سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
به نام الله که بخشنده و بخشایشگر است
دروازه ی ورود نعمت شکرگذاری است،چقدر این حرف درسته،وقتی که من بشینم و عمیق به الانم فکر کنم که کجا بودم و الان کجام و خداوند من رو از چه رنج هایی نجات داد و چه بارهایی رو از روی دوش من برداشت که دلشت کمرم رو میشکست،درک میکنم که کجام…
روزهایی که هیچ امیدی نداشتم اما تسلیم شدم و نتایج اومدن،بعضی وقتها اوضاع زندگی اونجوری که میخوایم پیش نمیره و به ظاهر همه چی به هم میریزه،مشتری کم میشه،بازار خراب میشه،ممکن چکها برگشت بخوره و یا اجاره ها پرداخت نشه و هزاران مسائل دیگه،بعد میگم خدایا من که حالم خوب بود پس چرا داره این اتفاقات میافته و همون موقع شیطان میگه چون این حرفها الکیه و برای تو نیست،بقیه خوش شانسن و تو نیستی،بقیه پول دارن و تو نداری،بقیه فالوور دارن و تو نداری،تو هم باید مثل بقیه رفتار کنی و باج بدی که مشتری بیاد و هزاران چرت و پرت دیگه که میخواد تمرکزت رو از روی بندگی کردن الله برداره و مشرکت کنه و تو رو محزون میکنه و ناامید،بارها برای من این مساله پیش اومده و میاد…
اما وقتی که پیش میرم و دیگه واقعا به ته خط میرسم و میبینم که دیگه هیچ امیدی به خودم و دیگران نیست و تسلیم میشم و میگم هر چی شد خیره و الخیر فی ما وقع اوضاع بر میگرده و کم کم نعمتها وارد میشن و راهها باز میشه و خداوند از یک طریق دیگه ای که خیلی برای من بهتر بوده اوضاع رو درست میکنه،یعنی در واقع الله از همون اول میخواسته منو از یک راه دیگه ای به خواسته ام برسونه که یک عالمه درس هم ازش بگیرم برای جاهای دیگه ی زندگیم اما من باور نداشتم و زود مشرک شدم،مثل مادر موسی که اعتماد کرد و خداوند به وعده اش عمل کرد و به زودی موسی رو به آغوش اون برگردوند و یعقوب که تسلیم نشد و ترسید و یوسف رو از دست داد تا زمانیکه تسلیم شد،یعنی اگر یعقوب از همون اول به جریان هدایت ایمان داشت خیلی زود یوسف به دامنش برمیگشت و این به من میگه که اگر اوضاع اونجوری که میخوای پیش نمیره به جای اینکه ناسپاسی کنی و مثل یعقوب رفتار کنی مثل مادر موسی باش و توکل کن و تسلیم باش و ایمان داشته باش که اوضاع فقط میتونه به نفع من باشه هر چند ظاهرش بد باشه و بعد ببین چطور خداوند هم تو رو به بهتر از خواسته ات میرسونه و هم تو رو وارد مدار جدیدی از نعمت ها میکنه
ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی
به خدا پناه میبرم از شرک و از خودم که متکبره و ناسپاسی میکنه و از خداوندم میخوام که منو از شکرگذاران و تسلیم شدگان درگاهش قرار بده و منو ببخشه و هدایتم کنه به راه راست….
شکر الله که اینجا هستم و اینقدر احساسم خوبه و ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
خدایا شکرت