سفر به دور آمریکا | قسمت ۳

سلام به روی ماه همه تون ….. بذارید از دیشب براتون بگم که با دوستم رفتیم بیرون که بستنی بخوریم ……… تو سعادت آباد همیشه کلی ماشین های خوب و لاکچری هست واسه دور دو کردن هههههههه و من کلی خوشحال بودم که الهی شکر که دارم این همه ثروت و نعمت رو میبینم و من و دوستم کنار هم تو ماشین نشسته بودیم و داشتیم و مسخره بازی در میاوردیم …… رفتیم تو هوای آزاد روی همون صندلی هایی که جلوی بستنی فروشیه بود نشستیم بستنی خوردیم و من یکی از بهترین و خوشمزه ترین بستنیهای زندگیمو دیشب خوردم …….. کلی خندیدیم و واسه هم خاطره تعریف کردیم و مسخره بازی در آوردیم و بلند بلند خندیدیم ……… الهی شکر …… میشینم کنارش و آهنگایی که دوست دارم و میذارم و صدای موزیک و زیاد میکنم و باهاش میخونم و مسخره بازی در میارم ……. دیشب تو ماشین با یه حالت مسخره ی خاصی میگفت : سمانه تو یه جوری خوب و خوش و خماری انگار 2 لیتر مشروب خوردی لامصصصب هههههههه میگه این همه انرژی رو از کجا میاری لعنتی هههههههه وای دیشب اون قدر خندیدم که حد نداره ……. الآن دیدم استاد خودش داره با خودش آهنگ میخونه و حال میکنه ………یاد خودم افتادم …….هههههههه الهی شکر …….. میگه سمانه اون قدر تو حرفات میگی خدا رو شکر …… یا میگی چه قدر قشنگ …… چه عالی …… یا از این حرفا که منم ناخواسته تو حرفام یهو همینار و میگم ……… الهی شکر ….. الهی شکررررر ……. میدونید شاد بودن تو تک تک لحظات واسه ذهن منطقی اون یه کم عجیب غریبه ………. ههههههه ……… میدونید به این نتیجه رسیدم که تنها راه اینکه زندگی خوبی داشته باشی اینه که به نکات مثبت توجه و تمرکز کنی …….. چون اگه بخوای ایراد پیدا کنی دیگه نمیتونی شادی کنی و اگه نتونی ذهنت رو کنترل کنی و شاد باشی دیگه نمیتونی لذت ببری و اگه لذت نبری زندگی کردن سخت میشه …….. شادیه که زندگی رو قابل تحمل و البته بسیار بسیار لذت بخش میکنه ………….. و تنها وظیفه ی ما اینه که شادی رو تو زندگیم حفظ کنیم ……. شاداب باشید .