سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
سلام عزیزان.
اومدم یه رد پا بذارم.
-من همیشه برای شرایط مالیمون، شغلی مون، کشورمون و …. همیشه عادت داشتم پدرم رو مقصر بدونم. که چرا تو گذشته پدرم تصمیماتی گرفت، اشتباهاتی کرد که نتیجش این شد که من این شرایطو دارم.
-یا مثلا یه باوری که بین همشهریام جا افتاده. هر دانشجویی که بعد فارغالتحصیل شدنش، نتونسته جایی مشغول به کار بشه سریع میندازیم تقصیر دولت ایران که شرایط شغلی رو برای ما محدود کرده.
و از اون طرف اینکه تو کشور خودمون گروهی قدرت رو بدست گرفته و با وجود اونها ما نمیتونیم کاری کنیم و همینطور به بدبختی ادامه خواهیم داد.
اینا دو تا از مثالایی بود که من تا همین پارسال به عنوان ب بهونه و توجیه استفاده میکردم، اما با تمرکز روی بهبود باورهام، خیلی توی مسئول دونستن خودم بهتر شدم و نتیجش این شده که اتفاقات برای من وری رقم میخورن که مهم نیست چه خبری شده، اوضاع جامعه چطور شده، در هر صورت من به خواسته ام میرسم.
نمونش همین که مدتیه خیلی از نزدیکان یکسری مشکلاتی براشون به وجود اومده بود، یا مثلا اکثرا تو یه سری کار های اداری به مشکل بر میخوردن، ولی من! من همه کارام راحت پیش میرفت اونم بدون ذره ای مشکل.
-یه مشکلی الان دارم که باورم به خودم ضعیفه.
اون حرفی که استاد زدن! که شما اگه به خودتون باور داشته باشید و ایمان به خدا داشته باشید، اون پلایی که تو ذهنتون هست که خیلی سخت به نظر میرسن رو رااااااااحت ازشون عبور میکنید.
مثلا من ذهنم در گیره که من تنهایی چطور میتونم ایکس مقدار پولو جور کنم؟ چطوری میتونم فلان وسیله رو بخرم؟ چطوری با این شرایط الانم میتونم مهاجرت کنم و مستقل زندگی کنم؟ و….
ولی این حرف استاد که گفت
” اگه خدا رو قدرتمندترین میدونی! چرا باور نداری میتونه همهچی رو بهت بده؟ واقعا چرا؟”
یکم ارومم کرد و فهمیدم جواب خدا به سوالاتمه.
اگه یادم باشه من همین شرایطی که الان دارم هم یه زمانی خواسته م بوده، و واقعا نمیدونستم چطوری میتونم بهشون برسم، اما الان همشونو دارم، اونم خیلی راحت و طبیعی.
برا همین به خودم میگم که
باید به مسیر اعتماد کنی
هر چی جلو تر بری، ظرفت بزرگتر میشه، تکاملتو طی میکنی و به خواسته های بزرگترت هم میرسی.
فقط ایمان داشته باش و عمل کن!!!
عاشقتونم.