سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203

به نام ربم پروردگار جهانیان

سلام به همه همسفران عزیزم امیدوارم حال دلتون عالی باشه.

اول دفتر، روی تابلوت یا روی یه استیکر که همیشه جلوت باشه اینو بنویس:

“گفت اگر به قدرِ کافی راه برویم بالاخره به یک جایی می‌رسیم؛ من عادت به نشستن نداشتم..”

هر بار خواستی ناامید شی، یه نگاهی بهش بنداز.

•وای وای طپش قلبم بالا رفت تصور اینکه در همچین فضایی بشینی و سپاسگزاری کنی ،وصل شی به خالق، وای چقدر ملکوتی، چه رویایی ! من هروقت تو طبیعت بینظیر خدا میخوام سپاسگزاری کنم زبونم بند میاد ،دستم به نوشتن نمیره فقط و فقط اشک میریزم ،ساعتها سکوت میکنم و از صدا ،از تصاویر ،از مناظر طبیعی لذت میبرم تا خود خدا بهم بگه پاشوو عکس بگیر ،پاشو فیلم بگیر ،پاشو برقص،تعیین وقتش با خودشه و چقدر دل سپردن به خالق حال نابی برای من داره، عجله ای در کار نیست باید بشینی تو همچین فضایی تا وقتی که روحت سیر بشه تا تشنگیت برطرف بشه .

•مریم جان دم و بازدمت گرم که خودت رو در این فضای رویایی مهمون کردی و نوشتی و نوشتی به قول خودت سپاسگزاری هزاران برابر شد الهی شکرت .

•مسیر پیاده روی چقدر قشنگه با بوهای گیاهانی که در فضا پیچیده قشنگتر شده وای خدایا چه لذتبخشه بدون نگرانی ،تاجاییکه توان هست به هایکینگ ادامه بدیم مثل مریم جان نفس هامون به شماره بیوفته و شب که حسابی خسته شدیم مثل یک بچه بخوابیم و فردا صبحش حس کنیم بدنمون آچارکشی شده و تازه متولد شدیم ،چقدر این حس عالیه مریم جان میتونم بفهمم از چی صحبت میکنین !

•‏استاد میگه قبل اینکه بیاییم سفر ،میگفتم بریم کوه پیاده روی کنیم در فضاهای بینظیر و اینجا میفهمیم چقدر تجسم و تصویرسازی قبل از انجام کاری میتونه نتیجه رو شگفت انگیز کنه؛ طبق توصیه استاد مطالعه کتابهایی که داشتمو متوقف کردم ولی دیشب کتاب چهار اثر از فلورانس رو که به دوستم قرض داده بودم و تازه آورده باز کردم صفحات ابتداییش در همین مورد بود :

««تخیل را قیچی ذهن خوانده اند.این قیچی شبانه روز در حال بریدن تصاویر است،آدمی در ذهن خود تصاویری میبیند و دیر یا زود در دنیای بیرون با آفریده های ذهنش رویارو میشود .هر آنچه آدمی عمیقا احساس یا به روشنی مجسم کند بر ذهن نیمه هشیار اثر می گذارد و مو به مو در صحنه زندگی ظاهر میشود.»»

• از فواید پیاده روی هرچقدر بگید بازم کمه هرکسی بصورت مداوم حتی چندهفته پیاده روی کنه میتونه بفهمه چقدر سود داره خداروشکر که خیلی وقته پیاده روی جزئی جدایی ناپذیر از زندگیمه و‌چقدر توانم بیشتر شده مخصوصا با روش تنفسی که تو قانون سلامتی آموزش دادید تا هنگام پیاده روی انجام بدیم که ظرفیت ششها رو بیشترمیکنه خدایاشکرت همین تکنیک تنفسی رو بعدا فهمیدم برای زود بخواب رفتن خیلی کاربردیه مخصوصا وقتی آخر شب باشه و در طول نیم ساعت یا یکساعت پیاده روی این تکنیک تنفسی رو اجرا میکنم خیلی خیلی زودتر خوابم میبره ،یعنی از هر طرف بهش نگاه کنیم سوده و سود الهی شکرت.

• ‏رسیدیم به سدی که بیوِر یا همون سگ آبی درست کرده وای خدا کانون توجه چه میکنه دیروز فایل 62زندگی در بهشت رو دیدم همون قسمتی که شما پاکسازی بلوار ساحلی رو انجام دادید و در انتهای دریاچه رسیدید به سدی که سگ آبی درست کرده بود و مریم جان نحوه قطع کردن درخت توسط سگ آبی رو نشون دادن ،برای همچین حیواناتی خیلی ذوق کردم چقدر قشنگ معماری کرده بود و چه سدی درست کرده بود خدایا چی آفریدی؟ احسنت، وقتی چوبی که بیوِر قطع کرده بود رو زوم کردید تصویر آسمون آبی با ابرهای سفید خوشگل توی آب سد چه رویایی بود من هزار بار میتونم برای این منظره غش کنم بس که کارت پستالی بود!

• ‏چه خوب اشاره کردید به نبودن درخت اطراف سد بیور ،چون منم با دیدن این منظره همین سوال برام پیش اومد گفتم چرا اینجا درخت نداره خدایاشکرت شما پاسخ دادید و خدا سریع الاجابه هست برای هر خواسته ای که داشته باشیم .

• به به کلی رد پا دیدیم چقدر این کنجکاوی هارو دوس دارم از ردپا حدس میزنیم چه حیوانیه چقدر وزن داره .محل زندگی ما تقریبا نزدیک به جنگل گلستانه (منطقه حفاظت شده گلستان) پارسال برای صبحانه خوردن کنار آبی که از کنار جنگل میگذره نشسته بودیم ی ردپاهایی مشابه همدیگه خیلی وجودداشت شبیه گوسفند بود ولی خیلی بزرگتر ،ردپاهارو دنبال کردم چیزی ندیدم حدسم این بود شاید بزکوهی یا آهو باشه چون تو این منطقه بزکوهی و مارال و خرس و قوچ و‌کلی حییون دیگه وجود دارن ولی برادرم گفت این ردپای گرازه و تنها گرازها هستند که تا نزدیکی آدمها میان و از مونده های غذاها استفاده میکنند و فقط اونها هستند که نسبت به بقیه حیوونای این منطقه از انسان نمیترسن! خیلی برام جالب بود و خداروشکر برای اطلاعاتی که بهم داد.

• وای خدایا فوت کردن قاصدک از جمله کاراییه که خیلی دوسش دارم وقتی پرواز قاصدهارو تو‌هوا میبینم غرق شادی میشم حس میکنم خودمم که در حال پروازم ممنون مریم جان که اینکارو کردین تمام خاطراتم یادآوری شد.ممنونم برای آرزوی قشنگی که برامون داشتید .

• ‏مریم جان جای من خالی بین گلها نشستید و لذت میبرید چقدر قشنگ با گلها و گیاهان لطیف به قول خودتون مثل تشک اصل‌و جنس نرم! استتار شده بودید الهی شکرت .

• ‏این جهان برای هرسبکی جا داره چه جمله ای گفتید الله اکبر ،من خیلی فراموش کارم این آگاهیا این جملات رو باید هر روز چندین مرتبه تکرار کنم تا ملکه ذهنم بشه چقدر خوب که اینجا یادآوری کردید ،من در هرشرایطی باشم میتونم سفر کنم حتی با پای پیاده ، من هر جایی باشم میتونم کاری رو انجام بدم حتی با دست خالی، من هر جایی باشم میتونم شکرگزارش باشم ،در هر شرایطی باشم چیزی هست برای لذت بیشتر ، زندگی شیرینتر، و عشق ورزیدن بیشتر به جهان اطرافم .خدایاشکرت چقدر شنیدن این جمله حالم رو بهتر کرد باید میشنیدم تا دوباره فکر کنم تا دوباره تلنگری بهم بخوره که اینقدر خودمو وابسته شرایط نکنم تا اینقدر پیرو کمالگرایی ام نباشم تا اینقدر منتظر خوب شدن شرایط نباشم ! من باید شروع کنم از همونجایی که هستم با همون چیزی که دارم ،شروع کنم هرروز ذره ای خودمو گسترش بدم ، هرروز چیزهایی رو تجربه کنم که تاحالا جراتشو نداشتم …..اگر شما نتایجتون بینظیره بخاطر همین کاراس شما از همون شرایط که داشتید شروع کردید چرا من اینو مدام یادم میره ؟

• چه حس قشنگی داشتم وقتی بارون نم نم میزد روی شیشه فورد ،دقیقا مثل اینجا که هوا ابریه وگاهی دونه های بارون میخوره به پنجره و حالم رو هر لحظه خدایی تر میکنه .

سپاسگزارتونم استاد جان برای ترویج فرهنگ زیبابینی و توجه به نکات مثبت که نتایج خوبی برام داشته …. هر غریبه ای منو میبینه میگه شاید تازه از قفس آزاد شده و اونجا در حال شکنجه بوده که اینقدر همچی براش تازگی داره انگار تا حالا ندیده مثل ابر،آسمون آبی،بارون،درخت،گل،حیوونا،همین مرغ و خروسا،تخم مرغ وقتی هنوز گرمه ،ی سیبی که یهو از درخت میوفته و….!!!

حتی مامانم که همیشه پیشمه از حال‌و روزم تعجب میکنه! چندوقت پیش که کنار دریا بودیم قبل از طلوع خورشید بیدار شدم رفتم تماشای طلوع خورشید ، و تا یکی دوساعت تو خلوت و تنهایی راه رفتم و اشک ریختم و باخدا صحبت میکردم ،اینکارم اینقدر برای مامانم عجیب بوده که تاحالا برای چندنفر تعریف کرده میگه مگه طلوع خورشیدم دیدن داره؟ مگه خورشیدو ندیده؟ ساعت سه صبح بیدار شده از خواب نازش رفته کنار ساحل تا خورشیدو ببینه!! چنان با تعجب تعریف میکنه خودم خندم میگیره تو دلم میگم من وظیفمه ببینم و لذت ببرم چیزی میدونم که شما نمیدونین من راز رو میدونم .

الان که به پایان کامنتم رسیدم بارون شدت گرفت حال و احساسم بهتر شد و حس میکنم این بارون رحمت الهی پاداش خداونده به من برای توجه به زیبایی های جهانش و نوشتن کامنت چون خود خدا میدونه من چقدر عاشق و شیفته بارونم و چقدر از خود بیخود میشم وقتی بارون میباره الهی شکرت .

در پناه الله شاد و سعادتمند باشید خدانگهدار.

سلام فائزه جان دوست ارزشمندم .

امیدوارم حال دلت خوب و خوش باشه.

سپاسگزارم ازت که نوشتی و در حین خوندن همین چندخط کوتاه ،خودم رو در فضای پر از ابر دیدم و چه حال قشنگی ! یک آن از زمین انگار کَنده شدم و انگاری از بالا دارم این فضایی که توصیف کردی رو میبینم چقدر خوبه این ویژگی ذهن ،الهی شکرت

به یاد اُپرت ( اقیانوس ابر )افتادم مرز میان کویر و جنگل ،خط الراس زیبای بین دو استان سمنان و مازندران

بینهایت ازت ممنونم دوست قشنگم .در پناه حق تعالی در خوشبختی باشی

یاحق