سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲

ماجرای زندگی‌ ما‌ با سفری ماجراجویانه‌، از بُعد آگاهی به بُعد تجربه‌ی جسمانی آغاز شد تا‌‌ با تجربه‌ی آگاهی‌ِ خالص و نابی که هستیم‌ هم ظرف وجودمان و هم جهان را رشد دهیم.

«ما»‌، زاده‌ی سفر هستیم.
و اما درباره برنامه «سفر به دور آمریکا»‌‌، باید بگویم این سفر فقط جریان زندگی استاد عباس‌منش‌ نیست بلکه جریان زندگی ایل و تباری است که‌ در پی تشخیص اصل از فرع اند.  در پی خودشان بودن و سبک شخصی‌ی خودشان را زیستن‌ اند. آنهم در زمانه‌ای که‌ آدمها آنقدر درگیر حاشیه‌های جلب توجه شده‌اند که‌ فراموش‌ کرده‌اند کی هستند و چرا وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌اند.

بازیگران قصه‌ی «سفر به دور آمریکا»‌، خود واقعی‌شان هستند‌، بدون هیچ ماسک‌، ترس از قضاوت یا نیاز به تأییدِ دیگران. بازیگران این ماجرای واقعی‌، گلهای باغچه‌ی بورلی‌، سرسبزی و زیبایی‌ِ بی انتهای طبیعت و جاده‌ها‌، علائق آدمهایی که در قالب یک ساختما‌ن یا کسب و کار هویدا شده و مهم‌تر از همه‌، نوشته‌های روح‌نواز علی‌‌، رضا‌، سمیّه‌، زهرا‌، طیبه‌، حسین‌‌، شعر رهسپار و… هستند که‌، ابعاد وسیع‌تری از آنچه را متجلی ساخته‌اند که‌، پیشرفته‌ترین دوربین جهان قادر به ضبط و ثبتِ آن است.

بازیگرانی که نه به دلیل نَسَب خونی‌، بلکه به دلیل هم‌فرکانسی‌ و هم‌مداری دور هم جمع‌ شده‌اند و این قصه‌ی حقیقی را ساخته‌اند. این سفر‌، نمود عینیِ آگاهی‌های خالص و نابی است که‌، در دوره‌های مختلف از استاد عباس‌منش می‌شنویم.

در زمانه‌ای که اکثریت‌، بر نکات منفی‌ِ جهان اطراف‌شان تمرکز کرده‌اند‌، این سفر نمود عینیِ «صدّق بالحسنی»‌ است و با زبان تصاویر‌ به ما می‌آموزد‌، به جای همرنگ جماعت شدن‌، همرنگ اصل و اساسی بشویم با نام: احساس خوب = اتفاقات خوب‌

همرنگ اصلی شویم که می‌گوید: تمام اتفاقات زندگی‌ات را فرکانس‌هایی می‌سازد که‌، دست‌پروده‌ی ورودی‌های ذهنت و کانون توجه‌ات است.

یعنی اگر بتوانی فیلتری با نام «تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی‌ها»‌ یا به قول قرآن‌ صدق‌ بالحسنی را  در ذهنت نصب کنی‌، اگر به جای تلاش برای جلب رضایت آدمها‌، باورهای قدرتمندکننده و ثروت‌آفرین بسازی، آنوقت‌ آن باورها تو را بی‌نیاز می‌کند از تقلا برای جلب رضایت آدمها و فرصتی به تو می‌بخشد تا ببینی خودت چی می‌خواهی و چه دوست داری.

این سفر برای من رابطه‌ای به هم‌پیوسته دارد با دوره ۱۲ قدم. اگر بخواهم این ارتباط را با زبان و کلمات انسانی‌ بنویسم‌، اینچنین خواهم نگاشت:

۱۲ قدم‌، حکم همان دفترچه‌ی راهنمایی را دارد که در بدو ورودمان به این جهان جسمانی‌، به ما داده شده تا خودمان‌، اصل‌مان و آگاهی‌هایی را به خاطر بیاوریم که به پشتوانه‌‌ی آنها وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌ایم.

۱۲ قدم‌، یک دفترچه‌ی راهنماست از‌:  توانایی‌هایی که داریم‌، امکانات جهان‌مان و شیوه‌ی ورود به مدار این امکانات و استفاده از آنها. (درست مثل همان دفترچه‌ی راهنمایی که هر وسیله‌ای مثل موبایل‌، جاروبرقی‌‌، یخچال و… به همراهش دارد و به ما نحوه‌ی استفاده از امکان آن وسیله را توضیح می‌دهد)

و برنامه‌ی سفر به دور آمریکا نیز‌، در حکم تصاویر (figures) آن دفترچه راهنماست، تا مفهوم و منظورِ توضیحات آن دفترچه برای مان واضح و آشکار شود و قادر شویم به شیوه‌‌ای صحیح و بدون خطا‌ و با لذت‌، آن امکانات را به خدمت بگیریم.

بعضی‌ها هرگز از این دفترچه خبردار نمی‌شوند‌، بعضی‌ها با اینکه دفترچه را می‌بینند‌، اما آنقدر به شیوه‌های قبلی چسبیده‌اند‌ و آنقدر از انجام کارها به شیوه‌ی جدید می‌ترسند که‌، هرگز آن دفترچه را نمی‌خوانند‌. در نتیجه بهره‌ای بسیار سطحی از آنهمه امکاناتی می‌برند که آن وسیله می‌توانست در اختیارشان قرار دهد. اما بعضی‌ها خوره‌ی جستجو‌، امتحان شیوه‌های جدید و یافتن امکانات بیشتری هستند- که ممکن است آن وسیله داشته باشد- در نتیجه زیر و بَمِ آن دفترچه را مو به مو و خط به خط می‌خوانند و تمام امکانات آن وسیله را به خدمت خود درمی‌آورند. جهان پاداش‌ها و امکاناتش را برای این گروه ارزانی می‌دارد.

به شخصه تلاش می‌کنم‌ با دوربین سفر به دور آمریکا‌، تمرینات ستاره‌ی قطبی‌ام را انجام دهم‌، به وسیله‌ی درک آگاهی‌ها «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»‌، ‌ آگاهانه تلاش می‌کنم به وسیله‌ی «صدق بالحسنی»‌، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا‌، طبق وعده‌ی «فسنیسره للیسری» خداوند‌، آسان بشوم برای آسانی‌هاتا ثروت‌، برکت‌، سلامتی‌ و عشق، مشتاق  همراهی با من بشود.

بنابراین به همه دوستانم که هنوز نمی‌دانند از کجا و چگونه وارد مسیری شوند که‌، امکانات جهان را به خدمت‌شان در می‌آورد‌، به نظر من‌، قدم اول دوره ۱۲ قدم‌، بهترین شروع است.


یک تمرین برای جهت‌دهیِ آگاهانه به کانون توجه

هدف این قسمت از برنامه سفر به دور آمریکا‌، تمرینی عملی است برای‌، تمرکز بر نکات مثبت و «صدق بالحسنی شدن».

سوال:

با دقت، برنامه‌ی سفر به دور آمریکا را از اولین قسمت تا قسمت ۳۱ ام‌، مجدداً ببینید. سپس در بخش نظرات این صفحه‌، بنویسید:

کدام قسمت از «برنامه سفر به دور آمریکا»‌، برای شما جذاب‌تر بود و با ریزبینی‌، دلایلی را توضیح دهید که‌، موجب شده آن قسمت برای شما زیباترین قسمت باشد.

درباره نوشتن چرایی‌ها سخاوت به خرج دهید‌‌ و به این شیوه‌، چشم‌، گوش‌، زبان‌، قلم و در یک کلام‌، ظرف وجودتان را پذیرای زیبایی‌ها و برکت‌های بیشتر نمایید.

ضمناً می‌توانید علاوه بر این صفحه‌، نظر خود را در بخش نظرات آن قسمت از سفرنامه که انتخاب‌تان بوده نیز‌، به عنوان ردپای‌تان‌، درج کنید. اما در نظر داشته باشید که فقط نظرات این صفحه در مسابقه‌، شرکت داده می‌شوند.


منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    55MB
    61 دقیقه
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    896MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضيه ابدالى» در این صفحه: 2
  1. -
    مرضيه ابدالى گفته:
    مدت عضویت: 2586 روز

    عید

    قربان

    بر همه ى عزیزان

    مبارک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ??? ? ? ?

    اوّلین سال تولّدم

    خرید محصولات

    استاد عزیزم

    مبارک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ????? ???? ? ?

    نوشتم سفرنامه ى ٣١ روز را در مسیر ?

    به سالى که تولّد نمودم با سفیر ?‍

    سفیر م همه عشق و عشق و ایمان و یقین ?

    همه آشنایى با توحید ناب و غرق ِربّ العالمین ?

    دگر مریم ِ پرى رو و شایسته و مایک ناز ?

    که هر یک از این هم قطاران بُوَنند رمز و راز ?

    خدایا شکرررررت ? که مرا هدایت نمودى به این وادى??

    خدایا بحق ّدوست و خلیل ت حضرت ابراهیم و بردن فرزند خود اسماعیل به قربانگاه و بشارت هدیه الهى که با اون ایمان و یقین دریافت نمودند همگى ما خانواده ى صمیمى عباس منشى رو به جایگاه الهى ت با قربانى کردن انرژى هاى منفى و منیّت ها به باوراسماعیل برسان و بهترین پاداش رو همچنان که به ابراهیم خلیل الله دادى به ما عطا فرما ?

    دوستون دارم خیلییییییییییییییییییسسى ?

    خدارو شکر که دارمتون ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مرضيه ابدالى گفته:
    مدت عضویت: 2586 روز

    وَیییییییییییییییییییییییییسیسسسسى ??

    استاد چه هدفى داشتید از این ایده ؟؟؟؟ هر چه بود!!!! زیبا و اثر بخشه ?

    باید پارو نزد ….

    باید دل رو به دریا داد….

    خودش میره هر جا دلش خواست ….

    بدونْ ساحل همونجاست ….

    سلااااام که نام خداوند ست و سپاس الهى بر خودش که یگانه و اَحد و صمد ست

    سلاااااام بر استاد ایده پرداز و مریم بانوى زیبا اندیش و مایک نازنین و همفرکانسى هاى عزیز که در یک مدار قرار گرفته ایم ، ان شاءالله خدایا شکرررررت ?

    خدایا عاشقم عاشقترم کن خدایا شکرررررت ?

    و عاشق تمام جهان هستى : به جهان خرّم ازآنم که جهان خرّم از اوست

    عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست خدایا شکرررررت ?

    از موقعى که این شعار رو سرلوحه ى زندگى خود قرارداده ام به آرامش عجیبى رسیده ام ان شاءالله با ادامه دادنش و رها شدن و نچسبیدنها و مقاومت ها رو هر روز کمرنگ کمرنگ کردن به خودِ خودش وصل شم همون توحید ناب و خالص خدایا شکرررررت ? همیشه اشکهاى شوق شما استاد عزیز رو بر پهناى صورت تون در بندر عباس با چنگ زدن به ریسمان الهى در نظرم مجسّم ست و من هم بارها و بارها این شراب الهى رو مى نوشم و اشک شوق مى ریزم و غرق مى شوم خدایاشکرررررت ?

    و سعى مکنم در صلح با خداى خود و خودم و اطرافیانم باشم خدایا شکرررررت ?

    بقیه با خود اوس کریمه ? و میاد ، چون مى فرماید :

    هر کس تقواى الهى پیشه کند ، خدا او را کفایت مى کند و خداوند راه نجاتى براى او قرار مى دهد و او را از جایى که گمان ندارد ، روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکّل کند ، خدا او را کفایت مى کند و خدا فرمان خود را به انجام مى رساند ، همانا خدا براى هر چیزى اندازه اى داده ست . سوره طلاق آیات ٢ و ٣

    و امّا سفرنامه ى ٣١ شماره اى

    ( آیا سِیر نکردید در زمین که بنگرید که چگونه بود انجام کار آنان که بودند بیش از ایشان و بودند سخت تر از ایشان و توانایى و نیابد خدا که عاجز کند او را هـیچ چیز در آسمانها و نه در زمین ، بدرستیکه او باشد داناى توانا .. سوره فاطر آیه ۴۴

    از اوّل تا آخر دوباره این سفرنامه ى تصویرى و صوت زیباى مریم جان مهربون رو دیدم و شنیدم و ٣٠ صفحه ى بزرگ نُت بردارى کردم و٢ روز وقت گذاشتم وکلّى لذّت بردم چون درمانگرهاى من توصیه مى کنند که فقط روى روحیّه ام کار کنم و شبانه روز سپاسگزارى خداوند رو بجا آورم و من براى دل خودم این سفرنامه رو با عشق و انگیزه و شادى فراوان و اجراى صحنه هاى نشاط آور خود را در اون فضا و حال و هوا احساس کردم و همراه شدم خدایا شکرررررت ?

    کدامین مسیر زیبا رو انتخاب کنم هر کدام زیباتر از قبل و همه دریا بیکرانى از لطف الهى ? بقول مریم بانوى نازنین باید رها شد و به هیچکدام نچسبید چون هر چه رو به جلو مى روى زیبایى هاى بیشترى در انتظارت هستند خدایا شکرررررت ?

    و امّاااااااااا

    ١- حرکت از تمپا ایالت فلوریدا در نقشه ى امریکا و کُره ى کوچک مون زمین ???

    ما هم یک ماه و اندى ست که چمدانها رو بستیم و همسفر شماییم ?

    سفر همه ى ما رو رهاى رها کرده از همه چیز و همه کس خدایا شکرررررت ?

    ٢- سفر به سمت جوزجا هستیم و جایى براى پارک rv محلّ بسیار بزرگ

    پارک تفریحگاه روزولت رئیس جمهور اسبق امریکا ، چه زیباست!!!! همه جا از آسمان آبى و ابرهاى خاکسترى و درختان سر به فلک کشیده و پرندگان زیبا و همه جا سرسبز و عالى و سنجاب و تهیه غذا و سِرو آن خدایا شکرررررت ?

    ٣- اینجا بعضى ها rv دارند و عدّه اى چادر زدند و مردمى مهربان که دیدنشون ذوق و شوق زیادى رو بهمراه داره و دو چرخه سوارى و تهیّه غذا و سِرو آن دیدن نژاد هاى متفاوت که هر کدام زیبایى خاص خودش رو داره و خوردن هندونه با همسایه پشتى و خداوند خودش مارو هدایت مى کند و این جهان فرکانس هاى مارو به تجربیات تبدیل مى کند . خدایا شکرررررت ?

    ۴- به شهر آتلانتا عازمیم با جاده اى بسیار زیبا و دیدنى rv پارک میشه و براى خرید به فروشگاه میریم همه چیز بسته بندى و عالى و در اونجا استیک گوشت با تخم مرغ مخلوط شده و مخلّفات دیگه سِرو میشه و بعد به طرف چرخ فلک و سوار شدن بر آن که تمام شهر با برجهاى سر به فلک کشیده زیر پا قرار دارند خدایا شکرررررت ?

    ۵ – استاد از آمازون تصفیه آب سفارش دادند و از آب رودخونه پر مى کنند و فیلتر آنرا تصفیه و نوش جان مى نمایند این هم نتیجه ى فراوانى و تکنولوژى و شیشه شوى ماشین که بسیار عالى و کاربردى ست ، همسایه جدید قایق دارند در ضمن اینجا مکان هایى آماده شده براى دفع فاضلاب rv فکر همه جا رو کردن ، آفرین بر این همه پیشرفت و نو آورى خدایا شکرررررت ?

    ۶- جاى بسیار زیبا چند هکتارى دیگر که همیشه رؤیاى استاد بوده و حالا محقّق شده جایى ست شخصى همه براى بازدید مى آیند لاین دوچرخه سوارى ، هتل ، دریاچه ى زیبا با ساحل عالى ، سینما ، پیاده رو ، قدم به قدم این کشور زیبایى و تمیزى و اختراع و اکتشاف و پیشرفت ست ، جایى که استاد و مایک عزیز کشف کردند و نقاشى کشیدن مایک دو سر جغد و استاد قورقابه ، مجسمه ، گلکارى ، سالن هاى زیبا با موزه ى حیوانات خشک شده ، استاد دررانندگى با rv آواز میخوانند و همخوانى مى کنند زیر آسمان نارنجى و قرمز و زیبا و جاده ى بسیار سرسبز و عالى ، همین روزا اى خوشگله میام به خواسِگاریت ? خدایا شکرررررت ?

    ٧- جاى کوچک دیگرى پیدا شده با جاده ى باریک و درختان زیباى دوطرف و فروشگاهى که همه تصویر پروانه روى اجناس ش داره و محلّى که از داخل کرم ها پروانه هاى زنده و زیبا با رنگهاى گونه گون بیرون میایند و برروى گلها و درختان مى نشینند و بسیار لذّتبخش مثل امسال ایران که همه جا پر از پروانه شده بود و هرگاه ما تکامل خودرا طى کردیم مانند پروانه ها از پیله و کِرم خود بیرون میاییم و آزاد ورها پرواز میکنیم خدایا شکرررررت ?

    ٨ – محلّ دیگرى که بازدید از کارخونه ى کوکاکولا بود و همه تو صف ، نعمت و فراوانى و ثروت مشاهده میشد و به همه ى زبانها به بازدید کننده ها سلام میکردند همه وسایل با شیشه کوکا و عکس کوکا تزیین شده بود استاد یک سطل زیبا با مشورت مریم عزیز براى لباسهاى کثیف خریدند و جشن و رقص و پایکوبى بود و شادى ، شادى شادى میاره ? همه با یک لیوان نوشابه رو تست مى کردند و به هر کسى یک قوطى نوشابه میدادند خدایا شکرررررت ?

    ٩- روستایى بود بسیار زیبا با جاده اى باریک و سرسبز و رودخونه اى که آبى بسیار سرد و هوایى عالى و فرحبخش ، بسیار دنج بقول استاد اور جینال و اصل امریکایى که منظره ى منطقه ى یاسوج محلّه ى قبلى پدرشون رو تداعى کرد با صداى شرُشرُ آب و سنگهاى زیباى داخل رودخونه ، غذا آماده شد مرغ سرخ شده و سِرو شد از پل زیبایى که روى آب بنا شده بود استاد رد شدند با تمام مناظر زیباى اطرافش خدایا شکرررررت ?

    ١٠- ایالت دیگرى ست استاد مشغول آماده کردن برق rv و مایک عزیز مشغول روشن کردن هیزم هاى خیس که بارون باریده و باید راهى براى روشن کردنش پیدا کند وبالاخره هر دو استاد و پسرشون موفّق میشن و بنا به گفته مریم جان دو مسأله رو آموختیم ١- اینکه داستان زندگى همین ست . ٢- در زندگى هیچ مسأله اى نیست مگر اینکه ظرف وجودمون بزرگ میشه و اعتماد به نفس مون بزرگتر و ما رشد میکنیم . صبحانه ى حرفه اى تخم مرغ و بعد آهنگ درخواستى استاد در rv و همخوانى خدایا شکرررررت ?

    ١١- محلّ دیگرى که بزرگترین رستوران رو در ایالت جورجیا داشت جایى که مردم در فضاى باز و پارک ها براى به رقص و پایکوبى و شادى و موسیقى براى استقلال امریکا به استقبال رفته بودند همه براى خودشون خوراکى هاى ساده آورده بودند ولى شادیییییییى فراوان ?خانمى به مریم جان گفت چرا فیلم میگیرى ایشون توضیح داد هر جا شادى مى بینم ثبت میکنم و در آنها انگیزه براى شادى بیشتر ایجاد شد و بعد استاد بطرف یک رستوران ایرانى و سِرو جوجه کباب با پلو و مخلّفات خدایا شکرررررت ?

    ١٢-و استاد از عزیز دل بخاطر خوراکى که تخم مرغ نیمرو و مخلّفاتش است سپاسگزارى مى کنند که روى نان تُست با فنجان قهوه ، بعد لباسها رو در rv مى شویند و بعد وسایل نظامى که استاد و مایک عزیز در کنار جاده یک نیزه استاد براى چال کندن زمین و پشه کشتن و یک چاقوى ضامن دار مایک و فیلم اون وسایل هم نشون داده شد خدایا شکرررررت ?

    ١٣- در اینجا دوچرخه ها باد میشوند با دستگاهى که به ژنرال موتور وصل ست و اینجا اینترنت نیست ولى با پیگیرى استاد از دیوار خونه اى اینترنت مى گیرند و فعالیْت شروع میشود و بعد رودخونه اى ست دراونجا که اسبها قطارى مى روند اسبها رو اجاره میدن

    چه اسبهاى زیباییییییییى !!!! و استاد صندلى ضد آب مشکى که رنگ عشقه و عزیز دل قرمز که سنگى شبیه قبل کنارش در رودخونه ست مى نشینند و از امواج آب و هواى عالى لذّت مى برند و مایک هم با دیگران با تیوپ هاى بزرگ داخل روخونه با جریان آب آزاد و رها رو به جلو خدایا شکرررررت ?

    ١۴- اینجا پربازدید ترین نشنال پارک امریکاست که اصلاً استیت پارک براى rv پیدا نمیشه ولى با هدایت الهى و راهنمایى مریم عزیز تو سایت رفتن و به لطف الهی معجزه آسا یک جا خالى شد و از چهارم تا ششم رزو کردند در حالى که همه از یکسال یا دو سال پیش براى این مراسم رزو میکنند این نشنال پارک توسط خیّرین ساخته شده و راکفلر که چند میلیارد دلار کمک کرده به دولت و دانش آموزان چند میلیون دلار براى ساختن این نشنال پارک و مالیاتى که مردم پرداخت مى کنند و بچه هاى تا ١٨ سال که مالیات نمى تونند پرداخت کنند به آنها آموزش از نگهدارى طبیعت و برنامه هاى دیگر که اگر نمیدونم مدال یا چیز دیگرى بگیرند حتّى ورود به دانشگاهاى معتبر رو پیدا مى کنند خدایا شکرررررت ?

    ١۵- جمعى از همسایه ها دراین نشنال پارک پارتى گرفتن استاد و خانواده شون رو دعوت کردن خیلى مهمانى ساده برخلاف ما ایرانیها و فقط بیشتر گپ مى زنند و شادى مى کنند و بیشتر با هم آشنا مى شوند . خدایا شکرررررت ?

    ١۶- دوباره حرکت به مسیر جدید استراحت کوتاه ، غذا خوردن و از طبیعت لذّت بردن غذا ته قابلمه مرغ که پخته شده و برنج آبکش شده روش ریخته شده با گوجه فرنگى حلقه شده دم کشیده و در طبیعت روى میز و صندلى ها نشسته و سِرو میشود بارو ن شدید مى بارد rv و ماشین ها شسته شدن و بعد بارون قطع میشه هواى بسیار تمیز و لطیف با دوطرف جنگل پوشیده از خزه و درختان بسیار زیبا و دیدن آهو خدایا شکرررررت ?

    ١٧- وارد ایالت پنسیلوانیا شدند حدود یکروز تو راه بودند به فروشگاهى مى روند و تمام آذوقه لازم تهیّه میشه در فروشگاهى که همه چیز داره و مایک یک خانم آرایشگر موها شو کوتاه میکنه بسیار زیبا میشه و موها ى استاد رو هم عزیز دل با وسایل آرایشگرى کوتاه و بسیار زیبا و مرتّب که حدود ۴ سال ست و اوّلین بار در پاریس این کار توسّط عزیز دل انجام میشه آفرین به این همه ذوق و استعداد مریم مهربونم خدایا شکرررررت ?

    ١٨- اینجادر پنسیلوانیا فروشگاه ها رو که مى بینى همه پولسازند و سر در فروشگاه نوشته شده براى استخدامى و ما در اینجا پتوى تخت که در لباسشوى rv جا نمیشه دادند بیرون با دستگاه شسته شد و پول اون با دستگاه پرداخت شد و بسیار تمیز و عالى شد و مریم جان ایده ى جدیدى براى پتو و رو تختى داره از آمازون خرید شده همه رو به محلّ پذیرش کالا سپردن و بعد به داخل rv خدایا شکرررررت ?

    ١٩- واى خداى من به محل معمارى رایت رسیدند جایى که عشق مریم بانوست قبلاً با تصویر و کتابهایش کلّى حال کرده و حالا با دیدن طبیعى با چشم میگه این معمارى هارمونى داره که رایت هماهنگى جسم و روح رو ایجاد کرده آخه مریم جان معمارى خونده و رایت خانه آبشار و خانه ى کافمند تاجر امریکایى ساخت با میلیارد ها دلار که کمتر از ٣٠ سال قبل به منابع طبیعى واگذار شد و حدود ۶ میلیون براى بازدید در سال به این مکان میایند این ها نمونه هر که ثروتمندتر ست نزد خدا محبوبترست مثل باغ ملک آباد و باغ وکیل آباد و جاهاى دیگر که موزه شدند حاج آقاى مَلِک در مشهد وقف و واگذارى براى استفاده ى عموم کردند خدایا شکرررررت ?

    ٢٠- در اینجا سنجاب و زیبایى به چشم میخوره و بین استاد و پسرشون برسر نام منطقه که کوکومبر یا کى کومبر ست اختلاف نظرست و بالاخره استاد برند ه میشن با صد دلار که از مایک میگیرند و دو درس ماندگار به فرزند خود میدهند . ١- خیلى با اطمینان وقتى تجربه چندانى نداریم صحبت نکنیم . ٢- هرگز پولمون رو شرط بندى نکنیم خدایا شکرررررت ?

    ٢١- هدایت بسوى شیرینى فروشى و آشنایى با خانم کتى و دعوت به خونه زیبا و تمیز که با مادر ٩۵ ساله که تصمیم داشتن rv بخرند و با مادرشون به دور امریکا سفر کنند بسیار مهربون و دوست داشتنى بودند و خیلى مهربانانه صحبت در مورد rv و نوجوانى و جوانى و زندگى شون که همه خاطره انگیز بود صحبت شد .خدایا شکرررررت ?

    ٢٢- بعد با ماشین مدل بالاى دیگرى میایند دنبال استاد و عزیزدل و به شیرینى فروشى آنها رو مى برد و استاد شیرینى مى خرند و خودشون پولش رو حساب میکنند اون جاها تعارف ما ایرانى ها نیست چه جالب !!استاد میگن این زندگى هر روز ماست که عزیز دلم مقدارى از آن رو فیلمبردارى میکند و در سایت میگذاره و ما هر روز به جاهاى بهتر و زیباتر هدایت میشیم خدایا شکرررررت ?

    ٢٣- همه جا سرسبز و زیبا استاد و خونواده شون بطرف نیویورک در حرکتند ماشین هاى زیادى در جاده در رفت و آمدن و پل زیبایى که روى آب ساخته شده و ماشین ها عبورمیکنند و باز مو سیقى دلخواه استاد و همخوانى و صبحانه دوباره تخم مرغ و همه چیز پِرفکت بقول مایک عزیز براى پارک و تنظیم rv با همکارى خاله و تهیّه جلسه ۵ قدم ۴ ، خدایا شکرررررت ?

    ٢۴ – هوا داره عالى میشه همسایه هاى جدید میایند و rv رو مایک داره میشوید استاد عباس منش هر چیزى رو یکبار با حوصله و دقیق توضیح مى دهند و بار دوّمى وجود نداره و انصافاً مایک خیلى خوب کارش رو انجام داد و با دستگاه هیولا مانند ارّه اى ایده ى برش چوب مستطیل شکل که باید ارّ ه رو تیز کرد و زحمت اضافى بخود نداد برش چوب براى لاى در rv انجام شد تا در همش بسته نشه و راحت باشند و کم کم حرکت بسوى آبشارنیاگارا خدایا شکرررررت ?

    ٢۵- رفتن استاد با مایک به آبشار نیاگارا که بسیار زیبا با دنیایى از آب که سرازیر بطرف پایین ، مرغان دریایى و نقاشى که در بهترین حالت این آبشار رو به تصویر مى کشد و مایک براى اطاقش یک نقاشى مى خرد و گیتار هم همراهشونه و بعد عزیز دل رو که مشغول تهیّه فایل ست سورپرایز میکنند به آبشار نیاگارا میبرند ، وهههههههههههههههه چقدر زیباست با اون صوت زیبا و دلنشین عزیز دل تا حالا جایى باین زیبایى ندیدم اون نقاش نقّاشى میکند بقیه هم مى ایستند تا ببینند و بهم ، هاى و خنده و شادى از هم دور میشوند همه جا زیبا ، کشتى با مسافرانش درون آن آزاد و رها به جلو خدایا شکرررررت ?

    ٢۶- باز هم در آبشار نیاگارا همچنان پر صلابت و پرخروش مرز بین امریکا و کانادا ، رنگ آبى مال امریکا و رنگ قرمز براى کانادا ولى بقو ل مریم مهربوبم آبشارمرز نمى شناسد آزاد و رها مى خروشد و با جریانى تند و شُر شُر کنان با آهنگى دلنواز و فرحبخش رو به جلو ، همه از پیر و جوان از پلّه ها بالا میرند و داخل صف لباسهاى نایلونى میگیرند تا خیس نشوند در محل اسکان آبشار زیر آب و مایک رو به آبشار بقول استاد این مرد شجاع ایستاده و رنگین کمانى ? که درون آبشار بوجود آمده بود الله اکبر ? اشک شوق میریزم و اون سنجاب که از روى نرده اومد و استاد پاپ کرناى مایک رو براش ریختن و مرغاى دریایى یکى یکى جیغ زنان بسوى استاد و بقول عزیز دل سلیمان نبى شده بودند استاد و پرسیدن از جاناتان که چه زیبا دوست عزیز ى در کامنت این مرد شجاع و توانمند رو معرفى کرده بودند خدایا شکرررررت ?

    ٢٧- بارون شدیدى مى باره بطورى که رانندگى سخت شده و اگه فکر میکنید ما بیخیال کشتى شدیم گمانى بیش نیست و ما دوباره بطرف آبشارا نیاگارا و از فروشگاه اون پارکینگ خرید کردیم و لیوان آبشار حک شده بر رویش خریدند شکلات و بیسکویت و بارون ایستاد انگار نه انگار و استاد با همخوانى با آهنگ درخواستى عاشقتم من ، عاشق بیقرارم ? اون فروشگاه خانمى با پوشش بود که مریم نازنینم خیلى خوشش اومد و گفتن در خانواده ما پوشش سنتى اجبارى نبود و چقدر لذتبخشه اینجا که هرکس هر پوششى دوست داره انجام میده خود خودشون هستن ماسک و نقاب به چهره ندارند و دوباره براى گرفتن لباسهاى آبى نایلونى بغیر از مایک و آماده شدن براى سوار در کشتى پرنده هاى دریایى در حال پرواز ، آسمان زیبا ، موسیقى دلنواز و زیبایى آبشار خدایا شکرررررت ?

    ٢٨- دنباله آبشار نیاگارا بقول مریم عزیز چه آزاد و رها و بیخیال که رنگ أبى براى امریکا و قرمز براى کانادا نمى شناسد و هیچ مرز و محدودیتى رو قائل نیست و رو به جلو آزادى و آزادگى یاد سفارت امریکا افتادم و در اونجا تولّدم رو در ایران انتخاب کردم و حالا زندگى در امریکا ? همه جا زیبا از آبشار و درختان و سبزه ها و آسمان زیبا و رفت و آمد انسانها و پرندگان و سنجاب ها خدایا شکرررررت ?

    ٢٩ – سفر بدور امریکا و آشنا شدن با خانمى مهربون ازاینجا شروع شد که استاد با مشورت عزیز دل پیاده رفتن رو انتخاب کردند و گیوه ها رو ورکشیدن و براه افتادن براى رفتن به فروشگاه سرراه به خانم مهربونى بنام بورلى آشنا شدند که مسن بودند و گل و گیاههاى زیادى پرورش داده بودند در ضمن من هم عاشق گل و گیاهم و پرورش میدم و به پشت ساختمان استاد و عزیز دل رو برد تا گیاهان و گلهاى زیباترى رو که با نیایش خداوندى و ایمان خود هماهنگ کرده بودن نشان دهد بسیار زیبا بود گلهاى نرگس مخصوص بهار و گلهاى بنفش و صورتى مخصوص این فصل که هرروز با دیدن از پنجره آشپزخونه وسپاسگزارى خداوند چه عشق و حالى مى کردن و جالب که ای ن خونه ها نه حصارى داشت نه دیوارى همه جا چمن بود و درخت و گل و گیاه و خونه هاى مدل شمال ایران و ما هدایت شدیم به فروشگاهى که خانم بورلى معرفى کرد خدایا شکرررررت ?

    ٣٠- به فروشگاه خانم بورلى که معرفى کرده بود رفتیم ، شیرینى خریدیم و وقتى عزیز دل رفتن دستها رو بشوید روى در مامان صاحب فروشگاه نوشته بود هر چه اینجا مى بینید با عشق چیده شده دست به چیزى نزنید فقط از اون لذّت ببریدواقعاً چیدمان زیبایى داشت از تابلو و صندلى و کاسه مسى دستشویى و وسایل قدیمى و البته در فروشگاه هم وسایل قدیمى از کفگیر و ملاقه و ماهى تابه هاى قدیمى و عکس که ،بقول مریم بانو انگار اومدیم خونه مادر بزرگ ?

    صبحانه و شیر و قهوه در یک روستاى دنج و هواى تمیز و ساکت و نزدیک آبشار نیاگارا واقعاً لذّتبخش بود و گیلاس ها داخل ظرف هاى چوبى بسیار خوشمزه و عالى از ٨ صبح حالا ١٠ صبح شده واستاد مسیرها رو در موبایل توضیح میدادن و خانمى با ماشین تا rv اونا رو رسوند و کیک خوشمزه و عالى براى مایک خریده شده بود خدایا شکرررررت ?

    ٣١- تصمیم بعدى رفتن به اوهایو ست ساعت ٢/١٠ نیمه شب ست دو همسفر دو همقدم دو همدل و همفرکانس مشغول گفتگوى شبانه در دل تاریکى و سکوت شبانه و دوپنجره باز که نسیم خنک رو رد و بدل میکنه و سپاسگزار خداوند منّان که چگونه به مسیر هاى درست هدایت میکنه و قانون چقدر دقیق کار میکنه خدایا شکرت خدایا جهانى رو خلق کردى پر از قانونمندى احساس خوب = اتّفاقات خوب

    مریم مهربونم دل به دریا میزنه و داخل طبیعت میشه تا سکوت شب و صداى خیرجیرک ها و با نور چراغ قوه در ختان زیبا در دل طبیعت رو به نمایش بگذارد هرچند از تاریکى مى ترسد ولى با وجود استاد در rv ترسى بر دل ندارد و استاد سر از پنجره بیرون مى آورند و عزیز دل رو تحسین مخصوصاً تعریف همیشگى از مهربونى با استاد و مایک و دیگران و تمیزى و زیبایى و استعداد فراگیر در تما م زمینه ها و خدارو سپاسگزارى مى کنند و میگن : من عاشقتم نفس خدایا شکرررررت ?

    خدایا سپاس که ردّ پاى کتاب قطورم تمام شد عجب ردّ پایى ? یه هیولاست از این همه مسیر طولانى که آمدم و جز زیبایى هیچى ندیدم خدایا شکرررررت ?

    امّا کدامین رو زیباتر و درس آموز تر بدانم هر کدام زیباو زیباتر همه مسیر رو دوست داشتم و تحسین میکنم ولى شماره ٢۶ آبشار نیاگارارو انتخاب مى کنم چون زندگى جارى ست تا ابدیّت پس آزاد و رهایم در میان امواج پر شکوه آبها ???

    آفرین و احسنت بخودممممممممم ?

    دوستدار شما مرضیه ابدالى

    مى سپارمتون بخودش الله یکتا ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: