ما با توانایی حل مسئله متولد شدهایم. ما وارد این جهان شدهایم تا با حل مسائلی که با آنها مواجه میشویم، ظرف وجودمان را رشد دهیم و به این شکل آمادهی دریافت برکتهای بیشتر بشویم.
هر مسئلهای که با آن مواجه میشویم، فرصت شگفتانگیزی است برای فعال کردن تواناییای در وجودمان، که تا آن لحظه از آن بیخبر بودهایم. هر مسئلهای که حل میکنیم، احساس لیاقتی به ما میبخشد تا خودمان و تواناییهایمان را بیشتر باور کنیم و جسارتی در وجودمان شکل میدهد که، ما را آمادهی برداشتن قدمهای بزرگتر و حل مسائل اساسیتر مینماید.
این اصل و اساسِ داستان زندگی است. “سرعت رشد ما و سرعت طی شدن تکامل ما، به اندازهی جسارتی است که برای نماندن در یک مسئله و قدم برداشتن برای حل اساسی آن، به خرج میدهیم”.
پس میتوانیم بگویم، «سفر» به مسیر تکاملیِ زندگیمان، سرعت میبخشد. زیرا وقتی پا در سفر میگذاری، یعنی به اندازهی کافی متوکل شدهای. یعنی به اندازهی کافی به خداوند و هدایتهای او اعتماد داری. یعنی باورکردهای که جهان ما:
«هر کجا مشکل جواب آنجا رود، و هر کجا کشتیست آب آنجا رود»، است.
قانون جهان ما، «آب کم جو، تشنگی آور بدست، تا بجوشد آبت از بالا و پست»، است.
و در یک کلام یعنی، به اندازهی کافی از مسائلات بزرگتر شدهای. یعنی نگران مسائلی که ممکن است با آنها مواجه شوی، نیستی.
«سفر» فرصت شگفتانگیزی است برای جسور شدن و قدم برداشتن برای هر مسئلهی کوچک و بزرگی که ممکن است با آنها مواجه شوی و سپس ظرف وجودت را رشد دادن. چون سفر یعنی به سرعت تصمیم گرفتن و اقدام کردن. چون:
«سفر»، با «به تعویق انداختن» بیگانه است.
«سفر»، با «حساب و کتاب کردن و تصمیم نگرفتن»، بیگانه است
«سفر»، با «فرار کردن از مسائل»، بیگانه است
«سفر»، با «تصمیم گرفتن و اجرا نکردن»، بیگانه است
اما «خاصیت جادویی سفر» این است که، حتی اگر به مسئلهای برخورد کنی، به طرزی معجزه آسا، راه حلها را به سمتات روانه میکند. چون قانون جهان این است که، در برابر شجاعان، راهی جز کرنش ندارد.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۰220MB15 دقیقه
سلام و درود به بزرگ این خانواده، استاد عباسمنش
و خانم مریم و میکائیل دوست داشتنی و دوستان نابم.
اره واقعا برای رسیدن به هر هدفی، یه مقدار شجاعت و توکل به خدا لازمه.
موقعی که به همراه همسرم از شهر خودم دور شدم و با توکل به خدا وارد شهری شدم که هیچ کس رو نمی شناختم، فقط این جمله رو زمزمه میکردم که خدا بر هر کاری تواناست (و هو علی کل شئ قدیر).و قدرت رو از دیگران گرفتم و به خدا دادم.و باور داشتم که اراده ی خدا بالاتر از همه ی اراده هاست.و فقط کافیه که از خودش بخوام و به خودش توکل کنم. و نترسم و قوی باشم.
زمانیکه موفق شدم با توکل و شجاعت ،همسرم رو توی بیمارستان بستری کنم،تازه متوجه شدم که خدای عزیزم خیلی خیلی تواناتر از اون چیزیه که فکرشو میکردم.اونجا مریض هایی رو دیدم که می گفتن که برای بستری شدن توی این بیمارستان،بیشتر از یک ماه و نیم انتظار کشیدیم. در صورتیکه من با کمک خدا جونم تونستم بعد دو روز ،همسرم رو بستری کنم.
خدا رو شکر اون عمل با موفقیت انجام شد. خدا رو صدهزار مرتبه شکر.