«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 116

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا ملایی گفته:
    مدت عضویت: 3848 روز

    ادامه؟واست صادر می کنیم و یک عمر بار احساس گناه را به دوش می کشیم صرفا برای اینکه می خواهیم خود واقعی مان باشیم. هم اکنون زمانش فرا رسیده است که برای سوء داوری هایمان تقاضای فرجام کنیم.

    بدانید وقتی برای حمایت از خود و خانواده تان به سر کار می روید، گناهی مرتکب نشده اید.

    بدانید وقتی برای مراقبت از خود و خانواده تان در منزل می مانید، گناهی مرتکب نشده اید.

    بدانید وقتی رک و صادقانه حرف دلتان را می زنید بدون اینکه به شخصیت دیگران آسیب بزنید، گناهی مرتکب نشده اید.

    بدانید وقتی آنچه را نیاز دارید طلب می کنید، گناهی مرتکب نشده اید.

    بدانید وقتی حرفی می زنید و به آن عمل می کنید، گناهی مرتکب نشده اید.

    بی گناه. بی گناه. بی گناه.

    اگر موضوع را دقیق تر بررسی کنیم، نتیجه می گیریم که تک تک ما انسان های روی این کره ی خاکی ذاتا و با لفطره انسان هایی معصوم هستیم و گاهی که آسیب می بینیم و به دلیل ترس ها و رنج هایمان خودمان یا دیگران را می کوبانیم، باز هم ذاتی بی گناه و معصوم داریم زیرا همه ی ما قلبا دنبال عشق، ارتباط، پذیرش و آزادی هستیم.

    دفعه ی بعد که خودتان را پای میز محاکمه کشیدید و خواستید خودتان را بابت اینکه تمام وقت و انرژی تان را تمام و کمال در اختیار دیگران قرار نمی دهید متهم کنید، یا خواستید خودتان را بابت نعمت هایی که در زندگی دارید تنبیه کنید، آن بخش معصوم و بی گناه وجودتان را تصور کنید که وارد اتاق محاکمه می شود و به جایگاه می آید و فقط از خودش عشق، امید و نیکی ساطع می کند. بگذارید معصومیت وجودتان دادستان، قاضی، هیات منصفه و و کیل مدافع آن حکم باشد تا تمام وجودتان را بخشش، پذیرش و قدردانی فرا بگیرد. بگذارید حکمی تازه صادر کند: اینکه شما گناهکار نیستید و قلب و روحی معصوم و بی گناه دارید.

    من انسانی معصوم، مهربان و خیرخواه هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علی یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3838 روز

    سلام استاد. دیر شروع کردم به نوشتن. من جایزرو نمیخوام فقط بگذار نظرم نمایش داده بشه. شاید کمکی بکنه .ممنونم

    اون شخصی که احساس گناه شدیدی در مورد اشتباه بزرگش داره اینو بدونه که خدای مهربان و نزدیکتر از رگ گردن به ما، راه توبه را باز گذاشته و او صدای ما را میشنوه. از خدا بخواهد که کمکش کنه تا انسان متفاوت تر از قبلش بشه و نه تنها به خدا بلکه به اطرافیان هم چنین قولی بده تا تعهدی در درونش بوجود بیاد.

    با او صحبت کنیم و بگیم که انسانهای شبیه به تو که چنین گناه بزرگی کردی، بودن و یا حتی بدترش هم بوده ولی

    الان ببین فلان شخص به کجا رسیده و براش مثالی از انسانهایی که تقریبا شبیه به او بودن را بزنیم و این اطلاعاتو از قبل براش تهیه کنیم. چون اینطوری متوجه میشه که فقط او نبوده که این گناه بزرگ را کرده و مهمتر از این آدمهایی هم که شبیه اون بودن و اینچنین عمل کردن الان چقدر تغییر کردن و تونستن به چه کارهای بزرگی دست بزنند .

    اگر واقعا چنین شخصی وجود داره و ما او را میشناسیم از او خواهش کنیم تا با این آدم صحبتی داشته باشه. این روش تاثیر فوق العاده ای در ذهن شخص مرتکب گناه میگذاره و

    دو شخصی که گذشته خیلی شبیه و نزدیکی به هم داشتن خیلی خیلی بهتر حرف همو میفهمند تا از یک شخص دیگر.

    با او صحبت کنیم که قبلا چه اشتباهاتی داشتی و چجوری در صدد رفع اون اشتباهاتت عمل کردی؟ و ازش بخواهیم که روی کاغذ بنویسه و توضیح بده براش چه کرده؟

    از او بخواهیم که ایده های بزرگی برای خودش در نظر بگیره و به سمت اون ایده ها حرکت کنه، چون حرکت کردن او را از فکر کردن در مورد اشتباهاتش دورتر میکنه و در ضمن وقتی کاری مثبت انجام میده داره قدمهایی به سمت خودباوری نسبت به خودش بر میداره و

    متوجه میشه که شکست پایان راه نیست و اگر این روند ادامه پیدا کنه کم کم باورش میشه که انسان چه مخلوق بزرگی است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سیاوش ملایی گفته:
    مدت عضویت: 3966 روز

    سلام

    برای رهایی از احساس گناه اولین قدم این است که خودمان را همانگونه که هستیم دوست بداریم و باید خودمان را همان گونه که هستیم بپذیریم و به خودمان عشق بورزیم و دوست داشته باشیم و برای خودمان ارزش قایل باشیم و مسئولیت آنچه را هستیم با تمام خوبی ها و بدی هایش با همه ی زیبایی ها و نازیبایی هایش به گردن بگیریم و آن را قبول کنیم حالا سوال پیش میاد اینجا که چیکار کنیم تا به این احساس دست پیدا کنیم:…1-و بدانیم خدایی که گنجهای آسمان و زمین در دست اوست، به ما اجازه درخواست داده، و اجابت آن را بعهده گرفته است، ما را فرمان داده که از او بخواهیم تا عطا کند، درخواست رحمت کنیم تا ببخشاید، و خداوند بین ما و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و ما را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببریم، و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است، در کیفر ما شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر ما عیب نگرفته است، در آنجا که رسوایی سزاوار ماست ، رسوا نساخته، و برای بازگشت بخویش شرائط سنگینی مطرح نفرموده است، در گناهان ما را به محاکمه نکشیده، و از رحمت خویش ناامیدت نکرده، بلکه بازگشت ما را از گناهان نیکی شمرده است. هر گناه ما را یکی، و هر نیکی ما را ده بحساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روی ما گشوده است، هرگاه او را بخوانیم، ندایمان را می شنود، و چون با او راز دل گوییم راز ما را می داند، پس حاجت خود را با او بگویییم، و آنچه در دل داریم نزد او باز گویم، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کنیم، تا غمهای ما را برطرف، و در مشکلات ما را یاری رساند.و بدانیم خداوند غفور رحیم است و مارا می بخشاید و پاک می کند پس “توبه” کنیم بریم به سو ی خداون که ما راپاک می کند.2-دیگران را ببخشیم یعنی اگر کینه از کسی به دل داریم از صمیم قلب بدون این که بریم بهش بگیم ببخشیم وبراش آرزوی خوشبختی ،سلامتی،شادی و ثروت کنیم3- گذشته خودمان رابپذیریم و و غرق در گذشته مان نباشیم و برای ذهن خود جهنمی درست نکنیم چون با توجه وفکر کردن به گناهان و اشتباهاتمان فرکانسش را می فرستیم و از این قبیل اتفاقات در زندگی مان بیش تر به وقوع می افتداحساس بد=اتفاقات بد4-احساسات واقعی مان را بپذیریم یعنی وقتی احساس گناه کردیم دوباره به خودمان اعتراف کنیم وبگیم وای دوباره این احساس چندش آور به سراغم آمد احساس گناه و خودتان تعجب می کنید زمانیکه این احساس را به زبان می آورید چقدر سبک می شوید5-شاد باشیم6-تفریح را از زندگی مانان حذف نکنیم 7- آرامش خود را حفظ کنیم و خویشتندار باشیم ما انسان ها برای محکم و قوی بودن ابتدا باید یاد بگیریم به جای کوباندن خود، از خودمان حمایت کنیم و نیازهای روحی، جسمی، فکری و عاطفی مان را در اولویت قرار دهیم. باید بگذاریم اعتماد به نفس در وجودمان رشد کند. 8-به خودمان انگیزه بدیم 9-همیشه سعی کنیم خودمان باشیم و فیلم بازی نکنیم9– احساسی را که در وجودمان برانگیخته می شود تشخیص دهیم با آن احساس یکی شویم و آن را آرام کنید بعدآن را رها کنیم و فکرمان را روی چیزهاییکه بهمان ارمش می دهد هدایت کنیم10- خوبی های ذاتی وجود خودمان و دیگران را تحسین کنیم.11-به دیگران عشق بورزیم12-سکوت را بشکنیم و درباره ی احساس گناه و شرمندگیمان حرف نرنیم.باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد قنبری گفته:
    مدت عضویت: 3902 روز

    ابتدا باید بپذیریم انسان جایز الخطا و ممکن الخطاست و واقعا بعضی اوقات کنترل اوضاع از دست آدم خارج میشه البته باید تو این بخش از توجیحات بی مورد و سطحی برای انجام دوباره ی گناه بپرهیزیم و همواره با تمام وجود به بخشش بی انتهای خداوند رئوف ایمان داشته باشیم و در ضمن همواره به این فکر کنیم که همین که پذیرفتیم که خطا کردیم یعنی ما دارای وجدانی بیدار و آگاه و قلبی با میل به خوبی ها هستیم و گرنه هیچ احساس بدی سراغمون نمیومد با این پیش زمینه به دستورالعملات زیر توجه کنیم

    1 . هر بار که احساس و یا فکرش اومد سراغمون سریعا شروع کنیم به نوشتن یا مرور ده تا از نکات خوب شخصیت خودمون

    2 . سعی کنیم مکانی که هستیم رو ترک کنیم یا خودمون رو درگیر انجام یه کاری کنیم

    3 . به محض ورود این افکار و احساسات سریع با جملات مثبت با ضمیر ناخودآگاهمون حرف بزنیم و ازش قدردانی کنیم ( ممنونم که منو به مسیر ترگ گناه هدایت میکنی . ممنونم که در آینده شرایط گناه رو از من میگیری و …)

    4 . همواره سعی کنیم کارهای خوبی که در گذشته کردیم رو بنویسیم و همراهمون داشته باشیم و حداقل روزی دو بار مرورشون کنیم و بابت انجامشون خودمون رو تشویق کنیم البته باید هر روز به لیست اضافه کنیم ( آفرین , تو قطعا در آینده کارهای خوب بیشتری انجام خواهی داد )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهیار مسعودی توچایی گفته:
    مدت عضویت: 3945 روز

    با سلام،شب قبل تا 7 صبح مشغول مطالعه علمی درسی بودم،بعد از ظهرشم کلاس داشتم،گذاشته بودم که صبح یا ظهر کامل کنم بفرستم که یهو بعد کلاس 6 و ربع یهو گوشیمو که دیدم یادم اومد البته مهم نیته این 500 هزار نشد 500 هزار های دیگه چه در این سایت چه در جای های دیگه قطعا منتظرمه!نگران اینجا چون نبودم واسه همون یادم رفت فکر کنم!!!

    ————————————————————————-

    متن اصلی

    *بش میگم هر کس دیگه به شرایط فکری و موقعیت تو بود احتمالا همین کارو می کرد،مهم اینه گذشته رو رها کنی و در حال زندگی کنی تا آیندت ساخته شد در حال برای آینده

    *تو می تونی عوض شی و زمانی که پوسته قبلیتو دور بندازی دیگه جزئی از تو نیست

    *وقتی که پشیمونی این یعنی نشونه خوب و کافیه

    *خود عمل به خودی خود معنا نداشته و اطرافیان بش معنا دادن پس وقتی پشیمونی پیشفرض ذهنتو عوض کن و با خودت تکرار کن که من دیگه اون من سابق نیستم،

    *هر چی بوده گذشته ایا تا ابد به خاطر یه تصویری که در ذهن جاش مونده نه خودش می خوای ناراحت باشی؟

    *اون عمل در گذشته فقط صورت گرفته و مثل یه عکس ذخیره شده،عکس ها و اتفاقات مثبت تر رو جایگزین کن تا با بیشتر شدنشون اشتباه گذشته کمرنگو بی رنگ تر شه.

    *کار اشتباه دیگرانو نا بخشودنی فرض نکن،سعی کن خودتو بذاری جاشون شاید در اون شرایط توام اون طور می کردی

    *به این فکر کن که برای پر شدن نیاز به یه خلا بود،و از این اتفاق برای پر شدن استفاده کن مثل سکوی پرتاب و به خلا گذشته فک نکن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    یوسف شرقی گفته:
    مدت عضویت: 3842 روز

    با عرض سلام خدمت استاد گرامی استاد عباس منش و دوستان گرامی و ارجمند دوستان در جواب به سوال دوم مطالبی را عرض میکنم ببینید دوستان ما باید همه ریشه ای به سوالات استاد جواب داده و همه سوالات را ریشه ای ببینیم تا بتوانیم جواب اینگونه سوالات را بدهیم و گر نه به پاسخی که درست است نمی رسیم اگر چه اکثر پاسخ های دوستان عالی و فوق العاده است اما دوستان با هم صادق باشیم چون همه مثل هم فکر میکنیم تقریبا همه به یک نتیجه می رسیم دوستان برای اینکه به کسی که احساس گناه میکند و دچار خطای بزرگی شده است بتوانیم کمک کنیم یا احساس گناه را در خود از بین ببریم باید چند مساله خیلی مهم را مد نظر داشته باشیم اول اینک احساس گناه یعنی چی؟ باید یک تعریف کاملا دقیق و واضح از احساس گناه داشته باشیم دوستان همه ما چون مسلمان هستیم و خود را پایبند به یک سری موازین و قوانین دین کرده ایم مساله را از دید خود توضیح میدهیم اما بیایید فکر کنیم کسی که مسلمان نیست و یا پایبند به هیچ مسایلی نیست ایا احساس خطا یا لغزش یا گناه در او وجود ندارد؟ تجارب نشان میدهد که این طور نیست این یک مساله اما مساله مهم تر اینکه چطور این احساس را ازبین برده یا به دیگران کمک کنیم این احساس را از بین ببرنند؟؟؟

    اما بیایید در مورد مساله اول به بحث بنشینیم این که سر منشا احساس گناه یا لغزش چیست دوستان دقت کنید استاد در پاسخ به سوال اول گفت که احساس ارزش یکی از راه های اعتماد به نفس است پس باید نتیجه گرفت که وقتی انسان احساس بی ارزشی میکند فکر میکند با انجام یک کار ارزشش پایین اومده فارغ از هر دین وملیتی یک احساس دیگری به اسم احساس خطا یا گناه یا لغزش در او بوجود می اید پس فکر میکنم یه کم به جواب سوال نزدیک شده ایم وقتی یک سری الگو یا ارزش یا قانون یا دستورالعمل در یک جامعه در یک ملیت در یک مذهب گداشته میشود که برای زندگی بهتر و عدم هرج و مرج باید طبق ان عمل کرد تا به موفقیت رسید در واقع ما باید از ان ارزش ها تبعیت کنیم تا در ان جامعه یا دین یا مذهب باقی بمانیم و اگر عمل نکنیم دچار بی ارزشی شده و چون همه به ان دستورات تا اندازه ای عمل میکنند و ما پایبند نیستیم در نتیجه این احساس خطا یا گناه در ما به وجود می اید و این یک قانون است دوستان پس ان را محدود به دین نکنیم چون قوانین الهی در همه جا ساری و جاری است و بدون تغی است

    اما دوستان در مورد قسمت دوم بحث که چگونه به این فرد یا خود کمک کنیم این هم بحثی دیگر است ببینید تا کسی متوجه نشود که خودش از ان قوانین عدول کرده و خودش باعث بوجود امدن ان احساس خودش شده است قطعا نمیتوان به این فرد کمک کرد اگر حتی یک رهبر بزرگ یا حتی پیامبر الهی باشی پس گام اول این است که فرد خود متوجه شود که از قوانین بدون تغیر الهی عدول کرده ویا به او بفهمانیم که این احساس گناه و یا خطا ناشی از عدول از ارزشها بئده است که این هم خود قوانین وتکنیک های خاص خود را دارد پس جان کلام اینه اول خود فرد باید بفهمد که این احساس از کجا نشات گرفته که اگر این را بفهمد 90درصد قضیه حل شده است و بقیه مربوط می شود به بازگشت به ارزش هایی است که برای او تعین شده است

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    پویا ناظمی گفته:
    مدت عضویت: 4060 روز

    سلام بر همه

    در طی این چهار مرحله

    1- استفاده از اهرم رنج و لذت . خوب جواب میدهد

    2- به قرآن اعتماد کنیم که فرمود خداوند توبه پذیر است . خوب جواب میدهد.‌

    ( بیشتر باید به چنین افرادی که احساس گناه دارند کمک کنیم تا به خدا اعتماد کنند . اگر با خدا آشتی کنند مسلما این احساس گناه کم کم پاک خواهد شد)

    3- تا توان داریم در پی جبران باشیم . هیچ وقت دیر نیست

    4- از جملات تاکیدی در جهت دوست داشتن خود استفاده کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سارا رافع گفته:
    مدت عضویت: 3914 روز

    1-تغییر باورهامون نسبت به گناه و بحث تنبیه و پاداش

    2-تعریف گناه رو بشناس شاید اون کاری که تو انجام دادی اصلا گناه نبوده وسواس فکری باشه

    3-سپاسگزار این حس درونیت باش،چون بهت میگه حرکت کن و تو مدار بهتر قرار بگیر، ممکنه باعث بشه با خدا رفیق تر بشی، تکبر درونیت شکسته بشه…

    4-دفترت رو ورق بزن و بپذیر این هم به نفع انبساط جهان بوده،ازش نت برداری کن و نکاتش رو به کوله بار تجربت اضافه کن

    5-همون لحظه که این حس سراغت اومد بهترین زمانه برای تغییر مدارت

    6-حالا به مهم ترین اصل میرسی که اون بخشش،بخشش خودت و دیگران

    7-سرگذشت اونایی که گناه کردن،توبه کردن و رستگاری نهایی رو دیدن مطالعه کن

    8-تو این حس گناهت به یه چیز میرسی و اون نفرت از گناه و این یعنی توبه کن

    9-توبه یه چیزه:بازگشت از گناه و دور زدن جاده ی اشتباه مسلما انرژی میگیره،بهاش رو پرداخت کن :حق خدا رو ادا کند،حق خلق خدا رو ادا کن

    10-یه چیزایی رو باید بدونی:همیشه درست انجام نمیدیاینکه قرآن پره از سرنوشت گناه و گناه کارا و برخورد خدا با اونا که بسیار آمرزندس

    11-اعتماد به نفس داشته باش و اگه گناه کردی دنبال توجیه گناه و نسبت دادنش به دیگران و علت بیرونی ،بخشش خدا مهم. نباید انتظار بخشش و تایید دیگران تو رو آشفته خاطر کنه

    12-اآیات خدا و جملات مثبت رو درشت بنویس وقتی فکر ناامیدی اومد تو کلت با صدایی بلند تکرار کن

    13راجع به گناهت،بخشش یا نبخشیدن فکر نکن بنویس تا کامل حل بشه

    14-بدونید نجوای شیطان همیشه هست،در توبه ی خدا هم همیشه بازه

    بدون خدا ازت حرکت میخواد نه گریه و زاری،قدرتت رو نشون بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ابوالفضل گلابی گفته:
    مدت عضویت: 3846 روز

    باسلام، درود و شادباشید به تمامی اعضاء سایت عباس منش.

    انشاا… که همگی باهم قبول خواهیم شد و به دل استاد عباس منش بیفتد فقط برای یک دفعه به همه کسانی که نظر دادند نفری 500 هزارتومان خرید از محصولات سایت عباس منش اهدا نمایند…

    روزی سرشار از انرژی و شادی بیشتروبیشتر را برایتان آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3978 روز

    سؤال مسابقه قسمت دوم:

    چه ایده ای برای کسی که به خاطر خطای بسیار بزرگی دچار احساس گناه شده است دارید تا دیگر احساس گناه نداشته باشد؟

    با سلام

    ابتدا بحث پیشگیری را مطرح میکنم و بعد به سراغ ایده هایی که به دهنم رسید میروم، اگر ما همیشه این فرض را در نظر بگیریم که بعد از هر گناهی امکان دارد بلافاصله بمیریم، دیگر امکان ندارد سراغ گناهی برویم. حالا اگر سراغ گناهی هم رفتیم و بعد از گناه زنده ماندیم با توجه به فرضی که اول گفتم، باید خیلی خوشحال باشیم که هنوز زنده ایم، و باید نتیجه بگیریم که خداوند ما را دوست داشته است که این فرصت را به ما داده است. با استفاده از این تکنیک به آرامش فوق العاده ای میرسیم. حدیث زیر هم همین موضوع را اشاره میکند.

    امام صادق علیه السلام فرموند: هر کس گناهى کند هفت ساعت از روز درباره آنها به او مهلت دهند پس اگر سه بار گفت:«استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القیوم» آن گناه بر او نوشته نشود«. (الکافی، ج 2 ، ص 437، روایة3).

    من فکر میکنم فرد گناه کار باید برای اینکه همین احساس گناه رو داره باید خداوند را شکر کند چون هنوز قطبنمایش را خدا از کار نیانداخته و داره مثه روز اول کار میکنه و داره بهش میگه که داری مسیر رو اشتباه میری و پیشاپیش خداوند رو شکر کنه از بابت اینکه گناهش رو خواهد بخشید و خودش رو تو حالتی تصور کنه که خداوند او رابخشیده و احساس خوب بخشوده شدن رو با تغییر باورهاش در خودش ایجاد کند

    به نظر من در اینجا هم میشود از اهرم رنج ولذت استفاده کرد. مثلا شخص گناهکار به خودش بگوید: اگه احساس گناه رو ادامه ندهم چه لذتی برایم داره؟ اگه احساس گناه رو ادامه بدهم چه رنجی برایم دارد؟ و تا جایی که امکان دارد برای این 2 سوال پاسخ های منطقی و زیادی رو بنویسد و من پیشنهاد میکنم تعداد پاسخهای سوال اول (اگه احساس گناه رو ادامه ندم چه لذتی برایم داره؟ ) بیشتر از سوال دوم باشد تا بیشتر جذب توبه و بازگشت به سوی خدا شود و پاسخ به این سوال را داخل یک جدول T شکل در دوقسمت بنویسد و بعد از آن تمام راهکارهایی که برای فرار از احساس گناه و رسیدن به احساس لذت از بخشیده شدن توسط خدا به ذهنش میرسد را بنویسد و به مدت 40 روز هر شب قبل از خواب و هر صبح هنگام بیدار شدن به جدول رنج و لذت نگاه بیندازد و سعی کند خودش رو از هر گناهی مصون نگه داره تا به آرامش هم برسد و من فکر میکنم باید اول روی باورهای چنین فردی کار کرد و مهربانی و بخشش عظیم خداوند را به او قبولاند.

    راهکاربعدی که به ذهنم میرسه اینه که به خودشناسی عمیقی باید دست بزند. مطمئنا همه ی ما یک دونه کار خوب و خیر انجام دادیم و به نظرم شخص دراین مواقع باید یک لیست بلند بالایی از تمام کارهای خوبی که انجام داده را بنویسد تا احساس ارزشمندی پیدا کند. هر چقدر این لیست بیشتر و با جزئیات بیشتر باشد مثمر ثمرتر واقع خواهد شد.

    نکته بعدی بیاد گناه خودشو با گناهان بزرگتری مثل یاس و شرک و … مقایسه کند با این ترفند مقداری آرامتر خواهد شد که حداقل به این گناهان دست نزده است. و خداوند را از این بابت شکر کند

    نکته ی بعدی اینه که به قول حضرت علی (ع) سعی در جبران گناهش داشته باشد. مثلا اگه حق الناس برگردنشه هرچه سریعتر جبران کنه، یا تجربیاتش رو در اختیار دیگران قرار بدهد تا دیگران به این گناه مرتکب نشوند و از انجام گناه پیش گیری شود. حالا لازم نیست پاشه نماز شب بخونه و طلب بخشش کنه ولی هروقت که به یاد این گناه افتاد استغفار کنه یا مثلا وقتی نصفه شب بیدار شد یه استغفرالله هم کافیه که بگه.

    و مهم ترین نکته که به نظرم یک قانون است اینکه: باور کنیم که خداوند خیلی بیشتر از ما میخواد که ما همیشه در مسیر مستقیم باشیم و به مسیر مستقیم برگردیم و دوست داره ما روز به روز پیشرفت کنیم.

    یکی از قانون هایی که استاد گفتن خیلی مهمه اینه که با خودمون درمورد اهدافمون صحبت کنیم. به نظر من وقتی که ذهن ما داره خودشو بابت اون گناه سرزنش میکنه باید همون لحظه بلند بلند در مورد کارهایی که برای جبران گناه میخوایم انجام بدیم با خودمون صحبت کنیم تا احساس آرامش کنیم و ایده های جدیدی برای دوری از احساس گناه به ذهنمان برسد

    نکته بعدی اینکه از خودتان زیاد انتظار نداشته باشید که سریع از حالت احساس گناه به احساس آرامش و شادی برسید. بلکه باید پله پله به احساس آرامش و شادی برسید. به عنوان مثال در کتاب “بخواهید و به شما داده میشود” نوشته استر و جری هیکس فصلی وجود دارد با عنوان “درجات گوناگون مقیاس راهنمای احساسی”. که در این فصل، 22 احساس به ترتیب طبقه بندی شده است که استر هیکس آنها را سامانه ی هدایتگر احساسی می نامد و من در اینجا آنها را برایتان مینویسم : 1. سرور/آگاهی/توانمندی/آزادی/عشق و مهر/ قدردانی 2. شور 3. اشتیاق/آرزومندی/خرسندی 4. انتظار/باور مثبت 5. خوشبینی 6. امیدواری 7.قناعت 8.ملامت 9. بدبینی 10.ناکامی/رنجش/ناشکیبایی 11. استیصال 12. یاس 13. تردید 14.نگرانی 15.سرزنش 16.دلسردی 17.خشم 18.تلافی 19. تنفر/غضب 20. حسادت 21.ناامنی/گناه/بی ارزشی 22.ترس/غصه/افسردگی/نومیدی/درماندگی

    همانطور که میبینید احساس گناه در رتبه 21 مقیاس راهنمای احساسی قرار دارد و استر هیکس بیان میکند که: اینکه شما بخواهید از احساس شماره 21 به احساس شماره 1 برسید بسیار مشکل است و امکان ناپذیر است، بلکه باید شما هشیارانه و با آگاهی به دنبال احساسی باشید که تعالی پیدا کنید و به تدریج از شماره 21 به شماره 1 برسید. مثلا از احساس گناه (21) به احساس تنفر (19) و بعد به خشم (17) وبعد به تردید (13) و بعد بدبینی (9) و بعد خوشبینی (5) و بعد به سرور/آگاهی/توانمندی/آزادی/عشق و مهر/ قدردانی (1) برسید. نکته ی مهم برای اینکه از سامانه ی هدایتگر احساسی تان استفاده ی موثر کنید ، این است که: تامل کنید و هوشیارانه تایید کنید که فکر (احساس) انتخابی تان که خشم (17) است، خیلی بهتر از احساس گناه (21) خفقان آوری است که جایگزین آن می شود. در اینجا احساس خشم خیلی تسکین دهنده تر است نسبت به احساس گناه، و به همین ترتیب رو به بالا بروید.

    نکته ی بعدی این است که باید درجایی بنویسید و متعهد شود که مجددا این گناه را انجام نمیدهد.

    امیدوارکننده ترین آ یه قران در سوره زمر آیه53 است که خداوند متعال می فرمایند:قل یا عبادی الذین اسرفو علی انفسهم لاتقنطو من رحمه الله ان الله یغفرالذنوب جمیعاانه هوالغفورالرحیم:ای بندگان من که اسراف کرده اید(به ارتکاب گناهن کبیره و خطاهای کثیره) برنفس های خود(یعنی افراط نمودند و از حد گذرانیدند معاصی را) از رحمت خداوند نومید نشوید به درستی که خداوند همه گناهان را می آمرزد به درستی که خدای تعالی آمرزنده گناهان و به بندگان مهربان است.

    در این آیه شریفه چند نکته لطیف وجود دارد:اول اینکه فرمود(یا عبادی:ای بندگان ) که یک لطافتی در خطاب دارد و نفرمودند (یا ایهاالعصاء:ای گناهکاران) و دوم اینکه فرمودند(اسرفو:اسراف فرمودید) و که باز رفاقتی در خطاب دارد و نفرمودند (اخطئو:خطا کردید)

    سوم اینکه:فرمودندلاتقنطوکه صریحا دلالت برنهی از ناامیدی و حرام بودن یاس از آمرزش دارد

    چهارم اینکه موکد فرمود آن را به جمله (ان الله یغفرالذ نوب جمیعا) و عمومیت داد آمرزش خود را به تمام گناهان

    پنجم اینکه فرمود جمیعا و آن را مخصوص به بعضی از گناهان نکرد

    ششم اینکه:آن را موکد کرد به جمله (انه هوالغفورالرحیم)

    در این زمینه داستانی است که زنی خدمت رسول خدا آمد عرض کرد زنی فرزند خود را بدست خود کشته ,آیا برای او توبه است فرمود قسم به خدایی که جان محمد در دست اوست اگر آن زن هفتاد پیغمبر را کشته باشد و پشیمان شود و توبه نماید و خدای تعالی صدق او را بداند که دیگر به هیچ گناهی رجوع نمی نماید توبه اش را قبول می فرماید و از گناهان عفو می کند به درستی که توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناه نکرده است

    و هرکسی که گناهی مرتکب می شود باید برفضل و بخشش خداوند امیدوار باشد و توبه نصوح نماید و باید بداند افراد زیادی در طول تاریخ گناهان کبیره زیادی مرتکب شده بودند و اسباب نجاتی برایشان تصور نمی شد ولی خداوند متعال آنها را بخشیده و عاقبت خیری داشته

    در کل باید توبه کند و از خداوند طلب عفو وبخشش کند و سعی کند از این پس خطا کار نباشد و ایمان داشته باشد که خداوند او را بخشیده است

    در پایان هم این حدیث زیبا تقدیم به شما:

    امام رضا (ع)فرمودند:هرکه نمی تواندکاری کند که گناهانش زدوده شود بر محمد و آلش زیاد صلوات بفرستدچرا که صلوات گناهان را ریشه کن می کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سروش شیرالی گفته:
      مدت عضویت: 4072 روز

      به به خیلی خوب بود.

      بر درآمد بنده ای بگریخته آب روی خود به عصیان ریخته

      مغفرت دارد امید از لطف تو زانکه خود فرموده ای لا تنقطوا

      بحر الطاف تو بی پایان بود ناامید از لطف تو شیطان بود

      نفس و شیطان زد کریما راه من رحمتت باشد شفاعت خواه من

      چشم دارم کز گنه پاکم کنی پیش از آنکه در جهان خاکم کنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        عباسعلی ملک گفته:
        مدت عضویت: 3978 روز

        سلام دوست عزیز

        ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و نظر من را مطالعه نمودید، نظر لطف شماست.

        شعر بسیار زیبایی نوشتید و ممنونم بازم. بد نیست بدانید نام شاعر این شعر “ملک‌ الشعراء قاری عبدالله” است که از شعرای افغان هستند. (این را از اینترنت سرچ کردم چون شعرش جالب بود)

        من هم به یاد یک دوبیتی از بابا طاهر افتادم:

        مو از قالوا بلی تشویش دیرم / گنه از برگ و باران بیش دیرم

        اگر لاتقنطوا دستم نگیرد / مو از یاویلنا اندیش دیرم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: