سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۴

سلام عرض کردم خدمت استاد بزرگوار وخانم شایسته ی مهربان

استاد من امروز داشتم فکر میکردم که چقدر عالی میشه خودم ی کاری بغیر از حرفه ای که داشتم و(البته بگم حرفه خودمو خیلی دوست دارم )

را انجام بدهم و کلی درین روزهای زیبا که همه ی مردم در خانه هایشان کنار عزیزانش هستند ازش لذت ببرن و وقتشون رو عالی سپری کنن

بعد اومدم تو سایت روی نشانه ی امروز من زدم واین قسمت از سفر به دور امریکا اومد

چقدر زیبا جوابمو گرفتم

واقعا کاش ماهم بتوانیم خودمان کاری برای پیشرفت در هر زمینه ای که بشه به همه حس و حال خوب بده انجام بدیم

واقعا منم احساس شما عزیزان را دارم که خداوند هدایتگر امادس تا به خواسته های ما پاسخ بده و با روی باز مارو هدایت کنه تا در شرایط مناسبی قرار بگیریم

خداوندا سپاسگزارم

فکری به ذهنم خطور کرد که میتوانم کودکان که در منزل هستن را کلی سرگرم کنم با نمایش عروسکی و داستانهای زیبای کودکی

من در زمانهای کودکی و نو جوانیم کلی در نمایشنامه های مدرسه بازی میکردم وکلی با بچه های خودم نمایشنامه بازی میکردم و اونارو سرگرم میکردم طوریکه بحدی بچه هام اعتماد بنفسشون بالا رفت که در زمان مدرسه رفتنشون و حتی دوران دانشگاهشون کلی بدون استرس میتوانستن سخنرانی های مربوط به درساشونو انجام بدن

پس الانم دیدم چه فرصت عالییی ، خوب منم با این سرگرمی کلی بچه هارو سرگرم کنم

به درامد فکر نکردم به اینکه حس خوبش ارومم میکنه و روزهامو زیباتر میگذرونم بیشتر فکر میکنم

این سفر برای من جوابی بسیار عالی بود که این شهرو کشور من مانند این پارک میتواند جایی باشد تا ایده ای از خودم رو عملی کنم و دراین اوضاع زیبا که همه دور هم در کنار خانوادهامون هستیم کلی وقت سپری کنیم بدون فکر کردن به مشکلات و درگیریهای خارج از منزل

خداوندا سپاسگزارم که من رو هدایت کردی به این قسمت از سفرنامه

دوستتون دارم