مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال 87 | قسمت 1

سلام و درود به استاد شیرین تر از عسل – قبل از هر چیز استاد یه شیرینی و مهری در شماست که فکر میکنم در ناخودآگاهتونه و در ذات شماست من حتی وقتی همون فایل معروف و و ویدیو شما رو تو بندرعباس دیدم اون شیرینی و یک صداقت ذاتی رو در شما از اون روز دیدم تا به امروز – اولا که واقعا باورنکردنی هست تو 6 ماه از یک کلاس شروع کنید اونم تو بندرعباس و برسید به سمینار در تهران و آفرین به شما استاد عزیز و برای من که بچه شهرستانم و یاد روزایی که به تهران اومدم میفتم فقط چند سالی طول کشید بتونم خودمو پیدا کنم تو این محیط جدید و بزرگ پایتخت و آفرین به شما و احسنت به اعتماد به نفستون که خیلی صادقانه همینو تو جلسه جلوی جمع گفتید و بازم میگم من حس میکنم این صداقت و رو راستی در وجود شماست و یه نکته دیگه به نظر من طلایی ترین بخش این سخنرانی ثانیه 21 هست که خیلی مجکم و با اراده و با صلابت میگید من در حرکتم – حاضرم قسم بخورم هیچ کسی تو اون جلسه حرف شما رو اون طوری که باید متوجه نشده چون من با دیدن اوضاع امروزتون و موفقیت های بی شمارتون بعد از سه بار گوش دادن این فایل این ثانیه طلایی به جانم نشست پیامش و چقدر مصمم و بااراده این جمله رو گفتید با اینکه همونطور که توضیح داید اون زمان درگیر مسائل مالی مختلفی بودید ولی دقیقا به قانون عمل کردید و به راهتون ایمان داشتید و به جای دیدن شرایط حالتون که شاید حتی اجاره سالن کنفرانس هم تامین نمیشده ولی دقیقا به زیبایی ها توجه کردید و به این نکته طلایی که وقتی میشه با گذشت 6 ماه بیایید و چنین سمیناری برگزار کنید اونم 21 روزه اونم کسی که به قول خودتون حتی میدان ولیعصر رو نمیشناسه – پس میشه و شد و تونستید و من عاشق این عبارتم که تو سرتیتر فایل هاتون هست و فرمودید ایمانی که عمل می آورد و شما و زندگیتون مصداق تمام و کمال این عبارت هستش – افتخار میکنم به شاگردیتون استاد وقتی خیلی با اعتماد به نفس جلوی اون جمع عنوان میکنید بچه روستا هستید و خیلی صادقانه میگید فقط 6 ماهه شروع کردید و خیلی با قدرت میگید هر کی تمرین نکنه بره پولشو پس بگیره در صورتی که الان ما میدونیم تو چه وضعیت مالی بودید ولی این ایمان به راه و قانون و عمل به اون و اون عشقی که کامل میشه حس کرد در شما که به مسیر داشتید و درسته که مسیر رو کامل طی نکردید ولی وقتی دیدید که میشود بعد از 6 ماه از دانشگاه بندرعباس به سمینار در تهران رسید شما دقیقا به خوبی ها تمرکز کریدد و نکات مثبت رو دیدید و نه مسائل مالی و بدهکاری و اجاره سالن و چالش های اینچنینی و همین که به ما مرتب میگید از مسیر لذت ببرید و پله ها رو یکی یکی طی کنید و به موفقیت ها و نتایجتون توجه کنید رو ما در عملتون می بینیم و این صداقت و زلالی و پاکی بی نظیر شما استاد عزیزم چه در دیروز و چه در امروز هیچ فرقی نکرده به نظر من – یعنی اون عشق و اون استاد عباس منش جوان تر که میگه من در حرکتم رو می بینم و مقایسه میکنم با استاد عباس منش فعلی همون عشق و همون تشنگی برای موفقیت و در حرکت بودن رو الان هم بعد از این همه نتایج بزرگ درک میکنم و این از ظرف و ظرفیت بی نهایت و اون حس خداجوی و خداگونه شما ناشی میشه به نظر من که شما در مسیر اون قرار گرفتید و من و امثال بنده هم به دنبال شما و واقعا من خودم یه ویلا که تو شمال خریدم با یه ماشین و یه خونه اجاره ای حس کردم همه دنیا رو دارم و از انگیزه خالی شدم و نتایجش رو هم البته دیدم و به قول شما سیلی هاشم خوردم ولی الان استادم رو می بینم با این نتایجی که هیچ کسی رو من ندیدم که بهش حتی نزدیک شده باشه بازم در حال حرکت و بازهم تشنه نعمت و فقط اینو میتونم بگم از زبان خودتون تو یکی از فایل ها از زبان حضرت موسی که پرورگارا من تسلیم تو ام و به هر خیری که از جانب تو رسید فقیرم و واقعا این جمله رو من نوشتم و در روز صدها بار تکرار میکنم و از خود بی خود میشم با احساسی که این جمله بهم میده و شما الگوی کامل این فقر در برابر نعمت های خداوندید که هر لحظه در حال دریافتید و باز هم میخوایید و هنوز در حرکتید و خدارو شکر میکنم برای هر کلمه که از زبان شما شنیدم استاد عزیزم و عاشقتونم و نمیتونم با کلمات احساسی رو که بهتون دارم بیان کنم ….