سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۸

چقدر عالی و فوق العاده

یک رستوران خوب که در فیلم هم مشخصه چقدر با حوصله براتون انجام داد و حتی سفارشات مرتب اورد و وقتی کار شما تمام شد رفت نه عجله ای داشت نه حواس پرت بود و این کار کردن تمرکزی این خانم منو بفکر انداخت که وقتی یکنفر را مشاوره میدم ذهنم فقط همونجا باشه و حتی اگه سوالات زیادی بپرسه و طول بده صبور باشم و جواب بدم و تهش یک جایزه خوب هست مثل این بیست دلاری که شما بهش دادین و صددرصد وقتی اینکار کردم خرید هم انجام شده گاهی بین تعداد پیامهای زیاد خسته هستم و حوصله ام نمیشه الان به خوذم گفتم پس پیامی باز کن زمانی جواب بده که صد خودتو بزاری چه بخره چه نه مثل این خانم که نمیذونه چقدر انعام میدن اما تمام کارهای لازم انجام داد و تک تک پرسید و توضیح داد

چقدر عالی

ما هیچوفت انعام نمیدیم در ایران و شاید اگه انعام دادن باب بشه همه فروشنده ها خوش اخلاق باشن و خودش نقطه تشویقی براشون هست و هر چی خدمات و خوش رویی بیشتر پول و جایزه ات بیشتر

منم برای خودم چنین سیستمی پیاده میکنم که انعام دادن باعث تشویقم به بهتر شدن بشه و از این به بعد زمان میگیرم ببینم چقدر حوصله دارم چند تا سوال جواب میدم وقتی نخرید چقدر خوش رو هستم اگه کارم خوب بود جایزه دارم کارم بد بود پس باید تمرین کنم الگوی خوبی بود برام

و غذاهای لذیذ و عالی

من قبلا یادمه ارایشگاه که کار میکردم چند سال پیش یکنفر پنجاه تومن بهم عیدی داد چون خوش اخلاق بودم و من چقدر خوشحال شدم اونموقع کل کار شخص بیست تومن میشد برای من یک جایزه بزرگ بوذ و اصولا بخاطر اخلاق خوبم این داستان بود الانم بهم میگن چقدر خوش اخلاقی اما گاهی بین شلوغی زندگی منم بهم میریزم و بی حوصله میشم پس تصمیمم مجدد مرور میکنم که قراره همیشه خوب باشم

خب بریم سراغ خریدها یعنی استاد هر بار شما خرید میکنیذ من لیستم طولانی تر میشه میگم وای منم اینو میخوام و دقیقا دیروز داشتم فکر میکردم کاش روتختی میشد شست و نخوام بدم بیرون و یک فکری براش بکنم الان که کفتید یک رو تختی بخریم منم نوشتم دقیقا راه حلش همینه رو تختی باید بکیرم که بشه داخل لباسشویی شستش

و اومد داخل لیستم ایا همه لیست مبخرم نه من تمام ایده ها را مینویسم خریدها را مینویسم و هدایت میشم یا با خرید خوب یا هدیه یا… پس اصلا نگران این نیستم لیستم تا کجا برسه منم مبتونم تمام لیستمو داشته باشم

خدایا شکرت

و خریدهای استاد که تمومی نداره یکی از علتهای اصلی و انگیزه اصلی منم برای پولدار شدن دقیقا خرید کردنه و منم مثل استاد الان کلی خرید میکنم اونموقع کع فکر کنم کلا خونمون بشه فروشگاه، خدایا شکزت هم الان میتونم خریدهای دلخواهم بکنم هم اینده میتونم بیشتر از اینها بخرم و الگوی من، استاد سلطان خریدهای اینترنتی هست که منم دقیقا همین میشم و چقدر لذت بخشه تازه برات بیارن دم اروی هر جا که باشی

چقدر عالی و فوق العاده

حالا یک باگ ذهنیمم پیدا کردم اینکه وسایل غیر برقی اینترنتی میخرم اما برقی و گرونتر ها را حضوری میخرم چون هنوز من ترس دارم و اعتماد ندارم من دیدم افراد گوشی موبایل هم از دیجی کالا میخرن اما من مقاومت دارم که این سد را هم باید بشکنم

همه چیز براحتی و اسانی

در بهتربن کیفیت برای من میاد چه اینترنتی چه حضوری

روی این باور باید کار کنم

عالی عالی عالی اینکه مریم جان بین این همه خرید فقط لذت میبره و یکبار هم نشده پس برای من چی

یعنی با دیدن لذت شما شاد هست و هر وقت نیاز دید خرید میکنه و تاحالا من ندیدم بیاد بگه پس چرا برای من نخریدی حتی شلوارها که میتونست سه تا باشه اما مریم جان نیازی بهش نداشته و درخواست نداده، اینکه انقدر با خودش راحته و رقابت و هیچی با هیچ کسی نداره عالیه اینکه میدونه چی نیاز داره و وقتی نیاز نداره پس نمیخواد و از داشتن بقیه شاد میشه

این موضوع هم مهمه مثلا من میبینم یک لباسی یکنفر خریده نیاز هم ندارم اما منم میخرم

یک غذایی یکتفر سفارش داده من گرسنه نیستم و میخورم

الان میبینم چقدر برای اینکه بقیه کاری انجام دادن منم انجام دادم که اصلا نیاز نیست