live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد

سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه خانواده ام.. واقعا ازتون سپاس گزارم که در مورد تکامل صحبت کردین و چقدر نکات با ارزشی رو بهمون یاد دادین.. اتفاقا 2روز پیش بعد از رفتن به مکانی که برام یکسری خاطرات رو تداعی میکرد حالم بد شد و با اینکه کلی خرید کرده بودم اما حالم خوب نبود. راستش استاد میدونین دقیقا چیا اومد تو ذهنم؟ به همراه مادرم رفتم فروشگاه زنجیره ای و وقتی داشتم سبد خریدو هل میدادم لحظات خرید کردن شما و مریم جان یادم افتاد با خودم گفتم ببین الان حالت اونقدری خوب هست که استاد و مریم اونقدر لذت میبرن حتی از یک خرید ساده؟ درسته شما میلیادری هستین که میرین خرید و مبلغم اصلا براتون مهم نیست اما منم تو همین شرایط طوری خرید کردم که نسبت به سطح جامعه رنج بالایی بود اما آیا من تونستم به اندازه خریدم از ثروت و نعمت خدا لذت ببرم و شاکر باشم؟ نه نتونستم

اونجا بود که به خودم گفتم اینکه استاد میگه من به همون اندازه ای الان لذت میبرم که تو بندرعباس بودم چه حرف بزرگیه چه ایمانیه!

اینکه مهم نیس چقدر داری مهم اینه چقدر میتونی لذت ببری، چقدر میتونی ذهنتو کنترل کنی.. یادمه یبار گفتین تو مقصد خبری نیس از جاده باید لذت برد من دارم به همین میرسم..

من هنوز درگیر گذشتمم و نمیتونم خودمو کنترل کنم یعنی هنوز تکامل من طی نشده، یعنی من هنوز باید خییلی بیشتر رو خودم کار کنم.. بل فرض که رسیدم به مقصدی که میخوام این رسیدن بدون طی کردن تکامل به درد نمیخوره همون رسیدن به نقطه صفره..

امروز که این لایو زیبا رو گوش کردم بیشتر فهمیدم وقتی میگین عجله نکن که اگه با زجر و سختی برسی به چیزی که میخوای اصلا میگی همین؟ اینکه به درد نمیخورد.. من با استخونم قبلا درک کردم این حرف شمارو دلیل دارم: حدود2سال پیش با هر زجر و سختی و زور زدنی که میشد برای تهیه وسایل ابتدایی زندگیم انقدر به خودم سخت گرفتم که وقتی در نهایت خونمو چیدم نتونستم بیشتر از8ماه ازش لذت ببرم و فقط خستگیه راه برام موند و من پشیمان از اینکه چرا بهترین روزهای جوونیم رو به خودم انقدر سخت گرفتم، از تفریحم از چیزهایی که دلم میخواست زدم و برای حرف مردم و نشون دادن خودم کلی خودمو تو زحمت و رنج انداختم…

الان تو همون نقطه صفریم که گفتین فقط با کلی بار تجربه ای که نباید میشد اما شد..

چقدر خوشبختم که قبل مرگم با شما آشنا شدم و جاهل از دنیا نرفتم امیدوارم بتونم عمل کنم به کلاس درس شما..

فقط خیلی دوس دارم بدونم پیشنهاد شما برای مراقبه چیه چون میدونم که خیلی بهش نیاز دارم.. محیطم طوری نیس که بتونم برم مدتی در جنگل و کوه و خودم باشمو تنهاییم.. امیدوارم یروزی خدا بهتون الهام کنه در این مورد هم صحبت کنین…

خیلی عزیزین استاد…