سفر به دور آمریکا | قسمت 1

به نام خدا، خالق زیبایی ها…

چند روزی هست که دور دوم مرور روانشناسی ثروت یک رو شروع کردم، دیشب نوبت جلسه ی سوم بود و من متعجب از اینکه انگار کلا این فایل رو ندیدم و برام عجیب بود که دور قبل چقدر پرت بودم انگار و نکته ی مثبتش اینکه توی این یک سال اخیر از آخرین باری که جلسه ی سوم ثروت یک روی سایت قرار گرفته چندین و چند مدار بالاتر رفتم.

خب حالا ربط جلسه سوم ثروت یک به سفر به دور آمریکا چیه؟

من تصمیم گرفتم برای هر جلسه ی ثروت، یک سری تمرین برای خودم طراحی کنم و البته که تمریناتی که استاد هم میگه به قوت خودش باقی هست، ایده ای که برای تمرین جلسه ی سوم به ذهنم خطور کرد (موضوع اصلی جلسه توجه به خواسته ها بود) این بود که بیام با سریالای سایت شروع کنم و هر روز یک فایل از سفر به دور آمریکا رو نگاه کنم و به این شکل کانون توجه ام رو روی زیبایی ها و خواسته ها قرار بدم و برای اینکه خوب بتونم این کار رو انجام بدم بر عکس سری قبل این دفعه بعد دیدن هر فایل کامنت هم بزارم.

اما از اونجا که من سر رعایت نکردن قانون تکامل تا حالا تو زندگیم خیلی پدر خودم رو درآوردم الان بابت یه لیوان آب خوردن هم حواسم به قانون تکامل هست و تصمیم دارم برای این تمرین هم قانون تکامل رو در نظر بگیرم و نخوام از همون روز اول با نوشتن ده صفحه کامنت واسه هر فایل خودم رو خسته کنم که به فایل سه و چار نرسیده بیخیال کامنت نوشتن یا دیدن فایلا بشم، برای همین فعلا نکاتی از هر فایل که خیلی برام جلب توجه میکنه رو خلاصه وار مینویسم.

اولین نکته ای که خیلی توجه ام رو جلب کرد روند تکاملی عمل به ایده هاست ته لرز صدای خانم شایسته رو در فایل اول سفر به دور آمریکا با جلسات آخر سریال زندگی در بهشت مقایسه کردم و قانون تکامل رو خیلی خیلی بهتر درک کردم گرچه توی همین جلسه ی اول سفر به دور آمریکا هم بسیار عالی بودن ایشون.

دومین نکته، این صحبت خ شایسته بود که گفتن نباید به هیچ زیبایی ای چسپید چون فراوانی جهان میگه که در قدم های بعدی زیبایی های بیشتری در انتظارته و این نچسپیدن به زیبایی ها رو من خودم به شخصه خیلی ایراد دارم توش و باید خیلی تمرین کنم اما نکته ی مثبت اینه که به نسبت قبل خیلی خیلی خیلی بهتر شدم.

نقشه ی آمریکا رو که نگاه کردم متوجه شدم تمپا سمت غرب ایالت فلوریداست و من تا الان نمیدونم به چه دلیل همش فکر‌میکردم سمت شرق قرار داره🙈

کپشن ایپزود اول سفر رو که خوندم به کلمات انگلیسی ای که خ شایسته توی متن نوشته بودن توجه ‌کردم تا سال قبل اعتماد به نفسم تو انگلیسی اونقدر ضعیف بود که متن انگلیسی میدیدم بدون خوندنش قضاوت میکردم خودم رو که من که انگلیسی بلد نیستم و از روش میپریدم میرفتم بقیه ی متن فارسی رو میخوندم😅

قهوه ساز حرفه ای آشپزخونه ی آر وی نظرم رو جلب کرد و تحسین‌کردم فراوانی رو که اونقدر میتونی ثروت داشته باشی که از بهترین تجهیزات منزل همه جا داشته باشی چند تا چندتا.

و اُسکار زیباترین زیبایی این قسمت میرسه به ترکیب اون تلالو زیبای‌نور خورشید لابلای ابرا و هفت رنگ شدن آسمون زیبای مسیر همراه با ترانه ی سیاوش قمیشی که خیلی احساساتیم‌ کرد، یادمه اولین بار میکس این آهنگو با تیکه های فیلم‌ تایتانیک دیدم و توی ذهنم با باورای فقرآفرین اون فیلم بازپخش میشد هر بار و الان داشت این آهنگ از اون فیلم کنده میشد و به جای اون، این آهنگ‌ زیبا توی ذهنم گره میخورد به سفر به دور آمریکا و این همه ثروت و زیبایی.

خدایا شکرت که هدایتم ‌کردی‌ به جایی و مسیری که دقیقه به دقیقه ی اون به روح تشنه ی من داره با بارش خودش طراوت میبخشه. خدایا شکرت…