سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 225

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سعیده عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

از بچگی با دیدن کارتون عقاب طلایی که داستان یه پسر بچه بود که توی سرزمین کلرادو دنبال یه عقاب طلایی می گشت، کلرادو با اون کوه های پوشیده از درخت و صخره های قرمز خاصش در ذهنم نقش بسته.

حالا در این سفر شما استادهای عزیزم با بردن ما به اون فضا، هم تمام اون خاطرات کودکی رو برام زنده کردید و هم اینکه تصویر مجسم شده یک رویا شدید برای من تا بیشتر و بیشتر باور کنم که جهان میتونه کوچکتر از یک شهر بشه برای قدم برداشتن، یا قدمهای تکاملی من میتونه اونقدر بزرگ بشه که پام برسه به چنین باغ بهشتی، garden of Gods. نه فقط امریکا بلکه هرجای دنیا که اراده کنم. میتونه اتفاق بیفته و میفته.

وقتی مریم جانم شما آهویی خوشگل و مامانی رو صدا زدید و مهر و صلح درونت رو از طریق صدای قشنگت منعکس کردی روی وجود اون آهو و بهش گفتی سرتو بلند کن، انقدر حس زیبای کودک درونت روم تاثیر گذاشت که ناخودآگاه این شعر اومد رو زبونم:

«سرتو بالا کن بالا کن بالا،

یه نیگا به ما کن به ما کن نگاه»

گفتم الان آهویی بر می گرده باهاتون حرف میزنه، ولی مثل اینکه بنده خدا گشنه تر از این حرفا بود که واکنش نشون بده.

قانون میگه تحسین کردن آدمها، باعث میشه اون شخص حتی اگر پریشانترین و عصبانی ترین فرد باشه، وجه خوبش رو در مقابل شما بروز بده.

من خیلی سعی می کنم به این قانون توجه و عمل کنم. اینو در رفتار شما خیلی زیاد می بینم و تلاش آگاهانه ام در زندگی خودم داره بیشتر و بیشتر به ثمر میشینه. الهی شکر و از شما استادهای عروسکم بی نهایت ممنونم که یادم دادید.

من عاشق فرهنگ احترام به طبیعت در امریکا شدم. دقت کردم دیدم هرجایی رو با هر ویژگی که داره( حتی اگر یک شهر کوچک یا روستا باشه) جاذبه گردشگریش رو اولا خیلی تمیز نگهش می دارن. دوما شرایط بازدید و شناخت اون مکان رو آسون می کنن که بتونی ساعتها و روزها توش راحت کمپ کنی. سوما کامل و جامع برای مخاطب شرح و بسطش میدن که از تجربه سفرش در کنار لذت بردن، آگاهی هم کسب کنه.

یعنی تاریخچه اون مکان، مشخصات جغرافیایی، پوشش گیاهی و تنوع جانوری و حتی event هایی که سالانه برگزار میشه کامل توضیح داده میشه. اونم با تصاویر و توضیحات مفصل و شمرده شمرده.

خودمو اونجا تصور کردم که با یک زبان انگلیسی دست و پا شکسته گوشم رو تیز کردم که از نکات گفته شده بیشترین بهره رو ببرم و متوجه شدم تقریبا تمام حرفهای خانم راهنما رو گرفتم.

این در حالیه که وقتی فیلم می بینم نصف بیشتر حرفها رو متوجه نمیشم. اما اینجا چون به ویزیتور که ممکنه خارجی باشه و مثل من مسلط به زبان انگلیسی نباشه، احترام می گذارن براش واضح و ساده و شمرده صحبت می کنن. این یعنی فرهنگ و احترام و ادب.

بعد این برام جالب بود که اون کوهستان رو تبدیل کرده بودن به پیست اتومبیل رانی کوهستانی و همینطور مسابقات دوچرخه سواری و دو. چه ایده جالبی بود آتیش بازی توی اون ارتفاع. چقدر میشه از طبیعت بهره برد و چقدر این طبیعت سخاوتمنده. چقدر ایده های ثروت ساز میتونن راحت باشن. بجای اینکه پیست مصنوعی بسازی، یک کوهستان آماده رو تبدیل به پیست کنی.

همینطور چشمم خورد به سلولهای خورشیدی وسط راه. با کمترین هزینه و دردسر برق اون مکان تجهیز میشه و این یعنی همون حل ساده مسائل با امکانات موجود.

استاد من جای شما یخ کردم اون بالا. یعنی وقتی رفتید تو ساختمون گفتم: آخیییش گرمشون شد. 

ولی مطمئن بودم بخاطر دوره قانون سلامتی انقدر بدنهای زیبا و خوش فرمتون سالم و قوی هست که چندین ساعت سرما نتونه آسیبی به شما برسونه. الهی شکر اینم از برکت جستجوی آگاهی های بیشتر و عمل به اونهاست که شما استادش هستید.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 225
    335MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

365 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Mohamadreza» در این صفحه: 1
  1. -
    Mohamadreza گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    به نام خداوند بخشاینده و هدایتگر

    سلام به هر دو استاد عزیز و همه همسفران خوبم در این سریال زیبا

    راسش من به خودم تعهد داده بودم که تا پایان این دوره سریال سفر به دور آمریکا هر بار که فایل جدید میاد روی سایت کامنت بزارم و فعال باشم و منفعل نباشم البته گاهی وقتها ذهنم موش میدواند و میخواست جلوی کامنت نوشتنم رو بگیره ولی از پسش برمیومدم و کامنت مینوشتم و خدارو شکر تا این قسمت به تعهدم عمل کردم ولی توی این فایل قدرت ذهنم زیاد شده بود و نجواهاش داشت تاثیر زیادی روی من میزاشت بهم میگفت بسه دیگه تا کی میخوای کامنت بنویسی تا کی میخوای بقیه رو تحسین کنی همین که نگاه میکنی و به زیباییهای آمریکا توجه میکنی خودش میشه تمرکز بر زیباییها دیگه کامنت نوشتنت برای چیه؟ کلی وقتت رو میگیره هزار کار داری برو به کارهای خودت برس برو یه قدم بیشتر برای اهدافت بردار و خلاصه با این نجواها حالم رو یه مقدار نامیزون کرد و هر چی میخواستم کامنت بنویسم هیچی به ذهنم نمیرسید

    راسش رو بخواهید منم بیخیال شدم و گفتم راست میگه ولش کن دیگه بسه تا اینجارو اومدم و همین هم جای تحسین برام داره بقیه قسمتهارو فقط نگاه میکنم

    ولی بعدش یه حسی بهم گفت اگه کامنت ننویسی ذهنت دستگیره پیدا میکنه و از همین دستگیره استفاده میکنه و شروع میکنه به نجوا کردن که دیدی نتونستی به تعهدت عمل کنی دیدی تو مال این حرفها نیستی

    خلاصه توی این فکرها بودم و نمیدونستم چکار کنم و به خدا گفتم خدایا من هیچی به ذهنم نمیرسه که برای خودم هم لذت بخش باشه که بخوام بنویسم خودت کمکم کن و اگه لازمه کامنت بزارم بگو چی بنویسم

    بعدش گفتم بیام بیرون از خونه یه مقدار قدم بزنم و وقتی اومدم بیرون سرم پایین روی زمین بود و توی فکر بودم و راه میرفتم ولی سرم رو که بالا گرفتم یهو دیدم همه جا رو مه گرفته و خیلی سریع یاد این دریای موجی افتادم که توی این فایل دیدم و خدا بهم گفت مگه نمیخواستی کامنت بنویسی برو همین همزمانی رو بنویس برو بنویس اون مهی که توی سریال دیدم همین الان توی زندگی خودم هم اتفاق افتاد

    اینقدرررر از این پیام خدا خوشحال شدم که به محض اومدنم توی خونه گفتم اول باید برم اون کاری رو که خدا گفت انجام بدم و شروع کردم به نوشتن این کامنت و الان خیلی خوشحالم که خدا کمکم کرد و من رو به تعهدم پایبند نگه داشت

    خدایا ازت ممنونم که حتی توی ساده ترین کارهام بهم کمک میکنی و کوچکترین سوالهام رو هم با مهربانی و عشق پاسخ میدی قربونت برم الهی که تو خدایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای: