سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 189

سوره کهف آیه 28

سلام به همگی

امیدوارم حال دلتون خوب باشه

امشبم در جهت عمل به ایدم یه آیه دیگه

از قرآن رو آنالیز میکنم

اینم بگم که

اینا فقط برداشت های الان من از متن قرآن

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا

و شکیبا ساز خویش را با آنان که می‌خوانند پروردگار خویش را بامداد و شب خواهند روی او را و تجاوز نکنند (یا برمگردان) دیدگان تو از ایشان که بخواهی زیور زندگانی دنیا را و فرمانبردار مشو آن را که غافل کردیم دلش را از یاد ما و پیروی کرد هوس خویش را و شد کار او از دست‌رفته‌

آیه از اون آیه های بنزه

خیلی وقت بود دلم هوای یه همچین آیه هایی کرده بود

و خدا رو هزار بار شکر که امشب هدایت شدم به یه همچین آیه ای

اول اینو بگم که این آیه از دو جهت اهمیت داره یکی از این جهت توش از زینت دنیا یا همون چیزهایی عیونی صحبت شده

دوم اینکه توی این آیه بحث هوا و هوس و کلا کنترل ذهن مطرح شده

خب بریم سراغ خود آیه

اول با اصبر شروع میشه

یعنی صبر کن شکبایی کن

پس مشخص این اصبر توی این آیه نقش مهمی داره که اینجوری حالت امری اومده و اول آیه هم مطرح شده

من یکم ترتیب آیه رو میریزم به هم

اول میرم سراغ وسط آیه

بعدش میام دوباره اول و آخر آیه که به هم ربط داره رو مطرح میکنم

وسط آیه میگه دیدگانت برای زینتهای خدا به سمت آنها برنگردد

اینو بگم یه سری ترجمه ها اومدن این آیه رو اینجوری مطرح کردن که که کلا به خاطر اینکه زینت دنیا بده چشمات به اونا نیوفته یه جورایی باز همون بحث اینکه ما باید توی نکبت زندگی کنیم حضرت علی روی حصیر میخابیده نون و با نمک میخورده فلان رو مطرح میکنن که چرنده محضه

چرا اصن چرنده محض ؟

چون یه بار سر همین که اینقدر که هی گفتن زینت دنیا بده باید ازش دوری کنیم

آیه ی که خدا توش من حس میکنم انگار خدا توی این آیه عصبانیه

که میگه

قل من حرم زینه الله بگو چه کسی حرام کرده زینتهای خدا را

که برای بندگانم است و در قیامت خاص مومنان است

اینقدر این چرندیاتو گفتن حتی اون زمان (البته برداشت منه) که این آیه نازل شده ک خدا اینقدر محکم حرفشو زده

و چون قرآن تضاد باهم نداره و اون آیه اونقدر واضح

پس این مفهوم که میخان ببندن به این آیه هم حاصل افکار مریضه

این از این

اما مفهومی که من بهش رسیدم چیه

اینکه به پیامبر میگه تو اگه زینتهای خدا رو میخای از خودم بخا

حتی چشمت هم به دست اونا نباشه که اونا بهت بدن

هرچی که میخای از خودم بخاه

حتی چشمانتم به سمت اونا نره

یه جورایی همون بحث اذا سالک عبادی فانی غریب اجیب و دعوه

همون آیه که خدا میگه اگر بندگانم از تو پرسیدن بگو من نزدیکم اجابت میکنم دعای درخواست کننده را

ما هرچی که میخای از اون خدایی باید بخایم که با همین خواسته هامون ما رو رشد میده ما رو بزرگتر میکنه

و وقتی که بهشون میرسیم خیلی هم احساس خلیفه الله روی زمین میکنیم هم لذت بیشتری از اون نعمت ها میبریم

این یه موضوع

موضوع دوم

بحث هوا و هوس که توی این آیه مطرح شده:

اصن این آیه خوراک اینکه یه نفر بفهمه چه جوری باید از هوس های دلش جلوگیری کنه

از این هوس ها چی هستن

هوسها همون فکرهایی ان که ما رو از راه راست دور میکنه

فکرهایی که اجازه نمیده روی خودمون کار کنیم

اجازه نمیده تمرکز کنیم

اجازه نمیده توی مسیر نعمت و ثروت باشیم

همون مزخرفاتی که توی طول روز به ذهنمون میاد و نمیذاره که ما توی مسیر موفقیت ثابت قدم باشیم

بخام یه مثال ساده از هوس بزنم

فک کن شما رژیم گرفتی

بعد این میاد توی ذهنت برم اون کیک خامه ای که توی یخچال رو بزنم بر بدن

میدونی که نباید بخوری

و حتی خیلی وقتها هم نمیخوری

ولی همین که این میاد توی ذهنت و تو بهش فک میکنی

مصداق هوا و هوسه

حاالا اگه انجامم بدی اون کار اشتباهه رو دیگه بدتر میشه

اول از آخر آیه شروع میکنم

میگم و نباش مانند کسی که

دلش از یاد خدا غافله (ذکر):

یعنی چی؟

چن بار توی طول روز شکر گذاری میکنیم؟ این میشه یه جورایی ذکر میشه یادآوری

میشه مرور اینکه باید توی چه مسیری باشم

میشه گوشزد کردن به خودت که فلان کارو نباید بکنیا

میشه تلنگر زدن به خودت که حواست هست امروز باید فلان رفتارتو تغیر بدی

میشه اینکه توی یاد خدا رو بکنی که داره نگات میکنه که بهت بصیره و بعد با همین فرکانس الان تو هستش که خدا نعمت ها رو وارد زندگیت میکنه یا وارد زندگیت نمیکنه

این که اصن همین رو به خودت بگی میشه ذکر

میشه غافل نشدن از خدایی که داره مو به مو افکارتو میبینه و بهشون پاسخ میده راه بازه که تو به هرچی بخای برسی ولی خدا ام به حال دل تو

به احساس تو

به افکاری که توی ذهنت میاد هم آگاهه

چیزی نه کم نه زیاد وارد زندگیت میکنه

اصن خوندن همین کامنت یا نوشتن همین کامنت واسه خودم میشه ذکر

در ادامه آیه

بعدش میگه از هوا هوسش پیروی کرد

وقتی تو ذکر نگی و دلت خالی بشه از اینکه حاله الان تو داره آینده اتو میسازه داره بهشت و جهنم تو رو میسازه خود به خود از هوای نفست پیروی میکنی

و آخرش میگه دیگه باخت بازی رو

دیگه فاتحه اش خونده شد

دیگه تموم شد

حالا بریم سراغ اول آیه

آیه با اصبر شروع میشه

اون آخر آیه مسئله بود

اول آیه حل مسئله اس

اول باید صبر کنی

اگه میخای از هوا و هوست دور بشی

باید صبر کنی

باید نفست رو حفظ کنی

صبر

نه تحمل

صبر با تحمل چه فرقی داره؟

صبر با حس خوبه همیشه

ولی تحمل با زجر کشیدن و با حس بده

با نارحتی تحمل میکنه که فقط بگذره که فقط تموم بشه

ولی اونی که صبر میکنه داره لذت میبره میدونه خدا باهاشه

میدونه این مسئله ام جزیی از روند تکاملیشه

میدونه شاید تا اصن این قضیه تموم بشه اصن زنده نباشه

کی از یک ثانیه جلوترش خبر داره؟

و میگه صبور کن خودتو با کسانی که خشنودی خدا رو میخان بامداد و شبانگاه

شکیبایی کن

حفظ کن نفست رو با کسانی که خشنودی که خدا رو میخان شبانگاه و بامداد

و بعدش میگه دیدگانت نچرخه برای زینتهای دنیا به اونا

هرچی خواستی از خودم بخاه

و آخرشم میگه اگه دیدگانت چرخید

اگه پیروی کردی از اون هوا و هوس ها

میشه مثل اونی که خدا غافلش کرد ذکرش

و سراغ هوا و هوسش رفت و کارش ساخته شد دیگه

خود خدا راهکار میده

راهکار حفظ خودت از این قضیه

راهکار کار کردن روی خودت

راهکار کنترل خودت در برابر این هوس ها

راهکار کار کردن روی باورهات

ذکره یادآوری مدام مرور کردن همین قوانین توی ذهنته

مدام تکرار کردن و هشدار دادن به خودته که اگه دلت از دست بره زندگیت از دست رفته

اگه دلت از دستت بره میشی جزو ضالین

چرا چون

هوا و هوس ها مخالف راه راسته

مخالف نعمته

بذار اصن یکم از بحث مذهبی بیام بیرون مثال قانونی بزنم

فک کن یه نفر داره روی خودش کار میکنه

که مثلا باور فراوانی بسازه

صب از خواب پا میشه تصمیم گرفته که مصمم امروز فقط به فراوانی توجه کنه

میره از خونه بیرون

دم سوپری مثلا یه کیک بگیره که جای صبحونه اش بخوره

کیک رو بر میداره به مغازه داره میگه چه قدر شد میگه اینقدر تومن

یه لحظه چشاش گرد میشه؟ میگه چرا اینقدر گرون؟ اونم یه جوابی میده

اینجا اگه قبلش به خودش یاد آوری کرده بود اگه ذکر گفته بود بی تفاوت از کنارش میگذشت دیگه بحث نمیکرد یا نمیخرید کلا یا اگه میخرید اصن به قیمتش توجهی نداشت

مهم نیس هرچه قدر کشیده روش بذار بکشه نوش جونش

اینجا همون تفاوته بین ذکر و پیروی از هوا هوس مشخص میشه

چون شیطان خیلی خوب کارشو بلده و اونقدر به ما وعده فقر داده که اگه یه کوچولو به خودمون حواسمون نباشه کار تمومه بدون اینکه بفهمیم

این مصداق بارز هوا و هوس و ذکره

خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس و از هوا و هوس دلشون پیروی نمیکنن ذهنشون متمرکز فقط روی خواسته هاس و فقط به زیبایی ها توجه میکنن و از زشتی ها اعراض میکنن

دوستون دارم

سلام محبوبه جان

خدا رو شکر ک شما هم علاقه تون ب طراحی طلاس

چ قدر خوشحال شدم

آفرین ک رسالتتو پیدا کردی

تو چ زمینه ای کار میکنی؟ مدلسازی یا طراحی دستی؟

دقیقا

مخصوصا اونجایی ک میگ زینت یه بخشیش طلا و جواهره

یا ی جای دیگ توی قرآن میگ ک از دریاها برای خودتون زینت میارید (دقیقا یادم نیس آیه اشو)

و جالب ک کار ما حتی توی قرآنم اومده

امیدوارم شب عیدی کلی سرت شلوغ باشه و کلی پول در بیاری