سفر به دور آمریکا | قسمت 101

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار حامد عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

همراه بودن با شما در سفر به دور امریکا این تغییرات را در من ایجاد کرد و موجب شد که من به این فکر بیفتم که باید شخصیتم و باورهام تغییر کنه :

۱- رفتارم با پدرم به طور کلی عوض شد. از اونجایی که پدرم باورهاش در مورد خصوصا سلامتی و ثروت جالب نیست من همیشه در برابر این باورهاش وقتی صحبت می کرد به شدت واکنش نشون میدادم و از طرفی خودم رو سرزنش می کردم و فک می کردم الان من جای اشتباهی هستم. اما زمانی که رفتارهای استاد در سفرنامه دیدم، این مقاومت ها آروم آروم برداشته شدن، رابطه مایک و استاد تاثیر زیادی روی رابطه ام با پدرم گذاشت. همیشه این سوال من بود که کی میخواد این رفتار من تغییر کنه ؟ چرا همیشه واکنش نشون میدم از خودم؟ چرا انقد خودم سرزنش و محکوم می کنم؟ دیدن رفتارهای سازنده در سفرنامه به من کمک کرد الگو داشته باشم و طبق اون جلو برم و توجهم رو بذارم روی نکات مثبت هم پدرم و هم انسانهای دیگه. تفاوتی نداره شما وقتی ویژگی تمرکز بر نکات مثبت خودتو قوی کنی هر کجا که باشی این کارو انجام میدی، هر کجا که باشی آدمایی با ویژگی های عالی سمتت میاد. من وقتی نتونم رفتارم با پدرم رو تغییر بدم و نکات مثبتش رو ببینم هر کجا برم باز همون شرایط دشوار واسم پیش میاد همون نکات منفی رو می بینم فقط شکل و فرم آدما عوض میشه وگرنه همون واکنش ها و مقاومت ها و نکات منفی سرجاشه.

۲- قدرت تحسین کردن دیگران در من به شدت بالا رفت، من واقعا با حسادت مشکل داشتم و احساسمو بد می کرد و من رو به سمت مقایسه با دیگران می برد. تحسین کردن های استاد و خانم شایسته در سفر به دور امریکا باعث شد من هم یاد بگیرم اینطور رفتار کنم. خدا میدونه الان حتی توانایی های دیگران رو به خودشون میگم و نکات مثبتی که دارن رو به خودشون میگم. انجام این کار احساس من رو خوب نگه میداره، در حین تحسین کردن قشنگ حس میکنم دارم فرکانس های خوب می فرستم.

۳- من یه ترمز داشتم به این شکل که آخه مگه میشه هم تو سفر باشی و هم بیزینست رو مدیریت کنی اون هم به راحت ترین و ساده ترین شکل ممکن. آزادی مالی، زمانی و مکانی که من عملا توی زندگی استاد دیدم توی سفر باعث شد این رو آروم آروم منطقی کنم هر چند باز هم کار داره و این همیشه ادامه داره میخوام بگم که من تا حالا واقعا همچین الگویی مث استاد ندیده بودم، حالا دیدم و بدستش آوردم. همیشه می شنیدم ثروتمندا اصلا وقت ندارن و همش درگیر کسب و کار خودشون هستن. من از قسمتی که رفتیم جزیره گنج خیلی خوشم اومد خیلی حس خوبی داشت، همه چیز توش بود، اون قسمت برای من آزادی زمانی، مالی و مکانی بود. همش به خودم میگفتم ببین میشه، ببین میشه هم سفر کنی هم پول بسازی هم لذت ببری بدون هیچ نگرانی. میشه امور زندگیت رو بسپاری به جریانی که فراتر از این هاست.

۴- دوره عزت نفس همراه با سفر به دور امریکا خیلی عالیه خیلی. این درس رو از زندگی شما یاد گرفتم که توانایی هام رو باور داشته باشم. عملا دیدم که شما چقد خودتون و توانایی هاتون رو باور دارین. و می تونم بگم مُسری شده، باعث شده بقیه هم بگن من هم می تونم.

استاد و خانم شایسته توی سفر خیلی به توانایی های خودشون باور داشتن و همین باعث شد از دل این عزت نفس خلاقیت بیرون بیاد و کارهای خلاقانه انجام بدین. این چیزی بود که من ازش درس گرفتم.

پس بنابراین سفر به دور امریکا روی بالا رفتن عزت نفس به من خیلی کمک کرد. خیلی هم سپاسگزارم که تونستم این تغییرات رو ببینم.

۵- قضاوتهایی که بعضی مواقع داشتم راجع به آدما،‌ واقعا به جرأت می تونم بگم از بین رفت. یاد گرفتم هر کس اطرافم هست و هر انسانی رو هر کجا که می بینم بدون قید و شرط دوست داشته باشم. فارغ از هر دین و مذهب و مسلکی که دارن. چون اصل چیز دیگه ایه. یک چک آپ گرفتم دیدم از وقتی دارم فایلای سفرنامه رو دنبال می کنم نه قضاوت می کنم و نه دیگه علاقه ای به این کار دارم.

این در من بدون اینکه تمرینات سخت و پیچیده ای انجام بدم ایجاد شد. فقط با دیدن رفتارهای استاد با بقیه این باور در من شکل گرفت و انصافا ارزشش رو داشت که ۱۰۰ قسمت رو دنبال کردم و هر روز هم دارم روش کار میکنم که بهترش کنم اینجور نیست که یکبار بوده باشه برای همیشه. ما همیشه غذا میخوریم، همیشه آب می خوریم، هر ثانیه در حال نفس کشیدنیم. بهتر شدن هم به همین شکله.

۶- خوشبختانه من از خیلی سال پیش باور نامناسبی در مورد کشور امریکا و مردمش نداشتم و همیشه حس خوبی نسبت به این کشور داشتم. اما راستش فکرشم نمی کردم امریکا انقد زیبایی داشته باشه، نمیدونستم انقد هم گسترده باشه، یعنی در واقع چون ندیده بودم پس عملاً فکرشم نمی کردم. بهتره بگم سفر به دور امریکا باعث شد قلبم نسبت به دیدن زیبایی ها بازتر بشه.

خدایا چقد زیبایی و شگفتی داره این کشور و به قول استاد ما هنوز یک دهم یک درصدش رو دیدیم. چقد زیباست،‌ چقد وسیعه انگار که کل عمرتو هم به گشت و گداز توی امریکا بگذرونی بازم زیبایی هست ببینی،‌ بی نهایت.

میخوام بگم که خیلی کمک شد بهم که بیشتر و بیشتر به زیبایی ها توجه کنم و فراوانی رو آروم آروم برای ذهنم منطقی کنم. و بازم میگم این یه روند ادامه داره و باید هر روز باور فراوانی تغذیه بشه.

۷- سفر به دور امریکا به تغذیه باور فراوانی خیلی کمک میکنه،‌ باعث میشه بیشتر فراوانی ببینی و برای ذهنت منطقی کنی که ثروت بی نهایته، فراوانی انتهایی نداره، تا هر کجا که بخوای میتونی پیش بری. بصورت نامحدود.

۸- اصل رو از فرع بیشتر و بیشتر تشخیص دادم، اصل اینه کانون توجهت رو ببری سمت هر آنچه بهت احساس خوبی میده، زیبایی ها و نکات مثبت هر لحظه. من وقتی سفرنامه رو می دیدیم با خودم سوال می کردم که استاد توی سفرنامه چه رفتارهایی داره که باعث شده این همه نتیجه و اتفاقات خوب بگیره؟ جوابش برای من این بود: توجه به زیبایی ها و نکات مثبت. به خودم میگفتم پس باید این قانون رو به کار بگیرم بیشتر و بیشتر انقد ادامه بدم که به صورت ناخودآگاه همینطور باشم.

این قسمتی از چیزهایی بود که من از سفر به دور امریکا درس گرفته بودم و یاد گرفتم. چون خیلی چیزهایی دیگه ناخودآگاه رخ داده، چون وقتی ورودی های مناسب میدی به ذهنت دیگه تمومه،‌ باورها اینجوری شکل میگیره، کنترل ورودی های ذهن،‌ خوراک خوب و مناسب به روح دادن.

مثلا یه چیز دیگه ای که جالب بود برام این بود که من قدرت تجسمم خیلی بالا رفت. چون من خیلی امریکا رو دوست دارم قبلا نمیدونستم چی رو باید تجسم کنم، اما فیلمبرداری های خانم شایسته که واقعا دستش طلا! مث الماس فیلمبرداری کرد همشو… اینها باعث شد تجسم های من شفاف تر و واضح تر بشه و احساس بهتری بهم بده. قبلا شاید فیلم و عکس از کشور امریکا میدیدم و سرچ می کردم توی اینترنت و گوگل مپ ولی نسبت به فایلای سفرنامه عددی نبودن.

نمیدونم فصل دوم ساخته بشه یا نه . اما تا همین جاشم خیلی چیزها دستمون اومد. فهمیدم زندگی من میتونه خیلی از این قشنگ تر و هیجان انگیز تر بشه…

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 101
    481MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت 101
    34MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

184 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 2
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    خدایا شکرت برای این 100 قسمت رد شده

    خدایا شکرت برای این استمرار،این یعنی ادامه دادن

    خدایا شکرت برای دیدن قسمت 199 سفر به دور آمریکا (همین دیروز دیدم)

    استاد جان در ابتدای پاسخ به سوالات همسفران از لذت بخش بودن و راحت بودن این سفر و تجربه رانندگی با RV گفتن.

    (استاد جان اون موقع خبر نداشتی الان داری سفر میکنی با یک ماشین خفن تر، ساده تر، راحت تر و با تکنولوژِی بیشتر. که این ماشین رانندگی خودکار داره و چنان راحت میشینی پشت فرمون که انگار نه انگار تو جاده هستین.)

    _ کسی رو ندیدیم اینقدر به راحتی استاد زندگی کنه و با RV سفر بره به این خاطر که سوال های خوب نمیپرسن؟ به خاطر اینکه باور ندارند که کارها می تونه آسان و ساده تر از این باشه که اونا پیدا کردند.

    _ من همیشه میپرسم از خودم میپرسم چطور از این راحت تر،از این لذت بخش تر، از این ساده تر…

    _ پیشنهاد استاد برای زندگی و اینکه ایالت ها رو با یک دیدمختصر و عالی بهمون معرفی کردند و حالا این ما هستیم که باید قشنگ بدونیم چی مناسب ما و شخصیت و روحیات ماست.این قسمت دیگه برمیگرده به اینکه ما چقدر خودمون رو میشناسیم.

    _ وقتی میخوایم در مورد صفت تفصیلی “تر” صحبت کنیم، یعنی وقتی دونقطه رو با هم دیگه میخواهیم مقایسه کنیم، راهی نداریم جز اینکه اون دو جا رو رفته باشیم(یعنی یک شناختی از دو طرف مقایسه داشته باشیم.)

    کلا وقتی میخوایم در مورد تفاوت ها صحبت کنید یا مقایسه کنید، راهـش اینه که هر دوطرف قضیه رو درک کرده باشیم.

    استاد جان در ادامه واقعا توضیحاتی که در مورد امنیت و پلیس های اونجا دادین جالب بود و نوع نگاه که گفتین: اونجا پایه ارتباط صداقته،درستیه. اگر شما اشتباه کنید اونا پیش فرض شون این نیست که تو از قصد این کار رو کردی، میگن حتما حواسش نبوده و خیلی با روحیه ی خوب برخرد میکنن.

    خدایا شکرت برای همچین کشوری، همچین مردمی، همچین فرهنگی…

    خدایا شکرت برای این اطلاعات و آگاهی ها که به من این پیام رو میرسونه توی دنیا همه چی هست، تو چی رو میخوای انتخاب کنی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به همه عزیزانم

    سفر به دور امریکا_قسمت 101(پاسخ به سوالات همسفران سایت)

    این تیتر “نشانه ی من” خب انگار باید اکتشافی عمیق داشته باشم و هرچی دقت و کنجکاوی دارم روی هم جمع کنم تا ببینم این فایل میخواد به من چی بگه. درس هاشو بگیرم.آخه اصلا گاهی منظور نشانه ها رو درک نمیکنم چه موقعی که کلیک میکنم رو بخش “نشانه ی من” سایت و چه موقعی که از زبان آدم ها و اتفاقات زندگی خداوند داره با من حرف میزنه.

    نمیدونم مسئله کجاست؟چی میشه گاهی نمیفهمم؟ فکر مسئله رو شاید سخت گرفتم یا شاید خواستم با عقل و چیزی که فکر میکنم باید باشه قاطی میکنم و زور میزنم نشانه چیزی رو بگه که من دلم میخواد یا چیزی رو بگه من خوشم میاد. یا چیز پیچیده ایی باشه یا یک چیز خفن باشه. یا یک چیزی که اصلا کسی چیزی ازش درک نکنه جز من، خاص باشه.شاید زیادی فکر میکنم و با فکر و منطقم میرم با نشانه رو بفهمم. اینکه من زیاد فکر میکنم و کلا جدالی بین نیمکره چپ و راست دارم رو کاملا میپذیرم. من نباید روی نشانه ی من که میزنم اصلا فکر کنم که، من باید دلی بفهممش. چشم دل رو باز کنم نه چشم عقل رو…

    یک چیز دیگه هم اینکه من شاید واضح نیستم که دقیقا دنبال چی هستم و اینجوری میشه که انگار نشانه ها هم برام واضح نیستن چون من واضح نیستم من واضح نکردم. من تمرکز روی یک خاص ندارم و برام شفاف نیست که الان دنبال چی میگردم.خلاصه که این مسئله رو باید حل کنم از این بعد مشخص کنم کاملا واضح کنم و شفاف که دنبال چی میگردم و چرا میخوام نشانه ی من بزنم.اصلا میزنی که دقیقا دقیقا چی بشه؟چی برات واضح بشه؟خلاصه که همین هم خودش یک مسئله است و بنظرم به جواب خوبی رسیدم و حالا با این مقدمه میرمم سراغ این فایل ارزشمند که در دی ماه 98 رو سایت اومده و اون زمان من چندماهی بود که توی سایت عضوو شده بودم. از اولینن قسمت های سفر به دور آمریکا وارد شد و دنبال کردم اینجا…

    ابتدا منم سپاسگزار خداوندم برای این فرصت برای این سایت برای این استاد…

    سپاسگزارم برای استاد ارزشمند و با عشقم که اینجور وقت میزاره برای پاسخ دادن به همسفران…

    چه سوال های جالبی بچه ها پرسیدن

    و چقدر جالب استاد فقط تمرکزش به جواب دادن سوال های مربوط به همین عنوان هست.

    چقدر استاد با شور و شوق جواب ماها رو میدادن.

    چقدر جالبه تنها چیزی که اگر تمرکز حرف زدنش رو بگیره فقط زیبایی ها و تصاویر فوق العاده است(دیدن دوتا هواپیما که بال به بال هم داشتن تو آسمان از پشت اون ساختمان بلند یعنی روبروی برج و اون پنجره ی خونه

    ایی استاد نشستم و برامون فایل ضبط کردن و جالبه استاد بعد از دیدن این زیبایی سریع برگشت به موضوع و ادامه صحبت هاشون و اصلا یادشون نمیره داشتن چی میگفتن.این ویژگی های تمرکز و دیدن زیبایی های استاد تحسین برانگیزه)

    چقدر استاد خوب میدونن چه جایی رو دوست دارند. اینکه خوب میدونن منظورم این نیست که اسم شهر و کشور رو بلدن…بلکه ویژگی های جایی که دوست دارند ویژگی هایی که میخوان تجربه کنن رو خوب میدونن.

    شناخت بیشتر و همه جانبه شهر ها و کشورها

    شناخت هر چه بیشتر خودشون و روحیه خودشون

    و ترکیب این دوتا میشه اونجایی که باید هستی. اونجایی که دقیقا دوستش داری از همه نظر تو رو راضی میکنه.

    استاد رو فلوریدا و تمپا راضی کرده چون میدونه چی میخواد چون خودش و رحیات و اخلاق هاشو میشناسه میدونه که این شهر و کشور چه ویژگی داره. استاد با خودش صادقه. استاد به خودش احترام میذاره. استاد در حال شناخت خودشه. استاد قانون رو خوب در عمل اجرا میکنه…

    مثلا من از خدا میخوام خدایا منو آماده مهاجرت کن، شرایط مهاجرت کردن رو برام مهیا کن. به خدا میگم مقدمات سفر و مهاجرت به آمریکا رو فراهم کن. اما خودمم دقیقا نمیدونم کجا و چرا…خدا میگه اینقدر تو ستاره قطبی یک چیزهایی رو میخوای دقیقا واضح کن بتونم به سمت خواسته هات هدایتت کنم.

    و با هدایت شدن به کامنت دوستان اینکه باید روی قدرت تخیلم کار کنم.

    وقتی میتونم تخیل کنم تا برام واضح باشه و باورش کنم. نه اینکه صرفا فقط دوستش داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: