سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

652 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3031 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام همسفرای نازنینم حالتون چطوره؟

    چقدر داره خوش میگذره استاد عجب جای باحالی اوردیمون این سری، من که حسابی داره بهم خوش میگذره و حال میکنم کوهستان زیبا شهر رنگارنگ و دوست داشتنی،تاریخچه ای پر از فراوانی فرصت پولساختن.چقدر این پول نعمت پر برکتی هست چقدر مقدسه چقدر پاک و خدایی هست ببین ببین با خودش چقدر فرصت میاره چقدر آدمها رو دور هم جمع می‌کنه چقدر باعث بسط و گسترش شهرها میشه و به دنبالش جهان ببین ببین چقدر آدمها رو به خواسته هاشون میرسونه باخودش شادی میاره عشق میاره شورو نشاط میاره اینا همش برکات بی پایان پول و ثروت هست.بازم میگم هیچ کاری به اندازه ثروتمند شدن مقدس،خدایی و معنوی نیست هیچ کاری در جهان.

    چقدر این شهر حال و هوایش مثبت بود چقدر انرژی خوب ازش گرفتم چه شهر رنگا رنگی همه جا به هم راه داشت عجب چیدمان منظم و قشنگی داشتند خونه ها من خدایی تا حالا بن بست یا محله تنگ و ناجور ندیدم همه خیابانها کوچه ها بزرگ جادار به هم وصل هست این حس رو به آدم میده که ما چیزی برای پنهان کردن نداریم همه چیز صاف و رو هست همه چیز مشخصه قانونمنده.

    چقدر تحسین برانگیز که شما با وجود اینکه اون بنده خدا بدون کوچکترین چشم داشتی کمکتون کرد ولی بازم به رسم تشکر براش یه هدیه خریدید واین چقدر به زیباتر شدن روابطتون کمک می‌کنه و یه یادگاری هست از یه ملتی به نظر من که یک ایرانی این هدیه رو برای من خریده و نام کشورمون رو هم به خوبی جا میندازه.یادم افتاد به اون دوست کاناداییمون توی سفر به دور آمریکا سری اول که یه دوست افغانی یه کلاه بهش داده بود یادتون هست استاد؟

    زیبایی های طبیعت این شهر که قابل وصف نبود میشد خنکای هواش رو بخوبی حس کرد اون حد از اکسیژن پاک و خالص که ریه ها رو حسابی پر میکرد و تا مدتها یه جریان تازه و مثبت رو به رگها وسلولهای بدن می رسونه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    مسعود زارع گفته:
    مدت عضویت: 2037 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    مثل همیشه بی‌نظیر

    مثل همیشه پر از درس، عشق و زیبایی

    سپاسگذارم ازتون استاد واقعا منظره زیبایی بود توی این مسیری که رفتید که من چنتا اسکرین شات گرفتم از منظره چون واقعا زیباست واقعا زیباست. خدایا ممنونم ازت که این همیشه زیبایی رو آفریدی.

    استاد من مهارت درخواست کردن رو از شما یاد گرفتم. من قبلا واقعا توی درخواست کردن مشکل داشتم به خاطر خجالت و گاهی اوقات هم به خاطر غرور بیخودی. اما از شما یاد گرفتم که وقتی به چیزی نیاز دارم با احترام درخواست کنم. درواقع قبلا وقتی میخواستم درخواست کنم، افکار غلط میومد توی ذهنم ” که نه نه درخواست نکنیا، طرف میگه چه آدم پررویی هست” یا ” نه نه درخواست نکن الان اگه بهش بگی اصلا تورور آدم حساب نمیکنه و حالت گرفته میشه” یا ” اگه درخواست کنی طرف با اخم بهت نگاه میکنه و میگه نه”

    اما درحالی که الان یاد گرفتم وقتی من خودم رو قبول داشته باشم، برای خودم ارزش قائل باشم و خودم رو انسان ارزشمند و لایقی بدونم، هیچ کس نمیتونه منو نادیده بگیره، هیچ کس نمیتونه منو کوچیک حساب کنه چون من از درون باور دارم که انسان بزرگی هستم. پس زمانی که با این باورها با احترام، اعتماد به نفس و قدرت درخواست میکنم قطعا طرف مقابل هم با احترام به درخواست من پاسخ میده. و دقیقا همین اتفاق داره رخ میده. یعنی دقیقا برعکس گذشته که اکثر اوقات وقتی درخواست میکردم از غریبه ها بهم جواب نه میدادن، الان همه پاسخ مثبت میدن و درخواست من انجام میشه.

    همونطور که خودتون توی دروه عزت نفس گفتید ریشه تمام “نتوانستن ها” بر میگرده به عدم اعتماد به نفس. برمیگرده به این که من خودم رو لایق نمیدونم.

    کسانی که خودشون رو ارزشمند میدونن و با خودشون در صلح هستن و خودشون رو دوست دارن، قطعا دیگران هم اونا ارزشمند میدون، قطعا دیگران هم باهاشون درصلح هستند و بهشون احترام میزارن.

    سپاسگذارم بابت این فایل زیبایی که با عشق فیلم برداری کردید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    محمد صدرا شهبازیان گفته:
    مدت عضویت: 3145 روز

    سلام به استاد و خانوم شایسته عزیز که این فایل های با ارزش رو برای ما تهیه میکنن

    چقدر این جهان جالبه

    من از این فایل حرف هایی رو شنیدم نکته هایی رو برداشت کردم لازمه ی الان من بود

    جواب موضوعات این دو روز گذشته من بود

    شما در مورد اقای کن حرف زدید و ادم های خوب، در مورد فروانیِ برخورد های مثبت

    این حرف ها و موضوعات تکه هایی از پازل ذهن من بود

    من قبلا با ادم های ناجور برخورد میکردم ، برخورد های ناخاسته حتی از دوستایی که چند سال میشناسمشون بگذریم

    از روز 7 خرداد که کار کردن من روی خودم با تعهد همراه شدخیلی چیز ها تغیر کرد

    و البته باور های مرتبط هم ساختم

    همه انسان ها در سیطره قدرت خدا هستند و خدا میتونه برخورد های خوب رو برای من بیاره

    دوست ندارم بگم اما من ادم حسودی بودم

    من ادمی بودم که یا از کسی بدم میومد یا خودم رو مسئول خوشبخت کردن و محبت کردن به کسی میدونستم

    اگه کسی با ماشین خیلی اروم رد میشد میگفتم خب چیه راه رو بند اوردی یا گاز بده یا پیاده برو

    اگر کسی با سرعت زیادی میرفت میگفتم فلان فلان شده فکر نمیکنه یه بچه ای بیاد جلوی راهش

    یه پسر خوشتیپ میدیدم حسودی میکردم

    خلاصه معلومه که میتونید حدس بزنید چه برخورد هایی رو جذب میکردم

    من سر یکی از همین برخورد ها که خیلی تمرکز گذاشتم روش و حالم رو بد کرد خیلی ضرر کردم

    اما خب لازم بود

    من فهمیدم اینا تقصیر منه

    فهمیدم وقتی من با همه چیز سر جنگ دارم همه چیز هم با من سر جنگ داره

    من برای خودم این باور رو ساختم که هر انسانی یه انسانیه که برای خدا ارزشمنده

    هر انسانی به هر اخلاقی خدا خلقش کرده من غلط میکنم که نظر میدم دخالت میکنم

    هر انسانی پول و ثروت داره خدا بهش داده به من چه من کیم که حسودی کنم

    حالا حالا ها هنوز خیلی کار دارم روی این موضوعات ولی خیل خیلی کم تر از قبل

    بعد از این مدت که روی این موضوعات کار میکردم یه جا یه برخورد نه چندان خوبی با من شد

    فهمیدم این اونجاست که من باید نشون بدم خودمو تغیر دادم یا دارم ادا در میارم

    و فکر میکنم نشون دادم که خودمو یه تغیراتی دادم و انچنان هم بیکار نبودم

    از اون روز به بعد همه چیز از برخورد ادم ها با من تغیر کرده

    توی جمع های غریبه ادم های غریبه برخورد های عالی میگیرم

    در کل رابطه ام با همه خوب شده با چیزی سر جنگ ندارم

    زندگی برای من خیلی خیلی راحت تر شده انگار که یک بار سنگینی از روی دوش من برداشته شده

    همه ادم ها خوبن همه برخورد خوب دارن همه دستای خدا هستن همه دوست من میتونن باشن

    و این ها واقعیت شده برای زندگی من خیلی زود نتیجه سه ماه تعهد منه فقط

    منی که همیشه باید توضیح میدادم باید جر و بحث میکردم حالا حتی یه شکایت و ناراحتی هم از مشتری ها به تور من نمیخوره

    همه چیز روان و نرم و راحت شده

    و این معجزه ست برای من معجزه ست

    اگر من فقط همین یک نتیجه رو از اموزه های استاد می‌گرفتم برام کافی بود بماند که نتایج دیگه هم به لطف خدا عالی بوده فقط توی سه ماه تعهد نتایجی گرفتم که توی چهار پنج سال اشناییِ بدون تعهد نگرفته بودم

    استاد من تورو و خدایی که به من معرفی کردی رو بینهایت دوستدارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1693 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    وهمانا آدمی را از گل خالص آفریدیم

    پس آنگاه او را نطفه گردانیده ودر جای استوار (صلب ورحم )قرار دادیم .

    آنگاه نطفه را علقه وعلقه را گوست پاره وباز آن گوشت را استخوان پس براستخوانها گوشت پوشانیدم .

    پس از آن (به دمیدن روح مجرد )خلقتی دیگر انشانمودیم .آفرین برقدرت کامل بهترین آفریننده .

    باز همه خواهید مرد وآنگاه روز قیامت به یقین تمام مبعوث خواهید شد .

    وهمانا فوق شما هفت آسمان را فراز یکدیگر آفریدیم ولحظه ای از توجه به خلق غافل نبوده ونخواهیم بود.

    خدایی که به شدت برایم کافی هستی وبه سوی تو باز می‌گردم

    تنها وتنها تو را می پرستم وتنها وتنها از تو یاری می جویم .

    چقدر لذت بخشه که خدایی دارم که همیشه مرا میبیند ومیشنود ومراقبم هستی

    با وجود تو از همه انسانها دل میبرم چون تو بهترین روزی دهنده وحامی ام هستی

    سلام ودرود به استادان توحیدی عزیزم

    ممنون از توضیحات عالی که در مورد این شهر واطلاعات جامع دادید

    چقدر جالبه یه منطقه ای پراز فراوانی از زیبایی کوه وجنگل گرفته تا سیلور اون هم در یه جای کوچیک که به یاد آیه قرآن افتادم که ما زمین و آسمان را مسخر شما کردیم وچقدر احساس شعف میکنم که خداوند اینقدر نعمت به ما عطا کرده و همه چیز در این زمین برای ما مسخر شده از چهارپایان تا کشتی ها وماشبن وفضا پیما چون خداوند به قدرت ما که از وجود خودش بوده آگاهی داشته

    چقدر نکته جالبی مطرح کردید از قانون در خواست کردن

    استاد من قانون درخواست را از دوره قانون آفرینش یاد گرفتم بخش دو یا سه

    چقدر با این قانون درخواست کردن عزت نفسم بالاتر رفت

    برخلاف چیزی که از بچگی تو ذهنم بود که چیزی نباید بخوای هرچی بود همونه وگرنه نباید درخواست کنی زشته میگن پرروهستی

    به همین خاطر از دفترهای خواهرم در مدرسه استفاده میکردم وسایل اون رو چون از خودم یکسال بزرگتر بود استفاده میکردم با اینکه دلم چیزهای نو میخواست

    یا لباس یا هرچیزی ومیدیدم خواهر کوچکترم درخواست می‌کنه وانجام میشه

    وخلاصه این تو ذهن من رفته بود و هیچ درخواستی نمی‌کردم حتی از همسرم

    تا اینکه تو این دوره قانون آفرینش خیلی واضح و قشنگ توضیح دادید ومن هر جا میرم خرید یاکمکی لازم داشته باشم درخواست میکنم ومیبینم در بیشتر مواقع به درخواست های من جواب مثبت

    داده میشه وهمش از عزت نفس میاد که چقدر با خودمون در صلح هستیم

    مثلاً چند روز پیش ماشینم تو یه جوی آب افتاده بود و هیچ کس هم نبود

    خانم همسایه من رو دید وازش درخواست کمک کردم اون هم پسرش وچندین آقا را جمع کرد و به راحتی درآوردند ماشین رو

    حتی می‌دیدم که خانم همسایه چقدر با عزت نفس هرکس را که میدید می‌گفت اقا بیا کمک ماشین را دربیار وپباده میشدند وکمک میکردند

    شما یه در خواست از اقای مهربون کردید واون چقدر راحت شیر آب خونه شون را در اختیار شما قرار داد وبعد با انسان های فوق العاده ای آشنا شدید

    عجب پروسه باحالی وچقدر از بخشندگی شما لذت میبرم که شما هم با هدیه احترام ایشون را با هدیه ارزشمندتر کردید

    چقدر جالبه خداوند هردستی را برای کمک انسانها می‌رسونه

    تو میشی دست خیر برای بقیه ویکی دیگه هم دست خیر میشه برای تو و دستی که صاحبش خداوندورب الارباب است

    هر کسی که کمکون می‌کنه دستی از دستان خداست

    چه انسانهای فوق العاده ای که کوهنورد واهل طبیعت که همه جا را گشته ولذت برده آفرین به این مردم آمریکا

    استاد اینقدر این مردم را وزیبایی ها را تحسین میکنید واینقدر عالی هستید که انسانهای عالی را جذب میکنید

    خدای من چه آبی چه کوهی چه کمپر های بی

    نظیری

    دلم سفر با چوب شومینه میخواد

    چه حالی میده تو این هوای سرد با بخاری شومینه

    چه جاده ای چه کوه‌هایی چه ابرهای باحالی

    واستادی که با درون بچه این زیبایی های آبشار را برای ما به نمایش گذاشت

    استادعجب انرژی داره این منطقه چه کیفی کردم من از این زیبایی

    خیلی ذوق کردم از این دره وکوه وجنگل اون هم از بالا

    خداوندا تو را شکر برای همه نعمت های که برای ما آفریدی که لذت ببریم و شاید سپاسگزار باشیم سپاسگزاری واقعی

    استاد جان هر قسمت بی نظیرتر از قسمت قبل هست وسپاسگزار بابت وجود شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1112 روز

    بنام تویی که هدایتگر منی.

    سلللللللللام به استاد عزیزم و جانم.

    امروز صبح طبق معمول همیشه اومدم تا کامنت های سفر به دور امریکارو بخونم ،این روزا خودمو متعهد کردم فقط و فقط ورودی مناسب بدم پس به محض بیدار شدم شروع میکنم به کامنت خوندن ،کامنت دوستانم همه از جنس عشقن ،همه از جنس مهرن ،همه از جنس توجه به نکات مثبتن و چه زیباست که چشمام روی زیبایی ها متمرکز باشه ،برعکس نصف آدما که برای ورودی هاشون ارزش قائل نیستن و اجازه میدن هرچیزی که هست و بشنون و ببینن.

    خدای خوبممممممم بی اندازه بی نهایت برای این آگاهی ها شکرت.

    جان من برای این روزا که فقط خواسته هارو جذب میکنم شکرت .

    استاد امروز ناخودآگاه یه چیزی به ذهن اومدم ،با خودم گفتم مهسااااااااا حواست هستتتتتت،از وقتی که داری روی خودت کار میکنی انصافااااا به ناخواسته ای برنخوردی اونم اگه بوده خیلییی جزیی بوده و ازش رد شدی بدون اینکه متوقفت کنه ،چی بگمممم چی میتونم بگممممم جز شکر الله ،خیلییی خوشحالم خیلی حالم عاااالی که به سبک خودم روزامو میگذرونم ،به سبکککککک هدایت الله.

    استاد عزیزم چهره ماهتون و اون لبخند همیشگی ،ناخودآگاه خنده به لبام میره و به الله قسم وقتی صداتونو میشنونم تماممممم مقاومتای ذهنم خورد میشه و میریزه ،کییییی هست که حرفاش این همههه از جنس عشق باشه که تا عمق هاا تو دل آدم میشینه ،استاد منننن خودش جنسش عمله ،عمل عمل عمل ،حرفی که عمل نیاره مفته ،هربار حرفی رو آموزه ای رو عمل نکنم به خودم اینو میگم ،دلیل گیرا بودن حرفاتون اینکه اول خودتون عمل میکنید .

    شهررررر سلیورتن چقدر زیباستتتت،مرسی درن بچه ،برای این که از این ابعاد زیبایی به ما نشون میدب،شهری کههههه پر از کوه و درختای فراوان ،شهری کهههه این همه خیابون هاش تمیزه و برق میزنه،وقتی شروع کردین حرف زدن و سریع به ذهنم اومد که مدضوع استاد،درخواست کمک کردنه ،توی دوره عزت نفس ،رو این موضوع کار کردم و یکی از تمریناش این بود که شروع کنم درخواست کردن از درخواست های کوچیک شروع شد ،روز اول که رفتم باشگاه گفتم بزار تمرینو همین جاا انجامش بدم ،شروع کردم تمرینو انجام دادن روی دستگاه بودم ،با توپ حرکت میزدم ،یهو توپ از دستم افتاد ،شاید اگه قبلا بود میگفتم نههه زشته ،مزاحم میشی و به محض اینکه این فرکانسو میفرستادم مسلما جواب خوبی ام نمیگرفتم ،پس بدون خجالت و با حس خوب ،از یه دختر خانم درخواست کردم که میشه کمکم کنی و توپو بهم بدی ،با روی باز و گشاده و مهربون ،درخواستمو قبول کرد و توپو بهم داد،با خودم فکر کردم عهههه استاد راس میگن درخواست کردن باعث نمیشه که از من چیزی کم بشه ،درخواست کردن یکی از نشونه های عزت نفس هست .

    هرچی از این دوره بگم کمههههه ،احساس لیاقت همونی چیزی که من تو این دوره یادگرفتم و فهمیدم با داشتن احساس لیاقت در های نعتو به روی خودم باز میکنم و به محض اینکه احساس عدم لیاقت بکنم نعمت ازم گرفته میشه.

    استاد عزیزم ممنون که این حجم از زیبایی به ما نشون میدیدن و مارو شریک میکنید.

    و امااا جمله طلایی :

    اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً

    با هر سختی آسانی هست .

    چه خوش گفتی الله من جان من

    جواب هر مسئله تو دلشه و این جملهههه چنان دلمو قرص میکنه چنان عین کوه محکمم میکنه که هیج ترسی از آینده برام نمیزاره،به محض نجوای شیطان این جمله میاد که نترسسسسس من هستم ،به موقش جواب همههه سوالاتو میدم ،پس پیش برو نترس ،به موقش دستام از راه میرسن تا دستاتو بگیرن ،،،،،نترس به قول اون داستان استاد که تعریف کرد برامون که در میگفت ،بابااا خدات که نمرده اون هست ،حواسش هست ،همه جا و همه لحظه دست داره.

    خدایاشکرتتتتتت بی نهایت .

    دم این مردم شریف گرم باشه،مردمی که با خودشون این همه در صلحن،چه کار عالی کردین استاد که از دست هاا تشکر کردین

    نکته

    کمکو امتیازشو بخدا بده ،مشرک نباش،آدمااا دستی از دستای خدان ،اما نکته مهمش اینکه تو باید از دستای خدا تشکر کنی ،درسته کمک از جانب الله ،امااا دستای خدا براش عزیزن ،پس باید تو این زمینه افراط نکنم و به قولی از اون ور بومم نیوفتم ،در مقابل درخواست کردن و اجابت شدن باید تشکر کرد ،اخه همه ادما تکیه ای خدان ،خداااا تکه هاشو دوست داره عاااشق اوناست.

    استاد قبل اینکه وارد یه شهر جدید بشم که محل کارم هست ،البته یکسالی هست اونجا کار میکنم ،همههه میگفتن فلان شهر نری ،اونجوره اینجوره مردم فلانن بهمانن،تو دلم یه چیز گفتم نههههه همه ادمااا خوبن تکیه ای خدان ،استاد بخدا قسم من فقط از اون مردم عشق دیدم محبت دیدم ،فقطططط لبخند دیدم ،قانونو تو این زمینه بلد شدم ،تا یه نکته مثبت دیدم شروع کردم تحسینش و مدام به مردم شریف تر هدایت شدم ،به قول جلسه 8 راهنمای عملی ،همه چیز باوره:))))))))

    استاد جونمممممم عاشقتمممممم

    این روزا نشونه ها و نتایج ریز به ریز دارن میان به لطف الله و دوره راهنمای عملی رویاهاااا،چقدر خوبه هستن ،شکر …..

    در پناه خدا باشین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2788 روز

    به نام یگانه قدرت هستی بخش

    درووود و سلام بر استادان جان

    دروود و سلام به خواهران و برادران برگزیده ی عزیزم.

    خدایا شکرت برای اینکه مجددا تونستم این قسمت از سریال رو هم ببینم.انصافا حس میکنم لیاقت همراهی و هم سفری رو دارم که میبینم و میشنوم و لذت میبرم و باید قدردانش باشم.خدایا شکرت.

    سیلورتون و نقره.چقدر زیبااااا.یاد سال ها پیش افتادم که تولدم بود و خاله هام و همه ی میهمانان برای تولدم به مامانم گفته بودن بپرس از نگین کادو تولد چی دوس داره از همونا براش بگیریم :):):):):):):):):):) منم گفته بودم ظروف سیلور ،ترجیح میدادم مثل زمان بچگیم نشه کمتر لیوان و پارچ کادو تولد بگیرم :):):):):):):)

    چه شهر زیبایی چه طبیعتی چه شگفتی.چه انسان های بی نظیری.وسط این همه زیبایی اون ماشین صورتیه از بالا با درون بچه که فیلم میگرفتید خیلی برام جالب بود.انصافا جسارت میخواد انقد رنگ ماشین متفاوتی رو انتخاب کردن.

    مثلا من عاشق رنگه بنفش و نارنجیم نمیدونم واقعا برای ماشین بتونم این جسارت رو به خرج بدم و ماشینم این رنگی باشه یا نه.نهایتا رنگ لباسی کفشی کلاهی رو این رنگی انتخاب کنم.وااقعا چه تنوعی در خلقت همین یدونه آدمیزاد خداوند به خرج داده که یه نفرمون مثل اون یکی دیگه ای نیست.نه ظاهر نه رفتار نه علایق و نه حتی اثر انگشت.هممون خاص و یونیکیم.خدایاااا شکر عظمتت و امید به درکش.

    واای استاااد جان چه نکات ارزشمندی رو بیان کردید.چقدر نکته برای یاد گرفتن درشون برای من هست.

    این نکات کلیدی زمانی که با این طبیعت بی نظیر عجین میشه شاهکار خلقت میشه واقعا.دروود و برکت خداوند به سفرتون به کلامتون و حال و حس و انرژیتون.

    استاد جان من از منظر خودم و میزان درک خودم میگم.از تجارب خودم میگم.ازتون سپاسگزاارم با تمام قلبم برای این آگاهی ها که در اختیارمون قرار میدین.واقعا نمیدونم چطور ازتون سپاسگزاری کنم.با همین آگاهی ها که در طبق اخلاص با ما به اشتراک گذاشتید منم تونستم که باور کنم که تجربه ی من از زندگی بستگی به شخصه خودم داره و دیگه به برداشت ها و نتیجه گیری های دیگران خصوصاااا در مورد رفتار انسان ها تکیه نکنم.چون دقیقا هر چیزی رو که تجربه میکنم در بیرون از خودم آیینه تمام نمای درون منه.

    استاد جان دقیقا ماهم تجربه ای متفاوت از این شهر زیبا و مردمانش داشتیم و داریم.مردمانی بی نظیر مهربان صادق خوش مشرب مهمان نواز و خوش گذرون و هرچی از خوبیاشون بگم کم گفتم.

    دقیقا تجربه و برداشتی که ما داریم خیلی متفاوت از بقیه ایرانی هاس و اصلا نه تنها ترک ها سایر افرادی که از کشورهای دیگه اینجا دیدیم بسیار عزیز و محترم هستند.خداروووشکر رفتار این mountain guy برام قابل درک بود.

    استاد جان من با شما و با دوره عزت نفس در واقع با هدایت های رب العالمین یاد گرفتم که ارزش خودمو بدونم و در وحله ی بعد درخواست کنم.اجازه بدم راه حل بهم گفته شه و خودمو درگیره پاسخ ها از افراد نکنم و هدف اصلیم رو با فرعیات قاطی نکنم و ادامه بدم.

    الله اکبر ازین نظم و هماهنگی.استااد جان همین دیروز در معبودگاه الهیم داشتم با خدا صحبت میکردم و سیلی از آگاهی ها به سمتم اومد.چقدر دلمو جلا داد و آروم کرد.دوس دارم اینجا در حد توانم به نگارششون در بیارم و بگمشون که هر وقت خودمم برگشتم اینجا بخونمشون.

    بعد از هدایت های خدا که گفت کمی به خودم استراحت بدم و صبور باشم و عجله رو کنار بگذارم خداوند بهم گفت نگین جان کمی به گذشته فکر کن.چه چیزهای رو تجربه کردی چه اتفاقاتی رو باهم رقم زدیم.به فکر فرو رفتم خیلیییم به فکر فرو رفتم.اصلا چند اتفاق کوچیک رقم خورد که به عینه گذشته اومد جلوم به اراده ی خداوند عالمین.

    حیرت کردم از چیزاهایی که گذشته و چیزهایی که 180 درجه در زندگیم تغییر کردن.بعد یهو به خودم اومدم دیدم الله اکبر از منه غافل که اگه فکر کنم من این کارهارو کردم.حتی اگر الان هم در اون شرایط قرار میگرفتم کسی به جز خداوند نمیتونست اون شرایط رو تغییر بده و سیل نعمت هاشو در زندگیم جاری کنه.

    استاد جان آگاهی هایی که به قلبم سرازیر شد رو با گوش دل به جان سپردم.دیدم زمانی که قدرت رو به خودم و یا به غیر دادم حل کردن هیچ مسیله ای از دست من برنمیومده.تنها زمانی که درک کردم قدرت اصلی رو و از سر راه اجابت خواسته هام کنااار رفتم معجزات رخ دادند.اتفاقات بی نظیر روی دادند دل ها برام آرام شدند.وااای بر من اگر اعتبارشون رو به خودم بدم.من فقط سدی که با افکار محدودم با درک کمم با خود بزرگ بینی و شرکی که ایجاد کرده بودم کنار زدم تا خدا بتونه نعمتهاشو به زندگیم بریزه.

    استاد جان من تازه انگار دارم یاد میگیرم خیلی چیزهارو که حتی بارها و بارهاا به زبونشون میارم اما تازه دارم درکشون میکنم.

    خدایااا شکرت برای این عشق خالصت به من که قدم قدم همراهیم میکنی تا بیشتر بفهمم و بیشتر رشد کنم.

    دیروز با خدای خودم گفتم خدایاا تازه دارم میفهمم که وقتی به ما قوه ی اختیار دادی یعنی چی به ما قدرت انتخاب دادی یعنی چی به ما قدرت خلق کنندگی دادی یعنی چی.من تازه اندازه درک کمه خودم دارم میفهمم عظمتت رو قدرتت رو این تنوع و فراونی همه چیییزت رو اینکه همه چیز در ید قدرت توووست و بعد تووو عاشقانه منو خلق کردی و میگی من بر خودم واجب کردم که خواسته هاتو اجابت کنم منو اشرف مخلوقاتت قرار دادی و بهم گفتی تو ازم بخواه توام میتونی خلق کنی بهت اختیار دادم هر چی دوس داری خلق کن.این فرصت زندگی رو زندگی کن.

    حالا این خلق کردنه نه این که من برم بشینم اجزا رو بهم وصل کنم و چیزی رو یا رابطه ای رو یا پولی رو بسازم من فقط باید بخوام و باور کنم که به محضی که بخوام هستن و فقط از سر راه برم کنار تا وارد زندگیم شن.

    هیییچ کدوم از کارهایی که تو زندگیم انجام شده نمیتونسته بشه مگر به قدرت خدا مگر زمانیکه که قدرتش رو درک کردم ایمان داشتم و توکل کردم و قدم برداشتم به الهاماتش گوش کردم و از سر راه رفتم کنار گذاشتم که نعمت ها در زندگیم جاری بشه.در واقع انتخاب کردم که ارزش خودمو بفهمم ایمان به قدرت لایزالش رو باور کنم و انتخاب کنم که شرک نورزم و تکیه کنم به خودش و از سر راه نعمت ها برم کنار بذارم خدا خودش بچینه.باور کنم که عالی میچینه.

    وقتی اینجور عمل کردم از درخواست کردن نترسیدم چون فهمیدم که پاسخ من از طریق خداوند گفته میشه و از جانب خدا اجابت میشه و نه شنیدن از هر کسی برام مهم نبود و انتخاب کردم که قدم بردارم تا اون پاسخی که دلمو آروم کنه رو مسیر رو برام آسون کنه جلوم پدیدار بشه.

    استاد جان میدونید با این نگرش که گاها پر رنگ میشه تو وجودم و گاهی غافل میشم و کمرنگ میشه حتی یاد گرفتم دیگه عجله هم نکنم.عجله از حرص و طمع میاد.از این باور که کمبود هست.کمبود زمان کمبود فرصت کمبود منابع کمبود شرایط خوب.در صورتی که وقتی قدرت لایزال رب العالمین رو درک کنم دیگه چیزی جز فراوااانی نمیموونه.چیزی جز فرصت های زیاد شرایط مساعد زیاد انسان های فوق العاده زیاد در بهترین زمان ها در بهترین مکان ها بووودن زیااااد.

    خدایااا شکرت که به حد درک خودم به حد ظرف خودم باز هدایتم میکنی باز آگاهی به خورد روحم میدی که جزو کسانی باشم که بهشون نعمت دادی نه گمراهان.

    کسانیکه به اشتباه قدرت اختیارشون رو با انتخاب های اشتباه عملی میکنن.و به قول قرآن هم مسیر درست هس هم مسیر گمراهی.خدایا امروز ازت خواستم که حتی چطور خواستنم بهم یاد بده.چطور بیشتر موحد بودنم بهم یاد بده چطور خالص تر بشم چطوور بهتر و بیشتر بشناسمت و چطوور بیشتر زندگی کنم این فرصت زیبای زندگی رووو.

    استاد جانم نمیدونم چطور از خدایی که خلقتون کرد برای نعمت حضورتون تشکر کنم.برای این فضای الهی که میدونم اعتبارش رو به ربتون میدین اما با دستان بی نظیر شما به وجود اومده رو سپاسگزاری کنم.فضایی که میام و مینویسم و یادم دادین بدون ترس از قضاوت دیگران بنویسم و بزرگ شم و انصافا که باعثه رشد بیشترم و درک صحیح تر و سیقلی تر شدن آگاهی هام میشه.جایی که راحت مینویسم و دوستانی که اوناهم خالصانه مینویسن و ماهم فرصت داریم آگاهی هاشونو بخونیم و یاد بگیریم.

    افرادی که عجیب دوس دارن رنگ و بوی خدارو بیشتر درک کننو مستمر برای رشدشون کار میکننو تلاش میکننو دارم ازشون یاد میگیرم.

    از خداوند منان برای هممون ایمان قوی تر خالص تر لذت لحظه لحظه ی زندگی موحدانه تر و عملی توحیدوارانه تر رو خواستارم.

    خوش بگذره بهتون استادان جان.

    در پنااه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      نگین گفته:
      مدت عضویت: 2788 روز

      درووود و سلاااام نگین عزیز 9 ماه پیشم

      درووود و سلاااام عشقه دلم

      سپاااسگزارتم که ادااامه دادی

      دمت گررررم زیبای من

      واااای چه خووووب بوده که برای من کامنت گذاشتی که امروز بخونمش و لذت ببرم

      من که یادمه داشتی چه جهادی میکردی.یادمه صبح به صبح بدو میرفتی تو بالکن و دفتر به دست با پروردگارت عشق بازیا میکردی و انصافاااا خدا هم چه قشنگ همراهی و یاریت کرد.

      چه زیبا در آغوشت کشید محرم صحبتات شد و تیمارت کرد و به ادامه امیدوار و مشتاااق.

      نگین 9 ماه پیشم دوووست دارم.ممنووونتم که همیشه ادامه میدییی همیشه برای خودت ارزش قایلی همیییشه خودتو لایق ناب ترین ها میدونی و تو پیچ و خم ها دیگه خودت شدی استوره ی خود مراقبتی و خود درمانی و روانکااوییی.

      بله دیییگه یه بانوی مهربون باهووش زیبا موحد متوکل جسور و اهل مطالعه و تلاش باید به این حد از خودکفایی رسیده باشه دیگه.اووونم وقتی تصمیم گرفته دسته در دسته کاردان اعظم بذاره دیگه فرمووول کفه دستشه.

      چه قدر لذت بردم از کامنت 9 ماه پیشم.نووش جووونم و رووووحم.

      خدایااااا سپااااسگزاااارتم برای امید و انگیزه و هدایت هایی که به قلبم روانه کردی.

      شکرت رب رزاق و وهاب و بخشنده و مهربان من.

      عاااشقتم.دووور عظمتت بگردممم منننن ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1290 روز

      سلام نگین خانوم زیبا رو و زیبا بین ..

      نگین عزیز چقدر چشمان زیبا و موهای تیره خوش رنگی داری

      سپاسگزارم ازت برای درکت از آکاهی های این فایل و آموزشهای که از استاد عزیز یاد گرفتین و بهش اشاره کردی ..

      حس لیاقت ،توحیدی رفتار کردن ،عزت نفس و همدلی خودتون با خدای خودتون بدون ترس از قضاوت نوشتید و ما هم از خوندنش لذت بردم ..

      از خداوند برات قدمهای استوار در این راه الهی خواهانم ..

      در پناه الله یکتا شاد و خرم باشی همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نگین گفته:
        مدت عضویت: 2788 روز

        درود دوسته الهی ارزشمندم.

        سپاااسگزارم از تحسین هاتون.خیلی خوشحال شدم.شماهم بسیار زیبا هستید.

        خداروشکر که براتون مفید بوده دوسته عزیز.خداروشکر که دلتون گرم شده با دلنوشته هام.

        حقیقتا شنیدن آگاهی های ناب و درک‌ کردنشون و به مرحله ای رسیدن که تکرار لب و ذهنی میشن و هنوووز بعد باور میشن و نهایتا عمل عمل عمل پروسه ای شیرین و لذت بخشه الهی گونست.

        باید به تک تک این پروسه ها با عشق نگاه کنم و عمل کنم و از مراوده و هم صحبتی با خدای بی همتام لذت ببرم.

        سپاس از خدا برای فرصت رشد و بالندگی.

        سپاس از شما برای کامنت زیبا و دلگرم کنندتون.

        دوسته عزیز و الهیه من منم بهترین هارو از رب العالمین براتون خواستارم.در پناه حق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    بنام خدای زیبایها

    سلام به استادان توحید

    سلام مدینه فاضله آمریکا زیبا که چشم از گفتن زیبایهاش سیر نمیشه ..

    چقدر زیباست این شهر زیبای سیلورتون و چقدر تجسم خودم در این جادهای زیبا و حس فوق العادش حتی از بودن داخلش زیباتره ..‌استاد شما الان اونجاید و روح من با دیدن این همه زیبای به سرعت نور پرواز کرد سرک کشید به همه اون نقاط ..

    دیدن ابرها و فاصله نزدیکشون به کوه و سایهاش روی زمین این حس بهم میده که آدم به خداوند اونجا نزدیکتره ..مردمان ساده و مهربونشون ،ماشینهای رنگی نوستالوژیشون ،پیرزن و پیرمرد مهربون وقتی درون بچه رو دیدن با تعجب نگاش کردن و بهم این حس انتقال داد که اونجا هم هستن کسای که مثل بابا بزرگای ما تعجب کنن از تکنولوژی ،خلاصه کلی سیرو ساحت کردم اونجا با چشمان باز و تجسم خالق و قلبی باز ،که مطمینا بزودی در دنیای مادی برای من و همه دوستانی که مثل من قلبشون باز شد با دیدنش خلق خواهد شد

    استاد در مورد درخواست و قانون درخواست صحبت کرد و چه نکات ارزنده ای فرمودین ..این موضوع یکی از پاشنهای آشیل من بود و از روزی که پذیرفتمش شروع کردم به تمرین کردنش تا بتون این قانون برای خودم نهادینه کنم در وجودم

    منم درخواست کردن برام سخت بود و بیشتر بخاطر غرور بود و جالب هر کسیم میدیدم درخواست میکنه به باد تمسخر میگرفتم که چرا مزاحم مردم میشی ،و این کار زندگی برای من خیلی سخت کرده بود ،بخاطر همین یه تمرین گذاشتم برای خودم ،

    وقتی میرم بیرون و مخصوصا باشگاه عمدا شروع میکنم به ارتباط گرفتن با آدمها و اول نقاط مثبتشونو بهشون گوش زد میکنم و بقول یکی از بجها کل روزشونو میسازم و دیدن لبخندشون واقعا لذتبخش برام بطوری که بارها به خودم گفتم چرا اینقدر با خودم درگیر بودم نسبت به افراد در زندگی گذشتم و الان چقدر راحت شدم و زندگی برام لذتبخش آسون شده ،

    دیروز یه موردی پیش اومد و دیدم که من تو درخواست کردن خیلی پیشرفت کردم .میخواستم برم بیرون و همسایه ما که تو کل زندگیم درخواستی ازش نداشتم به محض باز کردن در ازش خواستم منو برسونه و اونم خیلی راحت قبول کرد و منم کلی تشکر کردم ازش ..

    اما موضوعی که استاد راجب هدیه دادن بعدش گفتن برام جالب بود و باید رو این موضوعم کار کنم ..

    وقتی آدم درخواست میکنه انگار دنیا خیلی راحت بهت بله میگه حالا چه آدما باشن و چه خداوند و من باید بیشتر رو این موضوع کار کنم چون میدونم قانون قانون و اگه خوشبختی میخوام باید این قانونا رو یاد بگیرم ..

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم که من دیوانه سفر کردن کرده ..در پناه الله یکتا شاد و خرم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    Masume گفته:
    مدت عضویت: 1887 روز

    بنام خدا

    استاد عزیزم مریم جان و همه دوستان عزیز سلام

    استاد این فایل هم مثل تمام فایلا بسیار زیبا بود با کلی درس های ناب و بی نظیر

    اول از همه بگم چقدر خوب که برای اون اقاهه هدیه خریدید، چون بخاطر اینکه توی سفرهای قبلی دیده بودم که برای کسایی که بهتون کمک کرده بودن هدیه گرفته بودید دلم میخاست بدونم که برای اون هم خریدین یا نه ، و ممنونم که این دغدغه ما رو حل کردین و توضیح دادین (ایموجی خنده)

    ما چه باور هایی در مورد آمریکا و مردمش داشتیم و چقدر فاصله داره با چیزی که داریم میبینیم ازشون آدم دلش میخاد مثل اونا باشه

    فک کنم یجایی گفته بودین که اگه نتیجه درست باشه حتما افکار و باورهای پشتش هم بوده، چقدر مردم آمریکا باورهای خوبی دارن که تونستن همچین کشوری بسازن واقعا دمشون گرم

    چقدر تصاویری که با درون نشون داده بودین و با صدای خودتون راجع به اون شهر توضیحاتی داده بودین زیبا بود و لذت بردیم

    اون شهر با وجود اینکه کوچیک بود واقعا زیبا بود

    خونه هایی با سقف های رنگی که با نظم خاصی ساخته شده بودن و خیابون و کوچه‌ هاش حسابی تمیز و آروم بودن حتی اون جاهایی که برای پارک ماشین ها خط کشی کرده بودن هم زیبایی خاصی به خیابون داده بود

    چقدر زندگی کردن توی همچین جایی میتونه آرامش برای آدم داشته باشه ، وقتی از خواب بیدار میشی و هر طرف که نگاه میکنی کوه هایی با این زیبایی رو میبینی که توی فصل زمستون پوشیده بشه از برف و تابستون ها سرسبز و پوشیده از درختان بلند و زیبا

    خدارو صد هزار مرتبه شکر

    ی چیز جالب دیگه که واقعا دوست دارم اینه که بیشتر مردم آمریکا ی خونه کوچیک یا حتی ی اطاق رو به ماشینشون وصل کردن و براحتی سفر میکنن، خوبیش اینه که تمام وسایل مورد نیاز رو مرتب توش میچینی و هروقت بهشون نیاز داری خیلی راحت ازشون استفاده میکنی بدون اینکه نیاز باشه هر بار اونارو از پشت ماشین بیرون بیاری و بعد از استفاده دوباره با صرف کلی وقت و انرژی بخوای اونارو بچینی

    این خواسته در من وقتی شکل گرفت که شما رو دیدم و بنظرم این مدلی سفر کردن میتونه کلی لذت بخش و راحت باشه

    چقدر خوبه که شما خودتون رو آسون کردین برای آسونی ها و ی الگوی بی نظیر شدین برای ما ازتون از صمیم قلبم ممنونم

    اون آبشار آخر فیلم هم بسیار زیبا بود و نسیم خنکش رو میشد کامل حس کرد و لذت برد

    با عشق منتظر قسمت بعدی هستم استاد عزیزم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1985 روز

    به نام پروردگار جهانیان.

    سلام استاد جان خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم

    خداروشکر میکنم پای تعهدم ایستادم و تا حالا برای تمام قسمت های فصل جدید کامنت نوشتم و امروز برای قسمت 205 مینویسم

    به یاری خداوند مهربان.

    • استاد عزیزم تحسینت میکنم که اطلاعات خوبی در خصوص هر شهری که رفتین بدست میارید و برای ما مطرحش میکنین ، دونستن اطلاعات مکانها باعث میشه خیلی بهتر در خاطرمون بمونن همچنین تحسین میکنم دوستانی که در قسمت قبلی درمورد این شهر سرچ‌ کرده بودن اما شما سوال منو جواب دادید تو ذهنم سوال بود در قسمت قبلی که چرا اسمش سیلور تن شده ؟ شاید بخاطر رنگ کوهها! بوده اما شما گفتید بخاطر معادن نقره ای که وجود داشته و کارکنان معدن برای راحتی خودشون همونجا آبادانی تشکیل دادن و زندگی راه انداختن و وقتی کارشون تموم میشه مهاجرت میکنن اما عده ای دلشون نخاسته ازین بهشت زمینی مهاجرت کنن همونجا موندن، کسب و کار راه اندازی کردن منطقه گسترش یافت،تبدیل به شهر توریستی شد،ساختمون های قشنگ ساختن،راهها رو ساختن و به خاطر طبیعت بینظیر کوهستانی و خلوت الهی اش گردشگران زیادی رو به سمت خودش جذب میکنه این یعنی تکامل،سیلورتن برای انسانهایی که به دنبال جای دنج و خلوت هستن خیلی مناسبه ، من حس میکنم فقط انسانهایی که با خودشون در صلحند و با تنهایی خودشون عشق میکنن به سیلورتن هدایت میشن چون این شهر و طبیعت قشنگش انرژی معنوی بالایی داره ، من هربار فایل قبل و الان رو دیدم احساساتی شدم مخصوصا وقتی از داخل شهر فیلم گرفتید.

    • خدایاشکرت برای تراک کمپر پیشرفته که تا 7 روز میتونیم آب داشته باشیم و برای بعدش هم خدا بزرگه یکاریش میکنیم! چقدر این جمله حس خوبی داره، همین توکل به خدا رو تو موقعیتهای مختلف که از زبون افراد شنیدم خیلی آرامش گرفتم چون خدا داشته باهام حرف میزده، چندوقت پیش با کسی آشنا شدم خیلی شاد ،خیلی روحیه شوخ طبعی بالایی داشت خیلی ارتباطش با خدا عمیق بود بین حرفاش گفت من 200 میلیون بدهی دارم ولی خدا بزرگه یکارش میکنم غمی نیست! و من به چشم دیدم خدا چطور نتیجه توکل اون فردو داد ،کاری با حقوق بالا و ساعت کاری کم بهش پیشنهاد شد که توی چندماه میتونست بدهیشو پرداخت کنه خدایاشکرت

    • قانون درخواست: موضوع مهمی که یک بخش از قانون آفرینش بهش تعلق داره و اونجا چقدر خوب باورهای غلط رو گفتید من خیلی دنبال ریشه عدم درخواست کردن خودم گشتم ، به دلیل غرور کاذب و اینکه تحمل نه شنیدن ندارم نمیتونم درخواست کنم، اگه از کسی درخواست میکنم توقع دارم جواب مثبت بشنوم و چقدر بخاطر درخواستهای کوچیک که جواب رد شنیدم ناراحت میشدم و هنوزم اینطورم همون جواب رد شنیدنها تاثیر داشته که الان هیچ درخواستی از کسی نکنم، شنیدن این جمله که نجمه دختر مستقلیه و همه کاراشو خوب انجام میده غرور کاذبی در من ایجاد کرده که نمیتونم درخواست کنم ،فکر میکنم اگر درخواست کمک کنم به شخصیت مستقلم صدمه میزنم و….. چندوقتی روی این ضعف شخصیتیم کار کردم و باورم نمیشد اینقدر انجامش سخت باشه حاضر بودم بمیرم ولی درخاست نکنم ،فهمیدم پاشنه آشیلمه.

    • چندوقت پیش توی پارک بزرگی بودم تصمیم گرفتم از خانواده هایی که دورهم نشستن و مشغول بازی و حرف زدن هستن، چایی یا آب درخاست کنم وای خدای من اونقدر این کار برام سخت بود خدا میدونه دوسه بار دور پارکو ک خیلیم بزرگ بود راه رفتم ولی نتونستم از کسی درخواست کنم! ذهنم هزارتا بهونه میاورد که حریفش نشدم ، منصرف شدم ولی نگذاشتم احساسم بد بشه حرف زدم با خودم گفتم نجمه عیب نداره این اولین بار بود و مهم اینه پاشنه آشیلتو فهمیدی ،شاید این درخواست چایی یا آب برات خیلی بزرگه چون اونجا اکثر خانواده ها جمعیتشون زیاد بود ،گفتم باید تکاملتو طی کنی اول از کسی درخواست کن که تنها باشه از موردهای کوچیک شروع کن تا کم کم بهتر بشی تو همین حال بود که دیدم ی دختر بچه حدودا ده ساله از خانواده کناریم درخواست کرد با موبایل شماره براش بگیرن اونها نمیدونم به چه دلیل جواب رد دادن و اون دختر بچه اصلا ناراحت نشد با احترام تشکر کرد و اومد سمت من و درخواستش رو مطرح کرد ! موبایلمو در اختیارش گذاشتم و تو ذهنم چققدر تحسینش کردم رفتارش کلی برام درس داشت و همونجا خداباهام حرف میزد چقدر بچه ها وصلن به منبع ،چقدر حالشون خوبه ،تصمیم گرفتم برای موضوع دیگه ای درخواست کنم به خودم گفتم بدون تمرین نمیرم خونه حتی اگه تمرینم کوچیک باشه حتما امروز باید ی درخواست از کسی داشته باشم گفتم نجمه اگه درخاست نکنی حق نداری بری خونه!!!!

    •نزدیک پارک بازارچه جمع و‌جوری دیدم، ی دور زدم و تصمیم گرفتم کش مو بخرم،کش ها رو تکی نمیفروخت چون پَک پنجتایی بود ازش درخاست کردم امکانش هست یدونه بردارم ؟ گفت نه اینها پکی هست پنجتا باهمه ولی بعدش گفت آره از فلان مدل اگه بخوای بهت میدم و پکو باز میکنم هررنگی خاستی بردار ، اینجا درخواست کردم خیلیم خودمو تحسین کردم ولی فهمیدم این نوع درخواستها برام آسونه بدون نجوا انجامش دادم ولی اون چای و آب از خانواده ها خیلی سختتره و ذهنم اجازه نمیده

    •دلیل اصلی که ذهنم مانع میشد ترس از قضاوت بود با اینکه هیچ کسی رو نمیشناختم و یا شاید اونها بگن لیوان شخصی خودتو بیار که من لیوان نداشتم و اونها حتما جواب رد میدن و ضایع میشم و کلی بهونه های الکی!

    . بهرحال منم مثل خیلی از دوستان دیگه با قانون درخواست مشکل دارم و این پاشنه آشیل خیلی از ماهاس بخاطر نوع فرهنگ جامعه هم هست البته که کمک گرفتن و درخواست کردن رو نفی کردن یعنی بیشتر جامعه حرف از کمک کننده بودن میزنن میگن کمک کنید ولی کمتر پیش میاد که بگن از دیگران کمک بگیرید ! من حاضرم تموم کارهای خونه رو تنهایی انجام بدم از خستگی نابود شم ولی از خواهرم درخواست کمک نکنم! من حاضرم سرکار تا دیروقت بمونم ولی به کسی رو نندازم! و ……

    • وقتی عمیقتر به موضوع عدم درخواست کردن فکر میکنم متوجه ارتباطش با میل به قربانی بودن میشم در خیلی از موارد دلیل عدم درخواست کردنم میل به قربانی شدنه!! مثلا کمک نگرفتن برای کارهای خونه و من وقتی به خانواده نگاه میکنم میبینم مادرم دقیقا همین مدل رفتارو داره و ما بچه ها ناخودآگاه از پدر مادرها پیروی میکنیم مثلا مادر من هیچوقت درخواست کمک نمیکنه و میگه اگه کسی بخواد کمک کنه خودش داوطلبانه باید بیاد!!! یا میگه طرف خودش باید بفهمه که کمک میخوام و بیاد کمک!!! مثلا تو موضوعات مختلف خودشو حسابی خسته میکنه ولی درخواست کمک نمیکنه و بعدش شروع میکنه به احساس گناه دادن به بقیه و غرغر کردن! و من میدونم رفتارم مشابه مادرم هست اما به شدت کمتری…… خلاصه که حسابی باید براش وقت بذارم .

    •استاد عزیزم توضیحات ابتدایی این فایل پر بود از باورهای مثبت و قدرتمند کننده سپاسگزارتون هستم ،چقدر عالی که گفتید نگران نباشیم چون خداوند دستانش را میفرسته، نیازهای ما در زمان مناسب پاسخ داده میشه ، کافیه ما فقط امیدمون رو از دست ندیم ،نگران مسائل در طول مسیرمون ،کارمون ،سفرمون نباشیم خدا در زمان و مکان مناسب پاسخمون رو میده، خودمون رو کمتر از بقیه ،غربی ها ندونیم همه یکسانن،خداوند سریع الاجابه هست اگر امیدمون رو حفظ کنیم حتما جواب میگیریم قانون خدا بی نقصه نشتی ها در وجود خودمونه

    • استاد جان سپاسگزارم ازتون بابت تهیه این سریال که البته مسبب اصلی خانم شایسته مهربون بودند ،از هردوی شما عزیزان تشکر میکنم .

    • در پناه حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
      مدت عضویت: 1789 روز

      سلام نجمه خانم عزیزم.

      خداروشکر میکنم. نجمه خانم کیفیت کامنتاتون و اون آگاهی هایی که توش هست، هر روز داره بیشتر میشه.

      واقعا تحسینتون میکنم بخاطر اینکه رفتید تو دل پاشنه‌ی آشیل تون، واقعا قابل تحسین هست.

      خداروشکر میکنم که تو همون لحظه هدایت شدید و اون دختر بچه 10 ساله را دیدید و این نشانه ای بوده که شما درک کردید. این تعهد به انجام و تغییر شخصیتتان به شما کمک میکنه در زندگی به اونچه میخواهید برسید. اینو منم همش با خودم تکرار میکنم که علیرضا طاهرزاده تو نباید چیت کنی. وقتی به یه موضوع میرسی که مثلا شکر خوب نیست. نخور، چیت نکن.

      یا مثلا اگه احساست به هر دلیلی بد باشه مثل این میمونه که دستتو بکنی تو آتش. خب دیگه نباید چیت کرد. دروغ نمیگم که انجام ندادم همین الان داشتم بستنی میخوردم ولی کلا تلاشم اینه رعایت کنم و بتونم خودم و ذهنمو کنترل کنم.

      واقعا نجمه خانم تحسینت میکنم که اینجور متعهدی به خودت و به من یاد آور میشه که ببین دوستت داره پیش رفت میکنه، توهم باید خودتو بکشی بالا و با احساس خوب و عمل به هدایت ها و الهامات الهی خودمو بکشم بالا. و خلق کنم آنچه میخواهم را.

      ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1385 روز

      به نام هدایت الله

      سلام به نجمه عزیز و دوست داشتنی اول اینکه بهت تبریک می‌گم به خاطر شناختی که از خودت داری و انقدر خوب توضیح دادی انقدر کامنتت سرحال و پر انرژی بود که دوست نداشتم تموم بشه و همینجور ادامه‌دار باشه

      خدا رو شکر می‌کنم به خاطر دوستان ناب و عالی و فوق العاده‌ای که دارم سپاسگزارم دیدگاه مفید تو خیلی برای من ارزشمندو درس‌های زیادی داشت نجمه جان امیدوارم اینقدر قوی و محکم روی باورهات کار کنی که شاهد نتیجه‌های خوبی از تو شاهد باشیم آنچه همه خوبان دارند تو یکجا داری اینو یادت باشه نور مهربانی خدا وند بر شما

      شما بهترین و عالی‌ترین لیاقت‌ها را داری به خدای بزرگ و مهربون می‌سپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    نورا افضلی گفته:
    مدت عضویت: 1705 روز

    به نام خداوند زیبایی هاوآسانی ها

    وسلام براستاد خوش تیپ وآگاهم وبربانوشایسته مهربان وآگاه وبردوستان هم فرکانسی ام

    من میخوام تضادی که توزندگیم ایجاشد ولی باهدایت الهی وباآرامشی که خدای مهربان وقادرمتعال برقلبم جاری کردبراساس احساس خوب وحال خوب الهی ، به نحواحسنت وبدون اینکه مبلغی ازجیب خودم خرج کنم ، انجام شد بهتروزیباترازگذشته .براتون بگم .

    دوستان عزیز خداوند بخشاینده ومهربانم ویلایی درکیاسر شهرییلاقی به من عطاکردازسررحمت ولطف وموهبت بی شائبه اش ، یکسالی ازش استفاده میکردم وازبودن درآن بسیارلذت میبردم وهمیشه شکرگزاروسپاسگزار نعمات پی درپی خدای عزیز وزیبایم بودم

    تااینکه یکروز ازطرف همسایه مهربانم درکیاسربهم اطلاع داده شدکه ازرگلاتورگاز خونه تون گازباشدت خارج میشه آیاتوی خونه چیزی روشنه که اینطورگازخارج میشه ؟؟

    من گفتم نه فقط بخاری اتاق خواب بادرجه پایین روشنه ، همین .

    بهرحال من فردای همانروز به کیاسر رفتم واردحیاط خونه شدم دیدم شیشهپنجره اتاق خواب ترک برداشته وچهاچوب پنجره سیاه وسوخته شده تعجب کردم واصلا وابدا گمان بد نبردم تااینکه ازپذیرایی رفتم به طرف در اتاق خواب ودر درو باز کردم ناگهان چشمم به گچهای ریخته شده دیوارها وسقف اتاق برروی فرش خورد و وارد اتاق شدم درکمال تعجب دیدم پرده سوخته وتختخواب وتشک وبالشت ها وتمام وسایل روی اون سوخته وجزغاله شده تمام لامپ هابراثرگرماآب شدن وسوختن ، جاروبرقی آسیب دیده وآینه وتمام لباسهای روی جالباسی همه سوختن

    خدای من چه آتش سوزی عجیبی وخرابی افتضاحی ….

    اما دوستان عزیز من ذره ای قلبم تکان نخورد وانگارخداوند دستش روگذاشت روی قلب قشنگم وقلب زیبام درکمال آرامش وراحتی بود ومن هم درحس وحال خوب الهی بودم افرادی که بامن بودند جیغ میکشیدند وبسیارابرازناراحتی میکردند وازاینکه من انقددددر بیخیال وپرازآرامش بودم وسکوت کردم تعجب میکردند

    امابراساس درلحظه بودن واحساس خوب الهی بودن وتوجه به زیبایی های درگیرآتش سوزی نشدن سایرقسمت های خونه وشکرگزاری هاوسپاسگزاری های پی درپی بنده بابت این لطف عظیم الهی ، خداوندبخشنده ومهربانم براساس قانون هر تضادومسئله ای که پیش میاد درخودش حل مسئله هم نهفته

    ، من تونستم درکمتراز 4ماه باارائه مدارک که آتش سوزی براثرنشت بخاری گازی ایجاد شده تمام خسارات وارده راازشرکت گازوبیمه دریافت کنم .

    نکته ی مهم دیگه ای که خانم شایسته مطرح کردن که نیازهای مادرزمان مناسبش پاسخ داده خواهد شد براثرصلح وآرامش درونی وتوکل برخداوند بگم که من حدود 4 ماه تهیه مدارک وارائه اونهابه شرکت بیمه ورفت وامد به آنجابرای اینکه هرچه زودترپول بیمه به حسابم واریزبشه تابتونم اتاق خوابم روبازسازی کرده وتمام وسایل موردنیازم روتهیه کنم تاهرچه زودترازویلااستفاده کنم ، گذشت ولی بیمه پرداخت نشده بود

    تااینکه تصمیم گرفتم به مسافرت یک هفته ای برم وازسفرم نهایت لذت روببرم

    باورتون نمیشه من تو تازه یکساعتی بود که راه افتاده بودم دیدم ازطرف بیمه برام پیامک اومدکه تا 5 روزآینده مبلغ بیمه به حسابتون میاد خیلی خوشحال شدم وبه شروع کردم به سپاسگزاری ازخداوند رزاق و وهابم ودرکمتراز سه ساعت بعد پیامک دیگه ای اومد اینکه درکمتراز 48 ساعت پول به حسابتون واریزمیشه ازتعجب خیلی خنده ام گرفت وبه قانون رهایی خواسته ایمان آوردم ودرکمتر یکربع بعدش تمام مبلغ چندین میلیونی بیمه به حسابم واریز شد ومن درکمال عشق وحال خوب الهی اون پیامک واریزی روبه همراهم نشون دادم وهردوباصدای بلندترازقبل خندیدیم ومن بازهم به سپاسگزاری وشکرگزاری ازخدای بخشنده ومهربام ادامه دادم

    وبلافصله بعدازیک سفر عالی وزیبا که سرشارازعشق وحال خوب الهی بودم ازهرنظر ، بازسازی روشروع کردم وتمام وسایل شیک تروراحتتر وباکیفیت ترازگذشته راخریدم ودراتاق خواب قشنگ چیدم همه اینادرکمترازیک هفته انجام شد

    ومن اکنون دارم مثل گذشته ازویلای نقلی شیک وقشنگم استفاده میکنم وبینهایت سپاسگزار رب خاشع وآرام ورزاق ووهابم هستم

    وبینهایت سپاسگزار عشق الهی زیبا وابدی خودم هستم .

    وهمچنین سپاسگزاراستاد عزیزوآگاه ومهربانم هستم که تصمیم گرفت همانطورکه خودهدایت شد وهدایت یافت به زیبایی هاوآسانی ها ماراهم باخودشون همراه کردند تاهمچون ایشون برزیبایی هاوآسانی ها هدایت شویم وزندگی زیبایی رابرای خودمون خلق کنیم سرشارازعشق الهی وسرشارازقلب سپاسگزار ومتوجه ومتمرکزبرزیبایی های جهان هستی وهمچون رب پرازآرامش الهی .

    موفق باشید دوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: