«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 445 (به ترتیب امتیاز)

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهران کبیری گفته:
    مدت عضویت: 4019 روز

    باسلام خدمت همه دوستان

    (من میخوام خیلی ساده تجربه و نظر شخصی خودم رو خدمت دوستان بگم امیدوارم بتونه راهگشا باشه)

    مواقعی پیش میاد که انسان بواسطه ی احساس گناه خودشو در قعر یه چاه میبینه و به خاطر ضعف اعتماد به نفس دست به هیچ تلاشی هم واسه رهایی از چاه نمیزنه و هیچ فکر مثبتی هم نزدیک مغزش نمیشه تا بتونه اونو از احساس گناه رهایی بده.. به نظر من تا اینجا مشکل حادی نیست..

    ولی از اونجایی که معمولا ما یادگرفتیم گناهانمونو از بقیه پنهان کنیم واکثرا به ما گفته شده که بازگو کردن گناه خودش گناهه ما همیشه دوست داریم گناهانمون رو کنج دلمون قایم کنیم و اونا رو همیشه با خودمون حمل میکنیم!

    در اینجور مواقع بهترین کار شکستن عادته یعنی صحبت کردن در مورد اون گناه با یه دوست..

    با یه دوست صمیمی و مورد اعتماد در مورد گناه، تاکید میکنم صحبت بدون پرده در مورد همون گناه و تجربه اون شخص صمیمی در مورد همون گناه و سئوال درمورد اون و حتی گناه های بدتر که مرتکب شده و اینکه آیا میشه در صدد جبرانش برومد یا نه! میتونه بسیار بسیار در آروم شدن ما تاثیر داشته باشه

    شاید اون دوست صمیمی نتونه هیچ راه حلی هم ارائه بده مونتها صحبت کردن میتونه از بار عصبی احساس گناه کم کنه و آروم کنه یه ذهن آروم میتونه تصمیم درست بگیره و اینکار پیش کسی جز دوست یا شخصی که میتونیم با اون راحت باشیم و باهاش حرف بزنیم امکان پذیر نیس..

    و یه پله از این بهتر اینه که

    از اونجایی که همه ماها هیچ دوستی رو صمیمی تر از خدا واسه خودمون نمیدونیم این دوست حتی میتونه خدا باشه!

    بی پرده ترین حرف ها رو میشه با خدا زد ما با اون نباید هیچگونه رودروایسی داشته باشیم اقرار به گناه پیش خدا هیچ گناهی که نداره هیچ، تازه باعث خوشنودی خدا هم میشه وقتی بنده ای متوجه گناهش شده و اومده پیش اون واسه جبران.. و به طور حتم از طرف خدا بیجواب نمیمونه بعضی مواقه برای “درست” رفتار کردن فقط قبول کردن “اشتباه” کافیه.. و خدا همینو میخواد

    وقتی من پیش یه دوست صمیمی مث خدا بی پرده حرفامو گفتم و از گناهم صحبت کردم محال ممکنه که خدا بشینه فقط نگات کنه و نور امیدی توی دلت بوجود نیاره!!

    اگه شهامت اقرار به گناهان رو پیش خدا نداشته باشیم پس ما با صمیمی ترین دوستمون احساس راحتی نداریم! هدیه خدا برای این شهامت به طور قطع و یقین ایجاد نور امید خواهد بود شک نکنین

    این تجربه ی بسیاری از ماها بوده…

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مهدی مبین گفته:
    مدت عضویت: 3919 روز

    با سلام و درود بر استاد عباس منش

    برای مقابله با احساس گناه چه بدترین حالت باشد و چه جزئی اولین مسئله با خودش کنار بیاید یعنی اول خودش یا کسی که باعث این احساس شده است ببخشد یعنی تا زمانی که این مسئله بخشش رفع نشود نمی تواند به مرحله بعدی که احساس خوشنودی و ارشمندی هست دست یابد بعد از این و رفع کردن این مسئله از درون خود و به عبارتی با خودی خود اگر امکان رفع این گناه از طریف مراجع کردن به شخص و طلب بخشش کرد و یا به نحوی از شخص دلخویی کند تا این حس خوشنودی و احساس ارزشمندی در خود ایجاد نماید. از نظر من به این طریق می توان احساس گناه را در درون از بین برد و احساس ارزشمند بودن را تقویت نمود. تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    mohsen niazi گفته:
    مدت عضویت: 4026 روز

    با سلام

    اعتماد به نفس مجموعه ای از شناخت نقاط ضعف و قوت ( روحی روانی و جسمانی) و پذیرش این مجموعه به عنوان تشکیل دهنده وجودیت انسان و پرورش این مجوعه که به عنوان یک فرصت جهت رسیدن به تکامل (خوشبختی دنیوی و اخروی) می باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3880 روز

    سلام استاد فایل اول رو گوش دادم عالیبود.

    من همه ش می خواستم خودمو به بابام ثابت کنم.همه ش به من میگفت بی عرضه.من میخواستم از شهرستان بیام بیرون و برم تهران کار کنم که ثابت کنم تهنایی از پس خودم بر میام. و اینا همه ش ریشه در گذشته من داره.کمک کن استاد بتونم پدرم رو ببخشم.کمکم کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محمدرضا عابدی گفته:
    مدت عضویت: 4047 روز

    سلام به همه ی انسانهای موفق ایران .افرادی که ایران عزیز را روز به روز به سمت موفقیت بیشترمیبرند.

    اعتماد به نفس : خوب خیلی با این کلمه مشکل داشتم چون با خودم میگفتم دستورات اسلامی میگه که نفست را بکش و با نفست بجنگ و …. پس چگونه به نفس اعتماد کنم ؟؟ بعد از مدتی متوجه شدم که زمانی اعتماد به نفس تعریفش درسته که نفست هم درست باشه یعنی وقتی نفست را پاک کردی از همه ی زشتیها و سیاهی ها را پاک کردی حالا به نفست اعتماد کن و برو حالشو ببر.

    وقتی نفست پر باشه از منفی ” نتوانستن ها شروع میشه در وجودت رخنه کردن ” ” خودخواهی و خودپسندی و تلاش برای نابود کردت شروع میشه و…..”و این همان —–> نفس لوامه است که باید نابودش کرد. ولی برعکس زمانی نفست پاک شد ” توانستن ها شروع میشه ” ” اینکه تو خوبی همانطور که دیگران هم خوبن شروع میشه ” ” تو لایق خوشبختی هستی همانطور که دیگران شدند” و ” اشتباه کردی بلند شو ادامه بده ها شروع میشه ” نترس و ادامه بده ” و …. صفات مثبت در وجودت پر میشه و به انسانی زیبا و دوست داشتنی تبدیل میشه و این همان —–> نفس مطمبنه است که سفارش میکنند

    خلاصه ) کسی که اعتماد به نفس را دارد :

    1) باورهاش مثبت و توانستن هایش بیشترمیشود 2) باور مثبت رفتار مثبت را ایجاد میکنه 3)رفتار مثبت باعث خودباوری شخص میشه که منم انسان با ارزشیم که خدا افریده است (احساس شایستگی میکند و خودش را دوست میدارد) 4)وقتی خودش را دوست داشته باشه ارتکاب گناهش کمتر میشودو خودش را سرزنش نمیکند و خودش را میبخشد و با خودش مهربان است و به خاطر اینکه متوجه این موضوع شد که خداوند دوستش داشته که خلقش کرده پس توکلش به خدا هم بیشتر میشه 5) توکل که زیاد شود غرور و …. هم از بین میرود 6) وقتی غرور و…. از بین میره به خاطر داشته هاش در زندگی شکرگزاریش بیشتر و نگاهش عوض میشه و شادیش هم بیشتر میشه 7) اشتباهاش را میپذیرد و درس میگیرد که دوباره انجام ندهد. 8) کارهایش را برای جلب رضایت خدا انجام میدهد نه برای خلق خدا و در پی تایید دیگران نیست 9)….. ویژگیها زیادست

    ارزو میکنم که همه ی مردم جهان دارای چنین ویژگیهایی شوند

    شاد و موفق در تک تک لحظات زندگی باشید

    دوستدار همگی شما

    محمد رضا عابدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: