این قسمت از سفر، درباره وسایل ساده‌ای صحبت می‌کنیم که در این سفر، مسائل مهمی را برای‌مان حل کرده است. به نحوی که سکونت در مکان‌هایی را در دل طبیعت بکر امکان‌پذیر و لذت بخش نموده است که، قبلاً ممکن نبود و جایگزین‌هایی را برای آب سالم آشامیدنی و برق شهری در اختیارمان گذاشته که، قبلاً وجود نداشت.
مثلاً کالاهایی که شستن شیشه‌های RV را ساده کرده، یا قمقمه‌ای که هر نوع آبی را فیلتر و تبدیل به آب آشامیدنی می‌کند و…
توجه به این ایده‌های ساده، این باور را در ذهن‌مان می‌سازد که برای خلق ثروت، نیاز به داشتن یک ایده‌ی پیچیده، عجیب و غریب و بزرگ نیست.
بلکه می‌شود از هر چیزی ثروت ساخت که مسائل آدمها را حل می‌کند و زندگی را برای آنها ساده‌تر و لذت‌بخش تر می‌کند.
زیرا ثروت فرمول ساده‌ای دارد و نتیجه‌ی حل مسئله است:
هرچه مسائل بزرگتری را حل کنی، ثروت بیشتری می‌سازی.
هرچه مسائل آدمهای بیشتری را حل کنی، ثروت بیشتری می‌سازی.
با هم ماجراهای این بخش از سفر را ببینیم و یادمان باشد کار ما این است که، با ساده گرفتن و تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه، از جزئی‌ترین لحظات زندگی‌تان شادی‌های بزرگی خلق کنیم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت ORIGINAL1300MB18 دقیقه
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵102MB18 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD270MB18 دقیقه
سلام به همگی
این قسمت توی یه فضای جنگلی بسیار زیبا آغاز میشه…
چه قاب زیبایی از درختای فراوون و سرسبز دیده میشه!
اونجایی که استاد اومد آب برداره، آبی که موجی به ساحل می‌زد خیلی قشنگ و جالب بود. مخصوصا اگه با سرعت 1/5 ببینین:)
چه دریاچه ی زیبا و زلالی، به به!
بادی که لا به لای درختا می‌پیچه و به صورت آدم می‌زنه رو کاملا می‌تونم احساس کنم
اون قمقمه خوشرنگی که راجبش توضیح دادین، با چه مکانیزم ساده‌ای آب رو تصفیه می‌کرد. فقط با استفاده از ویژگی های فیزیکی مولکول ها و بدون اضافه کردن هیچ ماده شیمیایی آب رو سالم و گوارا می‌کنه.
چه جاده ی جنگلی زیبایی پس زمینه تون شده!
خیلی زیباست…
کلا عاشق زیبایی این ترکیبم، رنگ خاکستری جاده، نور طبیعی، رنگ سبز درختا و رنگ خاک
توضیحاتی که راجب مسائل دادین کاملا درسته. وقتی که هنوز وارد دل مسئله ای نشدم خیلی به نظرم بزرگ میاد، اما فقط کافیه که من قدم اول رو برداام و فقط سعی کنم مسئله رو بفهمم، اونموقع حس میکنم نصف راه رو رفتم.
برگای خرد شده روی زمین چقدر قشنگن! کرم قهوه‌ای و زیبان…
چقدر خوبه که دستاوردای همدیگه رو تحسین میکنین و به این شکل کارای همدیگه رو بولد میکنین.
من وسایلی که چند تا کار رو با هم انجام میدن رو خیلی دوست دارم. دنگ و فنگ کارا رو کم میکنن. این جارویی که همزمان تی، شلنگ و شیر آب بود هم خیلی چیز کاربردی ای بود.
و صحنه ی آخر، استخر وسط جنگل اونم توی تابستون:)
وای خدایا چه کیفی میده!
استخر توی تابستون همینجورش خیلی لذت‌بخشه، دیگه با فضای جنگلی هم ترکیب بشه چی میشه…
پرفکت!
آب استخرش چقدر زلال بود.
شبیه استخرای دیگه کاشی کاری نداشت، بیشتر حالت طبیعی مثل حوضچه آب گرم یا چنین چیزی داشت.
تلألو شبکه شبکه نور خورشید توی آب هم فوق‌العاده بود…
خدایا شکرت برای این همه فراوانی زیبایی..