سریال زندگی در بهشت | قسمت 78

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مونا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام فرمانروای کل کیهان و هستی و کائنات

به نام خدایی که تو قلب منه و منو هدایت میکنه

سلام به استاد عزیزم و مریم نازنینم

سلام به همه ی دوستان ارزشمندم

خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که یه روز دیگه بهم فرصت زندگی کردن تو بهشت و دریافت کلی آگاهی ناب و دادی

خدارو شکر میکنم که بهم فرصت نوشتن میده چون وقتی میام مینویسم خیلی خیلی بهتر این آگاهی هارو درک میکنم و این با دقت نگاه کردن فایل ها و نت برداری کردن و کامنت نوشتن باعث میشه که من تمام روز تمرکزم روی نکات مثبت باشه

و تشکر میکنم از دوستان خوبم که بهترین کامنت ها رو میزارن واقعا من هر وقت فایل ها رو میبینم شاید پنجاه درصد میتونم قانون و آگاهی های فایل رو درک کنم و اون پنجاه درصد دیگه رو با کامنت های بی نظیر بچه ها درک میکنم و کلی تحسین میکنم که به چه نکات قشنگی اشاره کردن که از چشم من دور مونده بود و من متوجه نشده بودم

واقعا خدارو شکر که لیاقت دیدن و دریافت این آگاهی های ارزشمند رو دارم

نکاتی که من از این فایل درک کردم

درس خیلی مهمی که من گرفتم اینه که از خودم بپرسم واقعا نگاهم به ثروتمند بودن چیه ؟ هدفم از ثروتمند بودن چیه ؟

تعریف من از ثروتمند بودن از آزاد بودن چیه؟

چرا اکثر ایرانی ها فکر میکنند ثروتمند بودن یعنی از صبح تا شب هیچ کاری نکنی ؟

چرا اکثر ایرانی ها فکر میکنن که وقتی ثروتمند باشی باید کارهاتو یه نفر دیگه انجام بده و مستخدم داشته باشی؟

چرا وقتی یه نفر تو محل کارش میتونه از پس کارها بربیاد ولی کلی پرسنل استخدام میکنه و فکر میکنه که خودش نباید هیچ کاری انجام بده؟

چرا خیلی از افراد تمیز کردن خونه یا محل کارشون و بی کلاسی میدونن ؟

به نظر من این افراد اصلا نمیدونن که هدفشون از ثروتمند شدن چیه اصلا معنی آزادی رو نمیفهمن و نمیدونن که ثروتمند واقعی کسی هست که پولش و خرج چیزهایی میکنه که براش لذت بیشتری و فراهم میکنه نه اینکه پولش و خرج کارگر و مستخدم بکنه با این نگاه که من نباید هیچ کاری کنم یا انجام یه سری از کارها رو بی کلاسی میدونن و تازه به این رفتارشون افتخار هم میکنن

به قول استاد اگه کسی نمیخواد هیچ کاری کنه بره تو زندان چون اونجا از صبح تا شب نیازی نیست کاری انجام بده

اکثر ایرانی ها کار و زجر آور میدونن به خاطر همین من خیلی از خانم ها رو در اطرافم میبینم که میگن چی میشه یه روز بیاد که یه مستخدم بگیریم همه ی کارهامون و انجام بده یا آقایون دوست دارن که زودتر بازنشسته بشن ولی تو امریکا اینطوری نیست تو خیلی از فایلهای سفر به دور امریکا دیدیم که افرادی که کار میکنن پیرزن یا پیر مرد هستن خیلی هم سرحال هستن چون اونا کار و زجر آور نمیدونن چون که قانون و خوب درک کردن و میدونن که اگه کار نکنن میپوسن و زودتر میمیرن و تا زمانی که کار میکنند و تکاپو دارند سرحال ترن و زنده میمونن

من از استاد یاد گرفتم که وقتب ثروتمند بشی آزادی داری پس وقتی یه نفر میاد تو خونه من به عنوان مستخدم یا راننده داره آزادی منو میگیره پس این خلاف قانون هست پس اشتباهه

اصلا چرا یه نفر باید بیاد به من خدمت کنه در صورتی که وقتی من خودم به خودم خدمت نمیکنم پس دیگری هم نمیتونه به من خدمت کنه

و جمله طلایی مریم عزیزم ( چه کسی بهتر از من میتونه به خودم خدمت کنه )

این من هستم که با تمیز کردن خونه و انجام کارهای شخصی انرژی مثبت رو تو فضا پراکنده میکنم

وقتی من خودم یه جایی رو تمیز میکنم یا یه چیزی و خلق میکنم وقتی نتیجه کارم و میبینم کلی بهم انرژی میده و کلی اعتماد به نفسم زیاد میشه

من و همسرم خودمون تو کارمون این نگاه اشتباه و داشتیم و درصورتی که خودمون از پس کار برمیومدیم شاگرد گرفته بودیم و یا هیچ وقت نظافت نمیکردیم و از نظرمون خیلی زشت بود که مدیر یه مجموعه خودش نظافت کنه ولی خدارو شکر وقتی قانون و فهمیدیم الان سه تایی همه ی کارها رو انجام میدیم من و عشقم و خدا

واقعا اینا درس هایی هست که تو هیچ کتابی نوشته نشده خدایا شکرت

استاد به جای اینکه پولش و خرج مستخدم کنه پول و برای خریدن ابزار مناسب خرج میکنه و با اون ابزار مناسب خودش کارهاش و انجام میده و به احساس خوب میرسه و کلی تجربه کسب میکنه مثل خریدن انواع میلواکی

اصلا تا آدم خودش یک سری کارها رو انجام نده که بزرگ نمیشه و کلی تجربه کسب نمیکنه

مثلا برای استاد کاری داشت که یه راننده استخدام کنه و آروی رو راه ببره و برن سفر به دور امریکا؟

ولی استاد خودش خواست که یاد بگیره و کلی تجربه و مهارت کسب کنه و اینطوری اعتماد به نفس استاد هم چندین برابر شد

درس دیگه که از مریم عزیزم گرفتم اینه که من باید همیشه منظم باشم نزارم یه جایی انقدر کثیف و نا مرتب بشه تا مجبور باشم کلی انرژی و زمان صرف تمیز کاری کنم

نظم باید جزئی از شخصیت من باشه

و من چقدر لذت میبرم که استاد پولش و صرف چیزهایی میکنه که هم کار و براش راحت تر میکنه و هم چون نظم میده پس احساس بهتری و ایجا میکنه مثلا جای میخ و پیچ ها

هم دسترسی راحت تر شده بهشون و هم به گاراژ نظم داده و احساس خوبی ایجاد میکنه

و اینکه همیشه یه جاهایی تو خونه هست که آدم تمیز نمیکنه بعد میگه ولش کن بابا کی میاد اینجارو نگاه کنه

همه ی اینا نشون میده ما خیلی از کارها رو حتی تمیز کردن خونمون رو برای دیگران انجام میدیم برای تایید دیگران برای اینکه اونا خوششون بیاد

خیلی وقتا ما نمیبینیم که این کار چه لذتی برای خودم داره و همش به فکر دیگرانیم

ولی این گاراژ همه چیز داخلش مرتب چیده شده

کولر و بخاری داخل گاراژ نشون دهنده ثروت استاد هست و اینکه اینطوری برای خودشون ارزش قائل هستن و ثروتشون رو صرف خریدن وسایلی میکنن که بهشون احساس بهتری میده

تمام وسایل داخل گاراژ نماد ثروت و فراوانی بود برای من

و اون ابزار اره کاری که مارک بوش بود نشون میده که استاد همیشه از اجناس درجه عالی و با کیفیت استفاده میکنه این یعنی استفاده صحیح از ثروت

درس دیگه اینکه استاد هیچ وقت برای ثروتمند شدن شب و روزش و به هم نمیبافه هیچ وقت خودشو اذیت نمیکنه

کار و تفریح برای استاد با هم دیگه هست

استاد همیشه کارها رو به ساده ترین شکل ممکن انجام میده حتی لباس پوشیدن

درس دیگه این بود که

من از استاد یاد گرفتم که وقتی من به یه مسئله ای بر میخورم حتما قبل از من هم یه نفر دیگه به این مسئله برخورد کرده پس حتما یه راه حلی وجود داره فقط من باید برم یه سرچ کنم پس به جای غر زدن برم یه سرچ کنم

همین ایده گیره ها که برای تشک تخت استفاده میشه نشون میده که اولا همیشه راه برای بهتر شدن و آسان تر شدن کارها هست و هم نشون میده که چقدر ایده برای پول ساختن هست این نشون میده که جهان هرروز داره پیشرفت میکنه هرروز راههای جدیدی برای پول ساختن ایجاد میشه

پس این عصری که ما در اون زندگی میکنیم بهترین عصر برای پول ساختن هست و من تعجب میکنم که افراد میگن قدیما بهتر بود

نکته مهم دیگه اینه که وقتی که ما به مسئله ای بر میخوریم یه خواسته جدیدی در ما شکل میگیره و باعث میشه که ما اون مسئله رو حل کنیم وقتی که اون مسئله برطرف میشه بهبود حاصل میشه و نتایج بزرگ حاصل بهبود های کوچک هستن

پس من باید تلاش کنم که هرروز خودم رو اصلاح کنم هرروز یک قدم در جهت بهبود وضعیت زندگیم بر دارم و همین قدم های کوچک و یه ذره بهتر شدن باعث میشه در دراز مدت نتایج بزرگی تو زندگی من به وجود بیاد

خدایا شکرت برای درک این آگاهی ها

خدایا شکرت که بعم فرصت نوشتن دادی

خدایا شکرت که در مسیر درست قرار دارم

خدایا ازت سپاسگزارم تا ابد

منتظر خواندن نظرات ارزشمندتان هستیم

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    525MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

197 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صدف صادقی» در این صفحه: 2
  1. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 680 روز

    ای نام تو بهترین سر آغاز

    سلام به همگی

    امروز صبح بیدار شدم ‌احساس کردم یه چیزهایی ناجالبی رو ذهنم داره نشخوار میکنه

    اومدم توسایت دیدم استاد فایل جدید راجع به تهمت گذاشته ، ازونجایی که روی ثروت کار میکنم فایل رو گوش ندادم و رفتم تو متن اولیه ببینم چی واسم داره

    این جمله برام چشمک زد ، مهم‌ترین سرمایه شما برای خلق ثروت کانون توجه شماست

    و همون لحظه متوجه شدم این سرمایه ام رو جدی نگرفتم

    هنوز باور دارم که مهم‌ترین سرمایه برای خلق خواسته هام پولم هست و اعتماد به نفسی که ازش بهم میرسه چون این الکو رو در بچگی دیده بودم …. و تهش میدونین چی می‌شد ؟ با پول خواسته هام رو بدست می آوردم ولی ! یه جاش مشکل داشت ! ازون خواسته نمی تونستم خوب استفاده کنم یعنی سریع از مدارش خارج میشدم

    چون اون خواسته رو از راه درستش که کانون توجهم باشه بدست نیاورده بودم

    کلا در مقام کانون توجه و پول ، پول برام چندین و چند پله بالاتر بود از نظر سرمایه ام ….

    ولی مهم‌ترین سرمایه من واسه خلق خواسته هام کانون توجه و ذهنم و‌ باورهاییه که خواسته رو به سمتم از طرف جهان هدایت میکنه

    درسته در گذشته افراد برعکس بودن ولی قرار نیست کار الگوهای قدیمی رو انجام بدم در حالی که میبینم خواسته هایی که فقط با پول می خرن به عنوان دکوری و یا چیزی که فقط دارایی اون ها هست میمونه ‌‌هیچ فرقی با نبودنش نمیکنه …..

    واسه خلق خونه باید ازین سرمایه ام استفاده کنم

    نه اینکه وقتی بیدار میشم یا وقتی به خواسته هام فکر کنم ناراحت بشم چون پولش رو ندارم ‌‌همین باعث بشه نتونم تجسم کنم یا دنبالش باشم به صورت ذهنی حداقل

    ولی اگه واقعا باور داشته باشم کانون توجه من واسه خواسته هام‌کافیه خب من با شور ‌وشوق خواسته هامو دنبال میکنم

    یک سری زیبایی های که تو این قسمت دیدم و دوست دارم وارد زندگی منم بشه

    اینکه یه خونه داشته باشم با محوطه که چمن طبیعی داشته باشه درخت داشته باشه احساس طبیعت زنده بکنم دور و برش جک و‌جونور باشه از بچگی عاااشق جوجه و جک و‌جونور و طبیعت بودم و همیشه هم تو طبیعت فوق العاده زندگی کردم و طمع دلچسبش رو می دونم چطوریه

    یه خونه ای مثل خونه شکا وسایل نو و تمیز بدون وسایل اضافه طوری که توش بتونم نفس بکشم و همونطور که مریم جان‌گفت اون خونه رو با دستای خودم تمیز کنم چون من به پراکنده بودن انرژیم تو فضا خیلی اهمین میدم

    قبلا اگر مهمون خونم میومد هم بعدش خونه رو با دستام تمیز میکردم چون می خواستم عشق و انرژی خودم تو خونه ام غالب باشه و با عشق این کارها رو می کردم

    چون انرژی زنانه نیاز به پراکندگی داره و اصلا دوست ندارم خانمی بیاد خونه ام رو تمیز کنه مگر اینکه اسباب کشی باشه یا خونه تکونی هایی که خیلی بزرگ باشه و بهم فشار بیاد

    البته همراهی مرد خانواده خیلی مهم هست و حتما از خدا می خوام یه مردی وارد زندگیم کنه مه به صورت فابریک وظیفه خودش بدونه که تو کارهای خونه به همسرش کمک کنه

    چون از مردهایی که کار خونه رو وظیفه زن میدونن اصلا خوشم نمیاد

    جون با این طرز فکر زن هم کارهای خونه رو از سر وظیفه انجام میده نه از سر عشق

    کلا آزادی ، عشق میاره

    انسانی که آزاد نباشه نمیتونه هم عاشق باشه

    یه خونه با محوطه که توش تاب ، فضایی برای آتیش ، فضایی برای بازی های بیرون مثل والیبال ، یا یه سری این چیزها درست کنم چون عاشق بازی تو فضای باز هستم درست مثل بچگی هام

    فضای داخل پرادایس رو خیلی دوست دارم چون‌مشخصه آدم هاش تو فضای خوب ذهنی و احساسی دارن زندگی می کنن

    و بهبودگرایی به جای کمالگرایی

    هر چند به مزاجم خوش نمیاد چون الگوهای ذهنیم افراد تنبلی بودن که از کار فراری بودن دوست داشتن یه بار برن یه کاری رو انجام بدن تا ابد دیگه بهش دست هم نزنن با این منطق که ما باهوش هستیم یک بار انجام میدیم نه مثل بقیه چند بار و راحت میشیم

    این فکر باعث‌کمالگرایی تنبلی نا امیدی و نرسیدن به اهداف میشه

    یه جورایی به اون فایل استاد ربط داره که تمرکز روی استعداد نه روی ادامه دادن و پشتکار باعث دلسردی میشه … و باعث توقف ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 680 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همگی

    این نشانه امروزم بود و داشت بهم با 3 تا مثال نشون میداد که میشه هر دفعه بهتر شی

    تو هر زمینه ای

    مثل اون آبخوری جوجه ها

    مثل براش برای شستن ظرف ها

    مثل باطری برای جت اسکی

    رمز موفقیت همیشگی هر شرکتی هم همینه اینه گه همیشه در حال بهبود باشه

    بهبود مستمر و تمرکزش فقط روی خودش باشه و بس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: