سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 213

به نام خداوند مهربان

سلام استاد و خانم شایسته عزیز

چقدر بها باید برای یک روز صبح که از خواب بیدار می شوی فانوس دریایی را می نویسی ولی مثل هر روز سرحال و شاد نیستی با دیدن یک فایل که از زیباییها، نعمتها، برکتها، آسمان آبی با لکه های ابر، درختان سبز، جاده‌ای خاکی، باریک و پردرخت، سنگها، رودخانه ای با آبی به زلالی اشک چشم و تخته سنگهای گلسنگ گرفته پرداخت کنی و باز لبخند بر روی لبانت بیاید و اشک در چشمانت. خدایا شکرت. عاشقتم.

استاد با مهارت از تنه درختی که بر روی رود افتاده عبور می کنند و در آن طرف تخته سنگهای بزرگ و درختانی سبز در انتظارشان است بر روی تابلویی توضیحات و پیشنهادات لازم برای گردشگران نوشته شده است. از جمله جمع آوری مواد غذایی و زباله ها که انها را در طبیعت رها نکنید و از روشن کردن آتش در کمپ زمانی که اجازه دارید استفاده کنید. طبیعت را تمیز نگه دارید. طبیعتی که اگر تمیز نباشد شاید دیگر به این زیبایی نباشد. همه انسانها برای سپاسگذاری از این همه زیبایی، نعمت و برکت خداوند هم که شده باید این وظیفه را به خوبی و درستی انجام دهند.

رخش از راه می رسد. در این مکان هم زیبایی بی داد می کند. تخته سنگهایی که در میان رود قرار دارند و آب از روی آنها سر می خورد و پایین می ریزد. گل‌های وحشی زیبا و درختانی که بر روی رود و در کنار آن افتاده است و تابش نور خورشید بر روی آب و سنگ تللو خاصی دارد.

تخته سنگها هر کدام در گذر زمان شکل خاصی پیدا کرده اند بعضی به قدری نرم و سبک به نظر می رسند که بعید می دانی که آن یک سنگ است. آب هم که با چه اشتیاقی از میان آنها عبور می کند و پیچ و تاب می خورد.

استاد و خانم شایسته از روی این تخته سنگها و رود خروشان با قطرات مرواریدی عبور می کنند و بر روی تخته سنگ بزرگی می ایستند. به پایین که نگاه می کنی آب مانند آبشاری کوچک در حال گذر از روی سنگهای خال دار و رنگارنگ است.

موتور سواری که با سرعت عبور می کند و بعد از آن اتومبیلی قرمز که سکوت طبیعت و صدای آب را تحت‌الشعاع قرار می دهد. به یک چشمه زیبا می رسید و تصمیم می گیرید از آب آن بنوشید و استاد بطری را پر کردند که برای باری دیگر از آن بنوشند آبی پر از مواد معدنی.نوش جانتان. گوارای وجود.

سلام به روی ماهتان . صبح زیبای شما هم به خیر و برکت و شادی باشد.

صبحی رویایی بعد از گذراندن یک شب در آرامش و راحتی در درون ترک که همیشه کنار شما است و یار و یاور تان تا بتوانید به سخت ترین جاده ها و مکانها راه یابید.

آفتاب در مسیر زیبای جدید پیاده روی می تاید و از روی پلی چوبی و باریک که بر روی رودخانه زده شده عبور می کنید و به جاده ای می رسید که باز هم زیبا و زیبا و زیبا است. واقعا تخته سنگها به زیبایی درختان هستند. غاری که در میان کوه ها است و چقدر زیبا . اکوی صدایتان را امتحان می کنید. و حالا خانم شایسته هم با دستانی آزاد و بدون موبایل از این تخته سنگها بالا می روند و بر روی تخته سنگهایی که اشکالی بی نظیر و رویایی آنچنان که هیچ مجسمه سازی قادر به ساختن این آثار هنری نیست پا می گذارند. باور کردنی نیست سنگهایی که هر کدام به اندازه دنیایی زیبایی، شگفتی و اعجاب به همراه دارد اگر نبینی نمی توانی نه باور کنی و نه تصور.

استاد خانم شایسته را تشویق می کنند به نظر می رسد که بر یک ترس دیگری غلبه کرده اند آن هم در طبیعتی به این زیبایی که با شجاعت از آن لذت میبرند و پا به مکانهایی میگذارند که به نظر صعب‌العبور می رسد و آنگاه بیشتر به خودشان افتخار میکنند و جام پیروزی را از خداوند میگیرند.

خدایا شکرت

عاشقتونیم