سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- چطور بدون سرمایه، کار را شروع کنم؛
- اصول رونق کسب و کار؛
- سرمایه های درونی که لازمه شروع کسب و کار شخصی است؛
- اتفاقات به خودی خود هیچ معنایی ندارند، نگاه ما به آن اتفاقات است که به آنها معنا می بخشد؛
- اصول بهبود کسب و کار؛
- مهمترین باور برای اتصال به خداوند؛
- روی توانایی ها و علائقت سرمایه گذاری کن؛
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر رد پای شما در گام دوم هستیم
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | سودمندترین سرمایه گذاری207MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | سودمندترین سرمایه گذاری17MB18 دقیقه
به نام خدای مهربانم
سلام استاد عزیزم
خیلی خوشحالم شکرگزارم که این فرصت به من داده شده که امروز بتونم این فایل رو گوش بدم و مرور کنم چقدر قشنگ تو همین اول صحبتهاتون اشاره کردین که افرادی که کارآفرین شدن افرادی که ثروتمند شدن بالای 90 درصد اونها مسیر درست از مسیر علاقمندیهاشون از مسیر چیزی که دوسش داشتند تونستن به ثروت برسند برعکس اون چیزی که همیشه از گذشتگان ما به ما رسیده و شنیدیم که اگه طرف به یه مال و منال رسیده بهش ارث رسیده یا یه طلای گنجی پیدا کرده یعنی این باوره واقعاً فقط دلیلش یه چیزه اونم عدم شناخت قوانین و آگاهی از قانونهایی که توی جهان وجود داره هست و فردی که این حرفها رو باور میکنه و اینها رو میپذیره چون حقیقت رو درک نکرده و حقیقت براش میون اون همه نگاههای اشتباه و باورهای محدود کننده پنهان شده و پوشیده شده
همین اول فایل شما واقعاً باعث شد که دوباره برام مرور بشه و خیلی از خانم شایسته ممنون و سپاسگزارم که باعث شد دوباره با این تعهد همواره و همیشگی که روی خودش و روی تغییر باورهاش داره باعث بشه که ما هم ذهنمون یه خونه تکونی بشه و دوباره با شنیدن هر کدوم از این آگاهیها درک بهتری از قانون داشته باشیم و بفهمیم که خداوند چه جوری داره عملکرد میکنه و ما باید چه جوری خودمون رو با این قانون هماهنگتر کنیم و اتفاقاً وقتی اینها رو دوباره مرور میکنیم ذهنمون بیشتر درگیرش میشه ذهنمون بیشتر تایید میکنه که اون آگاهیهایی که دارم دریافت میکنم چقدر درسته و چقدر تا الان وقتی من به اندازهای که باورش کردم به من نتایج خیلی خوب توی زندگیم داده، اینجا در مورد قانون تکاملم دارید صحبت میکنی استاد که طرف توی جای درست خودش قرار گرفت و بعد اینجوری نبود که یه شبه بالا بیاد اینجوری بود که طبق اون قدمهایی که برمیداشت طبق اون الهاماتش و ایدههایی که بهش داده میشد طرف قدم برمیداشت و جهانم بهش پاسخ میداد یعنی یه سیری رو طی کرده یه مسیری رو طرف طی کرده برای اینکه به اون موفقیتی که حالا ما آرزوش داریم رسیده.
چقدر قشنگ گفتید استاد اینجا که بارها این سوال ایجاد شده که من برای اینکه مثلاً فلان کسب و کار شروع کنم فلان چیزو داشته باشم باید فلان عدد و رقم توی حسابم باشه برای شروع فلان کسب و کار من فلان سرمایه رو ندارم که این کارو انجام بدم
ولی اینجا شما به وضوح دارین یک موضوع رو بهش اشاره میکنین که سرمایه اصلی اون قدمهای شما سرمایه اصلی اون ایمان شما سرمایه اصلی اون تجربیات شماست که توی مسیر به دست میارید و اونها واقعاً بهترین سرمایهگذاری که شما میتونین انجام بدین و شما حالا اون سرمایه رو دارید و کافیه فقط خودتون رو در مسیر قرار بدید و همین میشه سرمایه شما.
میدونید یه جاهایی این ما قانون رو خوب درک نکردیم مخصوصاً در مورد بحث تکامل اینکه آدم وقتی روی ذهنش کار میکنه قطعاً یه سری اقدامات عملی یک سری ایدهها بهش داده میشه اگه ما همون ایدههایی که خیلی به نظر من با شرایطمونم خیلی دور نیست که انجامش بدیم عمل بکنیم تکاملمونم داریم طی میکنیم یعنی هر بار که بهمون ایدهای داده میشه الهام میشه که اونو انجام بدیم سرعت تکامل ما هم بیشتر میشه و به این ترتیبه که ما توی یک مسیر تصاعدی هم قرار میگیریم.
یه نکته دیگه هم که تو حرفاتون دارین میگین اینه که همش عجله وجود داره توی اون حالا رسیدنهای ما به خواستههامون چرا چون ما یه جاهایی به جای تمرکز روی خودمون و شکرگزاری به خاطر داشتههامون و تمرکز برای بهتر کردن و بهبود زندگیمون و برداشتن قدمهامون و الهامات و ایدههامون داریم به زندگی بقیه نگاه میکنیم داریم خودمونو به بقیه مقایسه میکنیم که از این قافله عقب نیفتیم و اون حس عجله کردن میاد سراغمون و وقتی حسمونم بد باشه طبق قوانین خب ایدههایی که بهمون داده میشه ایدههای کارایی نیست قدمهایی که برمیداریم هم چون با احساس بد احساس عجله همراه نتیجه دلخواه رو برامون به وجود نمیاره.
یکی دیگه از نکاتی که دوست دارم از صحبتاتون بهش اشاره کنم بحث تداوم و بحث استمرار توی مسیریه که داری حرکت میکنی این خیلی مهمه که وقتی آدم یک مسیری رو با آگاهی انتخاب میکنه و به درستی نتایجش ایمان داره باید دیگه ادامش بده و این نیست که مثلاً یه وقت انجامش بده یه وقت انجامش نده و افراد موفق و ثروتمند هم انسان هستند و اونها هم تلاش کردن به نظر من تلاش ذهنی که خودشون رو توی اون مسیری که حس میکردن درسته نگه دارند و ادامه بدن و اون احساس خوب توی هر شرایطی بهشون کمک کرده که بتونن با اون استمرار توی مسیرشون با اون ادامه دادنشون به خواستههاشون برسن.
اینجا یه واژه خیلی قشنگی که من خیلی دوسش دارم بهش میرسیم به نام صبر صبر یعنی ادامه دادن با احساس خوب چیزی که من وقتی درکش کردم خیلی نگاهم به کلمه صبر و واژه صبر تغییر کرد
چقدر قشنگ گفتین یه نکته دیگه رو که برای خودتون کار رو سخت نکنید یعنی اگه میخواین شکرگزاری کنین قانون اصلی رو درک کنید قانون میگه که حالت خوب باشه احساست خوب باشه حالا وقتی داری به نعمتها توجه میکنی حالت خوبه به نوعی داری همون شکرگزاری و تمرین شکرگزاری رو انجام میدی انصافاً این جمله شما باعث شد که بیشتر روی احساس خوب تمرکز کنم حالا چه دوست دارم اون شکرگزاریم رو بنویسم چه ننویسم مهم ارسال اون فرکانس احساس خوب است و تو با شیوههای مختلف میتونی این کارو انجام بدی چه با کلامت چه با نوشتنت.
این نشون میده که هدف از انجام این تمرینات اینه که ما یاد بگیریم که اون احساس خوب تومون ایجاد بشه تمرین کنیم که یاد بگیریم چه جوری از قانون استفاده بکنیم و قانون اصلی همون حس خوب است همون احساس خوب است چون اگه شکرگزاری فقط کلامی باشه و من فقط یک سری عبارات رو بنویسم بدون اینکه اون رو حس کنم هیچ اثر و هیچ تاثیری نداره.
یک جمله بعدی رو که بهش اشاره کردین که سوال یکی از دوستان بود این بود که وابستگی توی روابط چیه؟
چقدر قشنگ این جمله توی وجودم نشست با همین حرفتون وقتی مرورش کردم که وابستگی یعنی تو از زندگیت لذت نبری و لذت بردن خودت رو به یک شخص به یک مکان به یک عامل بیرون از خودت وصل کنی و این میشه وابستگی و این میتونه توی هر موردی اتفاق بیفته نه تنها توی روابط بلکه توی هر جنبه دیگهای میتونه باشه من حالم خوب نیست تا زمانی که اون موضوع توی زندگیم باشه تا زمانی که من اون ثروته رو داشته باشم تا زمانی که من اون روابط خاص رو داشته باشم تا زمانی که من به فلان سفر برم به فلان ماشین برسم به فلان خونه برسم…
و هزاران موضوعی که میتونه معنای وابستگی برای ما داشته باشه و این یک نوع احساس بد در ما ایجاد میکند و طبق اون قانون خدا باز وقتی احساس بدی داری اتفاقات بدی رو تجربه میکنی از مسیر تجربه شادی خوشحالی خوشبختی لذت ثروت و نعمتهای خدا دور میشیم.
و چقدر قشنگ من از آموزههای شما یاد گرفتم استاد و واقعاً یک مسیر برای اینکه بهبود بیشتری تو این موضوع توی خودم بدم اینه که از زندگیم از داشتههام از هر آنچه که خدا به من بخشیده لذت ببرم و انصافاً از زمانی که دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها رو تهیه کردم و جلسه اولش رو گوش دادم بارها و بارها با وجود اینکه من دوره رو تهیه کرده بودم برای اینکه فکر میکردم شما توی این دوره قرار مطالب عجیب و غریبی رو بگین ولی توی همون جلسه اول من با این گفته شما روبرو شدم که از هر آنچه که دارین لذت ببرین از لحظههاتون لذت ببرین از زندگیتون لذت ببرید و به معنای عمیق زندگی فکر کنید و توجه کنید و برسید بهش که این واقعاً بزرگترین دستاورد و این توحیدیترین نگاه که یک آدم به این احساس و به این نگاه و به این باور برسه واقعا خدا را شکر میکنم که تا الان تا حدود خوبی تونستم بعد از اون نگاه شما توی جلسه اول راهنمای عملی دستیابی به رویاها اینو توی خودم ایجاد کنم و سعی کنم تحت هر شرایطی از زندگیم لذت ببرم. چه نکتهای بهش اشاره کردین استاد که طرف خودشو دوست نداره اینجوری وابسته شرایط و آدمها و موقعیتها میشه و اینجا همون بحث احساس لیاقت میاد وسط.
ما خودمون رو لایق نمیبینیم اینکه همینجوری احساسمون خوب باشه از زندگیمون لذت ببریم و فکر میکنیم با وجود یک آدمهای خاص یا یک شرایط خاص از زندگی میتونیم لذت ببریم به خاطر همین نگاه احساس لیاقته به خاطر مقایسه است مقایسه کردن خودمون با دیگران.
و باز هم از خانم شایسته عزیز تشکر میکنم که اومده نکات کلیدی فایلها و حرفهای استاد رو در قالب یک پروژه خانه تکانی ذهن آورده و توی هر قدم یا هر فایل واقعاً چیزهایی رو داره مرور میشه که به شخصه دارم گوشش میدم میگم من تو این موضوع هنوز جای خیلی بهبود دارم و جای بهتر شدن دارم.
موضوع بعدی که بهش اشاره میکنیم بحث تبلیغاته بحث مسئولیت پذیر بودن تو حوزه کسب و کار اینکه ما وقتی کاری رو شروع میکنیم وقتی میخوایم کسب و کار خودمون رو داشته باشیم به فکر شریک داشتن نباشیم چون استاد توی فایلهای دیگر گفتن شریک داشتن یعنی ما خودمونو باور نمیکنیم ما توانمندیها رومون رو باور نداریم ما دنبال اینیم که اگه یه جایی ما موفقیت نرسیدیم اگه یه جایی موفق نشدیم شکست خوردیم یک شریکی داشته باشیم که مقصر اون اتفاقات رو گردنش بندازیم، و چقدر خوبه که از همین گفتههای استاد عباس منش همین تجربیاتش در مورد درسهایی که خداوند بهش داده در مورد موحد بودن توی کسب و کار توحیدی بودن توی کسب و کار زودتر درسهامو بگیرم و نکته جالب دیگهای که هی برای من داره تازهتر میشه و درکش داره بهتر جا میافته اینه که “استاد میگه من قوانین رو درک کردم”
وقتی آدم آگاهی رو میشنوه در حد آگاهیه در حد شنیده از وقتی باورهای جدید افکار جدید رو آدم به ذهنش فرود میده در حد همون شنیده قرار داره ولی وقتی تکرار میشه با شیوههای مختلف با روشهای مختلف یواش یواش درک اون موضوع تو وجود آدم میشینه و این خیلی نکته مهمی بود که استاد بهش اشاره کرد.
در مورد شراکت یا استاد یه نکتهای بهش اشاره میکنه اینکه من احساساتی بودم در مورد اون افرادی که باهاشون شراکت کردم یعنی اون احساسات که نتیجه اشتباهی برای استاد به وجود آورد از باورهای اشتباه اومد از اون باورهایی که بارها استاد در موردش صحبت میکنه باورهایی که محدود کننده هستند که ما از جامعه از خانواده از جهان اطرافمون گرفتیم و اسمش رو معرفت یا آدم خوب بودن یا اون حس عذاب و وجدان گذاشتن برامون و اصلاً برای خدایی که قوانین خودش رو داره احساسات یا اون افکار بشری چی میگه اون طبق اصول خودش داره حرکت میکنه و بازخورد افکار درست رو با نتایج درست میده و پاسخ افکار نادرست و باورهای نادرست رو با نتایج نادلخواه به انسانها نشون میده.
و چقدر خوبه که این جمله استاد رو میشنوم در مورد شناخت خود شناخت خدا شناخت قانونی که تو جهان هست و اینکه رو خودش کار کرده و این شناخت باعث شده که از همون تضادها از همون نتایج ناهماهنگ و ناخواسته به نتایج خواسته برسه.
یعنی حتی استاد عباس منش در مورد تبلیغات نگاه درستشو درک کرده و درسهای خودشم تو این مسیر گرفته و اینجوری هم نبوده که بگه من یه آدم بیخطا بودم اشتباه نکردم هرگز ولی اینو نمیگه ولی قشنگ میاد میگه که من همین کارا رو انجام دادم ولی فهمیدم با مسیری که میتونه به من جواب بده این کارها نتایج پایدار برای من ایجاد نمیکنه موفقیت پایدار و ثروت پایدار برای من ایجاد نمیکنه.
و یه نکته طلایی و کلیدی در مورد کسب و کارهایی میگه که شاید اون عوامل بیرونی برای پیشرفت و موفقیت و ثروت من شدن رو ندارم مثل بودن توی محیط باکلاس و بالا شهر بودن مثل زدن بیلبوردهای قشنگ و زیبا یا چیدمان و طراحی داخلی با مثلاً وسایل خیلی شیک و زیبا رو ندارند یعنی اون عواملی که خیلی از آدمها برای رشد یا برای موفقیت و ثروتمند شدن یک کسب و کاری مهم میدونن اون کسب و کارها نداشتند ولی مشتری فراوان زیاد داشتن ولی فروشهای زیاد داشتن که واقعاً باعث تعجب خود ما میشه و خیلیای دیگه میشه که طرف هیچ کدوم از اونا رو نداره لی انقدر مشتری داره انقدر ثروت داره میسازه و این همون الگوگیری و دیدن افرادیه که برخلاف اون باورهای محدودی که به ما داده شده دارن نتیجه میگیرند پس یک عواملی در درون فرد داره ایجاد میشه که این نتایج رو توی بیرونش ایجاد کرده.
و واقعاً توحید هیچ چیزی نیست جز اون قدرت دادن به خداوند باور فراوانی باور به رزاق بودن خداوند به وهاب بودن خداوند به اینکه خداوند من را یاری میکنه کمک میکنه برام مشتری میشه مشتری میاره اینکه با تمام اون ترسها آدم حرکت میکنه و به یک نیرویی ایمان میاره که مسائلی هم توی کارم توی کسب و کارم توی بیزینسم رخ بده خدا برام حلش میکنه اینا یعنی توحید توحید در عمل اینکه خودت رو لایق میبینی لایق یک زندگی خوب لایق دیده شدن لایق اینکه از توانمندیهات و علایقت در جهت رشد استفاده کنی در جهت خدمت کردن به خودت و جهانت استفاده کنی اینا یعنی توحید واقعاً احساس میکنم چیزی جز این نیست و عین همون” توحید در عملِ “.
یه نکته دیگه در مورد صحبتهای استاد اینه که به کار با کیفیت اعتقاد داره اینکه وقتی تو کارت با کیفیت باشه وقتی عاشق اون کاری که داری انجام میدی باشی و ذهنیت و باور درست در مورد کار در مورد پول در مورد ثروت در مورد خداوند ایجاد بکن بدون تبلیغ کردن و با اون سیستم خداوند با اون خدایی که داره همه چیز رو مدیریت میکنه آدمهای مناسب رو به کسب و کارت که مشتری تو بشن هدایت میکنه. اینجا استاد میگه از قدرت سوال خودتون استفاده کنید و یه چیز دیگه هم میگه میگه تاثیری که کلام داره و قدرتی که کلام داره میتونه خداوند از این طریق براتون انجام بده که افراد با کلامشون تبلیغات کلامی دهان به دهان شما رو بشناسند و چقدر اصول ساده میتونه باشه اصول قوانین و چقدر عمل کردن بهش میتونه برای ما نیاز به تمرین و تکرار داشته باشه تا بتونیم یادش بگیریم.
خدایا چه چیزایی رو دارم تو این فایل میشنوم که شاید مثلاً بارها توی فایلهای مختلف شنیده بودما ولی واقعاً احساس میکنم توی یک مداری قرار گرفتم که میتونم اینها رو درک کنم و میتونم توی مسیرم به کار ببرم اینکه شما عاشق کارتون باشین و وابسته به مشتری نباشید این جمله خیلی کلیدیه که همون بحث وابستگیه که ما به عوامل بیرونی برای لذت بردن و برای حال خوب وابستهایم و دقیقاً یکی از ضوعات در مورد وابستگی همین میتونه باشه در کسب و کار که ما وابسته اومدن مشتریمون نباشیم رها باشیم و بذاریم که خدا بهترین آدمها رو به سمتمون هدایت کنه حالمون خوب باشه از درون و واقعاً این فقط کنترل ذهن میخواد و ایمان و تقوا.
یکی از اون باورهایی که ما باید به شدت توی وجود خودمون ایجاد کنیم و تقویتش کنیم همین که خدا روزی من رو میرسونه همون خدایی که روزی پرنده رو توی آسمون میرسونه و به یک مورچه در دل خاک روزی میده این باور واقعاً میتونه توی کسب و کار من من رو موفق کنه.
سوال بعدی در مورد نحوه اتصال ما به خدا و چقدر جواب بینهایت هدایتی رو استاد داد که خدا همیشه به ما وصله یعنی یه باوریه که خیلی میتونه هم تو خودم خیلی تاثیرگذارتر بشه و باورهای معنویم رو خیلی تقویت کنه و باورهای درستم نسبت به قوانین رو تقویت کنه اینه که خدا همیشه به من وصله این منم که با ارسال فرکانسهای هر لحظهام و توجهاتم به خدا یا نزدیکتر میشم وصلتر میشم یا این اتصاله رو دور میکنم یعنی از اون فضائه دورتر میشم خب.
چقدر اینجا قشنگ این موضوع رو ربط دادیم به احساس عدم لیاقت که وقتی انسان خودشو لایق این ارتباط و این هم صحبتی و این اتصال نبینه دقیقاً توی زندگیش تو روابط توی جنبههای مختلف زندگیش خودشو نشون میده این کمبود لیاقت و ارزشمندی که احساس میکنه آدم به واسطه دیدهها و شنیدههاش و انسانهایی که اطرافش بودن.
این مهمترین باوریه که میتونه جلوی دریافت الهامات و هدایتهای خدا رو برای هر انسانی بگیره وقتی باور نداشته باشه که لایق هم صحبتی و دریافت الهامات و هدایتهای خداوند.
درباره تعریف از خود و اینکه از خودمون از توانمندیهامون تعریف کنیم استاد چقدر قشنگ صحبت کردی که من از خودم از توانمندیهام تعریف میکنم از دستاوردام تعریف میکنم و واقعاً این تعریف کردن تمجید کردن از خود نشانه تغییر خیلی بزرگی باورهای شما و هر آدمی که مثل شما عمل بکنه.
و یه نکته دیگه هم که من از صحبتهای شما درآوردم اینه که اتفاقا برعکس اون باورای محدودی که بهمون گفتن که نباید از خودت تعریف کنی تمجید کنی باید عمل کنی چون این یه باور اشتباه و برای کسی که میخواد موفق بشه و پیشرفت کنه و ثروتمند بشه این ذهنیت و این باور بهش هیچ وقت کمک نمیکنه به جایی نمیرسونه اونو.
و چقدر مرز بین تعریف و تمجید و تحسین خود و اعتبار اون نتایج و دستاوردهایی که گرفتید رو درست تشخیص دادید که اعتبارش به خداوند چون اگه اون کمکتون نمیکرد چون اگه اون هدایتتون نمیکرد هیچ وقت به این جایگاه نمیرسیدین و البته که به خاطر اینکه تغییر دادین خودتونو به خاطر دیدن ارزشمندیهاتون و توانمندیهاتون خودتون رو تحسین میکنین خودش نشونه درک درست قانونه.
یه دوست دیگه سوال میپرسه در مورد عددها و رقمهایی که از لحاظ مالی استاد به دست آوردن و میگه که آقا این شرایط برای همه نیست برای استاد عباس منش بوده که از صفر شروع کرده بر حسب تکاملش، قدمهایی که برداشته به الهاماتش عمل کرده و چقدر مثلاً ذهنیتش در مورد ثروت و در مورد خداوند و ارتباط این دو بهتر بوده و این قرار نیست برای هر کسی به شکل یکسان تغییر کنه و نتایج رو به وجود بیاره و این و این درک به من و بقیه دوستان هم خیلی میتونه کمک کنه که از هر جایی هستی اگر باورات نسبت به ثروت درسته به خدا درستتره خیلی زود میتونی از لحاظ مالی پیشرفته خیلی عالی را داشته باشی نه لزوماً از صفر
چقدر این توضیحتونو دوست داشتم استاد عباس منش که گفتین سرعت رسیدن ما به خواستهها به اندازه سرعت تغییرات ماست.
یه نکته دیگه که در مورد اینکه انگیزه خودتون رو چه جوری نگه میدارید در مسیر میگفتین که من با تکرار همین مباحث و با تکرار همین آگاهیها باعث میشه که انگیزه خودم رو نگه دارم و هر روز توی مسیر خودمو قرار بدم.
یه نکتهای هم در مورد سرمایه گذاری گفتین که گفتیم بهترین سرمایهگذاری اینه که آدم تو خودش سرمایهگذاری کنه و اون سرمایهگذاری که خودت انجام میدی باعث شناخت علایقت میشه مثلاً شما توی حوزه ملک علاقه زیادی به ملک دارین و این از شناخت خودتون اومده رو خودتون بیشتر سرمایهگذاری میکنید تا روی املاکتون یا ملکاتون و این یه سبک شخصیه به نظر من و هدایت شدنشم به سمتی که ما توی چه موضوعاتی سرمایهگذاری کنیم توی بیرون هم اون جریان به ما میگه اون جریان هدایت به ما گفته میشه بر اساس اون مسیری که داریم حرکت میکنیم خداوند ما رو هدایت میکنه.
و نگاهتون به سرمایهگذاری اینه که سرمایهگذاری همون دنبال کردن مسیر علاقهتونه همون عشقیه که با کارتون دارین همون سرمایه گذاری کردن روی توانمندی و مهارتهاییه که داریم.
اینم یه نکته دیگه راه درآمد ما از اون توانمندیهاییه که داریم از اون توانمندایی که خدا بهمون بخشیده و برای هر کسی یک سری توانمندیها بلده و علاقشه و بیشتر دوستش داره
و میگه اگه ما بریم دنبال همون توانمندی و استعدادهایی که خدا به ما داده خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنیم ثروت و نعمت وارد زندگیمون میشه و اصلاً دیگه نگران این نمیشیم که روی چه موضوعی سرمایهگذاری کنیم که درآمدمون بیشتر و بیشتدرآمدمون بیشتر بشه.
تمام آدمایی که میبینید ثروتمند و موفق شدن از مسیر علایقشون به این ثروت و موفقیت رسیدن.
اگه سهام بیل گیتس یا وارن بافت اینقدر ارزشمنده به خاطر اینکه اونا روی خودشون سرمایهگذاری کردن روی توانمندیهاشون سرمایهگذاری کردن.
و اگه رو خودمون سرمایهگذاری کنیم بیشتر از چیزی که فکر میکنیم سود میکنیم.
استاد نمیدونم چه جوری ازت تشکر کنم اصلاً گوش دادن به این فایل و همزمان آگاهیهایی که به من داده میشد و درکهایی که به من داده میشد تا بنویسم برای من از هر چیزی توی این لحظه با ارزشتره و خدا رو خیلی شکرگزارم که یک روزی ازش خواستم که حقیقت رو به من نشون بده و الان فرای اون چیزی که من خواستم دارم هر بار دریافت میکنم تو این مسیر بینهایت قشنگ و زیبا و الهی عاشقتونم بازم از شما خانم شایسته خیلی ممنونم میدوارم این درکها هر روز توی وجودم بیشتر و بیشتر بشینه و هر روز ایمانم به خدای خودم بیشتر و بیشتر بشه توکلم بهش بیشتر بشه و باور کنم خدایی رو که برای منم بهترینهاشو میخواد و من رو لایق بهتریناش خلق کرده.
به خدای بزرگ میسپارمتون همیشه در آرامشو عشق و سلامتی و ثروت پایدار و ابدی باشین.