عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1

بنام خداوند بخشنده ومهربان

سلام ودرود فراوان به استاد عزیزم ومریم بانوی شایسته ودوستان ارزشمندم

خداراسپاسگزارم که در مدار دریافت آگاهی‌های این فایل ارزشمند قرار گرفتم

قبل از این هم از زمان آشنایی در فایلهای مختلف شنیده بودم که به هرچه توجه کنی شرایط واتفاقاتی بر پایه واساس همان را به زندگیت دعوت میکنید قانونی که یاد گرفته بودم ولی خیلی زود فراموش میکردم فقط این قانون را پذیرفته بودم وبارها وبارها در زندگیم شاهد اتفاقات ناجالبی بودم که وقتی در آن دقیق میشدم متوجه علت آن میشدم دوباره چند روز سعی می‌کردم به زیبایی ها توجه کنم همین که اوضاع خوب می‌شد یادم میرفت

سال گذشته بخاطر شرایط ناجالبی که داشتم وخانه مادرم بودم وتصمیم گرفتم الان که وقت آزاد بیشتری دارم تمرکز را بزارم روی سایت وفایلهای رایگان بعد یه روز گفتم خب الان چی اینجا تو این اتاق هست که به من حس خوب بده همان لحظه بوی نان تازه ای که مامانم تو حیاط می‌پخت را فهمیدم وبا آن بوی نان تازه زنده شدم وانرژی گرفتم تا نکات بیشتری پیدا کنم وبعد صدای خروسی که تازه آواز خواندن را یاد گرفته بود وروز بعد شد بزغاله های کوچولویی که تازه بدنیا آمده بودند ،لبخند همسرم،لبخند پدرم ،محبت بی دریغ مادرم،لبخند داداشام ،محبت خواهرزاده ام وچند روز بعد سریال سفر به دور آمریکا سری سوم شروع شد ومن توجه ام را گذاشتم به این فایلها در مورد زیبایی ها صحبت کردن تحسین کردن ونوشتن در مورد آنها به همین منوال شرایطم به طرز فوق العاده ای رو به بهبودی پیش رفت که رفتم منزل خودم استاد شما در بعضی از فایلها از شرایط بندرعباس که هوای گرم وشرجی داره وشرایط قم که یه استان کویری وخشک هست گفتید دقیقا وقتی فایلهای سفر به دور آمریکا را نگاه میکردم میگفتم آخه یزد سرسبزی داره که من توجه کنم چه زیبایی داره ولی با تمام این تفاسیر سعی کردم به کوچکترین چیز، توجه کنم وآن را زیبا ببینم به گنجشک‌های کنار پیاده رو که سالها وماهها وروز های زیادی دیده بودم وبی توجه گذشته بودم وقتی سعی کردم آگاهانه در هر چیزی به دنبال زیبایی باشم جهان هم در همان استان یزد ،شهرستان میبد واردکان زیبایی‌های بیشتری را به من نشان داد وقتی آن گنجشکها را نگاه میکردم به خودم میگفتم خدای من چرا تا حالا من متوجه زیبایی منحصر بفرد اینا نشدم چرا فکر میکردم زیبایی چیز جدا از اینهاست یه چیزی که با همه چی فرق داشته باشه هروقت آسمان را نگاه میکردم تصویر آسمان فایلهای سفر به دور آمریکا برام زنده می‌شد وجالب اینکه در طول مسیر که پیش میرفتم آن آسمان که تا روز قبلش برام بی روح وکم رنگ بود به طرز جادویی فوق‌العاده زیبا می‌شد ابرها به گونه ای در هم تنیده می‌شدند که نمی تونستم تصور این زیبایی را بکنم گل‌های کنار بلوار هر روز زیباتر وشادتر می‌شدند ومن هر دفعه که کنار اینها رد می شدم یه حس ناب سپاسگزاری وجودم را می‌گرفت واز آن روز سعی کردم آگاهانه توجه ام را بزارم روی زیبایی ها حتی درختانی که الان در فصل زمستان لخت وعریان شدند دیروز وقتی که از کنار آنها رد می شدم گفتم فهیمه اینا همیشه بوده ولی تو توجه نکردی ببین حتی این شاخه های عریان چه زیبایی ونظم خاصی دارند، ببین آن درخت که هنوز برگ داره ببین چه تنوعی از رنگ را بخود گرفته بخودم گفتم کور بودی فهیمه

واستاد من هر چه به زیبایی های بیشتر توجه میکردم شرایط زمانی ومکانی ام جوری پیش می رفت که اکثر وقتا ناظر غروب زیبای خورشید باشم با آن هارمونی رنگ نارنجی اطرافش حتی یک شب همسرم یه مسیری را اشتباه رفت من تو آن مسیر بلواری از درختان فوق‌العاده زیبا دیدم گفتم رضا اینجا کجاست گفت این همان خیابان است که دفعه قبل با دوستم آمدیم ولی من متحیر این زیبایی بودم که همسرم گفت چی شد گفتم هیچی واقعا زیباست گفت آره خیلی قشنگه

ومن با توجه به زیبایی ها استاد جان که بیشتر دوست دارم در موردش با خودم صحبت کنم وتحسین کنم هر روز احساس خیلی خوبی دارم آرامشی که دارم ،ونعمتهایی که هر روز به زندگی ام وارد میشه قابل مقایسه باقبل نیست واینها نتیجه توجه به زیباییها وتحسین کردن آنهاست

درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت