live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 54 (به ترتیب امتیاز)
https://www.tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/01/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-28 05:06:452024-09-28 05:41:29live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهندهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
سلام با بینهایت عشق
56 .پنجاه و ششمین روز از روز شمار تحول زندگی مناز این جعبه شگفتی خدا
من امروز البته 6 بهمن فقط داشتم به دو قسمت فایلای جدید که موضوعش ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهمیت محدود کننده
و به شرایط و جاهایی که برای تمرین و انجام تمرین بود فکر میکردم و فایل های دیگه رو هم گوش دادم بعد اون دوتا
الان که خواستم بیام بنویسم سایت رو نیاورد و نوشت در حال بروز رسانی هست منم رفتم سراغ تمرینم و شروع کردم قسمت دوم رو تا ساعت 12شب نوشتم و اولش خواستم برم تو همون قسمت تمرینمو بنویسم گفتم نه اول باید قدم بردارم بعد برم از نتایجش اونجا تو فایل قسمت دو ذهنیت قدرتمند کننده … بنویسم
و یه تصمیم بزرگ گرفتم و نوشتم قدم هارو یکی یکی
من از ظهر شروع کردم آشپزخونه رو مرتب کردن و خونه روز تمیز کردن ،بعد ساعت 4 بعد از ظهر بود یهویی گفتم من میرم بازار و حلقه جاکلیدی میگیرم و چوبای نقاشیمم برداشتم که ببرم تو بازار بعد خریدم وصل کنم و ببرم به مغازه ای که خدا به دلم انداخته بود برم اونجا و یه هفته پیش دو بسته 12 تایی نمونه بردم
امروزم گفتم چند تا بسته ببرم که دیر شده بود و مغازه هارو بسته بودن وقتی من رفتم
بردم یه مغازه دیگه نشون دادم گفتن قیمت چند گفتم دونه ای 10 هزار تمن و گفت نه
صبح هم به یه جای دیگه تو محله خودمون برد مادرم و باز هم نخواستن
من گفتم باشه از این دست نشد خدا از یه دست دیگه بهم میده
و بعد رفتم و پیاده از پامزده خرداد تا میدان محمدیه پیاده رفتم و داشتم به فایلای استاد عباسمنش گوش میدادم
خیلی حس خوبی دارم وقتی هم باخدا حرف میزنم هم حرفای استاد عباسمنش رو گوش میدم
من امروز داشتم میگفتم چقدر فراوانی هست تو بازار همه جا خوراکی همه جا لباس
و این خیلی برام سوال بزرگی بود که
خدایا تو این همه نعمت برای خوردن آفریدی که رنگا رنگ و هر کدوم یه جور خاصیت دارن و گفتی بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید
میگفتم خدایا کار کرد مغز رو از استاد عباسمنش که شنیدم که مغز شکر و کربوهیدرات میخواد برای انرژیش و هی باعث گرسنگی یا خواستن انرژی که میخواد مارو وادار میکنه تا بریم یه چیزی بخوریم
و طبق اون صحبتایی که شنیدم سوالم این بود
که خدا این همه نعمت و فراوانی دادی ولی یک وعده در روز که میشه خورد و حتی سلامت شد
پس این همه نعمتتو کی میشه خورد
خودم خندم میگیره از سوالم قشنگ معلومه ذهنم، مغزم داره منو وادار میکنه به خوردن شکر و کربوهیدرات و من دلیل و منطق میخوام بیارم برای خوردن غذا
ولی نه تلاشمو میکنم چون من خیلی وقته خواسته ام فقط و فقط سلامتی شده
قبلا فقط دلم میخواست وزن بگیرم و یکم چند کیلو بیشتر بشه وزنم ، ولی الان فقط خواسته ام سلامتیه
من امروزم خیلی عالی بود و فوق العاده
صبح یه چیزی بود توجه کردم بهش وای یاد فایل هدایت استاد به آمریکا که میگفتن افتادم
یهویی یه صدا اومد که ایمیل اومده برام رفتم دیدم از سایت استاد عباسمنش اومده و نوشته
الهام رفیعی سرحانی برای پاسخی که در پرسش “چگونگی تمرکز بر سلامتی و ارسال فرکانس سلامتی، آنهم در زمانی که بیمار هستی” دنبال میکنی، دیدگاهی ارسال کرده است
رفتم دیدم دقیقا چیزی که یه لحظه توجه کردم خدا زود برام اینو فرستاد که من قبلا این قسمت از عقل کل رو خونده بودم
،هدایتم کرد تا بهم بگه بیا تو مسیر خیلی زود و من شروع کردم با هر نفسی که میکشیدم به تکرار باورای قدرتمند درمورد سلامتی
چقدر خدا زود هدایتت میکنه چقدر هر لحظه دارم درک میکنم این هدایت هاشو و فایلی که از استاد عباس منش شنیدم
و قسمتی از این فایل دقیقا راجع به همین هدایت من بود که امروز خدا بهم گفت
بپذیری که من با باورها و کانون توجهام زندگیام را خلق میکنم
من توانایی تغییر باورهایم را به کمک کنترل کانون توجهام و تغییر ورودیهای ذهنم، دارم.
خدای بی نهایت سپاسگزارم که هر لحظه مراقبمی شکرت
به نام خدای یکتا سلام به استاد بر حق و خانوم شایسته و همه دوستان
استاد وقتی این جلسه رو دیدم یه تلنگر خوردم
فهمیدم که چقدر جای کار دارم
فکر میکردم متوجه شدم یه چیزایی رو ولی امروز فهمیدم که حالا حالا باید ادامه بدم تا بفهمم
من روی یه سری از رفتارای پدر و مادرم که درست نبود خیلی حساس بودم هی صحبت میکردم باهاشون زیااااد چندین بار چندبار از کوره در رفتم و دعوا کردم و چند بار گفتم اگه ادامه دار باشه من فلان نیکنم وبهمان میکنم
بعد هی تو ذهنم میگفتم خب بلاخره خونوادم هستن و من بابد سعی کنم که اصلاح بشن و این رفتار ادامه پیدا نکنه ولی هر بار باز به نحوی اون رفتار نکرار میشد و انجام درست جلوی چشم من
امروز فهمیدم که من فکر نیکنم میخوام درستش کنم اما با هربار تلاش فقط دارم اون رفتارو جذب میکنم و دامن میزنم بهش فهمیدیم که اینا همه که وظیفه منه و فلان و …نجوای ذهنمه منوباید یه جور دیگه به شرایط نگاه کنم تا تغییر کنه
حتی من یه سری کارا رو انجام نمیدادم کارایی که مربوط به خودم باشه مثل بیرون رفتن و تفریح خودم و اینا که این کارم نکنه باعث ایجاد تنش بشه
درصورتی که همش اشتباه بوده من خودمو محدود میکردم و از خودم میگذشتم برای بقیه و ناخوداگاه توجه میگردم به ناخواسته هام و طبیعی هست که من اونارو هی ببینم و تجربه کنم چون خودم دنبالشون هستم
پس از امروز سعی میکنم یه جور دیکه نگاه کنم و یه رفتار دیگه داشته باشم
و بی توجهیی کنم که چیمیشه و چه اتفاقی میوفته
اصن مهمنیست که بقیه بخوان منو از رفتار خانوادم قضاوت کنم با این باورها فقط دارم خودمو زندگیمو از بین میبرم
خداروشکر که شما استاد نازنین رو سر راهمقرار داد
خدارو شکر که تو این مسیر هستم و دارم هرروز چیزای جدید یاد میگیرم
خدای شکرت بابت دوستان نازنینم در اینجا
ممتونم استاد عزیزم که هر بار با کلامتون زیر و میکنین باورهای منو
دوستون دارم شاد باشید و موفق️
به نام خدا
سلام استاد و
سلام به همه
چند وقته کامنت واقعی نشده بزارم
این فایل دقیقا منم
گاهی خودمون هم متوجه نمیشم چطور بازی خوردیم
منم دقیقا داشتم همین کار رو میکردم
یعنی تا میتونستم توجه میکردم به نکات مثبت واتفاقای زیبا
تا اینکه برا یکی از عزیزانم که ممکنه شما هم همین طور باشید اتفاقاتی افتاد که رگ غیرتم زد بیرون
خواستم یه جاهایی یه کمکی کنم شاید یکم وضعیت بهتر بشه براش آخه خواهر و برادر مگه نسبت بهم میشه بی تفاوت بود
هیچ کس نمی تونه بگه بی تفاوته اینو میگم که در موقعیت من نبودین وخبر ندارین
درسته تازه دو سه ساله با قوانین آشنا شدم ولی یکی از کسایی شده بودم که حرفهای استاد رو وحی منزل می دونستم وقید خیلیا رو زده بودم
ورفت وآمدم اول به صفر رسید تا اینکه مدارم عوض شد وکارم تغییر کرد ومشتریای جدید وخیلی اتفاقاتی دیگه که در اینجا نمی گنجه
نمی دونم چی شد که یه اتفاقات عجیبی پشت سر هم افتاد که منم هر دفعه سعی میکردم بهش توجه نکنم اینطور بگم که اول اتفاقی برا دختر خودم افتاد ومن خیلی خوب تونستم مدیریت کنم خودم رو وبعد برای بار دوم برا اون یکی برادرم افتاد وباز مدیریت کمتر ولی موفق بودم و بار سوم برا خودم افتاد وهمه اینا از جانب یه فرد بود که حدود 4یا5سال باهاش ارتباط خیلی به خاطر نوع نگرشش نمی گرفتم خودمون رو کنار میکشیدیم
اما درستی بزرگی رو گرفتم
خصوصا بار سوم برای من افتاد ومن وتمام خانواده مادرم یعنی پدر و مادر وبرادرام و بچه هاشون کی از زن داداشام وهمسر ودخترام به خاطر این اتفاق شوکه شدیم وباز این از جانب این فرد بود
قضیه به شکایت کشیده شد ونا خواسته من نفر اول شدم وکسی شدم که همه شواهد به طور معجزه وار آماده وکاملا هدایتی
اونقدر هدایتی که خودم که نمی خواستم وارد ماجرا بشم میدیدم افراد خیلی خیلی مثبت در کنارم قرار میگیرن با من خیلی رفتار مناسبی میشه وانگار تمام ماجرا درس بود برام
انگار این اتفاق به ظاهر دلخراش بزرگترین و مناسبترین درس زندگیم رو درزمان بسیار مناسبی برام آورده بود ومن به چه چیزایی که هدایت نشدم
هر دفعه اومدم وارد سایت شدم یه هدایت شگفت انگیز ودر تمام روز هوایی که من قدمی بر میداشتی اعتماد به نفسم بیشتر میشد و درس بزرگ من خیلی زیبا به من آموزش داده شد
که در هر صورت مثبشو ببینم
یعنی هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمی افته
برگی بدون اذن خدا بر زمین نمی افته ومن این رگ غیرت رو که این همه بابتش اذیت شدم رو آروم آروم سپردم به خدا ودیدم که من خدا نیستم که بخوام ادای خدا رو در بیارم وبخوام دلسوزی کنم وبشم دایه دلسوزتر از مادر وهر بار که به این اتفاق فکر میکنم قوی تر میشم ومسئله درسم رو یاد آور میشم
به خودم میگم دیگه بسه این درس خیلی بزرگی بود که تو نمی تونی زندگی عزیزانت رو تغییر بدیم و فقط مسئول صد در صد زندگی خودتی
بعد گذشت چند ماه حدود 7ماه یا بیشتر
به خودم که اومدم متوجه شدم این اتفاق در این مدت چقدر منو بزرگ تر کرده شاید دیگه اون مرضیه مهربونه دلسوز که همه تاییدش میکردم نباشه ولی مطمئنم برای خودم میتونم نقش بهتری رو داشته باشم در عین حال باید فقط دید گاه مثبت هر اتفاق رو ببینم واین به قول استاد عزیزمون خیلی مهم. وگاهی خیلی سخته
ممنونم از کسایی که کامنت منو خوندن
ممنونم از شما استاداز صحبت ها وآگاهی های تاثیر گزارالهی تون وخانم شایسته عزیز با این برنامه های فوق العاده ای که در سایت همواره بر قرار میکنید
به نام بزرگ ترین فرمان روای جهان
سلام به استاد و مریم بانوی مهربان
ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده
آگهی های این فایل
خبرهای بد همیشه هستند اگر بخوایم ذهنمون باز نگه داریم همیشه اون خبرهای بد میان بنابراین باید همیشه ورودی های ذهنمون کنترل کنیم تا خروجی بهتری داشته باشیم
نتایج عالی تری رقم بخوره
من وقتی بتونم صبح که از خواب پا میشم با حس خوب بیداربشم به همه چیز عشق بدم
برای داشته هام سپاس گذاری کنم اطرافیانمو دوست داشته باشم میبینم که اون روز چقدر قشنگ تر میگذره و آرامشم بیشتره و حالم خوب تره
جمله(شرایط حساس کنونی) همیشه بیشتر افراد جامعه به زبون میارند
از نظر اون هاهمیشه شرایط حساس کنونی هستش و شرایط برای اون ها هیچوقت خوب نمیشه
این قاعده رو به یاد داشته باشم =اگر دارید مثل بقیه افراد جامعه فکر می کنید اگر دارید مثل بقیه افراد جامعه عمل می کنید مطمئنن مثل اونا نتیجه میگیرید
خوب من باید این جمله رو درک کنم و توی تک تک مسائل زندگیم ازش استفاده کنم خوب معلومه من نمیخام هیچوقت مثل بقیه نتیجه بگیرم توی مسیری که بقیه رفتن که پراز مشکلاته
پراز دردسره پراز اتفاقات منفی پراز احساسات
بده منم باشم
من باید از مسیری برم که به قول استاد مسیر همواریه که سرسبزه خوش آب وهوایه سوت بزنم و برم و لذت ببرم
و اینو فراموش نکنم افکارم و کانون توجه ام نتایجو برام به وجود میاره
ووقتی اینو درک کردم تصمیم گرفتم ذهنمو کنترل کنم کانون توجهمو کنترل کنم روی زیبایی ها تمرکز داشته باشم باورهامو درست کنم
کلیت جامعه منتظرن یک اتفاقی بیوفته بشینن تا مدت ها در مورد اون اتفاق صحبت کنن
وفکر می کنن این یک طوفانیه و اونا برگی هستن که اون طوفان تصمیم میگیره اونارو به کدوم سمت ببره
استاد وقتی تصمیم گرفتن که روی باور هاشون کار کنند شرایط جامعه خوب نبود
اونجا تصمیم گرفتن ذهنشون پاک کنن و توجه کنن به اون چیزی که می خوان
کارراحتی نیس باید تمرین کرد ما انسانیم یک جاهایی ممکنه از دستمون در بره ولی با تمرین هی توی این کار بهتر میشیم
این قاعده رو یاد میگیرم و درک میکنم و در زندگیم کاربردی میکنم=آیا دوست دارم زندگیمو جریان ها یا سیاست های دولت ها یا کشورها بسازه یا خودم زندگیمو بسازم
دلیل این اتفاقات ناگهانی مثل سقوط کردن هواپیما یا……
دلیل این ها یک عده ی زیادی از جامعه 95درصدجامعه که همش بلا سرش میاد درگیری باهم دیگه هستش
مقاومت هایی باخودشون دارندباخودشون در آرامش نیستندبه خاطر همون دلیل اصلیشم همونو
درمورد قضاوت کردن
هرموقع خاستیم قضاوتی بکنیم با خودمون فکر کنیم اگر من جای فلانی بودم آیا اون اشتباه انجام نمیدادم؟
اگر جوابم مثبت بودپس حداقل ساکت باشم و دنبال ایراد گرفتن نباشم
بعضی موقع ها بوده زندگی افرادی رو نگاه میکردم که در ظاهر زندگیشون خوب بوده ولی ازهم جداشدن باخودم میگفتند عجب مادر بدی که بچه هاشو ول کرده رفته اما وقتی متوجه شدم دلیل اصلیش چی بوده اون وقت متوجه شدم نباید قضاوت میکردم شاید منم جای اون بودم اشتباهی بدتر از اونو میکردم
اینجوری شد تصمیم گرفتم به کار کسی کاری نداشته باشم و دنبال قضاوت کردن کسی نباشم
چون ماهمه آدمیم ممکنه هرلحظه خطا و اشتباه داشته باشیم
رد پای گام هشتم
خداجونم عاشقتم
در پناه خدای بزرگ
استاد عزیز میدونم اینجا جای نوشتن دیدگاه است من قبلا دیدگاهم رادرمورد این فایل پست کردم فقط بخاطر شما ومریم عزیز ومیکاییل جان پیشنهادی داشتم من در تورنتو زندگی میکنم و نماینده فروش دستگاه آبی هستم که مثل این است که چشمه آب معدنی را به خانه خود میاورید مثلا آقای بیل گیتس ۱۶ عدد ازاین دستگاه رادارند ودر همه مکانهای نصب کردند که همیشه به این آب دسترسی داشته باشند من قبلا ایمیل براتون فرستادم واطلاعات بیشتری در آن ایمیل براتون فرستادم خوشحال میشم که استاد بینظیری مثل شما از این آب معجزه در زندگیشون استفاده کنند به امید موفقیت برای شما وهمه خانواده صمیمی عباسمنش
سلام چقدر جالب ،چقدر فراوانی وزیبایی تو جهان هست خدایا شکرت که تو خانواده عباس منش چقدر افرادی هستن که دارن آگاهی های جدید به ما میدن..انشالا ماهم در آینده نچندان دور به همچنین کشورهایی هدایت بشیم🙏🌹.دوست عزیزم انشالا همیشه موفق،شاد ،و پیشرفت های عالی تر در مراحل زندگی داشته باشید💖💖💖
به امید روزی که همه خانواده صمیمی عباسمنش دربهترین نقاط دنیا زندگی کنند
با سلام ودرود به همه هم فرکانسی های عزیز وقدرتمند..وبه ویژه استاد عزیزم سید جونم مث همیشه عالی پراز انرژی ماشالله….عالی درود فراوان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
روز پنجاه وششم سفر نامه
توی بورس یک قانون هست که فکر میکنم از وارن بافت باشه اینکه وقتی همه دارند میفروشند تو بخر و وقتی همه دارند میخرند تو بفروش .
شاید این قانون همین رو توضیح میده اینکه اکثرا وقتی بر خلاف آنچه اغلب جامعه درگیرش هستند رفتار کنی به سود میرسی نه ضرر.
وقتی همه دارند از ضررهای کرونامیگن تو به خوبیها ش فکر کن
وقتی همه دارند از گرونی میگن تو به نکات مثبتش فکر کن
وقتی همه دارند از بدی مملکت میگن تو به خوبیها ش فکر کن .
اینجوری احساست رو بد نکردی و قانون میگه احساس خوب =اتفاقات خوب
البته که سخته اینطوری فکر کردن و اینطوری ذهن رو کنترل کردن اما به قول قرآن مومنان کسانی هستند که ایمان به غیب دارند و یکی از نشانه های ایمان به غیب همین کنترل ذهن در شرایط حساس کنونی هست که باعث میشه همون غیب برامون اتفاقات خوب رو رقم بزنه ،فرکانسمون تغییر کنه و به مدارهای بالاتر و عالیتر هدایت شویم.همه چیز کنترل ذهن هست و هر چه بیشتر کار کنیم حرفه ای تر میشیم و بهتر میتونیم ساعات و لحظات بیشتری توی احساس خوب بمونیم
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
بنام الله یکتا💐
روزپنجاه وششم از سفرنامه
عده کثیری از مردم روزانه همه توجه شون رو به اخبار وحوادثی که در جامعه و تلویزیون گفته میشه میدن و اونارو دنبال میکنن . این ادما مثل برگی در باد هستن ..
مثال عینی در این مورد دیدم ؛ در روستای پدرم ادما منتظرن یه سوژه ای گیر بیارن و راجع به اون صحبت کنن .. وقتی یه اتفاقی میفته ، هر کسی چند تا چیز بهش اضافه وکم میکنه و میره جایی دیگه تعریف میکنه و به اصطلاح یک کلاغ چهل کلاغ میشه !طوری که حتی گاهی اصل اون موضوع تغییر میکنه !! نمیدونم چه لذتی از اینکار میبرن ؟!انگار با گفتن اتفاقات زندگی مردم میخوان خودشونو مطرح کنن ..اویها در یک بی هدفی نامرئی بسر میبرن .
من به شخصه از وقتی بااستاد اشنا شدم همیشه سعی کردم ورودی های ذهنمو کنترل کنم و هر چیزی رو نشنوم و اخباروبه کل دنبال نمیکنم ، فضای مجازی و تی وی هم محدود کردم . واین برام نتایج خیلی خوبی به همراه داشته ؛ذهنم باز تر شده و راحتتر میتونم به ذهنم خوراک های مفید بدم .
رسانه ها افکارشون رو به خورد ملت میدن ؛ فیلم وسریالها بشدت برروی طرز فکر مردم تاثیر میذاره و مردم بدون اینکه متوجه این باشن ، اونارو دنبال میکنن غافلن از اینکه مستقیما داره روی ناخوداگاه شون کارمیشه ..
واقعیت ماجرا اینه که ما موجودی “واکنش گرا” نیستیم بلکه باوجود قدرت اختیار وعقلی که خدابهمون داده و با ارسال فرکانس ها ، “خالق “زندگی خود هستیم .
این گروه خوب میدونن که هیچ جریان از پیش تعیین شده ای وجود نداره و تنها با ارسال فرکانس ها به جهان هستی ایینه اونهارو در زندگیمون مشاهده میکنیم و نتایج برامون رقم میخوره .
این گروه میدونن که، اگر با هر استدلال، توجیه و حقانیتی در برابر ناخواستهها بایستی، یعنی در حال توجه کردن به آنها، هم فرکانسشدن با آنها و دعوتشان به زندگیات هستی.
هرچه اختلاف فرکانسی شما با جامعهات بیشتر شود، فاصله فیزیکی شما نیز بیشتر میشود تا آنجا که جهان شما را از آن جامعه جدا و به مکان فیزیکیای هدایت میکند که، متناسب با فرکانسهای شماست.
به امید رفتن به بالاترین مدارها😉🖐
سلام خدمت استاد عزیز. با شنیدن این فایل خیلی حال دلم عوض شد وکاش چند ساعت زودتر اونو میشنیدم. وقتی روزانه نشانه ی خودمومیبینم واقعا جواب سؤالاتی که در طول روز روشون تمرکز میکنم میبینم. واقعا از شنیدن صحبتهاتون زندگیم عوض شد و آرامشی تو وجودم ایجادشده که هیچ وقت حسش نکرده بودم. اینم بگم که چند وقت پیش با کلی گریه وزاری از مشکلات زندگیم از خدا خواستم راهی جلو پام بزاره که آروم بشم دقیقا فرداش با یکی از دوستام که عضو سایت شما بود دردل کردم ودوستم شما رو معرفی کرد ودر عرض چند ثانیه عضو سایت شدم. خیلی ازت ممنونم که حال دلمو خوب کردید. ان شاالله هرچی از خدا میخواید بهتون بده. جالبه که خیلی از آدماخیلی جالب ازم دورشدن.
به نام یگانه معبودم یگانه خداى مهربانم
سلام دوست عزیزم بهت عاشقانه تبریک میگم که راهتو انتخاب کردى که خودت خواستى در محیطى قرار بگیرى که سراسر نور وهدایت الله یکتاست خداوند رو صدها هزاران بار شکر میکنم که توانستى تاریکیها رو کنار بزارى ونور خداوند را با تمام مساحت وپرتو اش درک کنى وبه هدایت خداوند مسیر زندگیتو عوض کنى
خوشحالم وخرسند که حال دلت بهارى شده
وبخاطر این نعمت بزرگ از خداوند بزرگ سپاسگزارم 🌹❤️🙏🏻
دیدگاه پنجاه و ششم
ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیزم که دستی از دستان خداوند بود که سر راه من قرار گرفتن و در عرض یکسال نیم هست کا من و همسرم با گوش کردن فایلهای رایگان و خرید محصول سلامتی از داخل سایت …کلی زندگی من و تغییر داد .باور کنید چقدر خوش حالم و به خودم میبالم که خداوند مارا برگزید تا در این راستا قرار بگیریم و این همه درک و این همه آگاهی این همه آموزه های ناب توانست زندگی من و صد و هشتاد درجه تغییر بده .
چه از لحاظ اخلاقی و رفتاری و دینی و چه از لحاظ آرامش درونی ..
باور کنین ااین آرامش رو هیچ وقت تا به حال طعمش رو احساس نکرده بودم ..
اینقدر صبوری و ملایمت و لطیف بودن که جزو صفات خداوندیست احساس نکرده بودم
خیلی سبکبال شدیم انگار رو هوا داریم پرواز میکنیم …
استاد دمتون گرم با این آموزه های طلاییییتون
همسرم که تا به حال تو عمرش یک رکعت نماز نمیخواد الان هشت ماه است پایبند نماز و قرآن شده حتی برا نماز صبح هم بیدار میشه
قبلا اوقاتش را با عوامل بیرونی پر میکرد. و ضربه میخورد.اما الان زندگیش شده فایل و نت برداری از فایلها و گوش کردن و دنبال تفسیر قرآن و مطالعه کردن ..
خدای من این همه تغییر در عرض یک سال
وقتی دونفری ن تصمیم گرفتیم که در مسیر قانون افرینش باشیم تغیرات خودم باعث شد که همسرم هم تغییر کنه
واویلا چقدر این قانون کارش درسته و بیسته
با گوش کردن فایلهای توحیدی راه خودمون رو پیدا کردیم که نزدیک شدن به خداونده و فقط کمک گرفتن و یاری خواستن از خودش بود نه دیگران
از خودش خواستیم که مارا به مسیر وراه درست هدایت کند ..
ما فقط خودمان هستیم که خالق زندگی امان هستیم
.
آن هم با فرکانسهای مثبت و توجه به نکات مثبت زندگیمان
وقتی دیدگاهم رو عوض کردم وزاویه دیدم رو نکات مثبت زندگیم قرار دادم وخدارو بابت داشته هایم شکر کردم ..معجزه های خداوند از درو دیوار برام می اومدند ..
و چقدر ذوق زده میشدم استاد جان ممنون از اینکه دستی شدید از دستان خداوند که مسیر درست زندگیمون رو پیدا کنیم
من یک جابه جایی منزل دارم و افتتاح کردن یک مغازه برای خودم و کارو شغل همسرم در مشهد ..اما اینقدر آرامش دارم که میدانم خداوند خودش همه رو برام ردیف میکنه ودر زمان و مکان مناسبش همه چیز اوکی میشه
اینکه باور دارم خدایی هست و یارو یاور و حامی منه
اینکا میدانم به غیر از او هیچ کس قدرتمند نیست
این که به یگانگی خودش ایمان آوردم و فقط از او کمک میخواهم و فقط از او یاری میطلبم
این یعنی اصل توحید که من و همسرم به این درجه رسیدیم و خدارو صد هزار مرتبه شکرش که فقط او را میپرستیم وفقط از او میخواهیم سعادت این دنیا وآخرت را ..
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت