«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه

سلام‌ سلام. به‌همگی شما خوبان خدار هزار بار شکر میکنم که با شما خوبان هستم

منم میخوام یکم از خودم بگم توضیحاتی در مورد ویژگی های اخلاقی خودم .من یه آدمی ام که اگه با اسناد عباسمنش آشنا نمی‌شدم معلوم نیست چه اتفاقاتی واسم میفتاد زندگیم خیلی خوب شده اصلا من اون آدم سابق نیستم‌ نگاه که به خودم میکنم میبینم چقدر خودم و اطرافیانم رو عذاب میدادم .الان خیلی راحت تر برخورد میکنم زندگیم خیلی عجیب شده اتفاقات خوب و خوب تر خیلی راحت وارد زندگیم میشن چون مت اومدم نسبت ب مواردی که منو ناراحت میکنن بیخیال شدم از یه جایی رها کردم

دیگه پای حرف دیگران نمیبینم و نمیذارم رو مخم برن راستی اینو بگم که اینقدر تغییر کردم که اونا خودشون از مدارم خارج شدن

باورم نمیشه این منم منی که به دیگران اینقدر وابسته بودم الان به هیچکس وابسته نیستم همیشه تنهام و تو تنهاییام رو خودم کار میکنم‌

منی که با کوچکترین‌ حرفی از طرف دیگران بهم می‌ریختم الان اینقدر آرومم که همکارام بهم میگن توتا به حال عصبانی هم شدی؟؟؟؟

نمیذارم چیزها و اتفاقات کوچیک اینقدر بهم بریزه منو

سر کار رفتم خونه خریدم ماشین همه چیز

باورتون شاید نشه دو سالی هست که حتی بک تو من و همسرم به خم نگفتبم

اتفاقات خوب یکی پس از دیگری دارد زندگیم میشن

یه اتفاق خوب که از اول تو زندگیم بود این هست که هیچ موقع خودم رو با دیگران مقایسه نکردم و همسرم این ویژگیم رو خیلی دوس داره

تا جایی که بتونم به اطرافیانم کمک میکنم بدون هیچ چشمداشتی

با همه خوبم احساس فخر فروشی ندارم نسبت به دیگران چون ما انسان ها همه تکه ای از خدا هستیم.

برای نجات خودم از شر افکار منفی وقت میذارم

با انسان هایی دقت میذارم که موفق هستن

سعی میکنم بچم رو درست تربیت کنم که به لطف خدا هر جا که کسی بچم رو دیده میگه واقعا درست تربیت شده

وقتی برای بطالت ندارم

همیشه در حال یادگیری چیزی هستم

از وقتی که سعی کردم نقاط قورت و ضعف خودم رو بشناسم رابطم با همسرم خیلی خوب شد

سعی میکنم خیلی خوشتیپ و مرتب باشم برا زیبایبم خیلی هزینه میکنم تا جایی که داشته باشم .

آرامش عجیبی دارم این روزها چون موضوعاتی رو واسه خودم تمام کردم که اصلا ارزش نداشت….

آینده ای واسه خودم متصور شدم تو کشور دیگه ای

همیشه از خدا میخوام با آدمهایی که باهام هم مدار نیستن به خیری و خوشی مدارم جرا بشه ….و حتی براش تلاش میکنم‌

الان که فکر میکنم میبینم اعتماد به نفسم خیلی بهتر شده از قبلا مثلا یک بار تو جلسه ای رفتم سخنرانی کردم که بعدا با خودم گفتم بابا ایول

و قضیه ای که گاهی اوقات بهش فکر میکنم این بود که خیلی وقتا اطرافیانم به من میگفتن نمیتونی و خیلی وقتا منو پایین تر از این حرفا میدیدن اما من تونستم یه سری کارهایی واسه خودم بکنم و به اصطلاح خودم رو بالا بکشم هنوز به اون مقصدی که میخوام نرسیدم ولی الان که اینجام هستم خیلی خوشحالم ‌….

همیشه خداوند رو ناظر بر اعمال خودم دونستم هیچ موقع بد کسی رو نخواستم چون مطمئنم سر کسری از ثانیه بدی به خودم بر میگرده

خیلی چیزهای دیگم هست که من واقعا از وجودشون خوشحالم و خدارو شاکرم

دوستون دارم خانواده ی گلم در پناه خدا باشید

سلام برادر عزیزم علی جوان .

خدا را هزاران بار شکر که به این درجه از خود شناسی و خداشناسی رسیدی

بسیار خوشایند هست و حس خوبی داره که بعد اون همه که ناراحت بودین و در مورد شرایطتون گفتین خدا کمکتون کرد و استاد عزیز. رو سر راهت قرار داد ……من هم زندگیه خوبی نداشتم قبل از آشنایی با استاد ولی خدا شاهده از روزی که با استاد آشنا شدم زندگیه زناشوییم روابطم با دیگران عالی شده عالی .گه گداری افکار بد میاد سراغم دوباره پناه میبرم به خداوند و میام تو سایت و میخونم و‌مینویسم و شاد میشم و امیدوار

خدایا شکرت به خاطر همه چیز

عاشق خدا هستم همون خدایی که وقتی بیادشم دلم آرومه

موفق باشی علی آقا داداش گلم .امیدوارم خداوند با تلاش و کوشش خودمون و تمرکز ما بر نکات مثبت زندگیمون بهترین هارو به ما بده

سلام زینب جان عزیز

بله درسته احساس گناه یک احساس ویرانگر هست که در کسری از ثانیه میاد تمام باورای مارو خراب میکنه

منم اول اینطور نبودم اول سعی کردم خودم رو ببخشم و بعد در مرحله بعد سعی کردم دیگران رو ببخشم و اشتباهاتی که اونقدر هم فاحش نیست رو سعی کردم ندیده بگیرم و حتی بهشون دلداری هم بدم وسعی می‌کنم حس هیچ آدمی رو خراب نکنم به همه حس خوب بدم

بله از نظر قرآن بزرگترین ظلم ظلم به خود هست

ما به هیچکس نمیتونیم ظلم کنیم در واقع ما اگر به دیگران ظلم کنیم به خودمون ظلم کردیم ما توانایی تغییر زندگی باورهای هیچکسی رو نداریم ما حتی نمیتونیم زندگیه دیگران رو له سمت خوشی بکشانیم اگر خودشون نخوان زندگیشون تغییر نمیکنه

موفق باشید پر از روزی پر از اتفاقای خوب تو مدار مثبت. شاد و پر از انرژی