live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری

منابع مرتبط با این فایل: 

دوره قانون آفرینش

سرفصل های هر بخش از دوره قانون آفرینش به اختصار:

قانون آفرینش بخش 1 | درک قانون توجه و نحوه هماهنگی با این قانون به منظور بهره برداری از قدرت خلق درونی

در شروع مسیر‌ و اولین بخش از دوره قانون آفرینش، مفهوم دقیق‌، عملی و کاربردی‌ای از باور و نقش باورها در خلق شرایط و اتفاقات زندگی را یاد می‌گیری تا این منطق را درک کنی که:

چرا تمامِ داستانِ تغییر زندگی‌، بر تغییر باورها استوار است؟!

چرا باید برای کنترل ورودی های ذهن «جدّیت به خرج بدهی»؟!

و چرا باید بالاترین اولویت را در زندگی ات به این موضوع اختصاص بدهی!

وقتی اصل این موضوع را درک می کنی، آنوقت دیگر یک عالم بدون عمل نخواهی بود. آنوقت دیگر از این آگاهی‌ها، فقط به عنوان یک مُسکن استفاده نمی کنی. بلکه برای اجرای این آگاهی ها تعهدی غیر قابل مذاکره داری. در نتیجه زندگی خود را به گونه ای که می خواهی خلق می کنی و کنترل کاملی بر اتفاقات زندگی ات داری.

قانون آفرینش بخش 2 | قانون درخواست

آگاهی های این بخش از دوره قانون آفرینش‌، کلید ساختنِ باور احساس لیاقت را به ما متذکر می شود. پرورش ریشه ای احساس لیاقت درونی، از «درکِ مهم ترین رابطه ی زندگی‌مان» شروع می شود یعنی از درک رابطه ی دو طرفه ی ما با خداوند یعنی: «درخواست کننده» و «اجابت کننده ی آنچه درخواست شده است» و به طور خلاصه، از توحید؛

آگاهی های این جلسه به وسیله ی توضیح آیات قرآن و  شناختن قوانین جهان‌، منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای توانا شدن در ساختنِ رابطه مان با خداوند به عنوان نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و هم صاحب بخشندگی بی حساب است.

هرچه این آگاهی ها را جدی تر بگیریم و در اجرایشان تعهد به خرج دهیم‌، رابطه ی بی واسطه مان با خداوند(یعنی منبع قدرت ها و نعمت ها) را بیشتر درک می کنیم و هر چه این رابطه بهتر درک شود‌، خالق بهتری برای زندگی دلخواه مان می شویم.

قانون آفرینش بخش 3 | قدرت تجسم خلاق

تجسمِ خلاق یعنی: «جهت  دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها. تجسم خواسته ها، فاصله فرکانسی میان شما و خواسته تان را کم می کند زیرا سیستم ذهن به گونه ای است که  ذهن بین خیال و واقعیت تفاوت قائل نیست. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن امکان پذیری یک خواسته برای ذهن است. نقش تجسم خلاق، کم کردنِ مقاومت های ذهن در برابر حرکت برای تحقق آن خواسته است. زیرا ذهن فقط  کاری را انجام می دهد که آن را امکان پذیر بداند. وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر بداند، آنوقت است که نه تنها در برابر اجرای ایده ها مقاومت نمی کند‌، بلکه توان جسمانی تو را به سمت تحقق آن خواسته، رهبری می کند، انگیزه ها را تقویت می کند و عزم شما را برای تحقق آن خواسته جزم می کند. چون ذهن امکان پذیری آن خواسته را باور می کند.

قانون آفرینش بخش 4 | «قدرت کلام»، سلاحی قدرتمند برای «هدایتِ کانون توجه»

در این بخش‌، استفاده عملی از این قدرت درونی برای خلق خواسته ها را می آموزیم. ما در این بخش یاد می گیریم تا از قدرت کلام مان‌، برای ساختن باورهای قدرتمند کننده بهره برداری کنیم. باورهای قدرتمند کننده ای که مرتباً کانون توجه ما را تصحیح می کنند. یعنی به ما قدرت اعراض از ناخواسته‌ها و توجه به خواسته ها را می دهند. زیرا عادتِ ذهن، متمرکز شدن بر وجه ناخواسته ی هر موضوعی است مگر اینکه شما آگاهانه ذهن را برای توجه به خواسته ها، تربیت کنی. هدف این بخش از دوره قانون آفرینش رسیدن به این توانایی های درونی است:

استفاده آگاهانه از قدرت کلام‌ برای کنترل ذهن؛

“استفاده از قدرت کلام” برای ساختن عادت رفتاری قدرتمند کننده ی جدیدی  که تکرار آنها، آرام آرام شخصیت ما را به گونه ای تغییر می دهد که وارد مدار خواسته ها شویم و در این مدار بمانیم.

قانون آفرینش بخش 5 | مهارت در بهره برداری از توانایی های درونی بوسیله “سوالات توانمند کننده”

مکانیزم خودکارِ ذهن برای توجه به یک موضوع، سوال کردن و پاسخ دادن به آن سوالات است. اما ذهن، به صورت پیش فرض از سوالات محدود کننده استفاده می کند. ذهن به صورت ناخودآگاه، با پرسیدن سوالات محدودکننده‌، ما را در معرض ترس از مشکلات احتمالی ای قرار می دهد که شاید در مسیر ما رخ بدهد و به این شکل، به ما احساس ناتوانی، احساس قربانی بودن و ضعف قرار می دهد‌، قدرت تغییر و بهبودِ شرایط زندگی‌مانی را از ما می گیرد و در دست عواملی بیرون از ما قرار می دهد که نه کنترلی بر آن عوامل داریم و نه توانایی تغییر آنها را.

پاسخ ذهن به سوالات محدودکننده، همیشه به جای یک راهکار برای حل مسئله،یک توجیه است برای: حرکت نکردن و پذیرفتنِ آن ناخواسته به عنوان سرنوشت.

اگر آگاهانه‌، گفتگوهای ذهنی ات را برای مدتی معین رَصد کنی‌، متوجه می شوی که این گفتگوها اکثراً تمایل به پرسیدنِ سوالات محدود کننده دارند. به همین دلیل است که اکثراً درباره تحقق اهدافی که داری و ساختنِ شرایط دلخوهی که دوست داری، احساسِ ناتوانی می کنی. آنهم به عنوان موجودی که همه ی پتانسیل های لازم برای خلق شرایط دلخواه را در وجود خود دارد. اما حالا اینجا هستیم تا این چرخه را برعکس کنیم. 

ما می‌خواهیم به کمک آگاهی های جلسات این بخش‌ از دوره قانون آفرینش، با پرسیدن سوالات قدرتمند کننده، قدرت خلق درونی خود را فعال کنیم و «پرسیدنِ سوالات توانمند کننده» را تبدیل به عادت رفتاری و شخصیت مان کنیم. سوالاتی که به ما قدرت، اطمینان و جسارت برای قدم برداشتن و هدایت شدن در جهتِ تغییر و بهبود اوضاع را می دهد. این عادت‌ سازنده به گونه ای کانون توجه مان را جهت دهی می کند که: توانایی های درونی‌ِ ما را برای حل مسائل پیش رو و خلق خواسته هایمان «فراخوانی» می کند. زیرا پاسخ ذهن به سوالات قدرتمند کننده، راهکاری انگیزاننده و ثمربخش برای حل مسئله است.

قانون آفرینش بخش 6 | تقسیم کار با خداوند

ما در این بخش از دوره قانون آفرینش، تقسیم کار با خداوند را در عمل تمرین می کنیم. یعنی در عمل تمرین می کنیم تا خداوند را به عنوان مدیر‌، مسئول و راهنمای زندگی خود قرار دهیم. در این بخش، توکل بر خداوند را تمرین می‌کنیم. این بخش اصول مهمی را به شما می آموزد که باید به صورت دقیق رعایت شود تا نتیجه بدهد.

در این بخش، ما وظایف سمت خودمان و وظایف سمت خداوند را می‌شناسیم و با انجام وظایف سمت خودمان‌، تسلیم بودن در برابر خداوند و توکل به معنای واقعی را در عمل اجرا می‌کنیم. 

در این بخش با درک وظایف سمت خداوند‌، اعتماد به نفس‌، ایمان و احساس لیاقت‌مان را پرورش می‌دهیم و توکل کردن به این نیرو را در عمل تمرین می کنیم. 

هرچه ماهیت آگاهی های این بخش را بهتر درک می‌کنیم‌، خداوند را بهتر می‌شناسیم. رابطه‌ی خودمان با این نیرو را عمیق تر می‌کنیم. در نتیجه این آگاهی ها، جزو شیوه‌ی زندگی مان می‌شود. آنوقت است که در تمام امورات زندگی، با خداوند تقسیم کار می کنیم و در یک کلام روی شانه خداوند می نشینیم.

قانون آفرینش بخش 7 | سیستم هدایتگر درون

ما از 2 طریق می توانیم، به شناختی قابل اطمینان درباره جایگاه فرکانسی مان برسیم:

اول: اتفاقاتی که غالبا در زندگی تجربه می کنیم بازتابی از اساس فرکانس هایمان است: به این معنا که اگر مرتباً در حال تجربه کمبودها (خواه در هر جنبه ای: کمبود پول‌، کمبود محبت‌، کمبود سلامتی و …) هستی یعنی اساس باورهای شما در آن جنبه‌، کمبود است. در نتیجه کانون توجه شما‌، اساساً معطوف بر ناخواسته ها‌، موانع و کمبود هاست.

دوم: “جنسِ احساسی” که غالباً تجربه می کنی.

آگاهی های این بخش، تمرکز دارد بر موضوع دوم. یعنی کنترل اتفاقات زندگی از طریق جدی گرفتنِ پیغام های هدایتگرانه احساس مان، تواناتر شدن در کنترل ذهن و جهت دهی آگاهانه ی کانون توجه‌ به گونه ای که به احساس بهتر برسیم و مدت زمانِ بیشتری در احساس بهتر‌ بمانیم. در نتیجه، طبق قانون احساس خوب = اتفاقات دلخواهِ بیشتری را تجربه کنیم.

همچنین آگاهی های این بخش تمرکز دارد بر: به شناخت رسیدن درباره اینکه آیا با خواسته خود هم جهت هستی یا در مسیر خلاف جهت با خواسته خود حرکت می کنی. این کار از طریق آگاه بودن از احساس غالبی که تجربه می کنیم، انحام می شود. “احساسِ ما”، راهنمای درونیِ ماست. یعنی معیاری است برای تشخیصِ هم جهت بودن یا خلاف جهت بودن با منبع. معیاری است برای تشخیص:

پیروی از هدایت های منبع (احساس خوب)

یا نادیده گرفتنِ آن هدایت ها (احساس بد)

طبق قانون: لازمه ی رسیدن به خواسته ها، ماندن در احساس خوب است و ماندن در احساس خوب حاصلِ برنامه ریزی ذهن بوسیله ی باورهای قدرتمند کننده و هم جهت با خواسته است. این بخش از دوره قانون آفرینش، منطق های قرآن را درباره اصل و اساس قانون یعنی احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد، با بررسی آیاتی با ریشه «ح ز ن» توضیح می دهد. درک این منطق ها، خطرِ ماندن در احساس بد و صدماتِ ناشی از این ناهماهنگی فرکانسی را برای ما واضح می کند. یعنی تعهدی در ما ایجاد می کند تا این قانون را بیشتر جدی بگیریم و برای هماهنگ ماندن با این قانون، متعهد تر باشیم.

قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها

آنچه در بخش هشتم از دوره قانون آفرینش یاد می گیریم – که ما نتیجه ی آن را “هماهنگی با خداوند” نامیده ایم – شامل:

توانایی کنترل ذهن هنگام برخورد با تضادها (به معنای تمرکز بر راه حل ها و اعراض از ناخواسته ها)؛

تمرکز بر خواسته هایی که از دل آن تضادها برایمان واضح شده است و اقدام در جهت تحقق آن خواسته ها؛

ساختنِ شرایط دلخواه در زندگی به کمک مدیریتِ آگاهانه ی کانون توجه مان.

قانون آفرینش بخش 9 و10 | مهمترین رابطه زندگی من

آگاهی ها و تمرینات بخش دهم به عنوان آخرین بخش، تمرکز دارد بر:

چگونگی‌ِ ساختن مهمترین رابطه ی زندگی مان؛

تقویت قوه الهامات در وجودمان و استفاده از این نیروی درونی برای هدایت به مسیر هم جهت با خواسته ها؛

ماموریت آگاهی های این بخش از قانون آفرینش‌، رسیدن به خودشناسی است تا بتوانید آبشخور رفتارها و عادت هایتان را بشناسید و اگر اساس آن رفتارها محدودکننده هستند‌، این ضعف شخصیتی را با ایجاد باورهای قدرتمند کننده، اصلاح کنید


اطلاعات کامل درباره  محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

سایر قسمت های live با استاد عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری
    157MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری
    25MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

217 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 1
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1346 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ۚ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿٢٢الزمر﴾

    آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده است، و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است،پس وای بر آنان که دل هایشان از یاد کردن خدا سخت است، اینان در گمراهی آشکار هستند.

    اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٢٣ الزمر﴾

    خدا نیکوترین سخن را نازل کرد، کتابی که شبیه یکدیگر است، مشتمل بر داستان های پندآموزاست؛ از شنیدن آیاتش پوست کسانی که از پروردگارشان می هراسند به هم جمع می شود، آن گاه پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم می گردد و آرامش می یابد. این هدایت خداست که هر که را بخواهد به آن راهنمایی می کند؛ و هر که را خدا گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود.

    =======================================================================================

    خدای عزیز و شیرین ودلبرم،آفتابِ دل انگیز پائیزی،آسمونِ آبیِ چشم نواز،روشنی قلبم،صاحب و خالق و فرمانروای من،من به تو و به کمک تو و به نور تو و به هرخیری که از سمت تو به من برسه سخت فقیرم،خدایا از نجواهای ذهنم به تو پناه میبرم،از هر کمبود و ناخواسته اعراض میکنم و ازت میخوام کمکم کنی که برای رضایت تو و برای آرامش قلبم بنویسم .میخوام جهانم رو از همه چیز خالی کنم،چراغِ ذهنم رو خاموش کنم و با ندای آرامش بخش قلبم بنویسم.ازت ممنونم که این صلات رو مایه ی رشد من و خروج هرچه بیشتر از مسیرِ پرمقاومت ذهنی و نزدیک و نزدیکتر شدن به مسیرِ صراط المستقیم قرار میدی و راه رو برام هموارتر و قدم هارو برام روشن وروشن ترمیکنی،هرچقدر شیطان در ذهنم داره تموم تلاشش رو میکنه من رو از نوشتن منصرف کنه ولی من میدونم فقط باید روم ازش برگردونم و تلاش کنم روی صدای قلبم تمرکز کنم تا باهاش هم آهنگ و هم نوا بشم.ازت ممنونم خدا و مرسی که مثل همیشه در خط به خط این کامنت در کنارم هستی.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم

    سلام به استاد شایسته جانم

    سلام به دوستانِ توحیدیِ عزیزم مقیم در غار حرا

    خداروصدهزار مرتبه شکر که دارم مینویسم،خدا میدونه همین الآن شیطان داره از چه راه هایی،چه تلاش هایی میکنه که من رو از نوشتن بازداره ولی تا اینجا که موفق شدم انشالله که بالاخره روش رو کم میکنه و مثل همیشه میره رد کارش!

    استاد جان،از همزمانی هایی که داره اتفاق میفته،متوجه شدم که دارم کم کم روی ریل قرار میگیرم و تلاش برای برگشت به فرکانس سپاسگزاری داره جواب میده!استاد من میفهمم اون احساسِ سپاسگزاری که با هر کلمه ش صورتت خیس اشک میشه چه مداریه!

    الان که یکم ازش دور افتادم میفهمم چه گوهری رو داشتم از دست میدادم و خداروشکر خداوند در تموم طول این مسیر در کنارم بوده و تا به الآن در هر شرایطی بودم استمرار در اجرای قانون درعمل نزاشته من خیلی چک و لگدی بشم و سریع برگشتم به مسیر درست و اوضاع رو تحت کنترل خودم قرار دادم.

    اصلا چی شد که من از مسیر سپاسگزاری درومدم؟!

    ماجرا ازونجا شروع شد که من در مسیر درست طبق قوانین داشتم خیلی خوب پیش میرفتم و بخاطر تعهد خودم کلی اتفاق خوب برام افتادو توی همین مسیر خداوند 2 تا وعده بهم داد!انقدر این دوتا وعده ی الهی برام شگفت انگیز بود که من در رویایِ رویامم نمیتونستم بهش فکر کنم!الهامات خیلی واضح و روشن بود!بهم گفت اگر همین مسیرو ادامه بدی،تو قطعا به این نتیجه میرسی!اصلا من دیگه روی زمین که نه! توی آسمون ها راه میرفتم…

    اما یکم بعد چه اتفاقی افتاد!

    من از مسیر سپاسگزاری کم کم خارج شدم و افتادم تو مسیرطلبکاری از خداوند!

    که الا و بلا!من میخوام اینایی که گفتی رو همین الان داشته باشم!دیگه حواسم به نعمت های اطرافم نبود!دیگه فکر میکردم اینا که عادیه داشتنش!من اونو میخوام!اونو بهم بده!

    و یواش…یواش…از مسیر صراط المستقیم خارج و به سمت جاده خاکی متمایل شدم!

    حالا درسته ازونجایی که خیلی خوب روی خودم کار کردم،هیچ وقت به اونجا نکشید که برم ته دره!

    اما به قول استاد!

    از طریق نتایجم میفهمیدم مسیرم داره اشتباهی میره!

    خلاصه یک روز با خودم نشستم سر میز مذاکره!

    پرسیدم :سعیده توی چی میخوای!؟

    جواب دادم : این و این!

    پرسیدم: آیا این چیزهایی که میگی رو خودت قبلا بهش فکر میکردی که داشته باشیش؟!یا همه ش الهامات خداوند بود و بهت وعده داد؟!

    جواب دادم: نه من در رویایِ رویامم بهش فکر نمیکردم!

    پرسیدم:پس چرا برای چیزی که خودت هیچ ایده ای براش نداشتی و خداوند از رحمت خودش بهت بشارت داد،به جای سپاسگزاری،از خدا طلبکار شدی؟!

    هیچ جوابی نداشتم براش!سوال کاملا منطقی بود!و من فهمیدم دارم خودم مسیر رو اشتباهی میرم!

    این خودشناسی و بررسی خودم و افکارم و خواسته ها و عملکردمم رو هم از شما یاد گرفتم استاد،شما یک جایی گفتید من خودمو خیلی خوب میشناسم،خیلی رو راستم با خودم!اونجاهایی که دارم خوب عمل میکنم رو میدونم،و دور از جونتون،اونجایی که دارم عوضی بازی درمیارم هم میفهمم!

    خب من فهمیدم کاملا که دارم عوضی بازی درمیارم!من فهمیدم دارم بی ایمان میشم!من فهمیدم به جای سپاسگزاری دارم کافر میشم!و خداروشکر بازهم دارم خیلی زود فرمون ماشینم رو میچرخونم به سمت درست …

    به قول شما تو جلسه 3 روانشناسی ثروت:

    کشتی ها هم تا به مقصد برسند،یک خط مستقیم نمیرن!یکم از مسیر خارج میشن،باز برمیگردن و هی اصلاح مسیر میکنندولی ازونجایی که در مدت زمان بیشتری توی مسیر درست هستند،بالاخره به مقصد اصلی میرسند!

    منم دارم تلاشمو میکنم دوباره وارد مدار سپاسگزاری بشم،مثل اون روز هایی که با اینکه شیفت های سنگین icu میرفتم،دست تنها دوتا بچه رو بزرگ میکردم و توی یک شهر غریب بودم ولی وقتی دفترم رو باز میکردم و مینوشتم خداجونم سلام…اشکام روی صورتم سرازیر میشد …اون احساس رو با هیچی نمیتونم عوضش کنم.احساسِ سرمستیِ بندگی الله،عشق بازی با رب و روحی که به پرواز درمیومد و دلش میخواست از جسمم جدا بشه و به اصلش وصل بشه….

    این کلمات رو فقط اونایی درک میکنند که این جنس احساس رو تجربه کرده باشند…و خدا فقط میدونه چقدر دلم برای اون مدار تنگ شده …

    منم سرگشته حیرانت؛ ای دوست

    کنم یک باره جان؛ قربانت، ای دوست…

    خلیل آسا؛ زِ شوقِ وصلِ کویت

    دهم سر؛ بر سرِ پیمانت، ای دوست…

    دلی دارم؛ در آتش، خانه کرده

    میانِ شعله‌ ها؛ کاشانه کرده…

    دلی دارم؛ که از شوقِ وصالت

    وجودم را زِ غم؛ ویرانه کرده…

    استاد جان اومده بودم برات از عملکرد های جدیدم بنویسم،اومده بودم برات از قرآن بنویسم،از اتفاقاتی که سر پایان نامه ی کارشناسی ارشد حوزه ی مادرم رخ داد!از آیه هایی که بهش نشون دادم و براش توضیح دادم…ولی حتی استاد راهنماهاش گفتن این مطالب برات سنگینه تو از پسش برنمیای!!!مادری که 15 ساله توی حوزه داره درس علوم قرآنی میخونه،مطالبی که من عین آب خوردن از شما توی این 3 سال یاد گرفتم رو نمیتونست درک کنه ….

    دلم میخواست براتون توضیح بدم که خودتون کیف کنید چه شاگردهای قرآن پژوهی تحویل جامعه دادید ….ولی باز هم اشکام نمیزاره صفحه ی لپ تاپ رو درست ببینم….اشک هایی که از سر دلتنگیِ آغوش خداست…احساس میکنم سال هاست مادرم رو توی یک بازار گم کردم و الان دارم در به در دنبالش میگردم …

    خدایا دستِ بنده ت رو بگیر و دوباره روحم رو پاک کن و به اصلِ خودت وصلش کن.

    خدایا من به تو فقیرم.به تو نیازمندم.دلم برای آغوشت خیلی تنگ شده خدا،من تو بازار گم شدم و دارم تموم تلاشمو میکنم تا پیدات کنم،نزار بیشتر ازین سردرگم بمونم،تلاش های بنده ی ضعیفت رو بپذیر و خودت یکبار دیگه آغوشت رو برام باز کن.همین …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 254 رای: