شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 102

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    با سلام

    اولین باور نادرست اینه که داریم با خدا مثل یه انسان رفتار می کنیم. وقتی می گیم ببخش تا ببخشم مثل یه معامله انسانی می مونه که تازه به طرف مقابل اعتماد هم نداشته باشی. تازه این موضوع بماند که کسی که چنین دیدگاهی داره بعید نیست بعد از انجام معامله به تعهداتی که خودش اون ها رو تعیین کرده عمل نکنه.

    دومین باور اشتباه اینه که ما داریم خودمونو در جایگاه خدا قرار می دیم. البته بهتره این طور بگیم که داریم از طرف خدا می بخشیم. هر کسی تو این دنیا بر اساس اعتقاداتش داره لذت می بره یا رنج می کشه یا اغلب ترکیبی از این دو. ما با بخششمون نمی تونیم رنج کسی رو کمتر کنیم یا لذتشو از زندگی بیشتر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    آزیتا نوری گفته:
    مدت عضویت: 2506 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز وگرامی وخانواده صمیمی ام از گروه تحقیقاتی عباسمنش

    قبل ازهرچیز لازم است ازاستاد عباسمنش کمال تشکر وقدردانی را داشته باشم، که سالها پیش درسخت ترین شرایط که شرحش طولانیست …. خداوند لطف وعنایت تامش را درحقم کرد و بطور معجزه آسایی باسرچ کلمه ای دراینترنت باشما آشنا شدم انگارکه همه آنچه که بدنبالش بودم درشما یافتم ، وارد سایت شدم وباایمیلم جزو اعضاشدم وچون ایمیلم مشکل پیداکرد باایمیل دخترم با شما بافایلهای رایگان وبعدکتابها، عقل کل وقانون آفرینش ادامه دادم وعمل کردم وآنچه که برای من باید اتفاق می افتاد که آرزوی عشق وآرامش الهی بود اتفاق افتاد

    وامادرپاسخ به سوال این برنامه

    ازآنجایی که باتوکل به خداوند وراهنمایی های شما استاد عزیز بافایلهای باارزشتون باایمان مسیر رسیدن به آرامش راطی کردم

    باسوال شما درمورد موانع ذهنی مالی ، این سوال راازخودم پرسیدم ، آزیتا ازچه شرایطی وچطورتونستی برای خودت آرامش الهی که الان داری رابسازی پس همون روش راه رسیدن به ثروت مالی الهی هم میباشد

    به نظر من اگر فکر میکنیم ثروت نداریم بدلیل باورها وترسهایست که درماست وریشه درضعف ایمان ماست که مانع رسیدن به آن میشود وبراساس آن باورهای غلط خودرا لایق آن نمیدانیم

    همانطور که به لطف خداوند درشروع رسیدن به آرامش الهی تصمیم گرفتم آن عشق وآرامشی را که منتظر بودم دیگران به من بدهند راخودم به خودم دادم ازرابطه عاشقانه ای که بین خودم وخدایم بوجود آوردم وباعث میشد بدون قیدوشرط ازمن هم به دیگران ساطح شود

    الان هم باوروایمان دارم که آن خدایی که درون من است وبه من آرامش وصف ناپذیرش راداد همان خداهم باکمک ایمان واراده ام ودستهای وسیعی که دارد ثروت وفراوانیش را دراختیار من قرار میدهد وازمن به هرآنجایی که باید گسترش وبخشش صورت میگیرد چرا که صاحب وبرنامه ریز اصلیش خوداوست ولذتش برای ما

    طبق تجربه ای که داشتم درزمینه دریافت آرامش ، دیدم که هدفمو که می شناختم دیگه حتی به نبودش فکرنمیکردم درحالی که باانجام برنامه هایی که سرراهم میومد ازمسیرم لذت میبردم باوجودی که فشارهایی برای تغییرات دنیا جدیدم داشتم ولی چون ایمان داشتم مسیرم درسته میدونستم این فشارطبیعیه وصبورانه به قول استاد تکاملش راطی کردم

    وبقدری عاشق ارتباط باخودم شدم که حاضربودم هرفشاری رابه جان بخرم ودربسیاری ازباورهایم چون سلامتی وروابط وحتی ثروت درزندگیم تاثیر زیادی داشت وهمین الان هم خداراشاکرم وخودمو بابت داشته هایم به ویژه سلامتی وآرامشم ثروتمند میدانم

    دوستان هم مسیر، همینکه به خواست خود وعنایت خداوند الان مادراین جاده که مقصدش ثروت الهیست قرارداریم یعنی ترس جایش رابه ایمان داده واین ازروشنایی جاده توسط کسانی چون استاد وبقیه اعضا وهمه کسانی که این مسیر الهی راطی کرده اند واضح وروشن است

    والان باسوال استاد و مرورم به الطاف خداوند که تجربه کرده ام ایمان دارم خداوند مارادرجاده ای قرارداده که مقصدش پول و ثروت مالی الهیست وبه یاری خداوند فراوانی ، بااستادخوبی چون عباسمنش وخانواده بزرگ و صمیمیم این مسیر را باتمام فشارهای شیرینش طی میکنم واز آن لذت میبرم وصبورانه وباآرامش باتوجه به تکاملم به مقصد میرسم

    دوستان خوبم مهم مسیر است که چطورطی میشود وگرنه مقصد که همیشه سرجایش هست

    جمع بندی

    ۱- ایمان به خدا نه شیطان ،(توحید ویگانگی)

    ۲-مسِئولیت پذیری وعشق بخود که ازرابطه بین من وخداست

    ۳- اعتماد به خدا وانجام فرامینش ( قوانین الهی) که باشناخت احساسمان راهنمایمان میکندو باعث بالارفتن اعتماد به نفس درمامیشود

    ۴- رابط عاشقانه با آن انرژی ویامنبع(میخواد آرامش باشه یاسلامتی یاروابطویاثروت)

    ۵-بااشتیاق هربهایی که در مسیر خواسته ای قراداریم به جان بخریم وشاکر باشیم

    ۶-هرآنجا که باید از مابخششی صورت بگیرد ببخشیم ،وآنجا جایست که بااحساسمان وندای به دلمان می افتد وپیام خداوند است وبرایش هیچ قیدوشرطی وانتظاری نداریم و بیشتر به صلاح خودمان است

    ۷- باخودمان مهربان و صبورباشیم وتکاملش راطی کنیم

    ۸-ازمسیر وکارهایی که دراین مسیرانجام میدهیم لذت ببریم وهرلحظه بابت هرآنچه که تجربه میکنیم چه سخت وجه راحت شاکرخداوند باشیم

    ۹-دستی ازدستهای خداوند برای دیگران باشیم آنجاکه خودش تشخیص داده است

    خدایا برای قوانین تغییرناپذیرت باتمام وجودم شاکروسپاسگزارم

    استاد عزیز بینهایت ازشماسپاسگزارم ودوستتون دارم درپناه الله یکتا همیشه شادوسلامت وسربلند وثروتمند وسرشار ازبرکات الهی باشید هم دردنیاوهم آخرت

    وهمچنین سپاس فراوان ازخانواده بزرگ وصمیمی گروه عباسمنش که بابیان تجربه های عالیشون وکمک به روشنایی بیشتر این مسیر الهی ،تاثیربزرگی دراین مسیرتوحیدی دارند، دوستتون دارم، درپناه الله یکتا شادوسلامت وثروتمند باشید هم دردنیاوهم درآخرت

    امیدوارم تجربه من کمکی برای دوستان دراین مسیر الهی باشد ،به امیددیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 3116 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان جاااان

    خدای من چه سوالی کیف کردم

    اصلا فکر نمیکردم ذهنم اینجور باز شده باشه

    این دعا رو من خیلی ازخدا داشتم که خداجونم به من ثروت و پول بده که اینطور خرجش کنم

    جالبه که از وقتی با استاد آشنا شدم کمتر این درخواست کردم یادمم نمیاد کی اینجوری پول از خدا خواستم.

    راستی چرا تا به حال فکر نکرده بودم من که چرا به این درخواستم نرسیدم

    حالا میخوام درس پس بدم و دوستانم منو راهنمایی بیشتر کنند

    از چند جهت این سوال از ریشه غلطه

    ۱.یعنی من نا آگاهانه از خدا میخواستم بهم ثروت بده من تعیین کنم به چه راهی وبه چه کسی بدم.خدایا منو ببخش

    یعنی علم و قدرت از خدا سلب میکردم یعنی خود خدا نمیدونه الان به کی چی بده من بگم آگاه بشه یا خدا نمیتونه به خودشون مستقیما بده من میتونم خدا ناتوانه

    ۲.یادمه گهگاه شده بود دعا میکردم خدا بهم پول زیاد بده بعد برای یکی ازعزیزام خونه بخرم اما یک یا چند روز بعد دعام طرف ادامو در میاورد یا منو مسخره میکرد اونوقت ته دلم ازش دلخور میشدم وذهنم مدام تکرار میکرد خاک توی سرت بی لیاقتت من اینقده مهربونم که میخواستم برات اینو بخرم اونوقت تو اینقدر ناسپاسی.دقیقا منت میداشتم در صورتیکه اولش اینجوری نبود.

    ۳.راستی به قول استاد عدل خدا میره زیر سوال هر انسانی بنا بر قوانین افرینش جای خودش قرار داره اگه کسی اینجوری دعا کنه خدا رو عادل نمیدونه

    ۴.آخ وقتی به این سوال و جوابش فکر میکنم خجالتم زیاد میشه

    نمیدونم ولی ته دلم میخواست خدا به من بده منم بدم به بقیه یه جورایی دلم نمیخواست خدا به خودشون بده یک حسادت پنهان داشتم دوست داشتم اونا از من پایین تر باشن من با پول بالاتر از اونا، اینجوری میتونستم ارضا بشم هم خودمو مهربون جلوه بدم و منت بذارم، هم نذارم به چیزی بالاتر از اون چیزی که من میخوام برسن پیشرفت اونا رو من تعیین کنم مطابق میل من باشه

    خدایا من ببخش خدایا ازت ممنونم که اینجور دعاها رو جواب ندادی که من از تو و انسانیت دور بشم

    ۵.خدایا من ادعا میکردم مسلمونم و دارم بندگیتو میکنم اما فکر کردن درباره جواب همین سوال منو عجیب توی خودم غرق کرده یعنی من بنده خدامو اینجوری مشرکم خدایا منو ببخش ازت ممنونم بابت این آگاهی

    اخه من یه جورایی با این درخواستم برای خودم منیتی قایل میشدم که در لایه های پنهان باورم ادعای خدایی میکردم استغفرالله ربی واتوب والیه

    ۶.نمیدونم چرا هرچی فکر میکنم به چرایی این سوال به باورهای منفی میرسم که پشت سوال پنهان بودن دقیقا من یکی با این درخواستم دوست دارم یه جورایی بقیه رو زیر سلطه خودم ببرم بعد حرف اونا نباشه، حرف بشه حرف من.

    ۷.توقع دارم اونا پول از من گرفتند پس بیاین و از خودم صلاح کارشون رو بپرسن بخششی در کار نیس بهترین حالت اش اینه که من بگم کجا و کی وچی بخرن اونا که عقلشون نمیرسه من پول دارم پس عاقل ترم

    ۸.خدایا من ببخش میخواستم با این احساسات بدم جای تو رو بگیرم

    ۹.نفس آدمی دوست داره تمجید وبشنوه و هی خودشو تافته جدا بافته ببینه

    خداجونم من آدم خوبیم به من بده که نیت من خیره هی خودشو بزرگ می بینه

    ۱۰.خب وقتی یه دعای مستجاب داری و از خدا میخوای که پول بده تا توی راه خیر خرج کنی یعنی ته تهش من که لایق نیستم پول دار بشم بخاطر بقیه بیا واین پول بده من تعهد میدم که به اونایی که ضعیف و نیازمندن برسونم.

    ۱۱.البته این باور پنهانم داره که خدایا به من بده اونا لیاقت منو ندارن بذار من که لایق ترم زودتر به پول برسم

    ۱۲. راستشو بخواین من از طرف خودم به بعضی کارهای خوبم یا نیت های خوبی که داشتم می بالیدم و خودمو یه ادم مخلص می دیدم که البته با تفکر در مورد باورهای یک دعای به ظاهر خوب فهمیدم که کجای کارم…اخلاص یعنی عملی رو انجام بدی که فقط وفقط برای خدا باشه مثل اینکه بری و دور از چشم همه به درختی آب بدی و هیچ چشمداشتی نداشته باشی که اونم برات جبران کنه درخت که نمیتونه پا دربیاره بره همین کار برات بکنه پس تو فقط برای خدا اینکارو کردی یه جور اخلاص در عمل

    حالا من دعا میکنم که خدا بهم بده من برم به بقیه بدم من دستی از دستان خدا بشم اونم با ی عالمه فکرای اشتباه و البته مثلا با چقدر اخلاص

    خداجونم بازم منو ببخش ازت متشکرم بابت این اگاهی ها

    هرچی نوشتم از ته دلم بود بعضیاش بنطرم تکراری اومدن اما خواستم بگم خدارو که درست نشناختم هی بنویسم شاید بیشتراین ریشه ها رو بیرون بکشم تا به خودم یاد اوری بشه باورام حتا اونایی که در قالب دعای خیرن چقدر مشکل دارن برای همینه رشدی نکردم و هنوز اینجام

    خداجووونم ممنون ،خوشحالم اولین نظرمو گذاشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    جواد گفته:
    مدت عضویت: 3847 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز

    یکسری از کامنت ها رو خوندم و بسیار لذت بردم

    جای یک باور غلط خالی بود و من اونو اضافه میکنم

    کسیکه این دیدگاه رو داره باور داره پول ساختن کار خیلی سختیه و نمیشود به راحتی به پول و ثروت رسید پس اگر من به راحتی به پول برسم یه جای کار مشکل داره و به این ترتیب ذهن اینجوری توجیه میکنه من بخشی از این پول رو خیرات میکنم برای رضای خدا

    بقیه دوستان خیلی عالی تحلیل کردن که جای تشکر داره و نیازی نیست من تکرار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    اکبر سوارکوب گفته:
    مدت عضویت: 2770 روز

    به نام عشقم خدای مهربان

    قبل از شروع پاسخ به سوال میخوام خوشحالی خودم رو از حضور در این خانواده بزرگ و معنوی اعلام کنم. ممنونم خدا ممنونم استاد و ممنونم بچه ها

    در پاسخ به سوال باید بگم من هم تا به حال به این جنبه از تفکرات ونیت ها فکر نکرده بودم.. اما با راهنمایی استاد فهمیدم اشکال کار کجاست.

    این جور نیت کردن نشان از ابراز و اعتراف به عدم ایمان به موفقیت و یا حتی عدم لیاقت دریافت الطاف خداست. بخاطر همین ناخودآگاه ما میخواهد۱ به نوعی خدا را گول بزند و چون میترسد که موفق نشود پای کسان دیگری را وسط میکشد تا از آن طریق موفقیت را کسب کند و بخشی از آنرا هم صدقه بدهد.

    لذا بار منفی این ترس و بی ایمانی همواره بعنوان ترمز امکان حرکت را به جلو را میگیرد.

    من درس خود و جایزه خود را گرفتم . سپاس استاد سپاس خدای مهربانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نیما گفته:
    مدت عضویت: 3125 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستای گل

    خدایا هرلحظه بارها شکرت و نمیتونم بگم بابت چی …

    میگم واسه همه چی شکرت

    من خیلی فکر کردم ب این سوال …

    و جواب من …

    این موضوع میتونه به اخلاق شکرگذار مربوط باشه

    من این دعا رو قبلا میکردم

    و اون موقع چون نعمتایی که بهم داده شده بود و نمیدیدم و سپاسگزارشون نبودم با خدا شرط می بستم

    ….

    مگه خدا بابت این همه نعمت ، این اعضای بدن سالم و این کره زمین و این همه زیبایی و ….

    چیزی در قبالش از من خواسته یا شرط گذاشته برام ؟؟

    الان بعد از آموزش ها میگم …

    خدا وهابه ، رزاقه ، عزیزه ، وکیله ، کریمه

    صاحب همه صفاته

    خدا همه چیه ، خدا نزدیکه

    و راحت درخواست میکنم و اجابتم میکنه ، بدون شرط

    بدون احساس ، چون فقط خودشه که میتونه اجابت کنه

    باید بازم کار کنم رو این باور ها …. خیلی بیشتر

    …..

    دم همتون گرم همه جواب ها فوق العاده بود

    و تشکر ویژه از باعث و بانی این همه آگاهی فوق العاده

    خدایا مرسی #خیلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    روح الله علوی گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربان سلام دوستان عزیزم استاد خوبم . سه روزه با شما و سایت زیباتون اشنا شدم بابت زحماتتون صمیمانه تشکر میکنم به نظرم وقتی قانون خداوند مهربان را باور کردیم و باور کردیم ما میتونیم به راحتی با نوشتن کدهای و باورهای مناسب و ارسال فرکانسها ،باورهای مناسبی را که درخواست کردیم از خداوند مهربان پاسخ مثبت بگیریم حالا میتونیم این باورها رو روز به روز بزرگتر کنیم و به هر چیزی که توی دنیای خودمون هستش برسیم(یعنی باور خودمون) پس چرا باید شک کنیم به باور خودمون ، یعنی کسانی که از خداوند همچنین خواسته ای دارن هنوز به قانون و باورهای خودشون و خداوند ایمان نیاوردن و از بندگان نیازمند به عنوان یک کد که کد مخربی هستش میخواهند استفاده کنند. انسانهایی که قانون را درک کرده باشن یعنی ایمان صد در صد به قانون دارند و خداوند را صد در صد باور کردن و ایمان دارند به باورهای خودشون پس هیچ وقت کسی را واسطه نمیکنند انسانهای با ایمان قوی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    روشنک مصباح گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    باسلام خدمت گروه تحقیقاتی عباس منش ودوستان محترم چنددلیل مانع ازرسیدن به خواسته که همان ثروت هست میشود1-قانون پارکینسون این قانون بمعنای سکون هست یامانع وقتی شما آروزی داشتن ثروتی راداریدومیگوییداگرفلان مقدارپول داشته باشم این کاررومیکنم وغیره..شمادرواقع پولی راکه هنوزبدست نیاورده ایدجلوجلوخرخ کرده ایدودرواقع فقیروبی پول شده اید2- ماهرگزنمیتوانیم پولی روکه نداریم درموردش تصمیم درست بگیریم چه بساوقتی درآن شرایط قراربگیریم اولویت هامان تغییرکندپس درواقع قول انجام کاری روبدهیم که نمی توانیم انجام دهیم 3-درقانون جذب یادگرفتیم که فقط میتوانیم برای خودمان چیزی راجذب کنیم مثل پول وثروت نمی توانیم برای کسی پولی روکه داریم خرج کنیم چه بساآن کاریاآن مواردلایق آن پول وثروت نباشندچون خودشان اگه لایق باشندوهم فرکانس ثروت خداوندمهربان وبخشنده وغنی به آنهاخواهدداد4-مااگه میخواهیم کارخیری انجام دهیم باتوجه به شرایط فعلی ومالی واولویتهاکه اول خانواده بعداطرافیان کارخیرانجام دهیم حتمانبایدپول باشه میتونه زمان مهربانی کمک عاطفی وغیره باشه برای کمک رسانی به دیگران شرط وشروط نبایدگذاشت 5-ازطرفی خداوند بی نیازوغنی است احتیاجی به وعده های بندگانش نداردکه بگویندثروت بده تادرراه خیرانجام دهیم خداوندهمه راتوفیق روزافزون دهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3853 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان هم فرکانسی

    استاد ابتدا لازم میدونم بازم بخاطر فایل فوق العاده توحید عملی 5 از شما تشکر کنم که به الهامات درونی عمل میکنید و این آگاهی رو با ما به اشتراک میذارید

    از روزی که اون فایل رو گوش دادم مسیر فکری من در زندگی تغییر کرد و نتایج بهتری دارم میگیرم

    امروز که فایل پیداکردن کدهای مخرب رو دیدم راستش هیچ حرفی واسه گفتن نداشتم ولی در طی روز دو سه بار به این موضوع فکر کردم که انفاق کردن من به چه صورت بوده و راستش به دنبال ردپای شرک در انفاق کردنم بودم که همان کدهای مخرب یا ترمزهاست

    و به لطف خدا چند ساعت بعد این آگاهی به من داده شد که به وضوح مسیری که در این چند سال طی کردم را برام روشن کرد و کدهای مخرب باوری خودم رو شناسایی کردم و به لطف خدا باید اونها رو برطرف کنم

    سپاسگزارم از شما استاد که با طرح این سوال به من کمک کردید تا سرگذشت خودم رو مرور کنم

    متنی که مینویسم مسیر زندگی من در طی چندسال آشنایی با آموزش های شماست و خوشحالم که در این زمان و با این فایل تونستم به اشکالات فکری خودم پی ببرم

    سال 93 که با شما آشنا شدم در شرایط خوبی نبودم ولی به مرور احساسم خیلی خوب شد و خودبخود علاقمند شدم به بخشیدن، به همین دلیل چندین بار مقداری پول در حد 10 تا 20 هزارتومان به افرادی کمک میکردم و اتفاقا شرایطی مهیا شد که من اون افراد رو نمی دیدم و به واسطه فردی به اونها کمک ها داده میشد و چقدر احساس خوبی داشتم که با عشق و علاقه دارم این کار رو انجام میدم و اتفاقا بازخورد خوبی از اونهایی که کمک ها رو دریافت میکردند از طریق فرد واسط میگرفتم. در ماه دو سه مرتبه بین 10 تا 20 هزارتومان بخشش انجام میدادم.

    تا اینکه دوره ثروت 1 رو استفاده کردم و استاد دریکی از فایلها توضح مفصل درباره باور به فراوانی دادند و توصیه کردند که برای اینکه نشون بدیم باور داریم به فراوانی 10 درصد از درآمد خودمون رو می بخشیم با احساس خوب و ایمان به اینکه باور داریم خداوند طبق وعده خودش 700 برابر اون رو به ما برگشت میده و تاکید کردند که هدف از انفاق معامله کردن با خداست نه بنده های خدا

    ولی امروز که در این جایگاه هستم و مقداری از تکامل خودم رو طی کردم فکر میکنم این راهکار از طرف استاد برای باور کردن فراوانی توصیه مناسبی نبوده. حداقل برای من نبود چون به عقیده من فردی که به سمت استاد هدایت میشه مطمئنا در باوره به فراوانی خیلی مشکل داره که در شرایط نامساعد قرار میگیره و به مسیر استاد هدایت میشه و با ثروت یک تازه میخواد شروع کنه روی باورهای خودش کار کردن و تمرین بخشش ده درصد تمرین سنگین برای فردی هست که مثل من باورهای اشتباه زیادی داره، مثل این میمونه که با آمادگی پایین بخوای وزنه سنگین بزنی، شاید بزنی ولی صدمه می بینی چون خداوند هم انفاق رو یکی از نشانه های مومنین معرفی کرده و اگر من مومن بودم که در اون شرایط نبودم پس یه حورایی هنوز مومن نشده هدایت شدم به سمت انفاقی که از ویژگی های مومنین هست و آماده انفاق نبودم

    اون روزها مصادف بود با شروع کسب وکار اینترنتی من و مقداری درآمد داشتم. حرف استاد رو گوش کردم و همون روز با خدا عهد بستم که از درآمد اینترنتی خودم 10 درصد رو انفاق میکنم، چند سال از اون روز میگذره و امروز متوجه شدم که این عهد و پیمان یه جور پنهان کردن خودم برای دریافت نعمت ها پشت انفاق کردن بوده یه جور شرط برای خدا گذاشتن که هرچقدر بهم رزف و روزی دادی من 10 درصد از اون رو میبخشم

    به نظر من تعیین درصد برای انفاق کار صحیحی نبود و من از اون استفاده کردم که عدم لیاقت خودم برای دریافت نعمت رو از خدا پنهان کنم

    روزها گذشت و من هر روز ده درصد از درآمدی که داشتم رو بعنوان سهم خدا یادداشت میکردم و به میزانی که جمع میشد انفاق میکردم و رقمی در حدود همون 10 تا 20 هزارتومن که میشد میبخشیدم و احساسم خوب بود که هم مقداری درآمد دارم و بخشی رو بعنوان انفاق برای معامله با خدا می بخشم

    به مرور به انفاق کردم علاقمند شدم و گفتم خدایا دوست دارم انفاق بیشتری کنم و این رقم ده درصد اضافه بشه و چون رقم انفاق من کم بود برام باور پذیرتر بود که مثلا 20 هزارتومن بشه 30 هزارتومن اما باورپذیر نبود که به ازای ده هزارتومن انفاق 100 هزارتومن به درآمد من اضافه بشه

    از این ترفند اضافه شدن سهم انفاق استفاده کردم که در واقع درآمد خودم بیشتر بشه، الان برام واضح و روشنه که بازم به دلیل عدم لیاقت خودم به داشتن درآمد بیشتر از خدا درخواست زیاد کردم سهم بخشش رو کردم چون باورم این بود که خدا انفاق کردن رو دوست داره ولی شاید من رو دوست نداره

    لطف خدا شامل حالم شد و به مرور رقم بخشش بزرگ تر شد و از اون طرف درآمد من هم بیشتر شد و به وضوح یادمه که به چند نفر این ترفند رو گفتم که ده درصد از درآمد خودت رو ببخش و به مشتاق اضافه شدن سهم بخشش باش چون عدد کوچکتری و قراره باهاش ثواب کنی احساست خوب میشه و درآمدت هم به واسطه زیاد شدن سهم بخشش زیادتر میشه که اینم خودش شرک بزرگی است که من خدا رو تعریف کردم به خدایی که رزق و روزی من رو بیشتر نمیکنه ولی به واسطه بخشش به دیگران این کار رو انجام میده

    سهم بخشش بیشتر و بیشتر شد و هر روز من در برنامه اکسل مینوشتم که این مبلغ به سهم خدا اضافه شد

    از طرفی چون در مدار درآمد بیشتر قرار گرفته بودم افراد نیازمند پیدا نمی کردم که بخوام بهشون ببخشم و سهم بخشش من بیشتر از مقداری شد که من به واسطه دوستم به چند خانواده کمک میکردم و خودم هم دوست نداشتم که بگردم و افراد نیازمند رو پیدا کنم و ببخشم و همینطور مبلغ بخشش زیادتر می شد و به جایی رسید که احساسم از اینکه سهم خدا قاطی سهم من میمونه بد میشد و دوست داشتم هر جور شده اون رو ببخشم که این روند ادامه داشته باشه

    الان به وضوح یادم میاد که بارها وقتی مقدار سهم بخشش باقی مونده قاطی سهم خودم رو میدیدم احساسم بد میشد که ببین خدا به وعده خودش عمل کرد ولی تو به وعده خودت عمل نمیکنی

    هر طور شده سعی میکردم افرادی رو پیدا کنم که به اونها ببخشم و چون تمام توجهم به ثروت و درآمد بود کسی پیدا نمی کردم و به همین دلیل به واسطه افراد دیگه این کار رو انجام میدادم و همین به دنبال نیازمندان بودن سبب شد که اونهایی که واسطه بودند هی تشکر کنند و به این و اون بگن فلانی انقدر بخشید و اینبار از شنیدن این حرفها احساس عذاب وجدان داشتم که بخشش من ریا شده و نتونستم به طورمخفی بخششم و تصور میکنم اینم یک کد اشتباه برای دور کردن ثروت از من بود چون ثروت رو دوست داشتم ولی یه جورایی سهم بخشش احساس منو خراب میکرد باور مخفی من این بود که ببین پول خوب نیست

    بعد از اون برای اینکه افراد واسطه برای بخشش نباشند به چند تا موسسه اینترنتی مبلغی رو پرداخت کردم ولی اینبار افکار مزاحم دیگه ای منو گرفتار کرد که نکنه این موسسه ها پول رو صرف مخارج دیگه کنند و به جای دادن به افراد نیازمند به طریق دیگه ای مصرف بشه

    این موضوع گذشت و فکر کردم که طریق بهتر چی میتونه باشه که به سمت بچه های یتیم هدایت شدم که از طریق کمیته امداد به بچه های یتیم کمک کنم و سرپرستی 20 نفر رو به عهده گرفتم که هر ماه مبلغ دو میلیون به حساب کمیته امداد طرح محسنین واریزمیکنم اما از روزی که این کار رو انجام دادم اینبار بیشتر از اینکه تمرکزم بر ثروت و دریافت نعمت ها برای خودم باشه توجهم به اینه که خداکنه درآمدم به حدی برسه که بتونم ده درصد اون که دو میلیون هست رو به عنوان بخشش پرداخت کنم چون 20 نفر بچه یتیم چشم به راه این مبلغ هستند و این سرازیری سقوط من به سمت احساس بد و خارج شدن از مسیر ثروت بود

    و همه این ماجرای در حمام و زیر دوش برام واضح شد و شرک فراوان در افکار و رفتار خودم رو دیدم که چطور میخواستم از انفاق کردن برای غیرتی کردن خدا برای دادن ثروت بیشتر به من استفاده کنم و از طرفی تصورم این شده بود که من باید به نیازمندان کمک کنم و این جزئ برنامه موفقیت من حساب میشه و کلی باورهای شرک آلود دیگه در من ایجاد کرده

    امروز وقتی حساب میکنم طبق برنامه چند ساله 33 میلیون تومان سهم بخشش من در طی دو سال بود اما نه تنها 700 برابر اون به من داده نشد بلکه خیلی مشکلات فکری و باوری برای من ایجاد کرد و بعد از گوش دادن به فایل توحیدی 5 چند روزه که فقط به دنبال نشانه های شرک در زندگی خودم هستم و چه مواردی برام روشن شد

    انقدر این موضوع داره زندگی من رو برام روشن میکنه که در این چندساله تجربش نکردم

    چند روز قبل همش داشتم از خدا سوال می کردم که انقدر تلاش کردم برای کسب و کارم، انقدر بخشش انجام دادم پس چرا نتیجه من بزرگ نمیشه، چرا اون چیزی که میخوام به من داده نمیشه و در لابلای حرف زدن با دوستی به من گفته شد که خداوند مسئول تلاش های شرک آلود تو نیست

    این جمله خیلی منو منقلب کرد و روزهاست دارم بهش فکر میکنم و به وضوح برام روشن شد که چه کارهایی در کسب و کارم انجام دادم که از سر شرک بود و به همین دلیل پاسخی داده نشده

    در انفاق کردنم شرک داشتم، در رابطه با همسرم شرک داشتم در رابطه با فرزندانم و خلاصه این شرک عین اکسیژن که در همه جا پیدا میشه در همه جای زندگی من وجود داره و به لطف خدا و آموزش های عالی استاد عزیز در حاال بررسی و سعی در برطرف کردن اونها دارم

    نمیدونم این نوشته چقدر مربوط به پاسخ سوال استاد عزیز هستش ولی خوب برام واضح شده که باید در نحوه انفاق کردنم تغییر بدم و احساسم رو نسبت به خدا و بنده ها و اینکه من مسئولیتی درقبال سایر بنده ها ندارم تغییر بدم

    استاد سپاسگزارم که این تلنگر رو در ذهن من ایجاد کردی و سبب شدی به شکل عالی توسط خدای خودم هدایت بشم

    از نوشتن این جملات احساسم خوب شده و فکر میکنم مسیر جدیدی رو پیدا کردم

    خدایا شکرت برای هدایتی که هر لحظه به ما هدیه میکنی

    در پناه الله بی نیاز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    سیاوش جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3561 روز

    سلام، به نظر میرسه کسانی که ایده ی خیریه دارن ممکنه تمرکزشون و توجهشون روی کمبودهاست، نه فراوانی. اونا کمبودها و نیازمندها رو بیشتر میبینن نسبت به ثروت و نعمت. برای همین به محض ثروتمند شدن میخوان کارهای خیریه انجام بدن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: