سفر به دور آمریکا | قسمت 96

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سلما عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

فایلها و آموزه های شما به من خیلی کمک کرده تا احساسم خوب باشه. یعنی در اکثر اوقات حالم خوبه. در مورد احترام به پول چقدر حرفهای ارزشمندی زدین واقعا سپاسگزارم.

چقدر جالب که برای پول ارزش قائل شدین و یک کیف چرم عالی براش تهیه کردین و همیشه پول رو صاف و به ترتیب و منظم داخل کیف قرار میدین. من اینو قبلا از شما یاد گرفتم. اما کیف پولم چرم نبود و پاره شد سریع انداختمش دور چون نمیخواستم به پول بی احترامی بشه. پول محترمه نباید لباسش پاره باشه!

نکته جالب بعدی هم این بود که وقتی شما بالاترین کیفیت بنزین رو به ماشین خشگلتون زدین، یاد گرفتم احترام به داشته ها و مراقبت کردن و درست استفاده کردن از اونها در واقع یه جور سپاسگزاری هست و باعث میشه اونها سالم بمونن و بهتر برامون کار کنن و بهمون خدمت کنن.

حتی با اشیا هم باید با احترام برخورد کنیم. چون اونا هم جنسشون از انرژیه و همه جهان از انرژی تشکیل شده. استاد عزیزم از شما یاد گرفتم که بهترین رو برای خودم بخوام چون من لایق بهترین ها هستم بی قید و شرط.

مریم نازنینم چقدر تدوین فایل و هماهنگی موزیک و تصویر فوق العاده بود اون لحظه که استاد گاز داد و صدای موزیکو کم کردین، بی نظیر بود. برام جالب بود که شما بخاطر نگرانی از چرک شدن کیف رنگ تیره سفارش دادین اما استاد بدون نگرانی رنگی رو که دوس داشتن سفارش دادن. نهایتش اینه که یک کیف دیگه میخره دیگه!

چقدر این کیف ها دوختشون تمیز و زیبا بود طراح و خیاطشو تحسین میکنم. شما رو هم تحسین میکنم که سادگی اولویت اولتونه! همه چی ساده ولی شیک تا استفاده ازش راحت باشه.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 96
    206MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

263 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهام» در این صفحه: 1
  1. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    خدایا اخه من چی بگم یعنی از این فایل فوق العاده😍😍

    من بعد از ۲۹۵ روز عضویت و فهمیدن قانون تازه امروز فهمیدم ک چجوری باور بسازم!!

    من قبلا چندباری فایل باور سازی باصدای خودم درست کرده بودم اما یکی دو روز ک گوششون میکردم دیگه ول میکردم و بعد از یک ماه ک میگذشت و میدیدم ک این فایل رو الکی ضبط کردم و گوشش نمیدم، پاکش میکردم و دوباره باز یکی دوماه بعدش ی فایل جدید ضبط میکردم و باز دوروز روزی یک ربع ، نیم ساعت گوشش میدادم دیگه گوشش نمیدادم و چند وقت بعدشم از توگوشیم پاکش میکردم😑😑

    و تو این مدتی هم ک عضو سایت شدم مثلا یک هفته مداوم فایل رایگان میدیدم و نت برداری میکردم ب حدی مینوشتم ک حتی ی واو جانمیزاشتم از اگاهی های فایل هایی ک گوش میدادم، و یهو فایل دیدن رو همینجوری الکی الکی چند روزی میزاشتم کنار!! دوباره شروع میکردم!! بعد میگفتم خدایا چرا مثل بقیه بچه ها نتیجه مالی نمیگیرم.. باخودم گفتم حتما باید از محصولات پولی استاد استفاده کنم تا نتیجه بگیرم و منم ک پولشو نداشتم و نمیتونستم تهیه کنم😕😕 بعد کامنتایی از بچه ها میخوندم ک از همین فایلای رایگان نتیجه گرفتن و میگفتن ک استاد قانون اصلی جهان و همه حرفایی ک تو محصولاتشون میزنن رو تو فایلای رایگان هم گفتن (بعد من باخودم میگفتم پس چرا من چیزی نمیبینم تو فایلای رایگان ک زندگیه منو تغییر بده!!! پس این قانون اصلی چیه ک من انقدر فایل گوش میدم اما قانون اصلی رو نمیفهمم چیه!!!!) بعد تو اردیبهشت ماه یکی از بچه ها تو یکی از فایلای زندگی در بهشت کامنت گزاشته بود ک نتیجه ی مالی خیلی خوبی از اموزه های استاد گرفته و راهی ک رفته بود رو گفته بود(من از صبح ک بیدار میشدم تا شب ک میخواستم بخوابم هندزفری میزاشتم تو گوشم و فایلهای رایگان رو ب مدت هفت ماه مداوم هر روز گوش میدادم بعد ایده ها اومدن ک خیلی هم کارای ساده ای بودن بهشون عمل میکردم و نتیجه میگرفتم همین!!!) و من اونجا گفتم ببین این اینجوری عمل کرده، صبح تا شب ب مدت هفت ماه هرروز فایل گوش داده و این نتیجه عالی رو هم گرفته.. من چی ک ی هفته گوش میدم ی هفته گوش نمیدم، ی روز ۵ساعت فایل گوش میدم ی روز نیم ساعتم گوش نمیدم خب معلومه ک اونی ک اینجوری شبانه روزشو دوخته ب فایل گوش دادن باید اینجوری هم نتیجه بگیره.. بعد تصمیم گرفتم ک منم صبح تا شب فایل گوش بدم اما حتی ی روزم نتونستم صبح تا شب گوش بدم و دو سه ساعتی گوش میدادم و تموم میشد میرفت!!!! (نمیدونم چرا همین کار ساده رو هم ک فقط صبح تا شب گوش دادن فایل بود، نتونستم انجام بدم!!!!) بعد میدیدم ک استاد تو فایلا میگه کامنتارو بخونین کامنتا خیلی کمکتون میکنه و دریایی از اگاهی ها تو تک تک این کامنتاس و منم میرفتم هر فایلی ک گوش میدادم کامنتای لایک سبز گرفتشو میخوندم ب امید اینکه بفهمم بقیه چیکار میکنن و از چ شغلی ب درامد رسیدن ک اگه اون شغل نیاز ب سرمایه نداشت منم ایده بگیرم و انجامش بدم و ب درامد برسم، اما اون کامنتایی ک من میخوندم هیچ کدوم حرفی از شغلهاشون نزده بودن و فقط گفته بودن ک مثلا فلان قدر نتیجه گرفتن و در واقع با اون نیتی ک میرفتم کامنت بخونم چیز خاصی دستگیرم نمیشد اما امیدواریم بیشتر میشد ک راه همینه باید ادامه بدم بالاخره منم میفهمم ک باید چجوری از این اموزه ها استفاده کنم، چجوری از همین فایلای رایگان ب نتیجه برسم، چجوری باور بسازم، چجوری ثابت قدم باشم، چجوری ب ثبات فرکانسی برسم، بالاخره منم مسیرمو پیدا میکنم..

    بعد باخودم میگفتم چرا استاد میگه تو کامنتا دریایی از اگاهی هست پس چرا من اگاهی های کامنتارو نمیبینم!!!! غافل از اینکه چون اون اگاهی ها در حد ظرف من نبوده من نمیتونستم درکشون کنم🙄🙄 و فقط امیدوار میشدم ک ببین اینا تونستن موفق بشن بالاخره منم میتونم(اما نمیدونستم چجوری) چون من همون ابتدایی ترین اصل و در واقع مهمترین اصل یعنی (چجوری در عمل کردن ب اموزه ها مداومت داشته باشم و در ه لحظه بتونم در عمل پیادشون کنم و چجوری ثبات فرکانسی داشتن رو هم نمیدونستم!!!!!)

    هر چند وقت ی بار تو دفترم مینوشتم مثلا از این ب بعد اینجوری ب اموزه هایی ک از فایل ها دریافت میکنم عمل میکنم، اینجوری فایل گوش میدم، اینکارو میکنم، اون کارو میکنم و زیرش مینوشتم و امضا میکردم و تعهد میدادم، دو روز انجام میدادم باز ول میکردم!!!!!!!!

    تو این مدتی ک فایلهای رایگان رو جسته گریخته گوش میدادم فهمیده بودم ک کنترل ذهنم و احساس خوب داشتن مهمه(اما نفهمیده بودم ک اتفاقا مهمترین اصل در نتیجه گرفتن همین در هر لحظه کنترل کردنه کانون توجه و داشتن احساس خوب هست!!!! فکر میکردم خیلی مهم نیس اینکار و اینکه چیزی نیس این ک کار سختی نیس، اون چیزی ک اصل هست حتما باید کار خیلی پیچیده و محرمانه ای باشه ک استاد تو فایلای رایگان نگفته و اونو تو محصولاتش گفته!!! در صورتی ک بارها خودم تو خیلی از فایلا از زبون خوده استاد شنیده بودم و همچنین تو کامنتای بچه ها دیده بودم ک ب این موضوع اشاره شده ک همه چیز تو فایلای رایگان گفته شده!!!! اما من نمیتونستم درست درکشون کنم!!! چون مدارم پایین بود، چون ظرفم خیلی خیلی گوچیک بود)

    تو این مدتی ک عضو سایت بودم دو سه باری فایلهای رایگان(چگونه درامد خود را ۳برابر کنیم) رو دیده بودم و فایل اولی در مورد تعهد دادن بود و الگو پیدا کردن و فایل دوم حذف دوستان منفی و تلوزیون، و فایل سوم ساختن باور: ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس و از خودمون اون سوال رو بپرسیم..

    من تعهد رو میدادم، هیچ دوستی هم نداشتم ، تلوزیون رو هم کاملا حذف کردم اون سوال رو هم از خودم میپرسیدم اما ساختن اون باور و پیدا کردن الگو رو انجام نمیدادم چون میگفتم من تو این شهر کوچیک الگو برم از کجا پیدا کنم اینجا ک اصلا ادم ب اون پولداری نیس و واسه ساختن باور هم میگفتم چجوری بسازمش من ک نمیدونم اصلا چجوری باید باور بسازم و این دوکار رو انجام نمیدادم!!!! بعد میگفتم من ک هیچ دوستی ندارم تلوزیون رو هم حذف کردم ، خب این یعنی ورودی هامو کنترل کردم دیگه( اخه فکر میکردم ورودی فقط همیناس!! و نمیفهمیدم ک ب هرچی فکر کنم و هرچی میبینم و میشنوم و ب زبون میارم و خاطراتی ک ب یاد میارم، یعنی دارم بهشون توجه میکنم و این خودش ی ورودیه و باعث ارسال فرکانس میشه!!! و اغلب هم چیزایی ک میشنیدم و میدیدم و ب یادمیاوردم و بهشون فکر میکردم و ب زبون میاوردم چیزای منفی بودن!!!!!!) البته گاهی اوقاتم سعی میکردم چیزایی ک ب زبون میارم و میشنوم و میبینم همشون مثبت باشن اما زیاد طول نمیکشید بعد از نیم ساعت یک ساعت تلاش اگاهانه برای مثبت بودن، نهایتا دوباره ب سمت منفی ها متمایل میشدم اونم بدون اینکه خودم بفهمم ک رفتم ب سمت منفی، و زمانی ب خودم میومدم ک میدیدم چندین ساعته دارم چیزای منفی رو تو ذهنم میارم و بهشون توجه میکنم و احساس خوبی ندارم، و دیگه هرکاری میکردم نمیتونستم باز مثبت بشم و تسلیم منفی ها میشدم و روزمو ب پایان میرسوندم!!!!!!

    بعد جالبه روزایی ک تو سایت نمیومدم بجاش میرفتم تو محیط الوده ی اینستاگرام و بااینکه پیجای منفی و اخبار رو خیلی وقت بود ک انفالو کرده بودم و فقط چندتا بلاگر بودن ک دنبالشون میکردم و چون بجای اومدن توسایت و کار کردن روی خودم میومدم تو اینستاگرام وقتمو هدر میدادم، اینجوری خودمو متقاعد میکردم ک: اینا خیلی مثبت هستن و اشکالی نداره استوریه اینارو ببینم و اتفاقا بادیدن استوری های اینا منم انگیزه میگیرم، بادیدن ماشینای مدل بالای اینا و زندگی های لاکچریه اینا منم تحسینشون میکنم و اینجوری دارم ب نکات مثبت توجه میکنم و اینم ی نوعی از کارکردن روی خودم هست!!!! غافل از اینکه من بادیدن اینا ته دلم حسرتشون رو میخوردم و در واقع احساسم اصلا خوب نمیشد!!! اما من ب احساسم توجه نمیکردم و ظاهری تحسینشون میکردم و خودمو گول میزدم ک ببین من دیگه حسرت نمیخورم و حسادت نمیکنم!!!!)

    اتقدر فالویینگام زیاد بودن ک کل روزم ب دیدن استوریهاشون میگذشت، ی چند باری هم پیجمو بستم و پیج جدید باز کردم ب لین نیت ک فقط دو سه نفر رو فالو میکنم و فقط استوریهای اونارو میبینم ک وقت زیادی ازم هدر نره اما بازم بعد از ی مدت میدیدم باز کلی پیج رو فالو کردم و ساعتهای طولانی از روزم رو صرف دیدن استوری های اونا میکنم!!!!!!

    مثلا صبح ک از خواب پامیشدم میگفتم امروز دیگه فقط میرم توسایت و فایل گوش میدم و اصلا تو اینستاگرام نمیرم بعد همین ک میخواستم برم تو سایت باخودم میگفتم بزار اول ی دقیقه برم تو اینستاگرام فقط استوری فلان بلاگر رو تا پاک نشده ببینم امروز چی گفته بعد دیگه میرم تو سایت، دو دقیقه رفتن تو اینستاگرام و دیدن استوری فلان بلاگر همانا، و هدر رفتنه کل روزم پای دیدن استوری های اینو اون و پستهاشون همانا😱😱😱😱😱😱

    خلاصه همینطوری روزامو میگذروندم و این فکر تو سرم میچرخید ک چرا من نتیجه نمیگیرم😖😖😖!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! انتظار داشتم با اینجوری عمل کردنم نتیجه هم بگیرم!!!!!!!!!

    تا اینکه مرداد ماه با ی نفر دیگه اشنا شدم ک اونم همین قوانین رو اموزش میداد و دیدم حرفاش دقیقا مثل دوره های استاد هست و دوره ۳ماهه هم برگزار میکنه ک مبلغ کل دوره ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومن بود و وقت مشاوره هم میده ک ساعتی ۱۸۰ هزار تومن برای هر مشاوره میگرفت.. دیدم چقدر قیمتاش ارزونه و قیمت ی دوره ۳ماهش اندازه فقط یک قدم از محصول ۱۲ قدمه استاده (منم ک کلا عشقه محصول ۱۲ قدم بودم باخودم گفتم این حتما ی نشونس وگرنه چرا باید با این خانم اشنا بشم اصلا!!! چون اینم محصولش مثل ۱۲ قدمه استاد ماهیانس بااین تفاوت ک کل رمزو رازا رو😑🙄🙄تو ۳ماه گفته و و تصمیم گرفتم با این خانم پیش برم) دوره جدیدش هم از اول مرداد شروع میشد تا پایان مهر و منم ده روز مونده بود ب اول مرداد بااین خانم اشنا شدم و گفتم اینا همش نشونس چون هم دقیقا چند روز مونده ب برگزاری دوره ۳ماهه انلاینش من باهاش اشنا شدم، هم تقریبا شبیه ۱۲ قدمه ک من انقدر دوس داشتم بتونم تهیه اش کنم، هم پولش اونقدرا زیاد نیس و من میتونم با فروختن گوشواره هام ب راحتی کلشو تهیه کنم(ک البته همسرم اجازه نداد گوشواره هامو بفروشم و خودش ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومن بهم داد) و از همون ۲۰ تیر ماه کلا من سایت استاد رو گزاشتم کنار و هیچ فایلی از استاد گوش ندادم و تصمیم گرفتم بااین خانم پیش برم، اول مرداد دوره شروع شد و میشد ک پول هر ماه از دوره رو جدا پرداخت کرد یعنی هرماه ۵۰۰ تومن داد، منم ۵۰۰ تومنه پول ماه اول رو پرداخت کردم و یک میلیونش تو کارتم بود و گفتم هرماه رو جدا میدم ببینم چجوریه، و وارد دوره شدم و تا ۲۱ مرداد ماه رو پیش رفتم.. شیوه ی اموزش این خانم ب این صورت بود ک هر روز ی فایل جدید میزاشت و برای این دوره ۳ماهه اش ۹۰ فایل داشت، تو این ۲۱ روز ک تو دوره اش بودم فایلایی ک میفرستاد بیشتر توضیح قانون بود البته تمرینایی هم میداد ک باید انجام میدادیم اما بازم اونی ک میخواستم نبود و احساس میکردم داره خیلی قانون رو می پیچونه و انتظار داشتم خیلی ساده تر بگه، یعنی برای هر قسمتی از قانون ی فایل جدا اماده کرده بود و بعضی فایلاش احساس میکردم توضیح اضافه هست و من حوصلم سر میرفت و ی جورایی پشیمون شده بودم از شرکت تو این دوره، و خداروشکر میکردم ک کل پول رو یکجا پرداخت نکردم و فقط پول ماه اول رو دادم.. تو این مدت ۲ بارم وقت مشاوره گرفته بودم هر کدوم ب مبلغ ۱۸۰ هزارتومن، تا بفهمم من اشکالم چیه ک جواب نمیگیرم، و گفته بودم ک از سایت استاد عباس منش میام و خیلی ابراز ارادت کرد ب استاد و گفت یکی از بهترین اساتید هستن و از این حرفا( ک البته خودمم میدونستم ک بهترین استاد هست و من قصدم از شرکت تو دوره ی اون خانم فقط بخاط قیمت پایینش بود!!!) و اصلا تصمیم نداشتم ک کلا استا رو ترک کنم و گفتم ی مدت میرم با این خانم وقتی دوره تموم شد باز برمیگردم تو سایت..

    خلاصه تو وقت مشاوره اولی ک گرفتم گفت نیم ساعت اولی خودتو معرفی کن ی کمی از گذشتت بگو بعد تو نیم ساعت دومی من بهت میگم باید چیکار کنی و تمرین اختصاصی بهت میدم، تمرینایی ک تو وقت مشاوره اولم بهم داد این بود ک ۵تا جمله تاکیدی بهم گفت تا ۲۱ روز هرکدوم رو یک دور تصبیح ی بار صبح ی بارم شب تکرار کنم و بعد از ۲۱ روز دوباره ی وقت دیگه بگیرم، منم این تمرین رو انجام دادم و در کنارش تمرینات هر روزه ی هر فایل از دوره‌ی ۳ماهه اش رو هم انجام میدادم تا روز ۲۴ مرداد رسید و من بعد از گذشت ۲۴ روز از انجام تمریناتم وقت مشاوره گرفتم، تو این مدت ۲۴ روزه نشونه های کم و کوچیک میدیدم ولی اصلا راضی کننده نبود و حتی اوضاع مالیمونم خیلی بدتر شده بود و چکهای همسرم داشت موعدشون میرسید و بخاطر وضعیت این بیماری اوضاع فروش هم اصلا خوب نبود و ما تو این هیری ویری ساختمان سازی هم داشتیم (ک هنوزم داریم)، و یک سری چکها مربوط ب مغازه‌ی همسرم بود یک سری هم مربوط ب ساختمان سازیمون ک موعدشون داشت نزدیک میشدو پول یک سری هاشون کسری بود و حتما برگشت میخورد… و من دوس داشتم نتایج بزرگ بگیرم، ب درامد برسم، پول چکهامون جور بشه اما هیچی ک هیچی😶😶 ولی واقعا تو این ۲۴ روز من احساس کردم تغییر کردم، رفتارم با مامانم خیلی خوب شده بود در صورتی ک قبلا اصلا خوب نبود😑😑 رفتارم با بچه هام خیلی خوب شده بود اما دو روز مونده بود ب وقت مشاوره دومم ک سر ی چیز خیلی الکی با مامانم بحثم شد و من خیلی از این بابت ناراحت بودم ک چرا سر ی چیز الکی رابطم با مامانم ک انقدر خوب شده بود رو زدم دستی دستی خراب کردم باز!!! ولی خب بعد از گذشت چند ساعت رفتم از مامانم معذرت خواهی کردم و حلش کردم اما همین ک انقدر زود از کوره در رفتم و عصبی شدم بهم احساس بدی میداد ک چرا من انقدر زود عصبی میشم!!! چرا من نمیتونم اعصابمو کنترل کنم😣😣

    خلاصه تو وقت مشاوره دومم ازم از روند پسشرفتم و اتفاقاتی ک واسم افتاده پرسید، منم هر چی اتفاق بد واسم افتاده بود و هر مشکلی ک تو این ۲۴ روز واسم پیش اومده بود رو واسش ب صورت وویس تو تلگرام تعریف کردم و انتظار داشتم بهم ی تمرینی بده ی جادویی بکنه ک آنی همه ی این مشکلات برطرف بشه!!!!( نمیدونم چرا همش فکر میکردم باید ی جادویی باشه ک یهویی همه چیو گل و بلبل کنه تموم بشه بره!!!) دیدم در جواب ب وویسم خیلی کوبنده و عصبانی بهم حرفایی زد ک تا اون روز خودم نفهمیده بودمشون و واقعا ی تلنگر خیلی خیلی بزرگ واسم بود تا بفهمم مشکل کارم کجاس..

    بهم گفت من این تمریناتی ک بهت دادم و این مدتی هم ک تو دوره انلاین ۳ماهه بودی باید حداقل این موضوع رو درک میکردی ک هیچ وقت از مشکلاتت برای هیچ کسی حتی خودت حرف نزنی ولی تو اولین کاری ک کردی عمل نکردن ب همین ی قانون ساده بود!!! بعد گفت تو ی ادم غرغروی ناله کن هستی ک در ظاهر وانمود میکنی ک داری ب قانون عمل میکنی اما در باطن هیچ خبری نیس و همش توجهت روی مشکلات و بدهی هست و منتظر ی گوش شنوا هستی تا واسش ناله کنی و غر بزنی و اینجوری توجه بطلبی و منتظر هم دردی باشی!!!!!!!!!

    خدا میدونه وقتی این حرفا رو شنیدم چقدر یهو ب خودم اومدم و بااینکه از شنیدنشون خیلی ناراحت شدم ولی دیدم واقعا داره درست میگه و واقعا هم از اینکه من این مشکلاتم رو بهش گفتم قصدم این بود ک اول باهام همدردی بکنه و بعدم ی جادو واسم بکنه و تا اون لحظه من این قانون رو درک نکرده بودم ک (ما خودمون مسئول همه ی اتفاقات زندگیمون هستیم)!!!!! چرا من بااینکه این حرف رو هم بارها و بارها از استاد شنیده بودم هم تو کامنتا خونده بودم هم بارها و بارها تو فایلای اون خانم شنیده بودم ولی بازم درکش نکرده بودم!!!! بازم این قانون بزرگ رو نفهمیده بودم!!!

    حالا دیگه مشکل اصلی خودمو فهمیده بودم و حالا باید بهش عمل میکردم.

    دیگه باقی مانده ی ماه اول دوره ۳ماهه اون خانم رو ک هنوز حدود یک هفته ای ازش گذشته بود رو دنبال نکردم و از سایت اون خانم و دوره ی اون خانم اومدم بیرون و گفتم من دیگه چیزی ک باید میفهمیدم رو فهمیدم و برگشتم ب سایت استاد..

    همون ۲۴ مرداد ک برگشتم ب سایت استاد، با پولی ک تو کارتم داشتم دیدم ۱.۶۰۰.۰۰۰ تومن ک یک میلیونش از پولی ک همسرم بابت شرکت تو دوره اون خانم بهم داده بود مونده بود ۶۰۰ تومنشم از قبل تو کارتم بابت واریز یارانه ماهی ۱۸۵ تومن تو کارتم مونده بود، تصمیم گرفتم قدم اول محصول ۱۲ قدم رو تهیه کنم و ب طور جدی روی خودم کار کنم، بااون تلنگری هم ک اون خانم بهم زد انقدر انگیزه گرفته بودم ک حتما موفق بشم ک حد نداشت..

    قدم اول رو تهیه کردم و یک هفته ی اولی کل فایلای قدم اول رو تهیه کردم و شروع کردم ب گوش دادن و نت برداری ک تقریبا نصف سررسیدم رو پر کردم از فایلایی ک از قدم اول دانلود کرده بودم..

    تو این یک هفته اصلا اینستاگرام نرفتم و واقعا کل روزام رو داشتم فایل گوش میدادم و کلمه ب کلمه شو نت برداری میکردم..

    و تمام سعی ام ب این بود ک تا قبل از تموم شدنه تخفیفم تو طول یک ماه بتونم با درامد خودم قدم دوم و همینطور قدمهای بعدی رو تهیه کنم..

    گفتم اول کل فایلارو ی دور گوش میدم و نت برداری میکنم ک دیگه ی دفه نت برداری کنم و دیگه نت برداریم تموم بشه از کل فایلا بعد برمیگردم از اول گوش میدم و تمریناتی ک استاد داده رو انجام میدم و هر فایل رو چندین بار گوش میدم(ب نظر برنامه ریزیه بی نقصی میومد)

    اما….

    وقتی ک نت برداریهام از کل فایلا تو یک هفته تموم شد انگیزه ی منم تموم شد!!!!!!!!! باز شدم همون الهام قبل☹☹

    چی شد؟؟؟؟ من ک دیگه ب ارزوم ک تهیه محصول ۱۲ قدم بود رسیده بودم، من ک اون همه انگیزه داشتم و واسه خودم هدف تعیین کرده بودم پس چرا یهو باز بی انگیزه شدم!!!!

    (تو این یک هفته هم ک بالاخره از یکی از محصولات استاد استفاده کرده بودم تقریبا خودم دیگه ب این نتیجه رسیدم ک واقعا استاد همه حرفایی ک تو محصولات میزنن رو از سخاوت مندیشون تو فایلای رایگان هم میزنن اما من وقتی اینو باور کردم ک خودم یکی از محصولات رو خریده بودم و بهم این حرف ثابت شد…. )

    برای اینکه انگیزه ام رو برگردونم گفتم هنوز ۲۱ روز تا پایان تخفیف قدم دوم فاصله دارم میام تقسیم بندی میکنم و ب ترتیب هر ۳روز ،دو روزش پشت سر هم مداوم فایل جلسه اول رو گوش میدم و روز سومش کامنتای اون جلسه رو میخونم.. باز ۳روز بعدی، دو روزش رو فایل جلسه دوم رو گوش میدم و روز سومش کامنتاشو میخونم و همینجور ب ترتیب ب اسن شکل فایلای این ۷تا جلسه از قدم اول رو گوش میدم و بالاخره تو یکی از این روزا ی ایده میاد ک من باعمل بهش ب درام میرسم و دیگه تمومه!!!

    بازم ب این برنامه ریزیمم عمل نکردم و روزا داشت میگذشت و ب پایان تخفیفم نزدیک میشدم و من جسته گریخته فایلای قدم اول رو هر کدوم رو روزی یکی دوبار گوش میدادم و تموم میشد میرفت!!!!

    وقتی دیدم دیگه فرصتی ندارم تا پایان تخفیف و از نتیجه گرفتنم ناامید شده بودم، مریم خانم کلا بخش فایلای دانلودی رو ب روز رسانی کردن و ی تغییر خیلی اساسی تو قسمت فایلای دانلودی ایجاد کرده بودن و خیلی همه ی فایلا رو ب صورت عالی دسته بندی کرده بودن و با موضوعات یکسان،منظم کنار هم قرار داده بودن..

    باز فکرم رفته بود پیش فایلای دانلودی و گفتم بیخیال مثل اینکه من هنوز ظرفم ب اندازه ی آگاهی های محصول ۱۲ قدم نشده بود و من عجله کردم برای تهیه ی اسن محصول و حالا ک ی سری چیزارو مثل (تمرین ستاره ی قطبی ک خیلی دوس داشتم بدونم چجوریه، و چکاپ فرکانسی و نحوه هدف گزاری و اهرم رنج و لذت) رو میدونم، میام از فایلای رایگان استفاده میکنم و بعد از اینکه نتیجه مالی گرفتم میرم سراغ تهیه ی ادامه‌ی محصول ۱۲ قدم..

    بااینکه همون هفته ی اول تهیه ی قدم اول استاد درمورد اهرم رنج و لذت تو جلسه ی ششم توضیح داده بودن و تمرینمون بود ک اهرم رنج و لذت درست کنیم و تاکید کرده بودن ک این تمرین خیلی مهمه، ولی من این تمرین رو انجام نداده بودم!!!!! شاید تو اون یک ماه من فایل این جلسه‌ی ششم رو نزدیک ب ده مرتبه گوش داده بودم اما بازم تمرین اهرم رنج و لذت رو انجام نداده بودم!!!!!!!

    خلاصه۲۴ شهریور مهلت تخفیف یک ماهه‌ی قدم دوم برام تموم شد و من از محصول ۱۲ قدم خارج شدم..

    روز بعدش یعنی ۲۵ شهریور یعنی همین ۷روز پیش تصمیم گرفتم ی جور دیگه عمل کنم…

    تصمیم گرفتم بیام هدف گزاری کنم ک از درامد صفر برسم ب ماهی ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومن

    و بعد ی سری اقدامات عملی هم واسش نوشتم ک هر روز انجامشون بدم، مثل فایل گوش دادن، مثل تکرار ی سری جملات تاکیدی و.. از اینجور اقدامات ک فعلا از دستم برمیاد تا ببینم چی میشه( اما بازم به اقدامات عملیم عمل نکردم!!!!!)

    باز دو روز بعدش یعنی ۲۷ شهریور یعنی ۵روز پیش اومدم هدفم رو عوض کردم گفتم اصلا من ثروت نخواستم!!!!!!! من درامد نخواستم!!!!!

    حالا ک انقدر ذهنم در مورد ثروت ساختن مقاومت داره و کل اموزه های استاد هم حول (احساس خوب داشتن) میچرخه و احساس خوب هم = با اتفاقات خوبه، میام هدفمو فقط و فقط میزارم احساس خوب داشتن در هر روز😍😍😍😍

    نمیدونی وقتی این هدف رو انتخاب کردم انگار از همه چی رها شدم🤩🤩🤩🤩🤩🤩 انگار خیالم راحت شد🤩🤩🤩🤩 انگار دیگه اون ته دلم ک ی استرسی بود ک نمیدونمم اون استرس ماله چی بود دیگه تموم شد🤩🤩🤩

    بخدا انگار مثل استاد ک میگه ترمز رو نگه داشتیم پامونم رو گازه وقتی پامونو از رو ترمز برداریم ماشین شروع میکنه ب حرکت، واسه منم برای اولین بار همینطوری شد😍😍

    یهو ب درک خیلی چیزا رسیدم😍😍😍

    الان ک ب اینجای نوشته ام رسیدم گریه ام گرفت از گفتن این حرف… خدایا شکرت❤❤

    یهو تمام اون فایلایی ک از استاد تو این مدت حتی ب صورت جسته و گریخته گوش داده بودم و کامنتایی ک از سایت و کانال تلگرام خونده بودم، و اون مقالاتی ک از خانم شایسته تو قسمت پاسخ ب سوالات شما خونده بودم و ب هیچ درک و فهمی ازشون نرسیده بودم یا اگرم رسیده بودم گذرا بود و خیلی خیلی ناقص!!! حالا ب درک همشون رسیدم💖💖💖💖💖💖

    انگار درک این همه اگاهی هایی ک از این اموزه ها کسب کرده بودم پشت ی سدی گیر کرده بودن ک با باز شدن دریچه های اون سد، درک این اگاهی ها تو ذهنم جاری شد😍😍😍😍

    جالبه تا قبل از نوشتن این کامنت من این موضوع رو درک نکرده بودم و با نوشتن این کامنتم ب درک این موضوع هم رسیدم ک (من با این هدفی ک تعیین کردم “احساس خوب داشتن در هر روز” یهو پام از روی ی ترمزی”ک نمیدونم اون ترمز چی بود!! ولی ی حسی بهم میگه من ی ترمزی داشتم ک بابرداشتنش یهو این درک‌ها در من جاری شد” برداشته شد و درک اون اموزه هایی ک تا حالا فکر میکردم هیچ درکی ازشون نداشتم، پشت این ترمز نگه داشته شده بودن و من بهشون اجازه ی ورود نمیدادم و با برداشتن اون ترمز، اجازه دادم اون اگاهی های تلنبار شده پشت اون سد یا ترمز در ذهن و روحم جاری بشن و من کامله کامل قانون رو درک کنم و بفهمم ک اصلا قانون چیه)))

    خدایا شکرتتتت❤❤❤

    استاد ی حرفی تو فایل توضیحات دوره کشف قوانین زدن ک من تو تیرماه برای اولین بار این فایل رو گوش دادم اونم این بود ک:

    (۴مرحله باید طی بشه تا نتایج بیاد:

    ۱. شنیدن این اگاهی ها

    ۲. درک کردن این اگاهی ها

    ۳. عمل کردن این اگاهی ها

    ۴. نتیجه گرفتن از این اگاهی ها)

    استاد یادمه گفتین بین شنیدن و درک کردن این اگاهی ها ی مدت زمانی باید طی بشه تا فردی ک این اگاهی هارو میشنوه بتونه درکشون کنه.. من اون روز درست متوجه نشدم این موضوع رو فکر میکردم ک من اون مدت زمان رو طی کردم و ب درک این اگاهی ها رسیدم!!!!!!!!!! اما متوجه نبودم وقتی دارم اینطور سرسری و جسته گریخته فایل گوش میدم و نکته‌ی خیلی مهمتر اینکه هیچ عملی در کار نیس یا اگه ی جاهایی عمل هم کردم د حد یکی دو روز بوده و تموم شده رفته!!! این ب این معنیه ک من ب هیچ درکی نرسیده بودم🙄🙄🙄🙄🙄

    حالا ک ب درک اولیه ی این اگاهی ها رسیدم (و تا رسیدن ب درک کاملشون کلی راه دارم) حالا وقته عمل کردن ب همین ی ذره درکیه ک کردم..

    چون استاد میگه: باهر بار عمل کردن ب هر مقدار درکی ک از قوانین گرفتی و نتیجه گرفتنت، ظرفت رو بزرگتر میکنی و ب درک بیشتری از قوانین میرسی💯💯

    پس کلید بزرگ تر کردن ظرفمون( عمل ب همون مقدار درکی ک از اگاهی هامون گرفتیمه)

    خلاصه از ۲۷ شهریور یعنی همین ۵ روز پیش ک من این هدف عالی رو واسه خودم گزاشتم(اینجاش خیلیییییی مهمه چون خیلی اتفاق بزرگی بود برامون😃😃) : یهو بچه‌ی من ک ۱۴ روز دیگه یعنی ۱۴ مهر، ۳سالش کامل میشه و میره تو ۴سال هنوز میترسید ک خارج از پوشکش حتی تو شلوارش کارشو انجام بده و حتما میبایس پوشک داشته باشه و از پوشک گرفتنش یکی از دغدغه های اساسیه منو همسرم شده بود و دو مرتبه هم ی بار قبل از عید ب مدت ۲روز سعی کردم از پوشک بگیرمش ک موفق نشدم و ی بارم تیرماه امسال ب مدت ۴روز باز سعی کردم از پوشک بگیرمش ک بازم موفق نشدم و در این دوبار تلاشی ک برای این موضوع کردم جز اعصاب خوردی و اذیت شدنه خیلی زیاده هم فرزندم هم من و هم همسرم چیز دیگه ای عایدمون نشد و تصمیم گرفته بودیم یک سال دیگه هم یعنی تا تابستون سال اینده صبر کنیم و بعد دوباره تلاش کنیم ببینیم اخر ترسش برطرف میشه ک پوشک رو کنار بزاره یا ن،

    یهو در کمال تعجب (((ب راحتی، بخدا بدون حتی یک بار اذیت شدنش یا ترسیدنش ب معنای واقعیه کلمه” ب راحتی” ) خودش پوشک رو کنار گذاشت و رفت دستشوییی😍😍😍…

    موضوعی ک تو دو مرتبه تلاش قبلی اون هم با چ سختی هایی و چ اذیت شدنهایی ب موفقیت نرسید و هر دو مرتبه با شکست مواجه شد بعد از اینکه من اون هدف رو واسه خودم گذاشتم ک هیچ ربطی هم ب از پوشک گرفتنه فرزندم نداشت و من هنوز هیچ اقدام عملی هم برای رسیدن ب اون هدفم ک (داشتنه احساس خوب بود) انجام نداده بودم، یهو خود ب خود این مسئله‌ی خیلی مهمه ما هم با فقط تصمیم گرفتن ب هدف جدیدم برطرف شد و الان ۵ روزه ک پسرم ب راحتی میره دستشویی و دیگه پوشک نمیشه💯💯💯… این موضوعه از پوشک گرفتنه پسرم انقدررر برام مهم بود ک اسفند پارسال من یکی از هدفهای سال ۹۹ ام رو از پوشک گرفتن فرزندم گذاشته بودم!!!! و وقتی ک دو بار تلاش کردم و موفق نشدم کلا دیگه ب خودم گفتم این هدفم ک همینجا معلوم شد بهش نمیرسم!!!!!!! اما حالا چقدررر راااحت بهش رسیدم…

    بعد همون ۲۷ شهریور یا همون ۵روز پیش شروع کردم واسه هدف جدیدم اقدامات عملی نوشتم: حالا دیگه جنس اقدامات عملی ک مینوشتم هم فرق میکرد.. چقدر عالی اقدامات عملی رو نوشتم براش و اینها همه از قانونی بود ک ب ی درکی ازش رسیده بودم.. اصلا اون اقدامات عملی ک واسش نوشتم دیدم چقدر خوبن و میتونم همینارو واسه کسب درامد هم بنویسم با این تفاوت ک هدف اصلی شده بود احساس خوب و زیر مجموعه اش شده بود رسیدن ب ثروت… اما ته دلم بازم هنوز کسب درامد اولویتم بود و دلم میخواست بهش برسم..

    پس هدف اصلی رو نوشتم ثروتمند شدن..

    و زیرش نوشتم : رسیدن ب احساس خوب..

    بعد برای اولین بار اومدم از تمرین اهرم رنج و لذت استفاده کردم.. تو قسمت رنج نوشتم(اگر پیشرفت نکنم)

    و تو قسمت لذت نوشتم(اگر پیشرفت بکنم)

    و تمام موارد مربوط ب دو قسمت رنج و لذت رو خیلی مفصل زیر قسمت مربوطه اش نوشتم..

    و ب خودم گفتم من باید یکی از اقدامات عملیه هر روزم خوندن کامله این اهرم باشه تا کم کم جای این اهرم توی ذهنم درست بشه..

    بعدم اومدم از اول اقدامات عملی مربوط ب رسیدن ب ثروت رو نوشتم ک تو هر اقدامی ک مینوشتم داشتن احساس خوب رو هم لحاظ میکردم..

    وقتی نوشتنه اقدامات عملیم تموم شد دیدم ۲۹ اقدام عملی نوشتم ک ۲۸تاش مربوط میشه ب احساس خوب💖💖 و فقط ی دونش مربوط میشه ب باور ساختن در مورد ثروت و فراوانی.. مثلا نوشتم:

    ۱. نظارت بر احساسم در هر لحظه

    ۲. کنترل کانون توجه ام در هر لحظه

    ۳. عصبانی نشدن

    ۴. کنترل ورودی هام

    ۵. دیدن نکات مثبت و زیبایی های هر چیزی

    ۶. انجام صحیح تمرین ستاره قطبی

    ۷. سرنزدن ب اینستاگرام ب مدت یک ماه

    ۸. و…

    بعد از اینکه هدف گزاری کردم و اهرم رنج و لذت و نوشتم و اقدامات عملی هم برای رسیدن بهش نوشتم، دفترمو بستم و ب صورت کاملا غیر ارادی و ناخداگاه رفتم تو اینستاگرام!!!!!!!

    یعنی همون لحظه یادم رفت ک یکی از اقدامات عملیم سرنزدن ب اینستاگرام ب مدت یک ماه بود!!!

    بعد از ده دقیقه ک تو اینستاگرام داشتم استوری های بقیه رو طبق معمول میدیدم یهو یادم اومد ک من نباید تا یک ماه اینده میومدم تو اینستاگرام😑😑😑

    سریع از اینستاگرام خارج شدم..

    همون لحظه ب این نتیجه رسیدم من با دیدن استوری های بلاگرا و فعالان اینستاگرام بجای اینکه ب احساس خوب برسم احساسم بد میشه هم بخاطر ناخداگاه مقایسه کردنه وضعیت خودم با اونا، هم بخاطر بعدش ک عذاب وجدان میگرفتم ک چرا بجای اینکه وقتمو روی سایت بزارم و فایل گوش بدم و کامنت بخونم و روی خودم کار کنم، وقت باارزشمو پای چرت و پرتای اینستاگرام هدر دادم و روزمو الکی ب بطالت گذروندم😓😓

    فهمیدم من در مورد اینستاگرام هیچ اراده ای ندارم و نمیتونم در مقابل سرنزدن ب اینستاگرام مقاومت کنم😑😑😑😑

    و یکی از تصمیمات مهمی ک همون ۵روز پیش یعنی همون لحظه ای ک از اینستاگرام خارج شدم گرفتم، ک تا اون روز جرات اینکارو نداشتم و هیچ وقت بهش فکرم نمیکردم!!!!

    این بود ک کلا اینستاگرام رو از توی گوشیم حذف کنم.

    برای ی مدت خیلی طولانی شاید یک سال شایدم برای همیشه..

    اینستاگرام رو حذف کردم و بازم احساس رهایی رو تجربه کردم و ب خودم افتخار کردم ک این تصمیم رو سریع ب مرحله ی اجرا رسوندم قبل از اینکه پشیمون بشم🤩🤩💯💯

    تا ۳ روز بعدش من اقدامات عملی ک نوشته بودم رو بازم داشتم جسته و گریخته انجام میدادم و دلیلش رو نفهمیدم چرا؟؟؟؟ چرا حالا ک قانون رو درک کردم و ی هدف خیلی خوبم انتخاب کردم و همون روزم نشونشو ک از پوشک گرفتن پسرم بود رو دیدم و اون همه احساس خوبی ک بعد از گرفتن این هدفم بدست اوردم، بازم دارم از عمل ب اقداماتم فرار میکنم؟؟؟ چی داره این وسط میلنگه؟؟؟ چی داره جلوی پیشرفتمو میگیره؟؟؟ نمیتونستم جواب سوالمو پیدا کنم!!!!!

    حتی یکی از اقدامات عملی ام ک ضبط کردن فایل صوتی جملات تاکیدی در مورد ثروت و فراوانی و احساس لیاقت با صدای خودم بود رو هم پشت گوش مینداختم و ضبطش نمیکردم با اینکه باورایی ک میخواستم ضبط کنم از چند روز پیش از اون تو قسمت نت گوشیم نوشته بودمشون و فقط میبایس باصدای خودم ضبطشون کنم!!!!!

    گفتم اشکال نداره همینجوری جسته گریخته ادامه میدم اما متوقف نمیشم.. حالا ک اینستاگرامم حذف کردم مجبورم ی جوری خودمو سرگرم کنم پس همینجوری ادامه میدم ببینم چی میشه..

    قانون رو ک حالا درکش کرده بودم تو اون ۳ روز هر موقع یادم میومد باخودم مرورش میکردم( من خودم با فرکانسایی ک دارم در هر لحظه میفرستم زندگیمو دارم خلق میکنم.. الان دارم ب سمت ناخواسته هام نااگاهانه خلقش میکنم، باید با رسوندن خودم ب احساس خوب ب صورت اگاهانه فرکانسای مثبت ارسال کنم و زندگیمو اگاهانه ب سمت خواسته هام خلق کنم) اما بازم نمیتونستم ب احساس خوب برسم یا اگرم میرسیدم خیلی کوتاه بود و دوباره تا ب خودم میومدم میدیدم در افکار منفی غرقم( نمیدونستم این افکار منفیم چیا هستن ک دارن تو ذهنم کار خودشونو میکنن اما همین ک میدیدم دیگه احساسم خوب نیس و من ساکت مشغول انجام کارای خونه هستم میفهمیدم تو ذهنم افکار منفی دارن کارخودشونو خیلی اهسته و مخفیانه انجام میدن ک من حتی نمیتونستم بفهمم چیا هستن!!! و فقط همین ک میدیدم احساسم خوب نیس میفهمیدم افکارم منفیه)

    اون ۳ روز دست و پا شکسته پیش رفتم بدون هیچ احساس خوبی🙄🙄

    روز بعدش اومدم تو سایت و خواستم از ی فایل رایگان شروع کنم ب کسب اگاهی بیشتر در مسیر رسیدن ب هدفم و عمل کردن بهش، باخودم گفتم تمام فایلای استاد در مورد احساس خوب میگه و منم خیلیاشونو گوش کردم و اینکه چجوری ب احساس خوب برسم رو میدونم موضوعات دیگه هم ک فعلا نمیخوام!! الان تنها چیزی ک میخوام و همش شاید از اولی ک عضو سایت شدم ۲بار (اونم شاید) گوششون کردم فایلای (۳برابر کردن درامد در یک سال) هست!! درصورتی ک تنها دلیلی ک منو ب این سایت اورد همین کسب ثروت و موفقیت مالی بود!!!!! ببین چقدر ذهن من در این مورد مقاومت داره و من تازه دارم این موضوع مقاومت شدید ذهنم در مورد ثروت رو متوجه میشم😐😐😐

    دیدم شارژ گوشیم خیلی کمه و باید بزنم تو شارژ!!

    گوشیم رو زدم تو شارژ و یادم اومد تو گوشی قبلیم چندتا فایل قدیمی ک اولی ک با سایت استاد اشنا شده بودم از ی کانال تو تلگرام دانلود کرده بودم ک موضوعش همین ۳برابر کردن درامد در یک سال بود بود ولی اونا ۴تا فایل بودن و واینایی ک درحال حاضر تو سایت هستن ۳تا هستن!!! اون روزی ک من اون ۴تا رو دانلود کرده بودم ی دور گوششون دادم ولی چیزی نفهمیدم ازشون!! دیگه گوششون ندادم تا همین دو سه روز پیش ک ب دلیل تموم شدن شارژ گوشیم یادم افتاد تو گوشی قبلیم هم من این فایلارو دارم یا بهتره بگم این گنج هارو دارم😍😍

    رفتم گوششون دادم و دیدم چ اگاهی های نابی چند ماهه داره تو گوشی قدیمیم خاک میخوره و من اعتنایی بهشون نمیکنم!!!!!

    تو یکی از اون فایلا استاد گفتن:

    الان با شنیدن همین فایل از همین امشب نشونه هاشو میبینین اما اون نشونه برای شما پول نمیاره فقط ی نشونس ک با ادامه دادن و عمل کردن این نشونه ها تبدیل ب نتیجه میشه… با خودم گفتم من فایلای ۳برابر کردن تو سایت رو ۲ بار تو زمانای مختلف گوش دادم اونجام استاد ی همچین حرفی میزنه اما من هر ۲بار ک گوش دادم هیچ نشونه ای ندیدم!!! اینجا هم باز فکرنکنم نشونه ای ببینم این یعنی باورام داغونه داغونه و باید روشون واقعا کار کنم تا نشونه ببینم و بعدم نتیجه بگیرم…

    فایلا رو گوش دادم و گوشی روگزاشتم تو کیفم و رفتیم با همسرم جواهرفروشی تا جواهراتمو ب دلیل مشکلات مالی ک اوایل متنم گفتم برامون پیش اومده بود رو قیمت بزنیم برای فروش!!!( ی سری های دیگش هم یک ماه پیش دو سه روز بعد از خرید قدم اول محصول ۱۲ قدم رفتیم فروختیم، اما بازم مشکل مالیمون حل نشد و هنوزم نیاز ب پول داریم!!!) خلاصه تو همون جواهر فروشی ی دفه گوشیم زنگ خورد نگاه کردم دوست دوران دبیرستانم ک تو دانشگاه هم دو ترم باهم بودیم، داشت زنگ میزد.. جواب دادم بعد از سلام و احوال پرسی بهم گفت خبر داری اموزش پرورش داره نیرو میگره؟؟؟ وقتی اینو شنیدم انقدررر خوشحال شدم ک حد نداشت.. ن بخاطر اینکه اموزش پرورش داشت نیرو میگرفت چون من مثل قبلا ک هنوز با استاد اشنا نشده بودم دیگه دنبال شغل دولتی نیستم و سقف ارزوهام انقدر بلنده ک اصلا ب شغل دولتی دیگه فکر نمیکنم، ب این دلیل خوشحال شدم ک اینو ی نشونه دیدم واسه خودم🤩🤩🤩 ک مسیرم درسته

    من تا قبل از این ۳بار این فایلارو گوش داده بودم ۲بار فایلای ۳برابر کردن تو سایت، ی بارم همین ۴تا فایل قدیمی اما هیچ بارش نشونه ندیده بودم….

    اما این دفه من نشونه دیدم اونم چ نشونه ای.. دقیقا مرتبط با کسب درامد و ثروت😍🤩🥰

    دوباره با شنیدنشون انگیزه گرفتم و رفتم فایل صوتی جملات تاکیدیم رو ک از تو قسمت عقل کل جمع آوریش کرده بودم و حدود ۱۰۰ تا جمله تاکیدی قدرتمند کننده میشدن رو باصدای خودم ضبط کردم و ۱۸ دقیقه شد😍😍😍😍😍 این کار رو ۳۰ شهریور یعنی ۳روز پیش انجام دادم..

    اما بازم بی انگیزه شدم ولی ادامه دادم و گفتم اشکال نداره من میدونم ک مسیرم درسته، من ادامه میدم تا ببینم چی پیش میاد..

    روز اول و دوم من این فایل رو چند باری گوش دادم ک اونم چ گوش دادنی!!! اصلا حواسم بهش نبود و اون داشت واسه خودش تو گوشم میخوند و من داشتم تو افکار منفیه خودم سیر میکردم و گهگاهی حواسم بهش در حد چند ثانیه جمع میشد دوباره میرفتم تو عالم افکار منفی!!!!!

    گفتم بزار برم ی چندتا کامنت بخونم ی کم انگیزه بگیرم و احساسم خوب بشه باز میام فایل صوتی ضبط شده ام رو گوش میدم..

    نمیدونم اصلا چی شد چطور شد و از کجا ب ی سری کامنتا هدایت شدم ک نتایج خیلی خیلی خوبی گرفته بودن و تصمیم گرفتم کل کامنتاشونو از تو قسمت پروفایلشون دنبال کنم تا از طریق رد پاهایی ک از خودشون گزاشتن منم بفهمم باید چیکار کنم… ب نکات خیلی خوبی تو کامنتاشون رسیدم ک اصلا هم اون کامنتا لایک نگرفته بودن ولی نکاتشون برای من خیلی ارزنده بود، و من اونجا ب این درک رسیدم ک چرا استاد انقدر تاکید داره کامنتارو بخونیم…. فهمیدم فقط دلیلتون رسیدن ب احساس خوب و امیدواری نیس، بلکه نکاتی گفته شده تو این کامنتا ک از سر تجربه ی شخصی خودشون تو این مسیر بوده و اشتباهاتی ک کردن و اومدن نوشتن و بقیه باخوندنش اون اشتباهات رو نمیکنن یا ب درکی رسیدن و اومدن نوشتنش ک بقیه باخوندنش خیلی جلو میوفتن… و من فهمیدم حتی کامنتایی ک لایک سبز نگرفتن هم ارزش خوندن دارن مخصوصا اونایی ک هدایت میشی بهشون…

    مثلا تو یکی از اون کامنتا اون دوست عزیز گفته بود: (عصبانی شدن و از کوره در رفتن ی پاشنه ی اشیله ک ب شدت جلوی پیشرفت مارو میگیره)

    یهو ی پرده ای از جلو چشام کنار رفت و من ب درک بهتری رسیدم💖💖

    من این موضوع رو خودم چند باری تو فایلا دیده بودم ک استاد میگن بحث کردن شمارو از خواستتون دور میکنه اما درک من از این حرف این بود ک(منظور استاد از بحث کردن یعنی همون متقاعد کردن دیگران برای اینکه اونا هم بیان تو این مسیر و با قوانین اشنا بشن!!!!) و اصلا ب ذهنم نرسیده بود بحث کردن یعنی همون دعوا کردن یا عصبانی شدن یا همون توجه ب ناخواسته!!!!!!!

    چرا من موضوع ب اون سادگی رو درست نفهمیده بودم!!!!! این کامنت دوستمون ۲سال پیش گزاشته شده بود و این یعنی من از وقتی با سایت اشنا شدم این کامنت اینجا بوده اما چرا حالا بهش هدایت شدم؟؟!!!!

    واقعا ک تکامل همه چیزه…

    و نکته ی بسیار ظریف در مورد تکامل ک من تازه امشب ب درک درستش رسیدم اینه ک استاد چند باری گفتن( تکامل یعنی بارو).. و من تازه امشب درست درک کردم ک( تکامل یعنی باور، در واقع یعنی چی!!!) (یعنی وقتی باورات ساخته بشه تکاملت طی شده، هرچقدر باورات ساخته میشن همونقدر تکاملت طی میشه،) تکامل ربطی ب زمان نداره!!!!!

    دیروز گفتم اوکی حالاک فهمیدم چی ب چیه میام کلا برگه های قبلی دفترم رو ک همش هدف نوشتم و اقدامات نوشتم و ب هیچ جایی هم نرسیدم رو پاره میکنم و از اول میام این دوتا هدفی ک مکمل هم هستن، برای خودم گذاشتم رو مینویسم و با این اگاهی هام اقدامات عملی واسه رسیدن بهش رو هم از اول مینویسم ولی اینبار خلاصه تر تا از زیرش در نرم..

    ۲۹ تا اقدام عملی رو تبدیل کردم ب ۲۱ اقدام عملی..

    و ی کار خیلی خیلی خوبی ک نوشتم این بود ک:

    من عاشق کافی میکس هستم و کلا بجای چایی یا هر دم نوش دیگه ای الان هفت هشت ماهی میشه ک روزی ی فنجون کافی میکس بالذت میخورم و کلا روزمو ب این هدف میگذرونم ک قراره عصر یا شب ی فنجون کافی میکسم رو با لذت بخورم😍😍😍😍

    خلاصه از این اهرم عالی استفاده کردم در جهت رسیدن ب خواسته ام💯💯

    نمیدونم چرا قبلا این ب ذهنم نرسیده بود!!!😑😑 چند روزی میشد ک هی نمیشد ی فنجون کافی میکسم رو بخورم بااینکه خیلی دوس داشتم بخورم اما نمیدونم چرا ی حسی نمیزاشت برم سمتش!!!

    بعد دیروز گفتم هر طور شده امروز ی فنجون کافی میکسم رو دم میدم و میشینم بالذت میخورم و از صبح ک پاشدم ب عشق اینکه عصر قراره کافی میکس بخورم حس خوبی داشتم..

    یهو این فکر ب ذهنم رسید چرا از این علاقه ام نسبت ب کافی میکس استفاده نکنم در جهت رسیدن ب خواسته ام؟؟؟؟؟

    اومدم اخر اقدامات عملی ک برای رسیدن ب خواسته ام نوشته بودم، نوشتم هر روزی ک تمام اقدامات عملی ام رو (با احساس خوب) انجام دادم ب خودم ی فنجون کافی میکس جایزه بدم🤩🤩🤩

    همون لحظه انگار سوختی رو ک لازم داشتم تا موتور انگیزه ام روشن بشه رو پیدا کردم❤❤❤

    تو اقدامات عملی ام نوشته بودم:

    گوش دادن روزی ۵ساعت ب فایل ضبط شده با صدای خودم..

    نگاه کردم ب ساعت دیدم ساعت ۲ بعدازظهره و من اگه از همون موقع شروع میکردم ساعت ۷ شب تموم میکردم.. هندزفری گزاشتم تو گوشم و شروع کردم ب گوش دادن.. اما بازم افکارم نمیزاشت ک تمرکز کنم روی فایل صوتیم!!!! گفتم اشکال نداره همین ک داره تو گوشم زمزمه میشه کافیه، ادامه میدم.. تا ساعت۶ همینجوری گذشت و من خیلی نمیتونستم تمرکز کنم روی فایل صوتیم و هر دفه ک میزدم از اول فقط چند ثانیه میتونستم تمرکز کنم و سریع تمرکزم برداشته میشد.. ساعت ۶ نگاه کردم ب ساعت دیدم یک ساعت دیگه بیشتر نمونده تا ۵ساعتم تموم بشه و ته دلم راضی نبودم از این گوش دادن!!!! یهو یاد ی کامنت دیگه از دوستان افتادم ک روز قبلش خونده بودم ک نوشته بود: ( استاد میگه من اونقدری ک هنگام ساختن ی باوری احساس فوق العاده ای دارم، وقتی ب اون خواسته میرسم اونقدر احساس خوب ندارم). باخودم گفتم چطور میشه با ساختن باور ب احساس خوب برسم، چجوری استاد وقتی داره باور میسازه ب احساس خوب میرسه؟ اصلا چجوری تمرکز میکنه ب ساختن باوراش؟؟ این گفتگوها و سوال ها همینجوری در حین زمزمه شدنه فایل صوتیم تو گوشم داشتم باخودم میگفتم، یهو همینجوری ک فقط ۵۰ دقیقه مونده بود ب ساعت ۷، دیدم ناخداگاه دارم همراه جملات تاکیدی ک داره تو گوشم زمزمه میشه منم دارم تکرارشون میکنم و با تکون دادن سرم تاییدشون میکنم و لبخندم رو لبامه و خود ب خود ب احساس خوب رسیدممممم🤩🤩🤩🤩🤩

    اون لحظه میخواستم از خوشحالی بال دربیارم چون خیلی برام مهم بود ک هنگام گوش دادن ب فایل صوتیم حواسم ۶دنگ بهش باشه و احساسم خوب باشه ولی هرکاری میکردم نمیشد!!!! اما بالاخره با ادامه دادنم شد😃😃😃

    بار بعدی ک فایل رو پلی کردم از همون اول شروع ب اهسته تکرار کردن اون جملات باخودم و سر تایید تکون دادن، اما احساسم مثل دفه قبل خوب نشد!!! چرا نشد نمیدونم!!! اما ادامه دادم، رسیدم ب همون قسمتی ک ب صورت ناخداگاه دفه قبل از همون قسمت ب بعد احساسم خوب شده بود و دیدم عه دقیقا اینبارم مثل دفه قبل از این قسمت ب بعد باز احساسم خوب شد🤩🤩 یک بار دیگه فایل رو پلی کردم و اینبار بار اخر بود و وقتی فایل ب اخر میرسید ساعت هم میشد۷.. فایل رو گوش دادم و همین کارو تکرار کردم و از همون اول تا اخر احساسم خوب بود و نمام توجه ام ب فایلم بود🤩🤩🤩 هووراااا… بالاخره راهشو پیدا کردم….

    بعد اومدم بقیه اقدامات عملیم رو خوندم تا بهشون عمل کنم، بعدی رو نوشته بودم خونون اهرم رنج و لذت… قسمت رنج رو خوندم و رسیدم ب قسمت لذت، وقتی قسمت لذت رو میخوندم تو هر قسمتش ک میخوندم چشامو میبستم و ناخداگاه تجسمشو میکردم و خیلی ب احساس خوب رسیدم.. مثلا چند تا از قسمتاش من اسم چندتا از ماشینای مورد علاقم مثل بنز و مازراتی و bmw و… نوشته بودم چشامو میبستم و خودمو تجسم میکردم ک تو اون شرایطی ک تو قسمت لذت نوشته بودم هستم…

    بعد اومدم بقیه اقدامات عملیم رو بخونم ک اجراشون کنم دیدم ناخداگاه خیلیاشون رو من تو همین قسمت خوندن اهرم رنج و لذت، اجراشون کردم و خیلی خوشحال شدم..

    بعد تصمیم گرفتم کافی میکسم رو دم بدم و بشینم قسمت ۵۶ از فایلهای زندگی در بهشت ک چند هفته ای میشد از قسمت ۵۶ ب بعد رو نتونسته بودم ببینم رو ببینم و باخوردن کافی میکسم و دیدن اون فایل ب احساس خیلی خیلی بهتری برسم و بیشتر از خوردن کافی میکسم لذت ببرم..

    وقتی اومدم ک فایل زندگی در بهشت رو ببینم ی دفه ی حسی بهم گفت برو یکی از فایلای سفر ب دور امریکا رو ببین ک الان چند ماهه ندیدیشون!!! منم گفتم راست میگه ها، این دوتا ک موضوع فایلاشون شبیه ب همه بزار برم سفر ب دور امریکا ببینم، بعد اومدم و خیلی اتفاقی زدم این فایل و دقیقا همون چیزی بود ک من چند دقیقه قبلش تو اقدامات عملیم، خوندن اهرم رنج و لذت، تجسم کردن خودم تو ماشین بنز و… بود و چ نشونه ی عالی بود برام…وقتی دیدم این فایل مربوط ب ماشینهای لوکس هست احساس خوبم چندین برابر شد و کافی میکسم رو با لذت چند برابری نوش جون کردم..

    خدایا شکرت😍😍🥰🥰💖💖❤❤

    من اصلا قصد کامنت گزاشتن نداشتم و تصمیم این بود ک امشب همین فایل رو انقدر ببینم تا خواب برم ولی ی حسی بهم گفت حالا ک از امروز شروع کردی خیلی جدی تر ب کار کردن روی خودت، همینجا

    اولین رد پات رو از اقدامات جدیدت و هدف جدیدت بزار تا بعدا یادت نره چجوری شروع کردی و همین مسیر رو برای رسیدن ب خواسته های بزرگترت تکرار کنی😍😍

    چون ادم زود فراموش میکنه و من تصمیم داشتم تو دفترم فقط نتایجم رو بنویسم برای خاموش کردنه نجواهای ذهنم و پاگزاشتن تو دل ترسام ، و نشونه هایی ک میبینم رو ننویسم، اما حالا ک امروز اینطوری پیش رفت، تصمیم دارم از این ب بعد ی رد پاهایی هم اینجا تو سایت ب جا بزارم..

    این اولیشو باید همینقدر کامل مینوشتم چون نشونه هام و اقداماتم و ادامه دادنام رو دوس داشتم…

    من از ساعت ۹.۳۰ شب شروع کردم ب نوشتن و الان ساعت ۴.۳۹ دقیقه بامداده!!!!! یعنی ۷ ساعت من فقط دارم رد پامو تو سایت ب جا میزارم😄😄

    خسته نباشم😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: