live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 56 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نرگس بِنساله گفته:
    مدت عضویت: 683 روز

    درود ب استاد عزیزم

    خدایا شکرت برای آگاهی امروزم

    سپاس فراوان از استاد عزیزم برای آگاهی هایی ک بهمون میدن

    خدایا شکرت برای اینکه ب واسه استاد عباسمنش بزرگوار متوجه شدم ک اگه نتایج بقیه رو نمیخوام پس نباید رفتار اونها رو رفتار کنم.

    مدتهاس ک آگاهانه خودمو از این بحث ها جدا کردم و در بیشتر مواقع هم موفق شدم اما زمانهایی هم بوده با اینکه میدونستم ک جریان داره منو میبره ولی انقدر این بحثها برام جذاب بوده ک اعتنایی نکردم و پیش رفتم و بحث ک تموم میشد و من از اون اشخاص جدا میشدمو بر میگشتم خونه تمام روز فرکانسم پایین بوده و مدام ب خودم میگفتم چرا با اینکه میدونستی عواقب این خودتو تو بحثهای عوام شرکت دادن میشه این حاین حال ولی باز خودتو دخالت دادی.!و با هر بار تکرارش حال من ناجالب میشد تا اینکه درسشو تقرییا تا حدود زیادی گرفتم و الان خیلی برام کم پیش میاد و در قالب مواقع این منم ک کنترل جریان رو در دست میگیرم.و الان افکارمو خودم کنترل میکنم اما صادقانه بگم بازم در محدود شرایطی بازم این اتفاق میوفته و خیلی کم شده.

    خدایا شکرت ک هر روز بهتر دارم شرایط رو کنترل میکنم و جریان ساز هستم.

    خدایا شکرت ک در بیشتر مواقع کانون توجهم رو آگاهانه کنترل میکنم و جهت دهی میکنم ب سمت خواسته هام.

    و این رو متوجه شدم من نباید قضاوت کنم دیگران رو و نمیدونم اگه خودم بود چ کار میکردم تو اون شرایط.ولی چون واقعا خودم اون شرایط رو لمس نکردم و بیرون گودم برام راحته قضاوت و بگم اگه من بودم این کار رو میکردم،در صورتی ک این موضوع دیدنیه وقتی ک خودم تو اون شرایط چطوریم.و با هر منطقی ک خودمونو تو این بحث ها شرکت بدیم جریان ما رو مثل سیل میبره.ب قول استاد فرقی نمیکنه با چ منطقی دستتو تو آتیش بکنی ب هر حال دستت میسوزه.و اگر داری ب چیزی توجه میکنی ب چیزی ک نمیخوای داری دعوتش میکنی ب زندگیت چون بهش توجه کردی.و بازم ب قول استاد ک میگن اگه کسی میگه من تا حالا اشتباه نکردم معلوم ک هم خودشو نشناخته و هم جهان رو نشناخته چون جهان سازو کارش با اشتباهه و کشتی تایتانیک با یک اشتباه منهدم شد ولی همون اشتباه باعث شد ک دیگه بقیه کشتی ها رو طوری طراحی کردن ک دیگه این اتفاق نیوفته.

    قبلا فکر میکردم ک اون سیاست مدارهایی ک توی شبکه های خبر میان و ابراز وجود میکنن و اظهار نظر میکنن خیلی با سواد هستن. اما امروزه نگاهم بهشون تغییر کرده ب خودم میگم اینا قانون رو نمیدونن چرا ک اگه میدونستن با این دلسوزی های نابجا قدرت ب این شرایط نازیبا نمیدادن و خودشون شرایط رو بدتر نمیکردن و راهش این نست کدر موردش حرف بزنن و راهش فقط در اعراضه ک میتونن شرایط رو تغییر بدن ن اینکه خودشون مجموعه از سینرژی رو با افکار عمومی بدن و شرایط رو خرابتر بکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علي يوسفي گفته:
    مدت عضویت: 317 روز

    سلام ؛ تازه وارد سایت شدم و دو تا سوال داشتم

    اول اینکه من اگر با انجام دادن هر کاری(بصورت عمد) و به اون شخص آسیب و ضرر برسه مثلا نونشو آجر کنم؛ زیرآبشو بزنم تو سر کار یا …

    آیا رفتار من کارما داره ؟؟ یعنی من دوست نداشتم شخصی رو بالاتر ببینم یا دوست نداشتم رشد کنه و بیام خرابش کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سحر و حامد گفته:
      مدت عضویت: 2061 روز

      سلام دوست عزیز خیلی خوش اومدین به سایت الهی عباسمنش

      ان شاء الله که شما هم به زودی نتایج خوبتون رو برامون مینویسین و ما هم لذت می‌بریم.

      بابت سوالتون باید بگم که بله شما هر کار خوبی که انجام بدید به خودتون برمیگرده و هر کار بدی که انجام بدید هم به خودتون بر میگرده

      و خداوند در قرآن میگه اگر خوبی کنی خوبی میبینی و اگر بدی کنی بدی میبینی

      شما همینکه وارد سایت شدید یعنی توسط خداوند هدایت شدید

      از فایل های رایگان استفاده کنید و عمل کنید ان شاء الله کم کم در مدار زیبایی ها و خوبی ها قرار میگیرید به لطف خدا.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سحر و حامد گفته:
    مدت عضویت: 2061 روز

    سلام به استاد عزیزم و تمام هم فرکانسی های عزیز

    خدایا شکرت هر چی دارم از تو دارم:)

    از توجه به نکات مثبت شروع میکنیم

    من چند روز پیش بلیط اتوبوس رزرو کرده بودم اما پیامکش نیومده بود که چه تعاونی هست فقط میدونستم که ساعت 10 صبح هست

    امروز صبح قبل از اینکه برم ترمینال اومدم که ببینم بلیط من از کدوم شرکت هست دیدم که اصلا نیومده برام و کمی نگران شدم

    خلاصه گفتم اشکال نداره میرم ترمینال بالاخره مشخص میشه تو سیستم هست ، مامانم گفت نرو یه موقع بلیط ثبت نشده الکی این همه راهو نری و بیای گفتم اشکال نداره میرم ببینم چی میشه

    خلاصه اومدم و رفتم تو شرکت همسفر اسم و مشخصات رو دادم گفتن نه همچین چیزی نداریم و ثبت نشده باز من ناراحت نشدم و ذهنم رو کنترل کردم گفتم خب اشکال نداره الان بلیط دارید بهم بدید تو سیستم نگاه کرد و گفت آره برا ساعت 11 یه صندلی خالی داریم من خوشحال شدم و گفتم خوبه میخوام تفاوتش با بلیط قبلی یک ساعت بود و کلی سپاسگزاری کردم که خدایا شکرت حتماً یه حکمتی بود که تو اون ساعت سفر نرم و خدارو شکر که زود یکی دیگه برام پیدا شد و به روز بعد موکول نشد چون از وقتی رزرو ها اینترنتی شده خیلی زود بلیط تموم میشه و خب اینکه بلیط برام بود خیلی خوشحالم کرد .

    خلاصه تو سالن انتظار نشسته بودم و داشتم به پشتیبانی سایتی که ازش بلیط خریدم زنگ میزدم که بگم چرا ثبت نشده بود و اینا در حین اینکه داشتم با اون خانم پشتیبانی صحبت میکردم اون یکی گوشیم زنگ خورد و جواب دادم یه آقایی می‌گفت خانم نصراوی پس کجایی اتوبوس میخواد حرکت کنه چرا نمیایی گفتم من ترمینال هستم ولی به من گفتن که تو این ساعت شما بلیط ندارید گفت نه بیا سالن 6

    خلاصه فهمیدم که من شرکت اشتباه رفته بودم آخه نمیدونستم کدوم شرکت بلیط دارم

    حدود 20 دقیقه از ساعت حرکت گذشته بود ولی راننده منتظر اومدن من بود

    خلاصه رفتم که سوار اتوبوس بشم راننده با روی خوش و خنده گفت خدا خیرت بده کجا بودی ما این همه منتظرت بودیم مسافرها صداشون در اومده که حرکت کن, گفتم ببخشید من نمیدونستم کدوم شرکت بلیط گرفته بودم و رفته بودم یه شرکت اشتباه و…

    اون بلیطی هم که برا ساعت 11 گرفته بودم مرجوع کردم و پولم رو پس دادن

    و واقعا خدایا شکرت من ذهنم رو کنترل کردم و همه چی به نفع من پیش رفت و اینکه راننده 20 دقیقه منتظر من بود خیلی برام جای سپاسگزاری داشت

    و باز هم گفتم خدایا شکرت حتماً یه حکمتی بود که دیرتر حرکت کنیم

    واقعاً کنترل ذهن معجزه می‌کنه و تنها کاری که باید انجام بدیم همینه و البته که سخت ترین کار هم کنترل ذهن هست

    اما من از خدا خواستم که کمکم کنه ذهنم رو فقط روی زیبایی ها متمرکز کنم .

    خدااااایا عاشقتم چه سفر خوبی دارم امروز

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم.

    عاشقتم استاد ممنونم بابت این فایل های بسیار ارزشمند:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    پریسا و جلال گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و دوستان هم فرکانسی که کامنت من رو میخونند

    پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام /گام هشتم

    این لایو بی نظیر بود و چقدر هماهنگی داشت با شرایط الان من و اتفاقاتی که رخ داده

    در این شرایط این لایو مثل چراغی نورانی ، راه من رو روشن کرد

    من قبلا این لایو رو گوش کرده بودم ولی این بار بهتر از قبل درکش کردم

    در راستای اتفاقاتی که این چند وقت در جامعه افتاده ،دیدم واکنش اطرافیان رو که در ترس و نگرانی و ناامیدی بودند و هر جا که میرفتند دوست داشتن در مورد اون اتفاقات بشنوند یا صحبت کنند

    کاملا حس کردم که چقدر من نسبت به اونها فاصله فرکانسی دارم و اصلا اصلا دوست نداشتم که بودنم در اون فضا ادامه دار باشه چون احساس بد اونها هم به من منتقل میشد

    خداروشکر که من در این مسیر قرار دارم و هدایت شدم به این سایت

    بارها و بارها به خاطر این نعمت از خدا شکرگزار بودم

    دیدم واکنش مردم رو نسبت به هر اتفاقی که در زندگیشون میوفته و نتایجشون رو هم دیدم

    تا اونجا که تونستم قوانین رو درک کنم و بهش عمل کنم تونستم متفاوت باشم نسبت به بقیه و صد در صد که نتایج من خوب و متفاوت بوده

    این باور درسته که اگر ما میخواهیم نتایج متفاوت از بقیه بگیریم باید متفاوت از بقیه عمل کنیم

    من باید همیشه حواسم به نجواهای ذهنم باشه و اجازه ندم که من رو کنترل کنه ،من باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم

    من خودم خالق هستم در زندگیم و همه اتفاقات رو خودم خلق میکنم

    خیلی جاها این باور که «دیگران رو قضاوت نکنم به این فکر کنم که آیا من اشتباه نکردم؟» کمکم کرده و باعث شده احساسم بهتر بشه و رفتار بهتری داشتم

    باید بتونم در هر شرایطی نکات مثبت رو ببینم و زیبایی ببینم تا خداوند من رو به جای بهتر و زیباتر هدایت کند

    مقاومت کردن نسبت به هر چیز شرایط رو بدتر میکنه

    و باز هم این باور برام تکرار شد که «من نمیتونم زندگی کسی رو تا وقتی که خودش بخواد تغییر بدم»من توانایی تغییر زندگی کسی رو ندارم

    باور و ایمان قلبی نسبت به راهی که داریم در اون قدم برمیداریم باعث نتایج بزرگ میشه و دیگه اصلا مهم نیست که دیگران درباره تو یا راهی که میری چه نظری دارند

    خدایا شکرت

    مچکرم استاد عزیزم از شما به خاطر این لایو

    مچکرم مریم جان از شما به خاطر تدوین و بهبود این لایو و استارت پروژه خانه تکانی ذهن

    عاشقتونم

    هر کجا که هستین بهترینها برای شما باشه

    موفق باشید

    پریسا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    sajjad karimi گفته:
    مدت عضویت: 388 روز

    به نام پروردگار هدایتگر و مهربان

    گام هشتم از دوره خانه تکانی ذهن

    سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی

    خدا رو سپاسگزارم که هدایت شدم به این آگاهی های ناب

    استاد اگر اون موقع که این اتفاقات توی ایران افتاد و من این فایل را می شنیدم واقعا از شما انتقادهای شدیدی میکردم. اما الان خدا رو شاکرم که توی این مدت چهار ماهی که با شما و سایت الهی وار تون آشنا شدم سخنان تون برام قابل درک و قابل هضم هست. به قول شما این برهه حساس و تاریخی هم میشه بوده و هست و الان که سال 1403 هست بازهم به قول دوستان برهه تاریخیه. خدا رو شکر میکنم که توی این مسیرم و هر روز تلاش میکنم بهتر بشم.

    از خداوند متعال برای خودم و همه دوستان هم مسیر، استمرار و ثابت قدمی در این راه را خواستارم.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 694 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلام به همه دوستان عزیزم

    ◀ ذهن رام نشده پوسته به دنبال چیزی برای بد نشان دادن اوضاع و خراب کردن حل است و اگر بها بهش بدی و افسارش رو کنترل نکنیم به قهقرا میبرد .یادمه زمانی اینقدر ذهنم توی فشار قرار داده بود که بارها تصمیم گرفتم خودمو بکشم چون ناامید بودم . چون ذهن افسار رو گرفته بود و برای همین هست که تفاوت نتایج در کنترل ذهن است

    جالب اینه که ادم وقتی برای خودش ارزش قائل باشه اصلا دنبال حرف مردم وراه بقیه نیست و کسایی که دنبال جار و جنجال هست از درونی خلا و احساس بی ارزشی میکنن و میخوان این را ابراز کنند

    یه دوران خیلی طولانی در مراکز مذهبی و نظامی فعالیت میکردم و اسه همین همیشه دنبال بحث با افراد و یا همراهیو نشستن پای حرفای سیاسی بودم و باز وقتی از این جو اومدم بیرون هنوز غرق در سیاست بودم و باعث میشد اینقدر مدت روی خوب زندگی رو نببینم و جهانم درگیرم کنه و از موقعی که خداروشکر با استاد اشنا شدم میفهمم چقدر نعمت بزرگی هست که از جمعیت و این فضا دور باشی و چقدر میتونی خوشبختی و حال خوب را تجربه کرد . اینم برای من زمانی بود که تسلیم شدم ول کردم .مهم اینه که عاشق خودت باشی و به خودت برسی .

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2920 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته عزیز پیمانکار پروژه خانه تکانی ذهن-گام به گام

    گام هشتم-ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

    اگر میخوای متفاوت نتیجه بگیری باید متفاوت فکر کنی و عمل کنی

    اگر مثل بقیه بخوای فکر و رفتار و عمل کنی همون نتیجه ای میگیری که اونا میگیرنا

    دیشب یه خواسته ای درم به وجود اومد که خب توی پاییز و زمستون میشه تجربش کرد اما دیدم عه هیچ فکری نمیبینم چون قدرت دادم دست یکی دیگه فکر میکنم اگر اون باشه میتونم به خواستم برسم نباشه نمیتونم

    بعد همین الگوی فکری رو توی زندگی یکی از ادمهای زندگیم دیدم

    بعد امروز صبح یه خواسته دیگه برام به وجود اومد بعد باز دیدم من دست خدا بستم

    من به غیر خدا وابسته شدم، قدرت به غیر خدا سپردم

    بعد من دارم میبینم همه جوره قدرت به غیر خدا دادم

    نعمت ثروت و ازادی و اختیار در رسیدن به خواسته هام رو وابسته به یه عامل بیرونی میبینم

    خدایاشکرت

    باید ادامه بدم.. باید ادامه بدم

    یه چیزی که امروز بهش فکر کردم این بود که باید ذهنمو خالی کنم

    باید هرانچه بلدم هرانچه میدونم و هرچی که دارم بذارم زمین به خدا گوش بدم

    من خیلی خفنم من خیلی خوبم من خیلی کارا انجام دادم خیلی با ارادم ولی این اراده من بدون حضور خدا هیچ دستم نداده

    جز خود سرزنشی بیشتر که ببین نشد

    ببین نمیرسی

    ببین به نتیجه نرسیدی

    اره باید هرانچه که میدونم و فکر میکنم بلدم بذارم کنار و اجازه بدم خدا بهم بگه خدا زندگیم دربر بگیره

    به صدای خدا گوش بدم

    این یه مسیر البته ارام ارام درونم اتفاق میوفته پس مستلزم ادامه دادن منه

    مسلتزم تعهد منه

    مستلزم اینکه حرفهای استاد عباسمنش باور کنم بدون هیج گونه نویزی

    تمرین گام چهارم

    هدفت بنویس و بگو چه قدم های براش میتونی برداری، قدم های کوچیکی میتونی برای فوتسال برداری؟

    در پناه خدا

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رحمت الله غزنی گفته:
    مدت عضویت: 1953 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه دارم از آن اوست

    روزشمار تحول زندگی زیبا و ارزشمند من به سمت بینهایت ثروت و نعمت روز پنجاه شش

    خدایا بینهایت ازت سپاس گزارم که یک بار دیگر به من فرصت دادی در جهت رشد و پیشرفت شخصیت ام گام بردارم تبدیل به انسان بهتری شوم

    خدای بزرگم میدانم که تو کاملا به من نزدیکی دست مرا رها نخواهی کرد بارم زمین نمی ماند یک جوری حل خواهد شد قطعا تو بهترین حافظ و نگهبان منی تو همواره در حال هدایت من به سمت بهترین مسیر ها و بهترین راه حل ها هستی خدایا شکر ات

    چقدر همزمانی این لایف زیبا تحت عنوان ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده برایم جالب بود دیشب تقریبا تا صبح توی حالت خواب و بیداری تماما در ذهنم این آگاهی مرور میشد که اگر می خواهی نتایج بزرگ بگیری باید ورودی های نامناسب را کاملا قطع کنی فیس بوک اخبار فیلم ها رسانه های اجتماعی تمام شب این آگاهی به شکل کاملا واضح انگار خداوند با تکرار به من میگفت که باید این کار را بکنم و همزمانی اش با لایف که در روزشمار دیدم واقعا جالب بود حالا کاملا مطمئن شدم که باید حتما این کار را بکنم با شجاعت تمام ورودی های نامناسب را قطع کنم

    درس های ارزشمند که از این لایف آموختم:

    * اخبار بد اتفاقات ناخوشایند به اشکال مختلف همیشه در همه جای دنیا وجود دارد ولی ما باید بتوانیم ذهن خود را کنترول کنیم متفاوت فکر کنیم به جای ذهن واکنشگرا یک ذهن خلاق داشته باشیم به هر اتفاق از زاویه یی نگاه کنیم که به ما احساس بهتری بدهد احساس خوبی بدهد

    * اگر مثل اکثریت جامعه فکر کنم عمل کنم مثل اکثریت جامعه نتیجه می گیرم اگر دوست دارم نتایج ام متفاوت از اکثریت جامعه باشد متفاوت عمل کنم متفاوت فکر کنم از جای که افکار کانون توجه من زندگی ام را رقم میزند باید سعی کنم به اتفاقات از زاویه متفاوت نگاه کنم افکارم را به سمتی جهت دهی کنم که به من احساس قدرت بدهد یک جریانی در جامعه اتفاق می افتد اکثریت مردم را با خودش میبرد ولی من باید کسی باشم که جریان را خودم بسازم برگی نباشم که طوفان به راحتی به هر سمتی میبرد

    * تفکر اشتباه اکثریت جامعه این است که ” من قدرتی در خلق زندگی ام ندارم” خود شانرا قربانی اتفاقات تصمیمات بیرونی میدانند

    * چرا اتفاقات ناخوشایند بیشتر در کشورهای ما رخ میدهد ؟ چون از لحاظ فرکانسی اکثریت مردم با خود شان با دیگران در صلح نیستند آرامش ندارند به همین دلیل اتفاقات ناخوشایند همسنگ با فرکانس ارسالی شان رخ میدهد

    * با هر منطق و دلیل موجه وقتی به چیزی توجه میکنم که نمی خواهم دوست ندارم با دست خودم همان شرایط را وارد زندگی خودم میکنم حالا هر قدر دلیل قانع کننده هم داشته باشم مهم نیست مثل اینکه اگر دستم را ببرم سمت آتیش حتما میسوزد وقتی توجه میکنم به ناخواسته ها لاجرم از جنس همان وارد زندگی ام می شود

    * گل قانون این است که آیا کشور که هستم را دوست ندارم به جای تمرکز روی نازیبایی ها به زیبایی ها توجه کنم آن وقت به جای زیبا خوب آرامش هدایت میشم وقتی از لحاظ فرکانسی تغیر کنم بدون شک از لحاظ فزیکی هم شرایط ام تغیر میکند چقدر این منطق زیباست این کشور را دوست نداری می خواهی به جای بهتری زندگی کنی راهش دشنام دادن نیست مبارزه نیست راهش توجه به نکات مثبت است تمام، وقتی به اندازه کافی از لحاظ فرکانسی تغیر میکنم جهان لاجرم از لحاظ فزیکی نیز شرایط ام را تغیر میدهد من این را به یکی از دوستان ام که به شدت با حکومت طالبان مشکل دارد گفتم که آغا جان حکومت طالبان را دوست نداری می خواهی مهاجرت کنی راهش دشنام دادن اینها نیست با این کار شرایط اینجا برایت بدتر خواهد شد زندگی ات پر از مشکلات و ناخواسته های بیشتر خواهد شد چند لحظه به فکر فرو رفت گفت راست میگی من اشتباه میکنم حالا بیشتراز دیگران به خودم میگویم اگر جای دوست ندارم زندگی کنم و می خواهم به جای بهتری هدایت شوم با تمام وجود به زیبایی های آن جا تمرکز کنم آنوقت جهان بدون شک مرا به جای بهتری هدایت خواهد کرد چون این قانون بدون تغیر خداوند است

    خدایا شکر ات بخاطر قوانین ثابت و بدون تغیر ات خدایا کمک کن هدایت کن قوانین بدون تغیر ات را هر روز بهتر درک و عمل کنیم

    خدایا به ما توفیق در کنترول ذهن بده از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم الاهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3254 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگرم

    سعی کنیم ذهنمونو پاک کنیم و توجه کنیم به اونچیزها که میخواهیم و این گاهی اوقات اصلا کار راحتی نیست، داریم توی خانواده ای زندگی میکنیم که خیلی اوقات حرفها و صحبت ها درباره ی ناخواسته های ماست، یا توی محیط کاریمون، اما مایی که میدونیم به هر چه که توجه کنیم از جنس همون وارد زندگیمون میشه باید تمام تلاشمون رو بکنیم که به اونچیزهایی توجه کنیم که مورد دلخواه ماست به سلامتی بی حد و حصری که خداوند به ما داده و به لطف خدا روز به روز داره بیشتر هم میشه، این جسمی که سالمه و به ما این امکان رو میده که از فرصت زندگی نهایت استفاده رو بکنیم و بینهایت لذت ببریم از این فرصت، من باید جریان زندگیمو بسازم نه اینکه یه جریانی بیاد منو با خودش ببره، منم که دارم خلق میکنم و میخوام زیباترینهارو خلق کنم در هر لحظه از زندگیم، عالیترینهارو، چون باور دارم که خدای من به بهترینها برای من می اندیشه، چون هر وقت تماما سپردم به اون، عالیتر و فوق العاده تر از چیزی که میتونستم تصور کنم از فضل بینهایتش به من بخشیده، منم باید با خداوند همکاری کنم و کمتر از زیباترینها و عالیترین هارو ازش نخوام.

    خیلی مهمه که تصمیم بگیریم که خودمون زندگیمونو خلق کنیم و اجازه ندیم جامعه و اطرافیانمون تجربه های زندگی مارو بسازن.

    هر کسی تو هر موضوعی به هر موفقیتی رسیده کسی بوده که تونسته ذهنش رو کنترل کنه و این رو هیچ کسی نمیتونه نفی کنه، این قاعده ی بازیه، به دلیل کنترل ذهنش داره نتایج موفقیت آمیز رو خلق میکنه.

    و خلاصه کنترل ذهن و کنترل ذهن و کنترل ذهن..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ترانه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 483 روز

    خداروشکر میکنم در این سایت بهشتی هستم

    وایی ک امروز کنترل ذهنم چقد مشکله

    سلام استاد من و تمام فرشته های ک در این سایت زحمت میکشند️

    من امروز بین باورهای جدید و باورهای کهنم دارم دستم و پا میزنم

    واقعا شرک چقد تا محسوس میاد و تو اصلا نمی‌فهمی ک این فکرت شرکه گناهه

    خدایا مرا ببخش از گناه های من بگذر و مرا هدایت کن ک بنویسم و کنترل ذهنم را ک الان مثله یه سگ بازیگوش شده بدست بگیرم

    خداوندا شکرت من میدانم ک کنترل 100درصد زندگیم در دستان خودم است

    خداوندا من میدانم ک هیچ کنترلی در زندگی دیگران ندارم

    خداوندا من باور دارم شرایط زندگی من بر پایه باورهام رقم میخورد

    خداوندا من میدانم ک رسیدن ب موفقیت کار فیزیکی کم و تلاش ذهنی زیاد میخواهد

    پرودگارا من میدانم تو قدرتمندی تو قادر مطلقی تو بزرگی تو رزاقی هر خیری در زندگیم ب من برسد از سمت توست همه دستان را تو میفرسی

    چرا من قدرت را ب یکی دیگه میدهم و او را در ذهنم بزرگ میکنم

    چرا دستانی ک تو در زندگیم فرستادی

    افرادی از طریق فرکانس ها و باورهای من در زندگیم آمده ان ب این راحتی شرک میورزم و قدرت را ب خودشان میدهم

    چرا فکر میکنم اون ها اگر دارن ب من کمک میکنن ممکن است کمکشان تمام شود مگه جهان بی نهایت تنوع نداره مگه ما با میلیارد ها انسان زندگی نمی‌کنیم مگه جهان ما بینهایت فراوانی نداره

    بینهایت آب و دریا ها و اقیانوس ها داریم

    بینهایت انسان های درست ثروتمند داریم بی نهایت پول هس بینهایت سلامتی هس زندگی آرام و آرامش ابدی خوشبختی در دنیا و آخرت

    خانواده ی فوق العاده ای ک از لحظه ی تولد کنارم بودن همیشه بهم عشق دادن بهم حس خوب دادن بهم امید دادن کمکم کردن

    دوسم داشته همیشه باهام صادق بودن

    دوست هایی ک همیشه کمکم کردن دوست هایی ک خالصانه دوستم داشتن بدونه اینکه چیزی ب آن ها بدهم یا کار خاصی انجام دهم

    پرودگار شرک هارو برایم آشکار کن باور های نامناسب را در ذهنم روشن و آشکارا کن و بجاش باورهای مناسب ب خورد ذهنم بده

    انسان هارا وسایل را خدا میفرستد برای راحتی من در زندگی خدا است ک اگر من ایمان کامل ب او داشته باشم خداست ک کارها را انجام میدهد

    اصلا من مگه کیم ک بخوام استرس داشته باشم در برابر کاری ک خداوند میخواهد برای زندگیم انجام دهد

    بهتر از چیزی ک برود همیشه می آید آره من ترانه بانو( دختر شجاع پر قدرت زیبا من لیاقته بهترین چیزها را دارم)منم ک برای زندگیم تصمیم میگیرم منم ک خالق زندگیم هستم با افکارم و باور هام

    …باورهای سم آلود مثله زالو در ذهنه ما خونه روحو جسم مارا می‌مکند انقد ذهنه مارا میخورند ک چاق و چاق چاقتر میشوند

    (خداوندا من از خیر از تو ب من برسد فقیرم)تو پرودگار کریم و مهربانی هستی*

    (خداوندا ب منم هماهنند کسانی ک به آنان روزی فراوان دادی نعمت های بی انتها دادی حتی بیشترش را ب من بده)+زیرا تو بزرگی و رزاقی و بخشنده هستی+*

    (رب من تو از ذهنم آگاهی تو مرا آرامم کن)پرودگار من تو بزرگ هستی*)

    (پرودگارا من ب سوی خودت یکسان و شر وسوسه های شیطان رهاییم بده)قدرت در دستان پروردگارم است

    (خداوندا دستانم چرا همیشه بگیر و به راحتی به اسانی مرا در زیباترین و قشنگ ترین مسیر دنیا درحالی ک کالسکه سوارم و دارد ب سمت پایین میرود و من خیلی ریکلس نشستم و دارم از خوراکی های خوشمزه ای ک باخودم آوردم میخورم قرار بده )*زیرا تو رب جهانیانی و هرکاری از تو بر‌می‌آید️

    اخیش راحت شدم

    مغزم داشت سوراخ میشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: