دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
خداوند را سپاسگزارم که همیشه در بهترین زمان، بهترین شرایط را در مسیر زندگی ام قرار می دهد.
امروز که آخرین جلسه از سریال مصاحبه خودم با استاد عباس منش رو دیدم احساس دلتنگی کردم و دوست داشتم این سریال ادامه پیدا می کرد.
شاید عجیب باشه ولی از وقتی استاد عباس منش عزیز لطف کردند و ویدیو نتایج من رو به همراه توضیحات فوق العاده و تکمیلی روی سایت قرار دادند حال و هوای زندگی من تغییر کرد.
با دیدن اولین قسمت چنان عاشق این سریال شدم که هر روز منتظر قسمت بعدی بودم و از این نظر می گم برام عجیبه که من فایل کامل و اصلی رو دارم ولی دیدن این ویدیو از سایت استاد عباس منش خیلی برام جذاب بود.
یه جاهایی اشک تو چشام جمع می شد،یه جاهایی از شنیدن توضیحات استاد عزیز لذت می بردم و چند ساعت بعد از هر قسمت از خوندن نوشته های دوستانم احساس فوق العاده ای تجربه می کردم.
دلیل اینکه مثل همه دوستانم از دیدن این ویدیوها لذت می بردم و منتظر قسمت بعدی بودم اینه که موقع تماشا کردن فکر نمیکردم دارم به خودم نگاه می کنم و محو داستان هدایت و اتفاقاتی که به لطف خدا در زندگی ام رخ داده بود می شدم.
خداوند وعده داده است که: کار نیک شما را 10 برابر می کنیم و کار بد شما را یکی حساب می کنیم.
بارها در زندگی ام تجربه کردم که خداوند خیلی بیشتر از ده برابر سعی و تلاش من نتیجه وارد زندگی ام کرده و این موضوع درباره سریال نتایج من هم صدق می کند.
هیچوقت تصور نمی کردم ضبط کردن این ویدیو تا این حد موجب احساس خوب و برکت در زندگی ام شود.
وقتی اولین قسمت از نتایج من روی سایت قرار گرفت، دیدن عبارت نتایج دوستان در بالای ویدیو این احساس را در من ایجاد کرد که گویی از دنیای ابدی در حال تماشای نتیجه افکار و اعمال خودم هستم.
احساس عجیبی بود که تا حالا تجربه نکرده بودم. خودم،درحال تماشای فیلم نتایج زندگی ام بودم. این اولین بار در زندگی ام است که ساعت ها محو تماشای خودم شده بودم.
با دیدن عبارت tasvirkhani.com کنار تصویر خودم احساس غرور کردم و به خودم احسنت گفتم که به وعده ای که سال 93 با خودم کرده بودم عمل کردم.
چند روز بعد از آشنایی با شما استاد عزیز به قدری شیفته و عاشق کلام و مرام و مسیر شما شده بودم که با خودم عهد کردم باید به شکلی زندگی ام را متحول کنم که روزی در کنار استاد عباس منش روی استیج بایستم و از استاد برای آموزش های عالی شان تشکر کنم.
امروز و بعد از 8 سال این اتفاق به شکل بهتری رخ داد و به جای چند دقیقه حضور در کنار شما بر روی استیج در سالن سمینار، ساعت ها حضور در سایت استاد عباس منش را تجربه می کنم.
هرگز تصور نمی کردم خداوند برای من همچین پاداشی در نظر گرفته باشد که استاد عباس منش ساعت ها درباره نتایج زندگی من صحبت کند و همچون دوره ای کامل و ارزشمند برای تغییر کردن بر روی پرمخاطب ترین سایت موفقیت دنیا قرار داده شود.
چگونه می توانستم با نگرش و ابتکارات ذهنی به این موقعیت دست پیدا کنم؟
با پرداخت چه مبلغی می توانستم همچین ویدیوهایی از زندگی و نتایجم را در معتبرترین و پرمخاطب ترین سایت موفقیت جهان به نمایش همیشگی در بیاورم؟
اگر این هدایت الهی و پاداش بغیر الحساب برای من نیست،پس چیست؟!
به جای آنکه چند صد نفر در سالن سمینار به صحبت های من گوش داده و مرا تشویق کنند، صدها هزار نفر از سراسر جهان صحبت های من را شنیدند و عده زیادی از طریق پیام های محبت آمیزشان ابراز لطف و مهربانی کردند.
چقدر خوندن نوشته های دوستانم در من احساس فوق العاده ای ایجاد کرد. با خواندن نوشته های دوستانم فرصت داشتم از نگاه فرد دیگری به خودم نگاه کنم و این طریق نگاه کردن چقدر خاص و لذتبخش بود.
خداوند بار دیگر به وعده خود عمل کرد و نه ده برابر بلکه هزاران برابر برای عمل من نتیجه و پاداش وارد زندگی ام کرد. در این چند هفته ساعت های زیادی صرف خواندن دیدگاه های هر قسمت کردم و بهترین لحظات زندگی ام را تجربه کردم.
استاد عباس منش عزیز لطف و محبت شما را هرگز نمی توانم جبران کنم و از توان من خارج است. این کار فقط از عهده خداوند بر می آید که خیر و برکتی که از طریق گفتار و عملکرد شما وارد زندگی من شده است را هزاران برابر کرده و در مدت حیات مادی وارد زندگی شما کند.
به نظر من سیستم جهان هستی مانند گلدکویست است. در گولدکویست بخشی از پرداختی زیرشاخه ها به سرشاخه تعلق دارد، در جهان هستی نیز بخشی از نعمت هایی که به زیرشاخه ها می رسد به شکل نعمت وارد زندگی سرشاخه ها می شود.
من از شما یاد گرفتم و عمل کردم و زندگی ام متحول شد و هزاران نفر به واسطه من تغییر کردند. چندین برابر احساس خوبی که در انسانهایی که از برنامه های من استفاده می کنند به زندگی من و همچنین شما استاد عزیز وارد می شود. شما سرشاخه این جریان مقدس هستید.
انشاالله مسیر الهی ام را در کنار شما استاد عزیز و همراهی دوستانم ادامه خواهم داد و نوشتن در این سایت را علاوه بر وظیفه خودم، فرصتی برای رشد و گسترش آگاهی می دانم.
ردپای من در این سایت نه تنها برای انسان های زیادی مفید است بلکه بارها از طریق پاسخ دوستان به نوشته به دیدگاهی از خودم هدایت شدم که خواندن آن به من کمک کرده تا کنترل بهتری بر احساس و افکارم در آن لحظه داشته باشم.
دعای خیر مادرم و تمام مادرانی که فرزندانشان با استفاده از آموزش های شما استاد عزیز زندگی بهتری را تجربه می کنند همواره بدرقه راه شما در زندگی خواهد بود. همیشه مادرم می گفت: خدا رو شکر رضا عاقبت به خیر شد. با اینکه شما را ندیده بود برای شما دعا می کرد که موجب شدید تا فرزندش به راه راست هدایت شود. راه کسانی که خداوند به آنها نعمت داده و زندگی را بر آنان آسان کرده است.
استاد عباس منش عزیز دوستت دارم و برای حضورت در زندگی ام سپاسگزارم.
دوستان عزیزم از تک تک شما سپاسگزارم که با پیام های محبت آمیزتان احساس رضایت از زندگی و زنده بودن را در من ایجاد کردید.
خداوند همواره همراه، هدایت کننده و تحسین کننده ما خواهد بود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:
تشخیص اصول ثروت ساختن بوسیله دوره های روانشناسی ثروت
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD391MB39 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 1547MB39 دقیقه
با یاد و نام خدایی که هر لحظه در حال هدایت من است
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم
و سلام خدمت مریم خانم شایسته عزیزم و همینطور آقای عطار روشن گرامی و همه دوستان همراه و همفرکانسی
اول سپاسگزاری میکنم از خداوند بزرگ که من رو به این مسیر هدایت کرد خدایی که چقدر عالی، مستقیم و ساده پاسخ سوالات ما رو به ما میگه. و این فایل پاسخ سوال من بود و چققدر خوشحال و سپاسگزارم.
تشکر میکنم از استاد عزیزم که آگاهیهای نابی رو در اختیار انسانها قرار میده و انسانهای با سخاوتی چون آقای عطار روشن، ظهور این آگاهیها رو در زندگیشون با ما به اشتراک میگذارن
استاد عزیزم هر روز صبح اولین کاری که میکنم به سایت شما سر میزنم که اگر فایل جدیدی رو بارگزاری کردید رو ببینم. دیشب در حال خوندن یکی از کامنتهای دوستان در تلگرام بودم و صبح متوجه شدم که خوابم برده وقتی چشمانم رو باز کردم اول ادامه اون کامنت رو خوندم. خدای من چقدر عالی و چقدر تاثیر گذار (هدایت یکی از دوستان به فایل «گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع ….» از طریق نشانه امروز من و البته کامنت دوست عزیز دیگری قبل از این کامنت) بعد از خوندن این مطالب فایل رو دانلود کردم و رفتم سراغ آماده کردن صبحانه و … اما در ذهنم بود که یک فایل بسیار عالی دارم که میخوام ببینم (انگار یه گنج داشتم که چند لحظه بعد میخواستم درش رو باز کنم ) موقع خوردن صبحانه ویدئو رو پلی کردم چند دقیقه که از فایل گذشت شوکه شدم و خیلی متعجب. از خوشحالی بغض کردم. خدایا مگه میشه؟ من مدتیه که هم با دیدن داشتههای دیگران و هم با تاثیر از حرفهای اطرافیانم داشتم وسوسه میشدم که اقدام به گرفتن وام کنم. از طرفی حرفهای استاد و ایمان به کلام ایشون و از طرفی هم نجواهای درونم که چطور میخوای با این حقوق کارمندی به خونه و ماشین برسی تو که کاری غیر از تدریس در مدرسه بلد نیستی که بخوای ازش پول بسازی تازه اگه خیلی خوشبینانه فکر کنی و از طریق آموزش بخوای پول بسازی میدونی چقدر زمان میبره؟ تا اونموقع میخوای همین زندگی فقیرانه رو ادامه بدی؟ تازه مگه توانایی تو چقدر ارزش داره که بخوای آموزشش هم بدی؟کی واسه آموزش چنین درسهایی پول میده؟
خلاصه این نجواها خیلی اذیتم میکرد. البته اینم بگم حدود یک هفته پیش من تماسی داشتم که گفتن انگار شما درخواست وام دادید. حالا بیاید کارهاش رو انجام بدید که وامتون رو بگیرید. تعجب کردم چون من اصلا درخواست نداده بودم و گفتم که خیر من وام نمیخوام. گفتن یعنی درخواستتون رو از توی سیستم برداریم؟ گفتم بله. این موضوع رو به خانوادهم نگفتم چون اگه میگفتم کلی سرزنشم میکردن که چرا رد کردی و …. فقط من و خواهرم که در این سایت عضو هستن چنین باوری داریم. بقیه خیلی مشتاقن برای گرفتن وام. وسوسه من بیشتر بخاطر وام اداره بود با اینکه بهره زیادی داشت اما خیلی دردسرهای دیگه که وقتی از جای دیگه وام بگیری رو نداره و من به تحریک حرفهای اطرافیان (البته بخاطر باورهای چندین ساله خودم) که پول ایران هی بی ارزش میشه اما تو یه دفعه کلی پول به دست میاری و …
اما این فایل حال منو دگرگون کرد باورهای من رو قوی کرد (البته باید بارها و بارها گوش بدم تا قوی و قویتر بشه) خدایا شکرت. چقدر رضای عزیز این دلیل وام نگرفتن و تاثیر اون رو در موفقیت، منطقی توضیح دادن. مهمترین مسئله آرامشه واقعا همه تلاشهای ما برای رسیدن به خونه و ماشین و خواسته های دیگه و بطور کلی استقلال مالی بخاطر رسیدن به آرامش هست چرا من باید آرامشم رو به خطر بندازم بخاطر رسیدن به چیزهایی که من بطور طبیعی میتونم اونها رو به دست بیارم. در همون حین خودم داشتم فکر میکردم که من اگه یه وام بگیرم میدونی که چقدر اتلاف وقت و انرژی خواهم داشت. شاید مجبور بشم که حداقل با چند نقر در این مورد صحبت کنم و توضیح بدم بعد هم لابلاش از گرونی و بی ارزش شدن پول و خراب شدن اوضاع مالی و هزار موضوع دیگه که انرژی من رو که ازم میگیره هیچ تازه این همه من دارم وقت میذارم روی باورهام کار میکنم اونا رو به باد میده یعنی عملا کار غیرعاقلانه. بخاطر یه خونه که بقول استاد معلوم هم نیست حتما از اون وام بتونم صاحب خونه بشم کلی ضرر روحی و جسمی هم داشته باشم. واقعا اگه آدم بشینه با خودش خلوت کنه و به این چیزا فکر کنه و به چنین نتایجی برسه واقعا دلیل وام گرفتن رو بی معنا میدونه و همون لحظه رها میکنه.
نکته مهم دیگری که رضای عزیز اشاره کرد: تفاوت ادا با باور. من داشتم ادا در میاوردم . چون به قول ایشون و استاد اگه باور کرده بودم که اصلا وسوسه نمیشدم اصلا نگران آینده نبودم اگه باور کرده بودم به این حرفهای پر از احساس کمبود گوش نمیدادم و شاید اصلا نمیشنیدم درواقع من اول اون احساس کمبود رو داشتم و چون از شیطان کمک خواستم که چکار کنم که زودتر به خواسته های مالیم برسم راه حل شیطان اینهایی بود که دیگران میگفتن اما اگر من با عشق و آرامش و با اطمینان قلبی به اینکه خدا بهترین هدایتگر و پاسخ دهندهست از خود خدا هدایت میخواستم مطمئنا خدا به مسیرهای عالی من رو هدایت میکرد. و اون پاسخ ناب و اصیل رو به من میداد البته چون با همه این نگرانیها من تقریبا هر روز به فایل های استاد گوش میدم و با خواهرم در موردشون صحبت میکنیم خیلی از مسیر خارج نشدم و در مقابل راه حل های شیطان مقاومت کردم. نمونهش همین دیروز بود که مقداری پول داشتم که میخواستم یه تیکه طلا بگیرم بیشتر بخاطر زیبایی طلا و حیفم اومد الکی پولم روی حساب بمونه. خیلی ذوق داشتم طلا بگیرم. دیروز با دوستانمون از یکی از شهرهای خوزستان که محل کارمون هست به دزفول(زادگاه آقا رضا) برای تفریح رفتیم و اینکه من یه تیکه طلای کم حجم بگیرم. اولین مغازه که رفتیم از یکی خیلی خوشم اومد اما پولم کم بود چند جای دیگه رفتیم اما چشمم دنبال همون اولی بود دنبال راهی بودم که اونو بگیرم دوستانم پیشنهاد بیعانه و قرض دادن اما من قبول نکردم . خلاصه آخرش به یه مغازهای در انتهای یه پاساژ هدایت شدیم که از قضا فروشنده هم یه فرهنگی بازنشسته بود و کلی از معلوماتش استفاده کردیم حدود نیم ساعتی اونجا موندیم و باز هم دوستام پیشنهاد قرض دادن و حتی به فروشنده هم پیشنهاد دادن اما من همش این حرف استاد در ذهنم تکرار میشد که به اندازهای که داری هزینه کن و …. و خیلی با قاطعیت گفتم یا اصلا نمیگیرم یا دقیقا به اندازه پولم میگیرم. اصلا انگار همون لحظه درها باز شد یادم افتاد که من از چند تا حسابم میتونم این پول رو جور کنم و نیازی به قرض نیست و اتفاقا طلایی رو همون لحظه انتخاب کردم که بسیار زیباتر از بقیه بود و دوستام هم ذوق زده شده بودن که چقققدر قشنگه و هیچوقت نفروشش و … و همون لحظه خدارو شکر کردم و با خودم گفتم این یه تجربه شد که اولا همیشه از خدا فقط هدایت بخوای بعد هم به همه آموزههای استاد بدون تردید و دودلی عمل کنی و آرامش و احساس خوب شرط رسیدن تو به موفقیت در هر زمینهای هست.
چقدر عالی رضای عزیز نتایج نگرفتن وام رو برای من منطقی کردن: من با داشتن ملک اونم از گرفتن وام که به آرامش نمیرسم به توکل بر خدا نمیرسم (چقدر این مسئله مهمه این توکل این اطمینان و آرامش قلبی. وای خدای من) چقدر آدمهایی رو میشناسم که با گرفتن وام و زدن از خوشی های خودشون به چند خونه و چند ماشین رسیدن اما با همون ماشین ها سه تا مسافرت درست و حسابی نرفتن مگر اینکه مجبور بشن برای رفتن به دکتر تا مرکز استان برن. چرا ما به این چیزها توجه نمیکنیم. آیا خونه ای که من بخوام با استرس و نگرانی بدست بیارم به من سلامتی جسمی هم میده؟نه. اما عمل به قوانین هستی که استاد عزیزم به اونها عمل کردن و به ما هم یاد دادن نه تنها سلامتی جسمی میده بلکه آرامش میده سلامتی روحی میده عشق به زندگی رو میده، فرصت دیدن زیباییها و لذت بردن از اونها میده، فرصت دیدن دنیا و لذت بردن از اون رو میده و خیلی چیزهایی که وجود داره و من فعلا ازشون بیاطلاعم.
استاد عزیزم ممنون از این شیوه عالی تدریستون که اول گفته های یکی از شاگردان (الان رضای عزیز) رو قرار میدید و بعد خودتون باز هم اون آگاهیهای ناب رو که در همه دورهها و فایل های دانلودی بیان کردید رو دوباره تذکر میدید
تمرکز: اول علاقه و موضوعی که خودمون بهش علاقمند هستیم رو پیدا کنیم و بعد تمرکزی روش کار کنیم و بهش متعهد باشیم. این یکی از کارهایی هست که ما برای موفقیت مالی علاوه بر نگرفتن وام انجام بدیم یعنی اینکه یه نفر مثل من بگه خب من وام نمیگیرم تا پولدار بشم کافی نیست. باید برای برای رسیدن به خواسته ام از طریق علاقهم متعهد باشم و این تعهد با کارکردن تمرکزی امکانپذیر هست. چه مثال عالی (تمرکز صد در صدی ایلان ماسک به حدی که اتلاف وقت تا مسیر رسیدن به خونه رو هم حذف میکنه. واقعا امکان داره کسی این حد از تمرکز رو داشته باشه و موفق نشه؟؟)
نکات مهم در زمینه گرفتن وام و موفقیت مالی (برای خودم تایپ میکنم که همیشه به خودم یادآوری کنم):
1. من به اون مسیر نرفتم تا به طور قطع و یقین بگم که حتما با گرفتن وام به خواستههای مالیم میرسم (و البته در مورد سایر موفقیتها و همه راههای نرفته صدق میکنه) مثال: این همه آدمی که وام گرفتن و بعد از 20 سال زندگی مشترک حتی نتونستن یه خونه برای خودشون داشته باشن (این رو به عینه دیدم)
2. در کنار نگرفتن وام سایر آموزههای استاد رو باید عملی کنم تا به استقلال مالی برسم. مثل اشتیاق برای رسیدن به خواستهها، مثل تمرکز بر روی خواسته ها و توانایی ها
3. باید باور کنم که خودم توانایی پول ساختن رو دارم اگه باور نکنم جهان به من ثابت میکنه که من توانایی پول ساختن رو ندارم.
4. عمل کردن به آموزههای استاد به صورت دقیق و درست نه اونطور که خودم میخوام بشنوم و نه اونطور که خودم میخوام عمل کنم. یعنی وقتی میگن وام نگیر باید وام خانگی رو هم حذف کنی و نگی خب اینکه سود نداره خب منکه میخوام پس انداز کنم اینم پس اندازه . و با خودم روراست باشم به ضعف خودم که عدم توانایی در پسانداز هست اعتراف کنم و خودم رو در این زمینه تغییر بدم و یاد بگیرم خودم از پول خودم درست استفاده کنم. یادبگیرم خریدهایی که فعلا نیاز ندارم رو انجام ندم یاد بگیرم درصد کمی از درآمدم رو خرج کنم برای خودم، نه کل درآمد و حقوقم رو جوری که تا پایان ماه استرس کمبود پول بگیرم. من باید بتونم درست از پولم استفاده کنم. به طور کلی تغییر شخصیت و به طبع تغییر مسیر. اگه میخوام موفق باشم باید اون آدم گذشته نباشم باید مسیر جدید رو باور کنم و پیش برم و باید کل شخصیتم رو زیر و رو کنم (مثال استاد: بورس و رفتن آدمها دنبال اون بعنی برخلاف قوانین و برخلاف آموزههای استاد عمل کردن به خاطر تغییر نکردن)
5. استمرار و تعهد داشتن به مسیر درست: شاید کمی زمان ببره اما بالاخره نتیجه میده اونم نتایج بسیار شیرین و دلچسب. (درآمد عالی و آزادی مالی نتیجه وام گرفتن نیست.وام گرفتن یعنی به بیراهه رفتن و از دست دادن همون چیزهایی که قبلا داشتیم) استاد تونسته در مقابل وسوسه رئیس بانک برای چند میلیارد وام اونم حدود 6 سال پیش محکم باشه و به وام نه بگه پس من چرا در مقابل وامی که باید کلی منت بکشم با سود چند درصد که میخواد از روی حقوقم برداشته بشه و همون درآمد کمی هم که دارم رو کسر کنه نتونم مقاومت کنم؟ اگه استاد با تعهد به این قوانین و با استمرار در عمل کردن به قوانین تونسته به موفقیت مالی برسه پس من هم میتونم.
6. این رو باید بدونم که با وام گرفتن من اسیر میشم من بنده حلقه به گوش پول هستم تا قبل از اون من ارباب بودم و پول بنده من. اما وقتی وام میگیرم باید همه کارهام رو بر اساس اون تعهدم به وام و بانک انجام بدم. پس من بردهای بیش نیستم. (این مطلب در ادامه همان مطالب قبلی یعنی تعهد به آموزه های استاد هست اما آنقدر مهم بود که جداگانه ذکر کردم که دقت بیشتری روی این نکته و نتیجه وام گرفتن داشته باشم)
7. تغییر باورها: من وقتی وام میگیرم یعنی هنوز در فرکانس اونقدر پول نیستم و اون پول مال من نیست چون اگر باورهای مالی من درست بود خودم اون رو به دست میوردم نه با وام گرفتن و وقتی با باورهای غلط وام میگیرم در واقع به ورشکستگی مالی دچار میشم
ممنونم از مریم جان عزیز که یادآوری کردن که همه این مطالب از جمله تشخیص اصل از فرع در دوره روانشناسی1 اومده و با شنیدن و البته با عمل کردن به همون شنیدهها میتونیم به راحتی و با عشق به ثروتی برسیم که استاد رسیده و حتی بیشتر از اون هم. (به غیر الحساب)
بازهم بینهایت بینهایت از شما استاد عزیز و بینظیرم کمال تشکر رو دارم بابت این همه آگاهی ناب که با عمل کردن به اونها خیر دنیا و آخرت نصیب ما میشه. دوستتون دارم. به قول خودتون شاد، سالم و سعادتمند باشید.