سرفصل آموزش های این فایل:
قانون ازلی و ابدی را درک کن و در اجرای آن هر بار بهتر شو؛
“خوشبختی”، نتیجه درک اصل و تمرکز بر تواناتر شدن در اجرای آن است؛
بهتر شدن در اجرای اصل یعنی بیشتر ماندن در احساس سپاسگزاری، احساس شور و شوق، خوشبینی و امید؛
یک اصل کلی برای خوشبختی وجود دارد و آن، “توانایی کنترل کانون توجه” است که معنی آن نگاه کردن به موضوعات از زاویه ای است که شما را به احساس بهتر می رساند و مدت زمان بیشتری در احساس بهتر نگه می دارد؛
اگر به اصل بچسبی و در آن بهتر شوی، روند رشد شما در تمام جنبه ها تصاعدی می شود؛
به اندازه ای که برای موفق شدن، به دنبال کشف تکنیک های جدید می گردی، از تمرکز بر اصل دور می شوی در نتیجه از خواسته هایت دور می شوی. البته به همان اندازه هم وارد حاشیه هایی می شوی که حتی نتایج قبلی را نیز از بین می برند؛
چرا اساتید حوزه موفقیت، مرتبا دنبال طرح تکنیک های جدید هستند؛
اطلاعات و تکنیک های بیشتر، باعث گمراهی شما می شود تا هدایت تان و شما را از مدار خواسته هایتان خارج می کند؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | به جای تکنیک جدید، "اصل" را دوباره تکرار کن327MB25 دقیقه
- فایل صوتی live | به جای تکنیک جدید، "اصل" را دوباره تکرار کن24MB25 دقیقه
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روز صدو نوزدهم، روزشمار تحول زندگی من!!
واقعا که هر روز با بودن توی این سایت و همراه شدن با آموزه های شما، تحولی عظیم در من شکل گرفته ومیگیره، اینکه هر روز بیشتر در می کنم اصل چیه…
یادمه برای انجام کاری باید هر ماه میرفتم به یه کلینیک زیبایی، یکبار خانمی که داشتند برای من خدمات انجام میدادن گفتند خانم فلانی چطوره شما همیشه لبخند روی لب دارید وچهره شاد و خندان وانقدر انرژی مثبت هستید؟! در طول این چند ماهی که شمارو می بینم وهربار حدودا یک ساعت باهم هستیم فقط جملات مثبت و پراز امید و حس خوب ازتون میشنوم!!!
شما میدونید پاکسازی چاکراه یعنی چی؟ شما تاحالا تو کلاسهای عرفان وشمع تراپی شرکت کردید؟ نکنه از این متد استفاده کردید ؟!!!!
وقتی این سوال رو ازم پرسید، تویه لحظه کل عمریکه صرف کردم برای رفتن به این کلاسها و دنبال این بودم که به چیزی دست پیدا کنم که به سعادت وخوشبختی برسم از ذهنم گذشت، بله من میدونستم پاکسازی چیه؟ عرفان چیه؟ شمع تراپی چیه و…….
اما هیچکدوم از اون چیزهایی که میدونستم و انجامشون داده بودم، ((اصل )) نبودن…
رو کردم بهش گفتم دختر جان، فقط اینو بدون این شادی و حس خوب و خنده های از ته دلم رو از نزدیکی به خدا و اونچه که خداوند برای من بهترین میدونه ( از خوندن فکر خدا) بدست آوردم، ،اینکه خدا همه ی جهان رو در اختیار من یا هر کسی قرار داده تا بتونه در نهایت عشق وآرامش خودش رو بدون وابستگی به اونچه که در اختیارش هست،به خواسته هاش برسه وسعادتمند بودن رو تجربه کنه!
پرسید اگه همه چیز در اختیار منه پس چرا به اونچه که میخوام نمی رسم؟
گفتم از اونچه که امروز هستی وداری راضی هستی؟ گفت کم وبیش، گفتم هروقت خودت رو با گذشته ی خودت مقایسه کردی ودیدی که بهتر از قبل هست یعنی داری مسیر خیرو خوشی رو طی میکنی هرچقدر بیشتر تغییرات مثبتت رو ببینی وبابتش قدردان باشی بیشتر وبیشتر صاحب اونچه که بهترینه میشی!
یه لحظه فکر کرد و گفت: آره ، دقیقا من تا همین دوسال پیش توی کارخونه توی شهرک صنعتی زیر دستگاه کار میکردم به خاطر بیمه و فلان تومن پول و کارم بشدت سخت وطاقت فرسا بود، اما الان خدارو شکر تو این کلینیک با این مهارت وشغلی که دارم هم از نظر جسمی، هم احساسی، هم موقعییت اجتماعی هم از نظر مالی تو شرایط عالی هستم، ودوباره گفت: من وهمسرم باهم دوست بودیم و الان در کنار کسیکه عاشقش هستم دارم زندگی می کنم و خیلی خوش شانس بودم که باعشقم ازدواج کردم و ………
وقتی داشت یکی یکی داشته هاش رو میشمرد کم کم لبخند رضایتی رو صورتش نقش بست وبه طرز فوق العاده ای شاد و خندون شد…
کلی ازم تشکر کرد که چه راهکار خوبی برای شاد بودن تولحظه بهش دادم، به یاد آوری نعمتهای خداوند!!!!!
به یاد آوردن اونچه که در گذشته آرزوی من بوده ومدتهاست صاحبش هستم و دارمش!!!
راهکارها معمولا ساده وبدیهی وجلوی چشممون هستند منتهی ما انقدر در گیر حاشیه ها بودیم که فرصت نداشتیم اونها رو ببینیم، انقدر باورهای مخرب ذهنمون رو احاطه کرده بود که به قول خداوند، گوشها وچشم ها وقلبمون بسته بود، نه می دیدیم نه می شنیدیم و نه حس میکردیم…
استاد جانم از هر چیزیکه بگذریم سخن دوست خوشتر است، اونجاها که تو فایلهاتون مثالهای قرآنی میارید، اونجاها که درکتون رو از کلام خداونو وداستانهای قرآنی برامون شرح میدید و حق مطلب رو ادا می کنید، دقیقا من با همون ها از اول آشنایی باشما تا الان ارتباط برقرار کردم، میگم دیگه هر کسی دنبال یه چیزی اومد به این سایت یعنی به لطف الله هدایت شد به مسیر شما، من دنبال خدا بودم، من میخواستم فکر خدا رو بخونم، من میخواستم بدونم اصل چیه؟،چطوری باشم مورد پسند خدا میشم و به سعادت وخوشبختی میرسم…
تمام اون مسیری که طی کردم باید طی میکردم، حالا اسمش پاکسازی بود، عرفان بود، چاکرا درمانی بود، شمع تراپی بود و………
من میگشتم بدنبال حقیقت و حقیقت مثل روز روشن در کنارم بود، کتاب خداوند، کلام خداوند((قرآن)) امااااااااا، من قدرت درکش رو نداشتم، میخوندمااااااا باور داشتم درسته، ولی میگفتم خب اینا که داره به پیامبرا گفته میشه، به مردم عرب، به موسی وعیسی و مریم وذکریا واسحاق و ابراهیم ویونس و ذالقرنین و نوح و محمد و……..
خب الان کجاش مربوط به منه؟ من باید چیکار کنم؟؟؟
غافل از اینکه،اون همه من بودم، مخاطب خاص خداوند من بودم، خداوند داشت به من میگفت: که بنده ی من اینگونه باش و آنگونه نباش، بنده ی من این مسیر رو بری به سعادت وخوشبختی میرسی اون مسیر رو بری به فلاکت وبدبختی!
راه وبیراه، کاملا مشخص بود ولی من نمی تونستم از هم تشخیصش بدم چرا؟؟؟
چون من خودم رو یه آدم معمولی یه بنده معمولی میدیدم که اصلا قابل مقایسه با پیامبران نبود، خدا موسی رو بخشیده بود وقتی قتل انجام داده بود خب چون اون موسی بود، خداوند به سلیمان بی نهایت ثروت وقدرت بخشیده بود خب چون اون سلیمان و پیامبر خدا بود…….
تا اینکه شما بهم آموختید که ماهمه در برابر خداوند یکسان هستیم وبنده ی خداوند وهرکسی به اندازه باور وایمانش ونزدیکیش به خداوند از نعمت های خداوند واز علمش بهرمند میشه…
والحق والانصاف که چقدر دقیق و عالی وساده و به بهترین روش تو تک تک فایلهاتون راه های رسیدن به این ایمان رو بهمون یاد دادید…
الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو به خاطر درکی که الان نسبت به خودش وقوانینش دارم، همین سر سوزن ایمانی که دارم که انشالله به لطف الله هر لحظه بیشتر وبیشتر میشه، کمکم کرد تا طعم آرامش وامنیت وخوشبختی وشادی و دارایی و یکتاپرستی رو بچشم…
اصل همیشه جلوی چشم ما بوده،( قرآن) ما درک درستی ازش نداشتیم…