میشه

      یعنی اگر زیر مجموعه و فروش شان نباشه آدم هیچ موفقیتی نداره.

      و من وقتی که تصمیم قطعی گرفتم که دیگه نتورک مارکتینگ فعالیت نکنم.

      بعدا تو فایل های استاد هم متوجه شدم که استاد گفتن همچون کار های خلاف قانون هست.

      البته شرکتی که من کار میکردم شرایطش این بود حالا نمیدانم شما به کدام شرکت میخواستی ثبت نام کنید.

      بعدا که فایل های استاد گوش دادم متوجه شدم که این کار کاملا در تضاد هست با قانون جهان خدایا شکرت.

      خوب به هر حال خدارا صد هزار مرتبه شکررر که وارد سایت الهی شدم کا هر لحظه زندگیم شده آرامش و میتوانم موفقیت را در تمام جنبه های زندگی لمس کنم خدارا سپاس گذارم واقعا قلبا.

      من خودم هنر زیبای خیاطی را دارم

      ک تقریبا 10 سال تجربه دارم

      هم در قسمت آموزش هنر خاطی و هم قست دوخت انواع لباس ها.

      من از سن 14 ساله گی ام به دلیل علاقه ای زیاد رفتم آموزشگاه و هنر خیاطی را یاد گرفتم

      خدایاشکرت.

      من کشور خودم آموزش میدادم خیاطی

      ولی از موقع ک ایران اومدم هنوز آشنا نبودم با شرایط کاری ایران و توسط یک شخصی به نتورک معرفی شدم و یه مدت رفتم اونحا و یکسری درسا گرفتم و الانم خداریا صد هزار مرتبه شکر به کار مورد علاقه ام مشغول هستم و ان شالله به همین زودی ها دست آورده های عالی ام را چه در مورد پول و چه در قسمت روابط و همه جنبه های زندگیم و تغیرات عالی که برایم اتفاق افتاد مینویسم ان الله.

      در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زکیه گفته:
        مدت عضویت: 953 روز

        سلام فاطمه جان خداروشکر که تونستی نجواهای ذهنیت رو هرچند به سختی نادیده بگیری و مقاومت کنی تا بتونی پادر راهی بزاری که بهش علاقه داری .

        منم عاشق کارای هنر و خیاطی هستم و میخام از هنر بافتنی و قالی بافی و خیاطی درامد داشته باشم چون واقعا این سه هنر رو خیلی خیلی دوست دارم .

        و مطمئنم وقتی علاقه باشه ایده های ثروت ساز براحتی به ادم الهام میشه .و ادم میتونه از علاقش پول بسازه .هم لذت ببره هم کلی ثروت وارد زندگیش بشه .

        انشالا توام در کارت پیشرفت کنی و هرروز بیای و از موفقیت هات برامون بنویسی عزیزم .

        در پناه الله یکتا باشیم همگی .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      اکرم ملایی گفته:
      مدت عضویت: 1358 روز

      سلام

      کامنت شما رو خوندم

      دمتون گرم

      تصمیم بسیار درستی گرفتید و واقعا خداروشکر میکنم که هر لحظه ما رو هدایت می کند

      من سابقه کار در نتورک رو دارم اون هم 4 سال

      متاسفانه این انرژی و زمانی دو که اونجا صرف کردم اگه بک جایی دیگه یا فقط هم خانه داری ام رو می کردم باور کنید کلی از زندگیم جلو بودم

      نمی گویم چیزی یاد نگرفتم

      دوره های اموزش دیدم و عزت نفسم بالا رفت و به جای رسید که جلسه بر گزار می کردم و سمینار بر گزار می کردم

      اما 3سال قبل اثلا از جایی که فکر نمی کردیم شرکت از هم پاشید

      اینکه گفتید نشونه دیدی خیلی خوبه هست که بهش توجه کردید

      من اون زمان اثلا تو این مسیر نبودم و یک شخصیت دیگه داشتم

      اتفاقا اون زمان برام نشونه آمد ولی من که نمی دونستم نشونه است باز هی می آمدن مت رو فالو

      یا بهتر بگم پیگیری می کردند تا

      از اخر وارد اون شرکت

      شدم

      و واقعا از دل و جون کار کردم

      و سازمان بزرگی ساختم

      اما با سختی و تلاش بسیار زیاد

      سازمان بالای 3 هزار نفر

      تمام تایمم رو و خانواده ام سر کار بودیم

      که نهایت هم از هم پاشید

      و بعد از اون مسیر و بعد از چند ماهی من اشنا شدم با سایت استاد

      و تو این دوسال واقعا همه چیز عوض شد و واقعا تغییر در شخصیتم در نگاهم صورت گرفت

      و دررزندگیم و دوبار از سر گرفتم

      اون زمان قوانین رو نمی فهمیدم

      یکی از قوانینش که من زیاد بهش برخورد بودم ولی متوجه نشده بودم کار سخت بود

      قانون اینه هر چیزی که سخت پیش می رود بدون اشتباه است بدون یک جا ش می لنگه

      ولی من این رو درک نکرده بودم

      با اینکه اونها بهم میگفتند

      سخترین کار دنیا بازایابی شبکه ای هست

      حالا دارم میفهم

      باز هم خداوروشکر

      که راهم رو پیدا کردم دم شما گرم که به احساستون توجه کردید و به نشون ها

      به همون چیزی که علاقه دارید بچسبید

      راستی یک چیزی من هم علاقه زیاد به بافتنی دارم

      ولی تا حالا نتونستم ازش کسب درامد داشته باشم

      امیدوارم که به موفقیت ها زیادی برسید

      و همیشه شاد سلامت و ثروتمند باشید

      از استاد عزیز و این سایت عالی شان هم سپاسگزارم

      استاد دوستتتتتتت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زکیه گفته:
        مدت عضویت: 953 روز

        سلام اکرم جان .

        مرسی از کامنتی که برام گذاشتی .

        دقیقا منم مثل تو قبل از اشنایی با این مسیر نمیتونستم نشونه هارو بفهمم یعنی اصلا نمیدونستم که اینا همه هدایت خدای بزرگه و نمیدونستم خدا هر لحظه با این نشونه های کوچیک داره مارو به مسیر های عالی هدایت میکنه ولی افسوس ما نمیفهمیم .

        واقعا نمیدونم چطور از استاد عزیزم و مریم جان تشکر کنم که اینقدر حال مارو خوب میکنن و چیزهایی رو بهمون یاد میدن که تو عمرمون نشنیدیم و نفهمیدیم انشالا تنشون همیشه سالم باشه .

        و اینکه من الان تقریبا یه سالی هست که شروع کردم و اتفاقا از روزی که خیلی جدی دارم روی خودم کار میکنم مشتری هامم روز به روز دارن بیشتر میشن .

        کلا عاشق کار با نخ و قیچی و سوزن و قلاب و اینام .

        و واقعا وقتی کار میکنم انگار برام تفریحه و اصلا خسته نمیشم .

        خیلی لذت میبرم .از کارم .

        اگه توام علاقه داری حتما از یه جایی شروع کن مطمئن باش میتونی از علاقت پول بسازی .

        موفق باشی .

        در پناه الله یکتا باشیم همگی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    تیما عبدی گفته:
    مدت عضویت: 723 روز

    5

    روز پنجم از روزشمار تحول زندگی من

    امروز روز اول سال نوی میلادیه. اول ژانویه 2024.

    من دست به اقدام بزرگی که مهاجرت باشه زدم. در واقع به نظرم اومد که شرایط زندگی من در ایران روز به روز داره سخت تر میشه و پیش از اینکه دیگه راهی پیدا نشه، باید دست به اقدام زد. و خدا هم بی نهایت در این راه کمکم کرد و مسیر رو برام هموار کرد. الان 9 ماهی هست که اینجا هستم و سرکار هم میرم. توی فکر یه شغل جدید و درآمد بیشتر از راه های دیگه مثل مشاوره کسب و کار و مهاجرت هستم و برای اونم دارم کارایی انجام میدم. اما نمی دونم چرا فک می کنم از خودم به تنهایی کار برنمیاد. خدا بهم کمک کنه تا توکلمو فقط روی خودش بذارم و از هیچ چیز نترسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1222 روز

    سلام ودرودفراوان به استاد عزیزونازنینم ومریم جون عزیزم.

    تغییر شهامت جسارت میخواهد.

    ینی بایدنواقص وضعفهای خودتو بشناسی وبپذیرشون تا با کسب آگاهی اقدام به تغییر بکنی .

    این حرکت ینی داشتن شهامت وجسارت!

    که هر کسی به این فهم ودرک نمی‌رسه.

    وقتی به آدمهای اطرافم نگاه میکنم ،میبینم تعداد اندکی چنین دیدگاهی دارن که بفهمن بالاخره تو وجودشون در کنار نقاط قوت نقصهایی هم هس .

    تازه وقتی بعضیا میفهمن اما تمایلی به تغییر ندارن .

    بعضیا هم دوس دارن در همین حین تو فکر تغییر خودت باشی تا شبیهشون بشی ینی رفتاری کاملا خودخواهانه .

    خب خداروشکرما از اون دسته افرادی هستیم علاوه برشناسایی نقاط قوتمون ،به نقاط ضعفمون هم آگاهی داریم ودر صدد تغییر اونها به جهت مثبت هستیم .

    من به شخصه که تمامی جسارت وشهامتم رو از طریق راهکارها و ایده ها وقوانینی که استاد آموزش دادن،یاد گرفتم.

    واز این بابت خوشحالم .

    بقدری این تغییرم واضح وآشکاره که ب نظرم تمامی اطرافیانم با منش من آشنا شدن .

    ومیدونن که تو انجام خیلی از کارها جسارت به خرج میدم .

    برای بدست اووردن این جسارت ،خودمون از همه مهمتر هستیم ینی افکار وباورهای ما نقش مهم واساسی در خلق این جسارت دارن .

    تا افکار وباورهامونو نخواهیم تغییر بدیم ،نمیتونیم این جسارت رو بدست بیاریم .

    البته داشتن ایمان واعتمادبه خدای یگانه هم از عوامل موثر این موضوع هستش.

    باید تکیه گاهی مطمئن داشته باشیم تا بتونیم حرکتی بکنیم .

    که خب چ کسی برتر و بهتر ازخدای مهربون وقدرتمندمون !

    همیشه هماهنگی بین ذهن وروحمون که خدای درونمه ،باعث ایجاد وخلق اتفاقات بزرگ وشگفت زده در درون وبیرون زندگیمون میشه .

    کلا برقراری صلح بین ذهن وروح جسارت وشهامتت را بالا میبره.

    هیچ وقت ما به تنهایی نمی‌تونیم رشد وپیشرفت یا تغییر بنیادین داشته باشیم مگر اینکه خدای مهربان هم دخیل باشه .

    جایی که خدا رو داشته باشیم به مراتب خیلی زودتربه اهدافمون میرسیم .

    حالا میخادهر چی باشه .این اهداف تغییرات درونی باشه یا بیرونی.

    فرقی نمیکنه .

    کلا داشتن آرامش باعث ایجادحرکتهای سالم و مناسب میشه.

    هر جایی که این هماهنگی هس ،آرامش برقراره و همین آرامش باعث رفتار وبرخوردسالم میشه بدون اینکه ترس از قضاوت کسی داشته باشی .

    آخه خیلیا دوس دارن یه جاهایی این جسارت رو داشته باشن ومیدونن لازمه که داشته باشن اما بقدری قضاوت‌های وحرفهای مردم روشون تاثیر گذار که قدرت تصمیم گیری درست رو ازشون میگیره که ترجیح میدن بیخیال اون تغییرات بشن وبه همون منوال قبل بگذرونن.

    خداروسپاس میگم من جزع این افراد نیستم .در واقع وجود استاد عامل رسیدن به این درک بزرگ شده .

    شاید باورتون نشه هر جا ترس یا نگرانی سراغم بیاد حرفهای استاد هم همزمان در کنار نجواها ،تو گوشم باعث ایجاد الهامات مثبتی میشه که خدارو شکر اکثر مواقع باورهایی که استاد یادمون دادن غلبه بر این ترسها دارن.اکثر باورهای توحیدی ای که آموزش دیدم به ذهنم خطور می‌کنه .

    باید ترسها کنار برن تا اون شهامت وجسارت نمایان بشه .

    ممکنه هر فردی تو یه زمینه ای نیاز به خرج دادن این جسارت داشته باشه .

    یکی تو زمینه روابط ،یکی تو زمینه ی مالی وکسب وکار ویکی تو حوضه ی سلامتی ویا هر موضوع دیگه !

    هر فردی هدفش باید مشخص باشه که طبق اون هدفش درراستای بدست اووردن اهداف وموفقیتهاش در تمام مراحل با جسارت و شهامت حرکت کنه .

    من به شخصه تمام‌جسارتهاموبرای تغییر هر چیزی از استاد عزیز یاد گرفتم .

    که هر جا جسارت به خرج دادم موفق تر بودم .

    وعملکردهای بهتری از خودم نشون دادم .

    شاید تو اون لحظه ها خیلیا جناح گرفتن ومخالفتی نشون دادن دادن ،اما کم کم متوجه شدن وحتی یه جاهایی تحسینم کردن.

    برای هر تغییری با واکنشی روبرو میشیم اما با کمی صبوری وسکوت واعراض از توجیه وتوضیح دادن به کسی ،نتیجه ی دلخواه ،خودش کلام پر قدرتی برای دیگران خواهد بود.

    که زیر مجموعه ی این جسارت به خرج دادنها فقط در داشتن ایمان به خدا وتوکل به خداست.

    به میزان اعتماد وایمانم به خدا به همون میزان جسارت به خرج میدی وحرکت تازه ای برای رسیدن به هدفت میزنی .

    بنابراین تقویت باورهای توحیدی با استفاده وکسب آگاهی بیشتر ما رو به سمت رشد وپیشرفت سوق میده .

    امیدوارم که همگی بتونیم همیشه و پی در پی تو این زمینه خودمونو رشد بدیم .که اگر دادیم توقع اتفاقات خوب داشته باشیم .

    بدون تغییراتمون به چیزی دست پیدا نمی‌کنیم .

    موفقیت ورشدو پیشرفت نیاز به تغییرشخصیت با جسارت میخواهد.

    وقتی تغییرات لازم صورت گرفت ،کم‌کم شخصیت خوب ما نمایان میشه .

    نگاه همه تغییر می‌کنه .

    توقعات دیگران به جا و به اندازه میشه .

    تکلیف خودمون با خودمون مشخصتر میشه.

    با توجه به دوره ی احساس لیاقت باید بگم حس ارزشمندیمون بالا میره .

    دنیا رو به شکل دیگه ای میبینم .نگرشمون فرق می‌کنه .

    زاویه ی دیدمون نسبت به اتفاقات کلی فرق می‌کنه ودر جهت مثبت هدفگذاری میشه .

    به خودمون ارزش واحترام خاص تری میزاریم.

    اجازه نمی‌دیم وقوع تضاد یا مشکل یا موانعی باعث بهم ریختگی وآشفتگی ذهنمون بشه.

    برای هر کاری می‌دونم راه چاره ای هس که با داشتن آرامش واحساس خوب میتونیم متوجش بشیم.

    لیاقت خودمون رو در خیلی چیزهای نهفته میبینیم که تا حالا دقتی بهش نکرده بودیم .

    آگاهانه خودمون با تغییر باورها ،اتفاقات رو خلق میکنیم .

    پیش فرضهای مثبت خواهیم داشت.

    وقتی اشتباهی،انجام میدیم سریع خودمون رو بدون عذاب وجدان می‌بخشیم .

    خودمونو با کسی مقایسه نمی‌کنیم چون میدونیم مقایسه ما را در جهت افکار منفی میبره واجازه ی رشد دادن رو ‌از ما می‌گیره.

    همیشه تمام تمرکزمون رو خودمون وکارای خودمون باید باشه .

    تکرار وتکرار این باورها کم کم شخصیت ما رو تغییر میده واز ما یه شخص کامل متکی به خودش و قوی میسازه.

    بقدری قوی که هیچ چیزی اونو از پا در نمیاره.

    چون تمام معیار ارزشیش خودشه وخودش.

    اینجاست که اعتماد به نفس وعزت نفسمون چنان بالا میره که احساس رضایت خودمون عامل اصلی آرامشمون خواهد بود.

    استاد جونم ممنون از شما که همه این درک خوبو و درست رو از شما داریم وبس!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: