دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سمیرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
چند روزی بود که یک باور اشتباه رو توی خودم پیدا کردم که باور احساس عدم لیاقت بود و خودش رو اینطور نشون می داد که باید سختی بکشم تا لیاقت نعمت رو پیدا کنم. انقدر این باور مخفیانه داشت کار شو میکرد که من رو به مرز جنون رسونده بود که چرا انقدر سختی دارم می کشم. غافل از اینکه من به خاطر این باور تو مدار سختی هستم… . از خدا هدایت خواستم برای تغییر این باور.
اول هدایت شدم به مقاله خانم شایسته عزیز درباره شناسایی و تغییر این باور. اینقدر این مقاله قشنگ این باور رو توضیح داده بود که تمام علائم این باور دونه دونه اومد جلوی چشمم و علت این همه مسئله زندگیم معلوم شد و بیشتر پی بردم تمام اتفاقات زندگی من فقط بخاطر باورهای خودم هست و مصمم شدم برای تغییر باورهام.
امشب اطلاع رسانی استاد در مورد قدم هفتم از دوره 12 قدم رو دیدم و خداوند خیلی واضح بهم الهام کرد ک من برای بنده هام سختی نمیخوام بلکه این شما هستید که با باورهای محدود کننده، خودتو نو از نعمت و ثروت دور میکنید و آسان می کنید برای سختی ها.
من به خاطر باورهام آنهمه سختی ها رو تحمل کردم و صدام در نیومد و الان که هدایت شدم، فهمیدم اون تجربه ها فقط نتیجه باورهام بود و وقتی هدایت خواستم، فقط توی 2 روز خداوند منو هدایت کرد و نشونه فرستاد تا درک کنم که میشه به راحتی به خواسته هام برسم و نیاز به سختی کشیدن نیست.
خدا، خدای آسانی هاست. اگه تو برای رسیدن به خواسته هات سختی می کشی، فقط مشکل از باورهاته که تو رو توی مدار نامناسبی قرار داده و گرنه قانون خداوند مسیر روان و آسانه.
با تمام پوست و استخونت باور کن ک از مسیرِ روان، میشه به خواسته ها رسید. اگه راهی ک داری میری سخت و پیچیده پیش می ره باید شک کنی و از خدا هدایت بخوای برای مسیر درست. مسیری که توش نعمت و رحمت هست. استاد بارها این مفهوم رو در روانشناسی ثروت ۳ توضیح داده بود اما من به خاطر باور احساس عدم لیاقت توی مدار درک این مفهوم نبودم و فکر می کردم باید سختی بکشم تا لایق خواسته بشم. فکر می کردم سختی کشیدن جزئی از مسیرم هست ولی این فریب شیطان بود تا من رو از نعمت و رحمت دور کنه.
اینا رو نوشتم تا هم برای خودم ی نشونه محکم باشه و هم برای دوستان شاید کمکی بهشون کنه.
خدایا شکرت ک هر لحظه با منی و منو هدایت میکنی. باور کنید وقتی از خدا سوال میکنی و ازش هدایت میخوای امکان نداره هدایت نشی. خیلی خوشحالم که با کمک آموزه های استاد می تونم روی اصلاح این باور کار کنم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 84216MB14 دقیقه
درود و سلامی پر از عشق به شما عزیزان عاشق
این فایل پر از عشق
پر از سادگی
پر از حال خوبه
مریم عزیزم استاد عزیزم چقدر شما با ساده بودنتون
با خودتون بودن
با وجود زیباتون عشق می پراکنید
صدهزاران بار شکر برای وجود شما و همه ی دوستان نازنین م
چقدر لذت بخشه در فضای زیبا و بهشتی
زیر سایه ی درختان
در نسیمی که برگها رو به رقص وامیداره
تو هم برقصی و شادباشی و صبحانه بخوری و وراز بکشی و آسمون و زمین پر از قشنگی رو نظا ره گر باشی
خدای من چه سگهای فشنگی
بخصوص اون خال خالیه
اون دخترای نازی که بازی میکردن
الهی شکرت برای این همه قشنگی
الهی شکرت برای همه ی لذتهایی که به سمت ما هدایت میکنه خدای عزیزم
خدایا یلری مون کن دریافتش کنیم و سپاسگزلرش باشیم
دیروز
تنها درسفر بودم
نزدیک ظهر بارون رحمت خدا شروع به بارش کرد
منم از فرصت استفاده کردم اومدم محوطه ی بیرون هتل
زیر یه سقفی دراز کشیدم
قطره های زیبا و ریز بارون با نسیمی که میوزید به صورتم میخورد
صدای بارش بارون
صورت خیش شده از قطرات بارون
نسیم خنک و دیدن آبشاری که خداوند داره میریزه روی سرت
چقدر لذت بخشه خدای من
یه فضای محشر و جذاب
فردا صبح اول وقت روبروی دریای با عظمت و قشنگ خداوندم بودم
دراز کشیدم
چشمام رو بستم
گرمای لذت بخش افتاب کنار ساحل
خنکی شن های نرم
صدای روح نواز امواج اب روحم رو نوازش میداد و من غرق در این همه قشنگی با صدای روحانی استاد که در مورد تسلیم بودن در برابر خداوند میگفت همراه بودم
لحظه ای از این زیباتر مگه وجود داره
دلم میخواست زمان بایسته و من لحظات بیشتری تو این حال زیبا باشم
کلی سپاسگزاری کردم و قلبم باز شد
جالبه برگشتم به هتل و خوردن صبحانه
و حرکت به سمت تهران
قصد نداشتم بین راه توقف داشته باشم
اما یه نشونه خدای خوبم برام فرستاد
و خدای قشنگم دست مهربانش رو برام فرستاد و خیلی اتفافی یه بنده ی خوبش منو دعوت کرد به رستوران و کافه ی حنگلی ش
با لوکبشنی که برام فرستاد ایشون
من رفتم به طبیعت فوق العاده ی این کافه
خدای من چقدر هنه چیز عالی بود
جاده ی زیبای جنگلی
درختان سر به فلک کشیده که از لابلاش تلالو نورانی خورشیر مهربون پیدا بود
پاهامو گذاشتم توی آب خنک رودخونه و از صدای آب و صدای زیبای طبیعت و جنگل بسیار زیبا کلی کیف کردم
چقدر رهایی در طبیعت بودن حس فوق العادهای داره
چقدر رقصیدن زیباست
چه آهنگ قشنگی
برو وسط در بین مستان برقص
برو وسط این فرصتو نده از دست
برقص برقص اینقدر بخودت نگیر سخت
دوستون دارم عشقهای زیبا