از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD387MB31 دقیقه
سلام دوست خوبم چقدر از کامنت ات لذت بردم
همیشه که صبح از خواب ساعت مثلا 3،4 و یا 5 بیدار میشم در حالی که همه خوابن و میامو زیبایی های خداوند رو مینویسم بعد اش در طول روز با خودم میگم پس من کی و چه وقتی رو به عبادت خداوند. اختصاص دادم و یکم حس بدی میگیرم ولی من نمیدونم چرا از نماز اجباری که باید سر وقت خاصی و با شرایط خاصی خونده بشه اصلا حس خوبی نمیگیرم ولی ساعت ها میشینم و شکرگزاری میکنم و بعضی وقت ها هم اینقدر اشک میریزم که فکر میکنم خدا من رو محکم بغل کرده و قشنگ ابن احساس رو درک میکنم
ولی همیشه این برام سوال بود که من پس کی عبادت میکنم کی نماز میخونم
کی به ارتباط خداوند و خودم اهمیت میدم و چون خداوند هم در کتاب پاک اش میگه اون هایی که ارتباط خودشون رو جدی میگیرن و قدر میدونن و براش اهمیت میدن هدابت یافته هستند ولی الان از کامنت زیبات دوست نازنین ک همفرکانسی من فهمیدم تمام اون لحظاتی که من داشتم به نعمت هام توجه میکردم اشک میریختم به آسمان خورشید ماه و عظمت خداوند در این جهان نگاه میکردم اون عبادت من بود و من میتونسنتم اون جوری با خدای خودم ارتباط برقرار کنم و اون شیوه رابطه من با خالقم بوده
وقتی نیم ساعت وایمیستم و به پرنده پشت پنجره نگاه میکنم و به بزرگی و عظمت خالقم فکر میکنم که چطور این موجود زیبا رو خلق کرده و هدایت اش کرده و زیبایی شو در ابن موجود داره به ما نشون میده و هر توجهی که به عظمت این جهان هستی میکنم اون عبادت من هست
چون این حس نزدیکی من رو با منبع فراوانی خوب میکنه و ازش لذت میبرم
روز هایی که به این کارم اهمیت میدم و بلند میشم در حالی که خواب شیرین هست و تخت خواب منو میخاد محکم بگیره بلند میشم و وضو میگیرم و شکرگزاری هامو مینویسم همچی در طول روز برام عالی پیش میره
همسرم خوش اخلاق تر هست
فرزندانم حس بهتری دارند
غذام راحت تر آماده میشه
با عشق و شور و انگیزه اهداف ام رو یک کوچولو پیش میبرم و کلی روز پر از،شادی رو تجربه میکنم و همش حس خوب رو تجربه میکنم
ولی روزی که میخام بلند بشم ولی بیخیال اش میشم و میگم ولش
همچی انگار بهم میزیزه هیچی دیگه سر جاش نیست و اصلا حس خوبی ندارم و حالا میدونم با کامنت تو دویت خوبم که من اونروز عبادت ام رو انجام ندادم و رابطه مو با خدای خودم وصل نکردم و باید همچی با زجر پیش بره
روز های قبل که همچی عالی پیش میرفت فکر میکردم خوب باید طبیعی اینجوری باشه ولی حالا میدونم که اون خدای من بوده که مسیر رو برام آسون میکرده و همراهی اش رو در طول روز با خودم دارم و حالا به ابن درک رسیدم
خییییییییلی ازت ممنونم سید جابر دوست خوبم که به این زیبایی کلام خداوند رو از کامت زیبات درک کردم و اومدی و کامنت گذاشتی چقدر عالی که دوستانی توحیدی و پاک و زلال مثل شما خداوند بهم داده و میتونم از بودن باهاشون کلی چیز یاد بگیرم
و مسیرم ام آسون تر و زیباتر بشه
در مسیر الهی موفق و شاد باشی دوستم