نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار حسن عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

چه نکات قشنگ و بینظیری داشت این فایل:

یکی این که ما همیشه در مسیر رشدمون به تضاد برمیخوریم و ممکنه در ابتدا خیلی برایمان سخت باشد ولی با تغییر نگاهمون مسیر برامون واضح میشه و بودن اون تضاد خیلی باعث بهتر شدن ما میشه. مثل واکنشی که دوست آقا رضا در مورد کپی از استاد داشتن و همین تضاد و رنجش باعث شده پیشرفت های خیلی خوبی در ادامه مسیر شکل بگیره

نکته مهم بعدی در مورد الگو برداری هست که این موضوع همیشه در طول تاریخ بوده و مدام باید به یادمون بیاریم از همون ابتدا وقتی قابیل برادرش هابیل رو میکشه و نمیدونسته با جنازه ش چیکار کنه، خداوند از طریق نمایش دو تا کلاغ که باهم دعوا میکنن و یکشون کشته میشه و دیگری اون رو زیر خاک دفن میکنه این الگوبرداری رو به قابیل یاد میده

توی قرآن این همه مثال آورده شده که به ما الگو بده مثل پیامبران و دیگر مثال های قرآن بتونیم الگو بگیریم که استاد هم بارها اشاره کردن که مثلا فلان موضوع رو از حضرت سلیمان الگو گرفتم یا یکی از الگوهای محبوب استاد حضرت ابراهیم هستن برای بحث های توحیدی

خدا رو شکر ما در این برهه یکی از بهترین الگوهای زندگیمون رو داریم که با ما هم عصر هستن و حتی بیش از هر کس دیگه ای میان و زندگی روزمره شون رو هم به ما نشون میدن (این دیگه ایده آل ترین حالت ممکنه). یا این که استاد همیشه میگن کامنت بنویسید و از نتایج و نوع تفکری که نتیجه گرفتیم و … بگیم واسه اینه که همه بتونیم از هم الگو بگیریم

این که بارها توی فایل های مختلف هدیه و محصولات استاد میگن برای این که باورهای محدودمون سست بشه و جای اون رو باورهای قوی بگیره بگردیم دنبال الگو ها و حتی اگر از شخصیت کسی خوشمون نمیاد اون وجه از اون شخص که قابل تحسین هست رو الگو بگیریم

در مورد احترام قائل شدن چقدر نکات مهم و ظریفی رو اشاره کردین و این موضوع چقدر با عزت نفسمون هم در ارتباط هست. این جمله ی طلایی که خیلی وقت ها یادمون میره و بعدا هم چوبش رو میخوریم “ارزش احترام همیشه از صمیمیت بالاتره”

جمله ی طلایی دیگه این که “اگر کسی برامون احترام قائل نبود یک ثانیه وقت براش نزاریم”. اصلا این مورد دومی مثل حکاکی روی سنگ توی مغز من حک شد و چه مثال هایی توی ذهنم گذشت. افرادی که آدم های توانمندی هستن اما چون اجازه دادن اطرافیان حرمت ها رو بشکنن خودشون هم ارزشمندیشون یادشون رفته

استاد عزیز چقدر شما برای ما نعمتید

همیشه از زمان کودکی و نوجوانی با خودم میگفتم خوشبحال اونایی که با حضرت محمد و حضرت علی و … هم عصر بودن. چقدر میتونستن مستقیم ازشون چیزی یاد بگیرن. چه سوالایی میتونستن بپرسن. ولی از وقتی با شما آشنا شدم دیگه هرگز اون خواسته در من نبود. چون استادی دارم که با توجه به شرایط زمانه میاد و دقیق ترین نکته ها و آگاهی ها و پرداختن به “اصل” رو به ما میگه. مثلا در شرایطی که اکثریت جامعه حتی کسانی که پرچم انرژی مثبت و حال خوب رو سر شونه شون گرفته بودن تحت تاثیر اتفاقات اخیر در کشور هستند، ناراحت و خشمگین هستن یا ادای ناراحت بودن رو در میارن. یه پست میخوان تو فضای مجازی منتشر کنن کلی با مردم همدردی میکنن و قلب سیاه میزارن و … (برای این که خدای نکرده یه موقع فالوور ناراحت نشه!!!) من با استفاده از آگاهی های شما تو این روزها دارم بهترین حس ها رو تجربه میکنم و حالم خیلی خوبه و میدونم هر کسی چیزی رو تجربه میکنه که داره بهش توجه میکنه

بارها اون جملات طلایی شما توی ذهنم تصویر سازی میشه که سال 88 در مواجه با سیل عظیم معترضان انگشتتون رو روی شقیقه تون میزدین و از خودتون میپرسیدین “من چی میخوام؟” و نتیجه ی این متفاوت فکر کردن نتایج متفاوت شماست که هیچ کسی رو ندیدم که از موفقیت حرفی بزنه و حتی به نتایج شما نزدیک شده باشه

برگردم به بحث احترام

خدا رو شکر توی خانواده ای بزرگ شدم که یاد گرفتم همیشه پدر و مادرم رو با لفظ “شما” خطاب کنم و همیشه موقع وارد شدن پدر از جامون بلند بشیم. یاد گرفتم همیشه به معلمین و اساتید احترام بزاریم و موقع حرکت جلوتر از اونا راه نریم و نکات طلایی امروز در مورد احترام باعث شد خیلی بیشتر این موضوع رو برای همیشه گوشه ذهنم داشته باشم.

الان که فکر میکنم میبینم چقدر این موضوع احترام جا برای فکر کردن داره. حتی این که ثروت چقدر میتونه برامون احترام بیاره از این بابت که وقتی ثروت داری نمیری توی صف گوشت و برنج و … وایسی و هزار جور بی احترامی بهت بشه

هیچ وقت نسیه نمیکنی که کسی بخواد به خاطر چندر غاز بهت بی احترامی کنه

از کسی پول قرض نمیکنی که احترامت خدشه دار بشه

به خاطر چند درصد تخفیف فصلی نمیری فروشگاه شلووووغی که مغازه دار سرت منت بزاره که آره دارم بهت لطف میکنم جنستو بگیر و برو

و هزار تا موضوع دیگه که باید برم توی اهرم رنج و لذتم اضافه شون کنم

یکی دیگه از مواردی که خودم همیشه سعی کردم برای احترام به استاد، به اعضای سایت و خودم رعایت کنم اینه که حداقل یبار متنم رو قبل از انتشار مرور کنم تا جایی که میشه غلط املایی و ویرایشی نداشته باشه و از دوستان عزیز هم همین درخواست رو دارم که قبل از انتشار مطلب خودشون یبار بخونن متن رو. اینجوری در وهله اول به خودشون احترام گذاشتن.

امیدوارم عمل کننده ی این آگاهی ها باشم و قدرشو بدونم و برم فکر کنم برای احترام به خودم و دیگران چه چیزهای دیگری باید رعایت کنم. هچنین فکر کنم کجاها از کسی الگو گرفتم و توی انتخاب مسیرم و هدفم نقش داشته و چه الگوهای دیگری باید پیدا کنم در راستای خواسته هام و این که دلم میخواد چه الگویی برای دیگران باشم

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این قسمت:

رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیده ایم»

دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    286MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13
    34MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضیه جعفری» در این صفحه: 2
  1. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3012 روز

    سلام به همه دوستان نازنینم

    موضوع اول کپی نکردن هست و سبک شخصی خودت رو داشتن هست که این موضوع رو استاد بخوبی و کاملا عالی تو جلسات ثروت یک ویرایش جدید توضیح دادند که بهتون بر بخوره که کپی کار باشید که روش کسی سبک زندگی کسی رفتار کسی حتی طرز حرف زدن افراد رو میاند کپی میکنند همون‌جوری با همون لحن خاص صحبت میکنند انگار طرف هیچ هویتی شخصیتی از خودش نداره و این بشدت نشون دهنده عدم اعتماد به نفس طرف هست.حالا تو بحث ثروت یعنی این قدر خودش رو پایین می‌دونه و خودباوری ندارهدکه منم به این جریان یه اتصال همیشگی دارم منم میتونم از این جریان هدایت بخوام و برم تو زمینه ای دوست دارم و عاشقشم حرکت کنم از خدا هدایت بخوام و اون کمکم می‌کنه.هر آدمی با توجه به شرایط و موقعیتهایی که داره و فرکانسی که توش هست به راه ها و ایده های متفاوت هدایت میشه همه از یه طریق هدایت نمیشند همه یه جور ایده بهشون گفته نمیشه که اینم باز خودش بحث باور فراوانی و نامحدود بودن این خدا و این سیستم و این جهانه که این قدر گستردگی داره این قدر عظمت داره که هر کسی کانال متفاوتی داره یا کانالهای متفاوت الله اکبر.اصلا فکر کردن بهشم ادمو به تحسین وا میدارد.

    پس بیاییم برای خودمون ارزش قائل باشیم و کپی کار نباشیم هیچ کس با کپی کاری به جایی نرسیده و نخواهد رسید افرادی که پیشرو بودند جسارت داشتند و همیشه ایده های نو و جدید داشتند توسط جهان حمایت شدند و الان نامشون همچنان جاودانه هست مثل استیو جابز ها ،هنری فورد ها و…

    موضوع بعدی تمرکز هست.خیلی مهمه این مسأله که ما در هر لحظه تمرکزمون رو روی چه چیزی قرار میدیم و اینجا باز موضوع اعتماد به نفس خیلی خوب خودش رو نشون میده اگر برای خودت و وقت و زمان و انرژی که بهت داده شده ارزش قائل باشی و به کمتر از بهترین قانع و راضی نباشی خیلی مهمه این جمله بنظرم اگر به کمتر از بهترین قانع و راضی نباشی و نشی چون همیشه میشه بهتر از این بود شد و کار کرد و زندگی کرد اونوقت برای خودت هدف مشخص می‌کنی هدفمند زندگی میکنیی و تمام تمرکز و انرژیت رو صرفش می‌کنی که بنظرم بالاترین و مهمترین کار ما سرمایه گذاری روی خودمون و ساختن باورهای قدرتمند کننده ای هست که بشدت یاری دهنده و مشخص کننده و تسهیل کننده مسیر رسیدن ما به اهداف و خواسته هامون هست اونوقت بجای باری به هر جهت بودن و صبح تا شب وقت تلف کردن یه برنامه مشخص برای خودت میریزی و تمام وقتت رو صرف خودت و بهتر کردن شخصیتت می‌کنی جوری که وقتی چند سال بعد نگاه می‌کنی هیچگونه ارتباطی بین امروز خودت و دیروزت نمی‌بینی و باور نمیکنی تو اون آدم بودی.

    موضوع بعدی درک کردن قانون هر چیزی هست وقتی ما قانون جاذبه رو درک می‌کنیم کار احمقانه انجام نمی‌دهیم که بریم از ارتفاع خودمون رو پرت کنیم پایین.وقتی ما فچقانوت الکتریسیته رو درک کنیم دستمون رو توی جریان برق نمی‌کنیم و…

    حالا اینجا ما وقتی قانون مغز و عملکرد مغز رو درک کنیم باید مطابق اون عمل کنیم اگر میخواهیم زودتر و بهتر نتیجه بگیریم.وقتی طبق قوانین مغز عمل کنیم و الگوهایی رو بهش نشون بدیم و براش بگیم و مدام بهش یاد آور بشیم زودتر و بهتر درکش می‌کنه و رام میشه.در غیر این صورت باید یک پروسه زمانی طولانی رو بگذاریم تا یک سری تغییرات روش ایجاد کنیم تازه اگر خسته نشیم و کم میاریم خودمون چون ذهن بشدت مقاومت می‌کنه در مقابل تغییر ذهن خیلی سخته که تغییر کنه و یک سری سیگنال عصبی جدید بسازه اما وقتی الگوها رو بهش نشون بدیم و بگیم انگار کار براش راحت میشه و مطابق سازی می‌کنه چه جالب الان این بهم گفته شد.

    مهم بعدی موضوع آنچه از دل برآید بر دل نشیند هست که بنظر من تو تمام کسب و کارها میشه نمودش رو دید.تجربه شخصی خودم توی فروش قشنگ بهم ثابت کرد وقتی که من از کفشی استفاده کرده بودم یا حتی پا میزنم اون فیلینگش رو درک میکنم و دقیقا اون چیزی که حس کردم و احساسم رو نسبت به اون کفش میگم مشتری خیلی راحت و سریع ارتباط بر قرار می‌کنه خیلی موقع ها شده که میفهمم که دقیقا حس من رو میگیره فرکانسه منه که روی مشتریم اثر میگذاره نه آب و تاب دادن و تعریف تمجیدهای الکی از کفش و خوب این بشدت روی فروشم هم تاثیر مثبت گذاشته و من خیلی راضیم.

    یادمه یه فیلم دیدم که یه خانمی یه محصولی تولید کرده بود و قرار شد یه مجموعه خرده فروشی تلویزیونی اونو معرفی کنه بهترین مجریشون رو برای معرفی اون کالا گذاشتند که فن بیان و تاثیر گذاری بالایی داشت اما حتی یک نفر هم زنگ نزد.طرغ خودش تصمیم گرفت بره معرفیش کنه کلی گزینش کردند و فلان اما وقتی خودشو تو آینه دید گفت یه لحظه اجازه بدید یه تغیراتی خودم ایجاد کنم همه گفتند چیکار میخواد بکنه بعد رفت تمام اون گریمها رو پاک کرد گفت این منم و من اینجور راحتم اینجوری میتونم باشم فقط و رفت و کارش رو انجام داد و چه فروشی زد.جنس یکی بود اما آدمی که معرفیش کرد کسی بود که نتیجه زحماتش رو معرفی کرد و بشدت تاثیر گذاشت روی آدمها و چقدر من درس گرفتم از اون فیلم.(جویی 2015)

    موضوع مهم بعدی قضیه احترام قائل شدن برای افراد و شخصیت اونهاست.متاسفانه گاهی ما از این ور خر میوفتیم و برای جایگاه اون فرد احترام قائل میشیم حالا چون رییسه چون یه مقامی داره در واقع برای اینکه کارمون راه بیوفته و مشکلی پیش نیاد بهش احترام میگذاریم بخاطر جایگاه و مقامش این همون شرکه بنظرم.اما احترام گذاشتن برای شخصیت آدمها کاملا فرق می‌کنه تو حتی برای یه بچه کوچیک یه آدم نیازمند هم احترام قائل بشی که در واقع احترام به خودت گذاشتی شخصیت زیبای خودت رو نشون دادی چون تو یه آدمی هستی که بشدت با خودت و جهان اطرافت در صلح هستی.

    این موضوع خیلی تو روابط زناشویی خودش رو نشون میده که وقتی خیلی محترمانه و قشنگ اسم طرف مقابل رو صدا میکنند ناخودآگاه طرف مقابلشون هم مثل موم نرم میشه آروم میشه و خیلی روابط قشنگتر و زندگی آرامتری خواهند داشت.بقول ما نجف آبادی ها که میگیم کشمشم سوک داره طرفم اسم داره چقدر قشنگتر میشه خانم یا آقای فلانی بماند که از کلمات هوی ،اوی ،یارو ، و القاب زشت استفاده میکنیم و قشنگ راهور باز میکنیم برای یه تنش حسابی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3012 روز

    سلام رضوان عزیزم

    وقتی این کامنت شما رو خوندم سریع در جوابتون این اومد تو ذهنم دوست عزیزم بخاطر اینکه این سایت یه سایت خدایی هست بخاطر اینکه تک تک کلماتش جملاتش و گفته هایش کلام خداست که از زبان استاد عزیزمون جاری میشه و گفته میشه و اینطور هر کدوم از ما در زمان مناسب در مکان مناسبش اون چیزی رو که باید دریافت میکنیم و اینقدر تاثیر گذار هست بر جسم و جان و زندگی ما واقعا خدا روشکر میکنم که تصمیم گرفتن یکی از اعضای پایه ثابت این سایت الهی باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: