سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۱

سلام استاد جان و خانم شایسته عزیردل و تمام دوستای بینظیرم

خدا رو شکر که تونستم تا اینجا باهاتون همسفر باشم.

حس و حال این قسمت سفرنامه یه چیز ناب و فوق العاده بود یه حس نرم و لطیف. همه جا بوی خدا میداد خدا رو شکر برای این همه رحمت و نعمت و باران و فراوانی و تر و تازه شدن هوا. حسی که بعد از بارش بارون به همه جا داده میشه حس پاکی و جلا بخشیدن به زمینه.

دقیقا تضادها هم باعث زیباتر شدن وجودمون باعث ایجاد حس شروع دوباره در ما و روشن شدن درونمون با نور خدا میشن. باعث میشن دوباره و دوباره جونی دوباره بگیریم و از نو شروع کنیم که همین باعث رشد بیشترمون میشه درست مثل بارون. یه زمانی وقتی بارون میبارید و هوا ابری میشد دلم میگرفت اما الان عاشق بارونم عاشق قدم زدن زیر بارون عاشق صداشم عاشق نگاه کردنشم.

دقیقا مثل نگاهم به تضادهام و برخوردم به موانع و یا نجواها و احساسات بد. که اونم تغییر کرده و دقیقا شده واسم مثل بارون که یه نگاه زیبا و عمیق تر که دیگه بهش با دید بد نگاه نمیکنم و میگم برای هدایت من و زیباتر شدن زندگیم اومده تا راهمو روشن تر کنه که نه تنها بد نیست بلکه موهبت و رحمتی در پیش هست.

صبر کردن در مقابل نجواها یا رد کردن یه حس بد از خودمون و اعراض از ناخواسته دقیقا میتونه راحت تر و شدنی تر و حتی لذت بخش هم باشه درست مثل رفتن و نشستن زیر پل و تماشای بارون و آواز خوندن تا که بارون تموم شه و ادامه پیاده روی.

رسیدن به مقصد تمام ماجرا نیست اصل لذت بردن از مسیره. دل سپردن به هدایتهای خدا و ندونستن اینکه چی در انتظارته و این که توی مسیر پیش روت به چه چیزایی برمیخوری ولی مطمئنی همش خیر محضه و لذت و آسودگیه رفتنو برات زیباتر و لذت بخشتر میکنه مخصوصا اینکه میدونی به بهترین طریق ممکن به مقصد هم میرسی دیگه نگرانی نداری به خاطر همین از کل مسیرت لذت میبری.

تمرکز بر زیبایی ها حتی میتونه از اندام زیبا و یا چهره زیبا یه زن هم باشه بدون یک ذره نگاه بد و یا برداشت دیگه.

طلایه های خورشید روی چمنا واقعا خوش رنگ بودن خانم شایسته جانم.

استاد عزیزم دیشب در خواب من بودید وقتی که داشتم از تغییراتم که توی این مدت داشتم براتون میگفتم و شما از شوق اشک میریختین و خدا رو شکر میکردین.

اونجایی که با یه عشقی آواز میخوندید بارونو دوست دارم هنوز. گذاشتن صدای سیاوش روی تصویر شما بی نظیر بود. و آخر فیلم که گفتید عاشقتونم یه حس عجیبی بود واقعا. استاد جانم ما هم عاشقتونیم

الهی که همیشه سلامت باشید.

این سفر بهترین سفر زندگیم بود من هر روز این تابستونو در سفر بودم یه سفر رویایی و خاطره انگیز با خانواده ایی صمیمی و بینظیر که کلی چیزای خوب یاد گرفتم و لذت بردم در کنارتون. از کامنتای فوق العاده دوستانم که خیلی زیاد ازشون استفاده کردم تشکر ویژه میکنم از همشون به خاطر مهربونی و سخاوتشون.??

خانم شایسته عزیزم بی اندازه سپاسگزارتونم???