عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام به سعیده نازنین و توحیدی خدا که من عاشق این عشق بازیت با خداوند هستم.امروز شرکت شیفت عصر هستم و خط کاریمون ساعت 7خابید و چون روز مادر هست همه رفتن خونه سرپرستمون زنگم زد گفت نمی خای بری دودل بودم ولی یه حسی بهم گفت بگو نه گفتم نه می مونم وتوی قسمت خودم تنها هیچکس نیست یه کار کوچولو داشتم در حین انجامش یه آهنگ گوش دادم و 2ساعت قبلشم دعای کمیل که استاد می خونه رو گوش داده بودم کارم که تمام شد اومدم توی سایت که ادامه کامنت اقای عطارروشن توی فایل عادتی که زندگی شمارو برای همیشه تغیر میدهد رو بخونم گفتم خدایا خیلی دلم برای خانم شهریاری تنگ شده گوشیم رو بازکردم و زدم برای ادامه کامنت که اومد روی این جمله(پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان رو انکار می کنید)تا اینو دیدم گفتم به خدا این کامنت برای خانم شهریاری اومدم با لاتارسیدم به اول کامنت دیدم بله کامنت خودته اشکام جاری شد که خدایا نزاشتی به چند لحظه بکشه یعنی تو انقدر حی و شنوایی شروع کرم به خوندن دیگه این اشک بند نمیومد توی همین کامنتت بارها خدا بهم اشاره کرد که من حواسم بهت هست زهر که میخاستم بیام شرکت تو مسیر تا به ایستگاه برسم بارها این ایه تو ذهنم تکار می شد که (یاایهاالذین آمنوآمنو)که شما روش تاکید کرده بودیداز دیروز به خاطر یه موضوع مالی یکم دپرس بودم که شروع کامنتت این بود( پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان رو انکار می کنید) دیدم از دیروز تا الان خیلی از نعمت ها رو انکار کردم.بعد از دعای کمیل و امام علی گفتی دیدم عصر خودمم که دعا گوش میدادم دقیقا حواسم به این قسمت از ترجمه ها بود منم چون مستاجر هستم امروز باخانمم در مورد خونه صحبت میکردیم خانمم میگفت کاش یکم درامدت بیشتر بود میرفتیم یه جای بهتر اجاره میکردیم که شمام به خونه اشاره کرده بودید آخر کامنتت از نرفتن به باغ توت فرنگی گفتی و اینکه باید تنها باش و با خدا صحبت کنی یادم اومد که منم نباید میرفتم خونه و اینجا توی تنهایی نزدیک 2ساعته دارم از کامنتت لذت میبرم و یه جاههایی دیگه از شدت لذت داد میزدم و با خدا صحبت میکردم خلاصه که امشب شب مادرها بود و منم از همینجا این شب رو به شما و همه مادرهای نازنین و خانم های سایت تبریک میگم و خدا به وسیله کامنت شما به من یه هدیه عالی دادو یه 2ساعتی غرق نور بودم ازت سپاسگزارم که همیشه ازت یاد میگیرم و انرژیم مثبت 10000میشه اونجام که با اقا افلاطون صحبت میکردیدد خیلی دلم خاست که کاش منم نزدیک شما بودم و میشد از نزدیک شما عزیزان رو میدیدم که حتما در زمان مناسب اتفاق میوفته خیلی دوستون دارم و از خداوند درخاست میکنم که همیشه درآرامش باشی با قلب سلیم شاد و پیروز باشی