سفر به دور آمریکا | قسمت 71

انرژ‌‌ی‌ای که این سفر را پیش می‌برد‌ و موجب می‌شود تا، با وجود کارهای زیادی که دارم‌، ساعت‌ها با عشق و اشتیاق‌ پای تدوین و تهیه فایلهای سفرنامه بنشینم‌، نظرات شما همسفرانم است که‌ با عشق می‌نویسید‌ و با زاویه نگاه‌تان به ماجراهای این سفر روح تازه ای می‌بخشید.

این سفر، یک تعامل دوطرفه‌ است میان دوربین سفرنامه‌ و نگاه زیبای شما به آنچه که توسط این دوربین‌، برای شما ضبط و ثبت می‌شود.

اشتیاق شماست که این سفر را پیش می‌برد و تا این اشتیاق هست‌، این سفر هم ادامه دارد. خداوند همه شما همسفرانم را سربلند کند.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 71
    70MB
    12 دقیقه
  • دانلود با کیفیت HD
    184MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

298 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید امیری Maverick» در این صفحه: 2
  1. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    این فایل پر از زیبایی بود ، و کلی ذوق کردم ، کلی لذت بردم ، ایالت کنتاکی زیبا و دوست داشتنی. البته هیچ جا خونه خود آدم نمیشه 😍😍 فلوریدا 🤩🤩🇺🇸😂 کاش استاد ماجرای پرچم رو پرسیده بود . چی بود داستان پرچم ایران توی ایالت کنتاکی . بسی لذتبخش بود … استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار … من آهنگ خوندن مایک رو ترجیح دادم . شما دو تا عزیز آهنگ با کلمات منفی خوندین . عشق به این خوبی ،زندگی به این قشنگی ، چشماتون هم داره دنیای زیبا رو میبینه 😍🤩😂 اون سرگذشت اسب واحد تفنگداران ، استوار دوم رکلس واقعا جالب بود برام ، همین مجسمه زیبا هزینه ساختش ۳۰۰ هزار دلار بوده. به تنهایی به اندازه یه ژنرال ارتش مدال شجاعت و دلاوری در جنگ و مدال پروپل هارت گرفته بود بخاطر جانبازی … خیلی برام جالب بود ، به حدی که رفتم سرگذشتش رو سرچ کردم و کلی ذوق کردم. اینکه این اسب تونسته جون چندتا زخمی رو نجات بده و none stop کلی مهمات برسونه به خط مقدم ،کلی جای تقدیر و تشکر داره . که طبیعت چقدر درخدمت ماست ،اونجایی که خداوند میگه همه‌ چیز رو مسخر انسان کرده…

    خدا رو شکر که خداوند این نعمتهای زیبا و این فراوانی رو قرار داده ،الهی شکر الهی شکر الهی شکر شکر . 🇺🇸🌹🐎💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»

    (ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﻳﺪ)

    «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ»

    (ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻣﺮﺯﺷﻲ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﭘﻬﻨﺎﻳﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﺘﺎﺑﻴﺪ؛ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ)

    (آل عمران 132-133)

    —————————————————————————

    سلام و درووووووود فراوان سعیده جان نورانی پروردگارم ، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر حضور مقدس و ارزشمند شما توی این سایت. الهی که حال دلتون عالی عالی عالی باشه و همواره به نور هدایت رب العالمین متصل باشید.

    —————————————————————————

    خب پاشو یه سر دیگه بیا کیش ، این روزها جنوب هوا خییییییلی خوبه. چند روز پیش پیام دادم به داداش رسول میگم رسول جان بوشهر خیلی هوا سرد شده دمای هوا شده 18 درجه ، ویس داده میگه «حمید نگرانتم ، خوب خودتو بپوشون، یه وقت سرما نخوری… خدا به ما از این سرماها هم بده. اینجا منفی 3 درجه ست» خلاصه اینکه اگه دوست داشتی پاشو یه سر بیا جنوب از این هوا لذت ببر انتقام اون گرمای خرداد و مرداد رو بگیر.

    از خداوند میخوام خودش همه چیو برات چیدمان کنه عزتمندانه پاشی بیای یه دوری بزنی.

    آهان راستی به اندازه کافی لباس گرم با خودت بیار،چون 18 درجه جنوب معادل منفی 10 درجه شمال محسوب میشه. ایموجی خنده… خب چیکارش کنم ؟ وقتی تابستون 46 درجه باشه اونوقت میفهمی 18 درجه خیلی سرده.

    ———————————————————————

    بعد از کلی اخبار هواشناسی خواستم بگم هدف از کامنت گذاشتن صرفاً این بود که بگم 3 ساله شدنت مبارک. تحسینت میکنم که سه ساله داری متعهدانه و نان استاپ روی خودت کار می‌کنی. سه ساله که خدا رو انتخاب کردی و هر چیزی رو از مسیر توحید درخواست می‌کنی و به الله قسم شما کارهایی کردی که برای خیلیا مدارش هنوز قفله و همه اش با هدایت توحیدی بود.

    هر کسی با عینک خودش به مسیر شما نگاه کنه ممکنه قضاوت‌های مختلفی داشته باشند، ولی مهمترین نکته این مسیر 3 ساله این بود شما توی هر مرحله بر اساس هدایت و توحید عمل کردی. حالا هر کی هر چی بگه، مهم اینه که شما خدا رو انتخاب کردی و توحیدی رفتار کردی.

    ویژگی هدایت توحیدی هم اینه که با منطق بشری جور درنمیاد.

    ———————————————————————

    در مورد عزت نفس گفتی…

    با اینکه در مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس و دوره لیاقت و خود ارزشمندی قرار گرفتم و آگاهی های این دوتا دوره باعث بهبود و اصلاح مسیر شد برام، ولی اعتراف میکنم هنوز این دوتا موضوع پاشنه آشیل منه. دو روز پیش بود داشتم به خداوند میگفتم خدایا من هنوز فرق عزت نفس رو با تکبر و فرق فروتنی رو با حقارت و فرق احساس لیاقت و ارزشمندی رو با غرور متوجه نشدم. با اینکه به تلاشم ادامه میدم و روی خودم کار میکنم ولی خدایا درها رو تو باز می‌کنی و مسیرها رو روشن می‌کنی.

    چند روز پیش توی رستوران پالایشگاه رفته بودیم برای ناهار و چندتا از همکارا داشت مسخره بازی در می‌آوردن. و منم می‌خندیدم، (خب توی رستوران همه هستن، از پرسنل خدمات و اداری و راننده گرفته تا آتش‌نشانی و ایمنی و بهره‌برداری ، هیئت مدیره و سایر موارد) یکی دیگه از آتش‌نشان ها از اونور سالن اومد گفت فقط صدای خنده و مسخره بازی شما میاد. گفتم فدای سرت بابا بخند چی میخواد بشه.

    یهو یاد عزت نفس افتادم.

    سر و صدای ما اونقدر زیاد نبود که بی ادبانه باشه و رستوران رو شلوغ کرده باشیم، از طرفی همه همکار بودن، ما فقط نگران نظر بقیه نبودیم ، چون همه داشتن گفتگو میکردن. فرق ما با بقیه این بود ما شوخی و خنده داشتیم ، بقیه یا در مورد سیاست حرف میزدن یا در مورد مسائل کاری. من در کل مقاومت دارم با این دوتا موضوع سر میز غذا. اگه کسی در مورد کار یا سیاست حرف بزنه یا هندزفری میذارم یه چی گوش میدم یا تنها میشینم. ولی از شوخی و خنده استقبال میکنم.

    اینو به این جهت گفتم که واقعاً من ضمن اینکه احترام بقیه رو دارم ولی خداییش نگران نظرشون هم نیستم. چیزی که در گذشته نبود ولی بعد از دوره احساس لیاقت و عزت نفس ایجاد شد.

    بحث تا اینجا رسید یکی از شوخی های قابل تعریف کردن رو برات تعریف کنم.

    چند وقت پیش یه آقای بسیار محترم و میانسال و خوش برخورد و خنده رو که خودش با همه سلام علیک میکرد اومد توی رستوران بچه های آتش‌نشانی سر میز نشسته بودن؛ اون بنده خدا داشت رد میش، سینی غذاش دستش بود، سلام علیک کرد و بچه ها جواب دادن، یکی از بچه ها گفت سلام عمو، یکی دیگه بلند شد گفت سلام مهندس و احوالپرسی کرد، اون بنده خدا که رفت، اونیکه گفت سلام عمو به اون یکی گفت تو چرا هر کی میاد اینقدر سلام و احوالپرسی می‌کنی، خب بشین عین آدم غذاتو بخور به بقیه چیکار داری. این یکی گفت مگه نمیدونی این کی بود، این کسی تو بهش گفتی عمو، مدیر جدید پالایشگاهه. هیچی دیگه اسم مدیر پالایشگاه شد عمو. هر وقت میاد میگیم عمو اومد.

    خدا همه مون رو به راه راست هدایت کنه، هدایت نکرد هم طوری نیست دورهمی دیوونه بازی درمیاریم خوش میگذره.

    ———————————————————————

    رسیدم به آخر کامنت و از هوافضا برات مثال نزدم. ان شاالله به وقت دیگه.

    وقتی هدایت خواستم برات کامنت بنویسم آیه 133 سوره آل عمران اومد. امیدوارم برات نشانه داشته باشه. خودم هم امروز قبل از ظهر به ابتدای سوره آل عمران هدایت شدم. در کل سوره آل عمران رو خیلی دوست دارم. مثل دوره دوازده قدم هست، موضوعات و هدایت‌های مختلفی رو مطرح کرده‌، ان شاالله که بتونم بیشتر و بیشتر ازش لذت ببرم و ازش استفاده کنم و شخصیت بهتری از خودم بسازم.

    چند روز تقلا کردم برای فایل اجابت دعا کامنت بنویسم ولی اون چیزی که باید گفته نشد یا بهتره بگم دریافت نشد. همه اش آیه عذاب میومد، دیگه گفتم فعلاً تمرکز بذارم روی درک مفاهیم و آگاهی ها و صرف کامنت نوشتن به معنی بهبود عملکرد نیست. خلاصه اینکه الان و بعد از چند روز بالاخره به بهانه جام سه سالگی شما توی سایت گفتم برات کامنت بنویسم.

    در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و نورانی و عزتمند باشی.

    «مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ الْعِزَّهُ جَمِیعًا ۚ إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ ۚ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ۖ وَمَکْرُ أُولَٰئِکَ هُوَ یَبُورُ»

    (10 فاطر)

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای: