سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۱

مفهوم «رها بودن و نچسبیدن» که‌، استاد عباس‌منش بارها در آموزش‌هایش بر آن تأکید داشته‌، برای من مثل بازی سنگ‌ نوردی (rock climbing) است.  در این بازی گیره‌هایی روی سطح سنگی صاف و بزرگ وجود دارد که‌، فرد با قلاب کردن دستها و پاهای خود در این گیره‌ها‌، از سنگ بالا می‌رود تا به بالاترین نقطه از سنگ برسد. احتمالا شما آن را در پارکهای بازی دیده‌اید و حتی خودتان امتحان کرده‌اید باشید.

این گیره‌ها به گونه‌ای بدقلق طراحی شده که‌، فقط بتوانی مدت کوتاهی دستت را در آنها قلاب و وزن خود را در آن ناحیه از سنگ نگه داری. این بازی روی دو اصل استوار است:

اصل اول: تنها زمانی می‌توانی به نقطه‌ی بالاتر صعود کنی که‌، دست و پایت را از گیره قبلی جدا کنی و  بی‌خیالِ گیره قبلی بشوی.

اصل دوم: اگر بیش از یک حدّ مشخص‌، بالارفتن را به تعویق بیاندازی‌(بیش از حدّ حساب و کتاب کنی و به آن ناحیه بچسبی)‌، قطعاً سقوط می‌کنی.

این دو اصل، شامل زندگی ما نیز می‌شود. یعنی مفهوم رها بودن‌، دقیقاً همین است. تنها زمانی آماده‌ی هدایت به سمت زیبایی‌های بیشتر و زندگی با کیفیت‌تر خواهیم بود که‌، با وجود سپاسگزار بودن و لذت بردن از داشته‌هامان‌، درباره همه چیز رها باشیم و به هیچ چیز- هرچقدر زیبا و خواستنی- نچسبیم.

مفهوم رها بودن در مسیر تحقق اهداف‌مان‌، یعنی تشخیص نشانه‌ها‌ و جدّی گرفتن‌شان. زیرا خداوند با زبان نشانه‌ها سخن می‌گوید. اما فردی می‌تواند نشانه‌ها را تشخیص دهد‌، آنها را جدی بگیرد و مشمول موهبت‌ هدایتشان بشود که‌، علی رغم جدّی بودن برای تحقق هدفش‌، درباره‌ی چگونگی رسیدن به آن‌، رها و منعطف باشد.

آنچه من از زندگی با استاد عباس‌منش می‌آموزم‌، چنین جنسی از رهایی درباره‌ی همه چیز است که‌، شیوه‌‌ی زندگی استاد عباس‌منش است. اساسی که «چگونگی مسیر» را در هر لحظه از زندگی ایشان تعیین می‌کند. خواه آن مسیر مربوط به برگزاری دوره‌ی جدید باشد‌، یا هدایت به یک رستواران یا فروشگاه برای غذا‌، یا یک جاده‌ برای رفتن به جایی‌‌، خواه مسیر سفر به دور آمریکا.

ما هیچ برنامه‌ی مدون و از پیش تعیین شده‌ای برای این سفر نداریم. فقط روی جریان هدایت الهی سوار شده‌ایم و سعی می‌کنیم تا‌ اجازه دهیم‌ این جریان ما را به قدم بعدی هدایت کند و قدم بعدی را برای‌مان مشخص کند.

قطعاً در برنامه‌ی سفر به دور آمریکا‌، شما رگه‌های این هدایت به سمت زیبایی‌ها را بیشتر به چشم خواهید دید.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    200MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

644 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صبا بانو» در این صفحه: 1
  1. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    سلام به تمام عزیزانم

    چقدر این قسمت زیبا بود،چقدر با من هماهنگ بود،چقدر انگار برای من بود …

    از زمانی که تصمیم گرفتم آگاهانه ورودی هام رو به طوری فیلتر کنم که به من احساس بهتری بده تمام زندگیم شده

    ° هدایت °

    حالا میفهمم زمانی که استاد می‌گفت تمام زندگی من هدایته،یعنی چی

    چقدر هدایت ها برای من روون تر سدن،انگاز که چرخ هدایت من روغن کاری شده

    مثلا همین دوشب پیش

    دنبال یه محصول وارداتی بودم ،اسمش رو سرچ کردم تمام سایت هارو گشتم اما پیدا نکردم

    من بیخیال شدم و این خواسته رو گوشه ذهنم نگه داشتم و انگار میدونستم که قطعا هدایتم می‌کنه

    خلاصه هدایت شدم به یه ویدیو در مورد آشپزی که یک سایت داشت و دیدم بله! دقیقا همون محصولی که من می‌خوام رو موجود داره!

    انقد قشنگ خدا منو هدایت کرد

    انگار که من نشستم تو آغوش خدا و اون دستاشو دورم بسته و من رو در آغوش آروم خودش محکم گرفته و همه کار هارو انجام میده

    یا مثلاً دنبال روشی بودم که بدن سالم تری داشته باشم ، هدایت شدم به پرورش میکروگرین ها،امقدر که سادن و مناسبن برای کاشت

    (موقعی که میخواستم بذر بگیرم برای میکروگرین خدا به من نشونه داد که نرو اما من پامو کردم تو یه کفش و گفتم نههههههه الان می‌خوام برممممم می‌خوام زود بکارممم و….

    خلاصه رفتیم دوتا عابر بانک و پول نقد نداشت و توی سرمای زمستون یه مسیر بیست دقیقه ای رو پیدا روی کردیم تا برسیم به گلخونه

    دیگ اخراش داشتیم من و خواهرم به هم فوش می‌دادیم که این چه تصمیمی بود که گرفتیم که البته مقصرم من بودم چون به هدایت گوش نکردم )

    چقدر مهمه توجه به نشونه ها،اعتماد به نشونه ها

    وای انقد هدایت زندگیم زیاد و روون و راحت شده که حس میکنم واقعا روغن کارش کردم

    مثلا همین چند وقت پیش ،

    من موهام wolf کاته (به قول دوستم آناناسی موها لایه لایه قیچی میخوره)

    گفتم بزار یکم خورد تر کنم

    خدا بهم گفت برو یه ویدیو ازش ببین همینجور سری قیچی ور ندار

    گفتم نه بابا یه قیچی الکیه دیگ کاری ندارن که

    و بله..گوش ندادن به هدایت همانا و قشنگ گند زدم همانا

    خلاصه از این خراب کاریا

    صدای خدارو شناختم

    احساس هدایت یاد گرفتم

    فهمیدم باید اعتماد کنم به خدا و نشونه هاش

    و کلی درس دیگه :))

    (چقدر خوشحالم که عزت نفسم انقدر رشد کرده که خراب کاریامو راحت بیان میکنم و نه تنها از دست خودم ناراحت نیستم بلکه خوشحالم چون کلی درس یاد گرفتم)

    الهی شکرت بابت این همه لذت

    بابت این همه نتیجه که از قانون:احساس خوب(فیلتر ورودی ها به طوری که احساس خوب به تو بده) = اتفاقات خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: