سفر به دور آمریکا | قسمت 83

به نام خدای هدایتگر من

امروز هشتادو سومین روز از سفر توجه به نکات مثبت وزیباییهاست

امروز باید یک انتخاب داشته باشم ولی واقعا نمیدونم چکار کنم چون ترس اجازه اقدام به من نمیده و ایده های زیادی هم داره میاد ولی میبینم همه نشأت گرفته از باورهای قبلیم هستش از خدای خودم خواستم که هدایتم کنه وبا ایمان منتظرم تا جوابش رو بشنوم الان یه حسی بهم گفت وسط همین کامنتم برم و نشانه امروزم رو ببینم الان میرم ودوباره برمیگردم وادامه کامنتم رو مینویسم ای خداااااااا من عاشق تو و این سایتی هستم که ایمان دارم صاحبش تو هستی فقط تو خدای مهربون یعنی باورتون نمیشه علت اینکه نمیدونستم که چکار کنم یا نکنم با قبول کنم این کار رو یا نه فقط این بودش که نمیدونستم اگر قبول کنم از کجا باید شروع کنم واااای دلم میخواد فریاد بزنم همش تو ذهنم بود ومنو میترسوند که اگر این کار رو قبول کنی چطوری واز کجا میخوای شروع کنی والان اسم فایلی که در نشانه امروز منه هستش، ازکجا شروع کنم؟ای خداا من چی بگم آخه اولش که داشت میگفت الان برو تو نشانه سایت رو ببینم داشتم باخودم میگفتم باشه حالا بعد کامنتم میرم ولی انگار هلم داد که برم چون واقعا تمرکز نداشتم برای نوشتن ای خدا چرا من پس اینقدر مقاومت دارم من وقتی این معجزات رو میبینم باید فقط وفقط آرام بشینم و گوش بزنگ امر تو باشم چون در کار تو نه کمی هست ونه کاستی و ایمان دارم کاری که به اذن تو انجام بشه همش خیر و برکت ودیگر هیچ خدایا خالصانه ازت میخوام کمکم کنی وحمایتم کنی و من حتی برای لحظه ای دستت رو رها نکنم و فقط با هدایتت تصمیم بگیرم و زندگیم رو بسازم خدا تقریبا دارم به اندازه ظرفم درک میکنم که در برابر هدایت تو فقط وفقط برای دریافت باید آرام باشم در بین این همهمه ذهن تا بتونم صدای آرامش بخش تورا درک کنم خدایا از تو سپاسگزارم که منو انسان آفریدی و نعمت بزرگی مانند هدایت در هر لحظه رو روزی من کردی که با عمل به همین یک نعمتت میتونم بهشتی برین در این جهان مادی برای خودم بسازم