«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 300

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    سلام به استاد عزیزم ،مریم جان و دوستان عزیز.❣️

    🦋قسمت اول🦋

    من یک تصمیمی گرفته بودم که سفر به دور امریکا رو شروع کنم و کامنت بزارم که سه تا کامنت هم گذاشتم ولی بعدش چندین پروژه برام پیش امد که همه تایمم برای کار مورد علاقه‌ام گذاشت .و الان که کارمم تموم شود و باز تایم ازاد دارم میخوام شروع به کامنت گذاشتن و حرکت کردند دارم

    اولین تصمیمی که گفتم انجام بدم این هست که دیگه به خانوادم و کسی که باهاش در رابطه هستم نگم که بیان این فایل هارو گوش کنید این حرفا درسته ،چون فهمیدم که تا اون افراد توی این مدار نباشن حرف من بی فایده هست و فقط خودمم رو از مسیر دور میکنم پس روی خودم کار میکنم و میزارم خودشون نتایج رو ببین.

    -یکی از نکاتی که از زمانی که با شما اشنا شودم سعی میکنم عمل کنم بهش؛این هست که زندگی رو اسون بگیرم و برای خودم زندگی کنم (قبلا این ویژگی رو داشتم که نظر بقیه برام مهم نباشه )ولی الان بیشتر سعی میکنم انجام بدم و خط قرمز من شده شرک ورزیدن و از روزی که متوجه این داستان شودم سعی میکنم هروز به خودم یاداوری کنم و هر کاری که انجام میدم شرک نوارزم و از زمانی که توی کارم شرک نمیورزم از نظر مالی و کاریی وضعیتم خداروشکر خیلی بهتر شوده و از صفر خیلی رشد کردم و کلی اتفاقات خوبی افتاده که منبع این همه خیر فقط خداست و باور کرد توانایی خودم و این خیلی کمکم کرده توی مسیر درست حرکت کنم.

    -یکی درس های که از کامنت بچه ها یاد گرفتم که برام پررنگ تر بود این هست.

    (کامنت دوست عزیزمون اسماعیل شاکری):یاد گرفتم که اگر کسی وسط این همه رفتار خوبش به من یک حرفی زد یا کاری کرد که من ناراحت بشم ،اول باید با خودم قانون رو مرور کنم که اگر این رفتار اذیتت کنندست اول جذب خودم هست و باید سعی کنم بی توجهی کنم و بعد به نکات مثبت اون فرد توجه کنم ،بیشتر باور های توحیدی رو با خودم مرور کنم بیشتر اوی این فضا باشم و فرکانس بهتری رو بفرستم و اون ادم ببخشم و ازاین قانون استفاده کنم احساس خوب=اتفاقات خوب و برعکس .

    -نکاتی که در این فایل برداشت کردم :

    _من توانایی تغییر سرنوشت هیچ کسی رو ندارم چه به سمت خوب و چه بد و برعکس.

    _در قران امده که هر ستمی که به شما میشه از سمت خودتون هست .

    _هر فردی که بخاد به شخصی ضزبه بزنه فقط داره به خودش ضربه میزنه و خودشو نابود میکنه.

    اشتباهات ما به کسی ضربه نمیزنه مگه این خود اون فرد باور کنه و این کار فقط به خودمون ضربه میزنه.

    زمانی که به شخصی عشق و علاقه میورزیم خودمون داریم بزرگ تر میکنم و موفق تر.

    _زمانی که اشتباهی رخ میده باید ازش درس بگیریم و با داشتن احساس بد گناه اشتباهات بیشتر رخ میده وخطاها های ما باعث پیشرفت ما میشن با این ظاهر بدی دارند .

    _زمانی که ما در مدار درستی باشیم اشتباهات خیلی کمتری داریم و هر چقدر با انرژی منبع هماهنگ باشیم چون خداوند مارو به مسیر راحت و درست تر هدایت میکنه .

    _شخصی که با انرژی منبع هماهنگ هست احساس ارامش بیشتری داره.

    _اگر احساس بدی داشته باشیم اتفاقات بدتری رو تجربه میکنیم .احساس گناه احساس بد است =اتفاق و اشتباهات بیشتر

    _حس خوب و ارامش و صبر =اتفاقات بهتر و زیبا تر و هدایت شدن

    « با تغییر دیدگاه باید به احساس خوب برسیم »

    .

    .

    .

    _زمانی که احساس گناه به ما دست داد چکار کنیم؟

    –من در سرنوشت شخصی دخالت ندارم .

    –احساس بد =اتفاقات بدتر

    –خداوند بسیار مهربان و‌بخشندست

    –با هماهنگی با خداوند در زمان و مکان مناسب قرار میگیریم و راحت تر پیشرفت میکنیم و با کمترین خطا و هر خطایی رخ بده به نفع ماست .

    مهمترین قسمت اعتماد به نفس (خودارزشی)هست .

    مهمترین عامل موفقیت اعتماد بنفس هست احساس خود ارزشی و لیاقت .

    احساس گناه یا عذاب وجدان احساس خود ارزشی رو از بین میبره

    💕دلیلی که میشه خیلی نتایج بزرگ بگیریم ایمان داشتن به این مطالب هست تا در زندگی روزمره استفاده کنیم. باور و رفتار ها باید عوض بشه تا نتیجه بگیریم.

    دوستون دارم براتون از خداوند بهترین هارو میخوام 💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    رویا گفته:
    مدت عضویت: 3108 روز

    به نام الله یکتا

    سلام😍

    اولین روزسفرنامه ام روشروع می کنم

    همیشه تاهمین چندوقت پیش احساس گناه نسبت به اطرافیانم داشتم به حدی هم رسیده بودکه اگرمثلادونفرازنزدیکانم باهم بحث وقهرمیکردن من عذاب وجدان می گرفتم که بایدبرم آشتی شون بدم

    وبرای باراول که این فایل روگوش دادم متوجه شدم که من نمیتونم به کسی کمک کنم تاخودش نخوادیامن توانایی تغییرسرنوشت کسی روندارم یامن نمیتونم به کسی ظلم کنم ولی خب انسان فراموشکاره وبارهااین احساس گناه روباخودم حمل کردم ولی خداروشکرالان خیلی خیلی کمترشده

    وآگاهانه بایدمواظب احساسم باشم

    اینکه استادگفتین حق الناس درقران نیومده اولین باراززبان شماشنیدم درصورتیکه همیشه ازاطرافیانم می شنیدم که خداازحق خودش میگذره ولی ازحق الناس نمیگذره واین احساس گناه رودرمن بیشترکرده بودکه مواظب باشم کسی ازدستم ناراحت نشه حتی اگه حق باخودم بود

    ولی بعدش به آرامش رسیدم که بله این درسته ومن توانایی اینکه به کسی ظلم کنم ویاتخریبش کنم ندارم ودرقران هم اومده

    واقعاعذاب وجدان درمن همیشه باعث احساس گناه میشد

    درحالیکه به قول استادبایداول شک کنیم به خوداون وجدان که این ازکجااومده وکی داره این وجدان روتعریف می کنه ودرواقع واقعانیست ویه دروغه که برای ماساخته شده

    درسته عذاب وجدان واحساس گناه عزت نفس واعتمادبه نفس روازانسان می گیره

    من ازاستادیادگرفتم که احساس بداتفاقات بدروببارمیاره وکاملا درکش کردم وسریع خودم روبه احساس خوب باتغییردیدگاهم میرسونم

    وبه خودم میگم حق الناس وجودنداره ومن نمیتونم به کسی ظلم کنم یاناراحت یاتخریبش کنم ودرواقع دارم به خودم ظلم میکنم

    ودرمورداشتباهاتم سعی می کنم متوجه باشم که خودم روسرزنش نکنم و میگم من عاشق اشتباهاتم هستم چون باعث شدن که درسها وتجربه های بهتری اززندگیم داشته باشم

    وخداوندتوبه پذیره وتوبه کنندگان رودوست داره پس سریع ازخداطلب بخشش می کنم وایمان دارم خداوندمنوسریع می بخشه ودوستم داره

    وباخودم میگم احساس گناه خودش گناهه چون احساس گناه باعث میشه که اون خطام بیشتروبیشتربشه

    امروزهم که ازاستاد یادگرفتم همین طوراهرم رنج توذهنم میزارم اهرم لذت هم بزارم وباخودم بگم من میتونم باهماهنگی باخداوند درمداردرست باشم ودرجایی قراربگیرم که رفتارهام درسته وجزوهدایت شدگان هستم

    ومن فقط میتونم کاری روکه احساس خوبی بهش دارم ودرمسیرخداونده انجام بدم

    الهی شکرت

    استادعزیزم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    M گفته:
    مدت عضویت: 1784 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان…

    سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان عزیزم..

    من ۳روزه عضو سایت شدم و امروز میخوام اولین رد پامو از تصمیمی که برای تغییر زندگیم گرفتم همینجا به جا بزارم…

    درسهایی که از این فایل بی نظیر استاد گرفتم:

    چیزی به نام وجدان وجود نداره واین کلمه کلمه ایه که فقط جامعه تحویل اذهان داده….

    چیزی با نام حق الناس وجود نداره و طبق کلام خداوند در قران اگر انسانها به کسی ظلم کنند درواقع به خودشون ظلم کردند واگر درحق کسی خوبی کنند درواقع به خودشان خوبی کرده اند..

    هیچکس توانایی تغییر سرنوشت کسی رو جز خودش نداره…

    خداوند بسیار تواب و رحیمه و هیچ گناهی غیر از شرک نیست که بخشیده نشه…

    من اگه توی دریای گناه هم غرق بشم اونقدرررر مهربانیش وصف ناپذیره که با توبه کردن من و برگشتنم به سمتش اغوشش رو با عشقی بی نهایت به روم باز میکنه…

    خدای بی نظیر من من رو خلق کرده و از هر کسی بهتر به درون من آگاهه…

    من قسمتی از خداوند هستم و اون رو عاشق خودم میدونم…

    با احساس گناه فقط باعث میشم که خطاهام بیشتر و بیشتر و بیشتر بشه…من خودمو با تموم خطاهام میبخشم و باور دارم که با انجام دادن اون خطاها بود که بزرگ و بزرگتر شدم و تجربه های بیشتری رو بدست اوردم و درنهایت به این مسیر زیبا هدایت شدم…

    اگر احساسم رو خوب نگه دارم و هماهنگ باشم با خداوند، من هدایت شده هستم و در مدار بالایی قرار میگیرم و هر اتفاق به ظاهر بدی به نفع من تموم میشه و لطف و رحمت خداوند سراسر زندگیم رو در بر میگیره…

    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد…

    یادم باشه که یکی از مهمترین قوانین خداوند اینه که احساس خوب = اتفاقات خوب…و احساس بد = اتفاقات بد…

    هر مصیبتی که بهم رسید و هروقت که از طرف خداوند مورد امتحان قرار گرفتم احساسمو خوب نگه دارم و بهش توکل کنم و صبر کنم با ایمان.. با عشق..با امید…

    ودربرابر مشکلات اینو به خودم بگم که من جزئی از وجود خدام ..خدا مگه ضربه پذیره؟؟!!!!

    انا لله و انا الیه راجعون….

    …و بشر الصابرین…❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    غزل گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    سلام استاد ❤من دوباره اومدم ‌کامنت بگذارم. کامنت گذاشتن حس خوب هر فایل چند برابر میکنه انگار ک همه چی جدی تر میشه همون ایمانی میشه ک عمل آورده. ایمانی ک اول منو دست به قلم میکنه تا توی دفترم و همزمان با فایل نت برداری کنم و بعد یک کامنت بینظیر بگذارم.این روند کامنت گذاشتن میخوام برام هرروزه باشه با یاری خدا.

    موقع نت برداری و وقتی دارم مینویسم انگار هر جمله رو دوبار میشنوم و از همه مهمتر وقتی دارم مینویسم راجع بهش فکر هم میکنم .دنبال یه سر نخ ازش در درونم میگردم .هر ویژگی ک مطرح میشه میگردم ببین تو رفتارام داشتمش؟! و بعله اما عیبی نداره روش کار میکنم با این فایل متوجه یکی از ترمز ها شدم .این بود با انتقاد و تخریب دیگران ضربه ایی ب اونها زده نمیشه و فقط به خودم ضربه میزنم چیز های خیلی کوچیکی ک اون لحظه متوجه نیستی ک این انتقاده و میگیش و بعد موقع گوش دادن ب فایل ها متوجه ریشه دار بودن اون باور محدود کننده میشی .اما خوشحالم ک این ترمزو پیدا کردم سرزنش نداره این بخشی از روند رشد و یادگیری منه .

    ◽◽◽◽◽◽

    خوب سوال های اول برنامه

    چطور میتونم زندگی بهتری داشته باشم؟

    چطور آرامش بیشتری داشته باشم؟

    چطور ارتباطات بهتری داشته باشم؟

    چطور در هر لحظه ایمانمو به پروردگار بیشتر و بیشتر کنم؟

    چطور میتونم شاد تر باشم؟

    چطور در این دنیا از همه نعمت های رب استفاده کنم؟

    قرار بر اینه ک ب همه این سوال ها خوب فکر کنم.

    “چشم بسته هیچیو قبول نکن”

    “خداوند در قرآن بسیار تواب و رحیمه”

    “عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد”

    “وقتی در مدار درست هستی هر ضربه ایی ک بهت زده میشه ب پیشرفتت کمک میکنه”

    زندگیم میتونه مصداق این جمله باشه. لحظاتی ک کنترول کردم ذهنمو و قوی تر شدم”هر انچه منو نکشه قوی ترم میکنه”

    “ما فقط میتونیم ب خودمون کمک کنیم”

    امیدوارم اینو بیشتر یاد بگیرم و حتی تو خیالمم دست از تغییر بقیه بردارم و نخوام کسی رو تغییر بدم . تمرکزم تمرکزم روی خودم باشه .

    “هر ستمی ک به شما میشه از طرف خود شماست”

    خودتی ها !

    “در اون لحظه ک ب بقیه حس خوب داری باعث میشی خودت شکوفا بشی”

    “حتی وقتی تو دلمون تحسین می‌کنیم و عشق میورزیم داریم ب خودمون لطف میکنیمو خودمونو بزرگ و موفق میکنیم و لحظه ب لحظه ایی ک تخریب میکنی داری خودتو نابود میکنی”

    “من این باورو دارم ک ب هیچ عنوان توانایی تغییر زندگی هیچکسی رو ندارم”

    “خداوندو بسیار تواب میدونم”

    “من قسمتی از خداوندم”

    “من خداوندو عاشق خودم میدونم”

    “خداوند بنده هاشو دوست داره”

    “خداوند از خطا های من میگذره”

    یه سری خطا ها باعث پیشرفت میشه”

    مثل همین ک متوجه شدی کامنت گذاشتن چقدر ب در مسیر موندنت کمک می‌کنه و برات تجربه شد ک دیگه دائمیش کنی.

    “خیلی از تجربه ها از اشتباهاتمونه وقتی نتایج اشتباهاتمونو میبینیم و میگیرم” این میگیریم خیلی مهمه!

    “وقتی در مدار درست باشید اشتباه نمیکنید همانا هدایت شده هستید”

    “بشارت بده به صابرین ⬅️قالو انا لله و انا الیه راجعون

    کسانی ک خداوند ب اونها صلوات میفرسته

    کسانی ک با ی اتفاق ب هم نمیریزن

    “ما از خداییم مگه خدا ضربه پذیره”

    “وقتی در ارتباط با منبع باشی رفتارات درسته نمیتونی خطا کنی”

    اگر نتونی دیدگاهتو کنترول کنی منتظر بدتر باش

    خوب پس باید چکار کرد .چطور ب این موضوع نگاه کنم ک احساس بهتری داشته باشم:

    خدا بخشندست، من نمیتونم ب کسی ظلم کنم ،من میتونم با هماهنگ شدن با خدا ب جایگاهی برسم ک رفتارام درست باشه ،استفاده از تجربیات باعث رشدم میشه

    خدارو شکر واسه این کامنت🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    بهاره پارچه باف گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    اولین روز سفرنامه من 1 آبان

    سلاااااام ب همه عزیزان🙋‍♀️

    و ی سلام پر انرژی ب استاد عزیزم و مریم جونی🙋‍♀️

    این سفرنامه رو تا روز ۲۳ ام پیش رفتم و ب خودم قول داده بودم ک بنویسم تا اتفاقات خوب برام رقم بخوره

    ولی تو ی شرایطی قرار گرقتم ک ب اینترنت دسترسی نداشتم و بعد چند روز دوباره دارم شروع میکنم

    ذهنم میگفت ولش کن واسه خودت بنویس حالا چ فرقی داره

    ولی از وقتی ک این سفر رویایی رو شروع کرده بودم میدونستم ک فرق داره خیلیم فرق داره

    الان واسه دوباره شروع کردنم بازم ذهنم گفت خب چی میخوایی بنویسی حرفای تکراری؟!بیا تا همون روز ۲۳ ام واسه خودت بنویس بعد روز ۲۳ ام بیا تو سایت بنویس

    ولی من مینویسم حتی شاید حرفای تکراری.

    من حسم نسبت ب این سفرنامه خیلی خوبه مطمئنم قراره برام اتفاقات بزرگی بیفته

    شاید همین برگشت من از اول هم واسه اینک ظرف وجودم قراره بزرگتر بشه

    چون ایندفعه هم انگیزم خیلی بیشتره هم پشتکارم و هم تعهدم

    امروز ک این فایل رو گوش میکردم تو ی ذهنم ی کیسه زباله بزرگ برداشتم و تمام احساس گناهی ک نسبت ب خودم داشتم رو یکی یکی مرور کردم و ریختم دور

    و هم خودم و هم خیلی ها رو بخشیدم ک در ظاهر فک میکردم بخشیدم ولی اون گوشه ذهنم هنوز بودن

    من امروز دو تا تصمیم گرفتم

    اول:از این ب بعد اوووووول برای خودم ارزش قائل میشم تو تمام زمینه ها اول خودم و خواسته های خودمو در نظر میگیرم

    دوم:دیگه آرایش نمیکنم میخوام خودمو همینجوری ک هستم دوس داشته باشم و روی عزت نفسم کار کنم

    وقتی این تصمیمو گرفتم انگار ی سدی بین خودم و خودم شکسته شد

    خدایا واقعا ازت سپاسگزارم ک منو ب این مسیر هدایت کردی

    با تموم شدن این سفرنامه اتفاقات شگفت انگیزی قراره برام بیفته

    اینم رد پای من در اولین روز👣

    خدایا سپاسگزارم برای این آگاهی های نابی ک استاد عزیز در اختیار ما میزاره

    و در آخر واقعا خوشحالم ک در جمع دوستان عزیز و انرژی مثبت هستم

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمدحسین پیش بین گفته:
      مدت عضویت: 3904 روز

      سلام بهاره عزیز، درود به شما که این همه صادقانه نوشتی و باز نوشتی، تکرار خوبی ها ، مثل شنیدن یک آهنگ خوب و یا تجربه کردن یک مکان زیبا و یا دیدن چند باره یک منظره زیبا و دلنشین هست، توی نوشته های شما این جمله تون رو خیلی دوست داشتم: “توی ذهنم کیسه زباله ی بزرگی رو برداشتم و تمام احساس گناهی که نسبت به خودم داشتم رو یکی یکی مرور کردم و ریختم دور ….” بازم بنویسید و خدا رو سپاس که حضور دارید، حضورتان پرنور و پرانرژی ، منتظر نتایج خوبتون هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سحر عامری گفته:
    مدت عضویت: 3173 روز

    سلام خدمت استاد وهمفرکانسی های عزیزم من خیلی اهل کامنت گذاشتن نیستم چون خیلی کمال گراهستم ومیخوام عالی بنویسم ولی بااین روزشمارمیخواهم ردپایی ازخودم بجا بگذارم من تا7سال پیشخیلی احساس گناه میکردم اعتمادبنفس پایینی داشتم خودم را ازهمه کمتر میدیدم همیشه عصبانی وافسرده بودم خیلی استرس داشتم ازهمه طلبکاربودم باهمه برخوردبدی داشتم ذاتا آدمی بودم که شادی رادوست داشتم دنبال دینی بودم که شادی راترویج کند همیشه تشنه محبت بودم محبت راازهمه گدایی میکردم خودم راانسان دوست داشتنی نمیدیدم خودم رالایق محبت ودوستی نمیدیدم فکرمیکردم هرکس به من محبت می‌کند ازمن درخواستی دارد خیلی دنبال خدا میگشتم خدایی که عاشقانه دوستم داشته باشه نه خدایی که همیشه دنبال این باشد که من اشتباهی کنم ومچم را بگیره چون ازهیچ کس محبتی ندیده بودم محبت کردن رابلد نبودم زندگی من ازسال 92 شروع شد تاسال 95 خیلی دیدگاههارادنبال کردم خیلی حالم بهترشده بود ولی هیچکس اصل رانمیگفت سال 95 که خدای مهربان مرابااستاد اشناکرد حرفه‌ای استاده دلم نشست وقتی باقانون کاءنات آشنا شدم وبه گذشته زندگیم نگاه کردم دیدم من ناخودآگاه قانون رارعایت میکردم دراین چندسال زندگیم خیلی تغییرکرده ارامترشدم هرچیزی مرابهم نمی یزد هرروز به فایلهاراگوش میدم کمو بیش تمرینات راانجام میدم وخیلی نتیجه گرفتم حالاتصمیم گرفتم بطورجدی ردپایی ازخودم دراین روز شمار بجا بگذارم خدایا یاریم کن تا به این تعهد پای بند بمانم ازاستاد ودوستانم سپاسگزارم که کامنت مرا خواندیدسپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمدحسین پیش بین گفته:
      مدت عضویت: 3904 روز

      سلام به سحر عزیز،

      من کامنت شما رو خوندم ، خیلی عالی که با جدیت دارید ردپایی از خودتون باقی می گذارید، من خودم سال 1393 با این سایت فوق العاده ارزشمند و این خانواده صمیمی آشنا شدم، منم مثل شما تصمیم گرفتم به طور جدی تر در این راه ردپاهایی از خودم به جا بگذارم و برای همین هر وقت می تونم مطلبی هرچند کوتاه هم شده می نویسم. خوبی محیط اینجا اینه که همه از زیبایی ها و قشنگی ها و موفقیت ها و پیشرفت ها و دلخوشی ها می گویند و می نویسند و می خوانند و کسی که فقط روی به خوبی ها و نیکی ها می کنه، غیرممکن هست که آرام و شاد و سرزنده نباشه، و این حال و احوال و زیبایی و موفقیت ها به شکل بسیار طبیعی در زندگی اش جاری خواهد شد.انشالله که همیشه در پناه خدا بهترین ها و زیباترین ها براتون رقم بخوره، قطعاً این نوشتن ها بیشترین کمکی که می کنه این هست که خودمون رو به خودمون یادآوری می کنه. شاد وسلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          محمدحسین پیش بین گفته:
          مدت عضویت: 3904 روز

          سلام سحر عزیز، خدا رو بی نهایت شکر، که تونستم دستی باشم از بی نهایت دست های خدا برای انگیزش بیشتر و حرکت در این مسیر پربرکت ، بهترین ها رو براتون آرزو می کنم، عاشقانه و با کلی اشتیاق دنبال می کنم ردپای شما دوستان رو که قطعاً به شگفت انگیزترین و زیباترین و خوشبخت ترین سرزمین ها در حرکته. هرکجا هستی خوشحال و خوش وقت و پر از انگیزه و حرکت به سمت رویاهات باشی دوست من

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    رضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2349 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    با سلام خدمت استاد و همه دوستان

    اعتماد به نفس رو میتونیم با روشهایی بالا ببریم

    1- اول از همه کار کردن و درامد داشتن به نحوی که محتاج کسی نباشی

    2- یاد گیری یک مسئله به صورت کامل و تخصص داشتن در اون موضوع

    3-تععین هدف های کوچک و رسیدن به انها

    4- خرید لباسها و کلا وسایلی که دوست دارید و احساس اینکه لیاقت انها را دارید

    5- گرفتن عکس های خوب با دوربین

    6- بغل کردن ، بوسیدن و عشق ورزیدن به خود

    7- و به هیچ دلیل و قیمتی به هیچ کس اجازه توهین ندهید و هیچ وقت به دنبال هیچ چیز رایگان از دیگران نباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمدرضا بهبودی گفته:
    مدت عضویت: 2371 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اول اعتقاد ب خداوند ب عنوان انرژی ک قدرت همه چیز ب خودش برمیگرده و این باور ک این انرژی قوانینی ثابت منظم دقیق و ساده داره ک با این قوانین گسترش پیدا میکنه و دونستن این قوانین و البته رعایت کردنشون و اجراشون در عمل باعث تحقق و خلق هر ایده و خواسته ای میشه ،همونطور ک الان شده مثل

    نتیجه ای ک حضرت سلیمان بعداز اعتراف ب یگانگی الله یکتا ب عنوان تنها قدرت داشت و در خواست از رب خودش و این باور ک ”در نظر من تو بدون حساب کتاب بخشنده ای ” و دریافت در خواستش و همچنین نتیجه ای ک حضرت ذکریا ب همین شیوه گرفت و همچنین خلق موجوداتی ک با چشم دیده نمیشن و بزرگترین موجودات مثل وال ،مثل کره زمین و منظومه شمسی و …

    سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و همچنین خانم شایسته مهربان

    سلام ب همه اعضای خونواده صمیمیم

    خدارو هزاران بار سپاس گزارم ک دوباره این فرصت عالی رو از فضلش ب من لطف کرد تا در جمع خونواده صمیمی خودم باشم

    برای شروع روز شمار تحول زندگی من ایده ها و نشونه ها اومدن و این جریان هدایت همیشگیه و منم گفتم چشم ” سمعا و طاعتا

    ی دفتر خوشگل و نو انتخاب کردم برای این سفر

    اصلا چی شد ک هدایت شدم ب این سفر فوق العاده و تاثیر گزار ؟

    جریان از اونجایی شروع شد ک من فکر کردم ب یک الگویی ک داره در طول زمان در زندگیم تکرار میشه

    این نشونه از این داره ک ی جای کار ایراد داره و منی ک دارم روی خودم کار میکنم و پیش میرم و نتایج خوبی هم میگیرم اما پایدار نیست و این الگو دوباره تکرار میشه و دوباره صرف انرژی و زمان برای اومدن توی مسیر و اینکه این الگو داره ” جلوی پیوستگی و ادامه دار بودن مسیرم رو میگیره ”عاملی ک باعث موفقیت پایدار میشه

    خیلی آگاهی ها درک کردم از وقتی این سفر تاثیر گزار رو شروع کردم و دیدم نسبت ب ی سری موضوعات باز شد و تغییر کرد

    فکر کردم ک چرا این الگو داره تکرار میشه و با اینکه فکر میکردم احساس گناه ندارم اما من اشتباه فکر میکردم

    و رسیدم ب احساس گناه ک وجودش در ذهنم و باورهام داره این شرایط رو بوجود میاره و مطمعنم شدم و بعد هدایت شدم ب این سفر فوق العاده و تاثیر گزار واقعا

    فایل روز اول رو دانلود کردم و دیدم ک موضوع اولین روز تحول روز شمار زندگی من مربوط هست ب احساس گناه

    خدای مهربونم رو بی نهایت سپاس گزارم ک در این مسیر قرار گرفتم و از رب خودم میخوام ک در همه حال هدایتم کنه

    من فکر کردم ک احساس گناه در ذهن من چ تعریفی داره ؟

    ب ۲ تا تعریف رسیدم:

    ۱. اینکه من زمانی این احساس سراغم میاد ک کارهایی رو انجام میدم ک فکر میکنم خدا دوست نداره و خوشش نمیاد

    البته این برای هرکسی میتونه فرق داشته باشه

    ریشه این تفکر بنظرم ب شناخت نادرست از خدا برمیگرده و اینکه چ فرهنگی رو پذیرفتیم جدای از درست یا نادرست بودنش

    ۲. اینکه هر احساس دیگه ای ک” نادلخواه من” هست و بنظرم منظور قرآن هم همین هست و استاد عزیز هم تاکید کردن ب این موضوع

    حالا چطور این دوتا مورد رو برای خودم حل کنم و برطرفش کنم ؟

    در مورد اول ب این نتیجه رسیدم ک بیشتر روی باورهام در مورد خداوند ب عنوان انرژی ک تمام عالم رو در برگرفته و طبق یک سیستم هوشمند ک قوانینی ثابت داره ‘این جهان رو هدایت میکنه و گسترش میده و اصلا قضاوت نمیکنه و قوانینی داره ک در قرآن ب طور کامل اومده

    پس این از این

    و اینکه در موضوعاتی ک میخوام نظر خدای مهربونم رو بدونم قرآن رو مطالعه کامل کنم تا ب نتایجی برسم ک شک و تردید از ذهنم بیرون بره ب لطف رب خودم

    مثلا برای من موضوع رابطه عاطفی و عاشقانه با جنس مخالف ‘ روزه ‘ ترس و … وجود داره

    البته ک من ی سری موضوعات مثل شکل عبادت با خدا رو حل کردم در خودم و خدای خودم رو واقعا سپاس گزارم و ب نظر من صحبت کردن با خدا نیازی ب جای خاص ، آداب خاص ، زمان خاص ، زبان خاص ، حرکات خاص و … نداره

    در مورد دوم من ب نقاط ضعف شخصیتیم رسیدم

    مثل توانایی ن گفتن ‘اهمییت حرف مردم ‘قضاوت کردن دیگران و ب قول استاد عزیز هر احساسی ک باعث میشه” احساس خود ارزشی من ” از بین بره

    و خدای رزاقم رو بی نهایت سپاس گزارم ک ب فضلش تونستم قبلا دوره فوق العاده عزت نفس رو تهیه کنم

    شکرت خدای من

    و اینکه بارها رو بارها این فایل ارزشمند رو گوش کنم و فکر کنم برای ادامه این سفر

    ی نکته بگم از تجربیاتم و اونم اینکه اون زمان ک تازه شروع کرده بودم و فایل های رایگان اما فوق العاده ارزشمند استاد رو گوش میدادم فکر میکردم اگه بخوام نتایج بیشتری بگیرم باید محصولات رو بخرم اون موقع هم توانایی شو نداشتم اما حالا ب لطف و فضل رب خودم ۴ تا محصول استاد رو خریدم و خدای مهربونم رو واقعا سپاس گزارم

    اما حالا ک محصولات رو دارم بازهم فایل های رایگان اما ارزشمند استاد رو بارها گوش میکنم چون ب قول استاد اون فایل ها راه رو برای خرید محصولات و پیشرفت زندگیم در تمام جنبه هاش باز کردن و در حقیقت منو آماده محصولات کردن

    از شما واقعا سپاس گزارم استاد عزیزم

    حالا هرکسی ب ی طریقی ک ارتباط داره با باورهاش هدایت میشه برای ادامه دادن مسیرش

    مثلا من وقتی ب این نتیجه رسیدم ک باید قرآن رو کامل بخونم برای بیشتر شدن ایمان و یقینم در مورد مسائلم از خدای خودم پرسیدم کدوم سوره ؟ و خدای هدایتگرم گفت :سوره نور

    من قبلا این سوره رو خونده بودم اما موضوعاتش رو فراموش کرده بودم و وقتی خوندم و جلوتر رفتم دیدم در مورد همون موضوعی هست ک ب الگویی ک داره در زندگیم تکرار میشه ارتباط داره اما ب صورت ریشه ای و بازهم شگفت زده شدم از هدایت خداوند هدایتگرم و سپاس گزاری رب خودم رو انجام دادم

    بی نهایت شکرت رب من بخاطر وجود استاد عزیز و دوس داشتنی مون بخاطر وجود خانم شایسته مهربان و مدیر فنی عزیز سایت و خانم فرهادی عزیز و تمام عوامل این خونواده صمیمی و فوق العاده ک دستان بی نهایت خداوند دانا و توانا هستند

    استاد ممنونم از شما بابت تعهدی ک دارید و ادامه دادید و این فایل های ارزشمند و ب قول خودتون زندگی ساز رو برای رش و گسترش جهان آماده میکنید

    من وقتی ب این فایل رسیدم ب لطف هدایت رب خودم تازه فهمیدم ک احساس خود ارزشی و عزت نفس پایه تمام موفقیت های ماست

    و ایمانم بیشتر شده ب شما استاد عزیز ک حرفاتون رو مثل وحی منزل بپذیرم چون کاملا درک کردم ک شما قدم ب قدم تکاملتون رو از بهترین و راحت ترین و نزدیکترین مسیر طی کردید

    از خدای مهربونم رب العالمین الله یکتا میخوام ک مارو براه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت ها داده هدایت کنه و حمایت کنه تا ثابت قدم باشیم و پیوسته در این مسیر بمونیم و ادامه بدیم تا سعادت دنیا و آخرت رو تجربه کنیم

    شکرت خدای مهربونم

    برای همتون آرزوی سلامتی روابط عالی معنویت روز افزون و استقلال مالی زمانی و مکانی میخوام در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    مریم عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    سلام و صد سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم شایسته جانم و تمام خانواده دوست داشتنی ام، من یه مدت کوتاهیه که با استاد آشنا شدم و هر چی میخاستم بنویسم، نمیتونستم، نمیدونستم از کجا باید بنویسم، و الان میخام بگم من توی همین مدت یکماه تقریبا روزی یکساعت به حرفهای استاد گوش میدم و خیلی از حرفهاشون رو انگار قبلا شنیده بودم ولی نمیدونم کجا، و الان در وهله اول من فقط با استاد موافق بودم و موافقت من نتیجه شده کلی آرامش و امنیت و مشکلی دیگه نا دیگران ندارم، جبهه نمیگیرم، حرفهاشون رو میشنوم ولی هیچ تاثیری روی آرامش من ندارن. منم مثل همه آدمهای دیگه توی زندگیم خطا کردم، اشتباه کردم، گناه کردم و مخالف نظر دیگران رفتار کردم و زجرشون رو هم خودم کشیدم ولی الان میخام خودم رو ببخشم و مطمئن هستم که خدا هم منو خیلی وقت پیش منو بخشیده وهمه اون افکار رو ریختم دور و میخام یه زندگی شاد و خوشحال و سالم داشته باشم و من الان عاشقم، عاشق زندگی، عاشق بچه‌هام، عاشق شوهرم، عاشق تمام اطرافیانم، همه چی رو خیلی زیبا میبینم و چشمام باز شده و زیبایی ها رو میبینم، من یه ماهی شده که شرو ع کردم و خیلی راضیم، من تصمیم گرفتم که زندگی شاد و خوشحال و سالم داشته باشم و تو این مدت سردردهای من کم شده و خودبه خود خوب میشن بدون قرص، درصورتی که قبلش با خوردن قرص هم خوب نمیشدم و ادامه میدم و روی خودم کار میکنم تا به تمام آرزوهام برسم و من مسئول خوشبخت کردن خودم هستم و مطمئن هستم به تمام ارزوهام میرسم، باور کنید، اون قدر فرکانسم مثبته که همه رو جذب میکنه و همینطور که من همه رو دوست دارم، همه هم منو دوست دارند. من باید جانشین خوبی برای خدا باشم روی کره زمین، به خودم عشق میورزم و عاشق خودم هستم و عشق خدا رو به خودم حس میکنم. دوستتون دارم و خدا رو شکر میکنم که با شما استاد عزیزم آشنا شدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    لیلی گفته:
    مدت عضویت: 2330 روز

    به نام خدایی که به من لیاقت داد که عضوی از این خانواده بزرگ و دوست داشتنی باشم.

    و ‌لیاقت گوش دادن به این فایل را نصیب من کرد تا احساس غرور کنم که با استاد عزیزم هم مدار هستم .

    گوش دادن به این فایل خیلی از باور های مخرب من را به من شناساند،باورهایی که از بچگی با گوشت و خون ما شکل گرفته و جزئی از وجود ما شده.باورهای عدم احساس لیاقت ؛

    در خانواده ای بزرگ شدم که یاد گرفتم برای همسر خوب و مادر خوب بودن باید از خواسته های خودم چشم پوشی کنم و آرامش خودم را فدای راحتی خانواده ام کنم و از عزت نفسی که از خودم خرد کردم احساس خوشحالی کنم.

    اگر در زندگی به مشکلی برخورد میکردم بارها و بارها میپرسیدم که خدایا مگه من چه گناهی به درگاهت کردم که اینطور شد؟!

    یادمه یه بار در سن ۱۲ سالگی سر مادر بزرگم داد زدم 😐و همون موقع پشیمون شدم و کلی گریه کردم . سال‌ها بعد به خاطر مشکلی که برام به وجود اومده بود همه میگفتن خدا داره تنبیهت میکنه ، تو باید تقاص پس بدی! یه روز برو سر مزارش و کلی گریه کن تا شاید تو رو ببخشه.

    شنیده بودم که برای خواسته هایم باید با عجز و ناتوانی از خدا درخواست کنم؟ مگر نه این است که من اشرف مخلوقاتم !

    مگر نه این است که خداوند عاشق من است !

    چه دلیلی داشت این کارها؟!!

    چرا باید به جای توکل واقعی بد شانسی خودم رو بهونه کنم و در آخر بگم خدا انگار اصلا من رو نمیبینه😞

    خدا رو خیلی سپاسگزارم به خاطر این آگاهی ها خدا رو سپاسگزارم که در مسیر هدایت الهی قرار گرفتم و از خدا میخوام که هر روز بتونم بیشتر از روزهای قبل آگاهی کسب کنم و در زندگیم به کار ببرم.

    در پناه خدا باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: