دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مجید عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت
در ابتدای این قسمت زمانی که داشتم لذت میبردم و تحسین میکردم اون آب و هوای بی نظیر رو، ناخودآگاه شکر کردم بخاطر پیشرفت علم و تکنولوژی که که باعث شده چنین تصاویر خیره کننده ای رو بوسیله یک ربات گرفت و به نمایش گذاشت.
چقدر زیبا بود این مناظر. هر چیزی که آدم از بهشت انتظار داره در این تصاویر وجود داره. هوای بینظیر، ابر های زیبا، رودخانه ی زیبا،درختان سرسبز ،طبیعت فوق العاده. کوه های زیبا…
این تصاویر رو فقط داخل نقاشی های کارتون ها میدیدم در بچگی.
در ادامه چقدر زیبا بود که به چنین مکانی که آب گرم داشته باشه و خستگی سفر رو از تن آدم در بیاره هدایت شدیم. حتی دیدن این تصاویر، از لذت بخش ترین کارهای دنیاست. فضایی که برای استفاده از آب گرم تعبیه کرده بودن، چقدر زیبا بود.
اون سالنی که برای استراحت درست کرده بودن که ادم وقتی داخل اون مکان که شبیه سونا بود می مونه، تونه یک استراحت بگیره و هوایی تازه کنه و دوباره بره از اون آب گرم استفاده کنه. من سپاسگزاری میکنم از خانم شایسته ی عزیزم و استاد که چقدر قشنگ حس اون مکان رو توصیف میکردن. واقعا میتونستم حس کنم اون مکان چه حس های زیبایی به آدم می تونه بده.
در ادامه باز هم هدایت شدیم به دیدن یک مکانی برای تفریح و استراحت. جایی که رودخونه هست، طبیعت زیبا داره و این تصاویر زیبا رو دوربین ضبط کرد.
اینجا باز هم استاد رفتن و یک نفر رو با استفاده از پرسیدن سوال درمورد مکان های زیبا و دیدنی اون منطقه، تخلیه اطلاعاتی کردن. چقدر من اینکار رو دوست دارم و از استاد عزیزم یادش گرفتم. هرموقع به مسافرت میرم این کارو میکنم و سوال میپرسم از افراد در مورد اون منطقه و اینطوری هدایت میشم به مکان های زیبا در یک منطقه.
واقعا چه جای دنج و خوبی بود. دیدن تمیزی محیط و اینکه مردم چقدر قشنگ رعایت میکنن قوانین رو که مثلا حیوانات خونگی با خودشون نبرن یا آتیش روشن نکن و موارد این چنینی…
در ادامه به چه مکان زیبایی هدایت شدن استاد برای توقف و نهار. آدم وقتی توجهش همش روی زیبایی ها و نکات مثبت باشه، جهان هم میبرتش به بی نهایت مکان هایی با نکات زیبا و مثبت بیشتر.
چقدر دیدن این صحنه که استاد در تمامی کارها و اقداماتشون، بدنبال راحت تر کردن کار ها هستن، لذت بخشه.
چه الگوی خوبی هستین.چقدر برای غذا درست کردن راحت می گیرین. چقدر راحت با ظروف ساده غذای خودتون رو میل میکنن و تمیزکاری بعد از غذا چقدر راحته و بدون درد سر های اضافی هست.
واقعا ساده تر کردن کار ها، از هر زاویه ای که بهش نگاه کنیم فوق العادست و لذت بخشه.
نکته دیگه ای که توجهمو جلب کرد این بود که استاد چقدر زیبا ، به عزیز دل میگن عاشقتم و ابراز محبت میکنن و این چقدر در طرف مقابل تاثیر مثبت میزاره. من چند روزه خیلی حواسم به این نکته هست و در ارتباط با مادرم، خیلی به ایشون ابراز علاقه میکنم و دارم معجزه این کار رو می بینم که چه رابطه ی فوق العاده ای ساخته برای من.
نکته ی دیگه سپاسگزاری استاد هستش که چقدر عالی و بینظیر از مریم جان سپاسگزاری کردن و چقدر حس فوق العاده در طرف مقابل ایجاد میکنه. استاد در خیلی فایل ها بر سپاسگزاری از طرف مقابل تأکید می کنن و الان میبینیم که چقدر زیبا خودشون همه ی این آگاهی ها رو در عمل اجرا می کنن بصورت ناخود اگاه (که ناشی از تمرین زیاد میتونه باشه).
دقیقا این هم نکته ای بود که من از استاد عزیزم یاد گرفتم و مدتهاست دارم تمرینش میکنم و در عمل از هر شخصی که کاری برام انجام میده، سپاسگزاری میکنم و بعضا معجزه ها کرده برای من. از طرف دیگه حس بسیار خوبی هم در خود من و هم در طرف مقابلم ایجاد کرده.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 212461MB25 دقیقه
سلام. وقت همه دوستان خدا طلب به خیر و نیکی
بسم الله الرحمن الرحیم
وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مِّنۡهُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ
و آنچه را در آسمانها و آنچه را که در زمین است، در حالى که همگى از [آنِ] اوست برایتان رام نمود، که قطعاً در این [رام نمودن] نشانههایى است براى مردمى که بیندیشند.
وقتی این آیه رو خوندم هر دفعه الهاماتی دریافت کردم که دوست داشتم بگم..
اینکه خدا چقدر ما رو دوست داره چقدر ما ارزشمندیم براش و راحتی و لذت و حس خوب براش مهم بوده و در اولویت که هرررر آنچه در اسمان و زمین هست رو به تسخیر ما دراورده این ایه به من عزت نفس میده، احساس ارزشمندی و مهم بودن میده که از تمام قدرتش برای منِ بندش استفاده کرده، اسمون به این عظیمیش رو، زمینش رو و تمام امکاناتش رو همه شو به تسخیر من در آورده…وقتی بهش فکر میکنم بغضم میگیره از این همه عشقی که ربم بهم داره عشقی که با هیچ عشق دیگه ای قابل مقایسه نیست، ربی که انقدر خیر منو میخواد، انقدر منو میخواد که زندگی رو برام قشنگ کرده..چ زمانی این ایه در ذهن من مرور شد؟
وقتی استاد با درون همون اول فایل داشتن مسیر سرسبز رو نشون میدادن و منی که عاشق رودخونه هستم یهو با این چشم انداز زیبا سوپرایز شدم..چقدر همه چی رویایی بود. چقدر زیبا بود و باعث شد من یه مدیتیشن قشنگ داشته باشم که در زمان حال از تمام زیبایی ها لذت ببرم و خوشحالم که بک گراند ذهنم بیش تر حول محور توحید و قدرت خدا میگشت:)
اون لحظه ای که سوار ماشین بودین و داخل شهر..بک گراند شهر کوه هایی پوشیده شده از سبزه و گیاه بود. من همش اینارو تجسم میکنم بعد وقتی تجسم میکردم اونجام خیلی حالم از دیدن اون ویو خوب میشد چون من خیلی عاشق طبیعتم.
الان با دیدن این فایل خیلی موضوع تو ذهنم داره میچرخه که به نظرم برای گفتنش نیاز بود برم یه سرچی درمورد واژه تسخیر داشته باشم که در ادامه میارمش..
تسخیر مصدر باب تفعیل از ریشه “س ـ خ ـ ر” به معنای رام کردن، فرمانبردار کردن [1]، مقهور گردانیدن کسی یا چیزی [2]، تکلیف بر انجام دادن کاری بدون اجرت [3]، تحت اطاعت و سلطه محض درآوردن
حالا چی داره تو ذهن من میچرخه؟
اینکه خدا میگه هر انچه در زمین و اسمان است به تسخیر توی انسان درآوردم. پس یکی از چیزایی که تو زمین به تسخیر من دراومده هم نوعان من هست..چرا من دارم روی عنوان هم نوعانم تاکید میکنم ؟
چون همیشه تو ذهنم این بوده که وقتی تو در مسیری قدم برمیداری خیلی سنگ اندازی ها هست، کسی حمایتت نمیکنه، مسئول مربوطه گیر میده، و خلاصه تو نمیتونی راحت به اون خواسته ات برسی بعد وقتی من اومدم به این ایه فکر کردم دیدم اینکه برخلاف قرانه
خدا گفته من همه چیو رام شما کردم و درستم میگه همه چی رام منه
پس چرا من این باورِ خیلییی عمیق تو ذهنمه؟
برمیگردم به زندگی واقعی خودم تا جاهایی که خلاف این موضوع برام اتفاق افتاده رو بررسی کنم.
یکیش که الان دیدم که استاد گفتن یه اقایی مسیر بعدی رو بهشون گفته و ایشون تو گوگل مپ پین کردن این اتفاق همون موقع این چراغ رو تو ذهن من روشن کرد که ببین خدا زودتر از تو همه جا هست و با دستانش بهت کمک میکنه.همین موضوع نشون میده خدا اون اقا رو به تسخیر استاد دراورده تا مسیر بعدی رو بهش بگه و کمکش کنه.
یاد مسافرت چند ماه پیش خودم افتادم که رفتیم کنار یه چشمه توی ازنا (استان لرستان) از قضا خانواده ای کنار ما نشستن ک مال همونجا بودن و مادرشون از ما پرسید مال کجایینو ماهم گفتیم یزد خلاصه صحبتی انجام شد و اونا به ما گفتن کجاها بریم..این موضوعم به من این پیامو میده که عصمت تو نگران نباشیا خدا خودش حواسش بهت هست. ببین چقدر قدرت منده که هم زمانی به وجود اورده و خانواده ای رو کنارتون قرار داده که به شما برای ادامه سفر کمک کنن؟
ببین خدا بیش تر از خودت میخواد تو راحت باشی و حالت خوب باشه و لذت ببری که اینجوری کمکت میکنه… ببین چ طوری اونارو به تسخیر تو درآورد؟
واقعا استاد و دوستان من اگه بخوام از سفر چندماه پیشم بگم یه طوماری میشه برا خودش. همش شما دوستان و استاد از دستان خدا حرف میزدین ک بدون چشم داشت و بدون اینکه بشناستون میان و کمکتون میکنن من از این حرفا کلافه میشدم میگفتم چ طوری اخه؟
ولی من همه اینارو تجربه کردم و هم زمان این حرف خانم شایسته تو ذهنم تکرار میشد که بسیار سفر باید تا پخته شود خامی..
چقدر سفر مارو توحیدی تر میکنه..
نمیدونم حس میکنم یکم پراکنده حرف زدم و خب اینو هم حس میکنم که طبیعیه چون چندماهی بود از فضا دور بودم و همش برا خودم اینارو مرور میکردم و مینوشتم. حالا ک میخوام با شما دوستان شیر کنم سرم پر از حرفه و ممکنه از هر دری حرف بزنم. شما به به بزرگی خودتون ببخشید:)
ممنونم از خدا بابت هدایت من به این فضا
ممنونم از شما دوستان که انقدر کامنت های قشنگ میذارید
سلام مرجان خانم عزیز و پرمهر
عزیزم وقتی کامنتت رو خوندم لبخندی به پهنای صورتم روی لبم نقش بست:)
ممنونم که درمورد اسمم این بازخورد مثبت رو بهم دادین.اره خودمم خیلی معنای اسمم رو دوست دارم و از خدا میخوام کمکم کنه بتونم این صفت رو در خودم پرورش بدم و با جاری کردن توحید در وجودم پاک تر و پاک تر بشم.
من هم خداروشکر میکنم که دوستی از استان خودم اینجا پیدا کردم که دارن روی خودشون کار میکنن و خوشحالم که کامنت من به شما کمک کرده عزیزدلم.
براتون آرزوی دلِ خش و روزی فراوان رو دارم=)