سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۲

سلام

من ی هفته ا ی هست که دارم فایلهای سفر به دور امریکارو نگاهمیکنم. پیش از این خواهرم مرتب فایلها رو میدید اما من توجه خاصی نداشتمو میگفتم چه فایده ای داره فیلم های سفر شونو دیدن.

اما الان که خودم شروع کردمو ی مدته تو عقل کل دیدگاهمو ثبت میکنم، متوجه قدرت نوشتن میشم. واقعا نوشتن خیلی قدرت داره. اصلا وقتی شروع به نوشتن میکنی انگار موانع کنار میرن و ی قدرت خاصی انگشتاتو رو کیبورد حرکت میده و حرفا رو به دلت میاره. من بعد از تموم شدن کامنتهام مدتها اونچه خودم نوشتمو میخونم و باورم نمیشه اینا رو من نوشتم.

خلاصه دیدن فیلم ها و خوندن کامنتها و کامنت گذاشتن ی چرخه است که وقتی کامل طی بشه تاثیر خودشو بهتر در زندگی روزمره میذاره!!! . مثلا من فایل اب بازی زیر فواره ها رو دیدم و چیز خاصی به ذهنم نرسید اما وقتی کامنت یکی از عزیزان رو خوندم که چقدر ریز بینانه نگاه کرده بود باورم شد که خدا این کلماتو به ذهنش داده تا اون نکاتو ذکر کنه خصوصا اون جایی که میگه فواره های ذهنمونو برای بارش شادی به زندگیمون روشن کنیم. اینا رو خدا به دلش انداخته که بنویسه تا مکمل فیلم زیبای مریم جااان بشه. خلاصه همه دست به دست هم بدیم و ببینیم خدا چطور این خانواده رو هدایت میکنه و نعمت باران.

توصیه موکد من به دوستانی که فیلم ها رو میبینند یا هر جای دیگری از سایت که فعالیت دارند، حضور فعال و فعال و فعال تره. خیلی حس خوبی بهت میده مثل حالتیه که ی دختر کوچولو از لاک خجالت خودش اروم اروم میاد بیرون و دستشو میذاره تو دست دوستاش. بیاید بیرون بیاید دستتونو بدید به این دستهای خدا تا بچرخیم و برقصیم بنوشیم از این جااام و لذت ببریم همه با هم.

من چون دارم فایلها رو از انتها به ابتدا میبینم، اون فواره اب رو مثال زدم!!!!

و در خصوص این فایل،

چقدر عالی بود صحبت کردن ضیاء.

عزیززززم مدام به قول خودش کوشش میکرد که زبان فارسی ما رو صحبت کنه.

خیلی حس خوبی بهم داد. خصوصا اخرش ک پیاده شد و استادو بغل کردو با مریم جاان خداحافظی کرد.

ممنون خدای یکتا

سپاس از همه ی دستانت

سپاس بابت همه چیز.

در پناه الله یکتا