سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۷

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

سلامی گرم به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی و همسفرانم در این سفر بهشتی

خدا را هزاران بار شاکرم که قسمت دیگری از این سریال زیبا را دیدم و به تعهدم برای ماندن در این راه عمل کردم

من دیگه انقدر غرق در این آگاهی ها شده ام که راهی برای ذهنم جز ماندن در این مسیر توحیدی و لذت بردن از آن نمانده

وقتی که تصمیم گرفتم قاطعانه و با جهادی اکبر به درسهایم در این دانشگاه توحیدی گوش داده و با تمام توانم عمل کنم اگر می دانستم که اینطور با خودم کم کم به صلح می رسم و ارباب ذهنم می شوم و از درون به آرامشی می رسم که تا به حال در زندگیم تجربه اش نکرده بودم به خودم می گویم ای کاش از همان روز اول با این تعهد شروع کرده بودم ولی بلافاصله یاد قانون تکامل می افتم و متوجه می شم حتما باید تکاملم را طی می کردم و قانون تکامل چیزیست که خداوند هم نمی تونه ازش تخطی کنه و این قانون حتی توی آفرینش جهان هم اجرا شده

استاد عزیزم تازه دارم اون در صلح بودن شما با خودتان را با تمام وجودم درک می کنم اونجا که گیتار را از جایش برداشتین و با وجود اینکه حرفه ای نبودین با دست چپ شروع به نواختن کردین و به مریم خانم گفتین بریم حرفه ای خ خ خ خ چقدر از این تیکه لذت بردم و من هم با شما از تجربه ی زیبا با گیتار لذت بردم و ازتون بینهایت سپاسگزارم

از خانم شایسته تشکر می کنم که چقدر موشکافانه دنبال شکار بهترین و زیباترین لحظات هستن تا اون لحظات زیبا را با ما به اشتراک بگذارند تمام لحظاتی که در این قسمت فیلمبرداری شده انقدر زیبا و طبیعی بود که من احساس می کردم خودم دارم الان اون مکان زیبا رو تجربه می کنم و خیلی برام لذتبخش بود از شما هم بینهایت سپاسگزارم

چقدر اون اجرای موسیقی رو دوست داشتم که توسط دو نفری اجرا شد که هر کدوم لباسی رو که دوست داشتن پوشیده بودن فقط هدفشان اجرای خوب موسیقی شان و لذت بردن از علاقه شان بود واقعا برام این اجرای بدون قید و شرط قابل تحسین بود من این خودواقعی بودن و چهره ی بدون نقاب داشتن را خیلی دوست دارم و انقدر تحسین می کنم تا خداوند مرا با آدما موقعیتها و شرایط این چنینی احاطه کنه

استاد عزیزم نمی دونین چقدر خواسته در وجودم ایجاد کردین و چقدر با این دانشگاه توحیدی که خلق کردین مرا متحول کردین با وجود اینکه 50 روز هم از شروع جهاد اکبر برای کار کردن و ماندن مستمر و همیشگی ام در درسهای این دانشگاه نگذشته ولی من احساس می کنم چقدر تغییر کردم و می تونم بگم از درون تحولاتی در من ایجاد شده که تا به حال تجربه اش نکرده بودم

خدایا چطور این همه تغییر را شکر بگویم که خودم راضی شوم….. دارم کم کم توانایی هام رو می شناسم و نقاط ضعف شخصیتی ام را پیدا می کنم و یکی یکی اقدام به تقویت توانایی هام و برطرف کردن نقاط ضعف شخصیتی ام می کنم

خدایا حالا می فهمم بالاترین علاقه ی من زندگی کردن به روش توحیدی و کنترل ذهن است و می تونم با زندگی کردن بر طبق قوانین کیهانی به هر چه که بخوام برسم من دارم روی خودم کار می کنم و طرف خودم رو با تمام وجودم انجام می دهم طرف دیگه رو می سپارم به اون خدای یکتای مهربان که مرا آفریده و قوانین بدون تغییری را برای جهان وضع کرده و بالاترین قدرت جهان هست

من تازه فهمیدم همین که خداوند مرا انسان خلق کرده پس من ارزشمندم بدون هیچ دلیل دیگه ای

من همین که بتونم اهرم رنج و لذت رو درست اجرا کنم نامحدودم یعنی هر کاری رو بخوام می تونم انجامش بدم

من خودم و تنها خودم را خالق زندگی ام می دانم پس من زندگی ام را اون طوری که بخوام می سازم

من خوش بین و مثبت اندیش هستم که باعث می شود موانع را به راحتی پشت سر بگذارم و قوه ی حل مسائل خوبی داشته باشم من به خوبی دارم خودم را مدیریت می کنم من با عشق صبح زود بیدار می شوم برای عمل کردن بیشتر و بهتر قوانین کیهانی برای اینکه شناخت افکار و دلیل رفتارهام برام مهمه و می خوام خودم رو بیشتر بشناسم

خدایا ممنونم که ویژگیهای مثبتم رو بهم نشون دادی و هر روز بیشتر ویژگیهای مثبت وجودم را بهم نشون می دهی

خدایا از اینکه مرا آگاه کردی که دستاوردهایم را هر چند کوچک جشن بگیرم و خودم را دوست داشته باشم ازت بینهایت سپاسگزارم خدایا از اینکه در مسیر درست و مستقیم خودت قرارم دادی سپاسگزارم خدایا این دانشگاه توحیدی باعث شد یکی یکی ترمزهای ذهنی ام را بشناسم و دیگر یک پام روی گاز نباشه و یک پای دیگرم روی ترمز و با شناسایی هر روز ترمزهایم در رسیدن به هر آنچه که می خوام با سرعت به سمت خواسته هام حرکت کنم خدایا بابت همه چیز بینهایت سپاسگزارم