سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 238

به نام خدای وهاب و زیبایی ها

سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان عزیزم و دوستان خوبم

استاد از زمانی که من تمرکزی در این دانشگاه خداوند هستم و دارم روی خودم کار میکنم چقدر هم زمانی ها بیشتر شده و کارها داره آرام آرام انجام میشه .همون چیزی که شما می گفتید که چرخ زندگی تون روغن کاری میشه ،و الان من می بینم که نرم نرمک داره راه میوفته الهی شکرت . تو این مدت چه گاری هایی که ما (من و همسرم )از خودمون جدا نکردیم .

و اما هم زمانی این فایل با فایلی که دیشب هدایت شدم .

فایل قسمت 161 زندگی در بهشت که شما و مریم جان با جت اسکی به رودخانه خیلی زیبا نزدیک پردایس رفتید (چشمه پسر موری) اگر اشتباه نکنم و در اونجا شما یک ساحل شنی پیدا کردید و دراز کشیدید چه هوایی بود ، چه سکوتی و فقط صدای پرنده ها بود وااااای خدای، من چقدر حس فوق العاده ایی بود و من کاملا حسش کردم و یه جورایی رفرش شدم .

تو اون فایل شما یک الیگیتور بزرگ دید اما نتوستید فیلمش رو بگیرید و گفتید که این الیگیتور ها حیوانات خیلی خجالتی هستند و خطری برای انسان ها ندارن برعکس کروکدیل ها و دقیقا همین جمله شما در این فایل تکرار شد . و این یک نشانه بزرگ بود برای من . آخه این از اون جمله هایی نیست که انتظار داشته باشی تو فاصله شب تا صبح دوباره برات تکرار بشه ، حتما برای من پیام داره و من پیامش رو واضح و شفاف دریافت کردم .

و حالا پیامی رو که من از این دو تا فایل دریافت کردم :

((((به صلح رسیدن با خود هست )))). وقتی که ما در صلح با خودمون هستیم یعنی روح و ذهنمون هماهنگ باشه همه چیز (آدم ها ، حیوانات ، اشیاء ،…) با ما در صلح هستند و هیچ آزار و خطری برای ما ندارن و به قول قرآن همه آنها به تسخیر ما در میان . الله اکبر

و فکر کنم شما تو قدم 5 جلسه دوم یا قدم 6 جلسه دوم راجب این موضوع خیلی خوب توضیح دادید و واجب دونستم همین امروز دوباره اون فایل رو گوش بدم چون حتما قرار هست یک درک بهتری از این قانون داشته باشم داشته باشم .

و اما شما مریم جان چقدددده شما قشنگید من هر موقع شما به خصوص که با موهای بلندتر و این رنگ مو می بینم دلم غنج میره براتون و با خودم میگفتم آخ که چقدر دوست داشتم یه ماچ گنده از لپ های این دختر میگرفتم.

استاد عزیزم و مریم جان عزیزم باز هم بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر همه چیز

دوستتون دارم یه عالمه